سوپراستارها برای تعیین دستمزد، شرایط پس از کرونا را درک کنند/ در اکران پساکرونا سینمای مستقل را فراموش نکنیم
تاریخ انتشار: ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۹۵۲۴۱۶
یک تهیهکننده سینما از بازیگران مشهور و سوپراستار خواست تا برای کمک به پاگرفتن دوباره تولیدات سینمایی تفاوت شرایط پس از کرونا با پیش از آن را درک کنند.
بهگزارش خبرنگار حوزه سینمای گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، سید امیر سیدزاده از تهیه کنندگان سینما و تلویزیون است که البته در سالهای اخیر تمرکز خود را بیشتر روی سینما گذاشته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از سوی دیگر سیدزاده بارها تهیهکنندگی آثار کارگردانان فیلم اولی را به عهده گرفته است؛ آثاری که به گفته خودش بهخاطر سختیها و پیچیدگیهایی که دارند، کمتر تهیهکنندهای ریسک حضور در آن پروژهها را میپذیرد. «مادر قلب اتمی»، «پاسیو»، «شماره ۱۷ سهیلا»، «آمین خواهم گفت» و «زندگی جای دیگری است» از جمله فیلمهایی هستند که نام سیدزاده به عنوان تهیهکننده در آنها ثبت شده است.
سیدزاده سال گذشته نیز با فیلم «تعارض» (ریست) به کارگردانی محمدرضا لطفی، کارگردان جوان سینمای ایران در بخش نگاه نوی سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت.
او نوروز امسال با ایفای نقش نماینده مجلسی به نام «حاج آقای مالکی» در سریال پایتخت 6 بازیگری را هم تجربه کرد.بگومگوهای «حاجی مالکی» رانندهاش «نقی» از سکانسهای جذاب سریال پایتخت برای بینندگان این مجموعه تلویزیونی پرطرفدار بود.
سیدزاده در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری آنا درباره مشکلات پیش روی اهالی سینما در ایام تعطیلی و پس از بازگشایی سینماها گفت: بیش از سه ماه است که به خاطر شیوع ویروس کرونا و شرایط خاص کشور تولیدات سینمایی و سالن های سینما به طور کامل تعطیل شده اند. محصولاتی که در روند تولید قرار داشتند حتی اگر در انتهای کار بودند، برای پیشگیری ازخطرات احتمالی متوقف شدند.کارهایی که قرار بود پیشتولید داشته باشند نیز به تعویق افتادند. بهطورکلی، زمینه فعالیتهای هنری در سینما و تئاتر تعطیل شد. تبعات این قضیه بیکار شدن تعداد زیادی از اهالی هنر در رشتههای مختلف و از جمله تولیدات نمایشی بود.
وی اظهار کرد: بیتردید وظیفه اصلی رسیدگی به این مشکلات بر عهده متولیان فرهنگی و در رأس آن وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان سکاندار مسائل فرهنگی و هنری کشور است. در این مدت مسئولان این وزارتخانه، تمهیداتی را برای جبران این خسارتها در نظرگرفتهاند که بخشی از آنها هم رسانهای شد. امیدواریم این راهکارها بعد از شکست تقریبی کرونا و از سرگیری فعالیتها ادامه یافته و به سرمنزل مقصود برسد.
این تهیهکننده سینما افزود: حجم خسارات وارده به سینماگران آنقدر زیاد است که راهکارهای فعلی وزارت ارشاد شاید بخش کوچکی از آن را جبران کند و باید دنبال راهکارهای اصولی و اساسی باشیم. امیدوارم که با تمهیداتی که مسئولان فرهنگی کشورخواهند داشت از این این بحران بهسلامت عبور کنیم و فعالیتهای هنری، سینمایی و تئاتری ما بار دیگر به وضعیت عادی خود برگردد.
سیدزاده در پاسخ به این پرسش که اهالی سینما و بهویژه بازیگران تا چه اندازه میتوانند بعد از آغاز فعالیتها در جبران این خسارتها تاثیرگذار باشند نیز گفت: پاسخ این پرسش دو بخش دارد؛ یک قسمت مربوط به فیلمهایی است که ساختهشده و در نوبت اکران هستند. این فیلمها که تعدادشان هم زیاد است،پیش از این طبق روال همیشگی در فصول مختلف اکران مثل اکران نوروزی، اکران بهاره، عید فطر، اکران تابستانی و... روی پرده میرفتند. اتافق که امسال رخ نداد و برنامه اکران کلاً به هم خورد.
وی ادامه داد: باتوجه به این شرایط، باید دید آیا بازیگران و عواملی که در تولید یک اثر مشارکت داشتهاند، انگیزهای برای کمک به جبران خسارتهای آن فیلم دارند یا نه. به عبارت دیگر، آن بازیگری که برای بازی در یک فیلم دستمزد بالایی گرفته است، حالا که سرمایهگذار و صاحب فیلم با این مشکل مواجه شده حاضر است بخشی از باقیمانده دستمزد خودرا تخفیف بدهد؟ البته بیشتر بازیگران سوپراستار و چهره مدنظر من هستند.
سیدزاده تصریح کرد: بازیگر سوپراستاری که مثلاً برای حضور در یک فیلم سینمایی، دستمزدهای آنچنانی تقاضا میکرد باید این مسئله را درک کند که برای تهیهکننده وضعیت بعد از شکست کرونا با قبل از شیوع ویروس، زمین تا آسمان متفاوت است. این یک بخش قضیه است که باید فرهنگسازی شود تا بتوانیم به مولفههای یک جامعه مدنی مطلوب در حوزه هنر برسیم.
وی افزود: بخش دیگر مربوط به محصولاتی است که در آستانه تولید متوقف شدهاند. ان شاالله با پایان این شرایط قرار است فعالیتهای سینمایی از سر گرفته شود. هم مدیران سینمایی و هم فعالان این حوزه باید از همین الان برنامهریزی داشته باشند که چگونه م یخواهند شرایط را به روال عادی برگردانند.
این تهیهکننده سینما گفت: باید برای سرمایهگذار یا تهیهکننده درسینما، تئاتر و یا شبکه نمایش خانگی شرایطی بهتر از دوران پیش از کرونا فراهم شود. اگر این اتفاق بیفتد، حتماً با وفاق و همدلی زمینه برای تولید محصولات باکیفیت و پرتعداد در مدت زمان کمتر فراهم می شود و چرخهای سینما دوباره به حرکت درخواهد آمد.
سید زاده اظهار کرد: یکی از معضلاتی که ما در روند تولید فیلم داریم همین کلنجاررفتن با دستمزدها است گاهی برای تثبیت قرارداد یک بازیگر باید یک ماه و نیم تا دو ماه وقت صرف شود تا به تواقفق برسیم. آن هم دستمزدی که من اعتقاد دارم به صورت بی قواره و کاذب رشد کرده و گاهی 10 برابر میزان تورم اقتصادی در جامعه است.
وی با تأکید بر این که سینمای مستقل به نسبت سینمای بدنه آسیب بیشتری از این وضعیت خورده است افزود: آسیبپذیرترین بخش سینمای ما همین سینمای مستقل است؛به خاطر اینکه هم در ساخت و هم در پخش، بدون تکیه بر بودجههای دولتی یا سرمایه زیاد باید کار خودرا پیش ببرد. ضریب آسیبپذیری این گونه آثار با توجه به گرانشدن روز افزون روند ساخت فیلم و بودجههای محدودی که دارند بالا می رود.
تهیهکننده فیلم «تعارض» عنوان کرد: از طرف دیگر بعد از ساخت فیلم، دراکران با یک سری نامهربانیها و کم لطفی ها مواجه میشویم. متأسفانه چندسالی است که سینمای ما به تولید فیلمهایی بیمحتوا تحت لوای سینمای کمدی عادت کرده و به نوعی این وضعیت به یک سنت تبدیل شده است. این که هر فیلمی را به اسم کمدی بسازیم و مخاطب در سینما هر دیالوگی را بشنود تا بخندد یک نگاه غلط است. این رویکرد، بنیانهای خانواده و فرهنگ کشور را به سمت ضعف و نابودی می کشاند.
وی افزود: حالا اگر شما بخواهیدیک فیلم جذاب، آبرومند و سالم بسازید حالا فرقی نمیکند چه فلیم اجتماعی و چه هنری و یا حتی طنز، حداقل باید دو میلیاردتومان هزینه کنید. برای این که فیلم بتواند سرمایه اولیه شما را بعد از یکی دوسال بازگرداند حداقل باید بین چهار تا پنج میلیارد تومان فروش داشته باشد.
سیدزاده گفت: متأسفانه ما در اکثر فیلمهایی که به سینمای تجاری و بدنه تعلق ندارند، این بازگشت سرمایه را نمی بینیم.من خودم تاکنون تهیهکننده حدود شانزده فیلم بودهام.فیلم هایی که اغلب آنها باوجود استقبال منتقدان و دریافت جوایز متعدد از جشنوارههای داخلی و خارجی، بازگشت سرمایه خوبی در گیشه نداشتند. به جز دو فیلم«مادر قلب اتمی» و«تنها دوبار زندگی میکنیم»، فیلمهای دیگر سرمایه اولیه را هم جبران نکردند. بخش عمدهای از این وضعیت به سیاستهای غلط اکران درخصوص فیلمهای مستقل باز میگردد.
وی اظهار کرد: بنابراین، باتوجه به این شرایط مسئولان باید برای اکران فیلمهای مستقل در روزهای پساکرونا تمیهداتی بیندیشند چرا که این فیلمها بیشتر در معرض آسیب هستند.
انتهای پیام/4104/
منبع: آنا
کلیدواژه: سینمای ایران ویروس کرونا سید امیر سیدزاده سریال پایتخت 6 سینمای مستقل فیلم تعارض سینمای مستقل تهیه کننده فعالیت ها فیلم هایی فیلم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۹۵۲۴۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اولین هنرپیشه زن سینما و یک سرگذشت تلخ پرتکرار
دهم اردیبهشتماه سالروز درگذشت بازیگری است که نه تنها به عنوان نخستین هنرپیشه زن ایرانی شناخته میشود بلکه از منظری دیگر او را اولین قربانی در ناتوانیِ بومی کردنِ تفکر مدرن در سینمای ایران میدانند.
به گزارش ایسنا، نام صدیقه (روحانگیز) سامینژاد که متولد سال ۱۲۹۵ بود، با بازی در نقش «گلنار» در فیلم «دختر لُر» برای همیشه در تاریخ سینمای ایران باقی مانده است. «دختر لر» نخستین اثر ناطق سینمای ایران است و در سال ۱۳۱۲ توسط خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا ساخته شد.
با پخش «دختر لر» در سینماها که با استقبال فراوانی هم روبرو شد، سامینژاد به شهرت رسید اما بعد سرنوشت بسیار تلخی پیدا کرد.
فریدون جیرانی سال ۱۳۸۹ در دورانی که پخش یک مصاحبه با فریماه فرجامی بعد از سالها بیخبری و با تصاویری تکاندهنده از این ستاره سالهای دور سینما واکنشهای تندی را به دنبال داشت، در مطلبی بیان کرد: «زندگی بازیگران در سینمای ایران تلخ است و این فقط مربوط به سالهای پس از انقلاب نیست. از ابتدای ورود سینما به ایران این سرگذشت تلخ تکرار شده است. ۱۳ اردیبهشت سال ۱۳۷۶ یک روز صبح به دفتر مجله سینما زنگ زدند و گفتند روحانگیز سامینژاد مُرده است. من تا آن روز فکر میکردم روحانگیز سامینژاد باید سالها پیش مرده باشد. به خانه خواهرش عالیه زند تبریزی زنگ زدم و دیدم خبر درست است. رفتم خانه عالیه زند تبریزی و فهمیدم سامینژاد بعدازظهر چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۷۶ در سن ۸۶ سالگی در تنهایی مرده و روز پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت در قطعه ۳۴ ردیف ۴۴ شماره ۴۶ در جایی گمنامی خاک شده است. رختخواب سامینژاد وسط خانه بود. تنها میراث این اولین بازیگر سینما یک کیسه نایلونی بود و داخل آن یک بسته سیگار، یک شناسنامه و بروشور تانشده «دختر لر».»
این کارگردان سینما همچنین گفته بود: «من قبل از دیدن این میراث، تصویر سامینژاد را در فیلم تهامینژاد دیده بودم که گریه میکرد و دیگر هیچ. «ایران قادری» که یک روز سرشناسترین بازیگر تماشاخانه تهران بود، چه شد؟ چگونه مُرد؟ چه کسی خبر داشت؟ و خیلیهای دیگر. ریشه سرگذشت تلخ بازیگران در سینمای ایران را باید در جامعهای جستجو کرد که نتوانسته است تفکر مدرن را بومی کند و در خودش حل نماید. متاسفانه اولین قربانیان این ناتوانی بازیگران زن سینما بودند.»
عباس بهارلو - مورخ و پژوهشگر سینما - در سال ۱۳۸۱ مطلبی درباره این بازیگر نوشته بود که در بخشهایی از آن آمده است: «وقتی در سال ۱۳۱۲ فیلمِ «دختر لر» ساخته مشترک خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا، که صدیقه سامینژاد در آن نقش «گلنار» را بازی میکرد، در تهران نمایش داده شد، در میان مردمی که برای بار نخست سیمای یک زن ایرانی را بر پرده سینما دیده بودند واکنشهای ناگواری برانگیخت، که بهدرستی روشن نیست ــ و احتمالاً هیچگاه نیز معلوم نخواهد شد ــ که آیا خانم صدیقه سامینژاد تصوری از آن واکنشها در ذهن داشته است یا خیر، و آیا اگر میداشت حاضر به ایفای نقش در آن فیلم میشد؟»
گفته میشود که در آن مقطع آوانس اوگانیانس نیز کوششهایی را در زمینه ساخت فیلم انجام میداد و در اینباره بهارلو ادامه داده است: «بهموازات فعالیتهای سختکوشانه اوگانیانس در ایران، عبدالحسین سپنتا و خانبهادر اردشیر ایرانی نیز برای ساختن نخستین فیلم مشترک در هندوستان در جستوجوی بازیگر زنی بودند که زبان فارسی بداند و نقش «گلنار» را در فیلم «دختر لر» بازی کند. تا قبل از دوره پهلویِ اول بازی زنانِ مسلمان در نمایشها و تعزیهها ممنوع بود و بازیگران زنی که در این سالها در فیلمهای اوگانیانس و مرادی ایفای نقش میکردند مانند مادام سیرانوش، لیدا ماطاوسیان، ژاسمین ژوزف، زما اوگانیانس و آسیا قسطانیان (کوستانیان) از بانوان ارمنی بودند که اکثر آنها از صحنه تئاتر به سینما آمده بودند، بههمین دلیل موانع کمتری بر سرِ راه خود داشتند.
سپنتا موفق شد صدیقه (روحانگیز) سامینژاد، همسر یکی از کارکنان کمپانی امپریال فیلم بمبئی، را که از سیزده سالگی از کرمان به هندوستان رفته بود مجاب کند و با این توضیح که نام او بهعنوان نخستین بازیگر زن در تاریخ سینمای ایران ثبت خواهد شد ــ که شد ــ موافقت او و شوهرش، دماوندی، را برای بازی در فیلمش جلب کند. بدین ترتیب گروه هندی ـ ایرانی عبدالحسین سپنتا و اردشیر ایرانی کار خود را در هندوستان آغاز کرد.
«دختر لر» نخستین بار در سیام آبان ۱۳۱۲ در دو سینمای مایاک (دیدهبان) و سپه بر پرده آمد، و نمایش آن، سال بعد از دوم مردادماه ۱۳۱۳ در سینما مایاک تکرار شد، و پس از یک ماه از چهارم آذر نمایش آن در سینما سپه به مدت پنجاه روز ادامه یافت. سپس با یک دو هفته وقفه در همینسینما از نو بر پرده رفت. استقبال از فیلم بسیار پُرشور بود و حتی «مادر بزرگهای خیلی پیر» هم رفتند تا سرگذشت «دختر لر» را بهچشم ببینند.»
ایفای نقش گلنار در «دختر لر» موجب شد که صدیقه سامینژاد چنان انگشتنما و زبانزد خاص و عام شود که هم با دشنام روبرو شد و هم با تشویق برخی مردم در شهرهای مختلف.»
سامینژاد در سال ۱۳۴۹ یعنی ۳۷ سال پس از نمایش «دختر لر»، در مستندی از محمد تهامینژاد با نام «سینمای ایران از مشروطیت تا سپنتا» حضور یافت و به روایت زندگی دشوار و پر از رنج خود پرداخت.
از تهامینژاد نقل شده است: «اغلب بهطور کنترلنشدهای میخندید و در حالیکه اشک در چشمانش حلقه زده بود به من گفت که هنگام اقامت در هند ایرانیهای متعصب او را مورد ضربوشتم قرارمیدادند و حتی بطری بهطرفش پرتاب میکردند. بهطوریکه همواره مجبور بود همراه با محافظ از استودیو امپریال فیلم خارج شود.»
درباره این چهره مستند دیگری با نام «روحانگیز سامینژاد» به کارگردانی مجید فدایی نیز ساخته شده که در ارتباط با زندگی نخستین بازیگر زن سینمای ایران و ایفاگر نقش «دختر لر» است،
سامینژاد در حالی در 80 سالگی از دنیا رفت که خاطرات زیادی از دورانی که «دختر لر» ساخته شد و حواشی پیرامون آن بازگو نشد. فریدون جیرانی که مطالعات زیادی درباره تاریخ سینما دارد، با بیان اینکه چنین اتفاقی فقط مختص نخستین بازیگران سینما نبوده، در مصاحبهای با ایسنا گفته بود: «بسیاری از بازیگران سینما، حرف و تاریخ سینما را با خود به زیر خاک بردند. من بارها به آنها گفته بودم که اجازه بدهید این اطلاعات به نسلهای دیگر انتقال داده شود، اما بسیاری از آنها به این موضوع توجه نکردند.»
او گفته است: «قدیمیهای معروف، بریدهاند و سعی میکنند که صحبت نکنند، چون معتقدند سالها به آنها بیلطفی شده است و دل پرگلایهای دارند. مثل ناصر ملک مطیعی که من یک بار از او دعوت کردم تا به خانه سینما بیاید و درباره «چهارراه حوادث» (فیلمی به کارگردانی ساموئل خاچیکیان) صحبت کند و هرچه اصرار کردم موافقت نکرد. فردین هم دق کرد، در حالی که میتوانست بازی کند. در یکی از برنامههای تلویزیونی هفت، بعد از سالها آقای افخمی گفت که اگر به تاریخ سینما مراجعه کنید میبینید که بعد از فیلم «گنج قارون» تعداد سینماهای تهران افزایش پیدا کرده است بنابراین نمیتوان نقش فردین را در تاریخ سینمای ایران انکار کرد اما سالها تلاش شد که این نقش را انکار و حذف کنیم اما نتوانستیم. برای همین بعد از فوت او تشییع جنازه باشکوهی شکل گرفت. او میتوانست بازی کند، چرا بازی نکرد؟ اگر بازی میکرد چه اتفاقی میافتاد؟ در سینمای سی سال اخیر که علی بیغمی وجود نداشت، می توانست نقش یک پدر را بازی بکند.»
انتهای پیام