به نقل از «طرفداری»

آرش میراسماعیلی: در دادگاه CAS قرار است سعید ملایی علیه ایران شهادت دهد؛ این لکه سیاه تا ابد در زندگی او خواهد ماند

تاریخ انتشار: ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۷۸۶۴۲۲

به نظر می رسد نه تنها جودو، بلکه کل ورزش ایران با تهدیدی جدی روبرو شده است.

طرفداری- پس از شایعه درخواست سعید مولایی برای ادامه حرفه جودو زیر پرچم IOC، حواشی زیادی پیرامون این ورزشکار شکل گرفت. البته این پایان شایعات و حواشی پیرامون مولایی نبود. بعدتر به خاطر عدم رویارویی وی با نماینده رژیم صهوینیستی در جام جهانی 2019 توکیوی ژاپن، شاهد تعلیق جودوی ایران از جانب فدراسیون جهانی این ورزش بودیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در این خصوص آرش میراسماعیلی گفتگویی با روزنامه شرق انجام داد که در پایین می خوانید:

آقاي ميراسماعيلي هرچه مي‌گذرد، پرونده تعليق جودوي ايران مبهم‌تر و پيچيده‌تر مي‌شود. ماجراي ايميلي که اخيرا از طرف دادگاه بين‌المللي حکميت ورزش (CAS)، براي فدراسيون ارسال شده، چيست؟

بعد از اتفاقاتي که پارسال در رقابت‌هاي قهرماني جهان ژاپن افتاد، کميته انضباطي فدراسيون جهاني جودو، فدراسيون جودوي ايران را به‌طور موقت تعليق کرد. آنها صراحتا به ما گفتند در‌صورتي‌که جودوکاران ايراني با نماينده‌هاي اسرائيل مسابقه ندهند، اين تعليق ادامه‌دار خواهد بود. با توجه به اين شرايط ما صلاح ديديم که کار را از طريق CAS پيگيري کنيم. با هماهنگي وزير و رئيس کميته ملي المپيک شکايتي را تنظيم کرديم و  به CAS  داديم. تاريخي که CAS براي رسيدگي به پرونده ما تعيين کرد 20 فروردين‌ماه بود که به‌خاطر ويروس کرونا اين جلسه به تعويق افتاد. با توجه به شيوع کرونا هر دو طرف دعوا، يعني ما و فدراسيون جهاني توافق کرديم که اين دادگاه به زمان ديگري موکول شود اما چند روز پيش ايميلي را از سوي CAS دريافت کرديم که نگراني‌هايمان را دوچندان کرده است. متأسفانه در اين ايميل به مواردي اشاره شده که ربطي به مسائل ورزشي ندارد و بيشتر به چالش‌ها و مشکلات سياسي داخلي و خارجي ايران اشاره شده است. ذکر همين موارد باعث شده تا ما حس کنيم علاوه بر جودو، کل مجموعه ورزش کشور هم با مشکلاتي مواجه شود.

 مي‌شود واضح‌تر بگوييد به چه چيزهايي اشاره کرده‌اند؟

 آنها در اين ايميل به اتفاقات و درگيري‌هاي آبان‌ماه که در کشور رخ داد، اشاره کرده‌اند. يا به سخنراني‌هايي که مسئولان و مقامات ارشد کشورمان داشته‌اند، اشاراتي کرده‌اند. حتي در اين ايميل به ما متذکر شده‌اند که از اختلافات سياسي ايران و اسرائيل مطلع هستند و مي‌دانند که ورزشکاران ايراني حاضر نيستند با آنها مسابقه بدهند. متأسفانه فدراسيون جهاني جودو و به تبع آن دادگاه بين‌المللي حکميت ورزش پا را فراتر از ورزش و جودو گذاشته‌اند و مي‌خواهند از آب گل‌آلود ماهي بگيرند و اين موضوع را سياسي جلوه دهند.

 پس با اين شرايط الان نه‌تنها جودو، بلکه کل ورزش ايران ممکن است با خطر تعلیق مواجه شود؛ چراکه فدراسيون‌هاي جهاني رشته‌هاي مختلف هم پیش‌ازاین به ايران هشدار داده بودند و موضوع عدم مبارزه ورزشکاران ايراني با ورزشکاران اسرائيلي براي آنها به يک خط قرمز تبديل شده است.

ببينيد، من حساسيت اين موضوع را بارها به مسئولان ورزش گفته‌ام و به محض اينکه CAS اين لوايح جديد را هم براي ما ارسال کرد، دوباره موارد را به اطلاع آنها رساندم. به‌صراحت مي‌گويم که کار بسيار سخت و دشواري پيش‌رو داريم. سيگنال‌هايي که ما از آن طرف مي‌گيريم، خيلي خطرناک است. اميدوارم مابقي مقامات ارشد کشور در اين قضيه ما را تنها نگذارند. الان ما هم‌زمان به ديپلماسي ورزشي و سياسي نياز داريم. قطعا رايزني مسئولان سياسي در اين رابطه به ما کمک زيادي مي‌کند. اين پرونده اين‌قدر سخت و حساس است که فدراسيون جودو حتي نمي‌تواند از عهده تأمين مخارج هزينه‌هاي آن‌هم بربيايد. درحال‌حاضر چند ماه است که مشغول رايزني با وکلاي مجرب در اين زمينه هستيم تا بتوانيم دفاعياتي محکمي داشته باشيم اما همه اينها کافي نيست؛ ما بايد از طرف سياسيون ساپورت شويم.

 جالب است که دادگاه بين‌المللي حکميت ورزش بلافاصله بعد از اين لوايح معناداري که براي فدراسيون ارسال کرد، زمان جديد برگزاري دادگاه را هم مشخص کرد.

بله، روز گذشته نيز ما ايميلي دريافت کرديم که از ما خواستند يکي از سه تاريخ پيشنهادي آنها را براي جلسه دادگاه انتخاب کنيم که ما تاريخ 27 شهريور را اعلام کرديم. رضا صالحي‌اميري، رئيس کميته ملي المپيک، نصرالله سجادي رئيس کاروان المپيک ايران در المپيک 2021توکيو، محمدرضا داورزني، معاون وقت وزارت ورزش، مجيد زارعيان، سرمربي تيم ملي جودو، خود من به همراه دکتر امير ساعد وکيل و دستيار او تيم هفت‌نفره ايران هستند که به دادگاه بين‌المللي حکميت ورزش معرفي شده‌اند. براي طرف مقابل هم قرار است يک هيئت 15نفره در دادگاه حاضر شوند.

 پيش‌از‌اين گفته شد که سعيد ملايي، جودوکار سابق ايران که در واقع همه اين ماجراها به خاطر مهاجرت سؤال‌برانگيز او از ايران رخ داد هم يکي از اعضاي اين هيئت 15نفره است.

بله درست است به‌جز او وحيد سرلک که پيش‌از‌اين از تيم ملي رفت و تغيير تابعيت داد، به همراه محمد منصوري، مربي ملايي نيز کساني هستند که مي‌خواهند بيايند و به نفع فدراسيون جهاني در دادگاه صحبت کنند.

 فکر مي‌کنيد اين نفرات در اين دادگاه حاضر مي‌شوند؟

 اميدوارم اين افراد در رفتارشان تغيير رويه بدهند. آنها راهي را رفتند که ديگران دارند برايشان تعيين تکليف مي‌کنند. ملايي، سرلک يا منصوري بايد بدانند که اگر به جايي رسیدند، از ايران بوده. اگر بيايند و عليه ايران شهادت بدهند، تا ابد يک لکه سياه در زندگي‌شان خواهد ماند. اين افراد بايد بدانند چشم 90 هزار جودوکار جوان و نوجوان به آنهاست تا جودوي ايران از تعليق نجات پيدا کند. اگر روزي بيايند و شهادت بدهند، آه اين بچه‌ها دنبال آنها خواهد بود.

 اگر در دادگاه حاضر نشوند، ممکن است شرايط به نفع ايران باشد؟

قطعا این‌طور خواهد بود. 

منبع: طرفداری

کلیدواژه: دادگاه بین المللی حکمیت ورزش فدراسیون جهانی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tarafdari.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «طرفداری» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۷۸۶۴۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نیم نگاهی به زندگی شهید محمد سهرابی‌ثانی

به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای کهگیلویه و بویراحمد، شهید محمد سهرابی ثانی ۳۰ شهریور ۱۳۶۳ در خانواده‌ای مومن و متدین در روستای مله آبگاوان از توابع بخش موگرمون شهرستان لنده در استان کهگیلویه وبویراحمد دیده به جهان گشود.
خانواده‌ای کاملاً مذهبی که از راه کشاورزی و دامداری امرار معاش می‌کردند پدر و مادر سعی می‌کردند با کسب روزی حلال فرزندشان را بزرگ کنند تا سختی‌های روزگار هیچ گاه از ذهن فرزندانشان پاک نشود و خود ساخته و با اراده قوی و بردبار بزرگ شوند. یارو یاور پدر محمد از همان کودکی یار و یاور پدر بود و در کار‌های کشاورزی و دامداری پدر را یاری می‌کرد، از همان کودکی علاقه شدیدی به درس و تحصیل داشت و دوران ابتدایی را در مدرسه مله آبگاوان گذارند و بنا به ضرورت جهت امر تحصیل به شهرک سرآسیاب لنده مهاجرت کردند. شهید محمد سهرابی ثانی دوران راهنمایی را در مدرسه شهید ثانی لنده با موفقیت به پایان برد و همزمان با پایان امتحانات خردادماه به واسطه فقر مادی حاکم برخانواده به شهرستان بوشهر می‌رفت تا با کار در گرمای طاقت فرسا و هوای شرجی این شهر درآمدی برای خود و خانواده اش از طریق کارگری به دست آورد و خانواده رنج و سختی کمتری متحمل شوند. شهید باتوجه به عشق و علاقه‌ای که به رشته میکانیک داشت راهی دبیرستان کارو دانش خوارزمی شد تا دیپلم خود را در این رشته بگیرد. ورود به سپاه وی پس از سال‌ها فعالیت در بسیج و عضویت فعال این نهادانقلابی با توجه به فعالیت‌ها و حضور مداومش در برنامه‌های فرهنگی و مذهبی در مسجد در تاریخ ۳۰ شهریورماه ۱۳۸۴ با شرکت در آزمون ورودی سپاه پاسداران به عضویت تیپ ۴۸ فتح درآمد تا در نهادی منسجم‌تر و مقدس‌تر به میهن خود خدمت کند. درس در کنار جنگ این شهید والامقام پس از حضور در سپاه پاسداران راهی دانشگاه آزاد اسلامی یاسوج در رشته کارشناسی حسابداری شد تا شوق و ذوق به علم را بنا به تاکید رهبرش در خود بارور کند. وی سال‌های زیادی را با مشقت و سختی تحمل کرد تا سرپناهی برای خانواده اش بسازد که بعد از تکمیل منزل پدر با خاطری آسوده زندگی خود را ادامه دهد. شهید عاشق سپاه و بسیج بود وهمیشه می‌گفت: بسیج و سپاه دو بدنه تفکیک ناپذیرند و عزت و اقتدار ما را این دو و نیرو‌های مسلح ما به ارمغان می‌آورند. علاقه به خانواده او علاقه شدیدی به خانواده داشت و مرتب همه اعضای خانواده را به دیدار از آشنایان و انجام صله‌ی رحم دعوت و ترغیب می‌کرد وی همیشه عاشق کارش بود به طوری که وقتی می‌خواست به یاسوج برود طوری برنامه ریزی می‌کرد که تا قبل از ساعت هفت صبح درمحل کارش حاضر شود. نحوه شهادت شهید محمد سهرابی ثانی و سایر همرزمانش در تیپ ۴۸ فتح باتوجه به ماموریتی که داشتند عازم جبهه شمالغرب ایران اسلامی با هدف مبارزه با گروهک تروریستی پژاک در منطقه جاسوسان شدند. در تاریخ ۱۳ شهریور ۱۳۹۰ پس از وارد کردن ضربات سنگین به کومله‌ها و گروهک تروریستی پژاک در کمین نیرو‌های دشمن قرارگرفتند. ساعت ۶ صبح همان روز جاسوسان از ناحیه سینه و پهلو وی را مورد اصابت تیر قرار دادند و او به فیض عظیم شهادت نایل آمد. دقایقی بعد نیز دوست و همسنگرش شهید آیت صدیقی نژاد نیز به فیض عظیم شهادت نایل آمد و هر دو دست در دست هم به سوی معبود خویش شتافتند. سخن هم رزم: قاسمی از همرزمان شهید سهرابی ثانی می‌گوید: شب عملیات شروع شده بود محمد در میانه راه که داشت می‌رفت پیامکی برای من و چندنفر دیگر از دوستانمان فرستاد که به این شرح بود: (ضمن خسته نباشید از همه شما دوستانم طلب حلالیت می‌کنم) صبح روز بعد وقتی خبرشهادتش را شنیدیم فهمیدیم که شب هنگام فرشتگان به وی و سایر شهدای این عملیات نظر و توجه خاص داشته اند.  از زبان برادر شهید: شهیدعلاقه زیادی به ورزش فوتبال و فوتسال داشت و در کنار این دو علاقه‌ای زیادی نیز به ورزش‌های رزمی به خصوص کاراته و تکواندو داشت و دارنده چندمدرک در این دو رشته رزمی بود. به هرحال اگر فداکاری‌های شهید محمد سهرابی ثانی و سایر شهدای حریم امنیت ایران اسلامی نبود امروز ما طعم امنیت و آرامش را به این راحتی نمی‌چشیدیم و خدا می‌داند چه سرنوشت تخلی در انتظار ما بود. این شهید بزرگوار ۱۳ شهریورماه ۱۳۹۰ بر روی دستان مردم مومن و ولایتمدار شهرستان لنده تشییع و در گلزار شهدای شهرک سرآسیاب لنده در جوار سردار رشید سپاه اسلام شهید جان محمد کریمی آرمید تا مقبره اش زیارتگاهی باشد برای دلدادگان شهید و شهادت.