جعبههای مخملی
تاریخ انتشار: ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۹۵۶۱۴۴
در این گزارش مهمان «شیرین رضایی» همسایه هنرمند و کارآفرین ساکن خیابان سینا شدیم تا برایمان فوت و فن ساخت یک سطل مخملی برای گوشه اتاق را آموزش دهد.
ابزار لازم - پارچه مخمل کش
- اسفنج نازک به قطر یک سانت ولی اگر نیم سانت هم بود، مشکلی نیست
- دو دایره یا هرشکلی که کف سطل شما هست با مقوای مجسمهسازی و محکم
- کش قیطانی همرنگ یا شبیه به رنگ پارچه
- پایه
- دانتل و یا اپلیکه برای تزیین
- چسب داغ یا چسب پارچه
در نخستین گام اندازههای دیواره، داخل و دور سطل را بگیرید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
لبههای مقوا را چسب بزنید و به پارچه بچسبانید به نحوی که چروکی روی پارچه ایجاد نشود. برای پارچه روکش سطل، اول قد پارچه را بدوزید. ابر را هم دورتادور سطل بگذارید و اندازه بزنید و ببرید. لبههای ابر را به سطل بچسبانید و پارچه را با کمیکشش، تن سطل کنید. از داخل سطل شروع به چسب زدن و چسباندن پارچه دور تا دور سطل کنید. پارچه را به اندازه یک سانت به کف بچسبانید، طوری که دور کار صاف و بدون چینخوردگی باشد. داخل سطل که کامل شد، پارچه را با کمیکشش بیشتر، به زیر سطل به اندازه یک سانت بچسبانید.
برای داخل سطل، از همان کفی که درست کردید با چسب بچسبانید. کفی دوم را برای زیر سطل استفاده کنید برای زیبایی کار و دور کفیها از کش قیطانی استفاده کنید. در پایان پایهها را با پیچ به سطل متصل کنید. برای زیبایی و تزیین کار از دانتل استفاده کنید.
کد خبر 509647 برچسبها محله همشهری محلهمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: محله همشهری محله
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۹۵۶۱۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مردم ایران عصبانی و بیش از اندازه حسود هستند، اگر به زنی نگاه کنی کشته میشوی!
زیسان: یوهان اشترویس، دریانورد بخت برگشته هلندی در عصر حکومت شاه سلیمان صفوی (اسفند ۱۰۲۶ – ۸ مرداد ۱۰۷۳ خورشیدی/ فوریه ۱۶۴۸ – ۲۹ ژوئیه ۱۶۹۴ میلادی) به عنوان برده وارد ایران میشود. او روایتی خواندنی را درباره تعصب مردان ایرانی نسبت به زنانشان در ۴۰۰ سال قبل نقل میکند که در نوع خود بسیار قابل توجه است.
به گزارش «زیسان»، یوهان اشترویس در ۱۶۲۸ م / ۱۰۳۸-۱۰۳۷ ق یا ۱۶۲۹ م / ۱۰۳۹-۱۰۳۸ ق در روستایی به نام رومر در نزدیکی آمستردام هلند متولد شد. او روایتی جالب از تفاوت رفتار ایرانیان در قیاس با ترکها و سایر ملل با بردگان را نقل میکند.
او پس از چند مرحله گشت و گذار در شرق آسیا، مدیترانه، اروپا و شمال آفریقا، از بد روزگار در جریان سکونت در روسیه تزاری، با شورش قزاقها مواجه شد. او و همراهانش برای فرار از دست شورشیان از آستراخان فرار و رهسپار ایران شدند که در میانه راه از سوی تاتارها به اسارت در آمدند.
تاتارها اشترویس را به بازرگان ایرانی به نام حاجی محمد صالح فروختند. این بازرگان نیز در سال ۱۶۷۰ این دریانورد هلندی را به عنوان برده به تاجر ثروتمند دیگری به نام حاجی بایران علی از اهالی دربند میفروشد. اشترویس در جریان اقامت در ایران اطلاعات ارزشمندی را از ایران آن دوران (عصر شاه سلیمان صفوی) ارائه میدهد.
گزارشهایش در مورد خودکشی، قتل، اعدام، روسپیگری، دزید، راهزنی و رباخواری و... تصویری گویا از مسائل ایران آن دوران به خصوص در شهرهای شماخی و دربند است. البته اشتروس توصیفی جالب و خواندنی را از شمال تا جنوب ایران -از اردبیل تا گمبرون (بندرعباس) - ارائه میدهد.
نکته قابل توجه روایتهای این هلندی بخت برگشته این است که او به عنوان برده در ایران حضور داشته و هیچگونه فرصتی برای ارتباط با اصحاب قدرت نداشته است. روایت او تصویری واقعی از بطن جامعه ایران حدود ۴۰۰ سال قبل است.
در ادامه روایت اشترویس درباره تعصب مردان ایرانی نسبت به زنانشان در ۴۰۰ سال قبل را میخوانید:
«مردم اینجا ذاتاً مستعد خشم و عصبانیت و بیش از اندازه حسودند. اگر بردهای به زنی لبخند بزند یا دوستانه به او نگاه کند، از نظر آنها کاری غیر عادی انجام داده است. در این مورد هیچ دلیلی برای شکایت از اربابم نداشتم ولی همسایه ما به میزان زیادی به این رفتار مشوش و آشفته معتاد بود.
چون برای استفاده از هوای خنک تخت خوابم در پشت بام خانه قرار داشت به خوبی حیاط و باغ همسایه را میدیدم چند زن در باغ و حیاط قدم میزدند و بدون حجاب با یکدیگر بازی میکردند آن مرد چندین بار مرا دید. من نیز او را، دیدم ولی نمیدانست چگونه مانع من شود؛ بنابراین به اربابم گفت بردهات به سوی زنانم سنگ پرتاب کرده است.
با در نظر گرفتن سنگ، شرایط من و سایر بردهها این سخن نادرست بود. اربابم به او گفت باور نمیکنم که چنین ادعایی درست باشد. وی گفت برده ات را ببر وگرنه او را پایین میکشم؛ اربابم به من هشدار داد که مواظب باش و پایین را نگاه نکن، زیرا نمیدانم چه اتفاقی رخ میدهد. چون بسیار کنجکاو بودم تا بدانم که او برای پایین کشیدن من از چه ابزاری استفاده میکند، به پشت بام برگشتم و چند قبضه تفنگ لوله بلند را دیدم که بیرون از پنجره آماده شلیک بودند بی درنگ برگشتم و خیلی زود صدای شلیک تفنگها را شنیدم ولی برخلاف انتظار هیچ آسیبی ندیدم.»
tags # تاریخ ایران ، صفویان سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غولپیکر چینی از پورشه هم گرانتر است! قارچهای زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست میدهند، چه حسی است؟