گزارش تاریخ| ۲ ناکامی بزرگ صدام و منافقین در مهران؛ چگونه شعارهای مهران به جای فاو و امروز مهران، فردا تهران شکست خورد؟
تاریخ انتشار: ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۹۸۱۰۸۹
بعثیها و منافقین اشغال شهر مهران را پیروزی بزرگ قلمداد میکنند؛ اما ۲ ناکامی بزرگ استراتژیک برای آنان بود که شعارهای "مهران به جای فاو" و "امروز مهران، فردا تهران" با شکست مواجه شد. ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۵:۰۴ سیاسی گزارش و تحلیل سیاسی نظرات - اخبار سیاسی -
گروه تاریخ انقلاب خبرگزاری تسنیم – هرچند بعثیها و منافقین در اردیبهشت 65 و خرداد 67 توانستند، شهر متروکه و خالی از سکنه مهران را برای چند مدتی اشغال کنند؛ اما در دستیابی به اهداف خود ناکام ماندند و متحمل شکستهای استراتژیکی شدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ارتش بعث عراق در 27 اردیبهشت 65 با همراهی منافقین که به تازگی همکاری رزمی خود را با عراق آغاز کرده بودند، با هدف بازپسگیری منطقه فاو به مهران حمله کردند. آنان شعار "مهران به جای فاو" را سر میدادند و آزاد شدن شهر مهران را منوط به تخلیه منطقه فاو توسط نیروهای ایرانی میدانستند؛ اما چند ماه بعد رزمندگان ایرانی با اجرای عملیات کربلای یک، نه تنها از فاو عقبنشینی نکردند، بلکه شهر مهران و مناطق اطراف آن را هم از وجود نیروهای ارتش عراق پاکسازی کردند.
منافقین نیز در 28 خرداد سال 67 با کمک و پشتیبانی ارتش عراق در عملیات «چلچراغ» و با شعار «امروز مهران، فردا تهران»، مهران را اشغال کردند. اما چند روز بعد با حمله رزمندگان و نیروهای بومی، مهران از اشغال منافقین و ارتش عراق درآمد. منافقین چهل روز بعد آغازگر عملیات فروغ جاویدان با هدف تصرف تهران شدند که با مقاومت مردم و رزمندگان روبرو شدند و با اجرای عملیات مرصاد توسط رزمندگان ایرانی بسیاری از منافقین کشته شدند و آنان نیز در دستیابی به شعار خود ناکام ماندند.
چرا صدام اعتراف به استفاده از سلاحهای شیمیایی کرد؟آشوبآفرینی رژیم بعث پیش از تحمیل جنگ/ پاسخ امام به مداخلات صدام چه بود؟گزارش: چرا صدام بعد از پذیرش قطعنامه 598 دوباره به ایران حمله کرد؟
صدام با هدف بازپسگیری منطقه مهم و استراتژیک فاو که به واسطه عملیات والفجر هشت به تصرف نیروهای ایرانی درآمده بود، به مهران حمله کرد و در این راستا شعار "مهران به جای فاو" را سر داد؛ اما چهل روز بعد رزمندگان ایرانی با اجرای عملیات کربلای یک نه تنها فاو را تخلیه نکردند، بلکه مهران را هم از دست ارتش عراق درآوردند.
** شکست شعار "مهران به جای فاو"
چند روز پس از تصرف فاو توسط نیروهای ایرانی در عملیات والفجر هشت که دستاورد بزرگی برای ایران بود، عراق سیاست دفاع متحرک را اجرا کرد. در این راستا مناطقی که خطوط پدافندی ایران ضعیف بود، مورد حملات ارتش بعث عراق قرار گرفت.
این سلسله عملیاتها رویکردی جدید در جنگ بود که ارتش عراق در پاسخ به عملیات گسترده و موفق ایران یعنی والفجر هشت در منطقه فاو انجام داد.
بدینترتیب ارتش عراق در 27 اردیبهشت 65 توانست برای دومین بار شهر مهران را اشغال کند. این شهر خالی از سکنه بود و با توجه به نزدیکی آن به مرز، هدف نسبتاً آسانی برای عراق بود. ژنرال ابراهیم از فرماندهان ارتش عراق پس از بازدیدی که از شهر مهران داشت، در گفتگو با یکی از رسانهها گفت: مهران منطقه متروکه است و علامت حیات در آن به چشم نمیخورد.
ارتش بعث عراق در این تهاجم از موشکانداز کاتیوشا به طور موثری علیه نیروهای ایرانی استفاده کرد. همچنین بر اثر بمباران شیمیایی منطقه عملیاتی مهران، حدود 600 نفر از رزمندگان مصدوم شدند.
عراقیها این عملیات را "ثارالابطال" به معنای انتقام قهرمانان نامگذاری کرده بودند. آنان که مهران را با کمک نیروهای نظامی سازمان مجاهدین خلق اشغال کرده بود، آزاد کردن این شهر را مشروط به خروج نیروهای ایرانی از فاو دانست و اعلام کرد تا پایان جنگ در شهر مهران خواهد ماند. سعدون حمادی رئیس مجلس عراق در دیدار با سفرای خارجی اعلام کرد که هر موقع ایران از فاو خارج شود، شهر مهران تخلیه خواهد شد. او در ادامه ادعا کرد که قادر هستیم هر نقطهای از خاک ایران را که بخواهیم، تصرف کنیم.
اشغال شهر مهران آنچنان برای عراق مهم بود که 40 گلوله توپ به نشانه ابراز خوشحالی در بغداد شلیک شد. رسانههای خارجی نیز اشغال شهر مهران توسط نیروهای عراقی را به صورت گستردهای پوشش خبری دادند. رادیو بیبیسی در گزارشی عنوان کرد: «هدف عراق این است که به ایران نشان بدهد در صورتی که ایران در گسترش جنگ به مناطقی ماورای مرزها پافشاری کند، عراق قابلیت مقابله به مثل را خواهد داشت.»
تحلیل فرماندهان ایرانی از حمله عراق به مهران این بود که ایران تمرکز قوای خود را از فاو بردارد و عراق بتواند این منطقه مهم و استراتژیک را پس گیرد. شمخانی فرمانده وقت نیروی زمینی سپاه در جلسهای با حضور فرماندهان اظهار داشت: هدف اصلی عملیاتهای زنجیرهای عراق، بازپسگیری فاو است و همه انگیزه عراق این است که یک روز به فاو حمله کند... شک نکنید دشمن سراغ فاو میآید و اگر سپاه قبول کرد در مهران حضور کمرنگی داشته باشد به دلیل این بود که فاو را حفظ کند.
پس از اشغال مهران، امام خمینی (ره) در پیامی به فرماندهان تاکید کردند: «مهران باید آزاد شود». برهمین اساس عملیات کربلای یک با هدف آزادسازی مهران توسط قرارگاه نجف نیروی زمینی سپاه طراحی و با 41 گردان پیاده و زرهی سپاه و ارتش اجرا شد.
عملیات نهم تیرماه سال 65 آغاز شد. نیروهای ایرانی با غافلگیری دشمن، توانستند در همان مراحل با کمترین درگیری مهران را آزاد کنند. براساس طرح، قرار بود عملیات در سه مرحله اجرا شود؛ اما با دستیابی سریع به موفقیت در هر سه مرحله، عملیات به پنج مرحله افزایش یافت و دستاوردی بیش از آنچه در طراحی عملیات پیشبینی شده بود، حاصل شد و عراق از دستیابی به شعار "مهران به جای فاو" ناکام ماند.
عملیات کربلای یک پایانی بر سیاست دفاع متحرک ارتش متجاوز عراق بود. پس از این عملیات، تحرک مهم دیگری از ارتش عراق تا ماههای پایانی جنگ مشاهده نشد و ارتش عراق دوباره به سیاست استقرار و پدافند موثر از زمین روی آورد.
چرا کردستان عراق از مجاهدین خلق متنفر است؟ضربه دومرحلهای اطلاعات سپاه به بخش اجتماعی سازمان و افول قدرت مجاهدین خلق
مسعود رجوی و سازمانش در خرداد ماه سال 67 با پشتیبانی ارتش عراق و با شعار "امروز مهران، فردا تهران" به مهران حمله کردند؛ اما چند روز هم نتوانستند دوام بیاورند و با اجرای پاتک رزمندگان ایرانی مجبور به ترک مهران شدند. منافقین چهل روز بعد با هدف تصرف تهران، عملیات فروغ جاویدان اجرا کردند، اما دچار شکست سختی شدند و در دستیابی به اهداف خود ناکام ماندند.
** شکست شعار "امروز مهران، فردا تهران"
در روز 28 خرداد 1367 نیروهای ارتش آزادیبخش سازمان مجاهدین خلق (منافقین) که از مدتها پیش با دشمن مردم ایران (صدام) همراه شده بودند، با کمک و پشتیبانی ارتش عراق در عملیات «چلچراغ» و با شعار «امروز مهران، فردا تهران»، مهران را اشغال کردند. نیروهای مجاهدین خلق با لباس سربازان ارتش جمهوری اسلامی ایران به مهران حمله کردند. ارتش عراق نیز با 530 حمله هوایی و بکارگیری گازهای اعصاب علیه رزمندگان و نیز حمله با بالگردهای توپدار، این عملیات را پشتیبانی کرد.
منافقین به دلیل ناتوانی در برابر حملات احتمالی رزمندگان، ناچار شدند مواضع اشغالی را در تاریخ یکم تیرماه به نیروهای عراقی واگذار کنند. همزمان با این اقدام، نیروهای لشکر 11 امیرالمومنین (ع) به نیروهای عراقی حمله و آنها را مجبور به عقبنشینی از مهران کردند. بدینترتیب مهران طی سه چهار روز از اشغال منافقین و ارتش عراق درآمد.
منافقین که مهران را 10 روز هم در اشغال خود نگه نداشته بودند، چهل روز بعد و پس از قبول قطعنامه 598 عملیات فروغ جاویدان اجرا و با پشتیبانی ارتش عراق با هدف اشغال تهران، از مرزهای غربی کشور به ایران حمله کردند.
اما با اجرای عملیات مرصاد توسط رزمندگان ایرانی، ارتش آزادیبخش مجاهدین خلق متحمل شکست سختی شد و بسیاری از منافقین در این عملیات کشته شدند. بدینترتیب منافقین نیز در تحقق شعار "امروز مهران، فردا تهران" ناکام ماندند.
ارتش عراق و منافقین پس از قبول قطعنامه 598 نیز به مهران حمله کردند و این شهر را به اشغال خود درآوردند. در این شرایط با بسیج گسترده نیروهای مردمی از جمله عشایر با تهاجم مجدد دشمن مقابله شد. با مقابله و پیشروی نیروهای ایرانی، ارتش عراق در دهم مرداد 67 از شهر مهران عقبنشینی کرد و این شهر از اشغال متجاوزان رها شد.
انتهای پیام/
R1536/P/S1,1411/CT6 واژه های کاربردی مرتبط منافقین دفاع مقدسمنبع: تسنیم
کلیدواژه: منافقین دفاع مقدس منافقین دفاع مقدس پشتیبانی ارتش عراق مهران حمله عملیات کربلای یک رزمندگان ایرانی اجرای عملیات نیروهای ایرانی ناکام ماندند ارتش عراق مجاهدین خلق امروز مهران چهل روز بعد فردا تهران شهر مهران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۹۸۱۰۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ایرانیهایی که در کشور خود هم برگ هویت ندارند
به گزارش قدس خراسان، پس از پیروزی انقلاب اسلامی و پیش از شروع جنگ تحمیلی از سوی صدام، دولت بعث عراق اقدام به اخراج ایرانیها از این کشور کرد؛ کسانی که هنوز پس از گذشت ۴۵سال، نه ایران آنها را به عنوان ایرانی قبول دارد و نه کشورعراق آنها را عراقی میداند.
قصه ایرانیهای ساکن شهر حلّه استان بابل که حالا در گوشهای از شهر مشهد ساکن هستند نیز از این جنس است. ساجده و لعیمه خواجه نعمت دخترعموهایی هستند که پس از اخراج از عراق با کمک یک خیر مشهدی در این شهر صاحب خانه شدند؛ اما با وجود داشتن پدر و مادر ایرانی، هنوز پس از ۴۵ سال مدرک هویتی ایرانی ندارند.
ساجده خواجه نعمت که ۶۷ سال دارد و مادرزادی کمبیناست، هشت سال از ازدواج با پسرعمویش یعنی شهید مفقودالاثر وهاب خواجه نعمت گذشته بود که حکومت بعث عراق خودش و همسر ۳۰ سالهاش را دستگیر کرد. او پس از هشت روز آزاد شد؛ اما هنوز پس از ۴۵ سال هیچ خبری از همسرش ندارد.
وی در این باره میگوید: صدام، شوهرم را به دلیل تابعیت ایرانی دستگیر کرد. گفتند تو برو ایران او خودش میآید؛ اما پس از ۴۵سال هنوز هیچ خبری از او ندارم.
زایمان در زندان حزب بعث
ساجده خواجه نعمت با بیان اینکه صدام جوانان شیعه و متدینی را که تابعیت ایرانی داشتند، دستگیر کرده تا با سفر به ایران در جبهه علیه حزب بعث نجنگند، میافزاید: من را هشت روز در زندان انداختند، ۱۵۰ زن و بچه را در یک مکان کوچک زندانی کرده بودند، غذای خوبی نمیدادند و تنها دو ساعت در روز اجازه داشتیم از سرویس بهداشتی استفاده کنیم که با این جمعیت زیاد خیلی سخت بود. زندانبانها به ما توهین میکردند و رفتار خیلی بدی داشتند، در این وضعیت بسیار بد، یکی از زنانی که حامله بود، در زندان زایمان کرد و اصلاً به او رسیدگی نکردند.
وی ادامه میدهد: با یک خودرو از جلو زندان، ما را به مرز ایران بردند و از آنجا سه روز پیاده در زیر باران و در سرما راه رفتم تا به سرپلذهاب رسیدم. از سرپلذهاب با خودرو نیروهای ایرانی به اردوگاه آوارگان جهرم آمدم و سه ماه در این اردوگاه ساکن بودم.
ساجده خواجه نعمت که به تنهایی روزگار میگذراند، عنوان میکند: دخترعمویم که پیش از ما به ایران آمده و در مشهد ساکن بود، من را تحت تکفل خود قرار داد و از اردوگاه جهرم به مشهد آورد.
وی که از نداشتن شناسنامه ایرانی با وجود داشتن نسب ایرانی گلایه میکند، میافزاید: برادرم در عراق متولد شده و با ما به ایران آمده است. با پیگیریهایی که انجام داد، کمتر از یک سال است شناسنامه ایرانی گرفته؛ اما هنوز به ما شناسنامه ندادهاند.
صدام ۶۰ پسر بچه و مرد در بستگان ما را دستگیر کرد
لعیمه خواجه نعمت؛ همان دخترعمویی است که پیش از ساجده به ایران آمده و به کمک او ساکن مشهد شده است. درباره قصه اخراجش از عراق میگوید: همسرم شهید مفقودالاثر صالح خواجه نعمت ۲۹ سال داشت و چهار سال بود ازدواج کرده بودیم و دو دختر سه ساله و دو ساله داشتیم. ساعت ۹ شب مأموران آمدند در خانه ما در شهر حلّه و به تمام خانواده گفتند پنج دقیقه بیایید چند تا سؤال داریم. وقتی رفتیم، من را سه روز با دخترانم به زندان انداختند و سپس در مرز ایران رهایم کردند. پیاده به سمت ایران آمدم و ایرانیها با خودرو من را تا اردوگاه خرمآباد رساندند.
وی میافزاید: من یک سال پس از پیروزی انقلاب و سه ماه پیش از آغاز جنگ تحمیلی به ایران آمدم. صدام همسرم را دستگیر کرد و تاکنون هیچ خبری از وی ندارم و مفقودالاثر شده است.
لعیمه خواجه نعمت با اشاره به اینکه صدام خیلی ما را اذیت کرد و به ما که تابعیت ایرانی داشتیم، خیلی ظلم کرد، بیان میکند: ۶۰نفر از مردان اقوام ما را که سنشان از ۱۴ تا ۴۲ سال بود، در شهر حلّه عراق دستگیر کردند. تنها به دلیل اینکه تابعیت ایرانی داشتیم و شیعه متدینی بودیم و تاکنون هیچ خبری از سرنوشت آنها نداریم. از مسئولان عراقی که پیگیری کردیم، اطلاع دقیقی از سرنوشت آنها نداشتند. برخی هم میگویند صدام همه آنها را در گور دستهجمعی دفن کرده است.
وی با بیان اینکه بیشترین زمان نگهداری زنان اقوام آنها در زندان ۲۵ روز بود، ادامه میدهد: صدام خانه، خودرو و اموال این افراد را مصادره و زنان و خانواده آنها را از عراق اخراج کرد. چهار نفر از فامیل ما را در زندان شکنجه دادند و پسردایی ۱۴ سالهام را با برق شکنجه کردند و به شهادت رسید.
لعیمه خواجه نعمت درباره ماجرای آمدنش به مشهد میگوید: ۱۷روز در اردوگاه آوارگان عراقی خرمآباد بودیم که یک تاجر مشهدی به نام آقای اخوان، ما و ۱۵ خانواده دیگر را کفالت کرد و به مشهد آورد. ابتدا نزدیک یک سال در هتل زندگی کردم و سپس این تاجر مشهدی خانهای برای ما تهیه کرد.
وی درباره سایر اعضای خانوادهاش خاطرنشان میکند: بقیه افراد خانواده ما در عراق ساکن هستند و ما به دلیل اینکه در ایران مهاجر هستیم، تنها میتوانیم در ایام اربعین حسینی پاسپورت موقت برای سفر به عراق بگیریم و پس از اتمام آن مدت که کمتر از دو ماه است، باید به ایران برگردیم.
پدر و مادرم شناسنامه و کد ملی ایرانی دارند؛ اما به ما نمیدهند
لعیمه خواجه نعمت که در ابتدای صحبت گفته بود مادرش اصفهانی و پدرش شوشتری است، میگوید: نزدیک ۴۵ سال است در ایران ساکن هستیم؛ با وجود اینکه پدر و مادرمان ایرانی هستند و شناسنامه و کدملی دارند؛ اما هنوز به ما شناسنامه ایرانی ندادهاند. به همین دلیل بنیاد شهید به ما مانند ایرانیها حقوق پرداخت نمیکند.
وی با بیان اینکه صدام ما را به دلیل ایرانی بودن، پیش از شروع جنگ تحمیلی از عراق اخراج کرد، متذکر میشود: برای گرفتن شناسنامه ایرانی خیلی اقدام کردیم حتی دادگاه رفتیم و دادگاه نسب ما را پذیرفته؛ اما به ثبت احوال که مراجعه کردم، موافقت نکردند و شناسنامه ندادند. دلیلش را نمیدانم.
لعیمه خواجه نعمت با اشاره به سختیهای زندگی به عنوان یک مهاجر در ایران میگوید: پس از ۴۵ سال سکونت در ایران، بلاتکلیف ماندهایم. در ایران به ما میگویند عراقی هستید و در عراق هم به ما میگویند شما ایرانی هستید. ما فقط هویت و شناسنامه میخواهیم.
بیهویتی پس از ۴۵ سال سکونت در ایران با وجود نسب ایرانی، زندگی سختی را برای این افراد رقم زده است. با وجود اینکه بنیاد شهید و امور ایثارگران، همسران این افراد را به عنوان شهدای سپاه بدر پذیرفته؛ اما با حقوق کمتر از ۲میلیون تومان به سختی روزگار میگذرانند. امیدواریم این خلأ قانونی در کشور بازبینی شود و کسانی که هویت ایرانی در اجدادشان بوده به عنوان یک هموطن مورد پذیرش قرار گیرند تا برای همسران شهدای مفقودالاثری که ظلم صدام به جرم ایرانی بودن، زندگیشان را به اینجا رسانده، روزگار بهتری رقم بخورد.
خبرنگار: فریده خسروی