Web Analytics Made Easy - Statcounter

یک اندیشکده غربی در تشریح نژادپرستی‌های اخیراً مشاهده‌ شده علیه اتباع آسیایی‌تبار در آمریکا به تشریح ریشه‌های تاریخی این نوع نژادپرستی پرداخته است. ۰۱ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۰۹:۱۴ بین الملل آمریکا نظرات - اخبار بین الملل -

به گزارش گروه بین‌‌الملل خبرگزاری تسنیم، یک اندیشکده بریتانیایی در تحلیلی با اشاره به اظهارات چین‌هراسانه مقام‌های آمریکایی علیه چین بعد از شیوع ویروس «کرونا» به تشریح «تاریخ دیرینه نژادپرستی آمریکا علیه افراد آسیایی‌تبار» پرداخته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اندیشکده «کانورسیشن» مطلب را با اشاره به یادداشتی از «اندرو یانگ»، نامزد سابق انتخابات ریاست‌جمهوری 2020 آمریکا آغاز کرده و نوشته او با نگارش مقاله‌ای در روزنامه واشنگتن‌پست از آمریکایی‌های آسیایی‌تبار خواسته به بخشی از راه حل برای مقابله با «کووید-19» (بیماری کروناویروس 2019) تبدیل شوند.

یانگ در این مقاله از آمریکایی‌های آسیایی‌تبار خواسته در شرایط افزایش اقدامات نژادپرستانه و ضد آسیایی که رقم آن در حال حاضر به 100 مورد در یک روز رسیده «لباس‌های قرمز، سفید و آبی (رنگ پرچم آمریکا)» به تن کنند.

اندیشکده| کرونا موجب نفرت‌ و حمله نژادپرستانه علیه آسیایی‌تبارها در آمریکا شده استاعتراض چهره‌های آسیایی‌های هالیوود به ترامپ/ کرونا ملیت ندارد

 

در این تحلیل آمده «قبل از آن ترامپ به کوووید-19 لقب «ویروس چینی» بدهد یانگ معتقد بود که تحت کنترل آوردن این ویروس آمریکا را از شر نژادپرستی ضدآسیایی نجات خواهد داد. اما تاریخ آمریکا و آسیا، در بر دارنده واقعیت‌هایی دیگر است.»

تاریخ نژادپرستی ضد آسیایی

تا قبل از آغاز بحران کووید-19 روایت غالب درباره آمریکایی‌های آسیایی‌تبار این بود که آنها «اقلیت الگو» هستند. این مفهوم که بعد از جنگ جهانی دوم ایجاد شده بر آن است که آمریکایی‌های آسیایی‌تبار به دلیل موفقیت‌های اقتصادی‌شان ایده‌آل‌ترین نژاد مهاجر به آمریکا بودند.

با این حال، کانورسیشن پس از اشاره به این موضوع می‌نویسد: اما در ایالات متحده، آمریکایی‌های آسیایی‌تبار از دیرباز در کشوری که سیاست مهاجرتی‌اش فقط به سفیدپوستان ارج می‌نهد تهدید محسوب شده‌اند. به این گروه لقب “تهدید زرد” داده می‌شد و باور بر این بود که آنها کثیفند و صلاحیت به دست آوردن شهروندی آمریکا را ندارند.

اواخر قرن نوزدهم، ملی‌گرایان سفیدپوست هجمه‌های تبلیغاتی بیگانه‌هراسانه‌ای را درباره اینکه چینی‌ها کثیف هستند در سانفرانسیسکو به راه انداختند. چنین نگرش‌هایی به تصویب قانونی بدنام به نام «قانون منع چینی‌ها» منجر شد. این نخستین قانونی در ایالات متحده بود که مهاجرت به این کشور را صرفاً بر اساس نژاد ممنوع می‌کرد. «قانون منع چینی‌ها» مهاجرت تمامی اتباع چین به آمریکا را به مدت 10 سال متوقف کرد.

مطابق این تحلیل، در اوایل قرن بیستم، مقام‌های آمریکایی در فیلیپین که قبلاً به صورت رسمی مستعمره آمریکا بود، اتباع فیلیپینی را بر اساس این فرض که آنها مردمانی کثیف و بی‌فرهنگ هستند تحقیر می‌کردند. افسران استعماری و پزشکان دو گروه را دشمن می‌دانستند: فیلیپینی‌های شورش‌کرده علیه قانون آمریکا و بیماری‌های حاره‌ای که در بدن بومی‌ها جا خوش کرده بود. آنها با اشاره به بی‌قاعدگی‌های سیاسی و پزشکی در نزد فیلیپینی‌ها حکومت استعماری آمریکا بر این جزایر را توجیه می‌کردند.

19 فوریه 1942، رئیس‌جمهور وقت آمریکا «فرانکین دلانو روزولت» با امضای فرمان اجرایی 9066 دستور بازداشت افراد مظنون به دشمنی با آمریکا را صادر کرد. با آنکه این حکم به بدرفتاری با آمریکایی‌های آلمان‌تبار و ایتالیایی‌تبار هم منجر شد، اما اکثر بازداشتی‌ها در سال 1942 را اتباع ژاپنی تشکیل می‌دادند. بسیاری از این افراد آمریکایی‌های نسل دوم و سوم و شهروندان طبیعی آمریکا بودند.

کانورسیشن در ادامه تصریح کرده در قرن بیست  یکم، آمریکا و حتی شهرهای شمالی این کشور که بافتی کاملاً چندفرهنگی دارند هنوز هم کانون نژادپرستی به شمار می‌روند. در جریان شیوع ویروس سارس در سال 2003 این مناطق درست همانند امروز شاهد افزایش نژادپرستی علیه آسیایی‌تبارها بود.

«کاریان لئونگ» جامعه‌شناس آمریکایی در تحقیقی سال 2008 نژادپرستی هر روزه علیه چینی‌ها و فیلیپینی‌های شاغل در بخش سلامت بعد از بحران شیوع سارس را مستند کرده است. او نوشته با آنکه این افراد به جهت شاغل بودن در بخش بهداشت و سلامت مورد احترام قرار دارند اما در راه بازگشت به خانه نگران سوءقصد به جانشان هستند. میهن‌پرستی، حتی اگر به شکل قرار گرفتن شما در جبهه مقدم مبارزه با بیماری‌‌ها متجلی شود، مهاجران آسیایی را در برابر نژادپرستی آمریکایی مصون نمی‌کند.

انتهای پیام/

R7891/P36446/S8,87,1128/CT4

منبع: تسنیم

کلیدواژه: چینی ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۶۶۲۶۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

واکاوی ریشه‌های اعتراضات ضداسرائیلی در دانشگاه‌های آمریکا

فرارو- در روز‌های گذشته دانشگاه‌های آمریکایی نظیر: کلمبیا، ماساچوست، نیویورک، براون، و ده‌ها دانشگاه دیگر در ایالت‌های مختلف آمریکا، صحنه برگزاری اعتراضات و همچنین تحصن از سوی دانشجویان و اساتید دانشگاهی بوده است.

به گزارش فرارو؛ این طیف‌ها به طور خاص خواستار پایان فوری جنگ غزه و همچنین خاتمه دادن به حمایت‌های مالی و تسلیحاتی آمریکا و نهاد‌های دانشگاهی و شرکت‌های تسلیحاتی از رژیم اشغالگر قدس شده اند و در عین حال، این خواسته را نیز مطرح کرده اند که آن دسته از دانشجویان و اساتیدی که به دلیل حمایت از ملت فلسطین و انتقاد از اسرائیل هدفِ اقدامات تنبیهی قرار گرفته اند نیز بایستی عفو شوند.

با این همه، نکته قابل تامل اینکه اعتراضات در دانشگاه‌های مختلف آمریکا با واکنش سنگین و قهری نیرو‌های امنیتی این کشور رو به رو شده است. تصاویر و ویدئو‌های فراوانی از بازداشت دانشجویان، اساتید و خبرنگاران، در فضای مجازی و رسانه‌های مختلف جهان منتشر و پخش شده است.

دامنه اعتراضات به آمریکا محدود نمانده و در مدت اخیر اعتراضات به کشور‌هایی نظیر ایتالیا، استرالیا و فرانسه نیز کشیده شده است. بسیاری از تحلیلگران سعی داشته اند تا به واکاوی ریشه‌های این اعتراضات بپردازند. به بیان ساده تر، سعی داشته اند این سوال را پاسخ دهند که عمده محرک‌های انفجار اعتراضات جاری در دانشگاه‌های آمریکا چیست؟

به نظر می‌رسد در پاسخ به این پرسش، می‌توان به ۲ مولفه عمده و محوری اشاره کرد.

۱. شکاف نسلی در آمریکا

یکی از محرک‌های عمده و محوری که اغلب جامعه شناسان در ریشه شناسی اعتراضات به آن معطوف بوده اند، مساله و چالش "شکاف نسلی" بوده است. به این ترتیب که میان ارزش‌های مقام‌های ارشد و نخبگان سیاسی و به طور کلی طبقه حاکمه در آمریکا و قشر جوان و تحصیلکرده در این کشور، شکاف و گسست ایجاد شده و همین مساله موجب شده تا در بسیاری از موضوعات سیاست داخلی و خارجی آمریکا، انفجار نوعی منازعه و تقابل میان  دولتمردان و تصمیم سازان و قشر جوان و نسلِ Z رخ دهد.

در این رابطه، تحلیل‌های مختلف در خودِ آمریکا حاکی از این هستند که مساله شکاف نسلی در ارتباط میان حامیان هر دو حزب جمهوری‌خواه و دموکرات و احزاب برقرار است با این حال، این شکاف به نحو جدی‌تر و عمیق تری در حزب دموکرات و شیوه حکمرانی آن قابل مشاهده است.

نسل‌های جوان و دانشگاهی در آمریکا، بر این باورند که حاکمان این کشور دچار نوعی تاخر از نظر تاریخی هستند و به واقعیت‌های روز، متناسب با مقتضیات جهان کنونی را نمی‌نگرند و همچنان اسیر بینش و رویکرد‌هایی هستند که آمریکا را قدرت برتر و هژمون جهان می‌دانند. قدرتی که می‌تواند هرکاری انجام دهد و از تبعات و پیامد‌های آن نیز فرار کند.

۲. افول هژمونیک

یکی از محرک‌های دیگری که برخی تحلیلگران مسائل راهبردی در توضیح ریشه‌های اصلی اعتراضاتدانشگاهی به آن اشاره می‌کنند، این مساله است که این رویداد را باید نقطه‌ای از یک روند کلی دانست که از مدت‌ها قبل آغاز شده و اشاره به افول هژمونیک موقعیت بین المللی آمریکا دارد.

جهان در دوره‌های زمانی مختلف، از وجود یک یا چند قدرت هژمونیک بهره برده است. قدرت یا قدرت‌هایی که نظام بین الملل را سامان داده و نوعی نظم را در آن برقرار می‌کنند.

در هر سیکل تاریخی، قدرت‌های هژمونیک، فراز‌ها و در نهایت فرود را تجربه می‌کنند و در نهایت با سقوط هژمونی خود و یا کم فروغ شدن آن، با خیزش قدرت‌های رقیب مواجه می‌شوند و نظمی تازه در جهان شکل می‌گیرد و تقویت می‌شود.

در سال‌های گذشته نشانه‌های متعددی از افول هژمونیک آمریکا نیز در جهان قابل مشاهده بوده است. افولی که هم ناشی از سستی بنیاد‌های ایدئولوژیک و فکری نظام سیاسی آمریکا بوده و از جذابیت جهانی آن کاسته و هم متاثر از شکست‌های میدانی آمریکا در جبهه‌های مختلف در مواجهه با رقبایش در مناطقی نظیر شرق و غرب آسیا، قاره آفریقا و یا حتی اروپا بوده است.

حال در این بحبوحه، عرصه سیاست داخلی آمریکا نیز همچون حوزه سیاست خارجی این کشور، متاثر از این شکست‌ها، جلوه‌هایی از افول هژمونیک آمریکا را به نمایش گذاشته است. جلوه‌هایی که علاوه بر نمایش کاستی و ضعف‌های نظام حکمرانی آمریکا، از عدم توانایی حل و فصل مسائل و مشکلات حکایت دارند. از این منظر، اعتراضات جاری در آمریکا، یک نقطه و ایستگاه از روندی کلی است که در ادامه راه نیز بایستی انتظار نمود‌های عینی تری از آن را داشته باشیم.

این رویداد‌هادر نهایت بسیاری از معادلات و جایگاه جهانی آمریکا را دگرگون می‌کنند. برخی تحلیلگران در آمریکا به این نکته اشاره می‌کنند که هیچ بعید نیست حتی آمریکا در اواخر دهه ۲۰۲۰ میلادی، از حیث حکمرانی سیاسی، به سمت یک کشور اقتدارگرا و دیکتاتوری تغییر جهت بدهد.

دیگر خبرها

  • حضور ویرانگرِ آمریکا | افغانستان
  • صنعا: سرکوب دانشجویان موید دروغ بودن شعار دموکراسی آمریکاست
  • جنگ فرهنگی آمریکا علیه عراق و منطقه
  • «سندرم ویتنام» در غزه تکرار می‌شود؟
  • روایت «شینهوا» از ماشین سرکوب آمریکا دربرابررستاخیزدانشجویان
  • خیزش دانشگاه‌های آمریکا علیه محور شرارت آمریکایی-اسرائیلی
  • فیلم| دانشجویان آمریکایی در کدام دانشگاه‌ها تحصن کردند؟ -۲
  • واکاوی ریشه‌های اعتراضات ضداسرائیلی در دانشگاه‌های آمریکا
  • «پلن بی» آمریکا در برابر انصارالله چیست؟
  • درخواست کریمی قدوسی از دولت افغانستان برای بررسی رگ و ریشه اش /سخنگوی سپاه ادعای جنجالی را تکذیب کرد /گاف تاریخی نماینده مشهد چه بود؟