Web Analytics Made Easy - Statcounter

مصطفی انتظاری کارشناس مسائل بین‌الملل در گفت‌وگو با خبرنگار ایسکانیوز، در خصوص اقدام اخیر آمریکا مبنی بر تمدید تحریم تسلیحاتی ایران به استناد قطعنامه ۲۲۳۱ به عنوان پشتوانه حقوقی توافقنامه برجام در شورای امنیت سازمان ملل متحد باتوجه به اینکه آمریکا دیگر در برجام مشارکتی ندارد، اظهار داشت: اینکه آمریکایی ها توجیه حقوقی برای آنکه بتوانند از طریق برجام موضوع تحریم تسلیحاتی ایران را پیگیری کنند، ندارند موضوع واضح و مشخصی است و مورد تاکید همه طرف‌های حاضر در برجام هم هست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی گفت: به اعتقاد من طرح این موضوع از سوی آمریکا گاف دیپلماتیک مشاوران سیاست خارجی دولت آقای ترامپ است که به وی این مطلب را نگفتند که اگر از توافق برجام خارج شود چگونه می‌تواند موضوعاتی از قبیل تمدید تحریم تسلیحاتی ایران را در چارچوب سیاست فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی ایران پیگیری و عملیاتی کند.

کارشناس مسائل بین‌الملل تصریح کرد: این موضوع برای من سوال است که در صورتی که آمریکا در برجام باقی می ماند چه اتفاقاتی پیش می آمد؟ متن برجام چگونه نوشته شده بود که اگر دولت آمریکا در برجام می‌ماند و آقای ترامپ از آن خارج نمی شد می توانست از بندهای مختلف آن به صورت یک سویه و فارغ از دغدغه حق وتو سایر اعضا تمام امتیازاتی را که ایران ذیل برجام به دست می‌آورد را می توانست از بین ببرد.

انتظاری بیان کرد: شاید اگر دولت آمریکا می توانست هوشمندانه تر عمل کند ضمن حضور و مشارکت در برجام، می توانست آسیب ها و ضربات بیشتری را متوجه ایران کند. شاید آن دسته از مخالفین خروج آمریکا از برجام همین قصد و هدف را داشتند که آمریکا با حضور در برجام بتواند منافع ملی ایران را دچار تهدیداتی بزرگتر از شرایط خروج آمریکا از برجام کند.

وی گفت: در واقع این موضوع تجربه ای شد برای ما که متوجه این مطلب باشیم که احتمالاً چقدر بهتر شد که آمریکا از برجام خارج شد و بهتر از آن اینکه چه دشمنان نادانی داریم که آنقدر برای آنها ژست سیاسی و انتخاباتی مهم‌تر بود که سعی کردند با خروج از برجام شعار انتخاباتی خودش را جامه عمل پوشاند.

کارشناس مسائل بین‌الملل گفت: شاید یکی از درس های بزرگ این اتفاق برای ما این باشد که در توافق با کشورهای مختلف دقت و هوشمندی خود را بیشتر کنیم تا مبادا آنها بتوانند از بندهای موجود در آن توافق نامه علیه ما و منافع ملی کشور استفاده کنند.

انتظاری ادامه داد: خوشبختانه در موضوع برجام آمریکا پیش دستانه محدودیت‌هایی را برای خودش به وجود آورد چرا که اگر در برجام باقی می ماند ابزار و ظرفیت لازم را جهت فشار بیشتر بر ایران را در اختیار داشت.

وی تاکید کرد: دولت ترامپ با توجه به مشکلات عدیده ای که در خصوص مدیریت و مبارزه با ویروس کرونا با آن مواجه است، در انزوای کامل سیاسی قرار گرفته است.

کارشناس مسائل بین‌الملل با بیان اینکه آمریکا نیاز دارد تا در موضوع ایران به یک سرفصل جدیدی دست پیدا کند، اظهارداشت: فکر می‌کنم که پیگیری موضوع تحریم تسلیجاتی ایران را دولت ترامپ همچنان در دستور کار خود قرار خواهد داد و فشارها را بر ایران افزایش خواهد داد تا بتواند برای انتخابات ۲۰۲۰ قدرت نمایی کرده این طور وانمود کند که سیاست‌های اعمالی دولت ترامپ بر ایران موثر واقع شده است.

انتظاری در پایان خاطرنشان کرد: آقای ترامپ خودش را در مقابل کشورهای اروپایی قرارداد، از برجام خارج شد، با روسیه و چین مشکلات و درگیری های خاص خودش را دارد، با مسائل مختلف داخلی از جمله بحث کرونا و مسائل اقتصادی مواجه است و همچنین عدم موفقیت در پیشبرد برخی اهداف منطقه ای آمریکا، اینها مواردی هستند که موجب تنزل جایگاه دولت ترامپ نزد افکار عمومی مردم آمریکا شده است.

357 / 357 مصطفی انتظاری برجام ایران کرونا روسیه چین

منبع: ایسکانیوز

کلیدواژه: برجام ایران کرونا روسیه چین کارشناس مسائل بین الملل تحریم تسلیحاتی ایران دولت ترامپ

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۸۴۲۷۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ریشه‌های تروریست‌پروری در سیاست‌های غرب؛ ترور برای بقا!

این روز‌ها نام فلسطین بیش از هر زمان دیگری بر سر زبان‌ها افتاده و از اقصی‌نقاط جهان به گوش می‌رسد و یک جنبش عمومی برای احقاق حقوق مردم غزه آغاز شده است. البته جنایت صهیونیست‌ها که در ماه‌های اخیر به اوج خود رسیده، محدود به وقایع بعد از عملیات طوفان‌الاقصی و ماه‌های اخیر نمی‌شود و قدمتی ۷۵ساله دارد و مهاجرت اجباری و پاک‌سازی قومیتی سوغات شوم صهیونیست‌ها در این تهاجم است.

رسانه‌ای‌شدن بخشی از جنایت‌های ارتش صهیونیستی در غزه و مخابره تصاویر بیمارستان‌ها و مراکز درمانی که تاکنون سانسور می‌شد همبستگی عمیقی را بین ملت‌های مختلف علیه رژیم کودک‌کش اسرائیل رقم زد و این کینه به اقدام بزرگ و ارزشمندی نظیر تظاهرات مردم و تجمع دانشجویان جهان علیه صهیونیست‌ها منجر شد.

 گزارش‌های ارسالی از دانشگاه‌های آمریکا یکی از شگفت‌انگیزترین اخبار این روز‌ها بود و باعث شد تا نقاب از چهره سران آمریکا کنار رفته و افکارعمومی جهان با ماهیت تروریست‌پرور این دولت استعماری آشنا شوند چراکه اگر حمایت‌های بی‌دریغ کاخ‌سفید از این رژیم تداوم نداشت، کار اسرائیل پیش از اینها یکسره شده بود و ملت مظلوم غزه قربانی زیاده‌خواهی صهیونیست‌های غاصب نمی‌شدند.

 مروری بر تاریخ پرفرازونشیب منطقه غرب آسیا حکایت از این دارد که کشور‌های غربی ازجمله آمریکا برای بهره‌مندی از مواهب و امکانات استراتژیک این منطقه، رژیمی با عنوان اسرائیل را علم کردند تا با اقدامات ایذایی و تروریستی علیه ملت‌های منطقه غرب آسیا، اهداف استعماری آنها را محقق کند، اما رویداد‌های اخیر نشان می‌دهد که بومرنگ این بدخواهی‌ها به سمت کشور‌های غربی برگشته است و افکارعمومی این کشور‌ها با محاکمه آنها خواستار بازنگری این سیاست‌های نژادپرستانه هستند؛ مسأله‌ای که به زعم کارشناسان توجه و عدم توجه به آن، حاکمیت آمریکا و دولت بایدن را با چالشی جدی مواجه کرده و به افول هژمونی آن می‌انجامد.

یکی ازموضوعاتی که ریاکاری و استاندارد‌های دوگانه دولت‌های غربی را به‌صورت واضح آشکار کرده و موجب رسوایی آنها می‌شود استفاده دوپهلو از پدیده تروریسم است. سیاستمداران غربی از یک‌سو در سخنرانی‌ها و موضع‌گیری‌های‌شان مکررا از لزوم مقابله با تروریسم می‌گویند و از طرف دیگر با حمایت از گروه‌های تروریستی و تقسیم آن به دو بخش خوب و بد، رویه دروغین خود در فریب افکارعمومی را آشکار می‌کنند. سناتور‌های آمریکایی و دیپلمات‌های اروپایی پشت تریبون‌های رسمی، خودشان را دشمن نخست گروه‌های تروریستی معرفی می‌کنند، اما تاکنون عملیات قابل‌توجهی از سوی آنها علیه اهداف غربی صورت نگرفته است و همواره در راستای تحقق اهداف آمریکا که جنگ‌افروزی و دست‌اندازی به ثروت‌های ملت‌هاست حرکت کرده‌اند و بی‌دلیل نیست که از حمایت آنها نیز برخوردار هستند و تروریسم در خدمت آمریکاست؛ مسأله‌ای که با نگاهی به عملکرد دولت‌های غربی قابل رویت است و می‌توان رد پای آنها را در روابط متقابل دید. تشکیل دولت غاصب صهیونیست که مصداق کاملی از تروریسم است بخشی از این تعامل است که صدمات زیادی را بر پیکره جهان اسلام و جامعه بشری وارد کرد. شواهد و مستندات بسیاری وجود دارد که نشان می‌دهد مقامات اروپایی با همراهی صهیونیست‌ها، از حمایت مردم بی‌دفاع غزه خودداری کرده و ناقض حقوق‌بشری شده‌اند که داعیه پاسداری از آن را دارند و عجیب‌تر آن‌که در برخی موارد از اقدامات بشردوستانه‌ای که در حمایت از حقوق مردم فلسطین انجام گرفته است نیز جرم‌انگاری کرده و مانع ارسال کمک‌های بشردوستانه شده‌اند.
 
نقش آمریکا در تثبیت جریان‌های تروریستی‌
می‌سال ۱۹۴۸بودکه اعلامیه دولت آمریکا مبنی بر شناسایی دولت اسرائیل صادر شد. درحالی‌که این طرح هنوز در مجمع عمومی سازمان ملل در جریان بود و کارشناسان مشغول بررسی و گفتگو درباره طرح قیمومیت بودند، اما تصمیم‌گیرندگان کاخ‌سفید مثل همین حالا که چشم و گوش خود را نسبت به جنایات صهیونیست‌ها بسته‌اند، بدون توجه به نتایج بررسی سازمان ملل، دولت اسرائیل را به رسمیت شناخته و مسئولان اسرائیلی نیز استقلال خود را اعلام کردند و این آغاز راه آمریکا برای حمایت از اسرائیل بود. موضوعی که در این هفته‌ها به‌دلیل آن به مصاف شهروندان کشورش رفته و حتی برای حفاظت از منافع اسرائیل تمام اصول قانونی را زیر پا گذاشته است.

رئیس‌جمهور آمریکا در ادامه تصمیم‌های متعددی را در راستای پاسداری از موجودیت نحس اسرائیل اتخاذ کرده و در نخستین ملاقات رسمی با مقامات صهیونیستی، مبلغ صدمیلیون دلار در اختیار آنها قرار داد و با تأسیس دفتر سیاسی در تل‌آویو به روابط دیپلماتیک میان آمریکا و اسرائیل رسمیت بخشید تا سایر کشور‌ها نیز از این قاعده پیروی کنند. خوابی که برای منطقه غرب‌آسیا دیده بودند و با جهاد رزمندگان محور مقاومت کابوسی شد که علاوه بر اضمحلال صهیونیست‌ها برای آمریکایی‌ها نیز پرمخاطره شده است. اما آمریکا به همین هم بسنده نکرده و تلاش‌های زیادی را برای پذیرش اسرائیل در سازمان ملل متحدانجام داد واین خوش‌خدمتی‌ها بالغو تحریم نظامی وارسال اسلحه به اسرائیل از طرف آمریکا تکمیل شد و مجموعه این کار‌ها اراده آمریکا در تشکیل این رژیم تروریستی را نشان می‌دهد که علنا اعلام جنگی علیه اعراب و ساکنان فلسطین بود.
 
ریشه‌های تروریسم در غرب آسیا 
این سلسله‌اقدامات باعث شد تا کشور‌های غربی به رهبری آمریکا، رژیم غاصب صهیونیستی و دلار‌های نفتی برخی حکام دست‌نشانده در منطقه اضلاع مثلث تروریسم را در منطقه غرب‌آسیا کامل کنند. برخورداری از منابع طبیعی فسیلی یکی از مواردی بود که باعث شد تا غربی‌ها چشم طمع به این منطقه دوخته و این پهنه جغرافیایی را تبدیل به مأمن تروریست‌ها کنند. از سوی دیگر وقوع جنگ در این منطقه سود کلانی را نصیب این دولت‌های استعماری می‌کرد و آمریکا برای ادامه حیات خود محتاج میلیون‌ها دلاری است که از طرف کارخانه‌های اسلحه‌سازی به خزانه آنها سرازیر می‌شود. پس پرواضح است که جنگ‌افروزی از طریق حمایت از تروریسم در منطقه بهترین راه برای جوش‌دادن این معاملات پرسود است.

علاوه بر آمریکا، اسرائیل نیز به دلایل متعددی برای حمایت از گسترش تروریسم در منطقه اشتیاق دارد: از ابتدای تأسیس رژیم منحوس صهیونیستی در غرب‌آسیا و در قلب سرزمین‌های اسلامی حفظ امنیت مهم‌ترین دغدغه این رژیم بوده و هست. از طرفی صهیونیست‌ها به‌دلیل نداشتن وسعت و جمعیت کافی به‌منظور جنگ مجبور است تا از درگیری بلندمدت با کشور‌های منطقه و حتی جنبش‌های اسلامی مانند حزب‌ا... و حماس اجتناب کند؛ بنابراین بهترین راه برای درگیرنشدن مستقیم در منطقه حمایت از گروه‌های تروریستی است تا کشور‌هایی مانند سوریه، لبنان و ایران درگیر مبارزه با تروریسم شوند و از مبارزه با اسرائیل دست بردارند.

 تولید و حمایت تروریسم از سوی آمریکا یکی از توطئه‌های پنتاگون است تا طی آن رقبای منطقه‌ای این دولت استکباری مشغول حل‌وفصل این مسأله ویران‌کننده در داخل مرزهای‌شان باشند و برای رهایی از آن دست به دامان آمریکا یا متحد صهیونیست‌ها شوند و به‌این‌ترتیب این کشور‌ها علاوه بر این‌که مجری سیاست آمریکا باشند، منافع اقتصادی چشمگیری را نیز نصیب دولت‌های غربی کنند. پس از بهار عربی و سقوط حکومت‌های خودکامه در آفریقا و غرب‌آسیا، حکومت‌های وابسته که با دیدن عاقبت هم‌کیشان خود دچار هراس شده بودند برای رهایی از خشم مردم به دولت‌های تروریست‌پرور متوسل شدند و اعتراف مقامات آمریکایی در تاسیس داعش نشان از همراهی مستمر آنها با گروه‌های تروریستی دارد و عجیب آن‌که بازهم دولت‌های خودکامه وابسته به غرب از گزند داعش در امان بودند.

حمایت دولت‌های اروپایی از گروهک تروریستی منافقین و پشتیبانی از گروه‌های مسلح تجزیه‌طلب مثال‌های نغزی است که نشان می‌دهد دولت‌های غربی با استاندارد‌های دوگانه خود گاهی برای مقابله با تروریسم به کشور‌های دیگر لشکرکشی کرده و استقلال آنها را زیر سؤال می‌برند و بعضا با پذیرش افرادی که نقش مستقیمی در کشتار ۱۷هزار نفر از شهروندان ایرانی داشته‌اند، تمام قوانین مرتبط با این موضوع را زیر پا گذاشته و برای آنها فرش‌قرمز پهن می‌کنند. 

به هر تقدیر وقایع این روز‌های غزه وجنون نسل‌کشی توسط صهیونیست‌ها و حمایت عریان مدعیان حقوق‌بشر از این رژیم‌نژاد‌پرست نشان می‌دهد که باید مراقب آدرس غلط رسانه‌های غربی بود. موضوعی که در نامه رهبر معظم انقلاب که سال‌ها پیش خطاب به جوانان اروپایی نوشته شده بود هم به آن اشاره شده بود و معظم‌له فلسطین را مرز حق و باطل عنوان و تاکید کرده بودند: «تا زمانی که معیار‌های دوگانه بر سیاست غرب مسلط باشد و تا وقتی که تروریسم در نگاه حامیان قدرتمندش به انواع خوب و بد تقسیم شود و تا روزی که منافع دولت‌ها بر ارزش‌های انسانی و اخلاقی ترجیح داده شود، نباید ریشه‌های خشونت را در جای دیگر جست‌وجو کرد.» بنابراین صحنه‌های غم‌انگیزی که این ماه‌ها از غزه مخابره می‌شود ریشه در خشونت آمریکایی دارد و به فضل خدا با بیداری جهانی که در سطح جهان فراگیر شده است، به نابودی صهیونیسم و آزادی قدس منجر می‌شود.

منبع: رونامه جام جم

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • روحانی: پاسخ من به شورای نگهبان به زودی منتشر می‌شود تا مردم از سطح درک اعضای این شورا از مسائل حیاتی کشور مطلع شوند!
  • افشاگری روحانی درباره دلایل ردصلاحیتش
  • عرضه جهانیِ تولید ایرانی علیه تحریم‌ها
  • ریشه‌های تروریست‌پروری در سیاست‌های غرب؛ ترور برای بقا!
  • بایدن هم مثل ترامپ عربستان را قربانی می‌کند؟
  • تحریم سپاه توسط غربیان گویای سلامت کار پاسداران است
  • چندین کشور اروپایی دولت فلسطینی را به رسمیت می‌شناسند
  • حربه زنگ زده یهودستیزی
  • چین معافیت تعرفه‌ای واردات محصولات آمریکایی را تمدید می‌کند
  • پشت پرده فعال‌شدن دیپلماسی آفریقاییِ ایران چیست؟