مقابله تمام قد دهیار زن روستای فاطمیه با کرونا، فصل جدید از مقاومت زن ایرانی
تاریخ انتشار: ۲۸ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۶۲۱۶۵۷
به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان، فروغ زنی است که این روزها آوازه پایمردی اش در کوی و برزن پیچیده است، شاید آنروز که آستین همت بالا زد و روستای دورافتاده و محرومش در شهرستان چرداول استان ایلام را ضدغفونی کرد هیچگاه تصور نمی کرد الهام بخش زنان و مردان بسیاری در این دیار شود.
محک و معیار مردی را جوانمردی می دانند اما به راستی محک و معیار شیرزنانی که کمر همت بسته و جلوتر از بسیاری از مردان در عرصه های مختلف برای ادای وظیفه اجتماعی خود حاضر می شوند را چه می توان نامید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تاریخ این سرزمین از آوازه و بزرگی زنان و مردانی که شجاعانه به دل حوادث رفتند و با غیرت و افتخار و غرور، عزت انسانی و شرف مثال زدنی خویش را در دل تاریخ ثبت کردند، کم ندارد، زنان بزرگ و افتخار آفرینی که رد پای دلاوریشان در تاریخ هنوز نمایان است.
روایت های زیادی از این زنان در تاریخ نقل شده است ربابه کمالی یکی از این زنان است، شیرزن ایلامی که به انقلابیون پناه داده و خود را در برابر گلوله قرار می دهد و به شهادت می رسد و قصه شهامت اش را در تاریخ این دیار ثبت می کند.
بی گمان روایت فرنگیس دختر گیلانغربی که در آغاز جنگ با تبر، سرباز دشمن را کشت و دیگری را به اسارت گرفت، تکرار ناشدنی است.
قصه دلیریهای فرنگیس حیدرپور از برشهای به یادگار مانده فصل مقاومت زن ایرانی در برابر مهاجمان بعثی است، روایتی بکر که در این سالها دهان به دهان چرخیده و حتی به کتابها و فیلمها و زبانهای دیگر نیز راه یافته است.
و حالا قصه دیگری آغاز می شود این بار نه با دشمن و نه در لباس رزم که در لباس انسانیت و شرافت، چادر همت به کمر می بندد و با تلاش شبانه روزی برای ضدعفونی روستای خود قبل از هر مردی وارد عرصه جهاد می شود.
این روزهای کرونا زده که همه به نوعی درگیر جهاد و تلاش اند، برخی از زنان نیز کمر همت بسته و با عشق و اراده ای پولادین در عرصه جهاد حاضر شده اند تا رنج و آلام مردم را بزدایند.
یکی در کسوت پزشک و پرستار، یکی داوطلب جهاد در کارگاه های تولید ماسک و البسه محافظتی پزشکی، آن دیگری در لابرتوارهای پزشکی و آزمایشگاهی، بهورزان و کارشناسان بهداشتی در طرح غربالگری و یکی همچون خانم فروغ جهانی دهیار روستای فاطمیه شهرستان چرداول با ضدعفونی کوچه ها و معابر روستا برای حفظ سلامت مردم روستایش در تکاپو است.
این شیرزن در این روزهای کرونا زده که همگان باید در خانه بمانند با تلاش و جهادی وصف ناشدنی در تکاپو و تلاش است تا شاید بتواند ادای دین خود را همپای مدافعان سلامت انجام دهد.
این سرزمین همواره قابل تحسین به نام زنان بزرگواری است که در دوران طاغوت و روزگاران سخت دفاع مقدس از خود نامی نکو بر جای گذاشته اند.
همه ما به خوبی تکاپو و تلاش زنان این دیار را در ذهن خود به یادگار داریم، زنانی بزرگ همچون دهها مادر و همسر شهید که با عشق و اراده ای آهنی در راه مبارزه و حفظ ارزش ها برای عزت و سربلندی این سرزمین خم به ابرو نیاوردند و با غیرت و عزتمند به جهاد برای حفظ سلامت فرزندانشان و اکنون مردم سرزمینشان در عرصه حاضر شدند.
بی گمان تاریخ پر افتخار این سرزمین مملو از تکاپو و تلاش زنان غیرتمند و شجاعی است که کمر همت بسته و با حفظ حجاب و عفت خویش همگام که نه حتی جلوتر از بسیاری از مردان در عرصه کارزار حضور یافته اند.
امروز پیکار و جهاد در مرزی دیگر است و دشمن نامریی در جای جای زمین جان انسانها را به خطر انداخته است و اگر همت پولادین و اداره آهنین زنان و مردان این دیار که شبانه روز در تلاش و تکاپو هستند تا با همه وجود با هر آنچه که در توان دارند، به مردم خدمت کنند، نبود اکنون اوضاع بسیار حادتر و خطرناک تر از شرایط فعلی بود.
تاریخ باید نام این زنان و مردان بزرگ را در تارک خویش حک کند تا رد همت و غیرت آنان تا همیشه جاودان بماند.
دهیار پرآوازه ایلامی کیستفروغ جهانی متولد ۱۳۵۷ دارای لیسانس علوم اجتماعی و مدت ۱۵سال است که دهیار روستای فاطمیه چرداول است.
جهانی در خصوص جمعیت روستای فاطمیه گفت: بر اساس آمار مرکز آمار این روستا ۵۰۵ نفر جمعیت دارد اما طبق لیست خانه به خانه خودم جمعیت روستا ۵۶۷ نفر در قالب ۱۳۹ خانوار است.
دهیار روستای فاطمیه در خصوص اقدام خود در ضدعفونی روستا افزود: از زمانی که کرونا وارد استان شده است تاکنون شش بار همه روستا و کوچه های آن را ضدعفونی و گند زدایی کرده ام.
او گفت: وقتی برای اولین بار خواستم روستا را گندزدایی کنم شب قبل از منطقه دیگری که ۱۵ کیلومتر با روستای ما فاصله داشت شبانه رفتم و مواد ضدعفونی تهیه کردم و صبح اول وقت همه روستا را گندزدایی کردم.
جهانی گفت: این اولین بار نیست که خودم برای انجام یک کاری پیش قدم می شوم زیرا همیشه به صورت مرتب کار نظافت روستا را نیز انجام می دهم.
او اضافه کرد: خودم بیل به دست می گیرم و زباله های داخل جدول را با کمک اهالی روستا جمع آوری می کنم و هر کسی در منزل خودش را تمیز می کند و این اقدام در طول این ۱۵ سال بصورت یک فرهنگ مبدل شده و اهالی زباله در جداول رها نمی کنند.
در آتش سوزی ها همپای مردان آتش خاموش کرده امدهیار روستای فاطمیه گفت : در این سالها چندین بار جنگل ها و مزارع روستا دچار آتش سوزی شده است که همه با تلاش و کوشش سایر نیروهای حفاظتی آتش را خاموش کرده ایم.
او اضافه کرد: در یکی از حوادث آتش سوزی به حدی تلاش کردم که دامن و کفش هایم در آتش سوخت و مجبور شدم آنها را پرت بزنم.
دهیار روستای فاطمیه یادآور شد: بسیاری از کارهایی که از عهده خودم بر می آید به کسی واگذار نمی کنم و خودم قبل از بقیه اهالی برای انجام آن پیش قدم می شوم.
جهانی اظهار داشت: در روستا یک بلوار وجود دارد که در تابستان ها خودم عصرها درختان آن را آبیاری می کنم و هیچ منتی بر سر مردم روستا ندارم.
او اجرای طرح جدول گذاری و سنگ فرش و آسفالت کوچه های روستا را از دیگر اقدامات خود نام برد و گفت: کمتر از ۲۰۰ متر دیگر جداول گذاری مانده تا همه روستا جدول کشی بصورت کامل شود.
دهیار روستای فاطمیه تاکید کرد: کارهای عمرانی روستا که اگر به پیمانکار واگذار کنم بیش از ۱۰۰ میلیون هزینه به دنبال دارد، خودم چهار کوچه را با ۳۵ میلیون و بهترین کیفیت انجام می دهم.
جهانی گفت: اکنون همه کارهای لوله کشی آب، جدول کشی، آسفالت، سنگ فرش را با کمکبنیاد مسکن در روستا عملیاتی کرده ام و اگر تنها ۲۰۰رمتر دیگر روستا جدول کشی شود این کار به صورت ۱۰۰ درصدی انجام گرفته است.
هر کاری که بتوانم برای آبادانی روستا می کنمدهیار روستای فاطمیه گفت: کار را عار نمی دانم و هرکاری که از دستم برای عمران و آبادانی و راحتی مردم روستا براید با کمال میل انجام می دهم.
جهانی گفت: برای وجدان خودم کار می کنم زیرا در قبال مسئولیتی که بر عهده گرفته ام خود را موظف به انجام خدمت می دانم و از هیچ تلاشی در این راستا فروگذار نیستم.
او تاکید کرد: اکنون در راستای پیشگیری از بیماری کرونا در روستا علاوه بر این بنری در خصوص اطلاع رسانی به اهالی روستا و اقدامات لازم برای پیشگیری از کرونا نصب کرده و در نانوایی روستا را خط کشی کرده ام.
دهیار روستای فاطمیه اظهار داشت: به ضرورت رعایت فاصله اجتماعی تاکید و از اهالی روستا خواسته شده است که مرتب دست های خود را با آب و صابون بشویند.
کرونا تاکنون وارد روستای ما نشده استدهیار روستای فاطمیه گفت: خوشبختانه این بیماری تاکنون در روستای ما مشاهده نشده است و امیدوارم هیچ وقت هم راه روستای ما را پیدا نکند.
او ابراز امیدواری کرد: با یاری خدا هرچه سریعتر شر کرونا از سر مردم کشور و جهان کم شود و آرامش دوباره به شهر و دیار باز گردد و استرس ابتلا به بیماری از بین برود.
دهیار روستای فاطمیه در خصوص مشکلات روستای خود گفت: اعتبار دهیاری به دلیل کمی جمعیت کم است و نمی توانم طرح های عمرانی بزرگ انجام دهم.
جهانی اظهار داشت: اکنون چند سال است که قرار است بنیاد مسکن یک کانال سنگی در بالا دست روستا ایجاد کند تا معضل فاضلاب بالا دست که به ویژه تابستان مردم روستا را اذیت می کند برطرف شود اما تاکنون انجام نداده است.
او تاکید کرد: با وجود پیگیری و مراجعه مکرر و قول های مساعد مسوولان اما این مشکل همچنان باقی است.
استعلام افراد نیازمند روستا باید از دهیار گرفته شوددهیار روستای فاطمیه در خصوص مسائل ومشکلات اقتصادی مردم روستا گفت: پیشنهاد می دهم اگر مسئولان خواستند به کسی کمک کنند اول استعلام از دهیار بگیرند زیرا به دلیل نزدیکی که با مردم روستا داریم به خوبی از وضعیت و مشکلات آنها آگاه هستیم.
جهانی اظهار داشت: طرح های مختلفی از محل کسب و کارهای روستایی در روستا انجام شده و اکنون برخی از اهالی طرح هایی همچون پرورش مرغ، بوقلمون و گاو شیرده مشغول اند اما باز مردم نیاز دارند که طرح های بیشتری اجرا شود.
او در خصوص وضعیت زندگی خود گفت: خودم دهیار پاره وقت هستم اما تمام وقت کار می کنم زیرا برخی از اهالی اگر مشکلی یا درخواستی داشته باشند حتی ممکن است شب هم به منزل من مراجعه کنند برای همین تمام وقت پیگیر مشکلات آنان هستم و این را وظیفه خود می دانم.
جهانی اظهار داشت: اکنون ۱۵ سال سابقه کار دارم اما چون تنها هر ماه حق بیمه ۱۵ روز من پرداخت می شود ، تنها هفت سال سابقه بیمه دارم.
او کمبود اعتبار را از دیگر مشکلات خود در دهیاری برشمرد و گفت: عملکرد و فعالیت های من همچون سایر دهیارها و برخی موارد بیشتر از آنها است اما چون جمعیت روستای من کم است دستمزد کمتری دریافت می کنم.
سربلندی مردم روستا و آبادانی آن تنها آرزوی دهیاردهیار روستای فاطمیه گفت: سربلندی مردم روستا و آبادانی آن تنها آرزوی من است.
جهانی اظهار داشت: هر مسئولی وقتی کاری را قبول می کند باید برای رضای خدا و صیانت از امانت بدون ریا تلاش و کوشش کند.
فروغ جهانی دهیار روستای فاطمیه چرداول متاهل با شوهری کارگر دارای دو دختر هفت و چهار ساله است و هیچ کاری را برای خود به عنوان یک زن عار نمی داند، چادر به کمر می بندد و ضد عفونی می کند، بیل به دست می گیرد و زباله جداول را پاک می کند، با تانکر آب درختان روستا را آبیاری می کند و بی هراس با تمام شجاعتش به دل آتش می زند تا شادابی و سرزندگی روستایش را حفظ کند.
بی گمان باید به همت و غیرت چنین شیرزنانی که بی هیچ طمع و توقعی با دستانی توانمند و اراده ای بزرگ برای سربلندی مردمان دیارشان در تکاپویند، درود فرستاد و نام بزرگشان را در تاریخ این سرزمین جاودانه کرد.
بی گمان تقدیر از جسارت و شهامت چنین شیرزنان وظیفه شناسی که به خوبی مسوولیت خود را انجام می دهند، تقدیر از انسانیت است.
رئیس مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اعلام کرد: تاکنون ۷۶ هزار و ۳۸۹ نفر در کشور به طور قطعی به ویروس کرونا مبتلا شده و با فوت ۹۴ نفر در ۲۴ ساعت گذشته، جان باختگان کرونا در کشور به چهار هزار و ۷۷۷ نفر رسید.
کیانوش جهانپور روز چهارشنبه درباره آخرین آمار ابتلای قطعی به ویروس کرونا در کشور و موارد فوت ناشی از آن بیان کرد: از دیروز تا امروز ۲۷ فروردین ۱۳۹۹ و بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی ۱۵۱۲ بیمار جدید مبتلا به کووید در کشور شناسایی شد و مجموع بیماران کووید ۱۹ در کشور به ۷۶ هزار و ۳۸۹ نفر رسید.
او ادامه داد: متاسفانه در طول ۲۴ ساعت گذشته، ۹۴ بیمار کووید۱۹ جان خود را از دست دادند و تا امروز چهار هزار و ۷۷۷ نفر از بیماران، جان باخته و دیگر در بین ما نیستند.
منبع: ایرنا
انتهای پیام/ب
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: ویروس کرونا کرونا ویروس وزارت بهداشت جهانی اظهار زنان و مردان مردم روستا روستای ما بی گمان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۶۲۱۶۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیین گاوکشان
چاقویش را میگیرد سمت آفتاب. میخواهد مطمئن بشود که تیز است. تیغه چاقو، برق میزند. مثل برقی که در چشم اهالی روستاست. بعد چاقو را میکشد به گردن حیوان و خون فواره میزند. طنابهای کفنی میگذارند حیوان دست و پایی بزند. جوی خون روی خاک خشک راه میافتد و اهالی صلوات میفرستند... حالا آنها خاطرشان جمع است که امسال هم کشت و کار خوبی خواهندداشت و قنات روستا پر آب خواهد بود و آسمان خشکی نخواهد کرد. از ایران کهن تا همین امروز، سنت قربانی کردن گاو در «اسفنجان»، سنت برکتخواهی است.
سفر به اسفنجان
روستای سرسبز و زیبای اسفنجان شهرستان اسکو استان آذربایجان شرقی، نامی آشنا برای گردشگران و توریستهایی است که همه ساله از شهرها و استانهای همجوار برای تماشای یک آیین و سنت چندین ساله خود را به این روستا میرسانند. برای رفتن به روستای اسفنجان مبدأ حرکتمان تبریز است، بار و بنه سفر را بسته و دل به جاده میزنیم، حالا که بر بال قلم و کاغذ راهی روستای اسفنجان میشویم تا رسیدن به روستای بکر و زیبای اسفنجان ۶۵ کیلومتر راه در پیش داریم. بعد از طی ۳۶ کیلومتر به شهرستان اسکو میرسیم، تابلوهای نصب شده در ورودی و خروجی اسکو مسیر جاده اسفنجان را به ما نشان میدهد و بقیه مسیر نیز تا روستای اسفنجان ۲۰ دقیقهای طول میکشد تا در میان انبوه متراکم درختان گردو، سیب، زردآلو و بادام به اسفنجان برسیم. این روستای تاریخی رسمی دیرینه دارد که همه ساله اهالی روستا با مشارکت در آن به ادای نذر خود میپردازند.
قربانی در اردیبهشت
فروردینماه که به پایان میرسد و رقص شکوفههای اردیبهشتی دامن دشت و طبیعت را مسحور زیبایی خود میکند، مردمان این دیار نیز در سی و ششمین روز بهار که اولین هفته اردیبهشت ماه میشود، طبق رسم چندین ساله پدران و نیاکان خود با قربانی کردن گاو و ادای نذر سالی پر از برکت و حاصلخیزی را برای مردمان روستا طلب میکنند. ذبح گاو دراندیشه مردم پاک سرشت و پاک نهاد این روستا برای شکرگزاری و دوری از هر نوع حوادث و بلایای طبیعی و درخواست برای بارش باران و نزول رحمت واسعه الهی است.
چنان که مردم محلی میگویند رسم قربانی کردن گاو از همان قدیم الایام مرسوم بوده است و در پنجشنبهای که به سی و ششمین روز بهار میرسد، ادای نذر قربانی کردن گاو با مراسم و تشریفات خاصی صورت میگیرد و مهمترین کاری که اهالی روستای اسفنجان بعد از ذبح گاو قربانی انجام میدهند این است که حتماً باید از گوشت گاو، کوفته درست کرده و میل کنند. قربانی کردن گاو ریشه در باورهایی دارد که از اعتقادات دینی اهالی این روستا سرچشمه میگیرد. مردم روستا معتقدند حالا که خورشید بهاری بعد از یک زمستان سرد و سوزناک دامنههای سهند بر دشت و دامن طبیعت روستا سلامی دوباره میکند و با گرمی روحبخش خود طراوت و تازگی را به روستا هدیه میدهد ما نیز با قربانی کردن گاو شکرگزاری کرده و رفع بلایا و حاصلخیزی مزارع کشاورزی را از خدای مهربان طلب کنیم.
این رسم آن چنان در این روستا ریشهدار است که بسیاری از افراد و گردشگران برای خوردن کوفته خود را به این روستا میرسانند تا هم شاهد دیدن این مراسم سنتی باشند و هم کوفته دستپخت بانوان مهربان و خونگرم روستای اسفنجان را نوش جان کنند.
در کنار قنات
مراسم قربانی کردن گاو از صبح روز پنجشنبه بعد از ادای نماز صبح شروع میشود. یک یا دو روز قبل گاو مورد نظر توسط نذورات که توسط اهالی روستا جمعآوری شده خریداری میشود. بزرگان و ریش سفیدان روستای اسفنجان گاو مورد نظر را با ذکر سلام و صلوات و خواندن دعای توسل و ذکر در کوچهها و محلات روستا میگردانند، طبق این رسم و رسوم تعدادی از جوانان روستا از قبل انتخاب میشوند تا اگر اهالی نذری داشته باشند در هنگام گرداندن گاو در محلههای روستا آنها را جمعآوری کنند. هنگامی که عطر و بوی اسپند و صدای صلوات در کوچههای روستا میپیچد هر لحظه بر تعداد شرکتکنندگان در این مراسم افزوده میشود. زنان و مردان یکی یکی از خانهها بیرون آمده و گاو قربانی را همراهی کرده و دعا میخوانند و ذکر میگویند. آنها معتقدند قربانی کردن گاو در اوایل اردیبهشت سبب کاهش بلایای طبیعی، مهار بادهای سیاه و هر نوع آسیب و گزند از روستا شده و سبب افزایش رزق و روزی و بارندگی و سرسبزی میشود.
گرداندن گاو در روستا تا ظهر طول میکشد، ریش سفیدان قصه کهن این رسم و رسوم را برای گردشگران تعریف میکنند و از پویایی این مراسم و مشارکت اهالی روستا و اینکه بسیاری از آنها در این روز حاجت روا میشوند، سخن میگویند. در یک سوی دیگر روستا تعدادی از جوانان در کنار قنات پرآب در انتظار رسیدن گاو قربانی بر سر قنات هستند. اهالی روستا بعد از گرداندن گاو قربانی در روستا و جمع کردن نذورات مردمی آن را به سوی قنات پرآب روستا میبرند تا گاو از آب قنات نوشیده و سیراب شود. به باور اهالی روستای اسفنجان گاو قربانی زمانی که از آب قنات مینوشد تا سیراب شود خداوند به حرمت این قربانی شادی، طراوت و حیات مجدد را به طبیعت و زندگی روستایی میبخشد و آنها از خوان نعمت الهی بهرهمند میشوند، به همین علت اهالی روستا تا وقتی که گاو به طور کامل از آب قنات سیر نشده باشد منتظر او میمانند.
خون در جوی
بعد از اینکه گاو از آب قنات سیراب شد اهالی روستا آن را به سوی زیارتگاه روستای اسفنجان که به« پیرسنگ» مشهور است میبرند. این زیارتگاه در ضلع جنوب شرقی روستا واقع شده است. جوانان و ریش سفیدان روستا با مشارکت همدیگر گاو قربانی را سه دفعه به دور زیارتگاه پیرسنگ میگردانند و صلوات میفرستند. هر کدام از اهالی روستا به ذکر و راز و نیاز پرداخته و حاجتهای خود را از خداوند طلب میکنند. بعد از زیارت مقبره «پیر سنگ» اهالی گاو قربانی را به طرف کوه« قربانگاه» که در زبان محلی به « قوربان داغی» مشهوراست میبرند. این کوه در دو کیلومتری زیارتگاه « پیرسنگ» قرار دارد. طی زمانی که گاو قربانی به کوه «قربانگاه» میرود تعدادی از جوانان در محل « قربانگاه» جوی آبی حفر میکنند تا خون قربانی بعد از ذبح شدن در این جوی جریان پیدا کند. حالا قربانی به کوه «قربانگاه» رسیده است و قصاب به کمک جوانان میخواهد قربانی را ذبح کند. حالا روحانی روستا آیاتی از قرآن کریم و دعاهایی برای قبولی نذر اهالی روستا میخواند و همگی باهم دعا میکنند. اهالی روستای اسفنجان از خداوند میخواهند سالی پربرکت، پر از رزق و روزی و سالی به دور از خشکسالی داشته باشند.آنها باران رحمت الهی را طلب میکنند تا جان و دل خود را زیر باران رحمت الهی شستوشو دهند و خداوند را به خاطر ارزانی کردن نعمتهایش شاکر و سپاسگزار باشند. حالا قربانی ذبح میشود و خونش آرام آرام در بستر جویی که جوانان ایجاد کردهاند، جاری میشود. بعد از ذبح گوشت قربانی در بین اهالی روستای اسفنجان و روستاهای همجوار تقسیم میشود و اهالی روستا طبق رسمی دیرینهای که دارند از گوشت قربانی برای شام خود کوفته درست کرده و میل میکنند.
افسانه اسفنجان
آیین کهن قربانی کردن گاو در اسفنجان، افسانهای هم دارد؛ افسانهای که در میان اهالی، سینه به سینه نقل شده است.
میگویند در زمانهای قدیم، جنگی میان اهالی اسفنجان و شماری از بیگانگان رخ میدهد. در این جنگ، شماری از مهاجمان کشته میشوند و شماری زخمی. زخمیها در بیرون روستا افتاده بودند اما پیر روستا ممنوع کرده بود که کسی از اهالی به کمک زخمیها برود. آنها به تاوان تهاجمشان، باید زجر کشیده و مرگ را بپذیرند. در این میان، دختری مهربان از اهالی اسفنجان، تصمیم میگیرد به کمک زخمیها برود. او با وجود آنکه میداند پیر روستا، این کار را منع کرده مخفیانه به کمک زخمیها میرود. او برایشان آب میبرد و زخمهایشان را میبندد. کار رسیدگی به زخمیها چند روزی طول میکشد و برادران دختر، به رفتار خواهرشان شک میکنند و تصمیم میگیرند او را تعقیب کنند. صبح فردا برادرها، مخفیانه خواهرشان را زیر نظر میگیرند و وقتی میبینند او از روستا بیرون رفته و خود را به محل جنگ، جایی که زخمیها آنجا افتادهاند، رسانده، میفهمند که خواهرشان، حرف پیر را زیر پا گذاشته است. آنها این کار خواهرشان را خیانت میدانند و تصمیم میگیرند او را بکشند.
از آن طرف، خواهر در حال رسیدگی به زخمیهاست که صدای برادرانش را میشنود و میفهمد که آنها به کار او پی بردهاند و میخواهند به تاوان این سرکشی، او را بکشند. دختر به طرف کوه فرار میکند و برادرانش در پی او میدوند. دختر میخواهد بگوید «یا هو پناهم بده»، اما به اشتباه میگوید «یا کوه پناهم بده» و کوه دهان باز میکند و دختر را در خودش میگیرد. دختر به درون زمین فرار میکند اما موهایش از زمین بیرون میمانند. برادران سر میرسند و میفهمند که خواهرشان در زمین پناه گرفته است؛ آنها هر چه میکوشند نمیتوانند با کشیدن موها، خواهرشان را از زمین بیرون بیاورند. شب میشود و برادران به روستا برمیگردند و آماده میشوند تا فردا با بیل و کلنگ برگردند و خواهرشان را از دل زمین بیرون بیاورند.
شب، آسمان طوفانی میشود. بادی سهمگین برمیخیزد و نزدیک است که باغها و خانههای مردم اسفنجان را خراب کند. طوفان چندین و چند شبانهروز به طول میانجامد. برادران دختر میفهمند که در حق خواهرشان، نامهربانی کردهاند. آنها از کارشان پشیمان میشوند اما طوفان همچنان ادامه دارد. یکی از همان شبها پیرزنی در روستا دختر را در خواب میبیند. دختر میگوید: مادرم زمین امر کرده که اگر میخواهید طوفان آرام بگیرد، باید گاوی را در نزدیکی جایی که من در زمین فرو رفتهام قربانی کنید. سپس جویی بکنید تا خون گاو در این جوی جاری بشود و به موهایم برسد و موهایم را رنگ کند. فقط در این صورت است که باد آرام خواهد گرفت. اهالی اسفنجان، فردا صبح، گاوی را انتخاب میکنند و او را با عزت و احترام به نزدیکی همانجایی میآورند که موهای دختر بیرون است. آنها گاو را قربانی میکنند و جویی میکنند تا خون گاو به موهای دختر برسد و موهایش را رنگ کند. موهای دختر که رنگ خون میگیرد، طوفان فروکش میکند.
اهالی اسفنجان، از آن موقع، هر سال در موعدی که دختر در دل زمین پناه گرفته، گاوی را قربانی کرده و خونش را در جوی جاری میکنند؛ این موعد، در سی و ششمین روز بهار است؛ زمانی که بادی گرم میوزد که در سرتاسر منطقه، به باد اسفنجان معروف است.
معصومه درخشان