Web Analytics Made Easy - Statcounter

در مورد زندگی حضرت خدیجه سلام‌الله علیها روایت‌هایی وجود دارد که تأکید می‌کند ایشان قبل از آن ازدواج مبارک با رسول خدا صلی‌الله علیه و آله، با مرد دیگری زندگی نکرده بودند. ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۰۰:۰۴ فرهنگی دین ، قرآن و اندیشه نظرات - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، اولین زنی که به اسلام مشرف شد، اولین و عزیزترین همسر پیغمبر خدا صلی‌الله علیه و آله، مادر حضرت زهرا سلام‌الله علیها، یکی از چهار بانویی که به عنوان برجسته‌ترین و بهترین زنان عالم معرفی شدند و.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

.. تنها بخشی از کمالات شخصیتی حضرت خدیجه کبری سلام‌الله علیها است. اگر بخواهیم شخصیت ارزشمند و کمالات معنوی حضرت خدیجه سلام‌الله علیها را مرور کرده و بشناسیم، باید به بررسی دقیق زندگی‌نامه و سیره حضرت خدیجه سلام‌الله علیها بپردازیم؛ زندگی‌ای که بخش‌های زیادی از آن مورد غفلت ثبت و ضبط کنندگان تاریخ اسلام قرار گرفت.

خبرگزاری تسنیم، سالروز وفات حضرت خدیجه سلام‌الله علیها را فرصتی دانست تا در گفتگو با دکتر محمدحسین رجبی دوانی، کارشناس تاریخ اسلام، شبهات و سؤالات رایج درباره زندگی و سیره بانوی ارزشمند و بزرگوار اسلام را مورد بررسی قرار دهد. آن طور که این پژوهشگر اسلامی توضیح می دهد، طبق بعضی از روایت‌ها، حضرت خدیجه سلام‌الله علیها پیش از این که با حضرت محمد صلی‌الله علیه و آله ازدواج کنند، دو بار ازدواج کرده بودند و حتی از همسران قبلی خود دارای فرزندانی هم بودند. اما باید دقت شود که در مورد زندگی آن بانوی بزرگوار روایت‌های دیگری هم وجود دارد که تأکید می‌کند ایشان قبل از آن ازدواج مبارک با رسول خدا صلی‌الله علیه و آله با مرد دیگری زندگی نکرده بودند. در عین حال حضرت خدیجه سلام‌الله علیها دارای شخصیتی بسیار ارزشمند و نمونه بودند که افراد بسیاری می‌خواستند با ایشان ازدواج کنند اما حضرت خدیجه سلام‌الله علیها به آن‌ها جواب منفی می‌دادند. در همان زمان رسول خدا صلی‌الله علیه و آله از جوانان برجسته مکه بودند که به امانت‌داری و فهم و درک بالا و فضایل فراوان شهرت داشتند. همین فضایل موجب شد تا حضرت خدیجه‌ سلام‌الله علیها به ایشان علاقه‌مند شوند و بعد از آنکه ایشان با پیامبر صلی‌الله علیه و آله قرارداد تجاری بستند، غلامانشان را همراه پیامبر صلی‌الله علیه و آله فرستادند تا حضرت را در آن سفر تجاری تحت نظر داشته باشند و اعمال و حرکات آن بزرگوار را به او گزارش کنند. وقتی غلامان از ویژگی‌های پیامبر صلی‌الله علیه و آله تعریف کردند، حضرت خدیجه‌ سلام‌الله علیها بسیار شیفته ایشان شدند و به پیامبر صلی‌الله علیه و آله پیشنهاد دادند که اگر مایل باشند با او ازدواج کنند. پیامبر اکرم‌ صلی‌الله علیه و آله هم پس از مشورت با عموی بزرگوارشان جناب ابوطالب‌ به این پیشنهاد پاسخ مثبت دادند.

 

رفع شبهه درباره سن حضرت خدیجه(س)

یکی از پرسش‌هایی که درباره حضرت خدیجه سلام‌الله علیها مطرح می‌شود، مربوط به سن ایشان در زمان ازدواج با پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله است. آیا درست است که ایشان حدود 15 سال از نبی مکرم اسلام بزرگ‌تر بودند؟

خیر. سن حضرت خدیجه سلام‌الله علیها برخلاف نقلی که گفته شده، درست نیست؛ یعنی ایشان در زمان ازدواج با نبی مکرم اسلام 40 ساله نبودند، بلکه روایت‌های معتبرتری نشان می‌دهد که ایشان تقریباً هم‌سن رسول خدا صلی‌الله علیه و اله بودند و در زمان ازدواج مانند آن حضرت، حدود 25 سال داشتند.

باید دقت شود که بعضی از علمای بزرگ مانند علامه جعفر عاملی این نقل را پذیرفته‌اند و اعتقاد دارند که سن حضرت خدیجه سلام‌الله علیها هنگامی که با رسول خدا صلی‌الله علیه و آله پیوند ازدواج بستند، بیشتر از 25 یا 26 سال نبود و حتی قبل از آن هم هیچ ازدواج دیگری نداشته‌اند.

بیشتر بخوانید:  پاسخ به شبهاتی درباره شبیه‌ترین شخصیت به رسول خدا(ص)/ آیا حضرت علی‌اکبر(ع) دارای همسر و فرزند بودند؟

صحت و سقم ازدواج بانوی بزرگ اسلام قبل از پیوند با نبی مکرم اسلام

در برخی مطالب عنوان شده که آن بانوی بزرگوار، پیش از آنکه با پیغمبر اسلام صلی‌الله علیه و آله ازدواج کنند، بافرد دیگری ازدواج کرده بودند. آیا چنین مطلبی صحت دارد؟

طبق بعضی از روایت‌ها، حضرت خدیجه سلام‌الله علیها پیش از این که با حضرت محمد صلی‌الله علیه و آله ازدواج کنند، دو بار ازدواج کرده بودند و حتی از همسران قبلی خود دارای فرزندانی هم بودند. اما باید دقت شود که در مورد زندگی آن بانوی بزرگوار روایت‌های دیگری هم وجود دارد که تأکید می‌کند ایشان قبل از آن ازدواج مبارک با رسول خدا صلی‌الله علیه و آله با مرد دیگری زندگی نکرده بودند.

در این میان، کدام نقل را باید قبول کنیم؟

نقلی که علمای بزرگ مانند علامه جعفر عاملی عنوان کرده و پذیرفته‌اند، صحیح‌تر از سایر نقل‌ها است. چون کسی که مادر حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علیها است، یعنی مادر امامت و همسر ولایت است و به عنوان یکی از چهار زن بزرگ تاریخ شناخته می‌شود، بعید است قبل از ازدواج خود با نبی مکرم اسلام ازدواج دیگری داشته باشد. آن هم اینکه همسر دو مردی بوده باشد که مطابق با شرایط حاکم بر جامعه، مشرک بودند.

این نوع نقل‌ها با اعتقادات شیعی هماهنگی ندارد. چنانکه در زیارت وارث نیز از زبان امام معصوم خطاب به حضرت سیدالشهدا علیه السلام عرضه می‌داریم که: «أشهد ان کنت نورا فی الاصلاب شامخه و الأرحام المطهره لم تنجسک الجاهلیه بانجاسها» درنتیجه حضرت خدیجه سلام‌الله علیها نمی‌توانسته‌اند قبل از آنکه با نبی مکرم اسلام ازدواج کنند، همسر مردی مشرک شده و از او صاحب فرزند شده باشند.

واسطه‌گری جناب ابوطالب در ازدواج حضرت خدیجه(س) با نبی مکرم اسلام

آیا حضرت خدیجه سلام‌الله علیها به پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله پیشنهاد ازدواج دادند یا نبی مکرم اسلام از ایشان خواستگاری کردند؟

حضرت خدیجه سلام‌الله علیها دارای شخصیتی بسیار ارزشمند و نمونه بودند که افراد بسیاری می‌خواستند با ایشان ازدواج کنند اما حضرت خدیجه سلام‌الله علیها به آن‌ها جواب منفی می‌دادند. در همان زمان رسول خدا صلی‌الله علیه و آله از جوانان برجسته مکه بودند که به امانت‌داری و فهم و درک بالا و فضایل فراوان شهرت داشتند.

همین فضایل موجب شد تا حضرت خدیجه‌ سلام‌الله علیها به ایشان علاقه‌مند شوند و بعد از آنکه ایشان با پیامبر صلی‌الله علیه و آله قرارداد تجاری بستند، غلامانشان را همراه پیامبر صلی‌الله علیه و آله فرستادند تا حضرت را در آن سفر تجاری تحت نظر داشته باشند و اعمال و حرکات آن بزرگوار را به او گزارش کنند. وقتی غلامان از ویژگی‌های پیامبر صلی‌الله علیه و آله تعریف کردند، حضرت خدیجه‌ سلام‌الله علیها بسیار شیفته ایشان شدند و به پیامبر صلی‌الله علیه و آله پیشنهاد دادند که اگر مایل باشند با او ازدواج کنند. پیامبر اکرم‌ صلی‌الله علیه و آله هم پس از مشورت با عموی بزرگوارشان جناب ابوطالب‌ به این پیشنهاد پاسخ مثبت دادند.

همین واسطه‌گری جناب ابوطالب منجر به این ازدواج پر خیر و برکت شد. ظاهراً عاقد ازدواج هم جناب ابوطالب بوده‌اند. درست است؟

بله. خطبه عقد ازدواج پیغمبر اسلام صلی‌الله علیه و آله و حضرت خدیجه سلام‌الله علیها را حضرت ابوطالب خوانده است، با وجود اینکه بقیه بزرگان قبیله قریش و مضر حضور داشتند. نکته جالب‌تر هم این است که در ابتدای خطبه عقد، خداوند متعال را با اوصافی که یکتاپرستان خطاب می‌کنند یاد کرده و خودش را هم به حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل علیهما السلام منسوب کرده است.

این ماجرا هم مورد تائید علمای شیعه و اهل سنت است که حضرت ابوطالب در روز ازدواج پیغمبر اسلام صلی‌الله علیه و آله و حضرت خدیجه سلام‌الله علیها این خطبه را خوانده است که: «سپاس خدای را که ما را از نسل ابراهیم و ذریه اسماعیل قرار داد و برای ما خانه‌ای نهاد که مردمان گرد او طواف کنند و همچنین حرم امنی که از اطراف جهان نعمت‌ها به سوی آن می‌آورند. و ما را در دیار خود بر مردم فرمانروا قرار داد.»

و بعد از آن گفت: «این برادرزاده من محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب با هیچ یک از مردان قریش سنجیده نشود جز آن‌که برتری یابد و با هیچ‌کس از آنان قیاس نگردد، جز آن‌که بزرگ‌تر آید اگرچه از مال دستش تهی است (اما این نقص نیست) زیرا که مال نصیبی ناپایدار و سایه‌ای زودگذر است. و اکنون او را به همسری با خدیجه رغبتی است و خدیجه را به ازدواج با او، شوقی. آنچه از مهریه و صداق باشد بر عهده من خواهد بود، چه نقدینه و چه بر ذمه، و او دارای موقعیت حساسی است شخصیت و مرتبه‌ای والا و رفیع دارد.»

فرزندان حضرت خدیجه(س)

فرزندان حضرت خدیجه سلام‌الله علیها و پیغمبر اسلام صلی‌الله علیه و آله چه کسانی بودند؟ چرا از میان فرزندان ایشان، فقط حضرت زهرا سلام‌الله علیها را می‌شناسیم؟

حضرت زهرا سلام‌الله علیها در خانه پدری خود دارای خواهران و برادرانی هم بودند. طبق نقلی گفته شده که حضرت خدیجه سلام‌الله علیها و پیغمبر اسلام صلی‌الله علیه و آله شش فرزند داشتند، چهار دختر و دو پسر. هرچند که عده‌ای گفته‌اند دختران حضرت خدیجه سلام‌الله علیها به‌جز حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علیها، همه از همسران قبلی ایشان بوده‌اند، اما شواهد نشان می‌دهد که چنین نقلی صحت ندارد و آن بانوی مکرم همه این فرزندان را نبی مکرم اسلام داشته است. دختران ایشان زینب، رقیه، ام‌کلثوم و حضرت زهرا سلام‌الله علیها بودند. به این ترتیب حضرت زهرا سلام‌الله علیها کوچک‌ترین و آخرین فرزند حضرت خدیجه سلام‌الله علیها هستند که بعد از بعثت نبی مکرم اسلام به دنیا آمدند.

اشاره کردید که ایشان دو پسر هم داشتند. با این وجود چرا از دو پسر پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله مطلبی عنوان نشده و دشمنان اسلام، نداشتن فرزند پسر را دلیلی برای آزار حضرت قرار می‌دادند؟

بله. حضرت خدیجه سلام‌الله علیها دو پسر برای نبی مکرم اسلام به دنیا آورد به نام‌های قاسم و عبدالله. قاسم زودتر از عبدالله به دنیا آمد و به همین علت، پیغمبر اسلام صلی‌الله علیه و آله را ابوالقاسم یعنی پدر قاسم هم می‌نامند. اما این فرزند در کودکی از دنیا رفت. عبدالله هم پسر دیگر ایشان بود که او هم عمر کوتاهی داشت و مانند قاسم در خردسالی وفات کرد.

البته عده‌ای معتقدند که حضرت خدیجه دو پسر دیگر به دنیا آورد به نام‌های طیب و طاهر، اما طبق روایت‌هایی طیب و طاهر لقب قاسم و عبدالله است که هر در کودکی از دنیا رفتند.

البته خوب است یادآوری شود که نبی مکرم اسلام بعد از وفات حضرت خدیجه سلام‌الله علیها همسران دیگری داشته‌اند ولی تنها از ماریه قبطیه صاحب فرزندی شدند که او را ابراهیم نامیدند. چون این کودک را خداوند متعال پس از سال‌ها به نبی مکرم اسلام عطا کرده بود، ابراهیم برای آن حضرت بسیار عزیز بود. او تقریباً هم سن امام حسین علیه السلام بود ولی او هم مانند سایر پسران رسول خدا صلی‌الله علیه و آله در کودکی و در حالی که حدود یک سال و نیم داشت، از دنیا رفت.

ماجرای خورشیدگرفتگی در آن زمان، ربطی به وفات ابراهیم داشته است؟

خیر. گفته شده که در زمان وفات ابراهیم، خورشیدگرفتگی اتفاق افتاد و عده‌ای از مردم این واقعه را به دلیل مصیبتی که برای رسول خدا صلی‌الله علیه و آله روی داده بود، تعبیر کردند. اما آن حضرت به صراحت فرمودند که این امری طبیعی است که به طور اتفاقی در این زمان روی داده است.

علاقه بسیار نبی مکرم اسلام به همسر خود

برخورد و نوع زندگی حضرت خدیجه و نبی مکرم اسلام چگونه بود؟

هرچند در زمانی که پیغمبر اسلام صلی‌الله علیه و آله با حضرت خدیجه سلام‌الله علیها ازدواج کردند، مردسالاری در زندگی‌ها بیداد می‌کرد و زن‌ها از حقوق چندانی در زندگی خود بهره‌مند نبودند، اما زندگی نبی مکرم اسلام و حضرت خدیجه سلام‌الله علیها سراسر عشق و دوستی بود.

نبی مکرم اسلام حرمت و شخصیت والای زن را در خانواده رعایت می‌کردند و به همسر خود بسیار احترام می‌گذاشتند. در عین حال همیشه محبت خود را به حضرت خدیجه سلام‌الله علیها نشان می‌دادند.

به عنوان مثال زمانی که پیش از تولد حضرت زهرا سلام‌الله علیها جبرئیل بر رسول خدا صلی‌الله علیه و آله نازل شد و گفت که تا چهل روز شهر را ترک کند و چله‌نشین شود، حضرت از این دوری غیرمنتظره از حضرت خدیجه سلام‌الله علیها ناراحت بودند. طوری که بعد از چند روزی که در غار حرا بودند پیغامی را توسط عمار یاسر برای همسر خود فرستادند. در این پیغام حضرت فرموده بودند: «ای خدیجه! از این جدایی من گمان بد مبر و آن را نشانه بی‌علاقگی من به خودت مپندار. بلکه این به امر الهی است و خداوند خواسته امرش تحقق یابد. پس جز گمان نیک چیزی به قلبت راه نده چراکه خداوند به افتخار تو به طور مکرر به فرشتگان بزرگ خود افتخار می‌کند.»

انتهای پیام/

R1522/P/S4,37/CT2 واژه های کاربردی مرتبط

منبع: تسنیم

کلیدواژه: حضرت خدیجه س پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله رسول خدا صلی الله علیه و آله حضرت خدیجه سلام الله علیها پیامبر صلی الله علیه و آله حضرت زهرا سلام الله علیها صلی الله علیه و آله سلام الله علیها نبی مکرم اسلام ازدواج کنند بانوی بزرگ قبل از آن روایت ها آن بانوی تا حضرت دو پسر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۸۲۲۹۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کمال نامه ی مستان حیدری / امیرالمؤمنین در شعر خواجوی کرمانی

خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب، طاهره تهرانی: کمال‌الدین ابوالعطا محمود بن علی بن محمود مرشدی کرمانی که «نخلبند شُعرا» و «خلاّق‌المعانی» و «ملک‌الفُضَلا» نیز خوانده می‌شده، عارف بزرگ و شاعر استاد ایران در قرن هشتم هجری و متولد سال ۶۸۹ هجری قمری است. تخلص او در همه شعرهایش «خواجو» است که از باب تحبیب، مصغر خواجه است.

دوران کودکی و جوانی

او فرزند خانواده‌ای بزرگ در کرمان بود، دوران کودکی را در همان شهر ماند و سپس سفرهای طولانی خود را به حجاز و شام و بیت‌المقدس و عراق عجم و عراق عرب و مصر و بعضی از بندرهای خلیج‌فارس آغاز کرد، بهره او از این سفرها تجارب زیاد و توشه‌های بسیار از دانش بود.

سال‌های سفر و گشت و بازگشت

خواجو مدتی در بغداد اقامت داشت و در سال ۷۳۶ به ایران بازگشت، اما ممدوحش ابوسعید بهادرخان کشته شده بود و غیاث‌الدین محمد هم مدتی، پس از ورود خواجو به‌دست مخالفانش به قتل رسید. و خواجو سلطانیه بی‌سلطان را لایق اقامت ندید:

از آن خواجو ازین منزل سفر کرد

که سلطانیه بی‌سلطان نخواهد

سپس به اصفهان و از آنجا به کرمان و فارس سفر کرد و در پناه خاندان اینجو، علی‌الخصوص در سایه لطف و عنایت شاه شیخ ابواسحق زندگی کرد، هرچند که روابطش با امیر مبارزالدین رقیب او نیز خوب بود.

حافظ و خواجوی کرمانی

حافظ مشهورترین هم‌عصر خواجو است، و چون به سال و تجربه شاعری خواجو بر او مقدم بود، در مدتی که مقیم شیراز بود مانند دوستی که سِمَت رهبر و استاد هم داشته باشد بر اندیشه حافظ تأثیر گذاشت؛ و به‌همین دلیل در دیوان حافظ بیت‌های زیادی به تقلید یا به استقبال از غزل‌های خواجو می‌بینیم، در بسیاری موارد هم در معنی و لفظ از او اقتباس کرده است. البته که حافظ ابیات و مصراع‌های زیادی هم از سعدی به کار برده، چنانچه در بیتی منسوب به حافظ به هر دو اشاره شده:

استاد سخن سعدی ست پیش همه کس اما

دارد سخن حافظ طرز سخن خواجو

شیوه سخن سرایی

مضامین عرفانی در غزلیات او بسیار زیاد است، و همچنین مبارزه با زهد و ریا و بی‌اعتباری دنیا و مافیها نیز در شعر او پرتکرار است؛ ضمن اینکه با زبان طنز و هزل به انتقادات اجتماعی از شرایط ادیان و ریاکاران در آن روزگار پرداخته است. او به سبک سنایی غزل‌سرایی می‌کرده و در مثنوی، فردوسی را الگوی خود داشته؛ در ریاضیات طب و نجوم هم صاحب نظر بوده است.

در دیوان اشعار او به سبک باقی شعرای آن عصر در منقبت و مدح پیامبر و خلفا اشعاری هست، اما او در دو شعر به صورت جداگانه امیرالمؤمنین علی علیه السلام و در شعری دیگر چهارده معصوم را مدح کرده و به آنها متوسل شده است که به اختصار به آنها می‌پردازیم. نخست ابیاتی از قصیده منقبت حضرت علی (ع):

وجه برات شام بر اختر نوشته اند

و اموال زنگ بر شه خاور نوشته اند

مستوفیان خسرو کشور گشای هند

بر باختر مواجب لشکر نوشته اند

در باب ظلمت آنچه خضِر نقل کرده است

بر گرد بارگاه سکندر نوشته اند

دیوانیان عالم علوی به مُشک ناب

واللیل بر حواشی دفتر نوشته اند

کتابیان رقعه نویسِ سوادِ شام

والنَّجم برِ صحایف اختر نوشته اند

دانی که چیست اینکه خطیبان آسمان

برطرف هفت پایه‌ی منبر نوشته اند؟

یک نکته از مکارم اخلاق مرتضیست

کانرا برین کتابه به عنبر نوشته اند

در معنیِ فضیلتِ داماد مصطفی

پیران هفت زاویه، محضر نوشته اند

منظومه‌ی محبت زهرا و آل او

بر خاطر کواکبِ ازهر نوشته اند

دوشیزگان پرده نشین حریم قدس

نام بتول، بر سر معجر نوشته اند

انجم، کلام مرتضوی را ز راه یُمن

برگرد این رواقِ مدوّر نوشته اند

بر هفت هیکلِ فلکی هر دعا که هست

آن از زبان صاحب قنبر نوشته اند

رمزی که در مطاوی طومار کبریاست

بر نام اهل بیت پیمبر نوشته اند

از دست و پنجه اسدالله کنایتی‌ست

حرفی که بر جبینِ غضنفر نوشته اند

نامش نگر که قلعه نشینان موسوی

مهر گشاد بر در خیبر نوشته اند

نعتش نظاره کن که رهابین عیسوی

بهر شرف بر افسر قیصر نوشته اند

القاب عالیش ز پی اکتساب قدر

بر سقف چار صفّه ی شش در نوشته اند

ابیاتِ شوقِ آنکه نبی را برادرست

اجرام بر روانِ چو آذر نوشته اند

لشکرکشان عالمِ جان، نام دُلدُلش

بر کوهه های زین تکاور نوشته اند

صنعت گران چرخ، به زر وصفِ ذوالفقار

بر تیغ خور نوشته و در خور نوشته اند

ذکر غبارِ درگه آن میر هاشمی

شاهان سرفراز بر افسر نوشته اند

در گوش ما مدایح شبّیر خوانده اند

بر جان ما مناقب شبّر نوشته اند

اشعار من که مادح اولاد حیدرم

هم بحر مشق کرده و هم بر نوشته اند

شادم بدین که بر صفحات عقیدتم

شرح خلوص آن شه صفدر نوشته اند

خواجو کمال نامه‌ی مستان حیدری

بر جان عارفان قلندر نوشته اند...

در قصیده هفتاد بیتی از بخش بدایع الجمال دیوان اشعار خواجو این ابیات در منقبت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام آمده است:

سالکِ دل یافته نکهتِ روح القدس

چون نبیِ یثربی، بوی اویس قرن

انوری خاوری، از سر صدق و صفا

ورد زبان ساخته مَحمِدَتِ بوالحسن

قاضی دین رسول، خازن گنج بتول

قامع کیش هبل، ماحی نقش وثن

خون شفق در کنار، چرخ به سوگ حسین

دود غشق در جگر، دهر به داغ حسن

چون برسیدی بحال دم مزن از قیل و قال

چون بگذشتی ز قال بیش مگو ما و من

تا نکنی ورد خویش، ذکر شه اولیا

از ورق خاطرت محو نگردد مِحَن

شیردلِ لافتی، شیر خدا مرتضی

حیدر خیبر گشا صفدر عنتر فکن

ناصب رایات علم، شارح آیات حق

واسطه‌ی کاف و نون، کاشف سرّ و علن

شاه ولایت پناه، میر ملایک سپاه

کهف مکین و مکان، زین زمین و زمان

مرغ سلونی صفیر، بحر خلیلی گهر

تازی دُلدُل سوار، مکّی قدسی سنن

ازهر زهرا حرم، گوهر دریا کرم

روح مسیحا شیَم، خضر سکندر فطن

مکتب دین را ادیب، راه خدا را دلیل

فلک ملل را خطیب، شاه رسل را ختن

گفته ز تعظیم شأن، مَحمِدَتش مصطفی

خوانده ز فرط جلال، منقبتش ذو المنن

نعل سم دلدلش تاج سر فرقدین

خاک ره قنبرش سرمه چشم پرن

سبحه طرازان قدس، در حرمش معتکف

قلعه گشایان چرخ، بر علمش مفتتن

دست مده جز بدو، تا نشوی پایمال

فتنه مشو جز بر او، تا بره‌ی از فتن

جان ثنا خوان من، تا ابد از مدحتش

باز نیاید چو مرغ، از گل و برگ سمن

در ره مهرش فلک، مشوره با من کند

زانک بود مستشار، نزد خرد مؤتمن

چون ببرم از جهان، حسرت آل رسول

روز جزا در برم، سوخته بینی کفن

ترکیب بند خواجو در منقبت حضرت رسول و ائمه اطهار نیز بسیار مفصل و خواندنی است:

به نوک خامه‌ی صورت گشای کن فیکون

که بست در شکن کاف تاب طره نون

حروف مصحف مجدش منزه از کم و کیف

سطور لوح جلالش مقدس از چه و چون

چو صفر هیچ بود در ازای قدرت او

هر آنچه در قلم آید ز لوح بوقلمون

به حکم اوست که ضحّاک صبح کشور گیر

دهد به مهر دُرفشان درفش افریدون

بنات غیب ز بهر نظاره‌ی صنعش

سر از دریچه‌ی ابداع می‌کنند برون

فلک به چرخ درآید چو نام او شنود

ملک سجود کند چون کلام او شنود

به ماه روی شب افروز الذی اَسری

که یافت مشتری از مهر او عُلُّو بها

گشوده دیده ی ما زاغ در جهانِ اَبیت

فکنده تختِ دنی در مکان او اَدنی

کشیده رختِ لعُمرک به خیمه‌ی لَولاک

چشیده نُزل فاَوحی ز خوانِ ما اوحی

به عکس روی چو مه، صبح طیبه و یثرب

به چین زلف سیه، شام مکّه و بطحا

نداده بی نظرش اختران به کعبه شرف

ندیده بی قدمش رهروان ز مَروه صفا

ز نور معجز او اقتباس کرده کلیم

ز خوان دعوت او چاشت خورده ابراهیم

بدان امیر که شد شاه چرخ چاکر او

نمونه ای‌ست مه نو ز نعل استر او

ز تختگاه سَلوُنی از آن علم بفراخت

که بود مملکت لَو کشف مسخّر او

به حکم قاطع کشور گشای مصطفوی

نبی مدینه‌ی علم آمد و علی در او

هلال شامی اَبرَش سوار قلعه نشین

شده ست حلقه به گوش غلام قنبر او

چو کعبه مولد او گشت از آن سبب شب و روز

کنند خلق جهان سجده در برابر او

گدای درگه او شو که شاه مردان اوست

پلنگ بیشه‌ی اسلام و شیر یزدان اوست

در ادامه در هر بند از حضرت زهرا سلام الله علیها تا امام حسن عسکری علیه السلام را نام برده و سپس به ذکر حضرت حجت بن الحسن می‌پردازد:

به مقدم خلف منتظر امام همام

مسیح خضر قدوم و خلیل کعبه مقام

شُعَیب مدین تحقیق، حجت القائم

عزیز مصر هدی، مهدی سپهر غلام

خطیب خطه افلاک، منهی ملکوت

ادیب مکتب اقطاب، محیی اسلام

شه ممالک صاحب الزمان که زمان

به دست رایض طوعش سپرده است زمام

به انتظار وصول طلیعتش خورشید

زند درفش دُرفشنده صبحدم بر بام

نه در ولایت او در خورست رایت ریب

نه با امامت او لایق ست آیت عیب

که شمع جان من از نور حق منور باد

دماغ من ز نسیم خرد معطر باد

مرا که مالک ملک ملوک معرفتم

جهان معرفت و ملک دین مسخّر باد

دلم که مهر زند آل زر بر احکامش

فدای حکم جهانگیر آل حیدر باد

ضمیر روشن خواجو که شمع انجمن است

چراغ خلوتیان رواق شش درباد

روان او که شد از آب زندگی سیراب

رهین منت ساقیِّ حوضِ کوثر باد

در آن نفس که بود مرغ روح در پرواز

مباد جز به رخ اهل بیت چشمش باز

در رباعی دیگری نیز به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، امیرالمؤمنین علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها اشاره می‌کند:

آن شاه که شهر علم را آمد در

پشت سپه و ابنِ عَمِ پیغمبر

شاه شهدا، میر نجف، جفت بتول

داماد رسول و شیر یزدان، حیدر

دیگر آثار خواجو عبارت اند از خمسه خواجو یا پنج مثنوی همای و همایون، گل و نوروز، روضة الانوار، کمال‌نامه و گوهرنامه؛ رساله‌ی البادیه؛ رساله‌ی سبع المثانی؛ رساله‌ی مناظره شمس و سحاب.

آرمیده در تنگه الله اکبر

سرانجام در سال ۷۵۲ هجری قمری در شیراز از دنیا رفت و بدنش را در تنگ الله‌اکبر شیراز (نزدیک دروازه قرآن) به خاک سپردند.

کد خبر 6091788 طاهره تهرانی

دیگر خبرها

  • طلوع خورشید اسلام، روح نشاط و امید در کالبد زن دمید
  • اسلام بزرگترین حامی حقوق زن است
  • دین اسلام بزرگترین حامی حقوق زن است
  • شباهتهای جنگ غزه و ائتلاف کفار و مشرکین مکه و یهود مدینه در جنگ احزاب
  • شناسایی سپاه به عنوان سازمان تروریستی به سود ما نیست | وقتی می پرسم آیا اقدام بیشتر علیه سپاه ضروری است، پاسخ منفی است
  • گردهمایی بزرگ دختران دانشجو در قم برگزار می شود
  • پاسخ آیت‌الله فیاضی به سؤالی پیرامون رفع اضطراب
  • کمال نامه ی مستان حیدری / امیرالمؤمنین در شعر خواجوی کرمانی
  • آیت‌الله رمضانی: دشمنان می‌خواهند شریعت اسلام را تعطیل کنند
  • «با شما سربلندیم» شعار دهه کرامت