Web Analytics Made Easy - Statcounter

سرمایه اجتماعی حلقه گمشده نه تنها اصلاح طلبان بلکه اصولگرایان است. چالشی که به نظر می‌رسد اصولگرایان نیز باید بیش از پیش به آن توجه کنند و همواره نباید به جذب آرای خاکستری دل خوش کنند.

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری برنا؛ قطع امید مردم از اصلاح طلبان به تعبیر برخی و ناامیدی آنها از عملکرد این جریان سیاسی شاید به این زودی‌ها ترمیم نشود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مردم و جامعه مدنی که همواره به عنوان سرمایه اجتماعی جریان اصلاح طلبی در برابر جناح رقیبشان اصولگرایان، از آنها یاد می‌شود به گفته بسیاری از اصلاح طلب، با نیامدن به پای صندوق رای در انتخابات مجلس 98، به نوعی رساننده پیامی بودند؛ پیامی که حاکی از خستگی سیاسی است که از منظر بسیاری از فعالان سیاسی و تحلیلگران، دلایل متعددی از جمله عملکرد ضعیف اصلاح‌طلبان می‌توان برای آن متصور بود.

اما به رغم همه اینها، برخی عملکرد اصلاح طلبان را جداگانه از جریان اصلاح طلبی مورد نقد قرار می‌دهند و رویکرد اصلاح‌طلبی‌ را جریان مورد پذیرش اکثریت جامعه می‌دانند بدین معنا که بخشی از مردم جامعه همواره اصلاح طلب هستند. در این ارتباط اخیرا اشرف بروجردی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب، با بیان اینکه اصلاحات حذف شدنی نیست، به خبرنگار سیاسی برنا گفت: «هیچ‌کس نمی‌تواند اصلاح‌طلبان را از تاریخ و آینده ایران حذف کند. شاید بتوانند آنها را در حاشیه قرار بدهند اما نمی‌توانند آنها را حذف کنند.»

او همچنین با اشاره به اینکه نه می‌توان اصلاح‌طلبان را حذف کرد و نه می‌توان اصلاح‌طلبی را از دایره فکر و ذهن مردم بیرون کرد، تاکید کرده بود: « مادامی که جامعه فعال است رویکرد اصلاح‌طلبی نیز وجود دارد. کارآمدی و کاربرد آن نیز در دوران مختلف، متفاوت خواهد بود. ممکن است حضور اصلاح طلبان را در جامعه به دلیل رد صلاحیت‌ها کمرنگ‌تر ببینیم اما این کمرنگ بودن حضور به معنای نفی حضور و یا حذف آنها از جامعه، نیست. چراکه  بخش عمده‌ای از جامعه، اصلاح‌طلب هستند. »

علی عبدالعلی زاده، عضو کابینه دولت اصلاحات، نیز در پاسخ به اینکه آیا اصلاحات حذف شدنی است؟ تصریح کرد: آیا می‌توان امر به معروف و نهی از منکر را حذف کرد؟! اصلاحات حذف نشدنی است. ممکن است پایگاه حزبی که به نام اصلاح‌طلبی است، تضعیف شده باشد اما حذف نمی‌شود.»

او با بیان اینکه سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان ضربه نخورده است و اگر هر انتخاباتی را آزاد بگذارند اصلاح‌طلبان حضور پیدا خواهند کرد و نتیجه آن را نیز می‌پذیرند، عنوان کرد: «نتیجه انتخابات گذشته نه دلیلی بر این است که سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان تضعیف شده و نه دلیلی بر این است که اصول‌گرایان سرمایه اجتماعی بیشتری بدست آوردند. انتخابات گذشته نشانه این است که مردم روش برگزاری انتخابات به سبک انتخابات گذشته را قبول ندارند و در آن شرکت نمی‌کنند.»

در واقع به عقیده برخی، آنچه پس از انتخابات و یا حتی قبل از انتخابات رخ داد به نوعی سرخوردگی جامعه و خستگی آنها نه تنها از اصلاح طلبان بلکه اصولگرایان نیز بود. به عبارت دیگر اصولگرایان نیز با جامعه‌ای که دچار بی تفاوتی سیاسی شده‌اند روبرو شدند تا جایی که فعالان سیاسی اصولگرایی، همچون سید محمد حسینی و عبدالله گنجی، پس از مشارکت حداقلی مردم در انتخابات دوم اسفند مجلس، این مسئله را مطرح کردند که این چرایی مشارکت حداقلی باید مورد بررسی قرار گرفته و به نوعی آسیب شناسی در این باره صورت گیرد.

اکنون در آستانه آغاز انتخابات مجلس یازدهم، اصولگرایان نیز آن قدر به گعده‌های سیاسی خود برای پست‌های کلیدی مجلس مشغول شده‌اند که چرایی این مشارکت حداقلی مردم تا حدود زیادی به فراموشی سپرده شده است. هر چند به گفته بسیاری از اصلاح طلبان، اصولگرایان خود می‌دانند که به مدد نظارت استصوابی و رد صلاحیت گسترده اصلاح طلبان، به کرسی‌های سبز مجلس رسیده‌اند.

حال در این میان به رغم همه اینها، سرمایه اجتماعی حلقه گمشده نه تنها اصلاح طلبان بلکه اصولگرایان است. چالشی که به نظر می‌رسد اصولگرایان بیش از پیش به آن توجه کنند و همواره، نباید به جذب آرای خاکستری دل خوش کنند.

از سوی دیگر به باور عده‌ای شاید اگر بحث آشتی ملی که اخیرا سید محمد خاتمی در ویدیویی، مجددا آن را مطرح کرده، اگر پیش از انتخابات از سوی هر دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب جدی تری گرفته می‌شد، اکنون شاهد فاصله گرفتن مردم از جریانات سیاسی کشور نبودیم.

مرتضی مبلغ، معاون سیاسی وزارت کشور دولت خاتمی، در این باره به خبرنگار سیاسی برنا می‌گوید: «اساس مشکلات به آن نگاه‌های انقباضی که در بخش‌هایی از حاکمیت وجود دارد، باز می‌گردد. چراکه همه حق را به خودشان می‌دهند و فکر می‌کنند دیگران اشتباه می‌کنند و انحراف دارند، هیچ‌وقت به خودشان اجازه نمی‌دهند  که ممکن است خطا کنند یا دیگران، حرف درستی بزنند. همین نگاه باعث اتفاقات عدیده‌ای شده است. جامعه را به خودی و ناخودی تقسیم‌ کردند که این خودی و ناخودی، سم مهلک برای انسجام اجتماعی و هدف ملی است.»

این عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت بر این باور است که اگر این نگاه‌های انقباضی و رویکردهای نادرست تغییر پیدا کند همان‌گونه که خاتمی اشاره کرد، این جریان‌ها و دستگاه‌ها با بازنگری در رفتار خود و با ایجاد انعطاف، بپذیرند خطاها و اشتباهاتی انجام داده‌اند و در عین حال دیگران هم سخن درست می‌گویند و فقط آنها محور عالم نیستند، یقینا شاهد افق گشایی جدیدی در مناسبات بین حاکمیت و ملت خواهیم بود.»

مرتضی مبلغ می‌گوید: «جامعه باید باور کند که تحولی سازنده در حال وقوع است تا اعتماد عمومی افزایش و سرمایه اجتماعی ارتقا پیدا کند و در نتیجه کشور، وارد یک عرصه نوین و سازنده‌ای شود که کل مردم و نظام بتوانند بر چالش‌ها، فائق بیایند.»

با این تفاسیر، مبلغ، تغییر رویکردهای نادرست را به عنوان مولفه موثری می‌داند که می‌تواند اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی را افزایش دهد. در حالی که احمد شیرزاد دیگر فعال سیاسی اصلاح طلب اساسا مولفه تغییر را ناممکن می‌داند.

او در پاسخ به این سوال که آیا اصلاح طلبان باید در رویکردهای خود تغییراتی ایجاد کنند؟ به خبرنگار سیاسی برنا می‌گوید: «به نظر می‌رسد هیچ جای دیگری نباید تغییر کند. گوش بنده در حال حاضر از این بحث‌ها، پر است از این که بگویند اصلاح طلبان چنین و چنان کنند. اوضاع جامعه ما این گونه است که نباید از 70، 80 درصدی از جامعه انتقاد کرد و به تعبیری نباید هیچ کس به آن‌ها بگوید بالای چشمش ابرو است و خدایی نکرده بر دامن کبریاییش گردی نشنیند.»

این نماینده اصلاح طلب مجلس ششم افزود: « بخشی از جامعه را هیچ قضاوتی نمی‌کنیم و تمام تلاشمان را بر 15، 20 درصدی می‌گذاریم که می‌توان به آنها انتقاد کرد. انتقادی که کم هزینه است. متأسفانه کسانی که در خارج از کشور نشسته‌اند و به جامعه ایران انتقاد می‌کنند گاهی اوقات مشاهده می‌کنند که به نفع‌شان است که هر چیزی به حکومت می‌گویند یک سیلی محکمی نیز به اصلاح طلبان هم بزنند. در نتیجه به نظر می‌رسد آنها دیواری کوتاه‌تر از اصلاح طلبان پیدا نکرده‌اند. بنابراین هر کسی از کنار این دیوار عبور می‌کند لگدی هم به آن می‌زند.»

در واقع شیرزاد بر این باور است که اصلاح طلبان باید سخن گفتن صرف را کنار بگذارد و وارد عرصه عمل شوند.

او می‌گوید: «برخی افراد اصلاح‌طلب نیز به جای اینکه به رهنمود کردن و تعیین خط و مشی به دیگران بپردازند وارد میدان عمل شوند حال چه رهنمودشان با حسن نیت و چه بدون حسن نیت باشد.»

این نماینده اصلاح طلب مجلس ششم، تقسیم بندی اصلاح طلبان به اصلاح طلبان جامعه‌محور و حکومت محور که از سوی عبدالله ناصری، مشاور سیدمحمد خاتمی مطرح شد را رد می‌کند و می‎گوید: «مرز این تقسیم بندی‌ها دقیق نیست.»

عبدالله ناصری پیش از این در گفت و گو با خبرنگار سیاسی برنا  با بیان اینکه اصلاح‌طلبان باید به ارزیابی خود بپردازند و تکلیف خود را برای آینده مشخص کنند، عنوان کرد: «از این به بعد یک جبهه مستقل به اسم اصلاح‌طلبی نداریم، خاتمی اصلاح‌طلبان جامعه‌ محور را نمایندگی خواهد کرد و از این به بعد گفتمان اصلاح‌طلبی در اصلاح‌طلبان جامعه‌ محور دیده خواهد شد.»

ناصری با بیان اینکه تفاوتی بین اصلاح‌طلبان حکومت محور و اصولگرایان معتدل از این به بعد وجود نخواهد داشت‌، اشاره کرد: «اصلاح‌طلبان حکومت‌ محور با اصولگرایان سنتی از این به بعد در یک مسیر حرکت خواهند کرد. »

عضو سابق شورای عالی اصلاح طلبان، عمده نقش اصلاح‌طلبان جامعه‌محور را تنظیم مناسبات با مردم جامعه دانست و افزود: اصلاح‌طلبان جامعه‌محور از این به بعد به صندلی قدرت و حکومت، نباید فکر کنند‌. فاصله بین حکومت و جامعه مدنی فاصله معناداری است و دیگر نمی‌توان مثل گذشته محرم ماند و بازی کرد».

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب، تکلیف اصلاح‌طلبان جامعه‌محور را روشن دانسته و بیان کردباید هر جریان سیاسی و هر گفتمان سیاسی اول تکلیف خود را نسبت به دوگانه جامعه مدنی و حاکمیت مشخص کند.

با این تفاسیر به نظر می‌رسد آنچه اصلاح طلبان بیش از گذشته مورد توجه قرار خواهند داد، سرمایه اجتماعی یا به عبارت دیگر جامعه مدنی است. سرمایه‌ای که اکنون کمرنگ شده است و پاسخ به چرایی این کمرنگ شدن می‌تواند، تا حدود زیادی تکلیف اصلاح‌طلبان را در آینده مشخص کند.

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: اصلاح طلبان جامعه محور اصولگرایان نیز سرمایه اجتماعی اصلاح طلبان اصلاح طلبان نظر می رسد اصلاح طلب جامعه مدنی اصلاح طلبی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۹۷۹۱۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جوان: مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده

چگونه است که روزنامه شرق در ۱۵ دی ۱۴۰۲ «گفت‌وگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامه‌نگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام می‌دهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی می‌کند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟! - اخبار رسانه ها -

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاح‌طلبان که سال‌هاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبه‌رو شده‌اند، از اینکه یک تازه‌وارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، به‌شدت دلخور و هراسان شده‌اند و در اقدامی سیستمیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده می‌گیرد. غافل از آنکه وقتی چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شده‌اند، حالا که یک‌باره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابی‌گری محض زده است، دیگر کسی از اصلاح‌طلبان نمی‌پذیرد که نصیری را از خود ندانند. 

دیروز غلامحسین کرباسچی گفته: «من اصلاً ایشان [نصیری]را آدم متعادلی نمی‌دانم که بخواهد طرح و رویکردی بدهد. ایشان یک زمانی شاگرد آقای شریعتمداری در کیهان بود، آنقدر فحاشی و ناسزا به همه اصلاح‌طلبان و شخصیت‌های محترم از جمله مرحوم آقای هاشمی، آقای خاتمی و همین آقای تاج‌زاده و امثال آقای تاج‌زاده کرد و حالا آدم باید چه روحیه و رویی داشته باشد که حالا با این حد از افراط یک‌مرتبه این طرف صفحه بیاید. آقای نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرف‌هایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاح‌طلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر مخالفان نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، می‌فهمند که ایشان آدم متعادلی نیست.»

صرف‌نظر از اشتباهی که کرباسچی درباره نسبت نصیری با مدیرمسئول فعلی کیهان داشته است، و نشان از عادت توسل به مزخرفات در مواقع لزوم است، این همه واهمه از ثبت نصیری در جایگاه یک اصلاح‌طلب جای تأمل دارد. محمدعلی ابطحی، رئیس‌دفتر وقت خاتمی نیز دو روز قبل عین همین عبارات را برای نصیری به‌کار برده و نوشته بود: «آقای مهدی نصیری سوپر افراطی حزب‌اللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزوسیون امروز شود. اما هم برای دیروزش و هم برای امروزش توهم مضر است. نه بولتن‌نویسی و اظهارنظر‌های تند حزب‌اللهی‌اش در گذشته توانست ریشه اصلاح‌طلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزیسیونی‌اش مورد قبول اپوزیسیونی قرار می‌گیرد که چهل سال است در تلاش براندازی هستند و نیازی به تازه وارد از راه دور آمده ندارند. گفته‌اند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش می‌داند نه شاهزاده می‌تواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقه‌مند به همکاری با شاهزاده است.»

اکنون پرسش‌های مهمی پیش روی ماست. چطور 29 شهریور 1401 یعنی درست در ابتدای ماجرای مهسا، روزنامه اعتماد با «مهدی نصیری، روزنامه‌نگار، نواندیش دینی و فعال سیاسی» درباره حجاب مصاحبه می‌کند و او را شخصیت و فرصت مناسبی برای ریختن بنزین روی آتش آن ماجرا تشخیص می‌دهد، اما الان اصلاح‌طلبان تجمیع شده‌اند که بگویند «نصیری خل‌و‌چل است و افراطی و نامتعادل»؟!

چگونه است که روزنامه شرق در 15 دی 1402 «گفت‌وگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامه‌نگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام می‌دهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی می‌کند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟!

چرا شبکه رسانه‌ای «هم‌میهن» متعلق به همین آقای کرباسچی تریبون سخنان نصیری با رسانه‌های مختلف شده بود و حتی هرچیزی را که نصیری در کانال تلگرامی خودش منتشر می‌کرد، بازتاب می‌داد، آن‌هم در مذمت اصولگرایان (مهدی نصیری: آقایان اصولگرا تحویل بگیرید! زلنسکی، قهرمان بود نه «دلقک» / تیتر‌های آماده‌تان برای پیروزی پوتین، خاک می‌خورد/ دیپلماسی ما هم به دام افتاد)، اما حالا شده نامتعادل ناسزاگو به خاتمی و هاشمی؟!

مگر عباس عبدی سرمقاله‌نویس و مشاور هم‌میهن و اعتماد از مواضع مثبت و حمایتی این دو روزنامه از نصیری بی‌خبر بوده است که حالا تقصیر نصیری را به گردن اصولگرایان می‌اندازد و می‌گوید: «مشکل نصیری این است که احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزاره‌های اعلام‌شده ایشان همدلی کنند.»! یعنی تا پیش از این که شما تریبون او بودید، با ایشان همدلی وجود داشت؟!

اینکه روزنامه سازندگی از قول محمد عطریانفر در مهر 99 بنویسد: «مطالبی که اخیراً از زبان استاد مهدی نصیری چهره سنتگرای نواندیش مطرح شده این است که...» ولی روز گذشته بعد از سخنان کانادا تیتر و عکس تمام‌صفحه خود را به نصیری اختصاص و «توهم اتحاد» را به او نسبت بدهد، عجیب و غیرمعمول نیست؟!

اگر نصیری اکنون از کانادا شعار اتحاد «تاج‌زاده با شاهزاده» را می‌دهد آیا به این علت نیست که تاج‌زاده در مرخصی به اصلاح‌طلبان گفته بود «باید مواضع نصیری و امثال او را به شکل وسیع بازتاب بدهیم»؟! و اگر ندای براندازی می‌دهد آیا مانند بهزاد نبوی که چندی پیش در گفت‌وگویی با اشاره به آشوب پاییزی گفته بود «استنباط من این است که برخی اصلاح‌طلبان در یک سال گذشته نتیجه گرفتند که کار نظام تمام است و می‌خواستند سرشان بی‌کلاه نماند»، براندازی را از باطن اصلاح‌طلبان نیاموخته است؟! اشتباه نصیری آنجاست که نبوی در گفتگو با «آگاهی‌نو» «برخی مجموعه‌های اصلاح‌طلب» را متهم به داشتن «مرض‌بچگانه» و «لوچ‌بودن» کرد تا ضمیر براندازانه اصلاح‌طلبان را نشان دهد، اما نصیری به‌جای درس‌گرفتن از این سخن، همان لوچی و مرض بچگانه را سرلوحه قرار داده است!

این همه ریاکاری و فریب البته از اردوگاه اصلاح‌طلبان عجیب نیست، اما ظاهرسازی جواب نمی‌دهد. نصیری عین اصلاح‌طلبان است، بلکه خود اصلاح‌طلبان است. باطن ظهوریافته شماست. همان حرف‌های پشت‌صحنه را که از او می‌پسندیدید، به تریبون کانادا آورده است. تنها درسی را که از شما نیاموخته همین است که نباید این قدر صریح بود. این را هم آرام آرام می‌آموزد و نیازی نبود که یک مهره سفارش‌شده تاج‌زاده را به این زودی بسوزانید! شما اکنون ترسیده‌اید و یک به‌یک به صحنه می‌آیید و نصیری را تکفیر می‌کنید. اما مگر می‌شود سابقه خود را در «استاد نواندیش و متفکر دینی و روزنامه‌نگار برجسته» خواندن او به این آسانی پاک کنید؟! پس اگر تکفیر می‌کنید خودتان را تکفیر می‌کنید که نصیری باطن ظهوریافته شماست.

سرنوشت نصیری عبرتی است برای کسانی که به امیدی و طمعی از سابقه خود می‌برند و به اردوگاه اصلاح‌طلبی می‌زنند. نمی‌دانند که آنجا اگر خبری از عهد و وفا بود، سرنوشتی چنین مغموم پیدا نمی‌کردند که از آن دولت و حمایت‌ها به جایی برسند که اکنون حرف مشترک‌شان نداشتن پایگاه اجتماعی باشد! و یک نصیری به‌تعبیر آنان نامتعادل و متوهم چنین آبی در خوابگه مورچگان اصلاحات بریزد!

منبع: جوان

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • مهدی نصیری; زیر تیغ اصلاح‌طلبان و اصولگرایان/ توهم یا شوخی یا پروژه هدفمند؟! +جدول
  • توهین جنجالی مجری تندرو صداوسیما به اصلاح طلبان و اصولگرایان /حسام الدین آشنا: بی ادب نباشید؛ چه برای سیدخندان و چه برای پاورقی
  • جوان: مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده
  •  واکنش اصلاح‌طلبان به سخنان نصیری درباره اتحاد شاهزاده و تاجزاده؛ تکرار یک شوخی بی‌مزه است | ارتباطی به جریان اصلاحات ندارد | واقعا یک توهم است
  • کنایه عباس عبدی به سکوت اصولگرایان درباره مواضع تند مهدی نصیری
  • کنایه عباس عبدی به سکوت اصولگرایان درباره مواضع تند مهدی نصیری / براندازی قابل جمع با اصلاح‌طلبی نیست
  • کنایه عباس عبدی به سکوت اصولگرایان مقابل جنجال مهدی نصیری /براندازی قابل جمع با اصلاح‌طلبی نیست
  • کرباسچی: مهدی نصیری تعادل ندارد؛ او فقط به درد تبلیغات بی‌بی‌سی می‌خورد
  • مرغ آمریکایی‌ها غاز است!
  • خیز اصلاح طلبان رادیکال به سوی خیابان به بهانه طرح نور/ روزنامه آرمان ملی: مسئله مذاکره با آمریکا و حجاب باید حل شود!