بافت تاریخی ابرند آباد، قربانی تصمیمات غیر کارشناسی/ تخریب بافت تاریخی ابرندآباد اقدام غلطی است
تاریخ انتشار: ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۹۶۴۶۸۸
چند هفتهای است که بخشی از بافت تاریخی ابرند آباد که مربوط به دوره ساسانی و متشکل از خانههایی قدیمی و بنا شده روی تل های باستانی است، به دلیل احداث خیابانی عریض و امروزی تخریب شده است. برخی مسئولین و کارشناسان از جمله رئیس شورای شهرستان و رئیس پایگاه میراث جهانی شهر تاریخی یزد معتقدند قسمتهای تخریب شده، بافت تاریخی و باستانی منحصر به فردی بوده است که دیگر وجود خارجی ندارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بافت تاریخی ابرند آباد چه ویژگیهایی دارد که منحصر بفرد تلقی میشود؟
ابرندآباد منطقهای تاریخی محسوب میشود که از دوره ساسانی تا به امروز تداوم داشته است. این منطقه از نظر معیارهایی که ما میشناسیم از محدودههای تاریخی بحساب میآید و از جنبههای مختلفی نیز قابل اعتبار است. بافت نفیسی که طی قرون و اعصار مختلف شکلگرفته و خودش را با شرایط اقلیمی و فرهنگی مردم هماهنگ کرده و بخشی از معماری ایرانی و اسلامی استان یزد و کشور محسوب میشود. در نظر داشته باشید وقتی از بافتی تاریخی یا بناهای نفیس میراثی صحبت میکنیم لزوماً در مورد بناهایی مثل مسجد جامع یزد با ویژگیهای خاصش صحبت نمیکنیم، بلکه هرکدام از این آثار تاریخی در مقیاس و جایگاه خودشان بررسی میشوند و همینکه این مدل بافت تاریخی در هیچ کجای کشور وجود ندارد، نشان از نفیس و منحصربفرد بودن تمامی اجزای این بافت است.
به نظر شما تغییر در این بافت و تخریب آن میتواند مبنای منطقی داشته باشد؟
بافتهای تاریخی ما در مقابل ابزارهای امروزی مثل لودر و بلدوزر توانایی مقاومت کمی دارند به گونهای که این روزها هر فردی که مسئولیتی بر عهده میگیرد بهترین کار را روشن کردن لودر میداند تا با عریض کردن و یا احداث یک خیابان اعلام وجود کرده و خودی نشان دهد. تخریب بافت تاریخی شاهدیه و ابرندآباد که دارای کمربند سبز است و به محیط امنیت داده اقدام غلطی است و هر فردی که آشنایی مختصری با موضوع شهر و معماری و میراث فرهنگی داشته باشد به این موضوع پی خواهد برد.
این روزها اظهار نظرهای متفاوتی در خصوص ارزشمندی بافت تاریخی ابرندآباد شنیده میشود، نظر شما چیست؟
بله، متأسفانه افراد بهواسطه جایگاه اداری خود برای میراث فرهنگی ارزش تعیین میکنند، در صورتی که کارشناسی آثار تاریخی نیازمند مطالعه، دقت نظر، تجربه و آشنایی با معیارهای ارزشگذاری در این حوزه است. خبرگان این حوزه نیز به اعتبار سالها فعالیت و بر اساس معیارهای جهانی و ملی میتوانند در این خصوص اظهار نظر کنند، حالا اگر فردی که در این حوزه فعالیتی نداشته است و اظهار نظر میکند، قطعاً سخنانش قابل اتکا نبوده و بیارزش است. وقتی از تاریخ حرف میزنیم یعنی با مفهومی ارزشمند طرف هستیم، بنابراین نمیتوانیم بگوییم که بافت هزار و ۷۰۰ ساله و تاریخی ابرندآباد غیر کارآمد و بیارزش است تا مجوزی برای تخریبش داشته باشیم. بافت تاریخی مجموعهای از عناصر است که میتواند شامل پلاکهای معماری، فضای سبز و بناهای خدماترسان مثل آبانبار و مسجد و باغات باشد.
به نظر شما تخریب بافت تاریخی ابرند آباد برای توسعه شهری ضروری به نظر میرسد؟
تفکر خیابانکشی در ایران به دهه ۳۰ و ۴۰ شمسی برمیگردد. متأسفانه هنوز هم تفکرات رضاخانی در ذهن برخی از مسئولین ما وجود دارد که باعث تخریب بافتهای تاریخی چون ابرندآباد یزد میشود. در دوره مدرن امروزی، انسانها به یکدفعه با جوزدگی مواجه شدند و همهچیز را به سمت ماشینی شدن بردند و خیلی دیر فهمیدند که چه کار اشتباهی کردهاند. شهرهای پیاده محور و باغ شهرهایی چون ابرندآباد محیطی امن را برای خانوادهها به وجود میآورند. در حال حاضر بسیاری از شهرهای اروپایی و حتی شهرهایی در کشور خودمان در تلاش هستند تا تخریبهای گذشته را جبران کنند و مجدداً به سمت پیاده محوری بازگردند، آن وقت ما تازه شروع به تخریب کردهایم تا خیابانهای عریض ایجاد کنیم.
چه میشود که یکباره هویت تاریخی شهرهایی چون ابرند آباد فدای توسعه میشود؟
متأسفانه در کشور ما سهلالوصولترین کار برای انجام فعالیتهای عمرانی تخریب بافتهای تاریخی است که به نظر بنده این مدل رفتار هنر نیست و باید فکری برای آن داشت. بسیاری از کشورهای حاشیه خلیجفارس که سابقه تاریخی هم ندارند در تلاشند تا بعضی عناصر معماری اصیل، مثل بادگیر و غیره را به اسم خودشان در فهرست میراث جهانی به ثبت برسانند و به کشورشان هویت بدون اصالت ببخشند. این کشورها به اصطلاح تمنای هویت دارند، اما در سوی مقابل هویتهای میراثی و معماری کشور ما به دلیل سهلانگاریها و موضعگیریهای غیرکارشناسی در حال تخریب است.
بسیاری مسئولان تخریب بافت تاریخی ابرندآباد را با مجوز کمیسیون ماده ۵ میدانند، آیا این کمیسیون در این حد اختیار دارد؟
اگر فردی بگوید کمیسیون ماده ۵ مجوز این اقدامات را در ابرندآباد داده است مرتکب اشتباه قانونی شده است، چراکه تصمیمگیری در خصوص میراث فرهنگی و بافتهای تاریخی به شورای فنی میراث فرهنگی بازمیگردد. بر اساس مجموعه قوانین و مقررات میراث فرهنگی مصوب مجلس شورای اسلامی خرد جمعی کارشناسی باید تصمیم گیر در حوزه میراث باشد نه نظر فردی که ساز و کار آن در قالب شورای فنی دیده شده است که معمولاً بهای لازم به آن داده نمیشود و جامعه را با این نوع از مشکلات مواجه میکند. البته گفته میشود نماینده اداره کل میراث فرهنگی استان در کمیسیون ماده ۵ عضویت دارد و او نیز این موضوع را تأیید کرده است که من میگویم اگر چنین بوده نماینده میراث فرهنگی هم تخلف کرده است و مشخص نیست چرا این موضوع به شورای فنی میراث فرهنگی ارجاع نشده است.
برای جلوگیری از تکرار اینگونه اقدامات چه باید کرد؟
همه دستگاهها بر اساس قانون موظف به حفاظت از میراث فرهنگی بر جا مانده در کشور هستند. هیچ مدیری حق ندارد بگوید این بافت دارای ارزش میراثی هست یا خیر! بلکه این کارشناسان میراث فرهنگی هستند که میتوانند ارزشگذاری کرده و نظر بدهند. منتظر ورود قوه قضائیه به این موضوعات و اظهارنظرهای غیرقانونی و غیرکارشناسی هستیم و انتظار میرود که قوه قضائیه از تخریب آثار تاریخی که شدت زیادی هم گرفته است، پیشگیری کند و متخلفین اعمال قانون شوند.
46
کد خبر 1388648منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: استان یزد تخریب بافت تاریخی بافت های تاریخی میراث فرهنگی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۹۶۴۶۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نمایشگاهی از نیم قرن تلاش برای احیای جلفا
ایسنا/اصفهان عضو شورای عالی میراث فرهنگی و گردشگری معتقد است: «علت خرابی آثار تاریخی، جهل و علت ترجیح مکانهای بیارزشِ امروزی بر مکانهای ارزشمند کهن، کوتهنظری نسبت به منافع سوداگرانۀ خُرد است.»
سیدمحمد بهشتی شیرازی، بعدازظهر پنجشنبه (۶ اردیبهشتماه) در آیین افتتاحیه نمایشگاه «نیمقرن تلاش برای احیای جلفای اصفهان» (نمایشگاهی از عکسهای احمد منتظر) که در محل ساختمان مدرسۀ فرانسویها (دانشکده هنرهای تجسمی دانشگاه هنر اصفهان) بیان شد، گفت: من زمانِ رفتن به سازمان میراث فرهنگی در سال ۷۶ با چند نکته مواجه شدم. سازمان میراث فرهنگی یک سازمان دولتی بوده و در سالهایی که ما در آنجا بودیم پولی برای پرداخت پاداش و عیدی و حق مأموریت به کسی را نداشت و کارمندان آنجا نیز با هزینههای خود به سفر میرفتند. انگیزه آنها برای کار، پطرس بودن بود (اقتباسی از داستان پطرس فداکار در کتابهای درسی) بود و یکی از این پطرسها احمد منتظر است.
او افزود: من ۵۰ سال پیش شعر میگفتم. آن زمان قصد سرودن شعر و حالی شبیه به یک حسرت بزرگ داشتم؛ انگار یک فرصت طلایی را ازدستداده بودم که غیرقابلجبران بود! ۵۰ سال پیش شروع این شعر را اینگونه نوشتم: «اردیبهشت هم تمام شد» و ۵۰ سال است که نتوانستم یک کلمه به آن اضافه کنم. اردیبهشت، ماه عجیبی است که اتفاقات بسیاری در آن میافتد و وقت بسیاری از کارها بوده که اگر ازدست برود قابل بازگشت نیست.
عضو شورای عالی میراث فرهنگی و گردشگری سپس این دو پرسش را مطرح کرد که چرا کار عکاسها ارزشمند است، سپس در پاسخ گفت:۲ چیز طیره عقل است؛ دیدن بهوقت ندیدن و ندیدن بهوقت دیدن؛ و این همان کارِ عکاسان است. آنها کمک میکنند که آنچه نباید دید را ندید و آنچه باید دید را ببینیم. ما در زندگی از ۲ واژۀ «کهن» و «کهنه» استفادۀ بسیار کردهایم و معمولاً توجهی به تفاوت ماهوی آنها نداریم. هردو واژه با زمان، سروکار دارند و ازاینجهت با یکدیگر اشتباه گرفته میشوند. «کهن» و «کهنه» ضد یکدیگر بوده و از جنس هم نیستند. «کهنه»، دورریختنی، بیارزش و حضورش ملالآور است، درصورتیکه «کهن» آن چیزی است که دور نمیاندازیم. ما بسیاری از اوقات از تکرار خسته میشویم، ولی اگر از تکرار غروب و طلوع خورشید خسته نمیشویم، و این موضوع به دلیل کهن بودن آن است.
بهشتی خاطرنشان کرد: کار یک عکاس، ثبت آن چیزی است که استعداد کهن بودن را دارد و واجد ارزشی است و زمان آن را مستعمل نکرده و عکاس آن را بیرون کشیده و پیش چشم ما میگذارد. هر چیزِ کهنی از روز اول کهن و هر چیز کهنهای نیز از روز اول کهنه است. نو شدن، اقتضای امر کهن است. احمد منتظر تعدادی از مستندات ساختنان های جلفا را به نمایش گذاشته و زیر بعضی از آنها به خط سرخ نوشتهاند که «اردیبهشت هم تمام شد.»
رئیس اسبق سازمان میراث فرهنگی و گردشگری اضافه کرد: دلیل ترجیح مکانهای بیارزشِ امروزی بر مکانهای ارزشمند کهن، کوتهنظری نسبت به منافع سوداگرانۀ خُرد است. علت خرابی آثار تاریخی، جهل است که بسیاری را نیز متقاعد میکند.
بهشتی با اشاره به اینکه برپایی نمایشگاه «نیم قرن تلاش برای احیای جلفای اصفهان» یک تذکر برای ما است، اضافه کرد: ردپای همه کارهایی که در این شهر کردهایم، باقی است و نمیتوان آنها را پاک کرد. این نمایشگاه یک هشدار خوب از این بابت بوده که ما هوشیارتر عمل کنیم.
او در ادامه گفت: در شهر ایروان بهاندازه جلفای اصفهان اثری وجود ندارد که ۱۵۰ سال بیشتر عمر داشته باشد، ولی در جلفای اصفهان چنین آثاری وجود دارد.
یک آروز؛ ثبت جهانی بافت تاریخی اصفهان
همچنین میثم بکتاشیان، معاون فرهنگی هنری سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشب شهردااری اصفهان نیز چنین بیان کرد: دفتر فرهنگ و معماری، یک دفتر تخصصی ذیل این است که رسالتش پرداختن به موضوع فرهنگ معماری و شهرسازی بهطور تخصصی است.
او با بیان اینکه در جایجای اصفهان با مصوناتی که توسط هنرمندان بزرگی خلقشده، روحمان جلا پیدا میکند، ادامه داد: پاسداشت فرهنگ اصیل معماری گذشته برای ما اهمیت دارد. ما در هفته فرهنگی سعی کردیم با تنوع برنامهها در موضوعات مختلف، به سلایق مختلف مردم بپردازیم تا هرکس برنامه موردنظر خود را انتخاب کند. امیدوارم بتوانیم هرچه بهتر حوزه فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی را توسعه دهیم.
بکتاشیان تأکید کرد: بسیاری از شهرهای دیگر با قدمت کمتر، توانستهاند که بافت تاریخی خود را به ثبت جهانی برسانند. نکتهای که در دفتر فرهنگ و معماری بهعنوان یک آرزو آن را دنبال میکنیم، ثبت جهانی بافت تاریخی اصفهان است.
به گزارش ایسنا، علاقهمندان برای بازدید از نمایشگاه «نیمقرن تلاش برای احیای جلفای اصفهان» میتوانند تا ۱۳ اردیبهشتماه به دانشکده هنرهای تجسمی دانشگاه هنر اصفهان(مدرسۀ فرانسویها)، واقع در خیابان حکیم نظامی، کوچه سنگتراشها، کوی چهارسوقیها مراجعه کنند.
انتهای پیام