پیش بینی غلط ناسا درباره ایران
تاریخ انتشار: ۳۱ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۶۵۴۸۹۰
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، حسین آخانی بوم شناس و کارشناس محیط زیست، درباره این مسئله که چرا با این حجم وقوع سیل روبرو هستیم گفت: سیل دو عامل اصلی دارد که یکی از آنها این است که وقتی باران میبارد اگر زمین پایداری خود را از دست داده باشد بجای اینکه آب به داخل زمین نفوذ پیدا بکند جریان پیدا کرده و در مسیر خود هرچیزی را که وجود داشته باشد خواهد شست، بخش دوم نیز مربوط به رودخانهها است چرا که آنها مسیر طبیعی آب هستند و وقتی کارکرد اصلی خود را به دلایل مختلفی مثل ساختن سد، ورود به حریم، پل ها، جادهها و.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سیل در اصل برای ما خوب است
وی ادامه داد: البته خود سیل بد نیست بلکه یک عامل طبیعی بوده که همیشه برروی کره زمین وجود داشته است و اگر این رخداد طبیعی وجود نداشت ما این همه پستی و بلندیهایی که برروی کره زمین میبینیم را دیگر مشاهده نمیکردیم بنابراین خود سیل چیز بدی نیست.
مدیریت غلط عامل سیلهای کشور
این کارشناس محیط زیست با بیان اینکه بر اساس مشاهدات میدانی ما در ایران، ساختار بسیاری از رودخانه ها، جنگلها و مراتع را تخریب کرده ایم تاکید کرد: این مسائل باعث شده است تا هر بارانی که از حد معمولی بیشتر باشد تبدیل به سیل شود بنابراین ما در همه جای ایران سیل خواهیم داشت.
سیلهای سال گذشته عامل حاصل خیزی منطقه
آخانی اضافه کرد: سیلهایی که در سال گذشته شاهد بوده ایم باعث آباد شدن مراتع پایین دست رودخانهها خواهد شد کمااینکه بسیاری از دشتهای ما در خوزستان، ترکمن صحرا و... دشتهای سیلابی هستند و به همین دلیل است که کیفیت خاک در بسیاری از مناطق ایران بالا است، چون سیلاب وقتی در دشتها رسوب میکنند، باعث غنی شدن دشتها میشود همچنین وقتی آب نیز از منطقه عبور میکند از شوری آب نیز کاسته میشود.
او با تاکید بر این مسئله که بخش عمدهای از ایران از شوری خاک رنج میبرد اظهار کرد: کشاورزی در دشت خوزستان، بسته به این است که سیلاب بیاید تا زهی کشی انجام شده تا زمین برای کشاورزی مناسب شود فلذا این سیلابها برای ما مضر نیستند.
سیلهای از خطر ریزگردها جلوگیری میکنند
آخانی با بیان اینکه یکی از مشکلات ما در سالهای اخیر کم آب شدن تالابهای کشور بوده است خاطرنشان کرد: سیلها معمولا در آخر وارد تالابها میشوند که بدون شک در آینده بسیاری از مشکلات را به خصوص در زمینه ریزگردها نخواهیم داشت کمااینکه امروز آب قابل توجهی وارد تالاب جازموریان، شادگان، هامون و حتی دریاچه ارومیه شده است.
پیش بینی غلط ناسا درباره وضعیت آب و هوایی ایران
این کارشناس محیط زیست در پاسخ به این سوال که با توجه به دوره ترسالی اخیر کدام مناطق ایران شاهد جان گرفتن دوباره و دور شدن از خشکسالی خواهد بود گفت: آب و هوای ایران قارهای است و پیش بینی درباره آینده آن کار آسانی نیست. معمولا متخصصان این حوزه نیز بر اساس اطلاعاتی که بدست میآورند مدل سازی برای آب و هوا دارند. چند سال پیش مرتب این موضوع مطرح میشد که ناسا اعلام کرده است که ایران ۲۰ سال دیگر به طور کامل خشک خواهد شد، اما در همان زمان مطلبی را به نگارش درآوردم که چنین پیش بینی درست نیست چراکه در همان زمان ۷ سناریو وجود داشت که تنها دوتای آن حاکی از خشک سالی در ایران بود و ۵ تای دیگر گفته بود که ایران به سمت ترسالی میرود، اما چون یکی از آن تحقیقات مربوط به ناسا بود در ایران همان را تایید میکردند که دیدیم چنین اتفاقی رخ نداد.
وضعیت آب و هوایی ایران پیچیده است
او اضافه کرد: حتی اقلیم شناسان حرفهای نیز نمیگویند سال آینده نیز ما ترسالی خواهیم داشت چراکه اصلا این موضوع قابل پیش بینی نیست و پارامترهای مربوط به آن پیچیده هستند فلذا دانشمندان نمیتوانند به طور دقیق وضعیت آب و هوایی ایران را پیش بینی کنند.
آخانی در پایان تاکید کرد: ما باید در برنامههای توسعهای خود همیشه حداقل و حداکثر را به عنوان احتمالات ممکن در نظر بگیریم و بر اساس آنها توسعه شهری را انجام بدهیم وگرنه از هر طریقی دیگری که برویم ممکن است خلاف آن ثابت شود.
منبع: رکنا
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: سیل در ایران بارندگی شدید پیش بینی بارندگی خشکسالی در ایران پیش بینی ناسا پیش بینی سیل ها دشت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۶۵۴۸۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیش بینی ۲۷ سال پیش برژینسکی درمورد ایران که درست از آب درآمد
بلومبرگ در مطلبی به قلم نایل فرگوسن نوشت: برای درک اینکه در مبارزه با ائتلاف چین، روسیه و ایران پای چه چیزهایی در میان است فقط باید رشته افسانه "ارباب حلقه ها" را مطالعه کرد.
به گزارش انتخاب، در رشته افسانه معروف تخیلی و حماسی ارباب حلقه ها، اثر جی آر آر تالکین به تدریج مشخص میشود که نیروهای تاریکی با یکدیگر متحد شده اند. سائورون، با چشم بصیرت خود به عنوان رهبر محور شیطانی یا ارباب تاریکی انتخاب میشود. تالکین خوب میدانست چه وضعیتی را توصیف میکند. او که یک کهنه سرباز جنگ جهانی اول بود، با ناامیدی نزدیک شدن دومین جنگ خانمان سوز جهانی را تماشا میکرد. در آن سالها و در فاصله ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۷ شاهد همگرایی و نزدیکی تدریجی آلمان نازی، ایتالیای فاشیست و ژاپن امپریالیست و تشکیل یک نیروی اهریمنی جهانی بود.
ما نیز امروز شاهد تشکیل و تحکیم یک محور مشابه هستیم. همانطور که متیو میلر سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا هفته گذشته گفته بود، در پس تلاشهای جنگی روسیه، منابع عظیم اقتصادی چین قرار دارد. میلر روز سه شنبه به خبرنگاران گفت: «آنچه طی ماههای گذشته شاهد بوده ایم این است که مواد خامی از چین به روسیه منتقل شده و روسیه از آنها برای بازسازی صنایع خود و تولید تسلیحاتی که در صحنه نبرد اوکراین کاربرد دارد استفاده کرده است... ما به شدت نگران این وضعیت هستیم.» اوایل ماه جاری میلادی در پکن، جانت یلن وزیر خزانه داری آمریکا به همتای چینی خود هشدار داد که اگر پکن به حمایت از تلاشهای جنگی روسیه در اوکراین ادامه دهد "تبعات قابل توجهی" در انتظارش خواهد بود.
رهبران چین علیرغم مواضع علنی شان مبنی بر اینکه میخواهند به عنوان یک دولت صلح طلب عمل نمایند، قبل شروع جنگ اوکراین در این خصوص به روسیه چراغ سبز نشان داده بودند. تعهد متقابل نسبت به شراکت "بدون محدودیت" با روسیه چه مفهوم دیگری میتوانست داشته باشد؟ از زمانی که دو سال پیش نیروهای متجاوز روسی از حومه کیف عقب رانده شدند، حمایت شی جینپینگ برای تداوم بقای پوتین در قدرت نقشی حیاتی داشته است.
بر اساس همین تحلیل، نمیتوان رویارویی ایران با اسرائیل را به عنوان رویداد منفرد و فاقد عقبه راهبردی تعبیر کرد. تهران از روسیه در جنگ اوکراین حمایت میکند و هزاران پهپاد و موشک، مشابه همانهایی که آخر هفته گذشته به سمت اسرائیل شلیک کرد تحویل روسیه داده است. روسیه به نوبه خود احتمالا به تقویت دفاع هوایی ایران کمک خواهد کرد. چین نیز نمیتواند تنها یک خریدار عمده نفت ایران باقی بماند. وانگ یی، وزیر امور خارجه چین بلافاصله پس از حمله به اسرائیل با تهران تماس گرفت و به جای محکوم کردن حمله ایران، این اقدام را تحسین نمود. دستگاه پروپاگاندای دولت چین از زمان حمله ۷ اکتبر به صورت مداوم در خدمت انتقاد از اسرائیل بوده است.
ظهور این محور جدید در سال ۱۹۹۷ توسط ژبیگنیف برژینسکی، مشاور امنیت ملی جیمی کارتر، رئیس جمهور سابق آمریکا پیش بینی شده بود. وی در کتاب خود تحت عنوان صفحه شطرنج نوشته بود: «احتمالا خطرناکترین سناریو تشکیل یک ائتلاف عظیم متشکل از چین، روسیه و احتمالا ایران خواهد بود که یک ائتلاف "ضدهژمونیک" تشکیل شده نه بر اساس ایدئولوژی بلکه بر اساس شکایتهای مکمل هم خواهد بود. این ائتلاف از نظر ابعاد و گستردگی مشابه چالشی خواهد بود که بلوک چین و شوروی برای غرب ایجاد کرده بود، اما این بار چین احتمالا رهبر و روسیه دنباله رو آن خواهد بود.»
پیش گویی برژینسکی پیامبرگونه بوده است. با این حال نگاهی به عملکرد سه سال گذشته نشان میدهد که جانشینان برژینسکی در دولت بایدن خواسته یا ناخواسته نقش بی نقصی در محقق کردن این پیش بینی ایفا کرده اند. این اقدامات از تنها گذاشتن افغانها در دست طالبان در سال ۲۰۲۱ تا کوتاهی در بازداشتن روسیه از تهاجم به اوکراین در سال ۲۰۲۲ و در نهایت کوتاهی در بازداشتن ایران از تشویق نیروهای نیابتی اش برای حمله به اسرائیل در سال ۲۰۲۳ نمود یافته است. بله زمانی که اوکراین و اسرائیل هدف حمله قرار گرفتند بایدن برای کمک به آنها دست به کار شد، اما احتمالا یک نمایش قدرت اولیه میتوانست از بروز هر دوی این وضعیتها جلوگیری کند.
جمهوری خواهان اکنون متوجه شده اند، آنطور که مایک پمپئو وزیر امور خارجه سابق مدتها استدلال میکرد، برخی از نزاعهای موجود در کشورهای دور دست احتمالا باید در نهایت موجب نگرانی ما شود. این منازعات بخشی از جنگی واحد هستند که توسط این ائتلاف جدید علیه ارزشهای بنیادینی که ما آنها را ارج مینهیم یعنی دموکراسی، حاکمیت قانون و آزادیهای فردی آغاز شده اند. پیش بینی من این است که استدلالهای انزواطلبانه دوام چندانی نخواهد داشت.
خوشبختانه ما فعلا در جنگ سرد دوم قرار داریم نه جنگ جهانی سوم. اما جنگ سرد دوم سریعتر از جنگ سرد اول به پیش میرود. اگر تهاجم روسیه به اوکراین را معادل جنگ کره در سالهای ۵۳-۱۹۵۰ بگیریم، ما بحران موشکی دوم کوبا را بر سر تایوان رد کرده ایم و اکنون وارد دوران تنش زدایی شده ایم؛ دورهای که دو دهه به طول انجامید. از زمان نشست قبلی روسای جمهور دو کشور در وودساید کالیفرنیا در ماه نوامبر، به نظر میرسد که چینیها از هرگونه نمایش قدرت امتناع میکنند و خواستار تعاملات جدی با همتایان آمریکایی شان هستند که این یادآورد تعاملات دو کشور در طی سالهای ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۲ است.
اما حمله غیرمنظره حماس به اسرائیل در اکتبر سال گذشته به یکباره ما را به سال ۱۹۷۳ رساند. لازم به یادآوری است که دوران تنش زدایی دوام چندانی نداشت و با ادعای برتری آمریکا در خاورمیانه توسط هنری کسینجر پس از جنگ یوم کیپور در آن سال از بین رفت. به طور خلاصه، به نظر میرسد که در جنگ سرد دوم ما دهههای ۱۹۵۰، ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ را در یک ترکیب تا حدی گیج کننده در هم فشرده ساخته ایم.
حال سوال اینجاست که بزرگترین تفاوتهای بین جنگ سرد اول و دوم در چیست؟
اولا چین رقیب اقتصادی بسیار قدرتمندتری نسبت به اتحاد جماهیر شوروی است. ثانیا، غرب از نظر اقتصادی با اقتصاد چین در هم تنیدگی دارد و شبکه زنجیره عرضه کالاهای مختلفی که در چین تولید میشوند هرگز با شوروی قابل مقایسه نیست. ثالثا، ما از نظر ظرفیت تولید در وضعیت به مراتب ضعیف تری قرار داریم در حالی که چین مقادیر عظیمی محصولات سازگار با طبیعت روانه بازار جهانی میکند، غرب گزینه دیگری جز احیای سیاست حمایت گرایی و سیاستهای صنعتی و بازگرداندن ساعت استراتژی اقتصادی به دهه ۱۹۷۰ میلادی ندارد. ماه گذشته جانت یلن وزیر خزانه داری آمریکا اظهار داشت که ظرفیت بالای چین در صنایع نوین نظیر باطریهای خورشیدی، خودروهای برقی و باطریهای لیتیومی در حال آسیب زدن به شرکتها و کارگران آمریکایی و شرکتها و کارگران سراسر جهان است.
رابعا سیاست پولی آمریکا در مسیر کاملا غیر پایداری قرار دارد. هماگونه که دفتر امور بودجه کنگره اعلام کرد، رشد بی وقفه بدهیهای دولت فدرال نسبت به تولید ناخالص داخلی از کنترل خارج شده و از ۹۹ درصد در سال جاری به ۱۶۶ درصد در سال ۲۰۵۴ میلادی خواهد رسید.
ایرانیها با انجام حمله پهپادی و موشکی به اسرائیل به صورت ناخواسته این مجوز را به بسیاری از جمهوری خواهان داده اند تا از رویکرد تهاجمی پمپئو که به هیچ وجه انزواطلبانه نیست دنباله روی کنند. کافی است نگاهی به مقاله مایک گالاگر نماینده ویسکانسین در کنگره و مت پوتینگر، مشاور سابق ترامپ که در فارن افرز منتشر شده بیاندازید. در این مقاله آمده است: «چین... در حال تضمین حیات کشورهای توسعه طلب در روسیه، ایران، کره شمالی و ونزوئلاست.» متوقف کردن این کشور «مستلزم یک اصطکاک گسترده در روابط آمریکا و چین و افزایش سریع توانمندیهای دفاعی آمریکاست.»
بنابراین به نظر میرسد که اهمیت تاریخی حمله ایران به اسرائیل را نباید در تاثیر آن بر خاورمیانه بلکه بر برداشت جمهوری خواهان از رویکرد آمریکا در عرصه سیاست جهانی و خروج از سیاست انزواطلبی جستجو کرد.