درسهای فلسفی کرونا برای زندگی انسان
تاریخ انتشار: ۲۸ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۶۲۱۶۱۶
به گزارش گروه اجتماعی ایسکانیوز، کروناویروس در این روزها، نه فقط زندگی انسان مسلمان ایرانی که زندگی نوع انسان را به خود مشغول کرده است؛ از چین کمونیست گرفته تا آمریکا لیبرال، همه در این فکرند که چگونه از دست این ویروس جدید خلاص شده و به زندگی سرشار از روزمرگی خود بازگردند. خاصیت فلاسفه این است که مسائل پیش روی انسان را از زاویهای غیر از زاویه نگاه عموم ببینند تا شاید دریچهای جدید به روی زندگی انسان باز کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این گزارش کروناویروس را از پنجره نگاه چند اندیشمند ایرانی بررسی خواهیم کرد.
کرونا یک ویروس تکنولوژیک
رضا داوریاردکانی، فیلسوف و رئیس فرهنگستان علوم نگاهی به این مساله داشته و در یادداشتی نوشته است: بیماریهای واگیردار همیشه بوده و با هجوم ناگهانی و ایجاد وحشت کشتار میکرده است. در قدیم طاعون و وبا بیشتر قربانی میگرفت. در زمان جنگ جهانی دوم (در سال ١٣٢١) تیفوس به تهران آمد و بلای جان هزاران نفر شد. این بیماریها میآمدند و مصیبت به بار میآوردند ولی اکنون به جای آنها ویروسهای سارس و مرس و کرونا ناگهان و ناخوانده سر میرسند و به جان مردم و زندگیشان میافتند. اینها به کشتار اکتفا نمیکنند بلکه زندگی را به تعطیلی میکشند و هر جا باشند نه کار هست، نه تفریح. تولید و دادوستد و فرهنگ و سینما و ورزش و مدرسه و دانشگاه و شاید فکرکردن هم معلق میشود.
وی در ادامه میگوید: گمان نشود که کرونا ویروس، صرفاً ضدسرمایهداری است، کرونا با سوسیالیسم هم سروکار ندارد، بلکه این ویروس، ویروس تکنولوژی است و چنانکه بیل گیتس یکی از نمایندگان تکنولوژی عصر گفته است، تکنولوژی هم از عهدهاش برنمیآید. ظاهراً تکنولوژی با بلایای طبیعی آسانتر مقابله میکند تا با شروری که از خود آن زاده میشود. تمدن تکنولوژیک چندان که از نیروهای مخرب درونش میترسد، از قهر طبیعت نمیترسد ولی آدمی میتواند و باید بر این ترس غلبه کند.
انسان موجودی ترسآگاه
داوری اردکانی در یادداشتی دیگر به ترس انسان از این ویروس میپردازد و مینویسد: تنها ما نیستیم که از ویروس کرونا میترسیم، همه مردم جهان از آن میترسند و هیچکس را از این بابت نمیتوان و نباید ملامت کرد. وقتی همه از چیزی میترسند، آن چیز قاعدتاً باید ترسناک باشد.
وی با اشاره به اختلاف ترسی که انسان از آن غافل میشود و ترسی که نمیتواند از آن غافل شود، مینویسد: ترسی که از آن غافل میشویم اگر بماند شاید صاحبش را به احتیاط وا دارد یا او را از خطر حفظ کند اما ترسی مثل ترس از کرونا که میماند خطر را بیشتر و شدیدتر میکند. برای اینکه بهتر بتوان با خطر ویروس مقابله کرد، باید فرصتی باشد که در آن بتوان به دفع خطر اندیشید. اندیشیدن مستلزم رهایی و انقطاع جزئی یا کلی از ترس است و با این رهایی شاید بعضی چارههای مقابله با خطر پیدا شود ولی شاید اثر بزرگتری هم داشته باشد.
داوری اردکانی در ادامه یادداشت خود میگوید: فیلسوفان اگزیستانس آدمی را موجودی ترسآگاه میدانند. ترسآگاهی با ترس تفاوت دارد. ترس از بیرون و از شیئی معین است ولی ترسآگاهی احساس ترس توأم با درد است و دردمند نمیداند ترس و دردش از کجاست. این ترس، ترس از نیستی است. اگر ترس از کرونا به ترسآگاهی برسد، میتواند مایه تذکر مؤثر و راهگشا باشد. بشر همواره این استعداد را داشته که به غرور مبتلا شود اما عصر جدید بهخصوص آنجا که ناتوانی با توانایی اشتباه میشود، آدمی بر مرکب سرکش غرور نشسته است و میتازد، بیآنکه از خطرهای راه چیزی بداند. اگر ویروس کرونا ناتوانی ما را به ما بنماید و موجب شود که زمام مرکب غرور را نگه داریم و از دعویهای بیهوده اندکی رو بگردانیم، درس بزرگی به ما داده است. تمدن تکنولوژیک جدید، تمدن عظیمی است که وجود و آثارش به یک معجزه میماند اما این قدرت عظیم و بیمانند نمیداند و نمیخواهد بداند که یک ویروس جهشیافته بیرون آمده از آزمایشگاه یا بهقولی جداشده از جسم یک پرنده مفلوک، میتواند نظم عظیم و حیرتانگیزش را بلرزاند و دچار بحران و خلل و اختلال کند. در نظام بزرگ تمدن کنونی و در عظمت بشر تردید نمیکنیم اما از ناچیزی و ناتوانی انسان و از دچار شدنش به غرور همه توانی و همهدانی نیز نباید غفلت کرد.
فرهنگ عمومی و کرونا
دکتر مهدی مولاییآرانی استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی قم در یادداشت خود به «فرهنگ عمومی در ایام کرونایی» پرداخته و نوشته است: این روزها، شب و روزمان شده است کرونا. از رعایت نظافت در محیط حقیقی تا محتواهای راست و دروغ در فضای مجازی. کمتر کسی میتوانست پیشبینی و حتی تصور اینگونه زمانی را داشته باشد که مساجد تعطیل شود، صله ارحام و خریدهای نوروزی تبدیل به قرنطینه خانگی شود و جلسات اداری و رسمی حتی در مجلس شورای اسلامی لغو شود. زندانیان هم به مرخصی زودهنگام و بلندمدت روند.
مولاییآرانی در ادامه این یاداشت مینویسد: دوگانههای دنیای مدرن عینک و شابلون نگریستن ما را تغییر داده است. در مواجهه با یک مسأله داخلی و کاملاً عینی و ملموس در عالم پزشکی و تجربی، باز هم دوگانه «مردمی- دولتی» بازتولید میشود. باز هم دوگانه «حکومتی- مردمی» رپرتاژ میشود. مشکل اصلی ما آن است که از عالَم و دنیای فرهنگی خود فاصله گرفتهایم و ادابازی دنیای غرب را برای خود بزک کرده و گمان میکنیم، تحلیلهای پیشرفتهای ارائه میکنیم. در فرهنگ اسلامی و دینی، اصل بر «اصالت الصحه» است. اصل بر «برائت و صداقت» است. چرا به محض اعلام خبرهای رسمی مبنی بر «مسافرت نروید»، ضد آن را عمل میکنیم و به خیال خود «حال مسوولان را میگیریم»، غافل از آنکه همان فردی که بهخاطر مسافرت ما به زحمت میافتد اعم از نیروی راهور، راهداری، پزشک، پرستار و... همگی جزء مردم هستند و اصالتاً اصالت دادن به دوگانه «مردمی- دولتی» باطل و نادرست است. باور کنیم همه ما سوار بر یک کشتی شدهایم و هرکس اعم از مسوول و غیرمسوول اگر خیانتی کند به همه آسیب میرسد و البته خیانت مسوول سنگینتر و تقاص آن سختتر خواهد بود.
کرونا و مرگآگاهی
مسعود زینالعابدین دانشجوی دکتری فلسفه و کلام اسلامی در یادداشت خود درباره کرونا نوشته است: انسان سنتی میخواست مرگ آگاه باشد ولی طب، چنین قابلیتی نداشت. پزشکیِ امروز به انسان میگوید که مثلاً در چند ماه آینده خواهد مرد و همین آگاهی، زندگی را برای انسان مدرن سخت و بیمعنا میکند و رنج بیماری را به یک فرایند دردناکتر بدل میکند. انسان سنتی تمایل بیشتری به مرگآگاهی داشت. او دوست میداشت ماهها قبل، از مرگ مطلع باشد و تمهیداتی بیندیشد؛ اما انسان مدرن وقتی به مرگ میاندیشد، زندگی را بیمعنا مییابد. او طالب مرگ ناگهانی است. ما دوست میداریم اصلاً از مرگ خود باخبر نشویم؛ مرگ یکباره به سراغمان بیابد، تا آخرین لحظه فقط زندگی کنیم و مرگی در کار نباشد و در آخرین لحظه هم مرگ بیاید و زندگیای در کار نباشد. برای انسان مدرن، اینکه هم زندگی کند و هم از مرگ خود پیشآگاهی داشته باشد، امری شکنجهآور است.
وی در ادامه این یادداشت مینویسد: مواجهه انسانِ ایرانی با کرونا چالشی نیمهمدرن و نیمهسنتی در برابر مرگآگاهی است. اضطراب او بیش از آنکه ناشی از مرگ باشد از تصور مرگ است. وحشت کرونایی وحشتی در جستوجوی معنا برای زندگی است. او دوست دارد بیاطلاع بمیرد و برای همین از مرگومیر جادهای که کشته بیشتری دارد، نمیهراسد اما از کرونا وحشت دارد. تقلای امروز انسان ایرانی برای فرار از کرونا، بیش از آنکه فرار از مرگ باشد، فرار از مرگآگاهی است. کسانی که برای حفظ شعائر همت کردهاند نماز جماعت حرم تعطیل نشود، برای چنین عارضهای هم نسخه دارند؟
کرونا بیماری تنهایی
زینالعابدین در بخشی از یادداشت خود میگوید: کرونا ذاتی متناسب با دنیای مدرن دارد. این بیماری مدرن و این ویروس تکاملیافته، متناسب با زندگی مدرن، تطور یافته و به اینجا رسیده است. کرونا بیماری تنهایی است. ویروس فرار از حقیقت به مجاز، گریز از تجمع حقیقی و تبادل عواطف اصیل انسانی به گروههای مجازی، فرار از با همبودن به تفرد انسان بیخویشتن مدرن. تفرد، مشخصه دنیای مدرن است. انسان بیخویشتن مدرن، در بین انسانهاست اما هماره در سویدای وجودش در رنجی از یک تنهایی مفرط به سر میبرد. او در جمع میزید، کسب میکند، میخندد و در نهایت باز احساس تنهایی میکند. کرونا ویروسی متناسب با چنین دنیایی است. انسان مدرن از قرنطینه فرار میکند. او دوست ندارد تنهاتر از قبل شود. مبتلای به کرونا هیچ حمایت شوندگیای برای خود متصور نیست. انسان ایرانی، وحشتزده از کروناست چرا که از مرگ در کنجِ عزلت هراسناک است. کرونازده هیچ ملاقاتیای ندارد و خاکسپاریاش نیز فریزشده است. انسانِ ایرانی از قرنطینه میهراسد و این گونه از کرونا فرار میکند. آیا ویروس تفرد کرونایی، ما را با خویشتن خویش آشنا خواهد کرد؟ آیا انسانهای فراری از مترو و اتوبوس و تجمع، در این تنهایی، با ذات دستنخورده خودشان آشتی خواهند کرد؟ یا همچنان در گروههای مجازی به دنبال مسکّن حمایت اجتماعی روزگار خواهد گذرانید؟
زندگی با کرونا
کروناویروس، بیش و پیش از سلامت انسان سبک زندگی انسان را هدف گرفته و به مبارزه با نظم زندگی انسان مدرن پرداخته است. در کنار همه توصیههای بهداشتی و رعایت نکات ایمنی لازم است متفکران به این موضوع بپردازند که چگونه میتوان تهدید کرونا را به فرصت تبدیل کرد و آگاهی مردم را نسبت به زندگی و هدف زیستن افزایش داد. اینکه چگونه کرونا را شکست بدهیم مهم است اما اینکه غافلانه از حکمت این رخداد بزرگ و جهانی بگذریم شکست اصلی برای نوع انسان خواهد بود. شاید هم یک مساله این باشد که چگونه با کرونا زندگی کنیم؟
انتهای پیام/
336 / 336 قرنطینه خانگی کرونا ترنج رضا داوریاردکانی مرگآگاهیمنبع: ایسکانیوز
کلیدواژه: قرنطینه خانگی کرونا ترنج رضا داوری اردکانی مرگ آگاهی داوری اردکانی یادداشت خود زندگی انسان انسان مدرن مرگ آگاهی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۶۲۱۶۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
طلوع خورشید اسلام، روح نشاط و امید در کالبد زن دمید
ایسنا/قم مرجع تقلید شیعیان گفت: در روزگاری که در تمام فرهنگهای اقوام و ملل جهان «زن» به عنوان یک «موجود پست» و «طفیلی» و انسان درجه دوّم مطرح بود، خورشید اسلام طلوع کرد و افق زندگی او را از کَران تا کَران روشن نمود و ندای عطوفتآمیز پیغمبر رحمت، حضرت محمّد مصطفی(صلی الله علیه و آله) روح نشاط و امید در کالبد او دمید و راه ترقی و تکامل را به روی او از همه جهت باز کرد.
آیتاللّه حسین نوری همدانی مرجع تقلید شیعیان به همایش هویت عصری زنان در آئینه قرآن و حدیث پیامی صادر کرد که متن آن به شرح زیر است:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَلَی سَیِّدِنا وَ نَبِیِّنَا أَبِی الْقَاسِمِ المصطفی مُحَمَّد وَ عَلَی أهلِ بَیتِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ سیَّما بَقیَّهَ اللَّهِ فِی الأرَضینَ.
موضوع «جایگاه و موقعیّت بانوان» از دیرباز مورد گفتمان اندیشمندان و صاحب نظران بوده و نویسندگان و نظریه پردازان در این زمینه دیدگاههای گوناگونی ارائه داده و هر یک از آنان برداشت و تحلیلی داشته و طبق جهان بینی خود آن را ابراز داشتهاند. که این موضوع با مطالعه تاریخ اقوام و ملل روشنتر میشود.
در این میان مکتب حیات بخش اسلام که کاملترین ادیان است با توجه به نظر واقع بینانه به انسان و وظایف و تکالیف او، موقعیت بانوان را به نحو اصولی مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و با عنایت به ساختار خلقت زنان به تبیین حقوق آنها پرداخته است که با نگرش دقیق و خالی از اغراض باید گفت؛ در هیچمکتب و گرایشی اینگونه حریم و حقوق زنان مورد حمایت قرار نگرفته و شأن و منزلت آنان مصونیت پیدا نکرده است.
مگر نه این است که پیش از ظهور اسلام با زنان در همه نقاط جهان به بدترین نوع برخورد میشده و از کمترین حقوق اجتماعی محرومشان داشته بودند. که در آن فضای مسموم حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) رفعت مقام و شأن والای بانوان را با کمال صراحت اعلام و قوانینی بر اساس فطرت انسان مقرّر داشت. و مگر نه این است که با استقبال از حضور زنان در عرصههای جهادی، آموزشی، پرورشی و اجتماعی سالهای نخستین ظهور اسلام به عصر طلایی تبدیل شد و بر تارک جبین تاریخ اسلام درخشید.
انسانی در میان دو دیوار بلندِ تحجر و تمدّنِ کاذب. محبوسی در اعماق دو زندان: زندان جاهلیّت و زندان بردگی مُدِرن. اسیر دو کمند: کمند اوهام و خرافات و کمند تهمت و افتراءات. مقهور دو فرهنگ، فرهنگ جاهلی و فرهنگ کلمات فریبنده به نام آزادی و به عنوان علم و تمدن و تساوی حقوق. بالاخره فریادگری بدون فریادرس! و مُجرمی بدون ارتکاب جرم، مظلومی به ظلم مضاعف و محروم از حقوق زندگی صحیح!
در روزگاری که در تمام فرهنگهای اقوام و ملل جهان «زن» به عنوان یک «موجود پست» و «طفیلی» و انسان درجه دوّم مطرح بود و تلخی و محرومیّت بر همه ابعاد و زندگی او چه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی سایه افکنده و مورد بدبینیها و آماج تهمتها بود و از هیچ روزنهای بر افق زندگی او روشنایی نمیتابید، و همه درها بر روی او بسته بود، خورشید اسلام طلوع کرد و افق زندگی او را از کَران تا کَران روشن نمود و ندای عطوفتآمیز پیغمبر رحمت، حضرت محمّد مصطفی(صلی الله علیه و آله) روح نشاط و امید در کالبد او دمید و راه ترقی و تکامل را به روی او از همه جهت باز کرد.
حضرتش موقعیّت مهم «زن» در اجتماع بشری و جایگاه بلند او و شایستگیها و استعدادهای فراوانی را که دست آفرینش در وجود اینموجود بدیع قرار داده است را گوشزد کرد و آیههایی از قرآن مجید را در رابطه با معرفی مقام مهم زن و ارزش والای او برای مردم بیان نمود. «زن» را به عنوان اینکه مانند مرد یک انسان کامل است و شایسته همهکمالات و کرامتهای انسانی است و شایستگی خلیفه الهی بودن را دارد معرفی کرد.
«مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَی وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ»
«إِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِینَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِینَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِینَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِینَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِینَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِینَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاکِرِینَ اللَّهَ کَثِیرًا وَالذَّاکِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِیمًا»
و این نمونهای از آیات قرآن در عظمت زنان است و بر همین اساس همانطور که نمونهای از مردان برای الگوسازی ذکر نمود، از زنان شایسته نیز به عنوان الگو معرفی میشود:
«ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ کَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ کَانَتَا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَیْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ یُغْنِیَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَیْئًا وَقِیلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِینَ وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِی عِنْدَکَ بَیْتًا فِی الْجَنَّةِ وَنَجِّنِی مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ وَمَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِیهِ مِنْ رُوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِکَلِمَاتِ رَبِّهَا وَکُتُبِهِ وَکَانَتْ مِنَ الْقَانِتِینَ» و در روایات ما نیز احادیث مختلف و متواتر درباره حقوق و جایگاه بانوان ذکر شدهاست که توصیه میشود به کتب حدیثی ما مراجعه کرده و با در نظر گرفتن سند احادیث بعضی از مطالب جعلی که با قرآن کریم مطابقت ندارد را استثناء نمود.
امروز نیز دنیای کفر با متهم ساختن اسلام نسبت به حقوق زن آنچه را که خود در عمل انجام میدهد به دین مقدس ما نسبت میدهد در حالی که با این عمل میخواهد پرده سیاه بر حقایق و موقعیت زن در اسلام بپوشاند و عمل ننگین خود را نسبت به بانوان توجیه نماید، اما باید با صدای رسا و بلند اعلام کرد که این دین بزرگترین حامی حقوق زن است.
در پایان از همه حاضرین، خصوصاً از برگزار کنندگان این جلسه محترم و بویژه نماینده معظم ولی فقیه آیت الله آقای نورمفیدی کمال سپاس و تشکر را دارم و توفیق همگان را از خداوند متعال خواستارم و متلمس دعای خیر میباشم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
قم مقدسه
حسین نوری همدانی
انتهای پیام