Web Analytics Made Easy - Statcounter

عضو مجمع زنان اصلاح‌طلب گفت: باید به این نکته توجه کرد که در جامعه اسلامی که ادعای حکومت دینی داریم و مدعی هستیم سیاست ما عین دیانت ماست در کسب قدرت چقدر اخلاق را مدنظر داریم؟!

«هانیه گرائیلی»، عضو مجمع زنان اصلاح‌طلب و کارشناس مسائل سیاسی، در واکنش به اختلافات درونی جریان‌های سیاسی که بعضا به قدرت دست یافتند و برخی در راه رسیدن به آن ناکام ماندند، به خبرنگار سیاسی خبرگزاری برنا گفت: سیاست، هنر استفاده از قدرت است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

طبیعی است که جریان‌های سیاسی برای اعمال سیاست‌های مدنظر خود بخواهند در جایگاه قدرت قرار بگیرند و به نوعی کسب قدرت کنند که از آن طریق بتوانند، اصول مد نظر را در کشور وضع کنند.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب افزود: به همین جهت نمی‌شود خرده گرفت چرا جریان‌های سیاسی در مسیر کسب قدرت هستند. باید به این نکته توجه کرد که در جامعه اسلامی که ادعای حکومت دینی داریم و مدعی هستیم، سیاست ما عین دیانت ماست در کسب قدرت چقدر اخلاق را مدنظر داریم؟!

گرائیلی کشمکش‌هایی که صرف به قدرت رسیدن بدون ملحوظ نمودن منافع و آرامش مردم است را غیرمنصفانه دانست و تصریح کرد: باید از سیاست ماکیاولی که در دنیا به هر حال مرسوم است، عدول کنیم. اما متأسفانه در کشور شاهد این قضیه هستیم افرادی که مدعی هستند در حکومت دینی باید اقتضائاتش به نحو احسن انجام شود و براساس اعتقادات دینی که داریم، باید خط‌مشی را سیاست‌گذاری کنیم، سر کوچک‌ترین مسئله بدون در نظر گرفتن منافع ملی جدل می‌کنند و بعضا به سطح جامعه نیز می‌کشانند.

این مدرس دانشگاه ادامه داد: آنچه می‌توانم بگویم این است که افراد در یک جریان سیاسی می‌توانند نظر خودشان را داشته باشند. هر چند ادب تشکیلاتی حکم می‌کند که در آخر به نظر اکثریت احترام بگذارند. من معتقدم تضارب آرا باعث رشد و تعالی یک جریان سیاسی می‌شود. بهرحال جوهر و خمیرمایه اصلی یک جریان سیاسی اندیشه است بنابراین اگر اختلاف نظر یا دیدگاهی در جریانی به چشم می‌خورد، نباید به حساب این بگذاریم که جریان تضعیف شده است، اتفاقا اگر تضارب آرا به درستی اتفاق بیافتد، باعث تقویت یک جریان می‌شود. بنابراین اعتقاد ندارم با استعفای یک فرد یا ابراز نظر افراد مختلف در حوزه‌های متفاوت دچار تزلزل شدیم. اما آنجایی می‌توانم بگویم که ضعف ما جدی است که ما سرمایه اجتماعی‌مان را از دست داده داشته باشیم.

گرائیلی ضمن اشاره به نقش شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان در انتخابات گذشته، خاطرنشان کرد: این انتخابات نشان داد حتی اگر شورای عالی سیاست گذاری به جمع بندی لیست دیگری می‌رسید حتی اگر داوطلبین جریان اصلاح‌طلب تائید صلاحیت می‌شدند، معتقدم باز همان لیست رأی نمی‌آورد چراکه اقبال جامعه به جریان‌های سیاسی کم شده و از دعواهای سیاسی خسته شده است. این نکته به قدری مشهود است که شما در یک گفتگوی کوتاه با افراد عادی در جامعه می‌توانید ارزیابی کنید و متوجه ‌شوید عموم مردم اقبالی به جریان های سیاسی ندارند. 

این عضو مجمع زنان اصلاح‌طلب با تاکید بر اینکه «مردم از جریانات سیاسی گذشته‌اند» اظهار کرد: زمانی جریان اصلاح طلب می‌تواند یک جریان موفق باشد که در جذب سرمایه‌های اجتماعی دوباره تلاش کند. اینکه به هر قیمتی فقط در مناصب دولتی بمانیم و نتوانیم، درست به مردم خدمت کنیم قطعا که نمی‌توان نظر مردم را جلب کرد. 

گرائیلی در خصوص اختلافات درونی اصولگرایان پس از کسب قدرت اظهار کرد: مسئله این افراد کسب قدرت بیشتر است. طبیعی است که کسب قدرت بیشتر اختلافات را بارزتر می‌کند اما اینکه بگوئیم چون چنین شعاری دادند، حالا نباید سر ریاست قوه دعوا کنند، خارج از انتظار است ضمن اینکه قبل از این هم اینها اختلافات زیادی داشتند و به نوعی می‌شود گفت به اجبار به ائتلاف رسیدند.

این کارشناس مسائل سیاسی در پایان یادآور شد: بنابراین بدیهی بود که اینها بعد از رأی آوری همچنان اختلافات را داشته باشند کما اینکه بعد از دست‌یابی به قدرت، بعضا اختلافات ریشه‌دارتر و عمیق‌تر شود علی‌ای‌حال  همه کنشگران سیاسی خیر و منافع مردم را در نظر بگیرند که رضایت مردم رضایت خداوند متعال را حتما در پی خواهد داشت.

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: مجلس یازدهم جریان های سیاسی حکومت دینی اصلاح طلب یک جریان کسب قدرت

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۸۲۹۵۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چرا ایران هسته ای برای منطقه و جهان امنیت‌زا است؟

علیرضا سلطانی؛ اعتماد

در روزهای اخیر به دنبال تشدید چالش‌های سیاسی و امنیتی میان ایران و اسراییل (حمله اسراییل به كنسولگری ایران در سوریه و متعاقب آن حمله موشكی و پهپادی ایران به اسراییل)، بار دیگر زمزمه‌ها پیرامون دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای (زمان یا ضرورت آن) در محافل سیاسی و رسانه‌ای داخلی و خارجی افزایش یافته است.

تامل در اظهارنظرها و دیدگاه‌های مطرح شده نشان می‌دهد كه مخالفت‌ها و مقاومت‌ها در برابر ضرورت دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای به نسبت گذشته در داخل و خارج ایران كمتر و كمرنگ‌تر شده است.

بسیاری از افرادی كه تا پیش از این به لحاظ مسائل امنیتی و نظامی، دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای را برای صلح و امنیت منطقه‌ای و جهانی خطرناك تلقی می‌كردند با اولین درگیری مستقیم ایران و اسراییل بر مبنای سلاح‌های متعارف (موشك و پهپاد) و تسهیل شرایط برای مواجهه بزرگ‌تر و مخرب‌تر برای منطقه، به این درك و صرافت افتاده‌اند كه یكی از مهم‌ترین عوامل جلوگیری از درگیر شدن ایران و اسراییل، ایجاد توازن قدرت میان این دو كشور در سطح منطقه‌ای است.

این توازن با توجه به بهره‌مندی یكی از طرفین یعنی اسراییل به سلاح هسته‌ای، تنها بر محور سلاح هسته‌ای شكل می‌گیرد و از این منظر ضروری است ایران مانند اسراییل هر چه سریع‌تر و فوری‌تر به سلاح هسته‌ای دست یابد تا منطقه شاهد ثبات و امنیت پایدار باشد.

این دیدگاه شاید از منظر نظریه توازن قدرت و نظریه‌های امنیتی نسل سوم و چهارم، چندان بیراه نباشد. به هر حال با توجه به شكسته شدن تابوی درگیری نظامی ایران و اسراییل در پی تحولات و تحركات نظامی اخیر دو طرف نسبت به یكدیگر، امكان درگیری نظامی گسترده با گستره منطقه‌ای و حتی بین‌المللی بسیار افزایش یافته است.

این شرایط خطرناك چه بسا بسیاری از تحلیلگران و حتی سیاستمداران جز طرفداران اسراییل را نسبت به ضرورت دستیابی جمهوری اسلامی ایران به سلاح هسته‌ای مجاب كرده است .  

با لحاظ شرایط اخیر منطقه‌ای می‌توان انتظار داشت روند تحولات سیاسی منطقه‌ای و بین‌المللی در قبال پرونده هسته‌ای ایران دچار تغییرات جدی شود .

غرب به رهبری ایالات متحده امریكا در طول 20 سال گذشته نتوانسته روند توسعه تدریجی توانمندی هسته‌ای ایران را با استفاده از روش‌های غیرنظامی مانند تحریم‌های اقتصادی متوقف سازد. فناوری و توانمندی هسته‌ای ایران با وجود هزینه‌های سنگین اقتصادی و توسعه‌ای آن به مرحله‌ای از ثبات علمی و فنی رسیده است به گونه‌ای كه می‌توان این توانمندی را بومی شده تلقی كرد.

از طرف دیگر با وجود نگرانی شدید غرب نسبت به روند رو به رشد توانمندی هسته‌ای ایران و امكان دستیابی این كشور به سلاح هسته‌ای و در عین حال متعهد شدن نسبت به جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای، در حال حاضر امكان یا توانی برای عمل به این تعهد نداشته و ندارد.

تنها امید و ابزار برای این مهم، فشارهای اقتصادی بوده است كه با وجود ضربات سهمگین این تحریم‌ها بر اقتصاد ایران و معیشت شهروندان و رویارویی نظام سیاسی این كشور با برخی چالش‌ها، نتوانسته بر اراده حاكمیت ایران بر ادامه این راه تاثیری بگذارد.

بنابراین اقدام نظامی به‌رغم اشاره‌های مستقیم و غیرمستقیم امریكا و غرب برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای، به دلیل عدم آمادگی لازم این كشورها از یك سو و احساس خطر نسبت به پیامدهای شدید اقدام نظامی و گسترش آن به سطوح منطقه‌ای و بین‌المللی برای یك دوره میان‌مدت دور از انتظار است.

در این شرایط اگر ایران به آستانه دستیابی به فناوری تولید سلاح هسته‌ای رسیده باشد و این مهم برای امریكا و متحدین غربی آن مسجل باشد، تنها واكنش آنها می‌تواند پذیرش واقعیت موجود و به رسمیت شناختن عضویت ایران در باشگاه دارندگان فناوری و توانمندی تولید سلاح هسته‌ای باشد . شرایطی كه دور از دسترس نیست.

این وضعیت برای كشورهای منطقه جز اسراییل به شكل دیگری قابل تحلیل است .  

ایران هسته‌ای به‌طور عام و ایران دارای سلاح هسته‌ای به‌طور خاص همواره دغدغه و نگرانی بزرگی برای كشورهای منطقه به خصوص كشورهای حوزه خلیج‌فارس بوده و در این راستا كشورهای مزبور به ویژه در دو دهه گذشته تمام تلاش خود را هماهنگ با غرب برای جلوگیری از رشد قدرت هسته‌ای ایران به كار گرفته‌اند، اما نگرانی از درگیری ایران و اسراییل در جنگی متعارف كه ظرفیت منطقه‌ای شدن بسیار بالایی دارد، می‌تواند ذهنیت این كشورها به رهبری عربستان سعودی را به سمت ضرورت ایجاد توازن قدرت منطقه‌ای از نوع هسته‌ای میان ایران و اسراییل تغییر دهد .

از سوی دیگر رهبران قدرت‌طلب در كشورهایی مانند عربستان، تركیه و مصر بالطبع دنبال بهانه‌ای برای مسلح شدن به سلاح هسته‌ای برای تضمین قدرت و بقای خود هستند.

در این میان شاید عربستان و شخص بن سلمان كه پرچم مخالفت با ایران هسته‌ای را سال‌هاست برافراشته و روحیه ماجراجویی بالایی برای ورود به عرصه‌های جدید قدرت دارد، با بهره‌گیری از بهانه ایران دارای سلاح هسته‌ای و با استفاده از دلارهای نفتی و حمایت‌های غرب و امریكا، گام در مسیر هسته‌ای شدن و دراختیار داشتن سلاح هسته‌ای گذاشته و با هزینه‌ای پایین و زمانی كوتاه به نسبت ایران، به این مهم دست خواهد یافت .

مساله‌ای كه بارها رهبران عربستان سعودی در سال‌های اخیر به آن اشاره كرده و چه بسا برای تحقق آن به لحاظ مشاهده پیشرفت هسته‌ای ایران، گام‌های عملی به صورت مخفیانه برداشته‌اند. بنابراین می‌توان گفت به لحاظ منطقه‌ای هم تابوی دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای به نسبت گذشته تا حدود زیادی شكسته شده و این كشورها علاوه بر آمادگی برای پذیرش این واقعیت در آینده نزدیك و پی بردن به دستاوردهای سیاسی و امنیتی منطقه‌ای آن (توازن قدرت منطقه‌ای) درصدد كنار آمدن با آن و مهم‌تر بهره‌گیری هوشمندانه از آن در جهت منافع سیاسی و نظامی خود برخواهند آمد .

 این دیدگاه كه خاورمیانه به دلیل عقب‌ماندگی‌های سیاسی و اجتماعی و همچنین فعال بودن كانون‌های رادیكالیسم و بنیادگرایی از نوع دولتی و فرقه‌ای و بالا بدون شدت تنش‌های ایدئولوژیك درون منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، فاقد ظرفیت‌های فكری، سیاسی و امنیتی برای در اختیار داشتن فناوری‌های مربوطه و خصوصا سلاح هسته‌ای بوده و نباید وارد رقابت هسته‌ای از نوع نظامی شود نیز قابل مناقشه است.

بر اساس این دیدگاه، خاورمیانه هسته‌ای، موجبات ناامنی و نابودی جهانی را فراهم می‌سازد. تجربه تاریخی ثابت كرده از زمان دستیابی قدرت‌های بزرگ به سلاح هسته‌ای، رویارویی نظامی مستقیم میان این كشورها از بین رفته و این كشورها خصوصا امریكا و شوروی در دوران جنگ سرد با استفاده از دیپلماسی سعی در عدم مواجهه نظامی داشتند .

این مهم در مورد جنوب آسیا و دستیابی هند و پاكستان به فناوری تولید سلاح‌های هسته‌ای در دهه 1990 مصداق دارد. از زمان دستیابی این دو كشور به سلاح هسته‌ای، مناقشات دو كشور بسیار محدود شده و جنوب آسیا امنیت بیشتر را تجربه می‌كند.

در اختیار داشتن فناوری سلاح هسته‌ای، منطق، قاعده بازی و سازوكارهای مدیریتی و امنیتی خاص خود را دارد.

از زمان دستیابی بشر به سلاح هسته‌ای، جهان امن‌تر نسبت به گذشته بوده است، چراكه دولت‌ها به این صرافت و عقلانیت رسیده‌اند كه با وجود در اختیار داشتن سلاح هسته‌ای، اما امكان استفاده از آن برای تامین امنیت، نزدیك به صفر است، چراكه سلاح هسته‌ای صرفا برای داشتن و نه برای استفاده است.

این شرایط در مورد خاورمیانه نیز مصداق دارد. سلاح هسته‌ای، تندروترین و رادیكال‌ترین دولت‌ها را نیز رام می‌كند. برخلاف تصور رایج، بهره‌مندی قدرت‌های منطقه‌ای خاورمیانه از سلاح هسته‌ای، امنیت منطقه و جهان را بیشتر تامین می‌كند.

این مهم، زمینه ارتقای سطح امنیت و ثبات در منطقه، افزایش حساسیت‌های امنیتی منطقه‌ای، فروكش كردن سطح چالش‌های سیاسی و ایدئولوژیك بین كشورها، تضعیف كانون‌های اجتماعی و فرقه‌ای بنیادگرایی و رادیكالیسم در سطح منطقه و در مقابل ایجاد زمینه‌های ثبات، امنیت و توسعه خواهد شد. خاورمیانه هسته‌ای، نه تنها تهدیدی برای امنیت جهانی نخواهد بود، بلكه به تقویت امنیت و ثبات منطقه و جهان كمك كرده، عقب‌ماندگی سیاسی، اقتصادی و امنیتی خاورمیانه از روندهای جهانی را جبران كرده و زمینه و گذار آن به دوران جدیدی از ثبات و امنیت را فراهم می‌سازد.

 انتظار برای خاورمیانه هسته‌ای با توانمندی نظامی چندان طولانی نیست و دیری نخواهد پاییدکه جهان به این درك خواهد رسید خاورمیانه هسته‌ای برای امنیت پایدار جهانی ضروری و فوری است و ایران در این زمینه پیشرو خواهد  بود. 

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: طرح مخفی اسرائیل برای ایران و خاورمیانه «اسحاق بریک» ژنرال ارشد ارتش اسرائیل : ما نه تنها حماس را حتی از نظر نظامی نمی‌توانیم نابود کنیم بلکه توانایی خود را در برابر ایران هسته‌ای نیز از دست داده‌ایم (فیلم) بلومبرگ: ایران هسته ای خطر جدی تری از جنگ غزه است

دیگر خبرها

  • چرا ایران هسته ای برای منطقه و جهان امنیت‌زا است؟
  • چرا کشوری مثل مصر سریال «حشاشین» را ساخت؟
  • بیش از ۲۰۰۰ نفر در تظاهرات دانشگاه‌های آمریکا دستگیر شدند
  • چرا کشوری مثل مصر سریال "حشاشین" را ساخت؟
  • شهید مطهری اخلاق مداری در سیاست را به ما آموخت
  • چرا کشوری مثل مصر سریال حشاشین را ساخت؟
  • چرایی پیش‌بینی‌ناپذیری از ایران فردا | برخوردها از سال ۸۸ جامعه را پیچیده‌تر کرده | تنش‌های بزرگ در دل رخدادهای کوچک است!
  • چرایی پیش‌بینی‌ناپذیری ایران فردا / قواعد بازی حکومت و جامعه پیچیده‌تر شده
  • معلمِ متفکر
  • نیروی انسانی زمانی موفق است که رویکرد الهی، دینی و تفکر توحیدی داشته باشد