فلاحتزاده: بزرگترین اشتباه زندگیام رفتن به پرسپولیس بود
تاریخ انتشار: ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۹۷۷۲۲۱
ایران اکونومیست- پیشکسوت استقلال گفت: بزرگترین اشتباه زندگیام رفتن به پرسپولیس بود و ای کاش هیچوقت پیراهن این تیم را بر تن نمیکردم.
«فرشاد فلاحتزاده» با استقلال قهرمان جام باشگاههای آسیا در سال ۱۹۹۰ شد، او یکی از بازیکنان ثابت آبیپوشان در راه این افتخار بزرگ بود.
فلاحزاده حرفهای جالبی را بر زبان آورد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
برای رسیدن به استقلال چه اتفاقاتی در زندگی ورزشیتان افتاد؟
من بازیکن جوانان استقلال بودم، با این تیم ۲ سال قهرمان شدیم و به همراه مجید نامجومطلق، محسن گروسی، حسین ترابپور صادق ورمرزیار ،محمود کلهر از سوی محمد صلاحی جواز حضور در تمرینات بزرگسالان را دریافت کردیم.
روز اولی را که به تمرین بزرگسالان رفتید را به خاطر دارید؟
استقلال در مجموعه ورزشی شهید کشوری تمرین داشت، وقتی میخواستیم آماده تمرین شویم عبدالعلی چنگیز مرا صدا کرد و گفت از پشت ماشین تدارکاتچی توپها را بیاور و من این کار را انجام دادم.
حضور در تمرینات بزرگسالان استقلال برایتان جالب بود؟
من و تمام اعضای خانوادهام استقلالی بودم و از اینکه توانسته بودم به تمرینات بزرگسالان بروم و ستارههای محبوب استقلال را از نزدیک تماشا کنم بسیار خوشحال بودم.
از چه زمانی در استقلال فیکس شدید؟
بازی استقلال و بنیاد شهید بود، در آن سال مرحوم غلامحسین مظلومی بر روی نیمکت استقلال مینشست، در طول بازی مدام به اصغر حاجیلو میگفت فضای پشتت را پوشش بده، مهاجم حریف از فضای پشتت استفاده نکند و از این حرفها، حاجیلو که ناراحت شده بود پس از پایان بازی گفت من دیگر بازی نمیکنم و از فوتبال خداحافظی کرد.
خداحافظی اصغر حاجیلو باعث فیکس شدن شما شد؟
بله، من از همان روز فیکس استقلال شدم و با پیراهن شماره ۲۰ اصغر حاجیلو بازی کردم.
بهترین خاطرهتان از روزهای حضور در استقلال چیست؟
قهرمانی استقلال در لیگ قهرمانان آسیا بهترین خاطره من در فوتبال است، استقلال میتوانست در سال ۹۱ نیز برای دومین سال پیاپی به این عنوان دست پیدا کند اما بدشانس بود و کم دقت تا در ضربات پنالتی به الهلال ببازد.
بدترین خاطره؟
خط خوردن از تیم ملی در آستانه جامجهانی ۹۸ فرانسه که به ناحق توسط جلال طالبی صورت گرفت خاطره تلخی را برایم رقم زده است.
همیشه از این اتفاق به عنوان بدترین خاطره فوتبالیتان نام بردهاید.
برای اینکه حقم بود اما جلال طالبی حقم را خورد، شما میتوانید از بازیکنان و مربیانی که در آن زمان عضو تیم ملی بودند بپرسید که ایوویچ چقدر به عملکرد فنیام اعتقاد داشت، او اگر میماند به طور حتم در جام جهانی فیکس بازی میکردم.
چرا شما رو خط زد؟
این پرسشی است که باید از خود جلال طالبی بپرسید؟ او با من مشکل داشت و برای همین دوست نداشت به جام جهانی بروم.
این مشکل از کجا شروع شد؟
وقتی ما در بهمن با یکدیگر کار میکردیم او تمرینات تیم را چهار روز تعطیل کرد و من بعد از یک هفته در تمرینات تیم شرکت کردم، برخی از بازیکنان مغز وی را شستشو داده و مدام در گوشش خواندند که تمرین میکنیم و فرشاد فلاحت زاده استراحت و همین باعث شد وی با من جر و بحث کند و یادم میآید بیژن ذوالفقارنسب گفت با طالبی صحبت میکند تا در فهرست جام جهانی حضور داشته باشم اما گفتگوی وی نیز فایدهای نداشت و فرد دیگری را جای من آوردند.
چه کسی را جای شما آوردند.
اسم نبرم بهتر است.
مهدی پاشازاده؟
مهدی بازیکن بسیار خوبی است، من برایش احترام زیادی قائل هستم اما من در تمام اردوها بروجرد، ایتالیا، فرانسه بودم و حقم رفتن به جام جهانی بود.
حق پاشازاده رفتن به جام جهانی نبود؟
من نمیگویم نبود، اما او از سوی داریوش مصطفوی حمایت میشد. حرف من اصلا رفتن مهدی پاشازاده نبود چرا که او دوست من و یکی از بهترین مدافعان فوتبال ایران در زمان خودش بود اما من هم باید به در فهرست فرانسه بودم اما آقا جلال بی معرفتی کرد. در آن سال اتفاقاتی تلخ در تیم ملی افتاد.
چه اتفاقاتی؟
برخی از بازیکنان که هزینه کرده بودند در لیست جام جهانی حضور داشتند، اما من و فرهاد مجیدی که هزینه نکرده بودیم خط خوردیم، من نه از این پولها داشتم بدهم و نه دنبال این رفتارها بودم، من همیشه و در تمام سالهایی که فوتبال بازی میکردم وقتی تمرین تمام میشد ساکم را روی دوشم میانداختم و به خانه میرفتم اما برخیها دنبال لابیگری میرفتند.
علی لطیفی میگفت وقتی جلال طالبی سرمربی تیم ملی شد گفت ژنرال (ناصر نوآموز) و طالبی زیر پای مرا خالی میکنند، این ادعا چقدر درست است؟
عین واقعیت است، وقتی طالبی سرمربی تیم ملی شد ایوویچ با چشمان اشکبار از بازیکنان خداحافظی کرد و گفت این ۲ نفر سر مرا بریدند. فوتبال ایران از ورزشینبودن صفایی فراهانی و طالبی و نوآموز ضربه خورد، بعد از رفتن ایوویچ حق طالبی نبود هدایت تیم ملی را بر عهده بگرد، بیژن ذوالفقار نسب که در کنار این مربی بزرگ کار کرده و با خصوصیات اخلاقی بازیکنان آشنا بود باید سرمربی میشد.
و درباره پرسولیسی شدن خود حرف بزنید اتفاقات عجیبی برایتان افتاد؟
بزرگترین اشتباه زندگیام رفتن به پرسپولیس بود و ای کاش هیچوقت پیراهن این تیم را بر تن نمیکردم.
چه شد که پرسپولیسی شدید؟
عابدینی با من تماس گرفت تا برای جام باشگاههای آسیا به عنوان یار کمکی پرسپولیسی شوم، در ابتدا قبول نکردم اما گفت بحث ملی است و این کار را انجام بده، بعد متوجه شدم استانکو به عملکرد فنیام اعتقاد ندارد و به عابدینی گفتم وقتی سرمربی اعتقادی به من ندارد چرا پرسپولیسی شوم. او گفت استانکو هیچکاره است و من در پرسپولیس حرف اول و آخر را میزنم.
بدون اینکه بازی کنید دوپینگ شما مثبت اعلام شد؟
من دوپینگ نکردم، از من و نعیم سعداوی که بازی نکرده بودیم تست دوپینگ گرفتند، چند نفر دیگر هم بودند که جواب آزمایش آنها نیز مثبت اعلام شد. مثبت اعلام شدن دوپینگ من به خاطر گوشتهایی بود که مصرف کرده بودیم، در ابتدا ۲سال محروم شدیم اما با توجه به شواهد و مدارکی که وجود داشت این محرومیت بعد از ۳ ماه به پایان رسید.
ایرنا
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: جلال طالبی جام جهانی تیم ملی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۹۷۷۲۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
یادداشت: پیغامی برای هاشم بیگزاده!
به گزارش "ورزش سه"، این روزها بخش قابل توجهی از حاشیههای فوتبال ایران نه از زمین چمن مسابقه بلکه از برنامههای فوتبالی تغذیه میشود.
سناریو: یک بازیکن بازنشسته به یک برنامه دعوت می شود و مجری برنامه با طرح سوالات بعضا نادرست و اغراق آمیز، آن پیشکسوت را به دام رسانه ای خود می اندازد تا پاسخی بدهد که در فضای مجازی دیده شود و به اصطلاح وایرال شود . پرمخاطب بودن البته هیچ مغایرتی به اصول اخلاقی ندارد و این مسئله را نمی توان مورد نقد قرار داد، اما آنچه مورد نکوهش است قطعا بی حرمتی و بی احترامی به قهرمانان و پیشکسوتهای فوتبال است که سالها با عملکرد درخشان خود شادی را به خانه اهالی فوتبال آورده اند.
نکته قابل توجه اینکه در این برنامه ها یک شوخی با یک پیشکسوت برجسته فوتبال می شود (که معمولا هم در برنامه حضور ندارد)، برنامه تمام می شود، مهمان برنامه و مجری به خانههای خود می روند اما سناریوی اصلی پس از آن شروع می شود که در فضای مجازی به واسطه این شوخی مخاطیان فرصت را برای بامزگی بیشتر غنیمت میشمارند و توهین ها آغاز میشود.
بخشی از این فضا معلول این است که در دوران بازی برخی از پیشکسوتان فوتبال، فضای مجازی فراگیر نبوده است و چندان به مانند فوتبالیستهای امروزی مورد توجه قرار نمی گرفتند و درنتیجه، متاسفانه با احترام به تمامی پیشکسوتان ارزشمند فوتبال ایران، تعداد بسیار اندکی از آنها هستند که هرزمان که جلوی دوربین قرار می گیرند، با کری خوانی و شوخیهای نامرتبط سعی در دیده شدن و جلب نگاه مخاطبین دارند.
اگر سخت پیگیر فوتبال باشید، این روزها می بینید که بخش زیادی از پستهای پرمخاطب فوتبال در فضای مجازی مربوط به همین شوخیهای سطح پایین تعلق دارد که اتفاقا یکی از مجریان بسیار مشهور اغلب در مرکز این اتفاق حضور دارد.
امروز هاشم بیگ زاده ستاره سابق تیم ملی در گفت وگو با برنامه صبحگاهی شبکه دو حاضر شد و وارد این ماجرای تکراری شد . این رفتار پرتکرار درحالی از هاشم بیک زاده مشاهده می شود که طبق آنچه که ما از آن مطلع هستیم، برخی از پیشکسوتان از این شوخیهای او و طرح خاطرات گذشته به شدت دلخور هستند.
اما طبیعتا تمام تقصیرها را نمی توان بر گردن پیشکسوتی که بعنوان مهمان برنامه دعوت شده، انداخت و بخش قابل توجهی از این تقصیر متوجه مجریان برنامههای فوتبالی هم می شود.امروز مجری برنامه به مصاحبه اختصاصی خسرو حیدری کاپیتان سابق باشگاه استقلال با آنتن اشاره می کند و به هاشم بیک زاده، مهمان برنامه، می گوید که "خسرو گفته از سیتی پیشنهاد داشته." و درادامه پاسخ هاشم بیک زاده باعث می شود که به نوعی بی احترامی به خسرو حیدری ستاره سابق تیم ملی و کاپیتان سابق باشگاه استقلال صورت بگیرد و هردو با لحنی تمسخر آمیز به این اشاره می کنند که صحبتهای حیدری خلاف واقع است.
ویدئو: 331667ویدئو: 331665
طبیعی است که بی احترامی به خسرو حیدری به عنوان اسطوره باشگاه استقلال و یک فرد موجه با ۹ فصل حضور و ثبت نزدیک به ۶۰ پاس گل و کسب عناوین قهرمانی متعدد، کار جالبی نیست، ضمن اینکه خود سئوال هم واقعی نیست.
خسرو حیدری در مصاحبه خبرساز هفته پیش خود با آنتن اصلا اشاره ای به این نکرد که از منچستر سیتی پیشنهادی داشته است، بلکه صرفا گفت بواسطه عملکرد خیلی خوبش در بازی با الجزیره در ورزشگاه آزادی، چون مالکان باشگاه منچسترسیتی و الجزیره مشترک بودند، به او گفته شده که منچسترسیتی او را می خواهد و هیچ صحبتی از پیشنهاد باشگاه منچسترسیتی به استقلال بابت جذب خسرو حیدری به میان نیامد.
هرچند که اگر چنین پیشنهادی هم بطور رسمی از منچسترسیتی به استقلال داده می شد، چندان دور از ذهن نبود، چون باشگاه منچسترسیتی در آن زمان در ابتدای حرکت رو به رشد خود قرار داشت و کیلومترها با ورژن کنونی منچسترسیتی گواردیولا فاصله داشت و از طرفی، خسرو حیدری هم بی اغراق می توان گفت که در آن زمان، بهترین دفاع راست و وینگر راست آسیا بود که با پاس گلهای متعددش یکی از ستارههای نسل طلایی استقلال بود و بعنوان بهترین پاسور تاریخ باشگاه استقلال، بارها عملکرد درخشانی را از خود با پیراهن استقلال و تیم ملی در عرصههای بین المللی به جای گذاشته بود.
هرچه که هست این روزها دو ضرب المثل در فضای فوتبالی خیلی در ذهنمان مرور می شود، "یک کلاغ چهل کلاغ کردن" و "مرغ همسایه غازه". ضرب المثل اول اشاره به سوالات خلاف واقع و اغراق آمیز مجریان فوتبالی درراستای دیده شدن مصاحبه هایی که می کنند، دارد و ضرب المثل دوم نیز به توهین و بی احترامی است که بعضا به پیشکسوتان برجسته در این برنامههای فوتبالی صورت می گیرد، اشاره می کند. .متاسفانه، ما همواره فکر می کنیم که فوتبالیستهای کشورهای دیگر از ما مستعدترند و ما شایسته هیچگونه دستاوردی در سطح بین المللی نیستیم، این درحالی است که بازی کردن بازیکنان ایرانی در تیمهای معتبر اروپایی مورد جدیدی نیست و بارها در گذشته اتفاق افتاده است و هم اکنون نیز چند ستاره از تیم ملی کشورمان در باشگاههای بزرگ خارجی بازی می کنند.
این را باید درنظر بگیریم که اگر مدیریت فوتبالی به روش صحیح و اصولی آن پیاده سازی شود و استعدادیابی درست و به موقع در کشور صورت بگیرد، چندان دور از ذهن نخواهد بود که بین ۱۰ تا ۱۵ بازیکن بعنوان نماینده ایران در لیگ جزیره بازی کنند. شاید اگر استعدادیابی درست در فوتبال ما صورت می گرفت، خسرو حیدری و مجتبی جباری بعنوان دو ستون نسل طلایی استقلال در دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰، در بهترین باشگاههای اروپایی بازی می کردند و یا مهدی طارمی بجای اینکه گزینه اینترمیلان باشد، به عنوان گزینه اصلی خط حمله رئال مادرید، سه شنبه شب برابر بایرن مونیخ بازی می کرد.
درپایان بار دیگر باید بگوییم که این شوخی ها که از حد سادگی گذشته اند و بعضا مبتذل نیز شده اند، متاسفانه جز لاینفک برنامههای فوتبالی شده اند و درشرایط فعلی، به نوعی یک فضیلت تلقی می گردند و بایستی که با فرهنگ سازی و برخورد مناسب جلوی تکرار این فضاها و بی احترامی ها را گرفت و از طرف دیگر، برنامههای فوتبالی هم سعی کنند که با به اشتراک گذاری مطالب داده محور و تلاش در حل معضلات فوتبال، درراستای توسعه و پیشرفت فوتبال ایران گام بردارند.
سروش سلماسی