رمزگشایی از سخنان اردشیر زاهدی / وزیرخارجه سوئیس نشین پهلوی میخواهد در ایران بمیرد؟
تاریخ انتشار: ۹ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۷۵۹۲۰۵
شرق نوشت:شخصیتی که حاضر است برای انتشار ایدههایش پول هم بدهد درحالیکه میداند نه میان همسلکانش برایش اعتبار و کف و هورا میآورد و نه آغوشی در میان مخالفان سابق و حاضرش برایش باز میشود.
از سوی دسته اول توهین و دشنام میشود و دسته دوم را متعجب و گیج کرده است. او کسی نیست جز اردشیر زاهدی. نامه اخیرش به ترامپ، یادداشت دو سال قبلش در نیویورکتایمز در تمجید از سیاستهای ایران یا گفتوگویش با یک شبکه تلویزیونی روسی و حمایتهایش از سردار سلیمانی به نظر خلاف جهت آب شناکردن او میرسد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
داماد سابق شاه، سفیر سابق ایران در آمریکا، فرزند یکی از عوامل مهم کودتای آمریکایی 28 مرداد که با رخداد انقلاب اسلامی57 از ایران کوچ کرد که اگر مانده بود، حتما محاکمه شده بود، چرا باید به آمریکا بتازد و از ایران حمایت کند؟
کلید این نگاه زاهدی را باید در تاریخ جست. طبق یکی از اسناد ساواک در اردیبهشت 1356، کمک 120میلیوندلاری اردشیر زاهدی، سفیر شاه در آمریکا به جمهوریخواهان که برای جلوگیری از شکست آنان در انتخابات ارسال شده بود، خشم دموکراتهای پیروز آن کشور را برانگیخته است. در کتاب خاطرات علم هم آمده است که محمدرضا پهلوی بارها از طریق زاهدی سعی کرده است در انتخاباتهای مختلف به نفع جمهوریخواهان با هزینههای هنگفت دلاری اثر بگذارد. اینها نشان میدهد سیاست خارجی ایران در قبال آمریکا در زمان شاه حاوی جزئیات و نکات ریزی بوده که در پشت یک کلیشه کلی در همه این سالها، از دید پنهان مانده است.
این سند نشان میدهد که ایران احتمالا آن زمان از درگیری بین دو جناح استفاده میکرده چون درست یا غلط از نگاه امروز، به دنبال منافع خود بوده است. اردشیر زاهدی در نوشتهها و گفتههایش هم امروز دقیقا از همین منظر به رابطه ایران و آمریکا نگاه میکند؛ حمایت از منافع ایران.
در مصاحبهای گفته بود: «بیکارم و یک پایم هم در گور است، من الان نه به کاری علاقهمندم نه چیزی، عشقم به مردم و مملکتم است... من عقل کل نیستم. زمانی هم که پادشاه بود به او خدمت میکردم، دوست داشتم و دارم چیزهایی که به نظرم میرسید به او عرض میکردم، یا قبول میکرد یا قبول نمیکرد، اغلب هم قبول میکرد. خدا بیامرزد مرحوم معتمدالملک را».
حالا زاهدی در نامهای که جمعه در ستون آگهیها در روزنامه نیویورکتایمز با عنوان «شتر در خواب بیند پنبهدانه» منتشر کرده، به آمریکا توصیه میکند به ایران حمله نظامی نداشته باشد.
این نامه که شش روز بعد از نوشتهشدن منتشر شده، حضور ایران در سوریه را به دعوت دولت این کشور دانسته و همزمان از عربستان (متحد بسیار نزدیک آمریکا) به دلیل بمباران یک مراسم عروسی در یمن انتقاد کرده است.
آخرین سفیر ایران در آمریکا، در این یادداشت حمله به عراق را یادآوری کرده و پرسیده: آیا مغزهای وزارت خارجه و سیا از دودشدن هفت هزار میلیارد دلار بیخبرند؟ دو سال پیش هم نوشته دیگری در نیویورکتایمز منتشر کرده و نام آن را «گربههایی که در آرزوی گرفتن موش میمانند» گذاشته بود. در آن نامه استراتژی دولت دونالد ترامپ و «12 خواسته وزیر خارجه آمریکا از ایران» را نقد کرده بود. اظهارات مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا درباره ایران را هم سردرگمکننده و هم ناراحتکننده خوانده و نوشته بود قلدری به ندرت توفیق مییابد: «تاریخ به سرعت به متجاوزان خارجی این درس را داده است که افکار پوچ و خیال خام درباره شکستن و خردکردن ایران را رها کنند. گربهها در آرزوی گرفتن موش خواهند ماند. هیچکس قادر نخواهد بود ایران را درهم بشکند و خرد کند». او درخصوص برجام نیز گفته بود «حتی اگر یکی از طرفهای امضاکننده توافق هستهای ایران و گروه 1+5 از آن خارج شود، این همچنان یک سند معتبر و لازمالاجراست. من دعا میکنم منطق و عقلانیت و بلوغ دیپلماتیک غالب شود».
زاهدی پشتبند نامه اخیر خود به ترامپ با بیبیسی فارسی هم گفتوگویی انجام داده و در پاسخ به این سؤال که آیا او از جمهوری اسلامی حمایت میکند، گفته: راجع به دولت و جمهوری اسلامی هیچوقت صحبت نکردم و نمیکنم، در این موضوع عقیدهام بوده و هست درحالیکه ما در اینجا [خارج] خوش میگذرانیم و خوب میخوریم، دلم با ایرانیهایی است که در ایران شرایط اقتصادی مساعد و حتی دارو ندارند. آنها را برادران و خواهران خودم میخوانم. دیپلماتهای ایران الحقوالانصاف پنج سال زحمت کشیدند و توافقنامهای را امضا کردند اما رئیسجمهور آمریکا [ترامپ] آمد گفت چون رئیسجمهور قبلی [اوباما] که امضا کرده سیاهپوست است، من آن را قبول ندارم؛ این چیزها در دنیای امروز قابل قبول نیست. در انتقاد از سیاستهای آمریکا هم گفته است: «آمریکا و شرکایش مانند اسرائیل و سعودی در برابر ایران به زانو درآمدند. آنها خلاف قانون سازمان ملل که خودشان در آن حضور دارند و در آنجا رأی دادند عمل میکنند. وزیر خارجه آمریکا غلط میکند که از خلیج عربی به جای خلیج فارس استفاده میکند، کجا خوانده؟ او بچه بوده. من نمیخواهم کسی از خارج برای ما تصمیم بگیرد».
زاهدی و سلیمانی
بعد از شهادت سردار، زاهدی از او دفاع کرد و در مصاحبهای او را با ژنرالهای معروف تاریخ مقایسه کرده و گفته بود: «سلیمانی یکی از شخصیتهایی است که در دنیا شناخته شده است. سرباز وطنپرست و شرافتمند و بچه ساخته ایران بود. در گذشته در جنگ دوم آدمهایی داشتیم مثل دوگل یا مونتگمری یا آیزنهاور یا رومل یا مککارتی که این افراد آدمهای شرافتمندی هستند. یکی از چیزهایی که همیشه قبلا هم گفتهام وزیر خارجه آمریکا آدم بدبختی است که حرفش را عوض میکند این قانون بینالملل است که خود بدبخت آمریکا امضا کرده، چطور یک وزیر خارجه این حرف را میزند؟ این جنایت جنگی است یا میگوید سلیمانی تروریست بود. بزرگترین تروریست خود آمریکاست. در کشوری که دولت و مجلس دارد و کسی را که میهمان آن کشور بوده و برای اقدامات ضدتروریستی با این کشور همکاری میکرده، میکشد؛ بعد هم میگوید ما مدرک داریم. چرا نشان نمیدهند مدارک را؟ مگر آمریکا قانون و مجلس ندارد؟ مگر نباید در کنگره تصویب کند؟ اینها خیال میکنند همه کر و کور خراند. گیر کردهاند در گل. مستأصل شدهاند. هر روز یک کار غلط میکنند».
زاهدی در همین گفتوگوی اخیرش با بیبیسی بعد از انتشار نامهاش به ترامپ گفته است: «هرکسی هرچیزی دلش میخواهد بگوید. این سربازان و افسران و به بالا [فرماندهان] به قرآن و مملکتشان قسم خوردند و برای مملکتشان مقابل اسرائیل جنگیدند و از مملکتشان دفاع کردند. من به او [قاسم سلیمانی] افتخار میکردم، افتخار میکنم و افتخار خواهم کرد، کسی که جان خودش را در راه مملکتش فدا کرد نه کسانی که خودشان را به پول فروختهاند.۶۰ میلیون از جمعیت امروز ایرانی سواد دارند و ۴۰ میلیون آنها مدرسه و دانشگاه رفته یا دکتر و مهندس هستند. ۲۰ میلیون از این جمعیت خانمها هستند و این سرمایهای است که بسیاری از کشورها آن را ندارند. من به منابع انسانی ایران افتخار میکنم. من به قدرت ارتش ایران که برای مملکت خودش قسم خورده افتخار میکنم، به همین دلیل با یک ژنرالش بد بودند؛ آنها برخلاف قوانین بینالمللی چه کردند؟ بعد به سایرین میگویند شما تروریست هستید و تروریست کسانی هستند که برخلاف قوانین ترور میکنند و بعد میگویند افتخار میکنیم که ترور کردیم».
حمله به اپوزیسیون
او در این گفتوگو ادامه داده: «آینده ایران در اختیار کسانی است که اراده دارند و میتوانند خودشان دولت را بیاورند و ببرند و ما در خارج چنین حقی را نداریم. اگر میخواهید علیه مردم ایران زور بگویید، من طرفدار هرکسی [جمهوری اسلامی] میخواهید بگویید هستم. دولت ایران امروز مال مردم ایران است. آن جوانان هستند که برای خودشان تصمیم میگیرند. ما کسانی که از ایران رفتیم پول هم برای خودمان برداشتیم و آوردیم، حق نداریم بگوییم لنگش کن! این خلاف شرف است».
بهمن 97 هم در مصاحبهای با شبکه تلویزیونی «آرتی» روسیه، از عملکرد و کارنامه جمهوری اسلامی در 40 سال گذشته دفاع و حملات تندی را متوجه اپوزیسیون خارجنشین کرد. او با حمله به دولت ترامپ و سیاستهای خصمانه این دولت نسبت به ایران، سیاست اصلی آمریکا و دولت ترامپ را تغییر رژیم در ایران دانست و در عین حال این سیاست را غیرعملی و خوشخیالانه دانست. او با اشاره به اینکه از نظر آمریکا پسر شاه مخلوع یکی از گزینهها برای تغییر رژیم است، سیاست تغییر رژیم را زیر سؤال برد و گفت: «تصور براندازی در ایران خوشخیالی است... اینها (اپوزیسیون) از کجا پول میگیرند؟ چه کسی از آنها پشتیبانی میکند؟ چقدر ارتش و نیروی نظامی در اختیار دارند؟... ایران امروز دارای ارتش و نیروهای نظامی و پلیس و... است. چطور میخواهند به ایران بروند؟ با هواپیمای جت شخصی؟!».
او گفته بود: «من بسیاری از این افراد را میشناسم... آنها از خارجیها پول میگیرند و علیه مردم ایران فعالیت میکنند. من آنها را خائن میدانم».در نوشته دو سال پیشش در نیویورکتایمز هم آورده بود: «ایرانیهایی که در خارج میگویند بروید آنجا بمب بیندازید، به نظرم آنها دیگر ایرانی نیستند و شرافتشان را فروختند و از خارج پول میگیرند». در مصاحبه دیگری هم گفته بود «کسانی که از خارجیها پول میگیرند و بر علیه مملکتشان حرف میزنند، اینها لایق بدترین فحش هستند؛ مثل کسی که پستان مادرش را گاز میگیرد. باکی ندارم از گفتنش».
اردشیر زاهدی، متولد 24 مهر 1307 شمسی در تهران با 92 سال سن هماکنون در سوئیس زندگی میکند و احتمالا مکنون قلبیاش این است که در ایران بمیرد... ./
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: وزیر خارجه آمریکا جمهوری اسلامی نیویورک تایمز اردشیر زاهدی پول می گیرند هم گفت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۷۵۹۲۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رمزگشایی از یک پروژه مشکوک
با وجود همه اختلافات جزئی، این روزها حمایت از مردم مظلوم غزه و فلسطین به نقطه کانونی وحدتبخش میان امت اسلامی بدل شده است.
به گزارش مشرق، با وجود همه اختلافات جزئی، این روزها حمایت از مردم مظلوم غزه و فلسطین به نقطه کانونی وحدتبخش میان امت اسلامی بدل شده است. در این شرایط استعمار نو برای وارونه نشان دادن شکستهای میدانی مار دستآموز خود در منطقه، باز هم به دسیسه همیشگی متوسل شده است؛ تفرقه بینداز و حکومت کن.
به این خبر توجه کنید: وهابیهای عربستان یک زن ژاپنی را بهخاطر شیعه شدن کشتند! این تیتر، یکی دو روز پیش روی برخی از سایتهای ایرانی قرار گرفت و با هدف آب و تاب دادن به ماجرا حتی عکسهای ادعایی مربوط به قبر فرد مذکور هم به سرعت از فضای مجازی کشورمان سر درآورد. براساس گزارش منابع نامعلوم ماجرا اینگونه روایت شده است: خانم پرنیا ماتسوشیما، دختر دورگه ایرانی-ژاپنی و قاری و حافظ کل قرآن که بهتازگی شیعه شده بود، توسط سه شهروند سعودی در توکیو به شهادت رسید.
سه فرد وهابی با تابعیت عربستان که از فعالان همان مسجدی هستند که این شهیده در آن فعالیت میکرد، پس از روشنگری ایشان و ترویج فضائل و معارف اهل بیت (ع) نقشه قتل وی را برنامهریزی میکنند و زمانی که این نوعروس ۱۷ساله به قصد ورزش صبحگاهی از منزل خارج میشود، توسط خودرو زیرگرفته و از هوش میرود و وهابیها رگ دست او را قطع میکنند.
رد خبر شهادت دختر شیعه در ژاپن
اما در حالی که بسیاری با استناد به خبر منتشر شده در حال موضعگیری هستند، ناگهان اعلام میشود این موضوع صحت ندارد.
خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ در اینباره نوشت: براساس اطلاعات رسیده، هیچ دختر شیعهای به نام پرنیا ماتسوشیما که مشغول فعالیتهای شیعی در شهر توکیو بوده، وجود خارجی نداشته و تصاویر منتشرشده منتسب به این شخصیت در واقع مربوط به «صبریه انواری» یک دختر افغانستانی ساکن شهر دهلی نو پایتخت هند بوده است. شیعیان ایرانی ساکن ژاپن در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری ابنا، ضمن رد وجود این شخصیت، تمام اخبار منتشرشده در خصوص قتل او به دست وهابیها و دستگیری قاتلان را نادرست میدانند.
پشت پرده ماجرا چیست؟
برجسته شدن چنین خبری در میانه جنگ غزه، که تمام حواسها به این مسئله جلب شده و مسلمانان بر ضرورت مسئول دانستن رژیم صهیونیستی در کشتار نزدیک به ۴۰ هزار فلسطینی یکصدا و متحد هستند، بسیار پرسشبرانگیز است. واقعاً منفعت انتشار اینگونه اخبار با چه گروه یا کسانی است؟ موضوع اصلی اینجاست که چرا این خبر، با این مقدار از مستند و مدرک در این حجم رسانهای تولید شده است؟
یک منبع مطلع در گفتوگو با قدس درباره مطرح شدن چنین ماجرایی، پشت پرده آن را پیچیده و یک سناریوی برنامهریزی شده برای تخریب وحدت میان مسلمانان در جامعه ژاپن ارزیابی میکند. او میگوید: از ابتدای انتشار خبر در صفحه شخصی یک فرد، حجتالاسلاموالمسلمین ساواوا روحانی ژاپنی شیعه و معاون مرکز جامعهالمصطفی ژاپن به همراه ما قضیه را پیگیری کرد.
در تحقیقاتی که انجام شد متوجه شدیم این داستان بهطور کامل دروغ است. درحقیقت اصالت فردی به نام پرنیا زیر سؤال است؛ چراکه این فرد اصلاً ژاپنی نبوده، از سوی دیگر عکسهایی که از فرد مورد نظر توانستیم بدست آوریم مشخص کرد از عکس یک بلاگر افغانستانی استفاده شده است.
این قضیه خیلی جالب است، از این جهت که این اکانت و ماجرا را تا این حد توانستهاند پرورش دهند و حالا به اینجا رسیده است. این مسائل همه از برنامهریزی یک طرح پیچیده حکایت دارد؛ یعنی میخواهند با برجسته کردن ماجرا بر طبل اختلافات بکوبند.
اسلامستیزی در سرزمین آفتاب تابان
این منبع مطلع ادامه داد: در تشریح این مسئله، نخست اینکه نباید از نظر دور داشت که در پنج، شش سال اخیر به سبب تغییر سیاست مهاجرتی و ایجاد برخی گشایشها جمعیت مسلمانان در ژاپن رشد بالایی داشته و از ۳۰ هزار به ۳۰۰ هزار تن رسیده است. در این شرایط مطرح کردن مباحث اسلاموفوبیا (اسلامهراسی) یا اسلامستیزی معنا پیدا میکند.
اقدام افرادی ناشناس با انگیزههای نامعلوم در انتشار خبری دروغ به همراه چند عکس فتوشاپی در شرایط حساس جهان اسلام قطعاً فتنهانگیزی است.
با توجه به حساسیت مسئله، بهنظر میرسد موضوع یک سناریو تفرقهافکنانه و ایجاد حساسیت میان مذاهب شیعه و اهل تسنن باشد، آن هم در کشوری که مسلمانان از هر مذهبی برای مدتها بهصورت مسالمتآمیز در کنار یکدیگر زیست فرهنگی داشته، دارند و با حضور در مساجد و مراسم مذهبی یکدیگر، اتحاد خوبی را نشان دادهاند.
در یک بعد احتمال میرود خبر مذکور برای برانگیختن احساسات شیعیان، بهخصوص شیعیان پاکستانی برای ایجاد تحرک ایشان منتشر شده باشد، با این نیت که در ادامه دولت ژاپن مجبور به واکنش شده و محدودیت بر فعالیتهای شیعیان (و حتی اهل سنت مقیم ژاپن که عموماً با شیعیان در فعالیتهای اجتماعی و اسلامی و حمایت از فلسطین همکاری میکنند) قائل شود.
ضمن اینکه ژاپن از دید ایرانیها کشوری مورد توجه و قابل احترام بوده و بخشی از انتشار این خبر هم احتمالاً جامعه فارسیزبان را هدف قرار داده است.
از سوی دیگر همه میدانیم این روزها رژیم صهیونیستی اوضاع خوبی ندارد و تا خرخره در باتلاق غزه گرفتار شده است. گرفتاری اشغالگران تنها مربوط به ناکامی نظامی نیست، بلکه در حوزه سیاسی، کشیده شدن رژیم به دیوان بینالمللی دادگستری و احتمال اعلام حکم جلب سران صهیونیست توسط دادگاه، قطع یا کاهش رابطه ۲۶ کشور با اسرائیل و رویگردانی حتی نزدیکترین متحدان از تلآویو را نیز شامل میشود.
مشکلات صهیونیستها تا جایی بالا گرفته که این روزها دانشجویان ژاپنی از جمله در دانشگاه «واسدا» توکیو هم با برگزاری تجمعات مسالمتآمیز به کارزار گسترده حامیان فلسطین پیوسته و با سر دادن شعارهایی خواستار توقف جنایات رژیم صهیونیستی در فلسطین شدند.
با این تفاسیر، دلیل دیگر پشت پرده شکلگیری چنین تحرکاتی به روشنی قابل شناخت است. با اینکه به سبب سرمایهگذاریهای کلان سعودی ممکن است گرایشهای سلفی در ژاپن در میان مسلمانان و یا نومسلمانان گرویده اهل سنت وجود داشته باشد، با این حال فضای نسبتاً آرامی در جامعه همیشه آرام سرزمین آفتاب تابان و شکوفههای گیلاس میان جریانات اسلامی حاکم است.
بنابراین ماجرای اخیر میتواند طرحی برنامهریزی شده با هدف منحرف کردن افکار از جنایات غزه باشد، سناریوی نخ نمایی که از هم اکنون پنبه آن زده شده و با توجه به هوشیاری مسلمانان توطئهای شکست خورده خواهد بود.
منبع :روزنامه قدس