رای الیوم: عربستان منطقه حفاظت شده آمریکاست
تاریخ انتشار: ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۸۲۳۳۸۰
روزنامه الرای الیوم نوشت سکوت رژیم آل سعود در برابر تحقیر و تمسخرهای ترامپ به این دلیل است که حیات این رژیم در گروه حمایتهای آمریکاست و از خود هیچ استقلال و ارادهای ندارد.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری فارس، «عبدالستار قاسم» نویسنده و استاد دانشگاه فلسطینی یادداشتی را برای روزنامه فرامنطقهای رای الیوم منتشر کرد با این عنوان که «عربستان یک کشور یا یک منطقه تحت حفاظت آمریکاست» و در آن رژیم آل سعود را به دلیل سرسپردگی به آمریکا به باد انتقاد گرفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ابتدای این یادداشت به سخنان تازه رئیس جمهور آمریکا اشاره شده که عربستان سعودی را تهدید کرد که در صورت عدم تلاش برای اصلاح بازار نفت و قیمت نفت در صحنه بینالمللی، نیروهای آمریکایی را از قلمرو عربستان خارج میکند.
نویسنده آورده است: «رسانهها پس از اظهارات ترامپ گفتند که با این کار حمایت از نظام سیاسی عربستان سعودی برداشته میشود تا مجازات دستکاری عربستان در قیمت نفت باشد که منجر به خسارات زیادی برای سرمایه گذاران آمریکایی در بخش نفت شده است».
در ادامه یادداشت آمده است: « این برای نخستین بار نبوده که رئیس جمهور آمریکا در مورد امنیت رژیم سعودی و تلاشهای آمریکا برای حمایت از نفت و به طور کلی رژیم سعودی صحبت کرده است. ترامپ چندین بار از این حمایت آمریکاییها از عربستان سعودی یاد کرده بود و یکی از سناتورهای آمریکایی نیز صحبت کرده و گفته بود بدون حمایت آمریکا رهبران دولت عربستان سعودی تا حالا دیگر فارسی صحبت می کردند و در این خصوص وی به آنچه حمله ایران به عربستان سعودی خوانده بود اشاره داشت».
نویسنده تاکید کرد:« با وجود تکرار مکرر این ایده و دیدگاه از سوی آمریکاییها ما هیچ اظهارنظری در مورد این موضوع از سوی رهبران رژیم سعودی نشنیدیم و نشنیده ایم که هیچ یک از آنها عصبانی شوند یا توضیحی دهند یا پاسخ دهند یا رد کنند، بلکه همه آنها سکوت کردند و تاکنون ساکت هستند و سکوت حداقل به معنای پذیرش و تأیید آنچه گفته شده، است... سکوت بیان قدرتمندی از تحقیر و عدم تمایل به حفظ هر نوع عزت بود».
در ادامه یادداشت آمده است:« ترامپ توضیح نداد که دشمنانی که در کمین عربستان هستند که هستند و منظورش از عربستان نهاد سیاسی حاضر در جزیره العرب یا نظام سعودی حاکم بر این نهاد است اما بالاخره در سطح جهان مردم می فهمند که منظور ترامپ ایران است».
نویسنده در ادامه با طرح دو سال سوال که آیا ایران واقعا علاقه مند به اشغال سرزمینهای عربی در جزیره العرب و تسلط بر آنجاست و یا چه مدرکی درمورد چنین مقاصدی وجود دارد گفت شاید برای ایران سرنگونی رژیم سعودی موضوعی قابل توجه باشد به ویژه که این رژیم همیشه علیه ایران دست به اقدامات تحریک آمیز میزند، اما ما ندیدم که ایران در حال بسیج نیرو برای حمله به شبه جزیره عربستان و خلاص شدن از شر رژیم سعودی با توسل به زور باشد.
نویسنده با بیان اینکه ایران در حال تحکیم قدرت نظامی خویش است، تصریح کرد: «این حق ایران است و هیچ کس نمیتواند این کشور را بر سر سیستم دفاعی خود به چالش بکشد همان گونه که با هیچ کدام از کشوری دنیا چنین کاری حایز نیست؛ اما صنایع نظامی ایران و توسعه فناوری هستهای ایران به معنای حمله به عربستان یا هر نهاد سیاسی دیگری در شبه جزیره عربستان نیست».
او با اشاره به نبود هیچ تحرک نظامی از سوی هیچ طرف دیگری در منطقه علیه نهاد سعودی گفت:« رژیم سعودی مخالفان زیادی در منطقه دارد، اما هیچ ارتشی وجود ندارد که حرکتی کند یا قصد حرکت به سمت ریاض را داشته باشد».
عبدالستار قاسم می نویسند:« مسئله اینجاست که در مورد احتمال توصیف نهاد سعودی به عنوان یک دولت شک و تردید وجود دارد. نهادی که به سخنان کسانی که آن را دست کم می گیرند، واکنشی نشان نمیدهد و حتی با یک کلمه آن را دنبال نمی کند و این به این معنی است که سخنان رئیس جمهور آمریکا دقیق است و هیچ عربی در هیچ کجای دنیا نیست که سخنان آمریکا را درک نکند».
نویسنده با بیان اینکه عربها به اجماع سخنان رئیس جمهور آمریکا درباره عربستان را تایید میکنند،افزود: «با آنچه گفته شد این نتیجه حاصل میشود که عربستان سعودی چیزی جز یک منطقه حفاظت شده آمریکایی نیست که از دستورات آمریکاییها پیروی میکند و چه بسا این امر ممکن است رژیم آل سعود را از مسئولیت خود در قبال جنایات علیه مخالفان و اعدامها خلاص کند زیرا محافظ عربستان آمریکاییها هستند و آنها مسئول نقض حقوق بشر هستند که در عربستان سعودی اتفاق میافتد».
به عقیده نویسنده اگر آمریکاییها قادر به محافظت از رژیم سعودی و دفع حملات علیه آن باشند مطمئناً این حفاظت میتواند رژیم را از پیامدهای ارتکاب جرمی مانند جنایت خاشقجی باز دارد و اگر این محافظ آمریکایی سر خود را به نشانه تایید تکان میداد، عربستان کارهایی که را امروز مرتکب میشود، مرتکب نمیشد.
قاسم با تاکید بر اینکه در اینجا قصدی برای تبرئه کردن رژیم آل سعود وجود ندارد،گفت: «ترامپ همواره اعراب و به طور خاص حاکمان خلیج فارس را مسخره کرده است. او در ما عربها عقب ماندگی میبیند و تواناییهای ما، مردم ما و حقوق آنها را تحقیر میکند».
در پایان این یادداشت آمده است: «آیا هیچ یک از حاکمان عرب کاملاً از قدر و منزلت خود نزد ترامپ آگاه است؟ در تاریخ چیزی که محافظت شده تلقی میشود، کشور نیست زیرا اراده از آن سلب شده و استقلالی ندارد. حاکمیت و استقلال متعلق به محافظ است و هیچ ارادهای وجود ندارد که از اراده آن فراتر رود».
انتهای پیام/م
منبع: فارس
کلیدواژه: عربستان آمریکا سعودی ترامپ رئیس جمهور آمریکا عربستان سعودی رژیم آل سعود آمریکایی ها رژیم سعودی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۸۲۳۳۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حکایت آمریکایی که دیگر «آمریکا» نیست
تاریخ پر است از سرگذشت ابرقدرتهایی که دیگر قدرتی برایشان باقی نمانده و سرزمینهایی که از شوکت و ثروتشان تلی از خاک به یادگار مانده است و این حکایتی است که به نظر میرسد این روزها نیز در حال تکرار شدن است.
فروپاشی ابرقدرتی آمریکا سخت است؟
پیش از جنگ سرد آمریکا و شوروی به عنوان رهبران دو بلوک غرب و شرق قدرت و یا همان هژمونی جهان را در دست داشتند؛ با شروع جنگ سرد، اما یکی از این قدرتها از بین رفت و جهان به عنوان جهانی تک قطبی به راه خود ادامه داد.
نشریه «فارن افرز» سال ۹۹ در زمان هیاهوی برجام نوشت تمامی عواملی که روزی باعث قدرت جهانی آمریکا شده بودند، امروز در حال دگرگونی است و به سویی میرود که به هژمونی آمریکا پایان دهد. فروپاشی ابرقدرتی آمریکا سخت است، اما با تحولات جهانی استحکام گذشته خود را از دست داده است.
سال ۲۰۲۲ هم راشا تودی گزارش داد: سال ۲۰۲۲ رو به پایان است. این سال، سالی بود که پیامدهای مهمی برای آینده ژئوپلیتیک جهانی داشت و در کتابهای تاریخ از آن یاد خواهد شد. به طور خاص، این سال نشانگر پایان سه دهه تک قطبی آمریکا بود که با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ آغاز و سبب ایجاد جهان چند قطبی جدید متشکل از قدرتهای بزرگ رقیب متعدد شد. ۱۲ ماه گذشته اگرچه مدتها قبل در حال شکل گیری بود، اما تثبیت نهایی دوره ژئوپلیتیکی جدید را رقم زد. عملیات نظامی روسیه در اوکراین نقطه عطف تعیین کننده بود، که نمایانگر گسست نهایی از جهانی بود که با سقوط اتحاد جماهیر شوروی ایجاد شد. کاتالیزور اصلی این تغییر، خود آمریکا بود، که دیگر از جهانی شدن که زمانی از آن حمایت میکرد، خوشش نمیآمد. کاهش هژمونی آمریکا از طریق احیای مجدد دولتهای رقیب که به میل آمریکا اصلاحات انجام نمیدهند (روسیه و چین) انجام شده است.
حمید صالحی کارشناس مسائل منطقه در این زمینه معتقد است: شکی نیست که قدرت و نفوذ آمریکا در طی این چند سال اخیر رو به افول است به این معنی که هیمنه و هژمونی آمریکا در دستگاهها و نهادهای بین المللی کمتر شده است. کاهش قدرت آمریکا در نهادهای بین المللی دلایل متعددی دارد که بخشی از آن قدرت گرفتن چین و همچنین روسیه است و بخش دیگر مربوط به تحولاتی است که در منطقه رخ میدهد و نیز اتفاقات درون ایالات متحده از جمله عواملی است که بر کاهش قدرت آمریکا تاثیر گذاشته است. براساس قرارداد بین المللی ۱۹۲۵ ژنو که استفاده، تولید و انباشت سلاح شیمیایی ممنوع است، اما آمریکاییها در لائوس و... استفاده کردند، این مساله نشان میدهد آمریکاییها هر چه به نفعشان باشد حمایت و ضمانت کرده و آن را دنبال میکنند.
صالحی خاطرنشان کرد: آمریکاییها در دو سه موضوع دارای قدرت هستند از جمله دلار، اما در شرایط کنونی و تحولات اخیر این قدرت آنان رو به افول است. تحولات منطقهای و جهانی هم در این مساله تاثیر گذار است؛ بنابراین عوامل مختلفی دست به دست هم داده تا شاهد روند کاهش قدرت آمریکا باشیم که نتایج مثبتی در به نتیجه رسیدن معاهدات بین المللی و رأی دادگاه لاهه دارد، البته یکسری تحولات بین المللی مانند جنگ روسیه و اوکراین هم در این موضوع موثر هستند.
مقاومتی که باعث شکست آمریکا شد
اما یکی از عواملی که بسیاری معتقدند روند سقوط این هژمون سابق را تسریع کرده محور مقاومت است.
حسین کنعانی مقدم کارشناس سیاست خارجی در این باره گفته است: آمریکا در ماجرای طوفان الاقصی به طور تمام قد درکنار رژیم صهیونیستی قرار رفت و این جمله معروف بایدن که ما درحمایت از رژیم صهیونیستی ایستاده ایم عملا شراکت در جنایات نسل کشی، کودک کشی و اقدامات دد منشانه رژیم صهیوینستی در برابر ملت فلسطین و علیه صلح و امنیت جهانی شد. تصور آمریکا هم این بود که رژیم صهیونیستی در میدان با نبرد میتواند بر مردم فلسطین غلبه کند. همچنین با توج به اینکه خود رژیم صهیونیستی مولود نامشروع پیوند آمریکا و انگلیس بود خیلی تلاش داشتند تا این طفل نامشروع را حفظ کنند، اما در طوفان الاقصی اراده ملت فلسطین پیروز شد و عملا آمریکا نتوانست در میدان و صحنه بین المللی و حتی در موضوع رسانهای اقدامی را در جهت بقای صهیونیستها انجام دهد تا حدی که خودش هم اکنون در گیر یک جبش اجتماعی و دانشجویی است که در حال جهانی شدن است.
مقاومت معادلات قدرت را در دنیا برهم زده است
وی ادامه داد: باتوجه به گذشته جنبش دانشجویی در آمریکا در سال ۱۹۶۰ که در مقابله با بحث مداخلات آمریکا در ویتنام بود و باعث شد که آمریکا عقب نشینی کند و تسلیم اراده دانشجویان شود میتوان الان هم گفت که آمریکا در درون خود هم دچار شکست شده است. زیرا الان به جای اینکه یک آمریکایی بگوید که من در کنار اسرائیل ایستاده ام شاهد این است که حتی مردم و نخبگان خود را هم از دست داده است؛ بنابراین شکست خورده قطعی میدان و دیپلماسی رژیم صهیونیستی است با توجه به اینکه الان هم در صحنه بین المللی شاهد قطعنامه ۲۷۲۸ برعلیه رژیم صهیونیستی بودیم تا حدی که خود آمریکا هم رای ممتنع داد و نتوانست این قطعنامه را وتو کند. در حال حاضر هم بسیاری از کشورها در پی این هستند که روابط سیاسی و دیپلماتیک و اقتصادی خود را با صهیونیستها قطع کنند و در هیچ یک از حنههایی که برایشان متصور بود پیروز نشدند و محور مقاومت از همیشه پیروزتر است و در معادلات بین المللی و منطقهای هم بعد از عملیات وعده صادق حرف اول را در مناسبات میزند.
این کارشناس معتقد است: همه میدانند که مقاومت معادلات قدرت را در دنیا برهم زده است و الان میتوان گفت که یکی از محورهای شکل گرفته در جهان چند قطبی محور مقاومت و از جمله جمهوری اسلامی است که این محور را حمایت میکند. ایران در بریکس و شانگهای و در معاملات منطقهای در مناسبات قفقاز و سایر کشورها اثر موثری داشته است چه از نظر سیاسی چه امنیتی و چه اقتادی بنابراین قطب سوم جهان در حال شکل گیری با بازیگران مطرح است.
باشگاه خبرنگاران جوان سیاسی سیاست خارجی