نظامنامه جدید تهیهکنندگی تلاشی است برای حفظ انحصار در سینما/ باید با توزیع قدرت، امکانات و ابتکار عمل به استقبال سینمای آینده رفت
تاریخ انتشار: ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۹۶۱۵۹۸
علیرضا داوودنژاد با انتقاد به نظامنامه جدید تهیهکنندگی، حذف پروانه ساخت و انحصاری کردن آن را در شرایط فعلی حذف مسئولیت دولت برای تأمین امنیت فیلمها و سینما دانست.
علیرضا داوودنژاد، کارگردان سینما، در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: در شرایط حاضر که سینماها تعطیل هستند و تولید فیلمهای سینمایی متوقف شده است مسائل بسیار مهمی از جمله بحث معیشت اهالی سینما و ایجاد فضایی امن برای اکران آنلاین مطرح است و در این وضعیت بحرانی مطرح کردن مسائلی چون نظامنامه جدید تهیهکنندگان بحثی حاشیهای است که توجهات را به خود جلب کرده و وضعیت را بدتر میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
داوودنژاد خاطرنشان کرد: در پیشنویس نظامنامه جدید تهیهکنندگی شرایط روز سینمای ایران در نظر گرفته نشده، مشکلات اصلی مدنظر نیستند و مسائل به شکلی مطرح شدهاند که همه چیز به نفع عدهای خاص تمام میشود. مشکلات بزرگی در سینمای ایران وجود دارد که لزوم رسیدگی به این مشکلات بیش از هر مسأله دیگری احساس میشود. در همه جای دنیا شرایط توزیع و نمایش فیلمهای سینمایی تغییر پیدا کرده، گزینههای بسیاری مثل شبکه نمایش خانگی، ویاودیها، فضای مجازی، تلویزیون و... وجود دارد اما ما همچنان تنها گزینهمان برای نمایش، سالنهای سینما است.
او افزود: با پیشرفت فناوری دیجیتال شرایط سینما در همه جای دنیا دچار تغییر شده و ما با این تغییرات باید هماهنگ باشیم، دیگر وضعیت به 30 سال پیش شبیه نیست که وسایل و ابزار تولید و همچنین فضای نمایش فیلمهای سینمایی در انحصار برخی نهادها، بنیادها و سازمانها بود؛ امروز این ابزار در اختیار همه است و تلاش برای عقبگرد و به انحصار کشاندن سینما تلاشی بیهوده و پوچ است.
کارگردان فیلم سینمایی «فراری» در ادامه با اشاره به پیشنویس نظامنامه جدید تهیهکنندگی تصریح کرد: همانطور که اشاره کردم، نظامنامه جدیدی که تنظیم شده با مسائل روز سینما همخوانی ندارد، دیگر شرایط تهیهکنندگی و تولید فیلم مثل گذشته نیست، دسترسی به ابزار فیلمسازی راحتتر از گذشته است و نمیتوان شرایط محدودی حاکم کرد اما میبینیم نظامنامهای که تدوین شده سعی دارد با وضع بعضی مقررات صنفی و تشکیلاتی انحصار گذشته را حفظ کند و قدرت را در گروه محدودی از افراد توزیع کند.
این کارگردان در ادامه اظهاراتش تأکید کرد: در شرایط فعلی که سینما و سینماگران وضعیت خوبی را سپری نمیکنند و ناامنی در توزیع، تولید و نمایش آثار به شدت احساس میشود نمیدانم مطرح کردن مسائلی مثل نظامنامه جدید تهیهکنندگی که کاملاً سینما را به انحصار میکشاند چه لزومی دارد، ما باید در وهله اول ابتداییترین نیازها را در سینمایمان دنبال کنیم، باید بازار فیلم و سینما احیا و امکان گردش پول به شکل درست در سینما فراهم شود، ما باید در بیرون از سالنهای سینما به امنیت در نمایش برسیم و دولت در این شرایط باید به کمک سینما بیاید، اگر مشگلات بازار نمایش حل بشود و فیلم های دارای پروانه نمایش چه در سالن چه در تلویزیون و چه در نمایش خانگی به مخاطبان خود دسترسی پیدا کنند قطعا کارهای صنفی و تشکیلاتیشان هم با حفظ نظارت و دخالت اعضا در مسیر و مجرای درست حرکت خواهد کرد و بهتر است دولت وقت و انرژی خود را صرف ایجاد زیر ساخت ها و تأمین امنیت برای بازار سینما و جلوگیری از قاچاق و نمایشهای غیر قانونی کند.
داوودنژاد درباره حذف پروانه ساخت (به شکلی که در نظامنامه جدید تهیهکنندگی مطرح شده)، گفت: در شرایط فعلی نگرانی من این است که حذف پروانه ساخت از سینمای ایران به معنای حذف مسئولیت دولت برای تأمین امنیت فیلم و سینما باشد . بله، اگر شرایط تولید آسان شود و سینما به امنیت مالی دست پیدا کند و دولت رابطه بین مردم و سینما را تسهیل کند آنگاه مطرح شدن مسائلی چون حذف پروانه ساخت البته در بستری مناسب میتواند اتفاقی خوشایند باشد اما در شرایط حاضر با این نظامنامهای که مطرح شده به نظر می رسد فقط کار را برای امور انحصاری آسانتر می کند.
او افزود: واقعیت دنیای امروز این است که ابزار تولید و توزیع و نمایش آثار دیداری شنیداری روز به روز بیشتر از انحصارهای مالی و سیاسی بیرون میآید و مدیریت نیروی انسانی خلاق با روش های امرانه و از بالا به پایین کارایی خود را بیشتر از دست می دهد و بهتر است به جای تلاش برای تمرکز و انحصار، به هنرمندان و مخاطبان آنها احترام گذاشت و با توزیع قدرت، امکانات و ابتکار عمل به استقبال سینمای آینده رفت، سینمایی که فقط متکی به سالن نمایش نیست و بهره برداری گسترده آن از نمایش خانگی و آنلاین به افزایش چشمگیر تولید میانجامد و زنجیره تعاونیهای متنوع تولید و توزیع را جانشین کمپانی سالاری می کند.
کارگردان فیلم سینمایی «مرهم» با حمایت از طرح اکران آنلاین فیلمهای سینمایی اظهار داشت: سینمای آنلاین میتواند یکی از گزینهها برای رهایی از انحصار باشد، دایره مخاطبان در این رسانه بسیار وسیعتر است و این میتواند به اقتصاد سینما کمک کند و از طرفی میزان تولیدات را بالا ببرد تا جنگ گلادیاتوری برای اکران فیلمها تمام شود. برای رسیدن به این شرایط دولت باید کمک کند و زمینه را برای رونق اکران اینترنتی فراهم کند. بالا بردن سرعت اینترنت، کم کردن هزینه، در دسترس بودن آن برای همه مردم از اولین قدمهایی است که بهتر است هر چه زودتر برداشته شود. از طرفی اکران آنلاین نباید در انحصار چند شرکت باشد و در بحث تبلیغات نیز بهتر است همه از شرایطی یکسان برخوردار باشند و همه فیلم ها با تبلیغات مطبوعاتی، محیطی، تلویزیونی و مجازی آن هم به شکلی فراگیر و اثرگذارحمایت شوند. بالا رفتن تعداد مخاطبان سینما در شرایط حاضر میتواند برای سینمای ما نجاتبخش باشد.
داوودنژاد در پایان گفت: برخی بر این عقیدهاند که اکران آنلاین با اکران در سالنهای سینما در تناقض و به نوعی آسیبزننده است اما این دو با هم هیچ مغایرتی ندارند و حتی میتوانند یکدیگر را تقویت کنند. هر اتفاقی که به افزایش مخاطبان سینما کمک کند، اتفاقی پسندیده است و میزان تولیدات به تبع آن بالا میرود و برای سینما داران امکان انتخاب و بالا بردن کف فروش هم بیشتر می شود و به این ترتیب نتیجه اجتنابناپذیر توسعه اکران آنلاین توسعه سالنها و رونق سینماسازی نیز خواهد بود.
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: علیرضا داوودنژاد حذف پروانه ساخت فیلم های سینمایی حذف پروانه ساخت اکران آنلاین فیلم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۹۶۱۵۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اولین هنرپیشه زن سینما و یک سرگذشت تلخ پرتکرار
دهم اردیبهشتماه سالروز درگذشت بازیگری است که نه تنها به عنوان نخستین هنرپیشه زن ایرانی شناخته میشود بلکه از منظری دیگر او را اولین قربانی در ناتوانیِ بومی کردنِ تفکر مدرن در سینمای ایران میدانند.
به گزارش ایسنا، نام صدیقه (روحانگیز) سامینژاد که متولد سال ۱۲۹۵ بود، با بازی در نقش «گلنار» در فیلم «دختر لُر» برای همیشه در تاریخ سینمای ایران باقی مانده است. «دختر لر» نخستین اثر ناطق سینمای ایران است و در سال ۱۳۱۲ توسط خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا ساخته شد.
با پخش «دختر لر» در سینماها که با استقبال فراوانی هم روبرو شد، سامینژاد به شهرت رسید اما بعد سرنوشت بسیار تلخی پیدا کرد.
فریدون جیرانی سال ۱۳۸۹ در دورانی که پخش یک مصاحبه با فریماه فرجامی بعد از سالها بیخبری و با تصاویری تکاندهنده از این ستاره سالهای دور سینما واکنشهای تندی را به دنبال داشت، در مطلبی بیان کرد: «زندگی بازیگران در سینمای ایران تلخ است و این فقط مربوط به سالهای پس از انقلاب نیست. از ابتدای ورود سینما به ایران این سرگذشت تلخ تکرار شده است. ۱۳ اردیبهشت سال ۱۳۷۶ یک روز صبح به دفتر مجله سینما زنگ زدند و گفتند روحانگیز سامینژاد مُرده است. من تا آن روز فکر میکردم روحانگیز سامینژاد باید سالها پیش مرده باشد. به خانه خواهرش عالیه زند تبریزی زنگ زدم و دیدم خبر درست است. رفتم خانه عالیه زند تبریزی و فهمیدم سامینژاد بعدازظهر چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۷۶ در سن ۸۶ سالگی در تنهایی مرده و روز پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت در قطعه ۳۴ ردیف ۴۴ شماره ۴۶ در جایی گمنامی خاک شده است. رختخواب سامینژاد وسط خانه بود. تنها میراث این اولین بازیگر سینما یک کیسه نایلونی بود و داخل آن یک بسته سیگار، یک شناسنامه و بروشور تانشده «دختر لر».»
این کارگردان سینما همچنین گفته بود: «من قبل از دیدن این میراث، تصویر سامینژاد را در فیلم تهامینژاد دیده بودم که گریه میکرد و دیگر هیچ. «ایران قادری» که یک روز سرشناسترین بازیگر تماشاخانه تهران بود، چه شد؟ چگونه مُرد؟ چه کسی خبر داشت؟ و خیلیهای دیگر. ریشه سرگذشت تلخ بازیگران در سینمای ایران را باید در جامعهای جستجو کرد که نتوانسته است تفکر مدرن را بومی کند و در خودش حل نماید. متاسفانه اولین قربانیان این ناتوانی بازیگران زن سینما بودند.»
عباس بهارلو - مورخ و پژوهشگر سینما - در سال ۱۳۸۱ مطلبی درباره این بازیگر نوشته بود که در بخشهایی از آن آمده است: «وقتی در سال ۱۳۱۲ فیلمِ «دختر لر» ساخته مشترک خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا، که صدیقه سامینژاد در آن نقش «گلنار» را بازی میکرد، در تهران نمایش داده شد، در میان مردمی که برای بار نخست سیمای یک زن ایرانی را بر پرده سینما دیده بودند واکنشهای ناگواری برانگیخت، که بهدرستی روشن نیست ــ و احتمالاً هیچگاه نیز معلوم نخواهد شد ــ که آیا خانم صدیقه سامینژاد تصوری از آن واکنشها در ذهن داشته است یا خیر، و آیا اگر میداشت حاضر به ایفای نقش در آن فیلم میشد؟»
گفته میشود که در آن مقطع آوانس اوگانیانس نیز کوششهایی را در زمینه ساخت فیلم انجام میداد و در اینباره بهارلو ادامه داده است: «بهموازات فعالیتهای سختکوشانه اوگانیانس در ایران، عبدالحسین سپنتا و خانبهادر اردشیر ایرانی نیز برای ساختن نخستین فیلم مشترک در هندوستان در جستوجوی بازیگر زنی بودند که زبان فارسی بداند و نقش «گلنار» را در فیلم «دختر لر» بازی کند. تا قبل از دوره پهلویِ اول بازی زنانِ مسلمان در نمایشها و تعزیهها ممنوع بود و بازیگران زنی که در این سالها در فیلمهای اوگانیانس و مرادی ایفای نقش میکردند مانند مادام سیرانوش، لیدا ماطاوسیان، ژاسمین ژوزف، زما اوگانیانس و آسیا قسطانیان (کوستانیان) از بانوان ارمنی بودند که اکثر آنها از صحنه تئاتر به سینما آمده بودند، بههمین دلیل موانع کمتری بر سرِ راه خود داشتند.
سپنتا موفق شد صدیقه (روحانگیز) سامینژاد، همسر یکی از کارکنان کمپانی امپریال فیلم بمبئی، را که از سیزده سالگی از کرمان به هندوستان رفته بود مجاب کند و با این توضیح که نام او بهعنوان نخستین بازیگر زن در تاریخ سینمای ایران ثبت خواهد شد ــ که شد ــ موافقت او و شوهرش، دماوندی، را برای بازی در فیلمش جلب کند. بدین ترتیب گروه هندی ـ ایرانی عبدالحسین سپنتا و اردشیر ایرانی کار خود را در هندوستان آغاز کرد.
«دختر لر» نخستین بار در سیام آبان ۱۳۱۲ در دو سینمای مایاک (دیدهبان) و سپه بر پرده آمد، و نمایش آن، سال بعد از دوم مردادماه ۱۳۱۳ در سینما مایاک تکرار شد، و پس از یک ماه از چهارم آذر نمایش آن در سینما سپه به مدت پنجاه روز ادامه یافت. سپس با یک دو هفته وقفه در همینسینما از نو بر پرده رفت. استقبال از فیلم بسیار پُرشور بود و حتی «مادر بزرگهای خیلی پیر» هم رفتند تا سرگذشت «دختر لر» را بهچشم ببینند.»
ایفای نقش گلنار در «دختر لر» موجب شد که صدیقه سامینژاد چنان انگشتنما و زبانزد خاص و عام شود که هم با دشنام روبرو شد و هم با تشویق برخی مردم در شهرهای مختلف.»
سامینژاد در سال ۱۳۴۹ یعنی ۳۷ سال پس از نمایش «دختر لر»، در مستندی از محمد تهامینژاد با نام «سینمای ایران از مشروطیت تا سپنتا» حضور یافت و به روایت زندگی دشوار و پر از رنج خود پرداخت.
از تهامینژاد نقل شده است: «اغلب بهطور کنترلنشدهای میخندید و در حالیکه اشک در چشمانش حلقه زده بود به من گفت که هنگام اقامت در هند ایرانیهای متعصب او را مورد ضربوشتم قرارمیدادند و حتی بطری بهطرفش پرتاب میکردند. بهطوریکه همواره مجبور بود همراه با محافظ از استودیو امپریال فیلم خارج شود.»
درباره این چهره مستند دیگری با نام «روحانگیز سامینژاد» به کارگردانی مجید فدایی نیز ساخته شده که در ارتباط با زندگی نخستین بازیگر زن سینمای ایران و ایفاگر نقش «دختر لر» است،
سامینژاد در حالی در 80 سالگی از دنیا رفت که خاطرات زیادی از دورانی که «دختر لر» ساخته شد و حواشی پیرامون آن بازگو نشد. فریدون جیرانی که مطالعات زیادی درباره تاریخ سینما دارد، با بیان اینکه چنین اتفاقی فقط مختص نخستین بازیگران سینما نبوده، در مصاحبهای با ایسنا گفته بود: «بسیاری از بازیگران سینما، حرف و تاریخ سینما را با خود به زیر خاک بردند. من بارها به آنها گفته بودم که اجازه بدهید این اطلاعات به نسلهای دیگر انتقال داده شود، اما بسیاری از آنها به این موضوع توجه نکردند.»
او گفته است: «قدیمیهای معروف، بریدهاند و سعی میکنند که صحبت نکنند، چون معتقدند سالها به آنها بیلطفی شده است و دل پرگلایهای دارند. مثل ناصر ملک مطیعی که من یک بار از او دعوت کردم تا به خانه سینما بیاید و درباره «چهارراه حوادث» (فیلمی به کارگردانی ساموئل خاچیکیان) صحبت کند و هرچه اصرار کردم موافقت نکرد. فردین هم دق کرد، در حالی که میتوانست بازی کند. در یکی از برنامههای تلویزیونی هفت، بعد از سالها آقای افخمی گفت که اگر به تاریخ سینما مراجعه کنید میبینید که بعد از فیلم «گنج قارون» تعداد سینماهای تهران افزایش پیدا کرده است بنابراین نمیتوان نقش فردین را در تاریخ سینمای ایران انکار کرد اما سالها تلاش شد که این نقش را انکار و حذف کنیم اما نتوانستیم. برای همین بعد از فوت او تشییع جنازه باشکوهی شکل گرفت. او میتوانست بازی کند، چرا بازی نکرد؟ اگر بازی میکرد چه اتفاقی میافتاد؟ در سینمای سی سال اخیر که علی بیغمی وجود نداشت، می توانست نقش یک پدر را بازی بکند.»
انتهای پیام