Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری آریا»
2024-05-06@15:07:36 GMT

دخترانی که به ازدواج نمی‌اندیشند

تاریخ انتشار: ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۹۵۳۹۲۴

دخترانی که به ازدواج نمی‌اندیشند

خبرگزاری آریا -

تنها زندگی می‌کند و زندگی‌اش را دوست دارد. تمام تلاشش نگاه داشتن استقلالی است که با زحمت به آن رسیده. تحصیل کرده است و کار خوبی دارد. مخالف مردها نیست اما تصمیم ندارد ازدواج کند. کلمه ازدواج را که می‌شوند، پوزخند می‌زند. تشکیل زندگی را تنها مسؤولیتی می‌داند که هیچ دلیل قابل قبولی ندارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


آمارهای رسمی می‌گویند، در شهرهای بزرگی همچون تهران، اصفهان، مشهد، شیراز، تبریز و ... زندگی مجردی دختران رونق گرفته است. دختران بسیاری در این شهرها، در خانه‌های مستقل به صورت مجردی زندگی می‌کنند.
آخرین آمارهای سازمان ملی جوانان، مشخص کرده است که 30درصد از مجموع کل دختران مجرد در پنج شهر بزرگ کشور برای خود زندگی‌ مستقل از خانواده تشکیل داده‌اند. بیشترین این دختران، دانشجویان و فارغ‌التحصیلانی هستند که برای تحصیل یا در جست‌وجوی کار، راهی شهرهای بزرگ شده‌اند.
بر اساس تحقیقات این مرکز که سال گذشته انجام شده است، با بررسی نسبی مردان و دختران در گروه سنی 15 تا 19 سال و 20 تا 24 سال، ازدواج دختران در دو دهه اخیر کاهش داشته است و در عوض آمار تجرد قطعی بالا رفته است. گفته می‌شود که اگر این روند تا سال 1395 ادامه یابد، نسبت فاصله سنی در ازدواج برای مردان و دختران مجرد به هم نزدیک می‌شود.
بر اساس تحقیقات مرکز اطلاعات و آمار شورای فرهنگی - اجتماعی زنان، مشخص شده است که بررسی آمار میزان تجرد دختران با تحصیلات عالی در یک دهه گذشته، نشان می‌دهد که تعداد دختران تحصیل‌کرده‌ای که هرگز ازدواج نکرده‌اند، از حدود 5 درصد به 16 درصد رسیده است.
جوانان از ازدواج گریزانند
کارشناسان اجتماعی دلایل بسیاری را مطرح می‌کنند که در عدم تمایل دختران به تشکیل خانواده مؤثر است؛ یکی از مهم‌ترین آن‌ها علاقه دختران به تحصیلات عالیه و داشتن استقلال مالی است. از دیگر دلایلی که سبب تأخیر در ازدواج و گرایش به تجرد می‌شود، تغییر الگوی زندگی مشترک است. به این معنا که نسل‌های قبلی برای شروع زندگی به استقلال نیاز نداشتند، اما رفته رفته این الگو تغییر کرد و امروزه کمتر کسی است که خواهان زندگی صددرصد مستقل نباشد.
برخی نیز بر این عقیده‌اند که خانواده‌ها برخلاف گذشته، فرزندان خود را به ازدواج تشویق نمی‌کنند و یا نفوذ خود را برای وادار کردن جوانان به تشکیل زندگی از دست داده‌اند. همچنین در موارد بسیاری، خود خانواده عامل بازدارنده ازدواج محسوب می‌شوند؛ چرا که ملاک‌ها و دیدگاه‌های این خانواده‌ها به سوی مادیات متمایل شده است. این خانواده‌ها در امر ازدواج فرزندانشان چنان سخت‌گیری می‌کنند که در نهایت جوانان تصمیم می‌گیرند به کلی قید این امر را بزنند.
رئیس انجمن علمی مددکاران ایران بر این عقیده است که مردم دید منفی خود را نسبت به زندگی مجردی دختران از دست داده‌اند. او در این‌باره می‌گوید: «با کوچک کردن خانه‌ها و یک یا دو خوابه کردن آن‌ها دیگر خانه‌ها جایگاهی برای بچه‌های 15 ساله به بالا نیست و این موضوع باعث می‌شود تا در چند سال آینده بچه‌های بالای 15 سال به دنبال خانه بگردند.»
به اعتقاد وی جوانان در خانه‌های مستقل زندگی می‌کنند زیرا طرز فکر آنان تغییر کرده است؛ که همین می‌تواند استقلال آنان را افزایش دهد.
راه حل‌های بدون جواب
اردشیر انتظاری، استاد دانشگاه علامه‌طباطبایی بر این باور است که دختران دیپلمه بیشتر فرصت ازدواج دارند تا دختران لیسانسه. او در این‌باره گفته است: «وقتی شاهد زیاد شدن تعداد دختران تحصیل‌کرده باشیم، به جایی می‌رسیم که اساساً دیگر ازدواج برایشان اتفاق نمی‌افتد و این دختران به مرحله تجرد قطعی می‌رسند. تجرد قطعی مشکلی است که حال حاضر در جامعه به وجود آمده است چرا که دختران زیادی داریم که تحصیل‌کرده و شاغل هستند، ولی مجردند.»
این آسیب‌شناس اجتماعی طرح آمایش جنسیتی در دانشگاه‌ها را راهی برای مقابله با این مشکل می‌داند. بدین معنا که ترتیبی اتخاذ شود تا میزان دانشجویان دختر و پسر در مقطع کارشناسی برابر شود.
مدیر کل امور تربیتی سازمان ملی جوانان نیز، تشکیل خانواده‌های نیمه مستقل راهکاری مهم در کاهش تجرد جوانان می‌داند.
این در حالی است که معاون پژوهشی مرکز مطالعات جمعیتی آسیا و اقیانوسیه، تنها راه حل مشکل تجرد قطعی دختران را در این می‌داند که همسن گزینی همسری در کشور رخ دهد؛ چرا که اگر تعداد پسران در سن ازدواج را با دختران در آستانه ازدواج با فاصله سنی دو یا سه سال نیز در نظر بگیریم، تعداد دخترهایی که مجرد باقی می‌مانند کمتر می‌شود.
ریشه اصلی مشکل
علی‌رغم نظرات، طرح‌ها و راه‌حل‌های مختلف کارشناسان، روز به روز به تعداد دختران با زندگی مجردی افزوده می‌شود. چرا که مشکل بسیاری از این دختران، نداشتن فرصت ازدواج نیست، بلکه عدم تمایل به این امر است.
جامعه‌شناسان دریافته‌اند که زندگی دشوار زوج‌های جوان و عدم انعطاف‌پذیری آنان از مهم‌ترین دلایل مخالفت آن‌ها با امر ازدواج است. افزایش آمار طلاق و مشکلات خانوادگی، مسائل پر اهمیتی همچون خیانت و خشونت در خانواده‌ها، زنگ خطری است که جوانان را از تعهد ازدواج باز می‌دارد.
در شرایط فعلی الگوی ناموفق زندگی مشترک زیاد شده و در مقابل زندگی‌های آسوده و بی‌دغدغه مجردی تبلیغ می‌شوند. در حالی که جرم‌شناسان بر این عقیده‌اند که یکی از دلایل زیاد شدن جرم، نداشتن پایگاه عاطفی است. فردی که تعلقات عاطفی دارد در زمان مشکلات مقاوم‌تر است و راحت‌تر تصمیم‌گیری می‌کند. شاید از این روست که محققان پیامدهای افزایش زندگی مجردی را بسیار حائز اهمیت می‌دانند.
گردآوری : گروه اینترنتی نیک صالحی


منبع: خبرگزاری آریا

کلیدواژه: زندگی مجردی تحصیل کرده خانواده ها تجرد قطعی خانه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۹۵۳۹۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فقط افرادی که در خانواده‌ای سمی بزرگ شده‌اند این ۷ مورد را درک می‌کنند

نحوه بزرگ شدن شما تا بزرگسالی، چه خوب و چه بد، بر رفتارتان تأثیر می‌گذارد تجربیات مخرب اولیه زندگی زخم‌های عاطفی ماندگاری از خود به جای می‌گذارند.

آنها اغلب روابط شما را به گونه‌ای تحت تاثیر خود قرار می‌دهند که درک آن دشوار است.

در ادامه، به بررسی ۷ چیز در زندگی می‌پردازیم که طبق اصول روانشناسی، افرادی که در خانواده‌ای با روابط سمی بزرگ شده اند درکشان می‌کنند.

۱) زندگی در تنش مداوم
بزرگ شدن در یک خانواده سمی می‌تواند به معنای زندگی در یک تنش دائمی باشد. هرگز نمی‌دانید که درگیری بعدی چه زمانی رخ خواهد داد روانشناسان خاطرنشان می‌کنند که اعضای سمی خانواده ممکن است معتاد به درگیری‌های مداوم باشند در نتیجه، آنها از نظر احساسی بیش از حد واکنش نشان داده و در جمع یا در فضای خصوصی عصبانیتشان را نشان می‌دهند.

بزرگ شدن در چنین محیط ناآرامی مانند حرکت در میدان مین بوده که در آن هر قدم مملو از خطر است از لحظه‌ای که از خواب بیدار می‌شوید، تا زمانی که به رختخواب می‌روید، یک حس تنش وجود دارد؛ مانند طوفانی که در حال وقوع است.

شما در چنین شرایطی مجبور هستید که همیشه رفتار‌ها و سخنان خود را بررسی کنید و هرگز نمی‌دانید که یک نظر ظاهراً بی ضرر چه زمانی طوفانی را برمی انگیزد این حالت حتی پس از مستقل شدن به سختی از بین می‌رود.

۲) احساس می‌کنید که در افت و خیز احساسی هستید
اعضای سمی خانواده همیشه در آستانه انفجار نیستند گاهی اوقات، آنها آرام، دوست‌داشتنی و خوب به نظر می‌رسند. درست پیش از اینکه بدون هیچ هشداری وارد حالت سمی خود شوند.

این دقیقاً همان چیزی است که باعث می‌شود احساس کنید که انگار در یک ترن هوایی احساسی هستید درست زمانی که فکر می‌کنید در امانید، یک طغیان شما را به قلمروی دلواپسی پرتاب می‌کند این تغییرات سریع خلق و خو باعث ایجاد حس بی ثباتی می‌شوند.

بچه‌هایی که در چنین شرایطی بزرگ می‌شوند و نمی‌دانند که چه چیزی انتظارشان را می‌کشد، ممکن است دچار اضطراب شده و دائماً خود را برای حمله عاطفی بعدی آماده کنند.

۳) مراقبت از دیگران
کودکان در خانواده‌های سمی ممکن است خود را در نقش‌هایی بیابند که معمولاً برای بزرگسالان تعریف شده اند؛ مانند نقش مراقب، این امر آنها را وادار می‌کند که خیلی سریع بزرگ شوند و کودکی و معصومیت آنها را می‌رباید.

بر اساس اصول روانشناسی، اگر مجبور باشید از همان ابتدا نقش مراقب را بازی کنید، این احتمال وجود دارد که هویت خود را با انجام کار‌هایی برای دیگران پیوند دهید.

در حالی که کمک کردن خوب است، با داشتن چنین ذهنیتی این کار را بیش از حد و بدون تعیین مرز‌های سالم و توجه به نیاز‌های خود انجام می‌دهید.

در این صورت، عزت نفس شما آسیب می‌بیند. به خصوص اگر این باور را داشته باشید که تنها در صورتی شایسته عشق و احترام هستید که بتوانید به دیگران کمک کنید.

۴) عزت نفس پایین
افرادی که در خانواده‌های سمی بزرگ شده اند، اغلب در دوره بزرگسالی با عزت نفس پایین دست و پنجه نرم می‌کنند اگر در دوران کودکی خود مجبور بودید که با انتقادات بی وقفه کنار بیایید، همان افرادی که باید به شما عشق بی‌قید و شرط می‌دادند، باعث شدند که احساس بی ارزشی کنید.

هنگامی که متقاعد شدید بی ارزش هستید، از بین بردن این باور دشوار است. حتی در موقعیت‌هایی که به طور عینی موفق هستید، ممکن است دچار احساس بی کفایتی و شرم شوید.

بنابراین، اهداف بزرگ تری را برای خود تعیین کرده و اگر نتوانستید به آنها دست یابید، خودتان را سرزنش می‌کنید.

۵) کمال‌گرایی
فرزندان خانواده‌های سمی می‌توانند دچار کمال‌گرایی شوند. شاید پدر و مادرتان اشتباهات شما را به عنوان یک نقص، به جای بخشی از زندگی عادی تلقی می‌کردند.

بنابراین، ممکن است این رفتار باعث شده باشد که شما در دوره بزرگسالی فکر کنید که باید از اشتباهات به هر قیمتی اجتناب کرد و تلاش برای کمال‌گرایی یک هنجار است؛ نه یک استثنا.

تمایل به کمال‌گرایی همچنین می‌تواند ناشی از نیاز به کسب تایید یا اجتناب از انتقاد در یک محیط خانوادگی سمی باشد که در درازمدت باعث استرس مزمن و نارضایتی از زندگی خواهد شد.

۶) سرکوب احساسات
محیط‌های سرکوب‌کننده عاطفی در دوران کودکی، بیان آشکار احساسات را برای افراد چالش‌برانگیز می‌کنند.

روانشناسان خاطرنشان کرده اند که سرکوب احساسات یک راهبرد معمول مقابله‌ای است که توسط اعضای خانواده‌های سمی استفاده می‌شود.

کودکان در چنین خانواده‌هایی این باور را دارند که ابراز احساسات می‌تواند منجر به نادیده گرفته شدن یا حتی خشونت و شرمندگی شود؛ بنابراین آنها احساسات خود را سرکوب می‌کنند که باعث می‌شود ایجاد روابط عمیق در دوره بزرگسالی چالش‌برانگیزتر شود.

اگر نتوانید به طرف مقابل بگویید که واقعاً چه احساسی دارید، چگونه می‌توانید به او نزدیک شوید؟

۷) مکانیسم‌های مقابله‌ای ناسالم
بزرگ شدن در یک شرایط سمی می‌تواند باعث شود مکانیسم‌های مقابله‌ای دیگری در شما شکل گیرند:

کناره‌گیری از تعاملات اجتماعی به عنوان راهی برای محافظت از خود در برابر رنج‌های عاطفی بیشتر
سوء مصرف مواد مخدر  برای از بین بردن درد عاطفی یا مقابله با استرس
انجام رفتار‌های خودآزاری در تلاش برای مقابله با احساسات طاقت‌فرسا یا به دست آوردن حس کنترل
صرف زمان بیش از حد در شبکه‌های اجتماعی یا خیالبافی به عنوان وسیله‌ای برای فرار از واقعیت‌های زندگی ناکارآمد خانوادگی

منبع: روزیاتو

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی خواندنی‌ها

دیگر خبرها

  • فعالیت۷۰ مهد قرآنی در مساجد آذربایجان غربی با هدف حمایت از مادران
  • در کنار همه مسایل اقتصادی به ابعاد فرهنگی فرزندآوری توجه شود
  • موانع فرزندآوری باید رفع شود/ زوج‌های جوان و مجرد‌ها باید در مسیر رونق بخشی به خانواده قرار بگیرند
  • تبادل مرگ و زندگی در جریان اهدای عضو
  • تعریف ظرفیت‌های مشاوره‌ای برای افرادی که در سن ازدواج هستند
  • فقط افرادی که در خانواده‌ای سمی بزرگ شده‌اند این ۷ مورد را درک می‌کنند
  • نرخ جمعیت در قزوین بحرانی است/ روند کاهشی در مرکز استان
  • نرخ جمعیت در قزوین بحرانی است / کاهش جمعیت در مرکز استان
  • دختران ورزشکار ایرانی یک الگو در کشورهای مسلمان هستند
  • برگزاری جشن‌های مادرانه در مساجد برای ترغیب مادران به فرزندآوری