بحران بیسوادی در راه است؟
تاریخ انتشار: ۷ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۷۳۲۲۱۱
ایسنا/همدان همزمان با اعلام رسمی شیوع کروناویروس و روند صعودی آن در کشور، مدارس و دانشگاه ها تعطیل شدند و گفته مقامات وزارت آموزش و پرورش در همان روزها نشان دهنده این بود که به برپایی و ادامه کلاسها در فضای مجازی و اهمیت آن واقف هستند و برای جلوگیری از افت تحصیلی دانش آموزان تلاش میکنند.
امروز پس از گذشت بیش از دو ماه از تعطیلی مدارس این سوالات مطرح است که آیا تعطیلی مدارس دانش آموزان را هم تعطیل کرد؟ چرا والدین نگران عقب افتادگی و افت تحصیلی فرزندانشان هستند؟ آیا امکان جبران این عقب افتادگی وجود دارد و اگر پاسخ مثبت است، چگونه؟ آیا همه دانش آموزان از امکانات آموزش مجازی برخوردارند؟ تکلیف قشر متوسط به پایین چه خواهد شد؟ تکلیف خانواده های چند فرزندی چیست؟ آنهایی که پدران و مادران باسوادی ندارند و هزاران سوال دیگر .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
برای رسیدن به پاسخ این سوالات پای صحبتهای تعدادی از والدین که دانش آموزانی در مقاطع تحصیلی مختلف داشتند، نشستیم و درباره چند و چون آموزش مجازی و اتفاقاتی که در این مدت با آن درگیر بودهاند، گپ و گفتی انجام دادیم که خواندنش خالی از لطف نیست.
مادر «باران»، یکی از دانش آموزان مقطع ابتدایی درباره مشکلات آموزش مجازی به خبرنگار ایسنا میگوید: مشکلات موجود دو دسته است که یکسری مربوط به شبکه شاد و دیگری مربوط به روش آموزش مجازی است، از طرفی ساختار اپلیکشن شاد بسیار ضعیف است و سرعت اینترنت در آن به حدی پایین است که صوت، فایل پی.دی.اف، کلیپ و ... را باز نمیکند و معلم مجبور است فقط با چت به بچهها آموزش دهد.
وی ادامه میدهد: قسمت دوم مشکلات مربوط به نوع آموزش مجازی است که از نظر ارزشیابی سندیت ندارد، یعنی والدین به راحتی میتوانند به جای بچهها پاسخگو باشند بنابراین ایرادات اساسی به آن وارد است و اگر قرار باشد امتحان هم از این راه برگزار کنند از نظر ارزشیابی صفر است و نمیشود روی آن حساب کرد.
مادر این دانش آموز درباره برنامههای شبکه آموزش نیز بیان میکند: برنامهها خوب است اما به تنهایی نمیتواند به بچهها کمک کند، مدت زمانش نیز کوتاه است و مثلاً اگر در حین درس سوالی برای دانش آموز پیش آید، کسی نیست به آنها پاسخ دهد، به همین علت من باید در زمان پخش برنامه کنار دخترم که کلاس دوم است، بنشینم و پس از پایان برنامه درس را برایش تکرار کنم.
وی عملکرد معلم باران را تا قبل از نصب برنامه شاد ضعیف میداند و میگوید: تنها کاری که او انجام میداد این بود که فیلمهای شبکه آموزش را در گروه واتساپ میگذاشت و به تعداد اندک نیز نمونه سوال میفرستاد.
مادر باران با بیان اینکه بچهها این نوع آموزش را جدی نگرفتهاند، پیشنهاد میدهد کاش کلاسهای درس را مانند ادارات یک سوم برگزار میکردند تا بچهها دو روز در هفته در کلاس حضور داشتند چراکه بازدهی کلاس حضوری خیلی بالاتر است و دانش آموزان حرف شنوی بیشتری از معلم دارند، جو کلاس هم تأثیرگذار و مفید است.
وی با اشاره به اینکه در دوران تعطیلی مدارس باران به اصرار من درس میخواند، تصریح میکند: در این ایام همه تلاشم را کردهام که دخترم درس را یاد بگیرد و برای رفتن به پایه بالاتر ضعیف نباشد، کاش مدارس از اول مهر یا حتی ابتدای شهریور ماه باز شوند تا عقب افتادگی تحصیلی بچهها جبران شود.
مادر «یاسمین و نازنین» که دانش آموزان کلاس دوم ابتدایی و یازدهم دارد، نیز زمان آموزش برنامه شبکه آموزش را کم میداند و توضیح میدهد: این زمان برای باز کردن و پرداختن به مباحث کتاب کافی نیست و البته بچهها هم این شیوه آموزش را جدی نمیگیرند.
وی اضافه میکند: معلم فرزندم که در مقطع ابتدایی درس میخواند بسیار فداکار و دلسوز است و از زمانی که تعطیل شدهاند زحمات زیادی کشیده، او درسها را به صورت صوت در گروه واتساپ میفرستد و آزمونهایی نیز از آنها گرفته است.
مادر این دو دانش آموز درباره شیوه آموزش کلاس دوم ابتدایی بیان میکند: فارسی و نگارش پایه دوم خوب بود اما ۲۰ دقیقه برای ریاضی خیلی کم است و یادگیری بچهها خوب نیست، علاوه بر این کل درس خواندن بچه ها فقط درس نوشتن است.
وی ادامه میدهد: والدین نمیتوانند مانند معلم به بچهها آموزش دهند، بسیاری از پدر و مادرها هم سواد آنچنانی ندارند یا شاغل هستند و فرصت نمیکنند آنطور که باید به بچهها رسیدگی کنند، خیلیها هم دسترسی به گوشی هوشمند ندارند و در وضعیت فعلی هم قادر به تهیه آن نیستند.
این مادر درباره برنامه شاد نیز بیان میکند: نصب این اپلیکیشن سخت است، به ویژه برای مقطع دبیرستان با مشکل مواجه بودیم و بعضیها هنوز موفق به نصب آن نشدهاند، اینترنت ضعیف هم مشکلاتی به وجود آورده است، بعضی خانوادهها توان صرف هزینه برای تهیه بستههای اینترنتی را ندارند و کاش آموزش و پرورش بستههای رایگان برای دانش آموزان درنظر میگرفت.
وی از وضعیت درسی فرزند کلاس یازدهم خود ابراز نگرانی میکند و شرح میدهد: او سال آینده کنکور دارد و از زمانی که تعطیل شده ارتباطی با معلمان خود نداشته و متأسفانه مدرسهشان هم کانالی برای اطلاع رسانی نداشته و همچنان منتظر نصب اپلیکین شاد هستیم و با توجه به نصب سخت آن، مدیر یا معلمان باید بچهها را وارد برنامه کنند.
به سراغ مادر دیگری میروم که فرزندش کلاس چهارم ابتدایی است، او میگوید: برنامههای شبکه آموزش مفید است و ما از این نحوه آموزش بیشتر از کلاس و معلم راضی هستیم اما بچهها با برنامههای رسانه به تنهایی نمیتوانند درست آموزش ببینند و علاوه بر کمکهای من به فرزندم، خاله معلماش نیز در امر یادگیری به او یاری میرساند.
مادر ستایش ادامه میدهد: معلم فرزندم فقط طی چند روز اخیر که شبکه شاد راهاندازی شده با دانش آموزان در تماس است و قبل از آن هیچ گونه ارتباطی با آنها نداشت همچنین او اصرار داشت بچهها فقط برنامههای آموزشی تلویزیون را دنبال کنند.
وی با اشاره به اینکه در یک کلاس ۲۰ نفره فقط سه یا چهار دانش آموز سطح تحصیلی عالی دارند، اظهار میکند: به طور قطع بقیه دانش آموزان برای رفتن به مقطع بالاتر دچار مشکل خواهند شد و مثل این است که بچهها مجبورند برای رفع تکلیف پای تلویزیون بنشینند، علاوه بر این در مدت پخش برنامه باید پا به پای آنها پای شبکه آموزش باشیم تا نیم ساعت درس بخوانند.
این مادر از برگزاری احتمالی امتحانهای حضوری در مدارس ابراز نگرانی میکند و میگوید: بچهها آموزش مجازی را جدی نمیگیرند، از طرف دیگر والدین چندین ماه برای تحصیل دانش آموزان هزینه کردهاند و اگر به خاطر دو ماه افت تحصیلی داشته باشند برای آنها دشوار است.
مادر دیگری که فرزندش کلاس هفتم است، به خبرنگار ایسنا میگوید: دانش آموزان تدریس مجازی را خیلی جدی نمیگیرند، زمان بندی پخش شبکه آموزش نیز مناسب نبود و هر روز ساعت هشت مختص یک رده سنی بوده در صورتی که اگر زمان بندی روزانه تغییر میکرد، بهتر بود.
مادر ماهان ادامه میدهد: کلیپهای زبان انگلیسی که برای کلاس هفتم به اشتراک گذاشته شده برای این رده که به تازگی این درس را آموزش میبینند و تسلط کافی ندارند، گویا نیست همچنین بعضی از خانوادهها به اینترنت دسترسی ندارند و بعضیها هم هنوز موفق نشدهاند اپلیکیشن شاد را نصب کنند و عملاً کل کلاس حضور ندارند، علاوه بر این فقط برخی از مدارس تست و تدریس آنلاین دارند و در اغلب مدارس این موارد وجود ندارد.
وی بیان میکند: پدر و مادرها به گوشی خود نیاز دارند و باید برای آموزش بچهها سیستم جدایی درنظر گرفته شود که عملاً از نظر اقتصادی برای همه خانوادهها مقدور نیست، همین طور دانش آموزان بدون حضور در کلاس، انجام پرسش و پاسخ و جذبه معلم توجهی به درس ندارند و مدارس نیز از قبل آمادگی این شرایط را نداشتند و من شخصاً آدرس کانال مدرسه را نداشتم که برای وارد شدن به آن مجبور به پیگیری شدم.
این مادر اظهار میکند: اگر زمان پخش دروس و حل تمرینها طوری باشد که پدر و مادرها بتوانند استفاده کنند میتوانند فرزاندانشان را راهنمایی کنند، البته پدر و مادرهای بیسواد و کم سواد در این مورد دچار مشکلات بیشتری هستند همچنین دانش آموزان بازیگوش نیز برای والدین مشکل ساز هستند.
وی زمانبندی پخش دروس را عادلانه نمیداند و میگوید: مثلاً هر روز ساعت هشت صبح درسهای کلاس هفتم آموزش داده میشود، معلمهای مدرسه پسرم با بچهها کار نمیکنند و تست و آزمونی برگزار نمیشود، دانش آموزان نیز آموزش مجازی را جدی نمیگیرند.
مادر ماهان اضافه میکند: در شرایط فعلی همه مردم به اینترنت دسترسی ندارند، همه بچهها گوشی شخصی ندارند و والدین نیز به گوشی خود احتیاج دارند همچنین افت تحصیلی دانش آموزان در صورتی اتفاق میافتد که معلمها به بچهها نمره ندهند.
در ادامه گپوگفت با مادران دانش آموزان به سراغ مادر هلیا میروم، این مادر که فرزندش کلاس هشتم است، میگوید: زمان بندی پخش درسهای متوسطه اول از شبکه آموزش مناسب نیست چراکه صبح زود است، معلمها همه سعی خود را میکنند آموزش طبق روال مدرسه باشد و والدین به علت اختلاف سنی و تغییر روش تدریس نمیتوانند کمکی به فرزندان بکنند.
وی ادامه میدهد: بچهها شیوه آموزش مجازی را جدی میگیرند یعنی مجبور هستند جدی بگیرند چرا که به نمره مستمر نیمه دوم احتیاج دارند اما افت تحصیلی در این دوران بستگی به خود دانش آموز دارد، علاوه بر این اپلیکیشن شاد برنامه خوبی نیست، ابتدا نمیشد برای هیچ یک از بچهها احراز هویت کرد و در حال حاضر نیز عملکرد ضعیفی دارد.
در ادامه مادر دانش آموز دیگری به نام مهرسا به خبرنگار ایسنا اظهار میکند: از زمان تعطیلی مدارس فرزندم از نظر درسی کلاً تعطیل است و فقط از طریق تلویزیون درس خوانده و هیچ ارتباطی با معلم خود نداشته است، با توجه به نصب سخت اپلیکیشن شاد تا به حال از آن استفاده نکردهایم.
پس از شنیدن صحبتهای شکایت برانگیز و نگران کننده والدین به سراغ محمدطاها که دانش آموز پایه دهم است، میروم و از وضعیت کلاسهای مجازی در مدت تعطیلی مدارس از او سوال میکنم، محمدطاها توضیح میدهد: کلاسهای مجازی مدرسه ما بعد از دو ماه تازه شروع شده است، با نصب اپلیکیشن شاد برایمان گروه تشکیل میدهند، در برخی از گروهها مثل گروه درسهای پایه مانند ریاضی هنوز مطلبی نگذاشتهاند و بقیه درسها فقط از بعضی مطالب عکس گرفته و در گروه گذاشته شده است.
وی عقیده دارد معلمها با آموزش مجازی نمیتوانند موارد درسی را به دانش آموزان منتقل کنند و میگوید: انتقال مفاهیم و یادگیری به این شیوه سختتر از کلاس حضوری است، مدرسه ما به علت تعطیلی زیاد و دیر شروع کردن معلمها به آموزش مجازی خیلی از حالت عادی و سایر مدرسهها عقبتر است.
محمدطاها اضافه میکند: تعداد زیادی از دانش آموزان و همکلاسیهای من هنوز عضو برنامه شاد نشدهاند(البته مدرسه ما اعلام کرده هر کسی عضو نشود حتماً تجدید میشود)، بچهها هم فقط برای رفع تکلیف عضو برنامه شاد شدهاند و تعداد کمی از آنها تکالیف خود را انجام میدهند اما اکثر دانش آموزان درس نمیخوانند، تعطیلی زیاد باعث شده است بچهها تنبل شوند، دل به درس ندهند و بیشتر وقتشان را بیرون از خانه یا در تلگرام و اینستاگرام بگذرانند.
این دانش آموز کلاس دهم ادامه میدهد: والدین باید به دانش آموزان مقطع ابتدایی کمک کنند اما دانش آموز پایه دهم میتواند آموزش مجازی را پیگیری کند، از طرفی بعضی از همکلاسیهای من موبایل ندارند و از گوشی اعضای خانواده برای ورود به سامانه شاد استفاده میکنند.
دانش آموز دیگری که در آستانه کنکور است، با بیان اینکه آموزش مجازی خوبیها و بدیهایی دارد، میگوید: از خوبیهای این شیوه این است که وقت بیشتری برای انجام تکالیف درسی داریم و میتوانیم به راحتی با معلم خود ارتباط برقرار کنیم، از بدیهایش هم این که همیشه نمیتوان در ساعتهای اعلام شده آنلاین باشیم و در کلاس حضور پیدا کنیم و برنامهها مثل مدرسه منظم پیش نمیروند، گرفتن آزمون و امتحانات هم با مشکل مواجه شده و به علت فاصله گرفتن از محیط مدرسه درس خواندن برای کنکور سخت شده است و نمیتوانیم آنطور که باید درس بخوانیم.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی اجتماعی آموزش و پرورش کروناویروس شبکه آموزش شبکه شاد آموزش مجازی آموزش مجازی دانش آموزان جدی نمی گیرند تعطیلی مدارس اپلیکیشن شاد ادامه می دهد خانواده ها افت تحصیلی برنامه شاد شبکه آموزش دانش آموز برنامه ها کلاس حضور بچه ها معلم ها کلاس ها شده اند درس ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۷۳۲۲۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کلاس این آقا معلم در مدرسه تشکیل نمی شود
به گزارش همشهری آنلاین دست شاگردانش را میگیرد و راهی کوچهها میشود تا راه و رسم مراوادات اجتماعی، خرید کردن، آداب مشتریمداری، احترام به محیط زیست و هر مفهوم دیگری را که در کتاب میخوانند، تجربه کنند. برای درس جغرافیا هم راهی کوه و چشمه و غارهای اطراف شهر میشوند و خط به خط کتاب را از طبیعت میآموزند. ولدبیگی که دکترای جامعهشناسی سیاسی دارد، معتقد است جامعه ما شهروندان مفید میخواهد، نه شهروند مهم و لازم است شهروندان مفید سواد زندگی را بدانند و نه فقط سواد مدرسهای را. ولدبیگی سابقه ۲۵ ساله تدریس دارد و ۱۵ سالی میشود که شیوه تدریسش باعث شده تا دانشآموزان برای حضور در کلاسش روزشماری کنند.
ساعتهای درس مطالعات اجتماعی (مدنی، جغرافیا، تاریخ) اغلب برای بچهها کسلکننده است، اما دانشآموزان پاوه دوست دارند شما معلمشان باشید. آوازه روش تدریستان هم بین خانوادهها حسابی گل کردهاست. ساعت مطالعات اجتماعی در کلاس شما چطور میگذرد؟
از ۱۵ سال پیش پروژه آموزشی با عنوان «از سواد مدرسهای تا سواد زندگی» را شروع کردم. در این طرح سعی کردم هر درس و موضوع کتاب را که تدریس میکنم، بخش عملی و نمود اجتماعی را با بچهها تجربه کنم تا آنان با مفاهیم مورد نیاز برای یک زندگی عملی در خانه و جامعه آشنا شوند. به عنوان مثال هفته گذشته بچههای روستای نوریاب در شهرستان پاوه استان کرمانشاه درسی درباره بازار، خرید، مصرف، تولید و توزیع داشتند. برای توضیح این درس یک ساعت در روستا گشت زدیم. به نانوایی سر زدیم و درباره اهمیت قرار دادن نان در کیسه پارچهای از نانوای قدیمی روستا نکاتی را یاد گرفتند. بعد از آن به مغازه «کاک خدارحم» سر زدیم و درباره آداب خرید صحبت کردیم. دقایقی هم با دستفروش دورهگرد گذراندیم و درباره احترام به مشاغل نکاتی را گفتم و دست آخر هم به کتابخانه روستا سر زدیم و راه و روش به امانت گرفتن کتاب را مرور کردیم. قصدم از بیان این مثال این است که بگویم دانشآموزان نیازی جدی به فراگیری اصول اولیه در چگونگی برقراری یک ارتباط صحیح با فروشندگان، نحوه یک خرید سالمتر برای خانوادههایشان و برقراری ارتباطی صحیح با دیگر شهروندان دارند. در طول سال بچهها با ۲۵ فعالیت آموزشی آشنا میشوند.
این روش تدریس در روستا راحتتر است یا در شهر؟
هر یک مزایای خود را دارد. در روستا که تعداد کلاسها و شاگردها کمتر است، کلاس راحتتر اداره میشود. برای درس جغرافیا آسانتر به کوهها و چشمهها و غارهای اطراف میرسیم، اما در شهر هم موقعیتهای دیگری برای کلاس عملی درسهای اجتماعی داریم. دانشآموزان را به نهادهایی مثل هلالاحمر، شهرداری و ثبت احوال میبرم تا مثلا برای درس شناسنامه به خوبی بدانند در ثبت احوال چه میگذرد.
هزینه این رفت و آمدها چگونه است؟
در این سالها تا به حال یک ریال نه از دانشآموزان و نه آموزش و پروش گرفتم. من و بچههای کلاس همه میسرها را با پای پیاده میرویم. دانشآموزان از نشستن چند ساعته بر روی نیمکتهای سرد گریزانند. تدریس باید با روش خلاقانه باشد. دانشآموزان هم پژوهشگران کوچک هستند.
اینطور که پیداست حسابی برای کلاس شما آمادگی دارند.
بچهها با خودشان یک لقمه نان و پنیر و یک قمقمه آب دارند و کفش مناسب میپوشند. کلاس عملی ما حدود ۳ ساعت طول میکشد. تا به حال هم هیح حادثهای رخ نداده، چون بچهها این روش تدریس را دوست دارند.
در برف و سرمای استخوانسوز کرمانشاه که امکان گردش علمی وجود ندارد، تدریس چطور پیش میرود؟
با توجه به موضوع درس از افرادی دعوت میکنم به کلاس بیایند. مثلا یک فرد خیر به کلاس آمد و درباره اهمیت نیکوکاری تجربه خودش را با بچهها سهیم شد. برای جذابیت درس تاریخ، آن را از خانواده بچهها شروع میکنم و بعد به ایران و جهان میرسیم. مثلا بچهها شجرهنامه خودشان را تا ۷ جد مادری و پدری از خانواده میپرسند و درخت زندگی درست میکنند. در طول سال بچهها با ۲۵ فعالیت آموزشی آشنا میشوند.
ماجرای موزه مردمشناسی که از سوی دانشآموزان برپا شد را برایمان بگویید.
در درس تاریخ کلاس هفتم موضوعی درباره موزه و میراث فرهنگی داریم. از قبل به بچهها گفته بودم از خانواده و فامیل و آشنا اشیای قدیمی، پوشاک، ابزار کشاورزی، دوربینهای قدیمی و هر وسیلهای که عمر بیش از ۵۰ سال دارد را به امانت برای برپایی موزه به مدرسه بیاورند و خودشان یک موزه مردمشناسی دایر کنند. حدود ۸۰۰ قطعه جمعآوری شد و اسفند سال پیش موزهای در مدرسه شهدای ۲۰ خرداد به مدت ۲ هفته برپا کردیم. حدود ۱۲۰۰ دانشآموز از مدارس پاوه و باینگان، فرهنگیان بازنشسته و اولیای دانشآموزان هم از این موزه بازدید کردند. بعضی وسایل قدمتی بیش از ۳ قرن داشت. قرار است با همکاری رئیس آموزش و پرورش پاوه این موزه به شکل دائمی در یک مکان فرهنگی به نام موزه مردمشناسی پاوه دایر شود. فعلا وسائل موزه هم که امانت بود به دست دانشآموزان بازگشتهاست.
با توجه به تحصیلاتتان چرا معلمی را به تدریس در دانشگاه ترجیح دادید؟
ساخت جامعه بهتر در دست همین دانشآموزان است. شهروندانی که بتوانند سالم و متعهد زندگی کنند. برای من مهم نیست کدام شاگردم دکتر یا مهندس شده، دوست دارم شاگردانم را در هر موقعیتی به عنوان یک شهروند مفید در جامعه ببینم.
بیشتر بخوانید:
دانشآموزان این استان چگونه به ادامه تحصیل جذب میشوند؟