Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «پارسینه»
2024-05-03@04:36:55 GMT

قاتل برای دلداری به خانه مقتول برگشت

تاریخ انتشار: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۹۹۶۴۵۳

قاتل برای دلداری به خانه مقتول برگشت

پنجشنبه هفته گذشته که مصادف با شب ۲۱ ماه رمضان بود خبر قتل یک پیرزن از طریق مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ به ماموران کلانتری شهرک ولیعصر اطلاع داده شد که درپی آن ماموران کلانتری به خانه این پیرزن رفته و تحقیقات خود را آغاز کردند.

با حضور ماموران در محل و انجام تحقیقات اولیه، پسر مقتول در اظهارات خود به ماموران پلیس گفت: چند ساعتی بود از مادرم که تنها زندگی می‌کرد، خبر نداشتم، برای همین نگران شدم و با او تماس گرفتم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اما او پاسخگو نبود و به همین دلیل به خانه مادرم رفتم و وقتی به آنجا رسیدم، با جسد او در حالی که گلویش بریده شده بود، روبه رو شدم. همچنین حدود ۵۰ میلیون تومان از طلا‌های مادرم نیز به سرقت رفته است.

با کسب این اطلاعات بلافاصله کارآگاهان پلیس آگاهی و بازپرس کشیک قتل سر صحنه جرم رفته و در حالیکه تحقیقات ادامه داشت، ماموران کلانتری به یکی از بستگان مقتول که به محل حادثه آمده بود، مشکوک شدند. پسر مقتول به ماموران کلانتری گفت که این پسر، نوه دایی اش است و برای تسکین دادن به اینجا آمده است، اما دقایقی بعد ماموران کلانتری به چهره و رفتار این پسر جوان مشکوک شدند چرا که او مرتب عرق می‌ریخت و به شدت سراسیمه بود.

با توجه به وضعیت مردجوان که ۲۸ سال سن داشت، ماموران با هماهنگی مقام قضایی او را دستگیر کرده و تحت بازجویی قرار دادند، اما وی منکر هرگونه قتل و جنایت شد، اما با توجه به اظهارات متناقض، این فرد ۲۸ ساله تحت بازجویی‌های تکمیلی قرار گرفت، اما همچنان منکر ماجرا شد. بررسی سوابق این فرد نیز نشان داد که مرد جوان قبلا به دلیل سرقت لوازم خودرو بازداشت شده است.

تحقیقات ادامه داشت تا اینکه دوست متهم با حضور در کلانتری، به ماموران گفت: روزی که این پیرزن کشته شد، من با متهم بودم وبا هم بیرون رفتیم. او به من گفت که برویم آبمیوه و بستنی بخوریم و در این حین هنگامی که موبایلش را از جیبش درآورد ناگهان انگشتر طلایی از جیبش افتاد. او هیچ حرفی نزد و انگشتر را دوباره داخل جیبش گذاشت. وقتی می‌خواست پول آبمیوه را حساب کند، این بار یک النگوی طلا از جیبش افتاد. تا اینکه او به من گفت خبری شنیده که افرادی به بهانه دادن بسته حمایتی وارد خانه پیرزنی تنها شده و او را کشته اند. وقتی ماجرای این جنایت را شنیدم تصمیم گرفتم این حرف‌ها را به پلیس بگویم شاید سرنخی برای کشف جنایت شود.

با کسب این اطلاعات متهم بار دیگر مورد بازجویی قرار گرفت و این بار به جرم خود اعتراف کرد و گفت: مقتول عمه پدرم بود و تنها زندگی می‌کرد. ما به خانه اش رفت و آمد داشتیم. هر بار که به آنجا می‌رفتم، طلاهایش را می‌دیدم و وسوسه می‌شدم. تا اینکه بالاخره تصمیم گرفتم آن طلا‌ها را سرقت کنم. آن زن طب سنتی انجام می‌داد. من هم به همین بهانه به خانه اش رفتم. وارد خانه شدم و با چاقوی میوه خوری او را کشتم. طلاهایش را برداشتم و دستگاه دوربین مداربسته را هم با خودم بردم.
مرکز اطلاع رسانی پلیس پیشگیری پایتخت با اعلام این خبر گفت: در حال حاضر متهم در بازداشت به سر می‌برد و تحقیقات در رابطه با وی همچنان ادامه دارد.

منبع: پارسینه

کلیدواژه: قتل جنایت پلیس آگهی حادثه پارسی خبر ماموران کلانتری

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۹۹۶۴۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پیدا شدن دختر فراری در کلانتری | عکس‌های زننده دختر جوان در فضای مجازی | دخترم آبرویم را برده است 

به گزارش همشهری آنلاین، زن میانسال که از حدود یک هفته قبل از دخترش اطلاعی نداشت، با دیدن دختر فراری خود در مرکز انتظامی لب به گلایه گشود و با بیان اینکه دیگر از رفتارها و آبروریزی‌های دخترم خسته شده‌ام و می‌خواهم سرپرستی او را به شوهر سابقم بسپارم، درباره ماجراهای فرار دخترش از منزل به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت: بعد از فوت همسرم با مرد دیگری ازدواج کردم اما با او سازگاری اخلاقی نداشتم به همین دلیل هم از شوهر دومم طلاق گرفتم تا خودم فرزندانم را تربیت کنم ولی با آنکه ۴ نفر از فرزندانم زندگی خوبی دارند، در تربیت آخرین دخترم عاجز مانده‌ام و او بلاهایی به سرم آورده است که دیگر تاب تحمل آنها را ندارم.

لادن وقتی وارد دبیرستان شد تحت تاثیر رفتارهای ۲ نفر از دوستانش قرار گرفت و آداب معاشرت، گفتار و حتی پوشش او به کلی تغییر کرد به طوری که بدون حجاب بیرون می‌رفت و لباس‌های بسیار زننده‌ای می‌پوشید. من هم اگرچه از این رفتارها زجر می‌کشیدم اما به توصیه دخترانم زیاد سختگیری نمی‌کردم تا لادن لجبازی نکند و اوضاع بدتر نشود.

جدال پدر و دختر بر سر خواستگار آمریکایی | رضایت نمی‌دهم مگر به شرط... فرار دختر جوان با پسری که او را کنیز خودش کرد | کتکم می‌زد و دست‌هایم را می‌سوزاند

این ماجرا تا حدی پیش رفت که دیگر نمی‌توانستم دخترم را کنترل کنم. او بعد از دیپلم در یک داروخانه مشغول کار شد و به بهانه اضافه‌کاری تا نیمه‌های شب به خانه نمی‌آمد و گاهی نیز تا سپیده‌دم در منزل دوستانش به سر می‌برد. در همین روزها بود که فهمیدم با پسری آشنا شده است و مدام از طریق فضای مجازی با او ارتباط دارد به گونه‌ای که حتی در مهمانی‌ها هم گوشی تلفن از دستش نمی‌افتاد.

در این شرایط با آن پسر جوان تماس گرفتم و به او گفتم بیش از ۲ سال است که با لادن ارتباط داری. حالا بیا و تکلیف او را مشخص کن. فرزین هم که فقط برای هوسرانی با دخترم دوست شده بود، وقتی این جملات را شنید، خیلی راحت گفت: من در کیش هستم و هیچ علاقه‌ای هم به دختر شما ندارم، لطفا مزاحم نشوید!

این شکست عاطفی موجب شد دخترم نسنجیده ما را مقصر این شکست عشقی بداند، در حالی که آن پسر فقط با چرب‌زبانی به دنبال هوسرانی بود. بعد از این ماجرا روزی لادن با یک سگ پشمالو وارد خانه شد و ادعا کرد می‌خواهد آن سگ را در خانه نگهداری کند. این رفتار او موجب شد دخترانم و بستگان نزدیکم با ما قطع رابطه کنند چراکه آنها نمی‌توانستند با این فرهنگ زندگی کنند.

من مجبور بودم با رفتارهای دخترم کنار بیایم، اما کار به جایی رسید که پای او به خانه مجردی ۲ نفر از دوستانش باز شد که هیچ قید و بند اخلاقی نداشتند و عامل بدبختی لادن شدند. یکی از همین دوستانش از او خواسته بود عکس‌های بسیار زننده و شرم‌آوری از خودش بگیرد و آنها را در فضای مجازی به اشتراک بگذارد. آنها آنقدر از زیبایی‌های ظاهری دخترم تعریف و تمجید کرده بودند که او هم تحت تاثیر همین حرف‌ها چنین رفتار زشتی را مرتکب شد و این تصاویر را در فضای مجازی منتشر کرد.

از آن روز به بعد هیچ‌کدام از اطرافیانم به خاطر این رسوایی و آبروریزی به خانه ما نیامدند و از شدت شرم حتی لادن را جزء فامیل خودشان نمی‌دانستند. اکنون نیز حدود یک هفته است از منزل فرار کرده و من هیچ اطلاعی از او نداشتم تا اینکه از کلانتری تماس گرفتند و من او را در اینجا دیدم.

با توجه به حساسیت این پرونده، مشاوره‌های روانشناختی توسط کارشناسان اجتماعی در حالی با راهنمایی‌های سرگرد احسان سبکبار (رئیس کلانتری شفای مشهد) آغاز شد که دختر ۲۰ ساله در جریان عواقب فرار از منزل و سرنوشت دخترانی قرار گرفت که پس از فرار به دام باندهای تبهکاری و فساد افتاده‌اند و آینده خود را نابود کرده‌اند.

کد خبر 848595 منبع: خراسان برچسب‌ها خبر مهم نوجوان خانواده حوادث ایران

دیگر خبرها

  • سرقت ۱۵ هزار دلار توسط سرایدار خانه
  • جسدی بعد از ۲۵ روز در نی‌ریز کشف شد
  • دستگیری ۲ خواهر قاتل پدر در تهران
  • دستگیری ۳ قاتل فراری در ۳ عملیات ضربتی | عامل قتل با وینچستر دستگیر شد
  • نجات یک راس بره آهو در شهرستان خوسف توسط پلیس
  • پیدا شدن دختر فراری در کلانتری | عکس‌های زننده دختر جوان در فضای مجازی | دخترم آبرویم را برده است 
  • قاتل سریالی در دام پلیس| او قربانیایش را در بزرگراه رها می‌کرد
  • مردی با جیب پر از چک‌پول توسط برادرش به قتل رسید
  • جنایت عشقی در خیابان جردن
  • سرک کشیدن در موبایل همسر باعث قتل شد!