چهار روایت درباره فرجام رستم
تاریخ انتشار: ۵ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۰۶۸۱۳۴
ایسنا/خراسان رضوی عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: چند نوع روایت درباره فرجام رستم وجود دارد، اولین روایت، مرگ رستم در پایان داستان رستم و اسفندیار، روایت بعدی روایت مرگ طبیعی رستم، روایت سوم داستان رستم و شغاد و چهارمین روایت که بیشترین حضور کمّی را در منابع دارد، کشته شدن رستم به دست بهمن در ماجرای کینه اسفندیار است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دکتر فرزاد قائمی امروز، ۵ خرداد ماه در نشست مجازی بزرگداشت فردوسی با عنوان «نگاهی دیگر به فرجام کار رستم»، اظهار کرد: در داستان فرجام رستم، این مقدمه و شیوه از اشاره به منبع داستان در هیچ کدام از خطبههای آغازین داستانهای شاهنامه سابقه ندارد. در اینجا پرسشهایی مطرح میشود. اولین سوال این است که چرا در شاهنامه فردوسی داستان فرجام رستم از داستان رستم و اسفندیار انشعاب پیدا کرده است؟ با توجه به اینکه در بسیاری از منابع خداینامهای داستان مستقلی از مرگ رستم وجود ندارد و مرگ رستم به نوعی پایانی بر داستان رستم و اسفندیار است.
وی افزود: سوال دوم این است که آیا داستان فرجام رستم از منابعی غیر از خداینامهها استخراج شده است یا نه؟ سومین سوال اینکه چرا فردوسی به تبع شاهنامه ابومنصوری در این داستان برای اثبات منبع استناد داستان بیش از دیگر داستانها تلاش کرده است؟
قائمی ادامه داد: اینجا اولین و آخرین جایی است که درباره منبع این داستان به تفصیل سخن میگوید، شاهد و سند میآورد و به نوعی سوگند شاعرانه مطرح میکند تا مخاطب را راضی کند که داستان را از منبع قابل اطمینانی بیان کرده است. اولین سوال در ذهن مخاطب این است که آیا منبع داستان منبع قابل اعتمادی بوده یا نه؟ بنا بر پیکره متنی، میان منابع کهن فرجام رستم و داستان مرگ رستم در شاهنامه چه رابطهای وجود دارد؟
یک پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی با بیان اینکه خاستگاه شخصیت رستم دغدغه پژوهشگران بسیاری در دو سده اخیر بوده است، عنوان کرد: از قرن نوزدهم غیر مستشرقین و ایرانشناسان درباره معمای وجود رستم نظریاتی مطرح کرده اند. شاید اولین آن مارکوارت بوده که درباره اینهمانی رستم و گرشاسب نظریهای مطرح میکند، برای او اصل تاریخی قائل میشود و با گندفر فرمانروای شاخهای از خاندان سورن اشکانی مطابقت میدهد.
عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد اضافه کرد: از دیگر نظریاتی که مطرح شده نظر صفا است که حدس میزند رستم به اصل پیش از مهاجرت سکاها به سیستان بوده است. نولدکه رستم را نه محصول مهاجرت سکاها، بلکه در شمار روایات قومی سیستانی میداند و نظر مقابل نظر صفا مطرح میکند. قریب نیز معتقد است روایات رستم برخلاف نظر معقول نه از شرق به غرب، بلکه از غرب به شرق رسیده است. خالقی مطلق اصل سکایی روایات رستم را رد نمیکند و در تطبیقی که با برخی روایات هرودوت انجام میدهد بر اصل سکایی رستم تردیدی ندارد.
وی با اشاره به اینکه در اوستا نامی از رستم وجود نداشته و در بخشهای موجود و مفقود اوستا اشارهای به رستم نیست، تصریح کرد: کهنترین متنی که نام رستم را در آن میبینیم، پنج متن بسیار گذرا است. متن بندهشن ایرانی مهمترین متن بوده که دو بار از رستم یاد کرده، اول آمدن رستم از سیستان و نجات کاووس از هاماوران بعد از ماجرای پرواز و سقوط و دیگری به عنوان فرزند رستم دستان و شاخ سیستان است. در خداینامهای که ابن مقفع ترجمعه کرده، نامی از رستم نبوده است.
قائمی خاطرنشان کرد: آخرین متن پهلوی که از رستم نام برده، شعر رستاخیزی زرتشتی متعلق به دوره نواسلامی است. نام رستم در شاخه ای از روایات زرتشتی وجود داشته، اما در شاخه دیگری نامی از رستم برده نشده، یا اینکه برای او شخصیت منفی قائل بودند و نام او را به عنوان کشنده اسفندیار حذف کردند. نام رستم در عصر تجریر مجدد خداینامهها یعنی عصر نهضت ترجمه رشد کرده است. یکی از مهمترین متونی که داستان رستم در آن ها وجود داشته، کتاب سکیسران بوده، همچنین در کتاب پیکار هم از رستم یاد شده است. نام رستم حتی در فرهنگ شفاهی دوره ساسانی وجود داشته و در فرهنگ عرب جاهلی نیز وارد شده است.
این پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی در خصوص معمای فرجام رستم، گفت: چند نوع روایت درباره فرجام رستم وجود دارد. اولین روایت، مرگ رستم در پایان داستان رستم و اسفندیار است، روایتی که هر دو حریف را در مقابل هم به مرگ محکوم میکند، رستم اسفندیار را میکشد و بر مبنای زخمهایی که اسفندیار برمیدارد، خودش نیز میمیرد. روایت بعدی روایت مرگ طبیعی رستم است. این دو روایت، روایتهای اصیلی نیستند. روایت سوم که در شاهنامه آمده، داستان رستم و شغاد بوده که این روایت نیز چندان اصیل نیست.
عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد افزود: چهارمین روایت که بیشترین حضور کمّی را در منابع دارد، کشته شدن رستم به دست بهمن در ماجرای کینه اسفندیار است. این روایت از اصیلترین روایات بوده و در بیشترین منابع ذکر شده است. اولین دلیل اصالت این روایت کثرت روایات، دومین دلیل خود متن شاهنامه و سوم دلیل دوام این روایت است، این روایت تا قرنها بعد دوام پیدا کرده و در فرهنگ شفاهی و حماسههای عامیانه نفوذ یافته است.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی فرهنگی و هنری بزرگداشت فردوسي پاسداشت زبان فارسی رستم وجود خدای نامه مرگ رستم نام رستم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۰۶۸۱۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
داستان تیتراژ سریال دلیران تنگستان
امروز به سراغ موسیقی متن و تیتراژ سریال ماندگار «دلیران تنگستان» به آهنگسازی احمد پژمان و همراهی علی رهبری رفتیم که در آن روزگار توانست ارایه دهنده گونه ای از موسیقی متن و تیتراژی در سریال های تلویزیونی باشد که به واسطه توانمندی های احمد پژمان در حوزه آهنگسازی و همچنین همراهی هنرمند دارای اعتباری چون علی رهبری می تواند همچنان به عنوان یک کارگاه آموزشی در حوزه آهنگسازی مورد توجه هنرجویان و علاقه مندان این حوزه قرار گیرد. مسیری که با همراهی تعدادی از نوازندگان حرفه ای و بومی منطقه جنوب به نوعی ساختارشکنی کرده و توانست قدرت و خلاقیت یک آهنگساز مستقل و درجه یک چون احمد پژمان را به مخاطبان معرفی کند.
سریال تلویزیونی «دلیران تنگستان» مجموعه ای تلویزیونی به نویسندگی و کارگردانی همایون شهنواز است که طی سال های ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۲ ساخته و اولین بار در سال ۱۳۵۳ پیش روی مخاطبان قرار گرفت و بعدها پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و در همان سال های اولیه انقلاب مجددا به نمایش درآمد. مسیری که بعد از پخش سری اول آن نزدیک به بیست مرتبه در سال های مختلف از شبکه های تلویزیون پخش و موجب شد تا این سریال از حیث مرتبه تکرار پخش آن نیز جزو رکورداران محسوب شود.
کد ویدیو دانلود فیلم اصلیمحور داستانی سریال هم متمرکز بر معرفی رییس علی دلواری یکی مفاخر ملی ایران در دفاع از خاک میهن است؛ آن زمان که انگلیس به بهانه محاصره هرات، به جنوب ایران حمله کرد. در این مسیر شخصی به نام احمد تنگستانی از فعالان جنبش جنوب ایران در مقابل انگلیس به همراه ۳۰۰ نیروی دلاور، در قلعه ای ویران به دفاع از ایران می پردازند. البته در این مبارزه ۲ انگلیسی به دست مردم قطعه قطعه می شوند و دولت انگلیس به خونخواهی از آن ها از آب و خشکی به جنوب کشورمان حمله می کند. در این اثنا رییس علی دلواری مردم دلوار و تنگستان را مسلح و همراه با آن ها به دفاع از خاک میهن در مقابل تجاوز بیگانگان می پردازد.
مجموعه تلویزیونی «دلیران تنگستان» برداشتی آزاد از کتاب «دلیران تنگستانی» به نویسندگی محمدحسین رکن زاده آدمیت است که همایون شهنواز علاوه بر استفاده این منبع، از آثار پژوهشی و تاریخی دیگری برای نگارش فیلمنامه بهره مند شده بود. شرایطی که موجب شد این سریال ۲ بخش تاریخی دوره مبارزات احمد تنگستانی و مبارزه رییس علی دلواری را برای مخاطبان به تصویر بکشد. مسیری که به دلیل عدم استفاده از لهجه بومی برای گویش بازیگران و استفاده از دوبله در آن دوران موجب انتفاداتی هم شد اما یکی از منابعی است که توانست بخشی از یک دوره تاریخی ایران را به تصویر بکشد.
سریال «دلیران تنگستان» در چهارده قسمت طی ۲ سال ساخته شد و یک گروه ۵۰۰ نفری در بوشهر، تنگستان، اهرم، چغادک، تنگک، بندرسیراف، ده سولقان، شیراز و تهران پروژه را به سرانجام رساندند. پروژه ای که پخش آن در آن دوران به دلیل فقدان سیستم پخش رنگی به صورت سیاه و سفید پیش روی مخاطبان قرار گرفت.
محمود جوهری در نقش رییس علی دلواری، شهروز رامتین در خالو حسین دشتی، غلامحسین لطفی در نقش حاج یوسف، کاوه مخبری در نقش احمد تنگستانی، علی اکبر مهدوی فر در نقش باقرخان، منوچهر فرید در نقش موقرالدوله، اسماعیل داورفر در نقش سید محمدرضا کازرونی، هادی اسلامی در نقش نمازگزار، حمید طاعتی در نقش سید مهدی بهبهانی، کامران نوزاد در نقش شیخ حسین خان، نعمت الله گرجی در نقش دریابیگی، محمد ابهری در نقش میرزاعلی کازرونی، منوچهر آذر در نقش واسموس، قاسم سیف در نقش بالیوز، منوچهر حامدی در نقش سلطان اخگر و حسین محجوب در نقش سید محمد دکتر هنرمندانی بودند که در این اثر به عنوان بازیگر حضور داشتند.
اما از ارایه اطلاعات تاریخی و شناسنامه ای این اثر تاریخی که بگذریم، این موسیقی متن و تیتراژ سریال است که به دلیل حضور هنرمندان تمام عیاری چون احمد پژمان و علی رهبری به عنوان آهنگساز توانسته بر کیفیت موسیقایی اثر ارزش ۲ چندانی بخشیده و این موسیقی را تبدیل به خاطره ای ماندگار برای مخاطبانش کند. مسیری که به دلیل ساختار موسیقی تیتراژ چه به لحاظ بصری و چه موسیقایی اش می تواند به عنوان اثری پیشگام در حوزه موسیقی تیتراژها معرفی شود.
آن هنگام قبل از آغاز سریال و در تیتراژ که با ملودی ملهم از هم جواری سازهای جهانی و سازهای بومی ایران به ویژه منطقه جنوب تلفیق شده و به گوش شنیداری مخاطب می رسد، مجموعه تصاویری نیز در قالب انیمیشن به بیننده با مفهومی خاص ارایه می شود. نخل هایی که تبدیل به اسب سوارانی سلاح به دست می شوند و در قالب یک تایپوگرافی که در آن دوران خلاقیتی کم نظیر به حساب می آمد، سریال «دلیران تنگستان» به مخاطب معرفی میشود. تصاویری که با همراهی موسیقی حماسی طراحی شده توسط گروه آهنگسازی با نواهای محلی جنوب کشور به ویژه سنج و دمام توازن گوش نوازی را طراحی کردند که بی تردید در آن سال ها توانست به عنوان یکی از پیشگام ترین موسیقی تیتراژها معرفی شود.
حماسه حق پرست از فعالان موسیقی منطقه بوشهر چندی پیش درباره موسیقی تیتراژ سریال «دلیران تنگستان» گفته بود: از آن تک یاختهای که در تیتراژ شروع میکند به رشد و تبدیل میشود به آن اسبسوار تنگستانی، شما ببینید آهنگساز به چه شکل از آن بوق ماندگار استفاده کرده و بعد چه استفاده به جایی در ارکستراسیون و سازبندی از سنج انجام می دهد. این یعنی استادانهترین وجه ممکن برای بهکارگیری بوق و سنج و تمپویی که رفته رفته دمام را زیاد و این روند هم همراه با شروع سریال انجام می شود. به هر صورت یک سری عوامل دست به دست هم دادند تا توانستند یک موسیقی ماندگار بسازند. کما اینکه آقای شهنواز در موسیقی «شاه خاموش» هم به همین استقلال موسیقایی میرسد. ضمن اینکه احمد پژمان و علی رهبری وقتی کنار هم قرار گرفتند توانستند این موسیقی را خلق کنند.
این پژوهشگر و نوازنده موسیقی ایرانی در یادداشت دیگری که به همین مناسبت در رسانه ها منتشر کرد، نوشته بود: «همه بوشهر و بی شک کشور حتی، سریال جاودانه «دلیران تنگستان» ساخته همایون شهنواز را همواره و همیشه به خاطر دارند و هر بار که مجدداً این سریال پخش می شود، علاقه مندی به روایتِ تاریخی و بازیِ بازیگران تو را به تماشا وامی کشاند. در این بین اما موسیقی تیتراژ حکایت خود را دارد! صدای آغازین؛ بوق! کشش و امتداد! صفیر مبارزه و استقامتِ این اقلیم و جغرافیا! درآمیختگی کوبش! شروع و اوج! تو گویی تپش مردمان این خطه جنوبی است تا نبض تند خود به رخ استعمار بریتانیا بکشاند! اما عوامل و عناصر موسیقاییِ احمد پژمان چنان نقش تاثیرگذار خود را در ساختار و شاکله یک مجموعه تلویزیونی ایفا نموده چه اگر موسیقی سریال شنیده شود، ناخودآگاه ذهن مخاطب را به یاد «دلیران تنگستان» آورده که خود شاخصه یک اثر ماندگار هنری است که اندیشه و نگاه فنی به همراه خاطره سازی با گرایش مردم شناختی را درون خود جای داده است. شاهنامه خوانی و نوحه با صدای زنده یاد جهانبخش کردی زاده از دیگر موارد و انتخاب شایسته موسیقی سریال می باشد که با نگاه و روحیه جنوبی آهنگساز شاید البته بی ارتباط نباشد.»
هوشنگ جاوید از پژوهشگران صاحب نام موسیقی نواحی ایران هم چندی پیش بود که در یکی از گفتوگوهای رسانه ای خود درباره موسیقی تیتراژ سریال «دلیران تنگستان» گفته بود: من در شیراز از استاد احمد پژمان پرسیدم «شما که غرب درس خواندی، موسیقی غربی و ارکسترها را هم خوب میشناسی، چه شد که رفتی در تیتراژ سنج و دمام بوشهری را استفاده کردی؟». گفت «فکر نکن ساده بوده. برای من کلی سمفونی آوردند. تهیهکننده و حتی مدیر تلویزیون وقت گفتند که میخواهیم یک چیزی مثل این سمفونیها باشد». واقعاً از بالا فشار بوده. گفت «ولی هرچه اینها را گوش کردم دیدم به درد نمیخورند. یک نفر یک نوار آورد، گفت این سنج و دمام خودمان است شاید به دردت بخورد. تا گوش کردم گفتم همینه. موسیقی روی این فیلم باید این باشد». تیتراژ سریال «دلیران تنگستان» که شروع میشود چقدر قشنگ است! خب این آدمی که خارج رفته بود نمیشد قبول کند چنان چیزی بسازد؟ واقعاً فکر و اندیشه و آن ایراندوستی و فهم بالایی که در استاد پژمان وجود دارد خیلی قشنگ تعهد ایرانی را نسبت به موسیقی نشان میدهد. این سریال هر جا برود موسیقیاش تأثیرگذار است. چون میدانند مال همانجاست و هویت دارد.
احمد پژمان که به دلیل خلق بسیاری از آثار ماندگار و دارای کیفیت در حوزه های آهنگسازی و پژوهش همواره به عنوان یکی از مهم ترین و جریان ساز ترین هنرمندان عرصه موسیقی ایران معرفی شده هم در یکی از معدود گفتوگوهایش بود که درباره ساختار موسیقایی آثارش توضیح داده بود: آهنگسازی که موسیقی میهن خود را نداند نمی تواند آهنگساز خوبی باشد و آهنگسازی عاریتی می شود که نظیرش در دنیا فراوان است و ارزشی هم ندارد. من همیشه به موسیقی ایرانی فکر می کنم، زیرا بنای موسیقی من ایرانی است؛ موتیف و بعضی تمها ایرانی است، ولی هارمونی من صددرصد صدای ایرانی نمی دهد؛ چون خود هارمونی اساسا یک مقوله غربی است و ارکستر هم طبعا صدای ایرانی ندارد؛ چراکه سازها ایرانی نیستند. اما همیشه کوشیدهام رنگ و حالت ایرانی را در آثار خود حفظ کنم و معتقدم آهنگسازان ما باید بیشتر به سنتهای موسیقی خودمان متکی باشند و نباید به دنبال موتیفهای غربی بروند.
وی درباره خلق موسیقی سریال «دلیران تنگستان» هم گفته بود: روی یک نوار سونی ۹۰ دقیقهای روزانه سنج و دمام گوش میکردم، از این طریق با آقای کردیزاده آشنا میشوم و حاصل این ارتباط میشود ضبط موسیقی سریال «دلیران تنگستان» که با همراهی عدهای از اهالی بوشهر در رادیو و تلویزیون شیراز انجام شده است.
به هر ترتیب موسیقی متن و تیتراژ سریال «دلیران تنگستان» از جمله آثار موسیقایی است که توانسته بخشی از توانمندی های ۲ آهنگساز مطرح و جریان موسیقی کشورمان را به مخاطبان معرفی کند. مسیری که طی سال های اخیر اگرچه در حوزه کیفیت می تواند با دقت و تحلیل بیشتری مورد توجه قرار گیرد اما دربرگیرنده ابعاد مثبت و ارزشمندی است که توجه و عنایت بیشتر به بزرگان موسیقی این سرزمین را ۲ چندان می کند.
منبع: مهر
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی