مجلس از جریان امور خارج شده است/ مدعیان ریاست مجلس بدانند قرار نیست رئیس یک قوه شوند
تاریخ انتشار: ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۷۹۳۴۸۳
شنیدههای موثق حاکی از آن است که از میان مدیران دولتهای نهم و دهم که به مجلس یازدهم راه یافتهاند، شمسالدین حسینی، علی نیکزاد و حمیدرضا حاجیبابایی در تکاپو برای به دست گرفتن سُکان ریاست مجلس یازدهم هستند و در این میان بحث هایی درباره ائتلاف آنها به گوش میرسد. در همین رابطه با «شمسالدین حسینی»، وزیر امور اقتصاد و دارایی در دولت نهم و دهم و نماینده منتخب مردم تنکابن، رامسر و عباسآباد در مجلس یازدهم، در مورد برنامههایش و وضعیت ریاست مجلس یازدهم، که از هم اکنون داغ است، به گفتوگو نشستیم که در ادامه مشروح مصاحبه را میخوانید:
پیش از این شما در تشریح برنامههای خود در مجلس یازدهم به مسئله اقتصاد تاکید کردید، علت این تاکید چیست؟
از باب اهمیت ذاتی این مسئله، کافی است به بیانیه گام دوم برگردیم.بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کاهش میزان کم مشارکت مردم در انتخابات به نوعی بیانگر سیاستزدگی مردم و فاصله گرفتن آنها از حاکمیت است، به نظر شما بهبود اوضاع اقتصادی میتواند به عنوان عاملی برای آشتی و کاهش فاصله مردم با حاکمیت کمک کند؟
حتما همین طور است. همان طور که اشاره کردم با کاهش درآمد سرانه توزیع درآمد به ضرر اقشار آسیبپذیر، شهرهای کوچکتر و مناطق مرزنشین تغییر کرده است و همین باعث شده است که عمده نارضایتیها و اعتراضات نه در مناطق عیاننشین بلکه در مناطق متوسطنشین و حتی فقیرنشین شکل بگیرد. از طرف دیگر بخش عمده کاهش مشارکت مردم در انتخابات مربوط به اقشار متوسط و رو به پایین است. با عطف به اینکه مجلس قدرت اجرایی ندارد، اگر موفق شود که با طرحها، لوایح و هدایت فعالیتها بخشی از این مشکلات را کاهش دهد، حتما در بازگشت امید و نشاط به این گروه از جامعه کمک خواهد کرد.
عملکرد مجلس دهم باعث کاهش مشارکت مردم در انتخابات شد
البته بخشی از کاهش مشارکت مردم در انتخابات مجلس به عملکرد مجلس دهم برمیگردد. تعداد قابل توجهی از شهروندان و هموطنان حداقل در حوزههای انتخابیه مختلف که حضور داشتم، معتقد به این هستند که مجلس باید در جایگاه واقعی خود قرار بگیرد. در حال حاضر مجلس در آن جایگاهی که در قانون اساسی پیشبینی شده و آن چه که مدنظر امام و رهبری است و به معنای دقیق کلمه، در رأس امور قرار نگرفته است. نمیخواهم بگویم که جایگاه مجلس پایین آمده بلکه منظورم این است که این نهاد در بسیاری از موارد از جریان امور خارج شده است و مصداق بارز این مسئله تصمیماتی است که در خصوص اصلاح قیمت حاملهای انرژی یا همان افزایش قیمت بنزین گرفته شد و نمایندگان مجلس در واکنش به این قضیه اظهار بیاطلاعی کردند و گفتند ما در جریان نبودیم. مصداق دیگر اصلاح قانون بودجه سال 1398 است که این اقدامات به جای مجلس در نشست شورای عالی ستاد هماهنگی سه قوه صورت گرفت. بنده ضمن اینکه تأکید میکنم باید مسائل اقتصادی در اولویت کاری مجلس قرار بگیرد بر ضرورت قرار گرفتن مجلس در جایگاه خود، تاکید میکنم. همچنین اموری که در حوزه اختیارات مجلس است باید خود نمایندگان مجلس در مورد آن تصمیمگیری و سیاستگذاری کنند.
در سایر کشورها مقامی تحت عنوان رئیس مجلس به رسمیت وجود ندارد
از میان گزینههایی که برای ریاست مجلس یازدهم مطرح هستند، به نظر شما کدام مورد برای این جایگاه مناسب است؟
اولین نکته این است که باید تلاش کنیم میان نمایندگان تبعیض و تمایز قائل نشویم و در مقابل بین رئیس جمهور به عنوان رئیس قوه مجریه و رئیس مجلس به عنوان رئیس قوه مقننه تفاوت قائل شویم. شخصا در یک مطالعه تطبیقی میان قانون اساسی ایران با سایر کشورها متوجه شدم که در مجالس سایر کشورها مقامی تحت عنوان رئیس مجلس و رئیس قوه مقننه به رسمیت وجود ندارد. در این میان فرقی نمیکند چه کسی باشد هر کسی که باشد چه خود بنده و چه فرد دیگر باید بپذیرد او فقط ادارهکننده جلسات مجلس است. یک رئیس مجلس خوب کسی است که وظیفه هماهنگی و سخنگویی را به خوبی انجام بدهد. لذا در ابتدا کسانی که به این جایگاه توجه دارند و یا به دنبال آن هستند که از طریق قرار گرفتن در این جایگاه به مردم خدمت کنند، باید بدانند قرار نیست رئیس یک قوه شوند. ریاست مجلس شروع بسیاری از مشکلات ساختاری و نهادی در مجلس شورای اسلامی است چرا که برخی از روسای مجلس و حامیان آنها تلاش کردند که او را هم به عنوان رئیس یک قوه مطرح کنند در صورتی که او هماهنگکننده و سخنگوی یک قوه است، پذیرش و درک همین مسئله مهمترین شرط احراز برای ریاست مجلس است. در واقع به تسامح از واژه رئیس مجلس استفاده میکنیم اگر کسی غیر از این فکر کند بداند که در مسیر نادرستی حرکت میکند. رییس مجلس باید فردی باشد که علاوه بر تجارب ملی از سابقه خوب و حسن شهرت برخوردار باشد، این فرد باید تخصص مقتضی شرایط روز را داشته باشد به عنوان مثال اگر مسائل کشور مسائل فرهنگی است باید از یک متخصص فرهنگی برای این جایگاه استفاده کنیم، اگر امنیتی است یک متخصص امنیتی و اگر اقتصادی است یک متخصص اقتصادی. در مجموع کسی باید رییس مجلس شود که بتواند در بین نمایندگان مختلف، با توجه به اینکه از شهرها و حوزههای مختلف جغرافیایی و حوزههای فکری مختلف میآیند بتواند همگرایی و همافزایی ایجاد کند.
در سالهای اخیر جایگاه رییس مجلس قوی و در مقابل مجلس تضعیف شد
مهمترین وظیفه و کارکرد رییس مجلس این است که مجلس را به رأس امور بازگرداند و این را تمرین و پیگیری کند نه اینکه مبادا رئیس مجلس را جایگزین نهاد مجلس کند. اتفاق ناگواری که طی سالهای اخیر رخ داد، این بود که به مرور زمان پارلمان به عنوان یک نهاد تضعیف شد و در مقابل رئیس آن به عنوان یک فرد بسیار تقویت شد که در نهایت هم دیدیم نه برای پارلمان سود داشت نه برای رئیس پارلمان.
باید به سمت تکثر اختیارات در مجلس حرکت کنیم
بنابراین تاکید شما روی قرار گرفتن مجلس در رأس امور است.
مجلس باید در رأس امور قرار بگیرد یعنی اگر قرار است قانون بودجه در جایی تصویب و اصلاح شود باید در مجلس این کار صورت بگیرد نه در جلسهای که رئیس مجلس در آن باشد. این دو موضوع متفاوت است. اگر قرار است تصمیم مهمی مانند اصلاح قیمت بنزین صورت بگیرد، این تصمیم باید در مجلس و توسط نمایندگان صورت بگیرد نه در جلسهای که رئیس مجلس در آن است. نکته بعدی این که باید به سمت تکثر اختیارات در مجلس حرکت کنیم به این ترتیب که اداره جلسات مجلس با یک نفر باشد، اداره سازمان اداری مجلس با فرد دیگر. چرا که هر کدام از اینها وقت و حوصله خود را میطلبد و این گستردگی کار اگر رعایت نشود و در یک سمت تمرکز پیدا کند علی القاعده کیفیت لازم را نخواهد داشت.
شواهدی مبنی بر اقدامات جانبدارانه تشکیلات اداری مجلس در حمایت از مدعیان ریاست مجلس وجود دارد
معتقدم در کنار این تکثر اختیارات، گردش موقعیتها را هم در نظر بگیریم تا استعدادهای بیشتری شناخته شوند و توانمندی های بیشتری به کار گرفته شوند و به این سمت برویم که برخی از محدودیتهای زمانی را ایجاد کنیم. این یک ایده قابل بحث است که خودم هم به این ایده توجه و تأکید دارم. توجه به ایجاد محدودیتها نیز حائز اهمیت است. لزوما یک فرد نباید 4 سال رئیس مجلس باشد، درست است هر سال انتخابات برگزار میشود اما همانطور که بسیاری از مسئولیتها در کشور بیشتر از یک دوره نمیتواند باشد در مورد ریاست مجلس هم میتوانیم این قانون را بگذاریم که هر فرد حداکثر می تواند یک یا دو سال رئیس مجلس باشد تا این گردش مانع تمرکز و تمدید قدرت و اختیارات شود. چرا که در حال حاضر شایعات و بحثهایی میشنویم و حتی شواهدی هم وجود دارد که تشکیلات ادارای مجلس دارد جانبدارانه در خصوص نامزدها و افرادی که مطرح هستند اقدام میکند، این که چرا این اتفاق افتاده محل بررسی است و اینکه چگونه این باید اصلاح شود جای بررسی است. وقتی من رئیس مجلس هستم و دوره بعد هم میتوانم کاندیدا شوم طبیعی است که از اختیارات اداریام استفاده میکنم تا آراء را به سمت خودم جلب کنم. اینها نکاتی است که باید ملحوظ شود تا مجلس نماد مردم سالاری، توازن و تعادل توانمندیها باشد.
در صحبتهای خود به قدرت تشکیلات اداری برای تعیین رئیس مجلس اشاره کردید، تشکیلات اداری مجلس تا چه اندازه در تعیین رئیس آن قدرت دارند؟
بحث بر سر این است که امکانات مجلس در اختیار کیست؟ علیالقاعده در اختیار سازمان اداری مجلس است و آیا رییس مجلس در تخصیص و توزیع این امکانات میتواند موثر شود یا خیر؟ ما میتوانیم خیلی ایدئالیستی برخورد کنیم و بگوییم خیر اثر ندارد اما من معتقدم در جاهایی میتواند موثر باشد.کافی است افرادی که در ارکان اداره مجلس قرار دارند در تعامل با نمایندگان یک سری تمایلات خودشان را القاء کنند، اینها موثر است و میتواند منجر به شکلگیری سوگیریهای ناخواسته در برخی از انتخابات شود.
بسیاری از مدعیان ریاست مجلس برای کسب این مقام بر سابقه اجرایی خود تاکید میکنند، نظر شما در رابطه با تاثیر سابقه افراد برای قرار گرفتن در این جایگاه چیست؟
علی القاعده نمایندگان مجلس افراد و اشخاصی هستند که خوب می دانند که هر موقعیتی چه شرایط احرازی دارد. بنده قبلا گفتم اگر چه همه گزینشها باید به نوعی با تطبیق لازم صورت بگیرد اما برخی از موقعیتها نیاز به تطبیق و مداقه بیشتری دارد. بنده به عنوان یک فرد در هر رأیی به هر کسی و در هر موقعیتی که میخواهم بدهم این تطبیق و مداقه را انجام خواهم داد و به ویژه در رابطه با ریاست مجلس، این حساسیت و مداقه بیشتر خواهد بود تا اداره مجلس و یا به عبارت دیگر نماد هماهنگی و سخنگوی مجلس توسط کسانی صورت بگیرد که کمترین شائبه را داشته باشند.
نباید کسی را از پیش تعیین شده رئیس مجلس کنیم
این روزها در رابطه با پروندههای فساد برخی از مدعیان ریاست مجلس گفتگو میشود، ارزیابی شما از این قضیه چیست؟
اگر موردی اثبات شده باشد حتما مورد توجه نمایندگان قرار میگیرد. کما اینکه اعتبارنامهها مورد بررسی قرار میگیرد و فرقی ندارد، تک تک نمایندگان از این حیث یک بار دیگر مورد تطبیق و بررسی قرار میگیرند. همچنین نباید کسی را از پیش تعیین شده رئیس مجلس کنیم، نه رئیس مجلس بلکه هیچ یک از ارکان دیگر. به عبارت دیگر این باور باید شکسته شود که از پیش اینگونه در خصوص افراد قضاوت شود و یا خودشان به این صورت احساس کنند که رئیس مجلس، عضو هیئت رئیسه یا روسای کمیسیونها هستند. این از پیش تعیین شده نیست و همه این اتفاقات بعد از بازگشایی مجلس صورت میگیرد بنابراین باید از دامن زدن به شایعاتی که به فرض فلان نهاد یا بخش نظرش بر فلان شخص است، پرهیز کنیم چرا که همه این موارد نادرست است و چنین چیزی وجود ندارد. به عبارت دیگر نه کسی از پیش برای مسئولیتی تعیین شده است و نه کسی و جایی خارج از مجلس برای این مسئولیتها در مجلس تصمیم میگیرد. ضمناً تأکید میکنم که هیچ پیش قضاوتی در خصوص صحت و سلامت افراد نباید صورت بگیرد. اینها هم در مجلس مکانیسم دارد و باید طی فرآیند قانونی بررسی شود. رئیس مجلس و هیچ رکنی از مجلس از پیش تأیید شده نیست، نمایندگان انتخاب میکنند هیچ کسی از بیرون برای موقعیتها و مسئولیتهای مجلس تصمیم نمیگیرد و هر چه در این زمینه مطرح میشود شایعه ای بیش نیست.
با توجه به اینکه شما یکی از اعضای کابینه دولت نهم و دهم بودید و در این مجلس شاهد حضور نمایندگانی هستیم که پیش از این سابقه مدیریت در این دولتها را داشتهاند، آیا امکان ائتلاف بین شما و مدیرانی که از دولت نهم و دهم وارد مجلس شدند، وجود دارد؟
فرضمان بر این است که در بین مدیران ارشد دولت نهم و دهم حداقل در صحن رقابتی برای هیچ مسئولیتی صورت نگیرد. به ویژه در خصوص ریاست مجلس بین من و دیگر دوستانی که کاندیدا هستند یک بررسی توسط خودمان صورت بگیرد و آن کسی که مطمئن باشیم هم به لحاظ ویژگیها و هم به لحاظ اقبال در بین منتخبین برای اداره مجلس موقعیت بهتری دارد او انتخاب شود و در داخل خودمان کمک کنیم به اینکه نظر دیگر نمایندگان را هم جلب کنیم.
بنابراین تاکید بر روی ائتلاف است تا رقابت؟
ممکن است در یک مرحلهای رقابتی داشته باشیم ولی قطعا هنگام تصمیمگیریها در صحن به صورت واحد ظاهر خواهیم شد و رقابتی در صحن یا موارد این چنینی نخواهیم داشت.
در بحث ریاست مجلس از طیف شما افرادی نظیر شما، حاجی بابایی و نیکزاد برای ریاست مجلس مطرح هستند، امکان این ائتلاف وجود دارد که فقط یک نفر از این جمع برای ریاست مجلس کاندیدا شود؟
دیگران هم هستند. بین این چند تن از دوستان تلاش خواهیم کرد یک نفر معرفی شود و دیگران از او حمایت کنیم . فعلا در خصوص هیچکدام تصمیمی گرفته نشده اما مشورتهایی انجام شده است و روی این تفاهم داریم که از بین این سه یا چهار نفر که بیشتر سه نفر مطرح هستند، یک نفر به عنوان نماینده این جمع در فرآیند رایزنی ها و انتخاب مجلس معرفی شوند و دیگران هم حمایت کنند.
تاکنون در جلسات مجلس مجازی شرکت نکردم
صحبتهایی در رابطه با برگزاری جلسات آنلاین میان منتخبین مجلس یازدهم شده است، شما در این جلسات شرکت میکنید؟ محور مباحث این جلسات چیست؟
جلساتی تحت عنوان مجلس مجازی برگزار میشود البته من تا به حال توفیق نداشتم در این جلسات شرکت کنم. بسیار تمایل در آن جلسات شرکت کنم. اصولا جلساتی که جمعی فرهیخته و صاحب اندیشه در آن حضور دارند همنشینی با آنها بسیار خوب خواهد بود. من هم به رغم خواستهام تا به حال توفیق پیدا نکردم و اگر موفق شوم حتما حضور پیدا خواهم کرد. اما چون دعوتنامهها مدام به صورت پیامکی برای من میآید و دستور کارها را میبینم، دستورکارهای خوبی است به عنوان مثال در مورد مواردی نظیر مسکن، مسائل اقتصادی، حل مسائل اقتصاد پس از کرونا بحث میشود، عمدتا مسائلی است که مرتبط به جامعه است.
ریاست جلسات آنلاین برعهده چه کسی است؟
ریاست این جلسات را نمی دانم بر عهده کیست.
از سیاستهای مفید دولت حمایت میکنم
برخی با شعار انتقامگیری از دولت وارد مجلس یازدهم شدند، برنامه شما در مواجه با دولت به صورت خواهد بود؟ آیا مانند برخی قصد انتقامگیری دارید و یا تلاش میکنید ضمن همکاری با دولت به حل مشکلات مردم کمک کنید؟
قوه مجریه، قوه مقننه و قوه قضاییه و حتی نیروهای مسلح مانند چرخ دندههایی هستند که باید در هماهنگی باهم حرکت کنند تا گردش امور سریعتر، دقیقتر و موثرتر صورت بگیرد. لذا مجلس باید برنامهها، سیاستها و فعالیتهای قوه مجریه که درجهت صحیح است را تسهیل و تسریع کند و مواردی که تشخیص میدهد در جهت ناصحیح است را متوقف، کنترل و هدایت کند. لذا حتی در بین نمایندگان دیگر حتی یک مورد سراغ ندارم کسی گفته باشد من برای گرفتن انتقام از دولت دوازدهم به مجلس آمدم و تبعا من هم چنین ادعایی ندارم. با دولت هیچ تقابلی ندارم اما این به این معنا نیست که همه برنامهها و سیاستهای دولت را بپذیریم و به این معنا نیست که اگر دولت کندی و کاهلی دارد با او سازش کنیم، تلاش خواهیم کرد از برنامهها و سیاستهای مفید حمایت و آنها را تقویت کنیم.
بنابراین منظور شما همکاری با دولت است؟
باید هم افزایی وجود داشته باشد.
منبع:برنامنبع: پارسینه
کلیدواژه: پارسی خبر سید شمس الدین حسینی مجلس یازدهم دولت مشارکت مردم در انتخابات مدعیان ریاست مجلس برای ریاست مجلس دولت نهم و دهم مسائل اقتصاد مجلس یازدهم صورت بگیرد مطرح هستند قرار گرفتن عنوان رئیس اداری مجلس برنامه ها تعیین شده رئیس مجلس رییس مجلس سیاست ها رأس امور یک نفر یک قوه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۷۹۳۴۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جنگ بر سر صندلی «شماره یک»؛ همه در برابر قالیباف!
آفتابنیوز :
تلاشها برای انداختن قالیباف از کرسی ریاست مجلس شدت گرفته است؛ از یک سو تندروهایی از جنس نبویان، رسایی و ذوالنور و از سوی دیگر متکی که مورد حمایت شورای وحدت است. برخی نیز گرچه سکوت کردهاند اما بعید نیست در اندیشه فتح کرسی «شماره یک» مجلس دوازدهم باشند.
همه در حال لابی کردن و برگزاری جلساتشان هستند، برای این جلسات هم نامهای پر طمطراقی مییابند؛ مانند «هماندیشی منتخبان جدید مجلس»
شاید برخی از آنها همفکر و همسو به نظر بیایند، اما این جلسات با محوریت برخی از منتخبان جدید تهران بصورت جداگانه برگزار شده و میشود که در یک جبهه قرار دارند.
لابی برای هیات رئیسه مجلس
محمود نبویان، حمید رسایی، منوچهر متکی و محمدباقر قالیباف؛ چهرههایی که سعی دارند با لابیهای گستردهشان کرسی ریاست مجلس را از آن خود کنند یا سهم بیشتری از صندلیهای هیات رئیسه مجلس داشته باشند.
خبرهایی که در چند روز گذشته منتشر شده، همگی نشان از جدی شدن رقابتها برای انتخابات هیات رئیسه مجلس خواهد داشت؛ انتخاباتی که قطعا هیجان و شور آن از انتخابات اصلی ورود به مجلس بیشتر خواهد بود.
اولین گام نبویان برایناک اوت کردن قالیباف
محمود نبویان از چهرههایی که به تندرو بودن شهره است، در انتخابات اخیر توانست شگفتیآفرین باشد و نفر اول تهران شد. نبویان پس از ۴ سال بیرون نشستن از مجلس، سال ۹۸ دوباره به ساختمان هرمی شکل بهارستان رفت، این بار اما با رأی اول تهران ماجرا فرق کرده است. او که مشخصا زاویه تندی با محمدباقر قالیباف رئیس فعلی مجلس دارد، در انتخابات اخیر بالاتر از حمید رسایی و مجری سابق صداوسیما و قالیباف ایستاد.
این اتفاق انگار اعتماد به نفس نبویان را دو چندان کرده و گویا دورخیز بلندی کرده برای کسب ریاست مجلس دوازدهم. هرچند او در اظهاراتی پیش از سال جدید تلویحا این موضوع را رد کرده بود اما نشانههای تحرکات بود گویای نکاتی دیگر است.
خبرهایی که در رسانهها آمده، حاکیست که نبویان تعدادی از منتخبان جدید را گرد هم آورده و برای آنها از «ضرورت وحدت نیروهای انقلاب اسلامی» سخن گفته است. در واقع اولین اقدامی که برای ناکاوت کردن قالیباف لازم بوده انجام شود، همان کاری است که نبویان به دنبال آن افتاده است؛ «تشکیل فراکسیون انقلاب اسلامی.»
در مجلس فعلی، فراکسیون اکثریتی با نامی مشابه به فراکسیون مد نظر نبویان و دوستانش در حال کار است که قالیباف ریاست آن را بر عهده دارد.
به زبان سادهتر، اقدام نبویان برای تشکیل فراکسیون انقلاب اسلامی، در واقع اعلان جنگ با قالیباف است و تلاشی همهجانبه برای از بین بردن فراکسیون فعلی قالیباف و تشکیل فراکسیونی جدید و البته تقریبا با همان نام مجلس یازدهم.
گویا این بار نبویان عزم خود را جزم کرده تا ریاست فراکسیون را در دست بگیرد؛ و وقتی هم که به ریاست فراکسیون به قول خودشان اکثریت برسد، بخش عمدهای از راه ریاست مجلس را پیموده است و حتی اگر به ریاست مجلس نرسد ریاست یک فراکسیون اصلی را در دست داشته باشد تا به او قدرت مانور بیشتری در مجلس آینده بدهد.
به نوشته ایسنا، «هسته اولیه تاسیس فراکسیون انقلاب اسلامی بیش از ۵۰ نفر از منتخبان مجلس دوازدهم را برای حضور در جلسه اولیه دعوت کرده بود که از این تعداد، حدود ۴۰ نفر از منتخبان که در فهرستهای مختلف سیاسی نیروهای انقلاب عضویت داشتند، حضور پیدا کردند.»
رسایی هم در تکاپو است
جلسه نبویان با منتخبان جدید مجلس در حالی برگزار شد که دو روز قبلش حمید رسایی دیگر چهره تندروی اصولگرایان نیز جلسهای با جمعی از منتخبان جدید مجلس برگزار کرده بود.
خبرگزاری ایلنا که این خبر را منتشر کرده، در متن خود نوشته «احتمالا یکی از مهمترین محورها و موضوعاتی که در جلسه امروز مطرح میشود موضوع انتخابات هیات رییسه مجلس و ریاست مجلس در دوره آینده باشد.» این خبر احتمال داده که «برخی افراد بیرون از مجلس جزو متولیان برگزاری آن باشند.»
متکی به صندلی «شماره یک» میاندیشد
در همین حال منوچهر متکی که سرلیست فهرست شورای وحدت (جامعتین، انجمن اسلامی مهندسین و…) بوده، اواخر فروردین ماه جلسهای با حدود یکصد تن از منتخبان جدید برگزار کرده بود؛ البته حضور حدود ۱۰۰ منتخب جدید مجلس، با استناد به سخنان متکی است. به گفته وزیر اموز خارجه اسبق ایران، در جلسه مذکور، درباره «ضرورت تحول در رویکردها و کارکردهای مجلس دوازدهم» صحبت شده بوده که از نظر متکی «مهمترین موضوع» است.
او حمله نسبتا تندی هم به قالیباف داشت و گفته بود که «خانه ملت به سمت ریاست محور حرکت کرده در حالی که باید به سمت صحن محور باشد.»
متکی که در لیست شورای وحدت حضور داشت، شب پایانی تبلیغات انتخابات مجلس دوازدهم، وارد فهرست جوان تازه سر برآوردهی اصولگرایان یعنی علیاکبر رائفیپور، موسوم به «جبهه صبح ایران» شده بود، انگار که تحت تاثیر عقاید رائفیپور قرار گرفته که این چنین به مدیریت مجلسحملهور شده است.
رقبای اصلی و فرعی همه در مقابل یک نفر؛ قالیباف
مخرج مشترک این سه جلسه، همگی نشان از عزمی جدی برای انداختن قالیباف از کرسی ریاست مجلس دارد؛ نبویان، رسایی و متکی، همگی نه از مخالفان که از رقبای جدی قالیباف هستند؛ با این وجود آنها برای رسیدن به این هدف مهمشان، باید یکدیگر را هم از میدان، به در کنند.
همه اینها در حالی است که روزانه به صف مدعیان ریاست مجلس اضافه میشود؛ مجتبی ذوالنور نماینده قم نیز اخیرا شنیده شده که برایریاست مجلس، در حال رایزنی است.
قالیباف بیکار ننشسته است
البته که قالیباف هم در این میان بیکار ننشسته و در حال لابیهای گستردهای برای ابقای خود بر صندلی ریاست مجلس است. در این میان، ابوالفضل ابوترابی نماینده نجفآباد به ایرنا گفته «محمد باقر قالیباف در حال برگزاری نشستهایی به صورت فردی و جمعی با منتخبین مجلس دوازدهم با موضوع و دستور کار ریاست مجلس آینده است.»
اخیرا نیز کامران غضنفری که با لیست صبح امید (رائفی پور) جزو منتخبان تهران برای ورود به مجلس دوازدهم است در یادداشتی که منتشر کرده، مدعی دادن وعدههایی از جنس وام و خودرو و عضویت در کمیسیون مورد علاقه در عوض رأی دادن به ریاست قالیباف شده است. ادعایی که البته از سوی حبیبزاده، منتخب مردم مرند در مجلس شورای اسلامی تکذیب شده و گفته است؛ «من در آن جلسه مورد اشاره دکتر غضنفری بودهام، به هیچ وجه بحثی درباره قول و وعده برای رأی دادن به ریاست مجلس نبوده و خلافگویی است».
سکوت مرموز و خطرناک آقاتهرانی
با این وجود، سکوت مرتضی آقاتهرانی، میتواند سکوتی مرموز برای رقبا و البته ترسناک برای قالیبافیها باشد؛ چرا که ریاست شورای مرکزی جبهه پایداری را بر عهده دارد و تک تک اعضای این تشکل، از دشمنان قدیمی قالیباف محسوب میشوند.
با وجود آنکه نبویان خود از اعضایجبهه پایداری است، اما مرتضی آقاتهرانی را نیز میتوان یکی از مدعیان ریاست مجلس دانست، کما اینکه در انتخابات هیات رئیسه اجلاسیه سوم مجلس فعلی، او برای کسب کرسی ریاست با قالیباف وارد رقابت شد و نهایتا ۱۹۴ به ۵۳ میدان را واگذار کرد. در نتیجه میتوان گفت که آقاتهرانی خود مترصد فرصتی برای انتقامگیری از محمدباقر قالیباف است و چه محفلی مناسبتر از مجلسی تندروتر از مجلس یازدهم!
این احتمال نیز وجود دارد که آقاتهرانی تا زمان انتخابات مرحله دوم که باید ۴۵ کرسی تعیین تکلیف شوند سکوت خود را ادامه دهد تا خللی به ائتلاف شانا و پایداری وارد نکند و بعد از عبور از آن مرحله سکوتش را درباره ریاست مجلس آینده بشکند.
جنگ قدرت در بهارستان
هرچند مخرج مشترک همه طیفها و افراد مقابل رئیس مجلس که در حال لابی با منتخبان هستند، دشمنی با قالیباف است، اما آنها قاعدتا تنها هدفشان، پایین کشیدن قالیباف از صندلیریاست مجلس نیست و قاعدتا خودشان هم تمایل زیادی برای کسب این مقام را دارند؛ برای رسیدن به این آمال و آرزو، لاجرم باید هر طیفی، طیف دیگر را از حیض انتفاع ساقط کند و این مهم، مستلزم جنگ قدرتی خونین در عرصه سیاست خواهد بود؛ که گوشهای از آن در هفتههای منتهی به یازدهم اسفند ماه سال گذشته تجربه کردند و جامعه نیز شاهد این جنگ قدرت بود؛ جنگ قدرت شاید میان دو عضو ارشد جبهه پایداری یعنی آقاتهرانی و نبویان؛ شاید میان رسایی و آقاتهرانی؛ شاید میان رسایی و نبویان؛ شاید میان متکی و پایداریچیها؛ شاید میان متکی و رسایی؛ و البته حتما میان همه اینها و قالیباف.