بازگشایی سینماها در مقطع فعلی صلاح نیست/ مخاطب با ترس کرونا از تماشای فیلم لذتی نمیبرد/ اکران آنلاین را جدیتر بگیریم
تاریخ انتشار: ۹ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۷۵۷۹۰۷
یک تهیه کننده قدیمی سینما معتقد است، در مقطع فعلی و در حالی که هنوز درگیر کرونا هستیم بازگشایی سینماها صلاح نیست و بعید میدانم مخاطبان با نگرانی از این بیماری از تماشای فیلم در سالن سینما لذتی ببرند.
به گزارش گروه فرهنگی قدس آنلاین، در حالی که با شیوع کرونا نزدیک به دو ماه از توقف اکران فیلمها و بسته شدن سالنهای سینمایی میگذرد، علیرضا زالی فرمانده ستاد مقابله با کرونا در تهران طی هفته گذشته در نشستی با اعضای هیئت مدیره خانه سینما بر ضرورت تدوین پروتکل بهداشتی مشترک برای بازگشایی سینماها در آینده تاکید کرد و گشایش مجدد سالنهای سینمایی را مشروط بر کنترل تهویه هوا، نحوه فروش بلیت و نشاندار کردن صندلیها، رعایت فاصلهگذاریهای اجتماعی، کاهش زمان حضور افراد برای نمایش فیلم، ضدعفونی سالنهای سینما بین سئانسها، عدم مصرف مواد غذایی در سینما دانست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
برهمین اساس، در ششمین جلسه کارگروه بررسی آسیب های کرونا در سینما با حضور نماینده انجمن سینماداران در این جلسه ضمن بررسی ضوابط بازگشایی سالن های سینما جهت پیشنهاد به ستاد ملی مبارزه با کرونا مقرر شد بازگشایی سینماها پس از اعلام، داوطلبانه باشد و همه سینماها ملزم به بازگشایی نباشند. همچنین کمک هزینه ای از سوی سازمان سینمایی برای تهیه اقلام بهداشتی سینماها درنظر گرفته شود. این در حالی است که با اعلام این خبر بسیاری از اهالی سینما انتقادات و نظرات متفاوتی نسبت به بازگشایی سینماها حتی به صورت داوطلبانه دارند. عدهای معتقدند حتی فکر کردن به بازگشایی سینماها در چنین وضعیتی زود است و ضرورتی ندارد و در مقابل عدهای میگویند باید با رعایت پروتکلهای بهداشتی به زندگی عادی بازگشت.
اما محسن علی اکبری، تهیه کننده قدیمی سینما درباره بازگشایی داوطلبانه سینماها میگوید: بحث اصلی این است که اگر بخواهیم طبق قواعد پزشکی و قانون سازمان بینالمللی بهداشت جهانی سینما را بازگشایی کنیم عملاً به سود سینمادار نخواهد بود و مخاطب چندانی هم نخواهیم داشت. به طور مثال در یک سالن صد نفره فقط ده نفر میتوانند حضور داشته باشند و بیش از ده نفر در چنین متراژی خلاف قاعده سازمان بهداشت جهانی است. این در حالی است که سینمادار همچنان با هزینهها مواجه است.
وی در ادامه افزود: طبیعتاً این شکل از بازگشایی برای سینمادار صرفه اقتصادی ندارد و از طرفی دیگر به نظر نمیآید مخاطب هم تا این حد برای دیدن فیلم مشتاق باشد که در این شرایط به سینما بازگردد و احتمال بیماری را به جان بخرد و خودش را در معرض خطر قرار دهد. به نظرم بازگشایی سینماها در مقطع فعلی صلاح نیست. چراکه نه مخاطب عجلهای برای دیدن فیلمها دارد و نه این شیوه بازگشایی برای سینمادار سود دارد که با هزینههای جاری سالن را برای تعداد کمی مخاطب بازگشایی کند، چراکه قطعاً هزینههایش چندین برابر معمول خواهد شد.
این تهیه کننده تاکید کرد: در مجموع به نظر میرسد بهتر است اجازه دهیم زمان بگذرد و وقتی درگیر کرونا نبودیم سالنهای سینما در مرحله آخر باز شود و مردم با آرامش در سالنها به تماشای فیلم بنشینند چراکه اگر نگران بیماری باشند اصلاً از دیدن فیلم لذتی نخواهند برد.
وی درباره اکران آنلاین فیلمها گفت: به نظرم این فرصت برای اکران آنلاین فیلمها بسیار خوب است که باید از آن استفاده کرد. ببینید سقف فیلمهایی که میتواند در بهترین شرایط در سینما اکران داشته باشد ۶۰ فیلم است، در حالی که معمولاً تولید در طول سال بیش از ۱۰۰ فیلم است. در نتیجه اتفاقی که میافتد این است که چهل فیلمی که شرایط اکران برایشان مهیا نمیشود در دی ماه به فیلمسوزی روی میآورند و به صورت سانسی، تک سالن و در مدت کوتاه اکران میشوند. در این شرایط ما نزدیک به چهل درصد از تولیداتمان را از بین می بریم و لطمه اساسی به بسیاری از فیلمسازان خوب وارد می شود.
علی اکبری تصریح کرد: امسال هم که وضعیت کرونا پیش آمد و بهترین فصل اکران یعنی عید نوروز را از دست دادیم و اکنون هم در حال از دست دادن اکران ماه رمضان هستیم و این مسئله قطعاً فشار بیشتری به اکران عادی سینمایی وارد میکند. من پیشنهاد میکنم دوستان ما فیلمهایشان را به صورت آنلاین اکران کنند. آقای حاتمیکیا نیز با اکران «خروج» پیشگام این حرکت شد و امیدوارم فیلمهای دیگر هم آنلاین نمایش داده شود و این اشتیاق در فیلمسازان به وجود بیاید که آثارشان را در فضای مجازی برای مردم اکران کنند.
وی در تکمیل گفتههای خود متذکر شد: مطمئناً ساحت بسیاری از فیلم ها فضای مجازی است و با این شیوه هم به اکران فشار کمتری وارد میشود و هم فیلم از بین نمیرود و بهتر دیده خواهد شد و چه بسا این فیلمها در فضای مجازی بیش از سینما مورد استقبال گیرد.
علی اکبری درباره همزمانی اکران در سینما و نمایش آنلاین یک فیلم گفت: این شرایط برای اکران یک فیلم که عالی است و اگر این امکان باشد که فیلمی در سینما اکران شود و به صورت همزمان و یا از هفته دوم و سوم در فضای مجازی به نمایش درآید به نظرم موقعیت و فرصت خوبی را در فضای مجازی ایجاد میکند و به روزتر هم میشویم. این اتفاقی است که در کشورهای دیگر دنیا افتاده و همزمان اکران داشتهاند و فروش دی وی دی را در کنار اکران فیلم تجربه کردند و قطعاً این شکل از نمایش میتواند به اقتصاد سینما کمک کند.
انتهای پیام/
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: محسن علی اکبری بازگشایی سینماها ویروس کرونا اکران آنلاین طرح فاصله گذاری اجتماعی بازگشایی سینماها سالن های سینما فضای مجازی سالن ها فیلم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۷۵۷۹۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
(ویدئو) ماجرای خدمتی که عباس کیارستمی در دهه ۷۰ به سینمای ایران کرد چه بود؟
فریدون جیرانی در آخرین گفتوگوی ویدئویی خود در «اعتمادآنلاین» روبروی ابوالحسن داوودی، کارگردان و تهیهکننده و فرهاد توحیدی، فیلمنامهنویس نشست و درباره شرایط روز سینمای ایران سخن گفتند.
در بخشی از این گفتگو فریدون جیرانی به سینمای عباس کیارستمی و تاثیر آن در دهه ۷۰ شمسی پرداخته است و با مهمانان به بررسی آن شرایط و دورههای پس از آن پرداختهاند.
به گزارش اعتمادآنلاین، در ادامه این بخش صحبتهای جیرانی و ابوالحسن داوودی را میخوانید و میبینید:
کد ویدیو دانلود فیلم اصلیدر تحلیل دولتمردان فرهنگی دهه ۷۰ خیلی از عناصر که ممکن است به تعبیر الان مزاحم به نظر بیایند، کارکردشان به نفع دولت و حاکمیت هم بود
*تفکر عباس کیارستمی با خانه دوست کجاست و کلوزآپ باعث شد روشنفکری تمام دنیا متوجه اینجور سینما شوند و تاثیر جهانی گذاشت.
داوودی: و امر مهمی که داشت اینکه در تحلیل خیلی از دولتمردان فرهنگی آن زمان خیلی از این عناصر که ممکن است به تعبیر الان عناصر مزاحم به نظر بیایند، آن زمان کارکردشان به نفع دولت و حاکمیت هم بود. یعنی یک جوری چهره جمهوری اسلامی را در دنیا یک چهره جذابتر و قابل قبولتری نشان میداد.
در عرصه فرهنگ معمولاً سیاستهایی که خیلی تند و تیز است، بیشتر از هر جایی تبدیل به شمشیر دولبه میشود
*چهره را خیلی عوض کرد.
داوودی: اشکال بزرگی که در روش و سیستمی که به نظر میآید حاکمیت بعد از این جریان در پیش گرفت، [این است که]به نظرم حاکمیت را بیشتر تبدیل کرد به یک حاکمیت ترسیده که برای اینکه از شرایط پیشگیری کند درخت را از بن برید. یعنی سعی کرد درخت را بهنوعی از ریشه دربیاورد یا خشک کند، نفت بریزد که ریشهاش هم خشک شود؛ و این توجه را نداشت که همه این عناصر حتی منتقدترینشان، حتی کسانی که به نظر اوج اپوزیسیون جریان حاکمیت میآیند، نهایتاً در این سیستم پیچیده فرهنگی و ارتباطی که در دنیا هست میتوانند منافعی را هم برای دولت بیاورند. بهخصوص در حوزه فرهنگ. در حوزه سیاست اگر این را ببینید سیاست برخوردهای خیلی سلبی و تند و تیز را ممکن است جواب بدهد، اما در عرصه فرهنگ معمولاً سیاستهایی که خیلی تند و تیز است، بیشتر از هر جایی تبدیل به شمشیر دولبه میشود. شمشیر دولبهای که بعد از یک مدتی بیشترین خسارت را برای خود آن شمشیرزن به وجود میآورد. این چیزی بود که دوستان تحلیل نکرده بودند.
جشنواره فجر به جشنواره عمار و یک جشنواره شهرستانی بیشتر شباهت دارد/ قبل از اینکه بگوییم جیرانی چه چیزی بسازد، میگوییم جیرانی چرا بسازد؟
در واقع شاید مهمترین مسالهای که وجود داشت این بود که در این دوره دوستان کاملاً بدون هرگونه تحلیلی بر اساس شرایط مدرن امروز سینما و جامعه رفتاری را پیشه کردند که از همین الان میبینیم خسارتهایش چگونه اتفاق افتاد. مثلاً جشنواره فجر تقریباً جزو دولتیترین جشنوارههای دنیا محسوب میشود. به خاطر مناسبتش، ویترینش، به خاطر اینکه سالهای سال همه درگیرش بودهایم. اینکه جشنواره فجر همواره زیر سایه سالگرد انقلاب حرکت کرده و تبدیل به ویترینش شده، با همه لطمههایی که زده، اما باعث شده خود این جامعه در دورانی تبدیل به یک چهره ملی و سبب ارتباط بین این دو هم بشود؛
یعنی بین حاکمیت و مردم و بهخصوص بخش فرهنگی و سینمایی. الان تصویر جشنواره فجر را نگاه کنید. جشنواره فجر واقعاً به جشنواره عمار و یک جشنواره شهرستانی بیشتر شباهت دارد که یک نهاد و جریان حکومتی برگزار میکند تا چهرهای که هم اهالی سینما و هم مردم آن را پذیرفته بودند که این شرایط به دلیل وضعیتی که داریم بهترین شکلی است که میتواند الان برگزار شود. اشکالاتش را هم پذیرفته بودند، اما الان اتفاقی که از سال گذشته به شکل عمده و آشکار شروع شد، تاثیرش را همین امسال چقدر در سطحی شدن و از دست دادن کیفیت گذاشته است. از دست دادن هویت بهخصوص حتی بخشی که مربوط به حاکمیت بود.
یعنی این به نظرم خسارتش بسیار عمدهتر از چیزی است که جشنواره فجر برای مردم داشت و دوستان این را در تحلیل خودشان متوجه نشدند که هر کدام از این اتفاقات، از این شمشیر از رو بستنهایی که در واقع نفی کردن یک طیفی که فکر کنند چرا برویم دنبال اینکه آقای جیرانی چه چیزی میخواهد بسازد. اصلاً آقای جیرانی چرا باید فیلم بسازد. وقتی این تفکر غالب میشود و این میشود که قبل از اینکه بگوییم جیرانی چه چیزی بسازد، میگوییم جیرانی چرا بسازد؟
سینمای ایدئولوژیک و سینمای پروپاگاندا از یک جایی به بعد خودش را مثل خوره میخورد به این دلیل که نمیتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند
این تفکر خسارتش قبل از هر چیز به خودشان برمیگردد. به این دلیل که سیستمی که در تحلیل شما و فرهاد هم بود، رشد کردن سینمایی ایدئولوژیک و سینمای پروپاگاندا از یک جایی به بعد خودش را مثل خوره میخورد. چون سینمای پروپاگاندا به دلیل اینکه نمیتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند و پلهایی را که مخاطب خودش نیاز دارد با درک و سلیقه خودش کشف کند و واردش شود، نمیتواند آنها را بسازد؛ بنابراین روزبهروز چه دولت بخواهد چه نخواهد، گرانتر و غیرقابل ساختتر میشود و به جایی میرسد که دیگر سینما، حتی سینمای پروپاگاندا، امکانش از دست دولت و نهادهای سازنده هم خارج میشود. چون اینها مخاطب ندارند.
در تولیدات سال قبل، تعداد محدود محصولاتی که بنیاد فارابی به عنوان مهمترین بنیاد تقویتکننده سینما که به این دلیل شکل گرفته بود... به این دلیل که حمایت کند یکسری محصولات ساخته شود تا رابط بین فرهنگ ایدئولوژیک و حاکمیتی و مردم باشد...، اما عملاً به چه سرنوشتی دچار شده؟
محصولات امسال هیچ شانسی در ارتباط با مخاطب ندارند/ کوتوله کردن و سر بریدن کسی که سرش از میان جمع بیرون میآید جواب نمیدهد
سال گذشته و امسال تقریباً ۲۰ محصول داشتیم که از این تعداد تماماً در اختیار نهادهای مختلف بوده و سرمایههایی که بیشتر سرمایههای دولتی بودهاند و شاید به جز یکی دوتا- که احتمال دارد بر اساس آن چیزی که دیدهاند باشد، من هیچ کدام از محصولات امسال را ندیدهام-، اما کسانی که دیدهاند به جز یکی دو مورد بقیهشان هیچگونه شانسی برای اینکه کمترین اقبالی را بتوانند در ارتباط با مخاطب و مخاطب عام به وجود بیاورند [نداشتند]نه یک گروه خاص، گروه انتخابشده که پول بدهند.
کسانی که تصمیمات فرهنگی میگیرند با شرایط و کسانی روبهرو میشویم که همان مثال معروف را به یادمان میآورند که بر سر شاخ نشستهاند و بن میبرند و متوجه نیستند که این رفتار خشن، سلبی و تحریککننده که پیش گرفتهاند، فرار به جلویی که میبینیم که روزبهروز بیشتر میشود، این لجبازی از طرف تمام تصمیمگیران نسبت به اینکه همین است که هست، این سیاست حتی وقتی به جایی میرسد که دیدیم بعد از جشنواره فجر وقتی این میزان مهجوریت را مشاهده کردند، به جای اینکه این را تحلیل کنند، روزنامه معروفی که بیشتر از همه نسبت به این داستان واکنش دارد، عنوان میکند چه خوب شد که پای همه این عناصر را از سینما قطع کردید و ما همین را میخواستیم.
این کوتوله کردن و سر بریدن کسی که سرش از میان جمع بیرون میآید، به نظر میآید اولین چیزی است که ممکن است به ذهن هر آدم عامی بیاید که برای اینکه با یک مساله و بحران حاد روبهرو شود، چیزی که فکر میکند میتواند عامل بحران باشد از اول سرش را قطع کند. این فرهنگ جواب نمیدهد. این در سینما جواب نمیدهد. اتفاقی که شاید افتاده و دوستان کاملاً ندیده گرفتهاند تغییر ماهیت جریانات و نوع ارتباطات فرهنگی است که سینما جزو عمدهترینشان است.
در بین محصولاتی که تولید میشود که حتی مربوط به سینمای زیرزمینی هم نیست؛ همین فیلم آقای صناعیها فیلمی است که خیلی مشخص و قانونی پروانه ساخت گرفته و با همه اصول و نظارتهای دوستان ساخته شده، اما چرا تبدیل میشود به یک جریانی که مثل لیف خرما نمیدانند چهکارش کنند. فیلمی که همه مراحل قانونی را طی کرده و بر آن اساس ساخته شده.
اگر بخواهیم به تعبیر همان اواسط دهههای ۶۰ و ۷۰ نگاه کنیم، این فیلم باید از جانب مردم و حاکمیت افتخار سینمای ایران باشد. ممکن است حاکمیت نسبت به آن نقد هم داشته باشد هیچ ایرادی ندارد میتواند نقدش را داشته باشد، اما از یک طرف به عنوان یک تصویری [که جامعه آزاد را نشان میدهد]، جامعهای که در آن امکان حرف زدن و ابراز سلیقههای مختلف وجود دارد، بیش از هر چیزی آن فیلم میتواند به حاکمیت و جریان بینالمللی کمک کند. ۴۰ سال است که با پوست و گوشت و استخوان و تورم این را تجربه میکنیم که هیچ جور از این شرایط جهانی جدا نیست.