روزهای سخت رفتنی است/ همه به فردای روشن این دیار فکر کنیم
تاریخ انتشار: ۳۰ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۶۴۲۵۵۵
به گزارش ایلنا، سید محمود واعظی در یادداشتی درباره شیوع کرونا و وضعیت دولت و کشور نوشت:
کرونا کشورهای مختلف دنیا را به بوته آزمون کشیده است. آزمون دشواری که کارنامه هر یک از کشورها در آن، روشنگر میزان دوراندیشی، تابآوری و آمادگی نظام حکمرانی آنهاست. آمارهای سازمان بهداشت جهانی مبنایی پذیرفته شده در سراسر دنیاست و به گواه این آمارها، کشور ما عملکرد قابل قبولی را در مقابله با پاندمی کرونا به ثبت رسانده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تختهای ICU هم افزایش ۳۰ درصدی داشته و علاوه بر این، صدها آمبولانس و تجهیزات سرمایهای سنگین نظیر دستگاه سیتیاسکن و امآرآی تأمین شده و در شهرهای مختلف کشور به بهرهبرداری رسیده. ساخت و بهرهبرداری ۲۴۹ کلینیک ویژه برای ارتقای خدمات سرپایی در بخش دولتی و توزیع سالانه ۲۰۰۰ تا ۲۵۰۰ نیروی متخصص درمانی به بیمارستانهای سراسر کشور، دیگر ثمرات طرح تحول سلامت بوده است. به گواه مسئولان وزارت بهداشت و متخصصان امر، تابآوری نظام سلامت و عدم مواجهه با کمبود ظرفیت بیمارستانی حتی در روزهای اوج بحران کرونا، نتیجه این سرمایهگذاری راهبردی در سالهای گذشته بوده است.
کسانی که امروز با رویکردی غیرمنصفانه به بهانههای مختلف دولت را تخریب میکنند، بعضاً همان افرادی هستند که در سالهای گذشته از سرمایهگذاری دولت در طرح تحول سلامت انتقاد میکردند و این کار را اتلاف منابع میپنداشتند. دولت البته هم در آن زمان سلامت مردم را زیربنای توسعه کشور میدانست، هم الان حفاظت از جان مردم را وظیفه و اولویت نخست خود میداند.
توسعه زیرساختهای ارتباطی، دیگر راهبرد مبنایی دولت در طول سالهای گذشته بوده است. در اثر این راهبرد همه شاخصهای مرتبط با این حوزه از قبیل پهنای باند، ضریب نفوذ، تعداد کاربران و سرعت چنان ارتقا یافته و چندبرابر شدهاند که قابل مقایسه با سالهای پیش از دولت تدبیر و امید نیستند. اگرچه در تمام این سالها، عدهای با تمام توان تلاش داشتند در مقابل توسعه زیرساختهای ارتباطی در کشور بایستند اما اهتمام و مداومت دوراندیشانه دولت و شخص رئیس جمهوری سبب شد در روزهای دشوار بحران کرونا، شبکه ارتباطی کشور، نقش بسیار حائز اهمیتی را در اجرای سیاستگذاریهای کلان برای مقابله با کرونا ایفا کند. این شبکه کمک کرد با وجود تعطیلی مدارس و دانشگاهها روند آموزش متوقف نشود یا بسیاری از نیازهای مردم چه در حوزه تجاری و چه در حوزه خدمات اداری در بستر اینترنت تأمین شود. با کارآمدی زیرساختهای ارتباطی کشور بود که خدماتدهی بسیاری از کسبوکارها متوقف نشد و کارمندان ادارات در شرایط فاصلهگذاری اجتماعی توانستند در بستر فضای مجازی وظایف خود را از راه دور انجام دهند و به این ترتیب، خسارات ناشی از تعطیلی کسبوکارها تا حدی کمتر شد. از همه اینها گذشته، در شرایطی که هر روز به مردم توصیه میکردیم در خانه بمانند، این امکانات مناسب فضای مجازی بود که توانست زمینه ارتباطات مجازی مردم و خانوادهها را فراهم و امکان کاهش ارتباطات مستقیم و تعاملات چهرهبهچهره را در جامعه به وجود بیاورد. افزایش سطح دسترسی مردم به شبکههای اجتماعی در دولت تدبیر و امید، این حسن را هم داشت که شفافیت بیشتر و افزایش سواد دیجیتالی، دسترسی به اطلاعات برای همگان فراهم شود.
آنها که در گذشته با سیاستهای توسعهای دولت مخالفت میکردند، خوب است صادقانه به این سؤال فکر کنند که اگر وضع زیرساختهای ارتباطی و سلامت کشور همچون گذشته مانده یا با همان نرخ گذشته توسعه یافته بود، امروز در مبارزه با کرونا چه وضعی داشتیم؟ قطعاً مشکلاتمان برای مقابله با این ویروس بیشتر میشد.
زیستبوم فناوری و نوآوری کشور، دیگر عرصهای است که در دولت تدبیر و امید عمیقاً دچار تحول شده است. در روزهایی که هر روز اخبار متعددی از کمبود اقلام حیاتی مقابله کرونا همچون ونتیلاتورها، داروهای مربوطه و ماسک و مواد بهداشتی پیشگیری از بیماری در کشورهای مختلف جهان میشنویم و کمبودها حتی بعضی قدرتهای جهانی را به راهزنی و مصادره محموله دیگر کشورها کشانده است، این شرکتهای دانشبنیان بودند که توانستند با حضوری فعال در میدان، بار اصلی تأمین نیازمندیهای اساسی کشور را به دوش بکشند. حتماً در روزهای گذشته شنیدهاید که شرکتهای دانشبنیان در تولید اقلامی همچون انواع کیتهای آزمایشگاهی تشخیص بیماری کرونا، دستگاههای اکسیژنساز یا همان ونتیلاتورها، دستگاه سیتیاسکن، انواع ماسکهای حفاظتی و اقلام بهداشتی پیشگیری از کرونا چه عملکرد درخشانی داشتهاند. این شرکتها خوشبختانه در بسیاری از این اقلام کشور را خودکفا کردهاند و با تداوم همین روند، حتی امکان صادرات این اقلام نیز در آینده بسیار نزدیک وجود خواهد داشت.
اما آیا توان و گستره اثرگذاری شرکتهای دانشبنیان در کشور از ابتدا بههمین اندازه بود؟ خیر! دولت تدبیر و امید از همان ابتدای کار، مبنای سیاست اقتصادی را بر توسعه اقتصاد دانشبنیان برایگذار از اقتصاد سنتی قرار داد و بر همین اساس حمایتهای ویژهای از شرکتهای دانشبنیان بهعمل آورد. نتیجه اینکه با سیاستگذاریهای حمایتی و عملکرد مؤثر بازیگران دولتی، خصوصاً وزارتخانههای علوم، ارتباطات، صمت و معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری، تعداد شرکتهای دانشبنیان امروز به بیش از ۵ هزار رسیده است. صندوق نوآوری و شکوفایی ریاستجمهوری فقط در یک سال گذشته نزدیک به ۲ هزار و ۷۵۰ میلیارد تومان تسهیلات به این شرکتها اختصاص داده و برای آنها بیش از ۱۳۰۰ میلیارد تومان ضمانتنامه صادر کرده است. در سالهای گذشته چندین برابر این رقم هم از کانالهای مالی دیگر در قالب تسهیلات و کمک برای توسعه شرکتهای دانشبنیان هزینه شده است.
بهطور خاص در بحث مبارزه با کرونا، صندوق نوآوری در اسفندماه ۵۰۰ میلیارد تومان برای حمایت از شرکتهای دانشبنیان فعال در مقابله با کرونا اختصاص داده و از ۷۰ شرکت در این زمینه حمایت کرده است.
این سه حوزه زیربنایی، معیار خوبی برای سنجش میزان آمادگی دولت برای مقابله با بحران کروناست. راه آسانتر برای دولت البته این بود که به جای این اقدامات زیربنایی، توان خود را روی سیاستگذاریهای کوتاهمدت و بعضاً پوپولیستی که نتایجشان معمولاً برای افکار عمومی ملموستر است، متمرکز کند. عیار حکمرانی خوب ولی در اتخاذ تصمیمات سخت روشن میشود. تصمیمات سخت امروز، روزهای سخت فردا را تحملپذیر میکند. امروز روز مبادای خیلی از کشورهاست. روز مبادای ما البته نه با ورود کرونا که از سال قبل با تحریمهای ظالمانه و تروریسم اقتصادی امریکا آغاز شده است. توفیق روز مبادا نتیجه دوراندیشی روزهای عافیت است. اینکه با وجود فشار سنگین خارجی، در دو سال گذشته توانستیم محدودیتهای تحمیلی در فروش نفت را جبران و اقتصاد را تقریباً بدون نفت اداره کنیم، نتیجه سرمایهگذاری ویژه در تولید و زیستبوم دانشبنیان در سال گذشته بوده است. اینکه در نبرد همزمان با تحریم و کرونا، توانستهایم همزمان با مداوای بیماران، بهتر از خیلی کشورهای دیگر مایحتاج عمومی را تأمین کنیم و قفسههای فروشگاهها را پر نگاه داریم، نشانه تابآوری سیستم اداره کشور و دوراندیشی سیاستگذاران است. اینکه در شرایطی که حتی بعضی کشورهای توسعه یافته از کمبود ظرفیت بیمارستانی برای مداوای بیماران کرونایی رنج میبرند، تختهای بیمارستانی ما تکافوی بیماران کشور را میکند و حتی ظرفیت اضافه هم داریم، نتیجه سرمایهگذاری سالهای پیشین درطرح تحول سلامت است. اجرای نسبتاً دقیق مراحل مختلف فاصلهگذاری اجتماعی هم، جز با شبکه ارتباطی توسعهیافته و زیرساختهای تقویت شده الکترونیکی در کشور مقدور نبود.
دوستانی که با وجود این تمهیدات، دوراندیشیها و کارنامه قابل دفاع کشور در مقابله با کرونا، امروز دولت را متهم یا تخریب میکنند، بیشتر از دولت به کلیت کشور و نظام جفا میکنند. تحلیل برخی مشکلات اقتصادی کشور، بدون در نظر گرفتن تحریمهای دو سال اخیر کتمان واقعیتهای آشکار و از آن بدتر مغالطه نشاندن معلول به جای علت است. این مشکلات، نتیجه رویکرد دولت در سیاست خارجی نیست، نتیجه تحریمهایی است که ظالمانه بر ما اعمال شده است. نتایج رویکرد دولت در سیاست خارجی، همان شاخصهایی است که پیش از خروج امریکا از برجام در اقتصاد کشور ثبت شده است. نادیده گرفتن آن شاخصها در چارچوب رقابتهای سیاسی قابل فهم است اما تبرئه کامل تحریمها و تحریمگران در مشکلات فعلی اقتصادی کشور و نسبت دادن همه مشکلات به دولت، کاری است که حتی دشمنان هم نمیکنند. کشورمان این روزها روزهای سرنوشتسازی را سپری میکند. روزهای سخت البته قطعاً رفتنیاند، بهشرطی که بیشتر از همیشه در کنار هم باشیم و به دیده انصاف و با حسنظن به یکدیگر نگاه کنیم. دست از تخریب و تخطئه برداریم و با انسجام و یکپارچگی، همه به فردای روشن این دیار فکر کنیم.
منبع: ایلنا
کلیدواژه: کرونا محمود واعظی زیرساخت های ارتباطی شرکت های دانش بنیان دولت تدبیر و امید طرح تحول سلامت سال های گذشته سرمایه گذاری گذشته بوده سال گذشته تحریم ها شرکت ها سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۶۴۲۵۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا اعراب در مقابل ایران، هوای اسرائیل را دارند؟
استیون کوک، ستون نویس و نویسنده کتاب "پایان جاه طلبی: گذشته، حال و آینده آمریکا در خاورمیانه" در فارن پالیسی نوشت: آیا رهبران کشورهای عربی هوای اسرائیل را دارند؟ اگر کسی نگاهی به تحلیلهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی در خصوص تلاشهای ترکیبی دولتهای اسرائیل، آمریکا، بریتانیا، فرانسه، اردن و احتمالا سایر دولتهای عربی برای ناکام گذاشتن حملات موشکی و پهپادی ایران به اسرائیل بیاندازد، چنین برداشتی خواهد کرد. گروهی از تحلیلگران، اسرائیلیها و فعالان طرفدار اسرائیل دوست دارند چنین تحلیلی را باور کنند.
به گزارش انتخاب، اما افسوس که این ادعا تا حد زیادی اغراق آمیز است. آخر هفته گذشته در بردارنده تحولات بسیاری بود، اما تقویت همکاریهای عربی اسرائیلی جز تحولات سپیده دم"خاورمیانه جدید" نبود.
تهاجم نظامی ویرانبار اسرائیل به نواز غزه در طی ۶ ماه گذشته فشار زیادی بر روابط این کشور با دولتهای عربی به ویژه اردن و مصر وارد آورده است. از بین دولتهای عربیای که دارای روابط دیپلماتیک با اسرائیل هستند، سفرای مراکش، مصر و امارات همچنان در تل آویو حضور دارند، اما پس از کشته شدن ۷ عضو سازمان غیرانتفاعی آشپزخانه مرکزی جهان، ابوظبی هماهنگی خود در زمینه کمکهای بشردوستانه را با اسرائیل به حالت تعلیق درآورده است. با این حال همچنان پس از همه این خشونتها و تنشهای دیپلماتیک، خبرنگاران و تحلیلگران این سوال را مطرح میکنند که آیا توافقات ابراهیم، که با وساطت دولت ترامپ به عادی سازی روابط بین اسرائیل و چند کشور عرب حاشیه خلیج فارس منجر شد اکنون مرده است یا نه.
یک دلیل وجود دارد که چرا هماهنگیهای امنیتی منطقهای در آخر هفته گذشته با رهبری فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) حائز اهمیت بسیاری بوده است. جنبه دیگر اهمیت موضوع مربوط به خود آمریکاست. پس از بیش از یک دهه تلاش برای تمرکز زدایی و چرخش توجه سیاست خارجی ایالات متحده از خاورمیانه به سایر مناطق، دولت بایدن اثبات کرد که واشنگتن میتواند صرف نظر از رویکرد سردرگم خود در قبال جنگ غزه، یک منبع تامین کننده امنیت در منطقه باشد.
اما نباید در نتیجه گیریها از این اتفاق بیش از حد اغراق کرد. همزمان با اشتراک مساعی دوستان اسرائیل و در حالی که تل آویو به صورت علنی از ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه، اردن و قدرتهای منطقه بابت کمک هایشان قدردانی میکرد، مقامهای کشورهای عربی و تحلیلگران به سختی در تلاش بودند تعبیرها درباره تولد خاورمیانه جدید را تعدیل کنند. ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن تصریح کرد که ساقط کردن پهپادهای ایرانی دفاع از حریم هوایی کشورش بوده و اگر پهپادهایی از سمت مقابل نیز شلیک میشد اردن همان کار را انجام میداد.
یک مقام سابق عربی در این باره به من گفت: «باید دید دولتها چه برداشتی از مشروعیت اقدام نظامی اخیر (در دفع حمله ایران) دارند. در دریای سرخ ظاهرا کسی نمیخواست بخشی از ائتلاف دریاییای باشد که به منزله دفاع از اسرائیل تلقی میشد. هفته گذشته، کشورها پرتابههای شلیک شده را به این دلیل ساقط کردند که میشد آن را در قالب دفاع از حاکمیت بر آسمانشان تعبیر کرد و نه تمایل به یک جنگ منطقه ای.»
استدلالهای مهمی این وسط وجود دارد. با توجه به جنایتهای رخ داده در غزه و خشم بسیاری از شهروندان خاورمیانه از به خاک و خون کشیدن غیر نظامیان توسط ارتش اسرائیل، هیچ رهبر عربیای تمایل ندارد که به صورت علنی در کنار اسرائیل قرار بگیرد، چه رسد به تلاش برای حفظ امنیت آن. با این حال، دفاع از حریم هوایی و جلوگیری از تشدید نزاع منطقهای کنونی نتیجه یکسانی به دنبال دارد: کمک به اسرائیل.
صرف نظر از هیاهوهای روزهای اخیر، عملیات نظامی هماهنگی که از اسرائیل در برابر تلفات انسانی و مادی احتمالی محافظت کرد، نشان دهنده پایداری توافقات صلح اردن - اسرائیل و مصر - اسرائیل و همچنین توافقات عادی سازی سال ۲۰۲۰ است. تردیدی نیست که روابط میان دولتهای اسرائیل و اردن در سالهای اخیر و با توجه به تمرکز نتانیاهو بر توسعه روابط با کشورهای حوزه خلیج فارس و اقدامات تحریک آمیز در بیت المقدس و کرانه باختری تحت فشار بوده است. این وضعیت مشکلاتی سیاسی برای ملک عبدالله ایجاد کرده بود و توازن ظریف برقرار شده میان خواستههای جمعیت فلسطینی ساکن اردن، جنبش اسلامی فعال این کشور و رهبران قبایل کرانه شرقی از یک سو و ضرورت راهبردی حفظ روابط عمیقا نامحبوب با اسرائیل از سوی دیگر را تهدید میکرد.
عزم ملک عبدالله برای حفظ روابط با اسرائیل، با توجه به اهمیت روابط اردن و آمریکا در بردارنده یک دیالوگ امنیتی بود که با وجود تضعیف روابط با اسرائیل در سایر جنبه ها، همچنان برای رهبران اردن از اهمیت برخوردار بود. این همکاری امنیتی زمانی که اسرائیل در سپتامبر ۲۰۲۱ در حوزه تحت مسئولیت سنتکام قرار گرفت تقویت شد. مصریها به نوبه خود ظاهرا نقش قابل تشخیصی در تحولات آخر هفته گذشته ایفا نکردند، اما آنها هم اطمینان یافته اند که به رغم بحرانهای متعددی که روابط دو کشور را از سال ۱۹۷۹ تاکنون تحت تاثیر قرار داده، دیالوگهای امنیتی شان با اسرائیل همچنان به قوت خود باقی و برای طرفین سودمند بماند.
منتقدان بدون تردید استدلال خواهند کرد که این روابط امنیتی شده جای تحسین و مباهات چندانی ندارد. روابط میان دولتهای عربی که مشروعیتشان از جمله به دلیل روابط با اسرائیل زیر سوال است، و یک دولت اسرائیلی که فلسطینیان را قتل عام و سرکوب میکند، جز برای رهبران اقتدارگرا و با هدف جلب حمایتی که آنها از واشنگتن دریافت میکنند برقرار نیست. اما این موضوع نافی این واقعیت نیست که دیالوگهای امنیتیای که سالها بین این کشورها برقرار بوده، در روز ۱۳ آوریل به ثمر نشسته است.
استدلال مبنایی در مورد ضرورت وجود توافقات ابراهیم که بر اساس آن همکاریهای امنیتی پس از سالها هماهنگی غیررسمی و پنهانی به سرعت توسعه یافت، همچنان پابرجاست. هیچ رهبر عربی در حاشیه خلیج فارس نیست که به نتانیاهو اطمینان داشته باشد و مخالف اقداماتی که ارتش اسرائیل در غزه انجام میدهد نباشد، اما اماراتی ها، بحرینیها و سعودیها (که شرکای ساکت توافقات ابراهیم هستند) مطمئنا بیشتر از اسرائیل از ایران ترس دارند. این تاکیدی بر استدلال حامیان توافقات ابراهیم است و اینکه چرا حامیان مردم فلسطین از این توافقات عصبانی هستند: رهبران عربی که روابط خود با اسرائیل را عادی سازی کرده اند، بیش از آنکه به موضوع تشکیل دولت فلسطینی اهمیت بدهند، بر دفع چالش ایران متمرکز هستند. به رغم عدم حضور برخی از سفرای کشورهای عربی در تل آویو در طول ۶ ماه گذشته، هیچ یک از دولتهای عربی که دارای روابط با اسرائیل هستند، اقدام به قطع روابط خود نکرده اند. برای مثال دولت عربستان علنا تصریح میکند که همچنام متعهد به عادی سازی روابط است، اما مسئولین سعودی خاطر نشان میکنند این عادی سازی را منوط به تشکیل دولت فلسطینی خواهند کرد. با این حال پس از همه این خشونت و قتل غیرنظامیان بی گناه در غزه، صرف این واقعیت که عربستان همچنان مایل به پیشبرد روابط خود با اسرائیل است ناگفتههای زیادی درباره جایگاه موضوع فلسطین در میان اولویتهای رهبران کشورهای عربی دارد.
در نهایت پس از آنکه بیش از دو دهه سرمایه گذاری آمریکا برای ایجاد تغییر در خاورمیانه نتیجه چندانی به دنبال نداشت، تلاش هماهنگ هفته گذشته برای جلوگیری از یک جنگ گسترده منطقهای نتیجه رهبری واشنگتن بود. این اقدام نشان داد که زمانی که سیاستگذاران آمریکایی بر جلوگیری از تهدیداتی که ثبات و امنیت منطقه را به خطر میاندازد تمرکز کنند، واشنگتن میتواند موفق عمل نماید. مطمئنا منتقدان استدلال خواهند کرد که ایالات متحده در توانمندسازی ارتش اسرائیل برای نابود کردن غزه نقش کاملا مخربی را ایفا نموده است. این انتقادی کاملا بجاست. آیا این ناظران یک جنگ تمام عیار منطقهای را ترجیح میدهند؟ برخی ممکن است با توجه به نگاهشان نسبت به اسرائیل موافق چنین جنگی باشند، اما سیاست آمریکا بر خلاف چنین سناریویی است.
آخر هفته گذشته بسیاری از تحلیلگران در شبکههای اجتماعی و سایر رسانهها با هیجان از این مسئله سخن گفتند که چگونه خاورمیانه جدیدی متولد شده که در آن کشورهای منطقه تلاشی هماهنگ را برای دفع حملات ایران علیه اسرائیل شکل داده اند، اما آنچه هیجان انگیزتر است اینکه جنگ حاضر تغییر چندانی در مناسبات منطقهای صورت نداده است. دولتهای منطقه همچنان مرعوب ایران هستند، هیچ تعهد ویژهای به برقراری عدالت در حق فلسطینیان ندارند، خواهان روابط خود با اسرائیل و مایل به ایفای نقش رهبری از جانب واشنگتن هستند.