عدهای نمیگذارند موسیقی رشد کند/ بهترین اثرم را نساختهام!
تاریخ انتشار: ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۷۹۰۳۹۱
آهنگساز و رهبر ارکستر عنوان کرد برخی نمیگذارند موسیقی رشد کند و گاهی آن را به بیراهه میکشانند.
به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، دهمین شب از نتگپهای یونسکویی ۱۰ اردیبهشتماه در صفحه اینستاگرام کمیسیون ملی یونسکو به صورت زنده با حضور فرهاد فخرالدینی، آهنگساز و رهبر ارکستر، برگزار شد.
فخرالدینی در ابتدای این برنامه در گفتوگو با آرش امینی موسیقیدان و رهبر ارکستر گفت: در ابتدا آرزو میکنم مردم ایران و جهان از این بلای پیش آمده رهایی پیدا کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ایده هنری
وی افزود: هر کار هنری با یک ایده و یک موضوع شروع میشود گاهی این ایده ها به وسیله خود شخص ابداع میشود و گاهی هم آنها از چیزهای دیگر الهام می گیرند چون ما نمی توانیم نسبت به محیط خود بی تفاوت باشیم. ما در موسیقی گسترش یک واحد ملودی کوچک را میبینیم که موضوعات بزرگ تر را ایجاد میکند. در واقع نحوه بسط و گسترش این موتیف شامل تکرارهای آن است بنابراین وقتی آهنگساز میخواهد کاری را شروع کند باید دسترسی به این موتیف ها را داشته باشد تا از موضوع اصلی در اثر خود به دور نیفتد. بعضی وقتها برای رسیدن به این موتیف میشود از ادبیات کمک گرفت، به طور کلی چیزی که باید بدانیم این است که وحدت و یگانگی اثر با تکرارها تامین میشود. اگر ما دید همه جانبه به این موتیف داشته باشیم و آن را خوب بشناسیم، میتوانیم آن را بسط و گسترش بدهیم.
سوژه
فخرالدینی در پاسخ به پرسش امینی درباره سوژه پردازی در تولید موسیقی بیان کرد: در موسیقی برای اینکه بتوانیم کاری را انجام بدهیم نیاز به یک سوژه داریم که حالا نامش را موتیف میگذاریم. میشود این موتیف ها را از کوچکترین موضوعات به دست آورد البته باید نیروی آفرینش در انسان باشد و به راز و رمز این مسایل آگاهی کامل داشته باشیم چراکه هر کسی نمیتواند یک موتیف را بسط و گسترش بدهد.
این آهنگساز بیان کرد: در گذشته هر فیلسوف و دانشمندی خود را موظف میدید که درباره موسیقی هم تحقیق کند کمااینکه مطالب ارزشمندی درباره موسیقی نوشتهاند. در حقیقت در موسیقی قدیم ایران واحد موسیقی کوچکترین واحد بوده نه بزرگترین واحد. در حال حاضر در موسیقی فرنگی گفتهاند یک نت گرد واحد موسیقی است یعنی از کل به جز رسیدهاند در حالی که در موسیقی قدیم ایران از جز به کل می رسیدند در واقع کوچکترین واحد، معیار بود که کوچکترین واحد همان هجای کوتاه ماست. در قدیم صداهای موسیقی را روی ساز با حروف ابجد نامگذاری میکردند. با این وجود من شاگردانی در دنیا دارم که با موسیقی قدیمی ایران در دنیا درخشیده اند چون برای جهانیان این موسیقی، تازگی داشته است.
موسیقی توصیفی
امینی در ادامه با طرح پرسش درباره موسیقی توصیفی از استاد فخرالدینی درخواست کرد در این باره صحبت کند.
وی درباره موسیقی توصیفی گفت: ما عادت کرده ایم که در ادبیات خودمان دنبال شعری بگردیم که بتوانیم یک تصنیف روی آن بنویسیم. ولی تقریبا عادت نکردهایم که ببینیم این چگونه میشود یک داستان را هم با موسیقی تعریف کرد. من منظورم استفاده از کلمات نیست بلکه آنچه که اتفاق افتاده به وسیله موسیقی بیان و توصیف شود برای مثال فردوسی داستان سیاوش را به خوبی توصیف میکند لازم است این موسیقی که در دل ابیات فردوسی وجود دارد درآورده و استفاده شود. برای مثال آتش برای یک آهنگساز بسیار الهامبخش است، تجسم گریه در موسیقی به ویژه موسیقی ایرانی بسیار کاربردی است.
موسیقی «سربداران»
گریه کردن حالت مهمی در زندگی انسان ها دارد از همین رپ در موسیقی «سربداران» من از این مطلب استفاده کردم یعنی در موسیقی آن میتوانیم تصور کنیم که زن ها گریه میکنند و مردها به آنها آرامش میدهند در واقع در مقام نوا به زن هاجواب میدهند چون زمانه، زمانهای بود که نمی توانستند احساسات خود را با دهان باز بیان کنند در تیتراژ «سربداران» همین را می بینید چون موسیقی با زمزمه آغاز و تبدیل به فریاد میشود یعنی رفته رفته که مبارزان پیروز میشوند موسیقی هم غرش پیدا میکند. این یک موضوع مهم است که در جنگی که در پیش است، طبل ها و شیپورها به صدا دربیایند در طرف مقابل هم وقتی بزمی در کار است باید سازهای بزمی مورد استفاده قرار بگیرند.
فخرالدینی توضیح داد: متاسفانه بعضیها فکر میکنند ریتمهای بزمی پیش پا افتادهاند در حالی که در ادبیات حافظ و مولانا هم همین ریتمها وجود دارد اما درباره آنها جرات نمیکنند چنین حرفی را بزنند، اما درباره موسیقی به راحتی میگویند این موسیقی روحوضی است. چطور در شعر حافظ خوب اما در موسیقی بد است؟
وی درباره کمکاری خود در موسیقی به امینی عنوان کرد: من پرکار بودم ولی بعدا کمی دلگیر شدم چون تمام عمرم را صرف خدمت به موسیقی کردم. زمانی بود که در هنرستان تدریس میکردم، برنامه های هنری آن را مدیریت میکردم و رهبر ارکستر هنرستان هم بودم به هر حال از حق زن و بچه ام می گذاشتم علاوهبر این رهبر دائمی رادیو تلویزیون ملی ایران هم بودم یعنی تمام عمرم یا سر کلاس گذشت یا سر ارکست و یا برای ساخت آهنگ بودم البته هنوز هم مشغول آهنگسازی هستم گویا ذاتم این گونه است که نمی توانم بیکار بمانم.
ارکستر سمفونیک سکوی پرتاب جوانان
این آهنگساز گفت: یادم است وقتی دیدم نمیتوانم در رادیو کار کنم خیلی ناراحت شدم یعنی سال ۵۸ چنان وضعی پیش آوردند که من استعفا دادم و گفتم دیگر کار نمی کنم. جالب است که پس از چندی انقلاب فرهنگی شد و در پی آن دانشگاه ها تعطیل شدند. به همین صورت تدریس من هم تعطیل شد. تصور کنید آدمی که این همه فعال بود به یک باره بیکار شد. روزهای سختی بود تا اینکه موسیقی «سربداران» را آغاز کردم و برخی از بچه ها را به کار گرفتم. به همین ترتیب راهم عوض شد، دیگر به سمت ارکستر سمفونیک آمدم و آثاری هم به وجود آمد. تا اینکه در سال ۷۶ آقای مهندس کاظمی از من خواستند ارکستر موسیقی ملی را در فرهنگسرای بهمن تشکیل بدهم ابتدا نپذیرفتم چون دل خوشی نداشتم اما آنها سعی کردند که من را راضی کنند به طوری که بعدها آقای مهاجرانی و آقای کاظمی مجددا عنوان کردند که حیف است که ارکست موسیقی ملی نداشته باشیم و شما این کار را بپذیرید.
وی ادامه داد: به همین ترتیب آزمون آن برقرار شد و کار سر و سامان دادن آن یک سال طول کشید سپس به تالار وحدت رفتیم و ارکستر سمفونیک شکل گرفت. من وظیفه خودم می دانستم که از همه عزیزانی که میتوانستند کمک کنند دعوت کنم تا با هم همکاری کنیم از همین رو اولین افتتاحیه با آثاری از خودم و دوستان دیگر و با خوانندگی آقای شجریان انجام شد و این راه باز شد برای جوان ترها که کار کنند. البته همان زمان در دانشگاه و منزل خودم کلاس های آهنگسازی داشتم به همین واسطه میدیدم که بچه ها دوست داشتند کارهای خود را بشنوند پس من هم راه را برای آنها باز گذاشتم به همین ترتیب ارکست موسیقی ملی آزمایشگاهی شد برای اجرای آهنگ هایی که بچه ها می نوشتند و دوست داشتند، بشنوند.
فخرالدینی اظهار کرد: نتیجه این کار هم خوب شد یعنی تعداد زیادی از افرادی که در آن زمان در آن ارکستر و کلاسهای من بودند، حالا تبدیل به آهنگسازان خوبی شدهاند و من خوشحالم از اینکه میدرخشند. ضمن اینکه ارکست موسیقی ملی به جایی رسید که با کنسرتهای خیلی خوب در دنیا درخشید اما متاسفم که می گویم باز به بیراهه رفت و نگذاشتند آنطور که دلم میخواست سیر صعودی آن حفظ شود. به هرحال ارکست موسیقی ملی را به زوال کشاندند.
سرنوشت غم انگیز موسیقی
این آهنگساز مطرح کرد: اصولا موسیقی در ایران سرگذشت غمانگیزی دارد یعنی از قرن نهم هجری به این طرف این غم به موسیقی وارد شد.در واقع با آن مخالفت کردند، نگذاشتند رشد کند و این وضعیت همچنان ادامه دارد یعنی هرکجا که ما میآییم یک کار اساسی انجام بدهیم بهانهای پیدا میشود تا جلوی آن گرفته شود و نتوانیم کارمان را ادامه بدهیم. ولی من کار خودم را انجام میدهم. اخیرا کنسرت ویولونی نوشتهام، کتابی در دست دارم و.... . مهم نیست در زمان خودم چاپ یا اجرا نشود اما شاید بعد از من فرد دلسوزی پیدا شود و این نت را هم بزند هم اجرا کند.
بهترین اثرم را نساخته ام
وی در پاسخ به این سوال که کدام اثرش را بیش از آثار دیگرش دوست دارد، بیان کرد: واقعیت این است که هنوز اثری را که خیلی دوست داشته باشم، نساخته ام. روزی جلسهای در رادیو بود آقای ابتهاج آن زمان سرپرست موسیقی رادیو بودند. ایشالا گفتند آیا نمیشود به جای این سنتی که خواننده میخواند و تنها یک تکنواز با او همراهی میکند، ارکست فعال شود و جواب خواننده را بدهد؟ همه گفتند شدنی نیست. من آن روز جوان بودم و گفتم این را من می نویسم همه تعجب کردند تا اینکه همین چهار مضراب چهارگاه به همراه ارکست نوشته و با ارکست اجرا شد و مورد توجه قرار گرفت. به دنبال آن یک شعر از سعدی انتخاب کردم و از آقای شجریان خواستم که بخواند. سپس آن قطعه اجرا و باعث تعجب همه شد چون اجرای خوبی داشتیم یعنی ارکست فعال بود و نمیگذاشت یکنواخت شود. خاطره خوبی از آن دوران دارم.
این آهنگساز در پایان گفت: نظرم جوان ها نباید بترسند باید جلو بروند و یاد بگیرند که از کار خسته نشوند. کار در چنین روزهایی که اکثر مردم در خانه های خود هستند و نمیدانند چه باید کنند، بسیار خوب است، کار جوهر انسان است و انسان را زنده نگه میدارد.
همچنین پخش بخش هایی از موسیقی سریال های «امام علی (ع)» و «سربداران» از دیگر بخش های این برنامه بود
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: رهبر ارکستر سربداران فرهاد فخرالدینی درباره موسیقی رهبر ارکستر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۷۹۰۳۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا دانلود غیرقانونی آهنگ را دوست داریم؟
آفتابنیوز :
نیما جوان (تهیهکننده موسیقی و مدیر نشر و پخش جوان) درباره فعالیتهای کنونی خود میگوید: با آغاز شیوع کرونا اتفاقات عجیب و غریبی در صنعت نشر رخ داد؛ به گونهای که فعالیت بسیاری از همکاران رو به تعطیلی رفت و یا به کل تعطیل شد. پس از کرونا نیز شرایط سیاسی و اجتماعی سال ۱۴۰۱ تأثیر مستقیمی روی کار ما داشت. فعالیت خود من هم در حوزه نشر بود و هم پخش که بخش دوم در پی این اتفاقها کلا تعطیل شد، ولی نشر را حفظ و سعی کردیم از انتشار فیزیکی به سمت انتشار دیجیتال در پلتفرمهای بینالمللی و داخلی برویم تا جریان نشر پویایی خود را حفظ کند.
او ادامه میدهد: البته نشر که از سمت مولفها و هنرمندان صورت میگیرد، همچنان پویایی خود را حفظ کرده است، اما خب، هنرمندان بیشتر به سمت اجراهای صحنهای، فستیوالها یا انتشار آثار خود در پلتفرمهای دیجیتال روی آوردهاند.
درآمد هنرمندان از نشر موسیقی بیشتر نشده است!
در ادامه این مسئله را با او مطرح کردیم که برخی بر این عقیده هستند که وضعیت درآمد هنرمندان از طریق نشر اثر موسیقی به صورت دیجیتال در ایران بهتر شده است؛ آیا شما به این امر قائل هستید؟ که جوان پاسخ میدهد: باید دید منظور آنها بهتر نسبت به چه چیزی است؟ اگر منظور نسبت به قبل باشد، بله وضع بهتر است، ولی نسبت به ایده عالی که باید اتفاق بیفتد، خیر! درحقیقت هنرمند موسیقی باید نسبت به هزینههایی که برای ساخت یک اثر میکند یک آستانه امنیتی داشته باشد تا بدین صورت حداقل نسبت به اینکه هزینههای صرف شده برابر میشود یا با سود همراه باشد، دور نظری داشته باشد.
او ادامه میدهد: با این حال نشر موسیقی در ایران با حمایت مالی اسپانسرها (که البته در این زمینه کمکار شدهاند) یا با هزینه شخصی خود هنرمند صورت میگیرد که در هر دو مورد نه بازگشت مالی در کار است و نه سودی!
چرا پلتفرمی شبیه به اسپاتیفای نداریم؟
در همین راستا از او سوال میکنیم که چرا در ایران پلتفرمی مشابه اسپاتیفای برای پخش آنلاین موسیقی نداریم؟ چرا که تجربه پلتفرمهای پخش آنلاین فیلم نشان داده که اگر بستری فراهم شود، مردم هم استقبال میکنند!
جوان میگوید: در حال حاضر پخش آنلاین موسیقی در دنیا حرف اول را به لحاظ درآمد اقتصادی برای هنرمندان موسیقی میزند. پیشتر تجربه سایت بیپتونز را داشتیم که برای دانلود قانونی فایلهای موسیقی موهبت بزرگی بود، ولی هیچگاه به سمت پخش آنلاین موسیقی به صورت قانونی نرفتهایم. در صورتی که در پلتفرمهایی مانند اسپاتیفای مخاطبان به راحتی موسیقی گوش میکنند، بدون اینکه نیازی به دانلود آهنگ باشد.
او ادامه میدهد: دردسر دانلود موسیقی از سایتی مانند بیپتونز باعث شده که آن بخش خیلی ضعیفتر از جریانی که در دنیا وجود دارد پیش برود، درحالی که اگر بیپتونز به صورتی پیش میرفت که مخاطبان به صورت آنلاین آهنگ گوش کنند، وضع خیلی فرق داشت. ضمن اینکه بیپتونز در ایران میتوانست جای اسپاتیفای را بگیرد؛ زیرا اسپاتیفای به فیلترشکن نیاز دارد و خیلی وقتها همان فیلترشکن هم کار نمیکند. به هر حال، چون تغییر شکلی در سیستم دیجیتالی ایران رخ نداده، گردش اقتصادی هم در موسیقی به جریان نیفتاده است.
ناامیدی بیپتونز
از او سوال میکنیم که پس چرا پلتفرمی مانند بیپتونز به سمت پخش آنلان موسیقی نرفته است؟ که جوان میگوید: علتش میتواند هزینههای بالای سرمایهگذاری و ناامید شدن پلتفرمی مانند بیپتونز باشد. در حال حاضر کمتر کسی در ایران به سمت فروش دیجیتال میرود؛ چون فروشی ندارد. پلتفرمی مانند بیپتونز هم میداند برای اینکه بستر جدیدی را برای پخش موسیقی فراهم کند، باید میلیاردی تبلیغ کند، بدون اینکه از نتیجه مطمئن باشند. البته اگر میبینیم که در دنیا حقوق مادی و معنوی آثار هنری رعایت میشود، به خاطر این است که آنها از طریق رادیو و تلویزیون این مسئله را در بین مردم فرهنگسازی کرده و جا انداختهاند.
دو نظر مثبت و منفی درباره دو سانسی کنسرتها
در بخش دیگری از این گفتگو با جوان درباره برگزاری کنسرتها در دو سانس صحبت میکنیم و نظر او را جویا میشویم.
این ناشر موسیقی میگوید: اینکه اجرایی به سانس دوم کشیده میشود در نگاه اول مثبت است؛ چون نشان دهنده استقبال مردم است، ولی از طرف دیگر لطمه آن به خود اعضای گروه و خواننده وارد میشود. علت هم این است که خوانندهها در یک سانس خیلی بهتر و باکیفیتتر میتوانند اجرا کنند و تعدد سانس احتمالا کیفیت کار را پایین میآورد.
او درباره علت این امر میگوید: علت برگزاری کنسرتها در دو سانس حتما اقتصادی است؛ چون وقتی که برگزارکننده به برگزاری کنسرت در دو سانس علاقهمند باشد حتما برای درآمد بیشتر است. البته کنسرتهای پاپ میتوانند به یک سانس بسنده کنند، چون با یک سانس هم گردش مالی خوبی برای برگزارکننده اتفاق میافتد و شاید اگر فشار دو سانس کنسرت پشت هم از دوش گروهها برداشته شود، کیفیت کار آنها بالا برود.
دولت باید هزینه کمتری بابت سالنهای کنسرت بگیرد
همچنین نظر او را درباره این مسئله که «با وجود دولتی بودن عمده سالنهای کنسرت در ایران، ولی این سالنها اجارهبهای کلانی را از تهیهکنندگان کنسرت دریافت میکنند که این امر موجب افزایش ناگزیر قیمت بلیتهای کنسرت میشود» جویا میشویم که جوان میگوید: در مواقعی که هزینههای برگزاری کنسرت ناگزیر بالا میرود، دولت باید به برگزارکننده یا سالندار کمک مالی دهد که البته در این مورد معنایی ندارد؛ چون اکثر سالنها دولتی هستند و دولت باید حمایت کند که هزینه برگزارکننده پایین بیاید که بتواند بلیتها را با قیمت منطقیتری در اختیار مخاطب قرار دهد.
او ادامه میدهد: در جریان موسیقی پاپ که عمده مخاطب آنها نوجوانها هستند، خانواده و والدین خود را مجبور میکنند که به کنسرت خواننده محبوب خود بروند؛ حال یک خانواده چهار نفره با هر بلیتی که میانگین قیمت آن ۷۰۰ هزار تومان است، باید هزینه بالایی باید پرداخت کند که شاید دفعات بعدی کنسرت را از لیست تفریحات خود حذف کند؛ بنابراین دولت باید کمک کند که هزینهها پایین بیایند، ولی خب معلوم نیست این هزینهها کجا صرف میشوند.
جوان در پاسخ به این پرسش که «سال گذشته در جشنواره موسیقی فجر، فرهنگسرای بهمن هم به سالنهای برگزاری کنسرت اضافه شد که شروع فروش قیمت بلیتها از ۹۵ هزار تومان بود. بهتر نیست این روند را طی سال هم داشته باشیم تا همه اقشار جامعه از حضور در کنسرتها بهرهمند شوند؟» میگوید: قطعا همین طور است. وقتی که جایی تبدیل به پاتوق فرهنگی میشود، مهم نیست که موقعیت مکانی آن کجاست؛ چراکه اگر آن محیط خدمات خوبی ارائه دهد آدمها به رفتن به آنجا عادت میکنند. ضمن اینکه در تهران سالن اجرا خیلی کم داریم و اضافه شدن سالنهای مختلف در سراسر سطح شهر بسیار کمک کننده خواهد بود.
جوان ادامه میدهد: فراموش نکنیم که بسیاری از هنرمندان، به خصوص جوانترها و تازهکارها برای برگزاری کنسرت به خاطر کمبود سالن و البته هزینههای بالا به مشکل میخورند؛ چه بسا که بعضی از سالنها برای یک سال توسط برخی از تهیهکنندگان رزو میشود.
این تهیهکننده موسیقی تصریح میکند: درحال حاضر سالنهایی داریم که در اختیار شهرداری هستند که از وقتی شهردار جدید روی کار آمده اجازه برگزاری کنسرت در این سالنها را نمیدهد، مانند سالنهای ایوان شمس، سالن کانون پرورش فکری کودکان و وزارت کشور! آخر چرا این سالنها باید غیرقابل استفاده بمانند وقتی که پتانسیل اجرایی دارند؟ خیلی از فرهنگسراها نیز سالنهای خیلی خوبی دارند که با صرف یک هزینه میتوان آنها را به سالنی برای اجرای موسیقی تبدیل کرد. این کارها یک عزم دولتی و مدیر فرهنگی میخواهد که علت فعالیت نکردن این سالنها را آسیب شناسی و رصد کند، در عین حال نیز استفاده از آنها را مطالبه و در اختیار هنرمندان قرار دهد.
منبع: خبرگزاری ایسنا