کرونا، دگرگونیهای سیاست داخلی و ساختار بینالمللی
تاریخ انتشار: ۲۷ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۶۱۱۸۴۰
همهگیری جهانی ویروس کرونا گذرگاهی حساس در تاریخ معاصر جهان دیده میشود به نحوی که بسیاری آن را نقطه عطفی در مسیر تغییر نظم جهانی میدانند. هراس روز افزون کشورها از غیرخودیها، درونگراتر شدن دولتها و تشدید احساسات و سیاستهای حمایتگرایانه ملی از نخستین پیامدهای شیوع بیماری در عرصه داخلی کشورها است که حتی منجر به پشت کردن متحدان به یکدیگر و کشمکش بر سر لوازم و تجهیزات معمولی بهداشتی شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همین شواهد تحلیلگران مسائل بین المللی را به سوی این پیشبینی رهنمون ساخته است که نظم چند دههای ساختار بین المللی در این دوره دچار تغییر خواهد شد. به طور قطع در دوره پس از مهار کرونا شاهد اهمیت دوباره مرزها و تشدید نظارتهای ملی خواهیم بود که در نهایت به کمرنگ شدن روند جهانیسازی منجر میشود.
دگرگونی سیاست داخلی و بینالمللی
به اعتقاد تحلیلگران، مجموعهای از تغییرات در سطوح کلان و خرد و در عرصههای داخلی و جهانی رخ خواهد داد. اندیشکده «کارنگی» در تحلیل خود از تغییرات بنیادینی که بیماری کرونا بر جهان تحمیل میکند آورده است همهگیری جهانی این بیماری نه تنها موجب دردسر و نمایش کاستیها در ساختار بهداشتی کشورها شده بلکه عرصه اقتصاد جهانی، حکومتمداری و دموکراسی در سرتاسر جهان را نیز تحت تاثیر قرار داده است. اکنون اصل احترام به دموکراسی در کشورها با هدف ایجاد محدودیتهای بیشتر برای کنترل ویروس این بیماری از سوی حکومتها نقض میشود. برخی از کشورهای غربی هم به صورت آشکار به سوی نوعی از استبداد حرکت میکنند. دولتها اگرچه هنوز ادعای مردمسالاری دارند، با توجیه کنترل شیوع بیماری، حقوق شهروندی افراد را نادیده میگیرند تا بر قدرت اجرایی خود بیافزایند.
طبق این تحلیل، کرونا برخی استوانههای حکومت دموکراتیک همچون فرایندهای انتخاباتی، کنترل بر نیروهای مسلح و آزادی رفت وآمد شهروندان را تهدید میکند. شرایط خاص کنونی این مباحثه جهانی را نیز مطرح کرده است که اقتدارگرایی در مقایسه با دموکراسی از امتیازهای درخور توجهی برای مقابله با بحرانها برخوردار است. در واقعیت ویروس کرونا موجب تمرکز بیشتر قدرت و بستن فضای دموکراتیک در جهان شده است.
نظریهپردازان غربی بر این باورند که میزان نظارت حکومتهای مرکزی بر بازیگران داخلی و فراملی موجب نگرانی میشود و همین امر یکی از اثرات سیاسی همهگیری جهانی کرونا به شمار میرود. موج دوم تاثیرات سیاسی پس از نمایان شدن اثرات اقتصادی این بیماری قابل لمستر خواهد شد زیرا باعث افزایش نابرابری اقتصادی، بیکاری، بدهی و فقر شده و همین عوامل فشار بر ثبات موسسههای مالی را بیشتر میکند. چنین موقعیتی محدودیت و تنگناها در سیستمهای حکومتی را تشدید میکند. این شرایط زمینه را برای بقای پوپولیسم غیرلیبرال، از هم گسیختگی سیستمهای حزبی و تحکیم حکومتهای اقتدارگرا حتی بعد از بهبود شرایط اقتصادی پساکرونایی را فراهم می سازد.
از دیگر پیامدهای بلندمدت شرایط کنونی تغییر در ساختار بین المللی ارزیابی می شود. نشریه «فارین افیرز» در گزارشی به جنبه بینالمللی شیوع کرونا و تغییر در نظم جهانی پرداخت و عنوان داشت صدها میلیون انسان در کشورهای مختلف جهان اکنون در شرایط قرنطینه یا مشابه آن قرار دارند، گذشته از این، کرونا واقعا جنبههای بینالمللی مهمی پیدا کرده است. اگرچه پیامدهای ژئوپلیتیک این بیماری در درجه دوم اهمیت قرار دارند اما در بلندمدت میتواند تاثیرات عمیقی را بر تحولات جهانی داشته باشد. این تهدید در مورد جایگاه ایالات متحده بسیار جدیتر مطرح میشود. نکته مهم این است اگرچه نظمی که از پایان جنگ جهانی دوم به ویژه از سوی واشنگتن برای جهان طراحی و اجرا شده است، پیش از این هم آماده تغییر بود اما کرونا باعث تسریع در آن شد.
این نشریه که رسانه مکتوب شورای روابط خارجی آمریکا به شمار میرود تصریح میکند دولتمردان ایالات متحده مجبورند این نکته را بپذیرند که اگر در این وضعیت حساس اقدام عاجلی انجام ندهند، ممکن است همان اتفاقی که بیش از ۶۰ سال قبل برای موقعیت بریتانیا در جهان و به ویژه در خاورمیانه رخ داد، اینبار برای واشنگتن واقع شود.
چین و تشدید رقابت با آمریکا
برخی کارشناسان این شرایط را با فروپاشی دیوار برلین و پایان نظام دوقطبی و برخی دیگر با بحران مالی و ورشکستگی غولهای بانکی در سالهای ابتدایی قرن ۲۱ مشابه میدانند اما برخی تحولات را حاکی از سر بر آوردن قدرتهای جدید و تغییر رویههای نظام بینالملل میبینند. فعلا بینظمی بازارهای مالی، سطح توانایی دولتها و تغییر موقت در جایگاه قدرتهای سیاسی و اقتصادی نمایان شده است اما تغییرات عمیقتر به تدریج نهادینه خواهد شد.
چندی قبل نشریه «فارین پالسی» به جمعبندی نظرات کارشناسان پرداخت. این تغییرات از نگاه «استفن والت» تحلیلگر برجسته عرصه بین المللی موجب میشود تا از میزان آزادی، باز بودن و سطح رفاه در سراسر جهان کاسته شود و دولتها با تقویت رویکردهای ناسیونالیستی، مقررات اضطراری را در پیش میگیرند که باعث بسته شدن نظام سیاسی کشورها و عرصه بین الملل میشود.
به اعتقاد این استاد دانشگاه، ویروس کرونا موجب میشود تا روند جابجایی مراکز قدرت از غرب به شرق سرعت بگیرد. علاوه بر این، ماهیت سیاست جهانی هم به واسطه این ویروس به صورت بنیادین دگرگون خواهد شد.
این تحولات در واقعیت ناتوانی و عیوب ساختار لیبرالی را که آمریکا پیریزی کرده بود، نمایان میسازد و به همین دلیل است که «جوزف نای» نظریهپرداز مطرح آمریکایی هم اعتقاد دارد کاخ سفید برای حفظ برتری خود در عرصه بینالمللی راهی جز تغییر سیاستها و اتخاذ استراتژی نوین ندارد.
وی با نادرست دانستن رویکرد «دونالد ترامپ» نسبت به امنیت ملی، بر این باور است که اگر واشنگتن میخواهد یک قدرت بزرگ باقی بماند باید رویکرد یکجانبه خود به مسائل بینالمللی را کنار بگذارد زیرا با این روش نمیتواند امنیت خود را حفظ کند. کووید ۱۹ یک تهدید فراملی است که برایش میان آمریکا و دیگر کشورها فرقی وجود ندارد؛ کلید موفقیت در گروی استفاده از قدرت خود در کنار دیگران است.
تحلیلگران مسائل بینالملل در کنار چهرههای سیاسی آمریکایی، جمهوری خلق چین را مهمترین تهدید برای موقعیت جهانی و هژمونی ایالات متحده میبینند. در حالی که تا چند هفته قبل چین به شدت گرفتار این بیماری شده بود، اکنون وارد شرایط عادی شده است و موفقیت خود در مقابل این بیماری را برای جهانیان تبلیغ میکند. پکن به بسیاری از کشورها کمک بلاعوض درمانی ارسال میکند و از این طریق قدرت نرم خود را بیش از پیش تحکیم میکند. این درحالی است که آمریکا به عنوان ثروتمندترین و قدرتمندترین کشور جهان، برای تامین نیازهای اولیه خود به زورگویی بر شرکتهای آمریکایی مستقر در خارج از خاک این کشور و حتی دزدی ملزومات درمانی و ماسک پزشکی روی آورده است.
برچسبها نظم نوین جهانی نشریه فارین افیرز جمهوری خلق چین ایالات متحده آمریکا پروندهٔ خبری زندگی پس از کرونا هراس جهانی از ویروس کرونامنبع: ایرنا
کلیدواژه: نظم نوین جهانی جمهوری خلق چین ایالات متحده آمریکا نظم نوین جهانی جمهوری خلق چین ایالات متحده آمریکا ایالات متحده ویروس کرونا بین المللی خواهد شد دولت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۶۱۱۸۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
راه حل مسائل فرهنگی بازگشت به سیاست و سیاستگذاری
جهان غرب همواره تلاش میکند هر نوع دین و فرهنگی را به تسخیر خود درآورد و آن را مصرف کند. در وضع کنونی اگر بخواهیم دین و فرهنگ اسلامی ایرانی را در موقعیت پاسخ به بحران انسان معاصر قرار دهیم؛ راهحل شناخت و استفاده درست از رویکردهای سیاستگذاری است. - اخبار اجتماعی -
بهگزارش خبرگزاری تسنیم، علی نیکوکار- جهان غرب همواره تلاش میکند هر نوع دین و فرهنگی را به تسخیر خود درآورد و آن را مصرف کند. در وضع کنونی اگر بخواهیم دین و فرهنگ اسلامی ایرانی را در موقعیت پاسخ به بحران انسان معاصر قرار دهیم باید آن را چیزی غیر از رسم و عادت و مراسم و مناسک بدانیم و نگاههای قاعدهمند و فرایند محور به آن داشته باشیم.
بر اساس مبانی اعتقادی و تربیتی، برای اینکه دین و فرهنگ راهنمای رفتار و کردار قرار بگیرد باید با جان آدمیان پیوند خورد. متاسفانه سیاست فرهنگی کشور در جهتی است که گمان میشود با تدریس چند ساعت دین و فرهنگ میتوان رفتار و عمل انسان را تغییر داد، فراموش میکنیم که آموختن و تربیت، حفظ کردن و یاد دادن الفاظ و عبارات نیست. نباید محدود به دانستههای سطحی و عادات در عمل و رفتار شویم. به عبارت دیگر زمانی افراد آداب ظاهری احکام دینی و فرهنگی و عرفی جامعه را رعایت میکنند که آنها را با جهان خود پیوند داده باشند.
اگر بخواهیم دین و فرهنگ اسلامی ایرانی که آثار بزرگی در تاریخ ایجاد کرده را به دور از نگاه سطحی و ظاهری، با جان جامعه ایرانی پیوند دهیم، لازم است بدانیم که روابط و مناسباتی که بر انسان امروز حاکم شده به صورت قهری تلاش میکند هر نوع فرهنگی را در خود منحل یا نفی و انکار کند. متاسفانه مواجهه جهان اسلام و به طور خاص ایران و سیاست های فرهنگی در مقابل این امر، محدود و محصور به ترمیم ظواهر شده، یعنی نه تنها تلاش نکردیم به طریق غیرمستقیم و نرم، متعادل و متناسب با شرایطِ زبان و زمان فعلی پیش برویم بلکه تعارضات درونی در ظاهر و باطن موجب تشدید وضعیت هم شده است. لذا گام نخست توجه به این امر، احساس وضع کنونی، عدم غفلت، پذیرش و مواجهه با آن است.
ناگفته نماند با وجود شرایط فعلی همچنان بخش عظیمی از مردم تعلق به فرهنگ و جهان اسلامی و ایرانی دارند، اما در جامعه ایران با دو قشر دیگر نیز مواجه هستیم که باید آنها از هم تفکیک کرد، دسته اول افرادی هستند که می توان با زبانِ متناسب با روزگار کنونی آنها را به دین و فرهنگ و سنت تاریخی خویش بازگرداند.
رایزن فرهنگی ایران در اندونزی: کار فرهنگی خارج از کشور هزینهبر است و موازیکاری بلای جانشدر جهان این افراد فردیت از اهمیت ویژه ای برخوردار است و فردیت چیزی غیر از انتخاب آزاد نیست. آنچه اهمیت دارد نه اعمال قهر در انتخاب، بلکه آگاهی فرد از گزینههای پیش رو و نتایج آن است. به تعبیر دیگر سیاست فرهنگی ما باید در جهتی باشد که فرد با انتخاب آزاد به سمت فرهنگ اسلامی ایرانی خویش حرکت کند. چراکه بخش عظیمی از آنها دچار تقلید بیحساب و پراکنده شدهاند و نمیدانند چه میکنند و نتایج آن چیست.
اما دسته دوم کسانی هستند که پیش از آنکه تجربه توسعه و پیشرفت کشورهای غربی را داشته باشند وارد بحرانهای آن در مقام نظر و عمل شدهاند. به عبارت روشن مصرفگرایی، لذتجویی، افسردگی، بیبنیادی و بیاعتنایی به ارزشهای دینی و اخلاقی و... معیار و ملاک آنها قرار گرفته و تلاش میکنند صورت محلی و منطقهای از جهان مدرن و حتی پست مدرن را به نمایش بگذارند. لذا دشوار می توان در زمان محدود تغییری بنیادین در جان این دسته ایجاد کرد. چراکه این قشر از جامعه اساساً در پی دین و فرهنگ نیستند. به تعبیر دیگر این دسته مقلد مناسبات و روابطی هستند که به مبادی و مبانی، آثار و نتایج آن کاری ندارند. حتی ممکن است پوچ و بیهوده بودنش را هم درک کنند اما اهمیتی به آن نمی دهند.
جهانگیر الماسی: غرب جامعه ایرانی را هدف گرفته استبنابراین جامعه هدف و راهکار نویسنده مربوط به دسته اول است که خواسته یا ناخواسته بخشی از مناسبات و روابط جهان مدرن بر آنها حاکم شده است.
در جهان کنونی حفظ و اعمال هر نوع حاکمیتی با هدف تغییر و تاثیر در مناسبات و روابط از دریچه سیاستگذاری پیش میرود. اگر بخواهیم سیاستگذاری را در یک کلمه معنا کنیم چیزی غیر از پیوستگی نیست. به عبارت دیگر هر مسئله ای بخصوص مسائل فرهنگی را باید در پیوستگی وضعیت آموزش و پرورش، مدیریت و اشتغال، تولید و رسانه و... دید و حل کرد. به همین جهت با طرح و دستورالعمل نمی توان به نتیجه مطلوب رسید.
در شرایطی که سیاستگذاری به روشهای چند دهه گذشته هم در حال تغییر است و رویکردهای جدیدی در حکمرانی مانند هوشمندسازی مطرح شده، دیگر با روش های سیاستگذاری چند دهه اخیر هم نمیتوان پیش رفت، چه رسد به دستورالعملهای یکطرفه و سنتی! بنابراین شناخت و استفاده از رویکردهای سیاستگذاری و حکمرانی در جهان امروز، یک ضرورت است.
سیاستگذاری و حکمرانی روز به روز بیشتر به سمت شبکهای شدن، مشارکتی شدن و دیجیتالی شدن، حرکت میکند. یعنی اولاً باید ابعاد مختلف هر سیاستی را در پیوند با دیگر بخش ها مشاهده کرد. ثانیاً توجه به مشارکت تمامی اقشار و طبقات اجتماعی و اقتصادی و حتی سیاستگذار داشت. ثالثاً شبکههای اجتماعی، وب سایتها، برنامهها و هوشمندسازی را به عنوان یکی از بازیگران موثر بخش عمومی در نظر گرفت.
لذا سیاستگذاری فارغ از جهت و محتوای آن مستلزم استفاده از دادهها و روشهای جدید است و بدون استفاده از آن نمیتوان نه تنها مسائل فرهنگی، بلکه هر مسئلهای را حل کرد.
گفتوگو|رایزن فرهنگی ایران در دمشق: دشمن میخواهد هزینه چالشهای سوریه را به گردن مقاومت بیندازدآنچه که می توان در این مطلب به عنوان راهکار برای رفع بخش عظیمی از مصائب فرهنگی مطرح کرد؛ بازگشت به محوریت خانواده در جهت تامین نیازهای طبیعی، عاطفی، جسمی، تربیتی، آموزشی و تفریحی و...است. به عبارت دیگر تامین این نیازهای فطری خارج از چهارچوب خانواده آغاز انحراف است و این مهم محقق نمیشود مگر با تسهیل تشکیل خانواده برای بخش عظیمی از جوانان، از طریق طرحهای ملی مسکن و ارائه زمین برای زوجین و ....
پایان پیام/