سینمای هالیوود در عصر پساکرونا
تاریخ انتشار: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۸۸۶۱۹۷
دکتر رضا طالعیفر*؛ بزرگترین مرکز فیلمسازی دنیا یعنی امپراطوری هالیوود، به عنوان یکی از موثرترین عناصر فرهنگی صادراتی ایالات متحده امریکا به جهان خارج، نوعا فراتر از یک صنعت سینمای ساده تفریحی و سرگرمی، امروزه تاثیرات چشم گیری بر اذهان مردم جهان دارد و البته ساده انگارانه و سطحی نگرانه است که آنرا یک صنعت سرگرمی صرف تصور نمود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
1. نظر به ناکارآمدی هر چه بیشتر علم بشر فعلی در مواجه و مقابله با یک ویروس نانومتری که ابعاد ناکارآمدی آن در مدت اخیر بسیار به چشم آمده است، بنظر می رسد گرایش به معنویت در بین مردم جهان در فضای پساکرونایی رشد فزاینده تری بخود گیرد و از اینرو می توان پیش بینی نمود که حجم آثار هالیوودی در این خصوص رشد کاملا محسوسی را تجربه نماید. البته غرب به مدد بازوی تصویر خود یعنی هالیوود، برای رفع نقیصه معنویت و گرایش به آن، قطعا همچون گذشته و صدالبته با رنگ و لعاب بیشتر و متنوع تر به ارایه و ترویج یکسری از مکاتب یا عرفان های نوظهور و انسان ساز برای رفع این خلا در بشر فعلی متوسل خواهد شد تا نگذارد گرایش به ادیان ابراهیمی علی الخصوص اسلام در بین مردم جهان بیش از گذشته رواج یابد.
2. غرب در مدیریت و کنترل بیماری کرونا بسیار ناتوان نشان داده است و این مهم بر هیچ کس حتی طرفداران سینه چاک نظام غرب پوشیده نیست (افزایش آمار روزانه تعداد مبتلایان و فوتی ها در کشورهای غربی خود گویای چنین وضعیت اسفناکی است). از اینرو هالیوود به عنوان صنعت سرگرمی کاملا سیاسی غرب، بایستی برای حل این مهم و بازگشت غرور و عزت نفس غربی تلاش کند. بنظر می رسد دسته عمده ای از فیلم های سالیان آتی به این سمت و سو کشیده شده و برایشان هدف گذاری شود.
3. از آنجا که خیلی از سران غرب، به زعم خود چین و بطورکلی شرق را عامل اصلی پخش و توزیع ویروس معرفی می کنند لذا مشخصا آثار و فیلم های هالیوودی نیز قطعا بخشی از مضامین و محتواهایش را بطور مستقیم یا غیر مستقیم به این امر مهم و کوبیدن اندیشه های شرقی مدیریت و هدایت خواهد نمود.
4. رنگ و بوی مسایل آخر الزمانی در گستره وسیعی از فیلم های هالیوودی هر چند در دو دهه اخیر بسیار فزونی یافته است اما عصر پساکرونایی نیز به عنوان کاتالیزور سیر تولیدات این چنینی در سینمای هالیوود را بطور حتم تقویت خواهد کرد تا غرب بتواند با سیاه و تاریک نشان دادن عصر آخرالزمانی که درگیر انواع و اقسام مشکلات لاینحل است، خود را منجی عالم و بشریت معرفی کند.
5. رویکرد بزرگنمایی خطر تروریسم اسلامی این بار با تمرکز بر عملیات بیوتکنولوژی و سلاح های میکروبی از سوی گروه های تندرو و رادیکال اسلامی، دسته دیگری از فیلم های هالیوودی است که می توان ورود آن به عرصه بازار پرکشش این صنعت هنری را پیش بینی نمود.
6. نظر به سودآوربودن فیلم های ابرقهرمانی در هالیوود و عطش ذائقه های غربی در این خصوص، گستره دیگری از فیلم های هالیوودی این بار با هدف مقابله با بیماری های همه گیر و ایپدمی ها، ابر قهرمانانی تخیلی و پر زرق و برق را که صدالبته مروج افکار نظام غرب و افکارطبقه حاکمه چون فراماسونری و... باشند به تصویر می کشد تا اذهان خام بینندگان میلیاردی اش را به این سمت و سو هدایت نماید که اساسا حل مشکلات آتی بشر با توسل بر اندیشه های غربی و قهرمانان آن و استفاده از امکانات و ظرفیت های این نظام فکری قابل شناسایی و حل شدن است.
در پایان نگارنده امیدوار است که هنرمندان عرصه های مختلف کشور علی الخصوص سینما، با توجه به فرصت ناخواسته بوجودآمده متاثر از فضای کرونایی پیش رو که بشر را بیش از گذشته آماده و تشنه فهم معارف الهی و فرابشری کرده است، از آن کمال استفاده و بهره را ببرند و از تولید آثار خنثی و بی توجه به مسایل روز بشری بپرهیزند تا بتوان در جنگ نرم فعلی با نظام غرب استوارتر و مصمم تر از گذشته به پیش رفت و اندیشه های ناب اسلامی و انقلابی را با تمرکز بر آینده روشن و تخلف ناپذیر وعده داده شده مبتنی بر ظهور منجی عالم مهدی فاطمه (عج) را ترویج و تبلیغ نمود. *دکترای مدیریت دولتی و عضو هیات علمی دانشگاه
منبع: فرارو
کلیدواژه: سینمای هالیوود پساکرونا فیلم های هالیوودی نظام غرب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۸۸۶۱۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سینما به روایت «آپاراتچی»
ایسنا/اصفهان «آپاراتچی» روایت زندگی جلیل، مردی جوان و ساده است که سواد نوشتن ندارد، اما شور دارد و عاشق سینماست.
فیلم «آپاراتچی» ساختۀ قربانعلی طاهرفر، یکی از فیلمهای در حال اکران اصفهان است که گیشۀ سینمای ساحل نشان میدهد با استقبال اندکی مواجه شده است، من نیز این فیلم ۹۴دقیقهای را بهتنهایی در سالن عالیقاپو نگاه کردم و وضعیت سالن، یعنی صندلیهای خالی، این موضوع را تأیید میکرد. اما جای سؤال دارد که آیا تماشای «آپاراتچی»، محصول سال ۱۴۰۲ که در چهلودومین جشنوارۀ فیلم فجر به نمایش درآمد، وقت تلفکردن است؟!
اگر عاشق «سینما» باشید، «آپاراتچی» به یک بار دیدنش (و اگر عاشقتر باشید، به چند بار دیدنش!) میارزد؛ آن هم در مقایسه با بسیاری از فیلمهای پرهیاهو و با بازیگران دهانپرکن، اما بیکیفیت که طرفدار هم زیاد دارند. «آپاراتچی» روایت زندگی جلیل است که عاشق سینماست و برای ساختن فیلمی بلند و سینمایی حاضر است هر کاری بکند. او وقتی دیگران معنی کارهایش را نمیفهمند به آنها میگوید، تا حالا عاشق شدی؟! من عاشق سینما هستم!
اتفاقات این اثر که در جشنوارۀ فجر سال گذشته به دریافت جایزۀ ویژۀ داوران برای «نگاه نو» موفق شد، در روزگار نزدیک به پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ و سالهای نخست جنگ ایران و عراق بازمیگردد. جلیل نقاش ساختمان است که روی بوم هم هنرش را به رخ میکشد و مخصوصاً پرتره شهدای عزیزمان را در جنگ ایران و عراق تصویر میکند و به دل خانوادههایشان تسلایی کوچک میبخشد. همین جلیل که عشق بیوحدومرزی به سینما دارد و همواره خود را در جشنوارههای فیلم تصور میکند که جوایزی نفیس به دستش میدهند، قصد دارد فیلمی بلند و زندگینامهای بسازد.
فیلم جلیل دربارۀ شخصیتی به اسم نوری است. نوری در فیلم قاضی سختگیری معرفی میشود. همه مردم از جمله جلیل و همسر و پدر پیرش که در یک خانه زندگی میکنند، بدگویی از این قاضی به روزمرهشان تبدیل شده است. همه معتقدند که نوری دارد جان جوانان وطن را با قضاوتهای نادرستش پایمال میکند. اما در همان ابتدای فیلم، وضعیت نوری دستکم در چشم برخی از مردم، از جمله همین جلیل داستان، دگرگون میشود. و وقتی نوری یعنی قاضی بدنام به دنبال اتفاقاتی شهید میشود، تصمیم میگیرد فیلمی از او بسازد و نامش هم بگذارد: «نوری در تاریکی».
اما فیلمساختن در زمانۀ جلیل آسان نیست. پدرش با او مخالفت جدی دارد و سینما را هنری تهی میداند که یک مشت آدم فاسد و بیدین دور هم جمع میشوند تا بقیۀ مردم را هم با ساختههایشان بیبندوبار کنند! همین نگاه پدر جلیل، طنز تلخی را به اثر بخشیده است. از طرفی، جلیل را وزارت ارشاد وقت جدی نمیگیرد و حاضر به حمایت از او نیست.
فیلم هیچ حامی معنوی و پشتیبان مادی ندارد. خانواده شهید نوری هم با مخالفتها یا خواستههای خود به نوعی دیگر مانعی بر سر راه فیلمسازی جلیل شیفته و خیالپرداز هستند. حالا در ادامه باید دید سرنوشت این فیلم به کجا ختم میشود و اگر روی پرده برود، محبوب مردم خواهد شد، چنانکه جلیل در رؤیا میبیند؟!
فیلمسازی در میانۀ انقلاب و جنگ
فیلم «آپاراتچی» در حد خود و تا جایی که توان گشودن بال و پر داشته است، داستان بغرنج سینمای ما و البته شیرینیهای آن و شوریدگیهای آدمهایش را بازتاب میدهد. سینمای کشورمان از ۱۳۵۷ شمسی بهبعد که هنرمندانی نامدار در آن افتخار آفریدند و از این قاب رنگی و اسرارآمیز ما را به جهانیان نشان دادند یا هرکس دیگری که به توان و سلیقه خود آثاری در آن تولید کرده است، آغازش داستانی پیچیده دارد.
سینمای ایران بعد از ۱۳۵۷ شمسی، در میانۀ انقلاب و جنگی زودهنگام پا گرفت و همواره موانع پرشماری از جنبههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بر سر راهش بود. اما سینما زنده ماند، گاهی نیمهجان شد و گاهی جان تازه گرفت، اما هرچه بود و نبود به پیش رفت و نشان داد که این دنیای شگفتانگیز و پرقدرت شاید سر خم کند و در برخی سالیان منزوی شود، اما از میان نمیرود. سینمای ایران همواره عاشقان خودش را داشته است که برای سربلندی این گوشه پهناور از هنر معاصر ایرانزمین کوشیدهاند.
به جز اینکه به «آپارتچی» میتوان نگاهی تاریخی داشت که در آن مقطع، خاص ایرانمان است، این فیلم به رابطۀ پویایی اقتصاد و هنر نیز نگاه خوبی دارد. جلیل و گروه کوچکش یک مانع جدی بر سر راه فیلمسازیشان دارند و آن هم نداشتن پول کافی و امکانات مادی بهدردبخور است.
این مسئلۀ جدی است. هیچ هنرمندی در هیچ کجای دنیا نمیتواند با شکم خالی و زندگیای که تمامش دغدغه نان باشد، هنری ماندگار به جهان تقدیم کند. گامبرداشتن در چنین مسیری ازجانگذشتگیها میخواهد. اگر در تاریخ هنر درنگ کنیم، آثار پراعجازی که هنوز ماندگارند و ما را انگشتبهدهان میکنند، یا هنرمندش از خانوادهای ثروتمند برخاسته یا نهاد دولتی یا غیردولتی، آن هنرمند را حمایت مالی کرده و دنیایی امن برایش فراهم ساخته است. مردی مثل جلیل که برای فیلمسازی و نمایش استعداد هنری خود به فروختن فرش دستباف همسرش محتاج است، فرشی که میتوانست زیرپای آن دو و پدر و بچههایشان باشد، چه سرنوشتی در سینما خواهد یافت؟
انتهای پیام