شاهنامه؛ نماینده تفکر پرورشیافته فردوسی از فرهنگ ایران
تاریخ انتشار: ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۹۴۶۸۲۷
ایسنا/خراسان رضوی یک شاهنامهپژوه گفت: شاهنامه یک اثر جهانی و مجموعهای از باورها، اندیشهها، آداب، آیین و منشهای اخلاقی است که نماینده تفکر پرورشیافته فردوسی از فرهنگ ایران است.
علیرضا قیامتی در گفتوگو با ایسنا به مناسبت ۲۵ اردیبهشت، روز بزرگداشت فردوسی و پاسداشت زبان فارسی در خصوص فردوسی و شاهنامه به عنوان نماد هویت ملی ما، اظهار کرد: فردوسی و شاهنامه نماد هویت ملی ماست؛ به آن دلیل که هیچ کتاب و حماسهای در دنیا به اندازه شاهنامه در تدوین هویت ملی یک ملت نقش نداشته است؛ به عنوان مثال «ایلیاد و ادیسه» به اندازه شاهنامه، هویت ملی یونانیان را شرح نمیدهد یعنی اگر ایلیاد نبود، هویت یونان سرجای خود باقی میماند زیرا تمام حوادث ایلیاد در ۱۰ سال خلاصه میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شاهنامه؛ تنها کتابی که پناهنگاه ملی ایرانیان بوده است
وی افزود: همچنین «مهابهاراتا» یا «لیان شامپو» نیز از جمله حماسههای مهم و برتر دنیا محسوب میشوند اما نتوانستهاند به اندازه شاهنامه موجب پاسداری از زبان، فرهنگ، آیین و تاریخ ملت خویش شوند اما در طول تاریخ، شاهنامه تنها کتابی است که پناهنگاه ملی ایرانیان بوده و هرگاه ایرانیان با جنگ و تجاوز توسط بیگانگان روبهرو میشدند، این شاهنامه بود که زبان حال آنان بوده و قهرمانیها، پهلوانیها و حفظ روحیه آنان را برعهده داشته است.
این شاهنامهپژوه بیان کرد: در زمان حمله و کشتار مغول، یکی از شعرای آن زمان به نام «ابوطالب کاشی» بعد از اینکه این همه قتل و غارت را در ایران میبیند به آرامگاه فارسی رفته و غم خود و تمام ایرانیان را با فردوسی فریاد میزند و میگوید «سلامم به تو ای حکیم گزین/ سرافراز فردوسی پاک دین/ سر از خاک بردار و ایران ببین/ به کام نهنگان توران زمین/کجا شد گو پیلتن رستمت/ اباسام و با زال و با نیرمت/ بزرگان همه ناامید و نژند/ فرومایه را پایگاهی بلند/ بباریم اشک و بنالیم زار/ زجور فلک بر تو ای نامدار».
قیامتی خاطرنشان کرد: حکیم فرزانه توس در اشعار خود اندوه دل همه ایرانیان را فریاد میزند زیرا فردوسی نماد هویت ملی ماست و شاهنامه بیش از هر کتاب دیگری نام ایران، ایرانی و آیین ایران را بیان میکند و به طور کلی در شاهنامه ۱۷۰۰ بار واژه ایران، ایرانی، آزاده و دهقان که همه به معنای ایرانی است، تکرار شده است. این موضوعات نشاندهنده این است که شاهنامه مجموعه فکری و نظام بزرگی است و همچون آینهای است برای اینکه ایرانیان آیینها، باورها، نیاکان و تاریخ خود را به زیبایی هرچه تمامتر در آن نظاره گر باشند.
وی اضافه کرد: ما همواره در شاهنامه شاهد پیوند همه قومیتهای ایران بزرگ بودهایم. به عنوان مثال در شاهنامه، آذربایجان یکی از مراکز بزرگ فخر و گردنفرازیهای تمدن ایران بوده و کردها، بلوچها و لرها، ترکمنها، گیلانیها، مازنیها و.... دارای سهم و جایگاه ویژه در فرهنگ تمدن ایران زمین بودند؛ رستم از سیستان است و همچنین عرصه شاهنامه از سمرقند و بخارا، سین کیانگ چین تا باکو، قفقاز کردستان، عراق، شام، ترکیه و ایران کهن فرهنگی را شامل میشود و میتوانیم پراکندگی نامهای جغرافیایی حوزه تمدنی ایران بزرگ فرهنگی را در شاهنامه مشاهده کنیم که این امر سبب حفظ و پیوند افزونتر هویت فرهنگی ایرانیان در طول تاریخ شده است.
همه آرمان فردوسی، حفظ هویت ایرانی بوده است
این شاهنامهپژوه تصریح کرد: نکته دیگر آن است که همه آرمان فردوسی، حفظ هویت ایرانی است و در این راستا همه عمر، سرمایه و جوانی خود را نثار میکند تا تاریخ، فرهنگ، منش و هویت ایرانی را حفظ کند. در جایی از شاهنامه آمده است « که دادار کیهان مرا یاورست/ که از دانش برتران برترست/ به نیروی آن پادشاه بزرگ/ من ایران نگه دارم از چنگ گرگ» و یا در جای دیگر که رستم برای آزادی پهلوانان و نامداران ایران میرود، فریاد میزند « تن و جان فدای سپهبد کنم/ طلسم و تنِ جادوان بشکنم/ هرآن کس که زنده است از ایرانیان/ بیارم؛ ببندم کمر بر میان» و یا شهریاری برای دفاع از ایران فریاد میزند « نشاید کزین پس چمیم و خوریم/ و گر خویشتن تاج را پروریم/ جهاندار نپسندد از ما ستم/ که باشیم شادان و دهقان دژم/ نمانیم کین بوم ویران کنند/ همان غارت از شهر ایران کنند/ نخوانند بر ما کسی آفرین/ چو ویران بود بوم ایران زمین».
قیامتی عنوان کرد: در واقع هیچ کتابی به اندازه شاهنامه نتوانسته هویت ایران را اینچنین تدوین نماید و اگر شاهنامه نبود، هویت ایرانی و زبان فارسی به شکل امروزی آن نبود و شعرای بزرگی همچون سعدی، حافظ، خیام، عطار و نظامی ظهور نمیکردند. درست است که فردوسی تنها تاییدکننده و پدیدارکننده زبان فارسی نبود و شعرا و دانشوران دیگری نیز در این امر سهم داشتند اما در این میان نقش اصلی را قطعا فردوسی برعهده دارد.
شاهنامه و بررسی تاثیرگذاری فردوسی بر ادبیات ایران و جهان
وی در خصوص اثرگذاری فردوسی بر ادبیات جهان و اینکه چه شاعرانی از او تاثیر پذیرفتند، ادامه داد: در حوزه تمدنی ایران شاید کمتر شاعری را بتوانیم پیدا کنیم که تحت تاثیر اندیشههای فردوسی نباشد. شعرای بزرگ ما همچون خیام، سعدی، حافظ و عطار تحت تاثیر فردوسی بودند، حتی عارفی مانند عطار سیمرغ، هفت مرحله عرفان و کوه قاف را از شاهنامه گرفته است. همچنین شیخ شهاب الدین سهروردی و عین القضات همدانی حکمت خسروانی وعرفان ایرانی را از شاهنامه و متون ایران باستان گرفتهاند، بوستان سعدی، خسرو و شیرین نظامی و اسکندر نامه نیز تحت تاثیر شاهنامه سروده شدهاند.
این شاهنامهپژوه گفت: به طور کلی حماسههای ما به سه گونه ملی، تاریخی و مذهبی تقسیم میشود که از نظر تاثیرپذیری از شاهنامه؛ حماسههای ملی همچون «شهریار نامه»، «گرشاسب نامه»، «بانو گشسب نامه»، «سام نامه»، «شهریار نامه» و «فرامرز نامه»، حماسههای تاریخی همچون «شهنشاه نامه»، «تیمور نامه» و «اسکندرنامه» و حماسههای مذهبی همچون «حمله حیدری» و «خاوران نامه» است.
قیامتی اظهار کرد: در رابطه با تاثیرگذاری شاهنامه بر ادبیات جهان، اگر قرار باشد دوران معاصر را در نظر بگیریم، کفه ترازو به سمت شاعرانی مانند «شکسپیر» و «گوته» سنگینی میکند اما اگر در طول تاریخ هزار ساله بررسی کنیم، هیچ شاعری به اندازه فردوسی و هیچ کتابی به اندازه شاهنامه در ادبیات و فرهنگ جهان تاثیرگذار نبوده است.
وی افزود: در حال حاضر نسخههای شاهنامه در همه جا از جمله لنینگراد مسکو، بمبئی و کلکته در هند، سمرقند و بخارا، استانبول، قاهره، آکسفورد، لیدن هلند و... وجود دارد؛ همچنین قدیمترین نسخه آن در فلورانس ایتالیا قرار دارد.
این شاهنامهپژوه بیان کرد: همچنین این کتاب به زبانهای روز دنیا از جمله زبان عربی توسط بنداری، زبان انگلیسی، روسی، آلمانی، فرانسوی، دانمارکی، گرجی، سوئدی، مجارستانی، ارمنی، ترکی، گجراتی، اردو، کردی، لهستانی، اسپانیایی و ایتالیایی ترجمه شده است.
بزرگترین چهرههای غربی جهان در برابر فردوسی سر تعظیم فرود آوردهاند
قیامتی خاطرنشان کرد: محققان غربی مانند «هرمان هسه»، «جان کاتینگهام»، «هانری ماسه»، «ادوارد براون»، «وست ورلد» تحت تاثیر شاهنامه بودند و آثار افرادی همچون «گریگور ماگیستروس»، شاهنامه کردی «الماس خان کندولهای» و «بولادزه گرجی» تحت تاثیر شاهنامه بودهاند و اگر قرار باشد جایگاه شاهنامه را میان متفکران غربی بازنگری کنیم، متوجه میشویم که بزرگترین چهرههای غربی جهان در برابر فردوسی سر تعظیم فرود آورده و او را ستایش کردهاند؛ «ویکتور هوگو» در کتاب «افسانه قرون» سخت فردوسی را ستوده و تحت تاثیر فردوسی است، «آبل بونار» در کتاب «شهریار ایرانی» فردوسی را بسیار ستایش کرده و این کتاب نیز تحت تاثیر شاهنامه است، «فرانسوا کوپه» قطعه معروف دو گور را سراییده و آرامگاه فردوسی و تیمور لنگ را با یکدیگر مقایسه میکند و میگوید که از آرامگاه فردوسی گل و از آرامگاه تیمور خون بیرون میآید، «آرنولد» سهراب و رستم را سروده، «گوته» در «دیوان شرقی» فردوسی را ستوده، «آمبرد هرد» فردوسی را یکی از بزرگترین شعرای عالم بشری معرفی میکند، «ارنست رنان» فردوسی را سند بزرگ نبوغ نژاد آریایی میداند، «ادوارد کوهن» میگوید فردوسی و شاهنامه برترین اثر ادبی آسیا است» و نمونههای متعدد دیگر از تاثیرگذاری فردوسی بر ادبیات جهان را میتوان پیدا کرد.
وی اضافه کرد: در دهههای اخیر سندی در کشور هند پیدا شد. این سند بسیار معتبر در رابطه با پیوستگی و پیوند ایران و ژاپن است که ۸۰۰ سال در معبدی ناشناخته نگهداری شده است، این سند مربوط است به سفر راهبی بودایی ژاپنی که در یکی از شهرهای بندری چین سه بازرگان ایرانی را میبیند و از آنان میخواهد یک یادگاری به او بدهند و آنان بیتی از شاهنامه مبنی بر « جهان یادگارست و ما رفتنی/ به گیتی نماند به جز مردمی» را برای او مینویسند. این سند مدتها ناشناخته بوده و امروز ژاپنیها با افتخار یاد میکنند که ۸۰۰ سال پیش این مراوده بین ما و ایرانیان بوده است.
این شاهنامهپژوه در خصوص چهره شاهنامه در جهان، تصریح کرد: آنچه دنیا شاهنامه را با آن میشناسد، چهره حماسی آن است و قطعا کارکرد و آرمان نخست شاهنامه حماسی است؛ اما نکته این است که دنیا از پندهای اخلاقی و مضامین اخلاقی شاهنامه غافل نبوده و کمتر از آن چیزی که باید، اصول انسانی شاهنامه را دیده است. در واقع شاهنامه سند اخلاقی است. در شاهنامه بیش از آنکه افتخار آن به زور بازو و پهلوانی و گردن فرازی باشد به دادگری، خردورزی، آزادگی، نیکی و دانشوری است.
شاهنامه بیش از آنکه حماسی باشد، اثری صلحآمیز و صلح اندیشانه است
قیامتی عنوان کرد: نکته دیگر این است که شاهنامه بیش از آنکه حماسی باشد، اثری صلحآمیز و صلح اندیشانه و بزرگترین حماسهای است که سخن از صلح میزند؛ زیرا جنگهای شاهنامه از نوع جنگهای دینی و کشورگشایی و جغرافیایی نیست بلکه جنگ بین اندیشه بد و نیک، آزمندی و فروتنی، آزادگی و دشمنان آزادی و در یک کلام اهورایی و اهریمنی است. شاهنامه کتابی سراسر صلح، انسانیت و مهرورزی است و در واقع حکیم در دل جنگها فریاد میزند که «مرا آشتی بهتر آید که جنگ/ نباید گرفتن به این کار تنگ» و در جای دیگر میگوید« هم از آشتی کام مردم رواست/ که نابود باد هرکه او جنگ ساخت» همچنین «مسازید جنگ و مریزید خون/ نباشید کس را به بد رهنمود/ وگر جنگ جوید کسی با سپاه/ دل کینه دارش نیاید به راه/ ز خون ریختن دل بباید به شیر/ سر بی گناهان نباید برید» و «همه مهر جویید و افسون کنید/ ز تن جامه جنگ بیرون کنید».
شاهنامه؛ الگوی نیایشی، یگانهپرستی و یکتاپرستی
وی ادامه داد: بسیاری از پژوهشگران در معرفی این جنبههای صلح آمیز شاهنامه به دنیا غفلت کردهاند. شاهنامه میتواند یک الگوی نیایشی، یگانهپرستی و یکتاپرستی باشد؛ بزرگترین حماسهای است که خداوند در آن بیشترین حضور را دارد و هیچ حماسهای در دنیا نیست که نیایش پرورگار در آن تا این حد اصل، اساس و منبع باشد. همچنین سرنوشت شخصیتهای بارز آن بسته به رابطه آنها با خدای خود باشد و مرز میان انسان و دیو بودن به ستایش و نیایش آنان با یزدان مربوط شود.
این شاهنامه پژوه مطرح کرد: موفقترین شخصیتهای شاهنامه بیشترین نیایش را با خداوند دارند که این موضوع نشاندهنده این است که شاهنامه یک حماسه اخلاقی است که این بعد آن در کشور و خارج از آن کمتر شناخته شده است. همچنین در سراسر شاهنامه نمیتوانید یک واژه ناپسند را پیدا کنید که نشاندهنده فرهنگ سترگ ایرانی و تربیت و آموزش خانوادگی است که فردوسی از آن نشات گرفته و از نجیبترین واژگان در شاهنامه استفاده کرده است؛ حتی فردوسی در اوج خشم دشمنان را بدگوهر، بداندیش و جفاپیشه میخواند.
قیامتی گفت: به این علت به فردوسی شاعر پارسیگوی گفته میشود که اگر فردوسی نبود، شاید زبان فارسی نبود و بعد از آن شاعرانی همچون نظامی، سعدی، عطار، حافظ و مولانا نبودند. همچنین واژههای به کار رفته در شاهنامه نسبت به دیگر آثار بسیار کم است؛ کل واژههای عربی شاهنامه کمتر از ۵۰۰ واژه است در صورتی که ۲۰ درصد واژگان به کار رفته در دیگر آثار روزگار فردوسی عربی است.
وی افزود: رودکی پیش از فردوسی میزیسته و با وجود اینکه پدر شعر فارسی و سلطان شاعران جهان است، جالب است که آرزو میکند مانند شاعران عربی همچون «سحبان» و «جریر» شعر بگوید، افتخار منوچهری دامغانی این است که اشعار تازی زیادی حفظ دارد اما فردوسی تا جایی که میتواند از واژههای عربی و بیگانه پرهیز میکند.
شاهنامه؛ کتاب به زیستن و پلی است که از گذشته به سمت آینده راه میگشاید
قیامتی بیان میکند: هیچ کتابی همچون شاهنامه، درس زندگانی و انسانیت را به انسانها نداده و میتوانم به جرأت بگویم که هیچ کتابی همچون شاهنامه از نیکی یاد نکرده و از دستگیری محرومان و کمک به آنان سخن نگفته و هیچ کتابی از دادگری نگفته و بیدادگری را نکوهش نکرده است؛ در واقع شاهنامه کتاب بهزیستن است، پلی است که از گذشته به سمت آینده راه میگشاید. شاهنامه ما را در ۵۰۰۰ سال پیش نگه نمیدارد بلکه اسطوره و تاریخ را بیان کرده تا از الگوی شهریاری، اخلاق بنیان کند. بنابراین نباید به شاهنامه به عنوان یک افسانه و حماسه صرف بنگریم .« تو این را دروغ و فَسانه مدان / به یکسان رَوِشنِ زمانه مدان».
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی فرهنگی و هنری فردوسي شاهنامه فردوسی روز بزرگداشت فردوسی بزرگداشت فردوسي روز پاسداشت زبان فارسی پاسداشت زبان فارسی حکیم ابوالقاسم فردوسی بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی شاهنامه پژوهی شاهنامه پژوه شاهنامه بیش فریاد می زند هویت ایرانی هویت ایران زبان فارسی بر ادبیات هیچ کتابی حماسه ای هیچ کتاب هویت ملی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۹۴۶۸۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
لیبرال دموکراسی پایبند هیچ قانونی نیست/تاریخ پراز جنایت استکبار
به گزارش خبرنگار مهر، آیت الله سید علیرضا عبادی صبح پنج شنبه در شورای فرهنگ عمومی اظهار کرد: در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی جهان بین دو قطب شرقی و غربی تقسیم شده و یک بخش در دست کمونیست و یک بخش در دست لیبرالیسم بود.
نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی بیان کرد: در چنین شرایطی هیچ پایگاهی برای اسلام و حق و انصاف وجود نداشت اما خداوند با پیروزی انقلاب اسلامی این ابرقدرتها را غافلگیر کرد.
عبادی با تأکید بر اینکه بعد از پیروزی انقلابی نیز تمام قدرتها جلوی ما ایستادند و به قول خودشان همه گزینهها را روی میز داشتند، گفت: اتفاقاتی چون حادثه طبس و شکست نظامی آمریکا نمونهای از حمایتهای الهی از ایران و انقلاب اسلامی است.
وی با بیان اینکه هر دولتی که بر سرکار آمد سیاستهای خود را در حوزه فرهنگ چه عفاف و حجاب و چه تکریم زبان فارسی اجرا کرد، ادامه داد: این موضوع آسیبهایی را وارد کرده است.
نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی مردم همواره از ما عدالت را میخواهند، یادآور شد: همه ما باید در راستای اجرای قانون اساسی و عدالت و فرهنگ عفاف و حجاب قدم برداریم و از فرصت دولت سیزدهم نیز در این زمینه بیشترین استفاده را داشته باشیم.
عبادی ادامه داد: در حوزه عفاف و حجاب همه دستگاهها باید وظیفه خود را به درستی انجام دهند و مسئولیت تنها بر عهده یک نهاد نگذاریم.
وی با بیان اینکه در کنار عمل به قوانین باید با جوانان و نوجوانان خود صحبت بکنیم، گفت: جوانان و جوانان ما گوش شنوا دارند.
نماینده ولی فقیه در زمینه اتفاقات ۶ ماه گذشته در غزه اظهار کرد: لیبرال دموکراسی پایبند هیچ قانونی نیست و تاریخ استعمار و استکبار پر از جنایت و آدم کشی است.
عبادی با بیان اینکه لیبرال دموکراسی دروغها و جنایتهای خود را توجیه میکند، یادآور شد: اما امروزه مردم همه کشورهای جهان هشیار شدهاند و در سراسر جهان از قشرهای مختلف برای نجات بشریت فریاد میزنند.
کد خبر 6088452