سقوط نرخ رشد جمعیت در کشور به زیر یک درصد / ایران، پیرترین کشور جهان در ۳۰ سال آینده
تاریخ انتشار: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۹۹۳۹۹۴
مشاور عالی وزیر بهداشت، ضمن هشدار نسبت به روند پیرشدن جمعیت در کشور و با اعلام اینکه امسال با کاهش ۱۷۰هزار نفری تولدها، نرخ رشد جمعیت به زیر یک درصد سقوط کرد و نسبت سالمندان کمی بالاتر رفت، گفت: نیازمند حرکتی جهشی برای حل این مشکل که روز به روز سخت میشود، هستیم.
به گزارش ایسنا و بنابر اعلام روابط عمومی وزارت بهداشت، در متن پیام دکتر محمد اسماعیل اکبری به مناسبت روز ملی جمعیت جمهوری اسلامی ایران آمده است: «این نوشته به مناسبت روز سی ام اردیبهشت روز ملی جمعیت جمهوری اسلامی ایران تقدیم می شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کشورهای غربی به دلایل مختلف که مهمترین آنها ساختارهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور و سالمندی بود، تسلیم پذیری بیشتر داشتند. آنها با علم و کاربران علمی بیشتر نتوانسته اند نقاط ضعف سالمندی را جبران کنند و در مقابل آن درمانده اند و گاهی به اقدام های غیر اخلاقی متوسل شده اند، این درحالیست که کشورهای غربی با تکنیکهای «موثر» «مهاجر پذیری» توانسته اند گروه مولد در سن کار خود را تامین کنند و از نظر اقتصادی پاسخگوی رشد اجتماعی باشند، اما ملاحظه کردیم که همین گروه مولد و کارا نتوانست با هجمه بیماری در جمعیت سالمند مقابله کند و درمانده از ارائه خدمات شایسته شد. نگاه مصداقی به این مولفه روشن نشان میدهد که حتی با ثروت بالا و توانمندی علمی نتوانستند از عهده پاسخگویی به نیازهای سلامت سالمندان برآیند، سالمندان در بخش سلامت بطور کلی ۱۰-۵ برابر میانسالان وجوانان نیازهای سلامتی دارند. نیازهای حیاتی، روانی، اجتماعی، اقتصادی که باید توسط گروه های مولد جوان تامین شود.
در تحقیقات بزرگ چهار دلیل مرگ در جهان عبارتند از رژیم غذایی نامناسب، فشار خون بالا، استعمال دخانیات و دیابت. هر چهار عامل با بالا رفتن سن بیشتر می شوند؛ به طوری که تنها ۲۴ درصد افراد سالمند (بزرگتر از ۶۵سال) از میوه و ۴۰ درصد از سبزی مناسب استفاده می کنند. بیش از ۶۴ درصد همین افراد به فشار خون مبتلا هستند، یعنی از هر ۲۰ نفر سالمند ۱۳نفر فشار خون دارند و از هر ۱۰ نفر سالمند ۶ نفر دیابت دارند و قریب ۸۰ درصد سرطان ها را سالمندان مبتلا می شوند. هزینههای مرتبط با مراقبت از این بیماری و نگهداری سالمندان بالاترین هزینههای حوزه سلامت است که باید توسط جوانان تامین شود.
نگرانی اساسی که وجود دارد آیا جوانان امروز به فکر دوره سالمندی خود هستند؟ آیا آنها به اندازه کافی فرزند دارند که پاسخگوی نیازهای خودشان در سالمندی باشد. همانطور که در پاندمی کرونا دیده شد، هیچ کشور ثروتمندی با ساختارهای تامین اجتماعی نتوانست پاسخگوی این نیاز باشد و لازم است همه چیز بر خانواده و فردیت انسان برگردد. اما وضعیت ما در رابطه با سالمندان چگونه است؟ جهان در طول ۷۰سال گذشته حدود ۵سال پیر تر شده است، یعنی میانه سنی از ۲۶.۶ به ۳۱.۳ سال رسیده است، اما در ایران متاسفانه در حدود ۶۰ سال گذشته ۱۰سال پیر تر شده ایم و میانه سن از ۲۰.۲ سال به ۳۰سال رسیده است، این اتفاق ثابت نمی ماند و همچنان پیرتر می شویم. در حال حاضر کمتر از ۱۰درصد جمعیت را سالمندان تشکیل میدهند و ما کشور جوان تلقی میشویم.
جهانیان در طول بحران کرونا شاهد بودند جوانان در هر زمینه ای ضروری بود در حوزه سلامت، در حوزه امنیت و در امور اجتماعی افتخار آفریدند. اما وضعیت چنین نمیماند و ما سالانه در حال پیر شدن هستیم.
بطوریکه در ۲۰سال بعد، از پیرترین کشورها محسوب شده و در ۳۰ سال آینده پیرترین کشور جهان هستیم؛ بطوریکه از هر ۳ نفر تقریبا یک نفر بالای ۶۰سال سن دارد. تصور اینکه در این مدت کوتاه چه اتفاقی برای مردم میافتد بسیار تلخ است و حتما تلخ تر از پاندمی کروناست. جوانان با چه زحمتی باید جبران مافات کنند و حتما مدیریت امروز ما را زیر سوال برده و مصائب خود را برای همیشه به نام مدیران امروز و دیروز و فردا ثبت خواهند کرد.
دنیا برای جبران این معضل فراگیر دو راه را انتخاب کرده است: ۱- تشویق به فرزندآوری پس از تشکیل خانواده که راه اصلی نجات یک جامعه است. ۲- مهاجر پذیری نیروهای کارآمد برای گرداندن چرخه اقتصاد.
پاندمی کرونا نشان داد اگرچه راه حل دوم تاکنون موثر بوده، اما به دلیل سالمندی و کاهش فرزندآوری در مقابل این عارضه تسلیم شد و اقتصاد مولد سرمایه داری نتوانست پاسخگوی نیازهای مردم باشد، آنچه میماند ازدواج است و فرزندآوری که جبران این تلخی را میکند و آنرا به شیرینی غیرقابل وصفی تبدیل میکند، آیا در دنیا سمت و موقعیتی بالاتر و والاتر و پویاتر و با عظمتتر از «مادری» وجود دارد، آیا هیچ زنی میتواند بگوید من مفتخر به فلان دانش و پست و مقام هستم؛ در حالیکه از عنوان «مادری» دور باشد.
افتخار مدیران موثر امروز زن جهان، مادر بودن آنها است، منظور عدم تامین جایگاه اجتماعی برای زنان نیست، اما مبادا کاری کنیم که این تعریف رفیع و ارزشمند و ماندگار را از آنها بگیریم. «مادربودن» نه تنها «خانواده» را بر پا میدارد، بلکه «جامعه» را می سازد، هیچ جامعه ای بدون مادران نمی تواند پابر جا بماند. پشتیبانی از مادری و مادر بقای اجتماعی را به همراه دارد. جامعهای میماند و رشد میکند که مادران بیشتر و موثرتری داشته باشد.
در تحقیقات بزرگ بین المللی هیچ متخصصی اعم از بیولوژیک، صنعتی نتوانست در مقابل سمت مادری برای رشد دوام بیاورد. تاریخ هم گویای همین واقیعت است. مادران سازندگان و ارتقا دهنده جامعه هستند. جوان ماندن جامعه در گرو وجود مبارک «مادران» است و این یعنی قدرت آفرینی برای کشور و رشد اقتصادی، علمی و فرهنگی یک جامعه. ما از پشتیوانه های قدرتمند مذهبی برای فرزندان برخورداریم، پیامبر اعظم (ص) به زیادی جمعیت ما افتخار میکند (نهج الفصاحه ج ۱۱۴۴)، رهبر کبیر انقلاب اسلامی که رحمت خداوند بر او باد، جمعیت ۲۰۰-۱۵۰میلیونی را برای کشور درخواست میکند، رهبر معظم انقلاب (حفظه الله تعالی) همین معنا را تعبیر میکنند و اصرار بر حل معضل دارند. سیاست های کلی جمعیت را سال ۱۳۹۳سی ام اردیبهشت ابلاغ می کنند، دولت جمهوری اسلامی به تصویب می رساند و ابلاغ می کند، اما روز به روز وضعیت بدتر می شود. امروز مادران اگر چه در میدان های ایثار گری می درخشند و معرفی می شوند، اما در ساختارهای اجرایی و مدیریتی امتیاز نمی گیرند.
پشتیبانی ساختار اجرایی و سیاست گذاری کشور از مادر بودن و مادر شدن آنقدر ضعیف است که تنها با ایثار جوانان این سمت «والاحفظ» میشود. در سال ۱۳۹۸ تعداد ۱۷۰هزار تولد مثبت از سال ۱۳۹۷ کمتر داشتیم و سال ۱۳۹۷ هم ۱۲۰ هزار تولد مثبت از سال ۱۳۹۶ کمتر داشتیم. اما ملاحظه کنید که هیچ صدایی بلند نشده و هیچ ساختار اجرایی احساس ورشکستگی نکرد. کدام سرمایه است که از انسان و نیروی انسانی بالاتر باشد، چه اتفاقی افتاده است که با کوچکترین رشد اقتصادی خوشحال میشویم، اما با تولد یک فرزند ایرانی نه، چگونه است که با یک واقعه نابسامان زلزله و سیل به هیجان دچار میشویم، اما با کاهش ۱۷۰هزار تولد در طول یکسال اتفاقی نمیافتد.
روی سخن من با جوانان عزیز است، به آنها که خداوند تبارک و تعالی و معصومین سلام الله علیهم اجمعین و سیاست گذاران اصلی بزرگترین افق را برایشان «مادر شدن» و «پدر شدن » تعریف کرده اند. این حدیث شریف از باب الحوائج امام کاظم (ع) است که «روزی فرزند را خداوند عزوجل میدهد» (کافی جلد ۶-صفحه ۳) ما با شاخصهای ابتر و ناقص ارزشیابی میکنیم اما فطرت چیز دیگری است.
مرد جوان در جایگاه رفیع پدر شدن است که میماند و افتخار میآفریند، پدر است که با نگاه به آینده فرزندانش، کار میکند و افتخار آفرینی میکند. با این حرف بالای دینی و انسانی که برای مادر شدن و پدر شدن وجود دارد، واقعیت های کشورمان حاکی از کم توجهی به امور مربوط به آن می شود.
امسال با کاهش ۱۷۰هزار نفری تولدها، نرخ رشد جمعیت به زیر یک درصد سقوط کرد و متاسفانه ساختار جمعیتی به هم خورد و نسبت سالمندان کمی بالاتر رفت. دنیا برای حل مشکل سال های طولانی است که برنامه ریزی کرده است. در کشور آلمان وزارت خانهای تاسیس شده است، در این کشور برای ۳فرزند ماهانه قریب ۱۹۵ یورو و برای فرزند چهارم و بالاتر ۲۲۱ یورو در ماه پرداخت میکنند و نفرات بالا را بسیار بیشتر میدهند. ۷۰درصد ۴دوره درمان ناباروری را تامین میکنند. هرکس در آلمان به دنیا بیاید یک شهروند آلمان است.
در اسپانیا برای تولد هر بچه ۲۵۰۰ یورو به خانواده کمک کردهاند. کره جنوبی بیش از ۳هزار دلار میدهد. فرانسه با تخصیص قریب ۵درصد از درآمد ناخالص ملی، بیشترین باروری را در کشورهای اروپایی دارد. کشورهای شمال اروپا و ژاپن قوانین تشویق فرزندآوری دارند. در روسیه فرمان فرزندآوری را آقای پوتین به عهده گرفته است و اقدامات اعجابآوری انجام میدهد. در انگلستان معافیت مالیاتی برای فرزندان، ۳سال مرخصی، حقوق برای مادران حداقل اقدامات است. همچنین در کشورهای پر جمعیتی چون چین و هند همه قوانین به فرزند آوری تغییر کرده اند.
ما نیازمند حرکتی جهشی برای حل این مشکل که روز به روز سخت می شود، هستیم، دو عامل اصلی در این قضیه موثر است :۱-سبک زندگی: جالب است که در تحقیقات ملی مشخص شده است بیشترین دلیل ازدواج دیررس و فرزند آوری کمتر، سبک زندگی است نه مسائل اقتصادی. افراد ثروتمند و شاغل دیرتر ازدواج کرده و با تاخیر کمتر فرزند میآورند. تغییر سبک زندگی با برنامهریزیهای علمی موثر و مدون و مستمر فرهنگی میسر است. همه رسانههای همگانی، سمعی، بصری و نوشتاری، همه محافل فرهنگی و مذهبی باید یکصدا برای تغییر سبک زندگی اقدام کنند. ۲-بسیج ملی عملیاتی: منظور فهم عالمانه موضوع توسط ساختارهای اجتماعی و حمایت همه جانبه از آن با توجه به فرهنگ غنی ایرانی اسلامی است. این بسیج باید مساعدتهای اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی را در برگیرند و با مطالعه اقداماتی که در جهان انجام میشود کارهای موثری را در این زمینه طراحی و به اجرا درآورد. موضوع جمعیت و ساختار آن، تلختر از کرونا است، اما میتوان آنرا با شهد تولد فرزندان در ایران زمین شیرین ساخت.»
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: کروناویروس جمعیت تولد سالمندان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۹۹۳۹۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیش بینی ایرانی ها از ۵ سال آینده کشور چیست؟ (+اینفوگرافی)
چند سالی است که مشکلات اقتصادی بسیار بیشتر از قبل مردم ایران را به ستوه آورده است. نگاهی به آمارهای دولتی و حکومتی نیز تاییدی بر این مدعاست که مردم از این همه فشار اقتصادی به تنگ آمده و نتیجه اش را در اتفاقات روزمره ای مانند مهاجرت و غیره شاهد هستیم. در این میان، قابل انتظار است که انتظارات از آینده ای نزدیک چندان خوشایند و مثبت نباشد. اما ایرانیان آینده را چطور می بینند؟
روزنامه هم میهن در این باره نوشته است:
دفتر طرحهای ملی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات ایران در زمستان سال گذشته، از موج چهارم پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان رونمایی کرد.
دادههای این موج به شیوه پیمایشی و براساس مصاحبه حضوری با مشارکت ۱۵ هزار و ۸۷۸ نفر و از افراد ۱۵ سال به بالا در ۳۱ استان کشور انجام شد و افراد شرکتکننده در این پیمایش بهصورت تصادفی انتخاب شدند.
یافتههای این گزارش ملی در بخشهای مختلفی از جمله نگرشهای اقتصادی، مشارکت سیاسی، مسائل و مشکلات کشور، آزادی سیاسی، آزادیهای اجتماعی، فرهنگی و امنیتی ازجمله مواردی است که در این موج به آن پرداخته شده است.
از بهمنماه سال گذشته تاکنون اطلاعات آماری این پیمایش در اختیار عموم قرار نگرفته است، هرچند که صابر جعفریکافیآباد، رئیس مرکز طرحهای ملی هفته گذشته در نشست خبری اعلام کرد که مجلدی از نتایج این موج بهزودی منتشر خواهد شد.
اما مرکز تحقیقات اجتماعی و دادهکاوی شناخت در گزارشی برخی یافتهها را با موجهای قبلی این پیمایش مقایسه کرده است و برخی دادههای آماری را که در اختیار معدودی از پژوهشگران قرار گرفته، ارزیابی کرده است.
در بخشی از این پیمایش تحولات نگرشهای سیاسی کشور در دو بخش (پنج سال گذشته و پنج سال آینده) بررسی شده است. در بخش نخست این پیمایش، یک سوال مشترک؛ (از نظر شما وضعیت سیاسی نسبت به ۵ سال گذشته چه تغییری کرده است؟) از شرکتکنندگان مطرح و سپس براساس جنسیت، سن، درآمد، تحصیلات و محل سکونت نتایج مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است.
وضعیت بدتر سیاسی از نگاه زنانجنسیت شرکتکنندگان در این پژوهش حاکی از نارضایتی بیشتر زنان از وضعیت سیاسی کشور نسبت به مردان است. براساس جنسیت افراد شرکتکننده در این پژوهش ۶۲/۳ درصد از زنان شرکتکننده در این پژوهش معتقد هستند که وضعیت سیاسی کشور در ۵ سال گذشته بدتر شده است. ۱۸/۹ درصد زنان معتقدند که وضعیت فرقی نکرده و ۱۸/۸ درصد معتقد هستند که وضعیت سیاسی کشور نسبت به ۵ سال گذشته بهتر شده است.
حال آنکه در بین مردان، این ارقام اندکی متفاوت است؛ ۵۸/۲ درصد مردان شرکتکننده در این پژوهش معتقدند که وضعیت سیاسی کشور در ۵ سال گذشته بدتر شده است، حال آنکه ۲۴/۳ درصد معتقدند که وضعیت بهتر شده است و ۱۷/۵ درصد نیز معتقدند که در وضعیت سیاسی کشور نسبت به ۵ سال گذشته فرقی ایجاد نشده است.
درآمد بیشتر؛ نارضایتی بیشترنگرش افراد شرکتکننده در این پژوهش براساس میزان درآمد نیز متفاوت بوده است، درحالیکه ۷۱/۲ درصد از افراد با درآمد بالای ۱۸ میلیون تومان معتقد بودند که وضعیت سیاسی کشور در پنج سال گذشته بدتر شده است، این درصد برای افراد با درآمد بین ۹ تا ۱۸ میلیون تومان ۶۱/۹ درصد و برای افراد بین ۳ تا کمتر از ۹ میلیون تومان ۵۴/۸ درصد بوده است.
در واقع با افزایش درآمد از سقف ۹ میلیون تومان به بالا، نگرش شرکتکنندگان نسبت به وضعیت سیاسی کشور به صورت معناداری متفاوت شده است. بر همین اساس، ۱۴/۳ درصد از کسانی که درآمد بیش از ۱۸ میلیون تومان دارند، معتقدند که وضعیت سیاسی فرقی نکرده است، این عدد در بین افراد با درآمد بین ۳ تا ۱۸ میلیون تومان ۱۶/۹ درصد و برای افرادی که درآمد بین ۳ تا ۹ میلیون تومان دارند ۲۰/۵ درصد بوده است.
در همین راستا، ۲۴/۷ درصد افراد با درآمد ۳ تا ۹ میلیون تومان، ۲۱/۲ درصد افراد با درآمد ۹ تا ۱۸ میلیون تومان و ۱۴/۵ درصد افراد با درآمد بیشتر از ۱۸ میلیون تومان معتقدند که این وضعیت بهتر شده است.
نارضایتی عمیق در بین جوانان و نوجوانانمیزان رضایت از وضعیت سیاسی براساس سن نیز نتایج جالبی به دست میدهد؛ بیشترین نارضایتی در بین افراد در بازه سنی ۱۵ تا ۲۹ سال است. براساس این گزارش ۶۲/۴ درصد شرکتکنندگان در این بازه سنی معتقدند وضعیت سیاسی کشور در ۵ سال گذشته بدتر شده است، این درصد برای افراد بین ۳۰ تا ۴۹ سال با کاهش اندکی ۶۱/۴ درصد و در بین افراد بالای ۵۰ سال با اختلاف معناداری ۵۳/۵ درصد عنوان شده است.
در بین افراد ۱۵ تا ۲۹ ساله، ۱۹/۴ درصد معتقدند که فرقی در وضعیت سیاسی ایجاد نشده است، حال آنکه این عدد در بین گروه سنی ۳۰تا ۴۹ سال ۱۷/۴ درصد و در گروه سنی ۵۰ سال به بالا ۱۷/۶ درصد است. گروهی که بیشترین اعتقاد به بهبود وضعیت سیاسی کشور را دارند، افراد ۵۰ ساله به بالا هستند؛ ۲۸/۹ درصد از افراد در این گروه سنی معتقد به بهبود وضعیت سیاسی در ۵ سال گذشته هستند، حال آنکه این درصد در بین ۳۰ تا ۴۹ سالهها ۲۱/۲ درصد و در بین ۱۵ تا ۲۹ سالهها ۱۸/۲ درصد بوده است.
وضعیت بدتر سیاسی از نگاه دانشگاهیانتحصیلات نیز بر تفکر افراد شرکتکننده نسبت به وضعیت سیاسی کشور تفاوتهایی ایجاد میکند. این وضعیت در چهار گروه افراد بیسواد، دارای تحصیلات ابتدایی، دارای تحصیلات دیپلم و متوسطه و همچنین دارای تحصیلات دانشگاهی مورد بررسی قرار گرفته است و براساس آن با افزایش تحصیلات، درصد اعتقاد به بهبود وضعیت سیاسی کشور کاهش پیدا میکند.
بیشترین نارضایتی (۶۴/۲ درصد معتقدند وضعیت سیاسی کشور در پنج سال گذشته بدترشده است) در بین کسانی است که از تحصیلات دانشگاهی برخوردار هستند، پس از آن افراد با تحصیلات متوسطه و دیپلم (۵۹/۹ درصد)، سپس افراد با تحصیلات ابتدایی (۵۲/۱ درصد) و در انتها بیسوادها (۳۰/۵ درصد) بوده است.
حال آنکه بیشترین رضایت از بهبود وضعیت سیاسی (۳۰/۵ درصد معتقدند وضعیت بهتر شده است) در بین بیسوادها ثبت شده است، پس از آن افراد داری تحصیلات ابتدایی (۲۶/۱ درصد) سپس افراد با تحصیلات متوسطه و دیپلم (۲۱/۲ درصد) و در انتها افراد دارای تحصیلات دانشگاهی (۲۰ درصد) قرار دارند.
گسترش نارضایتی به شهرهای کوچکدادههای این پژوهش براساس محل سکونت، در سه دسته مرکز استان، شهرهای غیر مرکز استان و روستاها انجام شده است و براساس آن افراد در شهرهای غیرمرکز استان با اختلافی اندک (۶۲/۱ درصد)، بیشترین اعتقاد به بدتر شدن وضعیت سیاسی کشور در پنج سال گذشته را دارند.
پس از آن افراد در مرکز استان با (۶۱/۶ درصد) معتقد به بدتر شدن وضعیت سیاسی هستند و این درصد در بین ساکنین روستاها ۵۵/۴ درصد است.
روستاییها بیشترین اعتقاد به بهبود وضعیت سیاسی (۲۴/۲ درصد) را دارند، پس از آن ساکنین مراکز استان (۲۱/۱ درصد) و در پایان ساکنین شهرهای غیرمرکز استان (۲۰/۴ درصد) هستند.
همچنین روستاییها بیشتر از همه معتقدند که وضعیت سیاسی تغییری نکرده است (۰/۴ درصد)، و در جایگاههای بعدی ساکنین شهرهای غیرمرکز استان (۱۷/۵ درصد) و در پایان ساکنین مراکز استان (۱۷/۴ درصد) قرار دارند. این موضوع نشاندهنده افزایش نارضایتی در شهرهای کمجمعیتتر و خارج شدن تمرکز از مراکز استانها است.
ناراضیترین استانهابراساس این گزارش البرز(۷۴/۵ درصد)، آذربایجان غربی(۷۲/۳ درصد)، همدان (۶۶/۸ درصد)، کردستان (۶۵/۶درصد) و تهران (۶۳/۸ درصد) ۵ استان با بیشترین درصد نارضایتی از وضعیت سیاسی کشور هستند. میزان نارضایتی تنها در دو استان خراسان جنوبی (۴۵/۲ درصد) و قم (۴۶/۴ درصد) از میانگین ۵۰ درصد پایینتر است و در ۲۹ استان میزان نارضایتی بیش از ۵۰ درصد به دست آمده است.
۶۰ درصدِ قابل ملاحظهیافتههای این پژوهش نشاندهنده افزایش قابل ملاحظه نارضایتی عمومی از وضعیت سیاسی کشور طی ۲۰ سال گذشته است و در حال حاضر بیش از ۶۰ درصد جامعه از وضعیت سیاسی کشور ناراضی هستند. درحالیکه میزان نارضایتی در سال ۱۳۸۲ معادل ۴۱/۹ درصد بوده است و در سال ۱۳۹۴ نیز با یک کاهش محسوس به ۲۲/۲درصد رسیده بود، اما این عدد در سال ۱۴۰۲ به ۶۰/۲ درصد رسیده است.
چند ابهامموضوع قابل ابهام در بخش نخست این پژوهش که مرکز شناخت نیز به آن اشاره کرده است، مبهم بودن مفهوم «وضعیت سیاسی» که بهعنوان سوال اصلی از شهروندان پرسیده شده، است.
کشور ما از سال ۱۳۹۶ به بعد با چند موج مهم و تعیینکننده اعتراضی روبهرو بوده است که هر کدام خاستگاه سیاسی و اجتماعی و مدنی خاص خود را داشتهاند.
اعتراضات سال ۱۳۹۶ از شهر مذهبی مشهد آغاز شد و به دیگر شهرهای ایران نیز راه یافت؛ اعتراضاتی که با جنبههای سیاسی (گفته میشود از سوی اصولگراها) برنامهریزی شدهبود، اما خشم مردم برای طراحان غیرقابل پیشبینی بود و با توجه به مشکلات اقتصادی موجود در کشور به دیگر شهرها نیز سرایت کرد.
درحالیکه استان خراسان رضوی با ۵۶ درصد در رتبه بیستوچهارم میزان نارضایتی از وضعیت سیاسی کشور قرار دارد.
موج بعدی اعتراضات مردمی آبان ۹۸ همزمان با گرانی بنزین و سپس دیماه سال ۹۸ و با سقوط هواپیمای اوکراینی رخ داد و موج اعتراضات بعدی به شهریور سال ۱۴۰۱ و پس از مرگ مهسا امینی باز میگردد.
با توجه به موج اعتراضاتی که در استانهای غربی، شمالی و مرکزی کشور رخ داد و درصد نارضایتی به تفکیک استانها و همچنین نارضایتی بیشتر زنان نسبت به مردان، اینگونه به نظر میرسد که ذهنیت پاسخدهندگان بر روی حوادث سال ۱۴۰۱ متمرکز بوده است و شاید بهتر بود، با طرح سوالات جزئیتر این وضعیت سیاسی مورد بررسی و تحلیل قرار میگرفت.
پیشبینی وضعیت سیاسی در آینده نزدیکدر بخش دوم این پیمایش، وضعیت سیاسی کشور در ۵ سال آینده مورد بررسی و پیشبینی قرار گرفته است. درحالیکه همچنان زنان(۵۶ درصد) بیش از مردان(۵۵/۱) معتقد به بدتر شدن وضعیت سیاسی کشور هستند، اما پیشبینی آنها نسبت به آینده در مقایسه با نظراتشان نسبت به گذشته تعدیل شده است. مردان(۲۹/۵ درصد) خوشبینتر از زنان (۲۷/۵ درصد) درباره بهبود وضعیت سیاسی کشور هستند و زنان (۱۶/۵ درصد) نسبت به مردان(۱۵/۶ درصد) معتقدند شرایط هیچ فرقی نخواهد کرد.
پیشبینی ادامهدارِ نارضایتی با افزایش درآمدپیشبینی وضعیت سیاسی براساس درآمد نیز با وجود حفظ جایگاه براساس میزان درآمد (بیشترین نارضایتی در بین افراد با درآمد بالای ۱۸ میلیون تومان) اما با چند درصد کاهش مواجه شده است. ۶۶/۵ درصد از افراد با درآمد بالای ۱۸ میلیون تومان پیشبینی کردهاند که وضعیت سیاسی کشور در ۵ سال آینده بدتر خواهد شد، این درصد در بین افراد با درآمد ۹ تا ۱۸ میلیون تومان ۵۷/۸ درصد و در بین افراد با درآمد ۳ تا ۸ میلیون تومان ۴۹ درصد است.
افراد با درآمد ۳ تا ۹ میلیون تومان نسبت به بهبود شرایط خوشبینتر هستند (۳۲/۲ درصد) و سپس افراد با درآمد ۹ تا ۱۸ میلیون تومان (۲۷/۴ درصد) و کمترین خوشبینی در بین افراد با درآمد بالای ۱۸ میلیون تومان است.
با این حال، آنهایی که کمترین درآمد را دارند (۱۸/۸ درصد) بیش از همه معتقدند که وضعیت فرقی نخواهد کرد سپس افراد با درآمد ۹ تا ۱۸ میلیون تومان (۱۴/۸ درصد) و کمترین اعتقاد به عدم تغییر وضعیت نسبت به افراد با بیشترین درآمد(۱۳/۵ درصد) در این نظرسنجی است.
میانسالانِ ناامیداما پیشبینی نارضایتی از وضعیت سیاسی در آینده براساس گروههای سنی تفاوتهایی کرده است. درحالیکه بیشترین نارضایتی در گذشته مربوط به نوجوانان و جوانان تا ۳۰ سال بوده، اما پیشبینی نارضایتی در آینده در بین افراد ۳۰ تا ۵۰ ساله (۵۸/۷ درصد) بیشتر شده است و همچنان گروه سنی ۵۰ به بالا کمترین نارضایتی را از آینده سیاسی کشور خواهند داشت (۴۹/۹ درصد). میانسالها با ۳۴/۹ درصد بیش از همه خوشبین به بهبود وضعیت سیاسی کشور هستند درحالیکه این خوشبینی در جایگاه دوم به ۱۵ تا ۳۰ سالهها میرسد(۲۸/۸ درصد) و سپس ۳۰ تا ۵۰ سالهها در جایگاه بعدی قرار میگیرند(۲۸/۷ درصد).
این قشرِ تحصیلکردهپیشبینیها برحسب تحصیلات نیز با اندکی تغییر مواجه شده است. هرچند که همچنان پیشبینی بیشترین نارضایتی مربوط به افراد دارای تحصیلات دانشگاهی (۵۹/۴ درصد) سپس افراد داری تحصیلات متوسطه و دیپلم (۵۴/۷ درصد)، سپس افراد داری تحصیلات ابتدایی (۴۹/۵ درصد) و در پایان افراد بیسواد(۴۸/۱ درصد) است.
این پیشبینیها درباره بهبود وضعیت سیاسی شرایطی کاملاً عکس به خود میگیرد و درحالیکه افراد بیسواد از همه نسبت به بهبود وضعیت خوشبینتر هستند(۳۸ درصد)، افراد با تحصیلات ابتدایی در جایگاه دوم (۳۳ درصد) و افراد با تحصیلات متوسطه و دیپلم در جایگاه بعدی (۲۷/۸ درصد) قرار دارند و افراد با تحصیلات دانشگاهی از همه بدبینتر هستند (۲۵/۸ درصد).
تاکید شهرهای کوچک بر ادامه نارضایتیپیشبینی وضعیت سیاسی براساس محل سکونت نیز اندکی متفاوت شده است، هرچند که بیش از ۵۰ درصد از شرکتکنندگان در پژوهش معتقد هستند که وضعیت سیاسی در پنج سال آینده بدتر خواهد شد، اما این درصدها اندکی نسبت به گذشته تفاوت کرده است و در شهرهای مرکز غیراستان به ۵۷/۶ درصد، در مراکز استان به ۵۵/۳درصد و در روستاها ۵۳/۱ درصد رسیده است.
با توجه به کاهش پیشبینی رشد نارضایتی، از آن سو پیشبینی بهتر شدن وضعیت سیاسی نیز بیشتر شده است. روستانشینها با ۲۹/۴ درصد بیش از همه معتقد به بهبود شرایط هستند، ساکنین مراکز استان با ۲۹ درصد در جایگاه بعدی قرار دارند و افراد ساکن در شهرهای غیرمرکز استان با ۲۷/۱درصد کمتر از همه خوشبین به بهبود شرایط هستند.
همچنین روستاییان با ۱۷/۵ درصد، ساکنان مراکز استان با ۱۵/۷ درصد و ساکنان شهرهای غیرمرکز استان با ۱۵/۳ درصد معتقدند که وضعیت سیاسی در پنج سال آینده فرقی نخواهد کرد.
نارضایتی بالای البرزیهاساکنین البرز با ۷۱/۳ درصد همچنان ناراضیترین استان درباره وضعیت سیاسی کشور خواهند بود، پس از آن آذربایجان غربی (۶۸/۸ درصد)، کردستان (۶۳/۱ درصد)، فارس (۶۲/۶ درصد)، همدان(۶۱/۴ درصد) و اردبیل (۶۰/۱ درصد) در جایگاههای بعدی قرار دارند. استانهای قم (۴۰/۹ درصد)، خراسان جنوبی (۴۲/۹ درصد) و کرمانشاه (۴۳/۵ درصد) کمترین نارضایتی نسبت به وضعیت سیاسی کشور را خواهند داشت.
تفکرِ غالبنگرش عمومی نسبت به وضعیت سیاسی کشور حاکی از آن است که بیش از نیمی از مردم (۵۵/۵ درصد ) در سال ۱۴۰۲ معتقدند که وضعیت در ۵ سال آینده بدتر خواهد شد، حال آنکه این پیشبینی در سال ۱۳۹۴ بسیار کمتر بوده است(۲۲/۲ درصد). از سوی دیگر درحالیکه ۲۸/۴ درصد معتقد به بهبود شرایط هستند، ۱۶ درصد نیز معتقدند که شرایط فرقی نخواهد کرد.
در این بخش پژوهش نیز ابهامات و سوالاتی مطرح است که دلایلی برای آنها اعلام نشده است. از جمله اینکه چه مسئلهای باعث شده است که پیشبینیها نسبت به وضعیت سیاسی کشور در آینده اندکی بهبود پیدا کند و معیارهای بهبود وضعیت سیاسی در آینده چه خواهد بود؟
کانال عصر ایران در تلگرام