کرونا خانه نشینی و کودکانی کلافه
تاریخ انتشار: ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۹۶۲۲۶۸
تعطیلی مدارس، مهدها، باشگاهها، سینماها و شهربازی ها برای طولانی مدت و اجبار به در خانه ماندن همانگونه که برای همه افراد بعد از مدتی منجر به بیقراری و بی حوصلگی میشود به همان نسبت در کودکان و گاهی با شدت بیشتری باعث اضطراب و روابط چالشی با والدین می شود.
کودکان به روشهای مختلفی نسبت به استرس واکنش نشان می دهند، بعضی از آنها گوشهگیر، مضطرب و عصبانی می شوند و برخی دیگر بیشتر خودشان را به والدین میچسبانند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در مواردی نیز بنا بر گفته مادران بخصوص در این شرایط همراه با تعطیلی مراکز تفریحی و آموزشی، کودکان دچار استرس بیشتر و مشکلاتی همچون لکنت زبان شده اند، که می تواند ناشی از اضطراب کودک باشد.
مادر یک کودک هفت ساله می گوید: اوایل راحت تر می شد پسرم را در خانه سرگرم کنم و خودش هم به روش های مختلفی خودش را مشغول بازی و سرگرمی می کرد اگر آن موقع با آرامش و امیدواری می گفت بعد از کرونا مثلا فلان کار را انجام می دهیم یا فلان جا می رویم این روزها با خشم و عصبانیت می پرسد پس این کرونا کی تمام می شود؟!
یکی دیگر از مادران میگوید: با توجه به عصبانیتها و پرخاشگریهای مستمر کودک پنج ساله ام چندین بار با صدای مشاور و روانشناس تماس گرفته ام تا بتوانم کمی آرامش کنم.
این مادر می گوید: دخترم خیلی با عصبانیت حرف می زند و تقریبا تمام خواسته های معمولی خودش را با پرخاش بیان میکند و با هیچ کار و هیچ بازی دیگر بیشتر از چند دقیقه سرگرم نمیشود.
یکی دیگر از مادران از بیخوابی ها کودک ۱۱ ساله خود می گوید که خواب منظمی ندارد و همین بیخوابی ها و الزام به در خانه ماندن بیشتر از پیش او را بی حوصله کرده است.
آزاده ترک روانشناس و درمانگر کودک و نوجوان در گفت و گو با خبرنگار ایرنا گفت: در شرایط بعد از کرونا و خانه نشینی های ناشی از آن، میران اضطراب در کودکان بیشتر شده است و روابط بین کودکان و والدین با مشکلاتی و چالش هایی همراه شده است.
وی افزود: بسیاری از خانواده ها در تماس هایی که با صدای مشاور دارند، از کودکان خود گزارشهایی مبنی بر پرخاشگری آنها می دهند علاوه بر این کودکان مضطرب تر شده اند و آن دسته از کودکانی که از قبل دچار مشکل اضطراب بوده اند اکنون و بعد از این دوران طولانی در خانه ماندن میزان اضطراب آنها بیشتر شده است.
این درمانگر کودک و نوجوان که طی این مدت در صدای مشاور فعالیت داشته است، می گوید: خانواده ها و در مجموع جامعه برای چنین شرایطی همانند اجبار به در خانه ماندن و خانه نشینی و قرنطینه تجربه ای تا کنون نداشته است و در نتیجه برنامه مشخصی هم برای چنین دورانی وجود نداشت.
ترک بیان کرد: در شرایطی که بنا بر یک نظم و برنامه ریزی، کودکان مدرسه، مهد، باشگاه، مراکز تفریحی و آموزشی می رفتند به یکباره می بایست تماما در خانه می ماندند که این تغییر در شرایط طبیعی است که همانگونه که برای افراد بزرگسال همراه با بیحوصلگی هایی باشد برای کودکان نیز منجر به بیقراری شود.
این روانشناس و درمانگر کودک و نوجوان ادامه داد: در عین حال با شروع برنامه های آموزش مجازی و مشکلات ناشی از آن بیشتر وقت مادران صرف این مساله می شود.
وی بیان کرد: کودکان نگران شرایط موجود هستند با یادآوری اینکه قبلا من مدرسه، مهد، شهر بازی و مراکز ورزشی، پارک خانه مادربزرگ می رفتم و اکنون تمام وقت در خانه و در معرض تذکرات والدین برای توجه به کلاس های مجازی قرار دارد که می تواند برای کودکان فشار آور باشد.
این روانشناس گفت: کودکان از اینکه تمام وقت خود را باید در بزرگسالان و والدین خود باشند بیحوصله می شوند و بهانه گیری می کنند و از طرفی خود والدین نیز شرایط مساعدتری نسبت به کودک ندارند و آنها نیز حوصله شان سر رفته است بنابراین روابط والدین و فرزندی همراه با مشکلاتی شده است.
وی اضافه کرد: در چنین شرایطی والدین باید زمان بیشتری را صرف بازی با کودکان کنند و در زمان هایی محدود در مکان هایی که تردد کمتر است با رعایت اصول بهداشتی ، کودکان را از خانه بیرون بیاورند و چنانچه پشت بام های امنی وجود دارد بردن کودکان به آن فضا می تواند موثر باشد.
ترک بیان کرد: در فضاهایی امن انجام بازی هایی همچون دوچرخه سواری و اسکوتر نیز می تواند در ایجاد حال خوب کودکان اثرگذار باشد.
این روانشناس بالینی و درمانگر کودک و نوجوان گفت: باید در خصوص رعایت اصول بهداشتی با آرامش به کودکان توضیحات لازم داده شود و در عین حال از تذکرهایی زیاده از حد و پی در پی نیز خودداری کرد چرا که نتیجه عکس خواهد داد و ممکن است کودک بر اثر لجبازی رعایت نکند.
وی گفت: اگر کودکان پرخاشگر شده اند در آن حد که به خودش و اطرافیان آسیب نمی زند بهتر است فاصله خود را با آنها حفظ کنیم و قدری مسالمت آمیز تر با آنها رفتار شود.
ترک با اشاره به اینکه کلافگی کودکان با آموزش مجازی بیشتر شده است گفت: گاهی خواندن کتاب می تواند تا حدودی در رفع بی حوصلگی های کودکان و والدین موثر باشد.
این روانشناس بالینی و درمانگر کودک و نوجوان گفت: کودکانی که از قبل اضطراب داشته اند ولی الان اضطراب آنها خیلی بیشتر شده است ، والدین حتما باید به مراکز درمانی مشاوره مراجعه کنند یا حداقل بصورت آنلاین مشاوره بگیرند.
وی گفت: والدین باید در خانه مراقب گفت وگوهای خود باشند و بگونه ای صحبت کنند که منجر به ایجاد اضظراب در کودکان نشود زیرا با افزایش اضطراب این مشکل می تواند به وسواس در کودکان تبدیل شود.
این درمانگر کودک و نوجوان یادآورشد: علاوه بر این والدینی با صدای مشاور تماس می گیرند بخصوص آنهایی که کودک بیش فعال دارند و گزاش هایی مبنی بر اینکه کودک آنها در انجام تکالیف با مشکلاتی مواجه شده است ارائه می دهند.
وی افزود: باید ، برنامه خواب بچه ها را بخوبی طراحی کرد زیرا خواب نامناسب باعث می شود خستگی و بی حوصلگی کودکان بیشتر شود و در طول روز چالش بیشتری در روابط کودکان و والدین ایجاد می شود.
این روانشناس بالینی بیان کرد: بهتر است برای یک خواب خوب در کودکان، زمان تماشای تلویزیون در کودکان را قبل از خواب کاهش داد و با یک موسیقی آرام و در آغوش گرفتن کودک به ایجاد آرامش و خواب راحت در کودکان کمک کرد.
وی افزود: همچنین به منظور ایجاد یک خواب راحت در کودکان باید قبل از خواب با آنها بازی های هیجانی انجام نداد.
برچسبها کرونا بروجرد اختلالات اضطرابی ویروس کرونا در خانه بمانیم لرستانمنبع: ایرنا
کلیدواژه: کرونا بروجرد اختلالات اضطرابی ویروس کرونا در خانه بمانیم لرستان کرونا بروجرد اختلالات اضطرابی ویروس کرونا در خانه بمانیم لرستان خانه ماندن بیشتر شده صدای مشاور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۹۶۲۲۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«کودک شو» : تلاش بودجهسوز برای استمرار یک تجربهی تمامشده
«کودک شو» همان بار اولی که بازغی از برنامه جدا شد، یک تجربهی به پایان رسیده بود، فقط معلوم نیست که اصرار مدیران شبکهی نسیم برای ادامه دادن بیهوده این مسیر برای چیست.
سرویس فرهنگ و هنر مشرق- در اوایل آذرماه سال گذشته، پژمان بازغی، بازیگر محجوب و کمحاشیهی کشورمان، اعلام کرد که بعد از تقریبا ۵ فصل تجربهی مجریگری در مسابقهی «کودک شو» از این برنامه کنار گذاشته شد. یک روز بعد از مصاحبهی بازغی، رضا نصیری کارگردان فصلهای قبلی این برنامه از کنارگذاشته شدن تیم قبلی ساخت «کودک شو» خبر داد.
حقیقت ماجرا این است که از قضاء آقایان بازغی و نصیری بسیار خوب موقعی از برنامه کنار رفتند و در واقع یک توفیق اجباری برای ایشان دست داد!
«کودک شو» بعد از سه فصل، یعنی همان زمانی که حمید گودرزی به عنوان مجری جایگزین پژمان بازغی شد، روند افول خود را شروع کرد و بازگشت دوباره بازغی هم نتوانست به لحاظ کیفی برنامه را بالا بکشد.
به بیان دیگر، «کودک شو» همان بار اولی که بازغی از برنامه جدا شد(آبان ۹۹) یک تجربهی به پایان رسیده بود که دیگر چیز دندانگیری برای عرضه نداشت. فقط معلوم نیست که اصرار مدیران شبکهی نسیم برای ادامه دادن به این تجربهی به ته دیگ خورده، آن هم با تغییر عوامل اصلی، برای چیست.
در حقیقت سوخت اصلی و تنها کارمایهی باقیمانده از فصل چهارم به بعد مسابقهی «کودک شو»، میل طبیعی و غریزی پدر و مادرها برای جلوی دوربین رفتن فرزندان دلبندشان و ثبت ان روی آنتن تلویزیون ملی است. از همین رو، کف استقبالی که به طور ثابت والدین، چه در شکل شرکتکننده و چه در شکل ببینده، حتی تا فصل n ام از چنین برنامهای خواهند داشت، نباید موجب اشتباه محاسبه شود که این برنامه چون حدی از «بیننده» دارد، باید به هر قیمت ادامه پیدا کند.
چنین مسابقههایی یک تیم قوی ایده پرداز، طراح و اجراکننده فنی نیاز دارد، چیزی که در «کودک شو» دیده نمی شود. ایدهها بسیار پیشپاافتاده و اجرای آنها آماتوری است. این که عوامل برنامه برای پر کردن خلاهای برنامه بیش از حد روی پرسیدن سوالات تکراری از آنان و ظرفیت شیرینزبانی کودکان جلوی دوربین حساب باز کردهاند، نشان از سادهانگاری و سهلپنداری بیش از حد ذهنیت دوستان درباره برنامهی «کودکانه» دارد. در شرایط کنونی، برنامه از هر نوع ارزش افزوده هنری و فنی خالی است و هیچ خلاقیتی در طراحی و اجرا ندارد.
برای مثال، جای یک شخصیت کودکانه، در قالب عروسک یا عروسک قدی یا همکار/دستیار مجری با ظاهر و ادبیات کودکان در برنامه خالی است، شخصیتی که معمولا به نماد چنین برنامههایی تبدیل می شود. چنین شخصیتی می تواند فاصله میان شرکتکنندگان کودک و مجری را پر کند و شور و شعف کودکانه برنامه را بالا ببرد. به ویژه چون ملیکا شریفی نیا تجربهای در اجرا ندارد و به طریق اولی، ابدا کار تخصصی اجرا برای کودکان را پیش از این تجربه نکرده، وجود یک شخصیت میانجی کاملا ضروری به نظر می رسید.
ملیکا شریفی نیا مسلط بر اجرا نیست به نحوی که همه دست اندازها و تپهچالههای اجرای خود را با قربانصدقه رفتن کودکان جبران می کند.
به عبارت دیگر، او در حال بازی کردن نقش «گرمی» و «صمیمیت» با مهمانان و کودکان است و متاسفانه این نقش بازی کردن زیادی به چشم می آید. مجری برنامه اصطلاحا "زیادی شلوغش می کند" و با انرژی بالای کاذب و ساختگی و بعضا داد و فریاد می خواهد چیزی را بر آن تسلط ندارد، در چشم مخاطب فرو کند.
البته این که مجری دارای یک صدای شفاف و رسا باشد، جزو اصول اولیهی فیزیولوژی یک مجری است و متاسفانه صدای خانم شریفینیا به واسطهی دورگه و خشدار بودن، ابدا مناسب اجرا نیست.
جدای از این، مجری جدای از این که باید بتواند ایدهها و گفتارهای از پیش تعیین و نوشتهشده را به درستی اجرا کند، به لحاظ شخصیتی باید واجد گونهای حاضرجوابی، بداههپردازی و شوخطبعی غریزی باشد.
در واقع، مجری باید برای اجرای برنامه با تم خاص(در اینجا کودکانه) یک شخصیتپردازی متناسب با آن انجام دهد، در حالی که خانم شریفینیا علیرغم سابقهی بازیگری، چنین طراحی برای حضور جلوی دوربین «کودک شو» ندارد. ظاهرا هم ایشان و هم عوامل برنامه زیادی کار اجرا مسابقهی کودکمحور را سهل و ساده فرض کردهاند.
بیانصافی است که بگوییم «کودک شو»، در کلیت خود پروژهی شکستخورده و ناموفقی بود. بله در دو سه فصل ابتدایی، «کودک شو» به واسطهی ایدهی جدید خود(در مقیاس تلویزیون ایران، وگرنه انواع شوها و برنامههای موفق و پرطرفدار با حضور کودکان و نوجوانان در دنیا ساخته شده است)، جذابیت پژمان بازغی به عنوان یک ستاره سینمایی و داشتن کف استعداد لازم برای اجرا و البته عطش شدید جامعه به حضور نمایشی کودکان خود، آن هم در صفحهی سیمای ملی، توانست در جذب مخاطب موفق باشد. اما «کودک شو» هر پتانسیل و ظرفیت و طراوتی اگر داشت، در نهایت تا همان فصل سوم عرضه کرد و پس از آن، چیزی جز تکرار مکررات و صرف هزینه با هدف پرکردن آنتن نبود.
معضل اصلی «کودک شو» این است که نه در کلیت خود و نه دستکم در هر فصل خود، فاقد یک «ایده» کانونی است که هم جنبهی نوآوری داشته باشد و هم کلیت برنامه را منسجم و باکیفیت نگه دارد.
برای روشن شدن موضوع لازم است اشاره کنیم که تقریبا هر شو یا برنامه یا مسابقهی تلویزیونی مشهور با محوریت کودک و نوجوان در شبکههای بزرگ دنیا، دارای یک ایدهی مرکزی است. برای مثال رقابت «آشپزی» بین کودکان یا نوجوانان محمل ساخت شماری از معروفترین برنامهها چون «MasterChef Junior»، «Kids Baking Championship»، «Food Network Star Kids» و «Disney's Magic Bake-Off» و... بوده است.
یا آمادگی جسمانی و مانورپذیری کودکان و نوجوانان در شوی محبوب «American Ninja Warrior Junior» محور کار بود. مسابقهی «Genius Junior» صحنهای برای معرفی و جلوهگری کودکان بااستعداد و نابغه در زمینه ریاضیات، هجی و املای کلمات و اطلاعات عمومی است که در قالب یک مسابقهی بسیار جذاب و هیجانآور به تصویر کشیده می شود.
شوی «Shark Tank Young Entrepreneur Special» ایدههای ناب کارآفرینی از سوی کودکان خلاق و هوشمند را توسط تیمی از کارآفرینان مشهور و موفق قضاوت می کند. مسابقهی «Endurance» قدرت، تحمل، خلاقیت و کار تیمی کودکان را در شرایط سخت شبیهسازی شده در محیطهایی چون جنگل به سنجش می گذارد.
در « Mythbusters Jr» تیمی از کودکان با بهرهگیری از قدرت تحلیل و منطق خود و ابزارهای در اختیار علمی، افسانههای معروف محلی در نقاط مختلف آمریکا را مورد بررسی قرار می دهند تا نسبت آنها را با دروغ یا واقعیت تعیین کنند.
ملاحظه می شود که انواع ایدههای مرکزی جذاب و بعضا بسیار خاص در محور طراحی مسابقات کودکان و نوجوانان قرار می گیرد. اما «کودک شو»، علیرغم این که به فصل ششم رسیده، فاقد چنین ایدهی منسجمکننده و خلاقیتسازی است، از همین رو، فصل ششم آن کاملا به لحاظ ایده و اجرا، ولنگار و باری به هر جهت است. نه بازیهای طراحیشده بدیع و سرگرمکننده هستند، نه نکات آموزشی خاصی در کلیت برنامه دیده می شود و تجربهی خاصی از این حضور در آنتن سیمای ملی برای «والدین» شرکتکننده رقم زده می شود.
ظاهرا تلاشی بیوقفه در جریان است که به هر قیمتی بودجههای عمومی که در اختیار سازمان است، از طریق تیمهای برنامهسازی(دقیقتر: برنامه پر کُن)، با بسیطترین ایدهها، تکراریترین شیوهها و البته کشدارترین زمانها تلف شود. این سطح از کیفیتستیزی برنامهسازان از یک سو، و نظارتگریزی از سوی مدیران میانی چه در مرحله تصویب طرح و چه در حین ساخت و پخش از سوی دیگر، واقعا نوبر است و نشان از بحران در ساختار تولید و برنامهسازی در شبکههای سیما دارد.