Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-05-07@23:12:12 GMT

از رؤیای خلبانی تا ایجاد رشته علوم و صنایع غذایی

تاریخ انتشار: ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۸۳۰۲۸۰

از رؤیای خلبانی تا ایجاد رشته علوم و صنایع غذایی

ایسنا/خراسان رضوی از کودکی ورزشکار بوده و رؤیای خلبانی داشته است، اما یکی از بنیان‌گذاران رشته علوم و صنایع غذایی  در دانشگاه فردوسی مشهد می‌شود.

دکتر سیدعلی مرتضوی، متولد سال ۱۳۱۶ است، در شهر ری  به دنیا آمده و دوره ابتدایی خود را در دبستان عظیمیه شهر ری و دوره متوسطه را در دبیرستان علمیه و پهلوی سابق تهران به اتمام رسانده است و پس از آن برای ادامه تحصیل به آلمان سفر کرده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او در گفت‌وگو با ایسنا صحبت‌هایش را  از همان سال‌های ابتدایی تحصیلات خود شروع می‌کند و می‌گوید: معلم سال اول ابتدایی‌ام خانم افشاری بود،  به خوبی به یاد دارم که خانم بسیار سخت‌گیر و پیگیری بودند. او به هیچ عنوان کوتاه نمی‌آمد و حتی بعضی از روزها دانش‌آموزان را حبس می‌کرد تا  تکالیفشان را انجام دهند یا موضوعی را فراگیرند.آن موقع ما از او دلخور می‌شدیم اما الان می‌فهمم که اگر برای آموزش پایه به خوبی برنامه‌ریزی نشود، در سال‌های بعد اثراتش را ملاحظه خواهیم کرد.

وی ادامه می‌دهد: شاگرد اول کلاس نبودم  و بیشتر زمانم را به ورزش اختصاص می‌دادم. همه به هوش بالای من ایمان  داشتند اما درگیر ورزش بودم. بیشتر وقتم را به والیبال، فوتبال و کشتی اختصاص می‌دادم. در آن دوره پهلوان تختی زیاد به ری می‌آمد و تمریناتش را از نزدیک می‌دیدم، ۱۴ سالم بود و به نوعی از روحیه مردانگی و کشتی گرفتنش الهام می‌گرفتم. برای تمرین کشتی باشگاه می‌رفتم و در آموزشگاه‌ها مقام  اول را کسب کردم و مدال‌های زیادی داشتم.

این استاد پیشکسوت دانشگاه تصریح می‌کند: در دوران دبیرستان معلم ادبیاتم، آقای مدرسی را کاملاً به یاد دارم،  معلم بسیار فرهیخته‌ای بود، این فرد، همیشه الگوی من بود و هیچ‌گاه او را فراموش نمی‌کنم. علوم طبیعی را به عنوان رشته تخصصی‌ام انتخاب کردم،  قدرت حفظی بهتری داشتم و در ریاضیات خیلی خوب نبودم، به همین خاطر  به سمت علوم طبیعی رفتم و ادبیات هم درآن زمان، رشته‌های آینده‌نگر کمتری داشت.

وی ادامه می‌دهد: از  کودکی می‌خواستم افسر نیروی هوایی بشوم و این آرزوی من بود. امتحان ورودی بسیار سختی داشت اما در آن قبول شدم، پس از آن تمام مراحل را طی کردم و در آخر که ضمانت پدرم را نیاز داشتم، برای امضا کردن نیامد و موافقت نکرد زیرا کارهای نظامی را دوست نداشت. تمام این مراحل دو ماه به طول انجامید اما همان امضا نکردن باعث شد که به خارج از کشور بروم.

دکتر مرتضوی عنوان می‌کند: پسرعمویم در مونیخ بود، می‌خواستم به آمریکا بروم، اما ابتدا به آلمان رفتم و او کم کم نظر من را برای رفتن عوض کرد و گفت آلمان بمان و همین‌جا درست را ادامه بده. امتحانات اولیه مقدماتی را در آلمان دادم.  در دانشگاه هونهایم شهر اشتوتگارت مهندسی کشاورزی خود را گرفتم.  فوق لیسانسم را در زمینه صنایع لبنی و دوره دکترا را در زمینه میکروبیولوژی غذایی و میکروبیولوژی صنعتی دریافت کردم.

استاد کریستوفرسن الگوی من در زندگی بود

بدون اندکی تامل در خصوص یکی از تاثیرگذارترین استایدش می‌گوید:  استاد کریستوفرسن، که یکی از اساتید من در آلمان بود، الگوی تدریس و زندگی من بود. نظم، کار، تدریس، علاقه‌مندی به کار، پرسنل، خودمحور نبودن، تمام مشخصات یک انسان خوب را در خودش داشت و بسیار برروی مناثرگذار بود. در کارم موفق بودم و هر حرکتی تابع عوامل محیطی است. در آلمان و ایران کار کارده‌ام اما، هیچ وقت آن کاری که در آنجا می‌توان انجام داد را نمی‌توان در ایران انجام داد. در آنجا سیستم کار می‌کند  و فرقی در افراد نیست اما در ایران انسان کار می‌کند. مشکل ما این است که سیستم کار نمی‌کند، اما آدم بایست با محیط بسازد.

دانشجویان و فرزندان ما کاربردی و عملیاتی پرورش داده نمی‌شوند

وی مطرح می‌کند: سیستم‌آموزشی در آلمان هدفمندتر و کاربردی‌تر بود و بسیار بر کارآموزی اهمیت می‌دادند.  با روحیه‌ای که برای کار داشتم تمایل بیشتری برای کاربردی بودن مسائل داشتم که همین امر باعث شد از دانشگاه برای قسمت‌های مختلفی معرفی‌نامه بگیرم و کار کنم. همان تجارب کاری باعث شد تا به ایران که آمدم، بلافاصله در یکی از کارخانه‌جات صنایع‌غذایی به عنوان یکی از پایه‌گذاران آن فعالیت کنم. تبدیل علم به صنعت و تجارت بسیار مهم است. دانشجو از دانشگاه فارغ‌التحصیل بیرون می‌آید، اما اگر یک پیچ‌گوشتی بدهی نمی‌تواند پیچ را سفت کند و می‌ترسد که پای دستگاه بایستد، اما دانشجوی ما از نظر تئوریکی مشکلی ندارد. متأسفانه، دانشجویان و فرزندان ما در ایران کاربردی و عملیاتی پرورش داده نمی‌شوند.

علاقه شدید به مادرم مرا به ایران بازگرداند

دکتر مرتضوی در خصوص علت بازگشت خود به ایران می‌گوید: سال ۱۳۵۰ به ایران بازگشتم. در آلمان شرایط کاری خوبی داشتم، ایران کاری انجام نمی‌شد و با روحیه عملیاتی من سازگار نبود کاری که در آن مؤسسه داشتم برایم رضایت‌بخش بود و همین امر باعث شد در آنجا بمانم و سه سال آخر هم در آن‌جا تدریس کنم. اما علاقه شدیدی که به مادرم داشتم، مرا به ایران کشاند و تنها به عشق مادرم به ایران بازگشتم.

وی ادامه می‌دهد: در ایران به دانشکده علوم، تعذیه و صنایع‌غذایی که الان دانشگاه شهید بهشتی تهران شده است رفتم. استخدام شدم. دانشگاه در آن زمان مستقل بود و پس از انقلاب به شهید بهشتی وابسته شد، در آنجا عضو هیئت علمی دانشگاه و پژوهشگر بودم و در سال 1351، دانشکده داروسازی و تعذیه مشهد، استادی درخواست کرد که رئیس موسسه هم من را معرفی کرد و به دانشکده داروسازی و تعذیه مشهد در خیابان گلستان مشهد آمدم.

این استاد پیشکسوت دانشگاه خاطر نشان می‌کند: هر دوهفته یکبار، آخرهفته‌ها به مشهد می‌آمدم، از مشهد آن زمان بسیار خوشم آمد، در آن زمان عاشق خیابان تلویزیون و میدان فردوسی‌اش که خیابان بسیار باصفایی بود شدم و تنها 600 هزارنفر جمعیت داشت. از شلوغی تهران به مشهد آمده بودم، آرامش مشهد من را دربرگرفت در دانشکده هم با همکارانم ارتباط خوبی داشتم که سال ۵۲ تصمیم گرفتم تا به دانشگاه مشهد بیایم.

این استاد پیشکسوت دانشگاه بیان می‌کند: حدود ۱۵ سال قبل دوباره به آلمان سفر کردم، در آن زمان رشته جدید فرآیندهای غیرحرارتی در فرآوری مواد غذایی آمده بود. زمانیکه به ایران برگشتم، فرهنگ غیرحرارتی را استفاده کردم و برای اولین‌بار این موضوع را مطرح کردم. اگر روحیه کاربردی و عملیاتی در افراد نباشد، همین می‌شود که الان داریم. همیشه به دانشجویانم یادآور می‌شوم هرکدام از شما که دست به آچار هستید. در آینده شغلی برایتان خواهم داشت. در دوره‌های کارآموزی همیشه به دانشجویان تاکید می‌کنم که این‌جا را مسخره نگیرید و فکر نکیند تنها چهارتا دستگاه می‌بینید، این آینده شماست.

وی در خصوص اهمیت زمان می‌گوید و اظهار می‌کند: درمورد سروقت بودن من همیشه همه قسم می‌خورند و می‌دانند، که رأس ساعت در همه جا حضور پیدا خواهم کرد. اگر از هر فردی بپرسید در پشتکار هم من را مثال می‌زنند که هنوز هم با همین سن و سالش از همه سخت‌کوش‌تر است. در آلمان کار می‌کردم و درس می‌خواندم. 6 صبح کار در کارخانه شروع می‌شد. ساعت 5 صبح سرِپا بودم، ۵ و نیم در مترو بودم و رأس ساعت ۶ سر کار بودم. یک روز من متشکل از کار و تحصیل بود.

بنیان‌گذاری رشته علوم و  صنایع‌غذایی در دانشگاه فردوسی

دکتر مرتضوی می‌گوید: رشته صنایع‌غذایی پس از انقلاب پایه‌ریزی شد و سپس در انقلاب فرهنگی داروسازها اعتراض کردند و رشته تغذیه را منحل کردند. در اول انقلاب چیزی سر جای خودش نبود و در سال ۵۸ به دانشگاه فردوسی آمدم و سال ۶۰ نامه‌ای آمد که دوباره رشته تغذیه را راه‌اندازی کن. یکی از پایه‌گذاران این رشته من بودم و به دلیل علاقه زیاد من به این صنعت این کار را پیگیری کردم. در حال حاضر صنایع‌غذای مشهد حرف اول را می‌زند، کتاب‌هایی که دانشگاه مشهد چاپ کرده، تعداد مقالات و کادر مجربی که مشهد بسیار قابل قبول است.

توجه به عواطف انسانی تنها مزیت آموزش عالی ما است

وی تاکید می‌کند: تنها مزیتی که می‌توانم در آموزش عالی خودمان به آن اشاره کنم، توجه به کرامت انسانی و تکاملی است که در این جهت در ارتباط با انسان‌ها انجام می‌گیرد. در آلمان همه چیز ماشین بود  و انسانیت و روحیه انسانی نبود.

این استاد پیشکسوت در خصوص روابط استاد دانشجویی اظهار می‌کند: هیچ  وقت در کشورهای خارجی نمره‌ای که استاد ثبت کرده است را تغییر نمی‌‎دهند، دانشجو دنبال استاد راه نمی‌افتد که نمره بگیرد یا بپرسد چرا این نمره را گرفته است. اصلاً این اتفاق آن‌جا وجود ندارد و فرهنگش نیست. ارزیابی‌ها متفاوت است و اساتید به این امر  توجه دارند که هیچ وقت از آن چیزی که دانشجو بلد نیست آزمون نمی‌گیرند. در اینجا برعکس است، می‌گردیم دنبال سوالی که سخت باشد و بدانیم دانشجو کمتر به آن مسلط است. خصوصاً این روحیه در استادان جوان قوی‌تر است. شاید برخی از اساتید این موضوع را قدرت علمی خودشان تلقی کنند و اگر دانشجویان بیشتری درسشان را نتوانند بگذرانند فرض می‌کنند با سوادتر هستند.

از ظرفیت نیروی انسانی استفاده نمی‌شود

دکتر مرتضوی در خصوص ظرفیت آموزش عالی کشور عنوان می‌کند: ظرفیت آموزش عالی نکته‌ای است که می‌توان از آن استفاده کرد، اما سیستمی در آن وجود ندارد. هرکجای دنیا که بروید در بزرگ‌ترین کشورهای صنعتی دنیا، افراد کم‌کم در سیستم پرورش پیدا می‌کنند. بی‌انگیزه‌ترین دوران را دانشجویان در حال حاضر در ایران سپری می‌کنند، چیزی پس از فارغ‌التحصیلی برایشان نیست. بیست سال پیش صنعت نیرو می‌خواست و نگرانی نداشتیم. اما الان دانشجو آمده  و ما فقط مجبوریم سرمان را پایین بندازیم.

در علوم کاربردی و اجرا ضعیف هستیم

او از رده بالای علوم بنیادی در کشور یاد می‌کند و می‌گوید: اما در ساختار آموزشی، فرهنگی، فکری و خانواده، افراد را کاربردی بار نمی‌آوریم. تا ۵۰ سالگی دستمان جلوی پدر و مادرمان دراز است، خانواده همه کار برای فرزند انجام می‌دهد. در کشورهای اروپایی بچه را از کودکی کاربردی بار می‌آورند. ساختارها هنوز در حد حرف است. منحنی کشورهای آسیای شرقی در علم پایین است اما در کاربرد بالاست، چین برای ما پلوپز یا سنگ قبر می‌سازد. این به این معناست احتیاجات ما ابتدا ارزیابی کرده و سپس برایش بازار در نظر می‌گیرد، که در اینجا عکس این قضیه اتفاق می‌افتد. حتی در برنامه‌ریزی کشاورزی هم برنامه نداریم. باید نیازهای جامعه را درنظر گرفت.

وفور امکانات نیست، اما کسی که اهل کار باشد روی زمین نمی‌ماند

دکتر مرتضوی عنوان می‌کند: اگر کسی در ایران اهل کار و تحقیق و علم باشد، هیچ چیزی روی زمین نمی‌ماند، از مدرن‌ترین‌ دستگاه‌ها را داریم اما بسته به فردی است که می‌خواهد از آن استفاده کند.  در ایران دانشجو داریم که ۶ مقاله ISI ارائه می‌دهد و یک کار تحقیقی روز کرده که قبولش کرده‌اند، ممکن است در یک آزمایشگاه، این دستگاه نباشد اما امکان ندارد این دستگاه در شهر نباشد. درست است وفور نیست اما اگر کسی اهل کار باشد کای روی زمین نمی‌ماند.

حال رابطه استاد و دانشجو خوب است

این استاد پیشکسوت دانشگاه مطرح می‌کند: دانشجو از همان منزلی آمده که بچه را تربیت کرده‌اند و همان تفکر را دارد. اندکی در سیستم ما ارتباط عاطفی بیشتر از حد است. ارتباط بسیار خوب است اما از طرف استاد و دانشجو به آن توجه نمی‌شود و حساسیت در آن کم است. این قسمت‌هایی است که به یک ارتباط عاطفی صدمه می‌زند. اگر استثنائات را کنار بگذاریم‌ در حال حاضر رابطه استاد دانشجو خوب است و تمام کارها را با پرسش‌وپاسخ انجام می‌دهیم.

ساختار آموزش عالی ما مبتنی بر تکریم اساتید نیست

وی عنوان می‌کند: آموزش ما در تمام سطوح جای حرف دارد. ساختار آموزشی ما چه آموزش وپرورش و چه آموزش عالی مبتنی بر تکریم معلم و استاد نیست. معلمی که پس از درسش مستقیم می‌رود تا مسافر کشی‌کند، چه انتظاری می‌توان داشت که زمانی داشته باشد تا به تحول فکر کند، معیشت بحثی است که در حوزه آموزش برآورده نمی‌شود. افرادی که حمایت نمی‌شوند بسیار مشکل دارند. توسعه و پیشتازی علمی به موتور محرکه وابستگی دارد، اگر خوب تعذیه نشود، نیرویی نمی‌ماند. ساختار آموزش عالی ما مبتنی بر تکریم اساتید نیست.

هر روز باید روز معلم باشد

دکتر مرتضوی تاکید می‌کند: معلم در هیچ جای دنیا روز ندارد، علم چیزی نیست که ثابت بماند، اگر سوار دوچرخه شوی و پا نزنی حرکت نخواهی کرد. هر لحظه باید برای معلم روزش باشد. نمی‌شود برای تعلیم زمان تعیین کرد. در زمان آقای احمدی‌نژاد، شورای انقلاب فرهنگی تکریم اساتید را تصویب کرد که اساتید بازنشسته حقوقشان معادل افراد شاغل است، اجرا شد؟ خیر.  این بند اصلی آن بود. به صورت کلی اگر بگوییم به اساتید بها داده نمی‌شود. در عمومیت این فرهنگ نیست.

تمام دلخوشی و خاطرات خوب من، دانشجویانم هستند

هر زمان صحبت از دانشجو می‌شود، انگار که حالش جا می‎آید و ادامه می‌دهد: کارهایی که بعضی از دانشجویان من انجام دادند را هیچ‌گاه فراموش نمی‌کنم، بسیاری از دانشجویان من را بابا صدا می‌زنند،  تمام خاطرات من با دانشجویانم بوده است و تمام کارهایی که با آن‌ها انجام داده‌ام را به یاد دارم. کتاب‌هایی که با آن‌ها نوشته‌ام و بسیاری از فعالیت‌های دیگر. دانشجویی دارم که  فرزندش دانشجو است اما روز معلم را به من تبریک می‌گوید و دانشجوی بیست یا سی سال پیش من است.

تلخ‌ترین خاطره

وی عنوان می‌کند: برای فرصت مطالعاتی به خارج از کشور رفتم و زمانیکه به دانشکده برگشتم، اتاق من را خالی کرده بودند و همه زندگی و اساس من را در زیرزمینی یک گوشه ریخته بودند که بدترین خاطره من در دانشگاه است. جایی که ده سال مدیرگروه بودم. بسیاری‌ها در آن زمان برای فرصت مطالعاتی رفتند، اما به هیج کس اجازه ندادم که اتاقش دستی بخورد اما  دانشجویانم دوباره اتاقم را تمیز کردند و چیدند.

جایگاه استادی را همیشه دوست داشته‌ام

جایگاه استادی مفهومی فراتر از صرف تدریس برایش است و از عشق به کارش می‌گوید: همیشه عاشق کارم بوده‌ام و نام استادی را دوست داشته‌ام، امکان ندارد بدون کت‌وشلوار  و کفش واکس‌زده به کلاس بروم، این کار برای خودم نیست. احترام به جایگاه استادی است، به این موضوع بسیار تاکید دارم و  معتقدم باید دانشجو احساس کند که فرقی وجود دارد. این موارد مهم است و تشعشع می‌کند، به اهمیت به کلاس می‌دهد. شخصیت استادی تنها نوشتن چهار مقاله نیست، حفظ شئونات نام یک استاد هم است.

مشتری پروپاقرص فوتبال هستم

دکتر مرتضوی اظهار می‌کند: با موسسه پژوهشی علوم و صنایع غذایی همکاری دارم، کلاس هم دارم، اما این ترم آخرین ترم بود و بعد از این کلاسی نخواهم داشت. در حال حاضر کتاب سه جلدی انسان خردمند را می‌خوانم.همچنان روحیه ورزشی‌ام را حفظ کرده‌ام. عاشق فوتبال بوده‌ام و مشتری پروپاقرصش هستم. مربی‌گری گواردیولا را در منچستر سیتی دوست دارم. در هنگام تحصیل در آلمان فوتبال را هم دنبال میکردم. بازی های مهم را به ورزشگاه می‌رفتم و از نزدیک تماشا می‌کردم. در آن زمان علاقه زیادی به بکن بائر و مولر داشتم. یکی از خاطرات فوتبالی‌ام آمدن پله به آلمان با تیم باشگاه سانتوس بود که با باشگاه اشتوتگارت آلمان بازی کرد و من بازی رونالدینیو پله را از نزدیک دیدم.  در بازی‌های ایران اخلاق ورزشی نداریم. روح سالم ورزشی نیست، خصوصاً هرجا ک پول هست به همان نسبت آلودگی‌اش بیشتر خواهد بود.

وی تاکید می‌کند: انسان‌های موفق هفت‌ امروز دارند و انسان‌های ناموفق هفت فردا، یونانیان مثلی دارند که امروزت را به من بده و فردای من را بگیر، فکر می‌کنم بزرگترین رمز موفقیت این است که انسان امروز را داشته باشیم. دکتر شریعتی هم می‌گوید لحظه لحظه زندگی را سپری می‌کنیم تا به خوشبختی برسیم، غافل ازاینکه خوشبختی در همان لحظه ای بود که سپری شد.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: استانی علمی و آموزشی روز معلم هفته معلم استاد دانشگاه دانشگاه فردوسی مشهد صنایع غذایی استاد پیشکسوت دانشگاه صنایع غذایی ساختار آموزش ادامه می دهد دکتر مرتضوی حال حاضر آموزش عالی آن زمان باعث شد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۸۳۰۲۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

توزیع بیش از ۶۰۰ مورد تجهیزات بیمارستان در خراسان جنوبی


به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای خراسان جنوبی، رئیس دانشگاه علوم پزشکی بیرجند گفت: در این مدت ۷۰ تخت ویژه آی سی یو با تجهیزات کامل، ۲۲ دستگاه آزمایشگاهی پیشرفته، ۳۱ دستگاه شاخص تشخیصی از جمله سه دستگاه ام ار آی برای قاین، فردوس و طبس، ۵۶۴ تخت بیمارستانی، دستگاه سی تی اسکن آنژیو (برای مرکز فوق تخصص قلب بیرجند) و یک دستگاه سی تی اسکن دیگر برای بیماران سرطانی و قلب و عروق با کمک دولت تأمین شده است.

موسوی میرزایی افزود: در دولت سیزدهم همچنین ۲ بیمارستان در خراسان جنوبی تکمیل شده و علاوه بر طرح‌های توسعه بیمارستان‌های بشرویه، درمیان و سرایان، برای قاین، نهبندان، زیرکوه و طبس هم پروژه فعال است.

وی با بیان اینکه هم اکنون ۱۲۱ نفر دستیار تخصصی پزشک در هشت رشته دانشگاه علوم پزشکی بیرجند مشغول به تحصیلند گفت: هم اکنون ۶۵ کد رشته در دانشگاه علوم پزشکی بیرجند فعال است و علاوه بر آن ۲۱۱ دانشجوی تحصیلات تکمیلی هم در رشته‌های مختلف از جمله مغز و اعصاب، جراحی اعصاب، بیماری‌های داخلی، قلب، رادیولوژی، جراحی عمومی و ... در حال تحصیلند تا به جمع جامعه‌ی پزشکی بپیوندند.

رئیس دانشگاه علوم پزشکی بیرجند افزود: ۴۳ مرکز سلامت شهری، ۶۱ مرکز سلامت روستایی، ۷۱ پایگاه بهداشتی، ۳۲۶ خانه بهداشت، ۸۵ پایگاه اورژانس جاده‌ای و ۲ پایگاه امداد هوایی در خراسان جنوبی خدمات بهداشتی ارائه می‌کنند.

وی گفت: افزایش کیفیت خدمات بهداشتی و درمانی در بخش خصوصی و دولتی مهمترین هدفگذاری در دانشگاه علوم پزشکی بیرجند است که هم اکنون حدود ۹ هزار پرسنل دانشگاه، برای تحقق این هدف تلاش می‌کنند.

دیگر خبرها

  • علت عدم گرایش به رشته‌های علوم پایه و فنی بررسی شود
  • گرایش جوانان به رشته های علوم پایه و فنی مهندسی در حال کاهش است
  • همکاری علمی دانشگاه آزاد همدان با یک شرکت لبنی
  • رویداد صدرا بستر افزایش همکاری بین دانشگاه و صنعت است
  • تکمیل ۲ بیمارستان در خراسان جنوبی
  • ادغام ۲۴۰ رشته محل دانشگاه آزاد در واحدهای بزرگ
  • توزیع بیش از ۶۰۰ مورد تجهیزات بیمارستان در خراسان جنوبی
  • رضایت: ساماندهی برنامه‌های آموزشی در جهت اولویت و نیاز کشور است
  • ۲۴۰ رشته محل دانشگاه آزاد در واحدهای بزرگ ادغام شد
  • مدال‌آوری دانشجویان دانشگاه کاشان در مسابقه ریاضی کشوری