نجات بادیگارد عتیقهفروش از چوبه دار
تاریخ انتشار: ۱ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۰۲۶۳۹۵
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، رسیدگی به این پرونده از شامگاه 21 فروردین سال 96 و زمانی آغاز شد که مأموران کلانتری 170 کهریزک در جریان کشف جسد یک مرد میانسال با دست و پای بسته داخل یک خودروی پژو 206 در کمربندی اسلامشهر – واوان قرار گرفتند.
بلافاصله به دستور رئیس شعبه 101 دادگاه عمومی و انقلاب کهریزک، پرونده برای رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در ادامه تحقیقات دریافتند که مقتول با جوانی بهنام مهدی 23 ساله دوست و همکار بوده و آخرین بار نیز با وی قرار ملاقات داشته است. در ادامه مهدی شناسایی و در بازجوییها به قتل قاسم اعتراف کرد و به کارآگاهان گفت: من ورزشکارم و بدنسازی میکنم بههمین خاطر همیشه بهعنوان بادیگارد او را همراهی میکردم و از سهم معاملاتش هم مبلغی به من میداد تا اینکه یک روز، مقتول در یک معامله پول خوبی به دست آورد اما هیچ پولی به من پرداخت نکرد. حتی چند روز بعد به سراغم آمد و 40 میلیون تومان نیز از من قرض گرفت. با گذشت چند روز از این ماجرا وقتی متوجه شدم خیال ندارد پولم را پس بدهد در حالی که بسیار ناراحت و عصبانی شده بودم، به دروغ به او گفتم که معامله سنگینی را هماهنگ کردهام و به این بهانه مقتول را به خانه یکی از بستگان نزدیک خودم که کلید خانهاش در اختیارم بود کشاندم و با انداختن طناب به گردنش او را خفه کردم. زمانی متوجه مرگ مقتول شدم که دیگر نفس نمیکشید خیلی ترسیده بودم؛ یک پتوی آبی رنگ برداشتم و جسد را پس از بستن دست و پایش، داخل ماشین 206 قرار داده و به خارج شهر منتقل کردم.
با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به شعبه 12 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهم یکبار دیگر اعترافات قبلیاش را تکرار کرد و دادگاه نیز او را به قصاص محکوم کرد. در نهایت رأی صادره مورد تأیید قرار گرفت تا اینکه خانواده مهدی بعد از دو سال تلاش موفق شدند رضایت اولیای دم را جلب کنند. متهم که روز گذشته برای محاکمه به لحاظ جنبه عمومی جرم به دادگاه منتقل شده بود، گفت: من تازه ازدواج کرده بودم و بهخاطر پولی که به قاسم داده بودم همسرم عصبانی بود و از من خواست که پول را پس بگیرم و حتی تهدید کرد که اگر پول را نگیرم از من طلاق میگیرد، به خاطر فشار زیادی که تحمل میکردم دست به اینکار زدم. من قصد کشتن او را نداشتم و فقط میخواستم کاری کنم که مجبور شود پولم را بدهد اما جانش را از دست داد.
بدین ترتیب در پایان جلسه قضات اظهار داشتند بعد از تکمیل تحقیقات رأی را صادر خواهند کرد.
منبع: اقتصاد آنلاین
کلیدواژه: مقتول بادیگارد قصاص چوبه دار عتیقه فروش
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۰۲۶۳۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
راز معمای جسد بیسر مرد افغانستانی در اتوبان همت تهران فاش شد
متهمی که مرد افغانستانی را به قتل رسانده و سر او را بریده بود شناسایی شده و سر مقتول نزد برادر متهم کشف شد.
به گزارش مشرق به نقل از روزنامه هفت صبح، ساعت ۷ صبح جمعه هفتم اردیبهشت امسال، رسیدگی به قتل مرد جوان با کشف جسد بی سر او در دستور کار تیم جنایی قرار گرفت.
صبح آن روز پاکبانها در حال نظافت در اتوبان همت، ورودی کن در تهران، مشاهده کردند پاهایی از میان شمشادها بیرون زده است. با توجه به مشکوکبودن ماجرا به آنجا رفته و با صحنه عجیبی روبهرو شدند. جسد مردی بدون سر آنجا رها شده بود. مرد پاکبان با مشاهده جسد فورا موضوع را به پلیس ۱۱۰ تهران اطلاع داد. در ادامه تیمی از ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران برای بررسی ماجرا به آنجا اعزام شد.
همچنین تیم تشخیص هویت پلیس آگاهی تهران نیز راهی محل حادثه شدند و تحقیقات را آغاز کردند که در بررسی های ابتدایی متوجه شدند ضربه چاقو به ناحیه شکم مقتول اصابت کرده و باعث مرگش شده است. همچنین شواهد نشان میداد که مقتول در محل دیگری به قتل رسیده و سر از تنش جدا شده و قاتل یا قاتلان بعد از جنایت سر او را بریده و جسد را آنجا رها کردهاند. روی هر شانه او ستارهای و روی سینهاش تبری خالکوبی شده بود.
موضوع کشف این جسد به بازپرس کشیک قتل دادسرای جنایی تهران گزارش شد. ماموران برای یافتن ردی از سر مقتول اطراف را جستوجو کردند اما ردی به دست نیامد. سرهنگ کارآگاه مرتضی نثاری، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ با تایید این خبر گفت: با توجه به مجهولالهویه بودن مقتول قرار شد پروندههای افراد گمشده بررسی و انگشتنگاری از او انجام شود تا شاید به شناسایی هویتش کمک کند.علاوهبرآن قرار شد ماموران فیلم دوربینهای مداربسته اطراف محل کشف جسد را بررسی کند.پلیس فرضیههای مختلفی ازجمله انتقامگیری و اختلاف مالی و ناموسی را در این پرونده قتل بررسی میکند. همچنان جستوجوها برای یافتن سر بریده مقتول ادامه پیدا کرد تا اینکه سرانجام هویت جسد فاش شد.
مقتول که بود؟
هم زمان با کشف جسد مجهولالهویه خانواده یک کارگر ۳۰ ساله افغان مفقود شدن ناگهانی او را به ماموران پلیس آگاهی تهران گزارش کردند.
برادر مقتول در اولین گزارش خود به پلیس گفت:«برادرم در یک کارگاه حوالی غرب تهران کار میکرد.او هر روز غروب به خانه برمیگشت اما دیشب با اینکه در تماس تلفنی به ما گفته بود در مسیر بازگشت به خانه است اما نیامد.برای همین نگران او هستیم و احتمال میدهیم بلایی سر او آمده باشد چون او اگر میخواست جایی به جز خانه برود به ما میگفت.»
مرد جوان در ادامه مشخصات لباسهای برادرش را گفت و همچنین در مورد خصوصیات ظاهری او گفت:«برادرم چند سال قبل روی هر دو سرشانهاش ستاره خالکوبی کرده بود و همچنین روی سینهاش نیز یک تبر تتو داشت.»
با اعلام این خصوصیات دیگر شکی باقی نمانده بود که جسد کشف شده متعلق به برادر همین مرد است که او با مشاهده جسد آن را شناسایی کرده و اعلام کرد که جسد بی سر متعلق به برادرش است.
با افشای هویت جسد رسیدگی به موضوع برای یافتن ردی از عامل یا عاملان ماجرا ادامه پیدا کرد.
دستگیری برادر قاتل
خانواده مقتول در ادامه تحقیقات اعلام کردند که مقتول از مدتی قبل با چند جوان افغان درگیری داشته است.آنها میگفتند درگیری و اختلافات مقتول با انگیزه مالی و تهمت ناموسی همراه بوده که اخیرا شدت زیادی پیدا کرده بود. آنها بارها با یکدیگر مشاجره داشته و به هم فحاشی کرده بودند حتی یک بار یکی از آنها مقتول را به قتل تهدید کرده بود.
به این ترتیب نوک پیکان اتهام به سمت دو برادر که اختلاف عمیقی با مقتول پیدا کرده بودند نشانه رفت و آنها مورد ردیابی قرار گرفتند.تا اینکه خانواده مقتول به پلیس آگاهی اطلاع دادند با توجه به نشانههایی که از دو برادر داشتند یکی از آنها را پنهانی در باغی واقع در شهریار پیدا کردهاند و این در حالی بود که خانواده مقتول ادعا میکردند سر مقتول را هم در همان باغ دیدهاند.
با طرح این ادعا ماموران سراغ همان باغ رفته و یکی از دو برادر را در حالی که سر مقتول را در باغ نگهداری میکرد دستگیر کردند.به این ترتیب سر از بدن جدا شده نیز کشف شد. برادرقاتل در برخورد ابتدایی با ماموران پلیس به جنایت اعتراف کرد و گفت:«برادرم به خاطر اختلافاتی که با مقتول داشت او را به قتل رساند و سپس برای فاش نشدن راز قتل سر او را از بدنش جدا کرد.سپس من برای پنهان کردن سر جسد به او کمک کردم.»
بنابراین گزارش رسیدگی به پرونده تا دستگیری متهم اصلی ادامه دارد.