آزادی بیان در اندیشههای امام و ضرورت ترویج کرسیهای آزاداندیشی
تاریخ انتشار: ۶ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۰۶۹۵۵۲
آزادی بیان یکی از انواع آزادی و جزو مهمترین حقوق اساسی افراد در جوامع بشری و به معنای آزادی اندیشه و عقیده است که ابزاری برای رساندن اندیشه و عقیده به دیگران محسوب میشود.
اسلام، آزادی را حق همه مردم میشمارد و آن را موجب رشد و تکامل انسانها میداند و حد آن را مرزهای الهی ذکر کرده است؛ بدیهی است که این بایدها و نبایدهای الهی هرگز مخل آزادی نیست بلکه ضامن و تامین کننده آزادی است، همچنین قرآن و سنت، آزادی را جزو فطرت انسان میدانند و یکی از علتهای انحطاط مسلمانان در بعضی از اعصار را خمود و جمود فکری آنان و ناشی از نبودن آزادی ذکر میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در مقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز ظهور دنیایی که در آن افراد بشر در بیان عقیده آزاد و از ترس فارغ باشند بهعنوان بالاترین آرمان بشری اعلام شدهاست.
از نظر امام خمینی(ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی، آزادی عطیهای الهی است و اسلام آن را امری فطری میداند و در اوج شکلگیری نهضت اسلامی ایران، بزرگترین جرم شاه پهلوی را سلب آزادیهای اجتماعی دانست.
امام راحل درباره آزادی عقیده فرمودند: " اسلام بیش از هر دینی و بیش از هر مسلکی به اقلیتهای مذهبی آزادی داده است. آنان نیز باید از حقوق طبیعی خودشان که خداوند برای همه انسانها قرار داده است، بهره مند شوند. ما به بهترین وجه از آنان نگهداری میکنیم...".
از طرفی امام خمینی (ره) آزادی غربی را رد میکند و آن را موجب تباهی و انحراف جوانان میداند، ایشان حدود آزادی را عدم مخالفت با شرع، عفت عمومی، مصالح کشور و مسیر ملت میداند و در این زمینه فرمودند: " آزادی به شکل غربی آن که موجب تباهی جوانان و دختران و پسران میشود، از نظر اسلام و عقل محکوم است و تبلیغات و مقالات و سخنرانیها و کتب و مجلات بر خلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح کشور حرام است".
به گفته یکی از استادان دانشگاه در اصفهان، در اندیشه امام راحل ، آزادی عطیهای الهی و در اسلام امری فطری است و از نگاه امام راحل، آزادی امری واضح است که نیاز به تعریف ندارد بطوریکه در جایی ایشان فرمودند مردم در عقیدهشان آزادند، کسی الزام نمیکند که باید این را انتخاب کنی، کسی الزام نمیکند که در کجا مسکن داشته باشی یا در آنجا چه شغلی داشته باشیم.
بیژن شمس با بیان اینکه رسالت پیامبران و نبی مکرم اسلام، آزادی انسان از بردگی بود و ائمه اطهار هم به این امر توجه کردند، افزود: در اسلام به آزادی عقیده تاکید شده و انتخاب عقیده در فضای آزاد و نه در اجبار و اکراه، آزاد هست.
این عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور استان اصفهان در گفت و گو با ایرنا اظهارداشت: امام خمینی(ره) حدود آزادی را عدم مخالفت با شرع، عفت عمومی و مصالح کشور و مسیر ملت میدانند و میفرمایند آن تبلیغات و مقالات و سخنرانیها و کتب و مجلات که برخلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح کشور منتشر گردد حرام است و بر همه ما مسلمانان جلوگیری از آن واجب است و از آزادیهای مخرب باید جلوگیری شود.
شمس با بیان اینکه از منظر امام، آزادی به معنی فطری به معنای آن چیزی که خداوند در اختیار انسان گذاشته تا حق را بگوید، است، تاکید کرد: اگر آزادی به گونهای باشد که حق را تحریف کند یا موجب گمراهی و آزار انسانها شود یا اینکه زمینه توطئه را فراهم کند، با نگاه امام همخوانی ندارد.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه از منظر امام راحل، احترام به همه ملتها، فرهنگها و عقاید آزاد است، گفت: در نگاه امام راحل، احترام به رای مردم برای انتخاب مجریان خود امری اعتقادی است که این رویه در طول ۴۱ سال نظام جمهوری اسلامی ادامه داشت.
معاون بسیج استادان استان اصفهان با بیان اینکه پس از گذشت ۴۱ سال از انقلاب، این آزادی بیان و اندیشه نسبت به کشورهای مدعی دموکراسی و آزادی در نظام جمهوری اسلامی بین مردم به راحتی مشاهده میشود، تصریح کرد: آزادی بیان در جمهوری اسلامی به معنی واقعی نقد دستگاههای مختلف و نقد شرایط موجود مشاهده میشود.
شمس با تاکید بر اینکه بین انتقاد منصفانه به دستگاه و اغتشاش و تخریب باید مرز قائل شویم، خاطرنشان کرد: آزادی بیان با مخالفت با شرع و نظام اسلامی و آنچه که بر خلاف مصالح کشور و مردم است، متفاوت میباشد.
این استاد و مدرس جنگ نرم با بیان اینکه امروز در بسیاری از کشورها که داعیه دموکراسی و آزادی دارند مانند آمریکا بسیاری از مطبوعات حق انتقاد از رژیم صهیونیستی را ندارند، تصریح کرد: نوع آزادی که آنها تعریف میکنند، بی بند و باری و لجام گسیخته است که انسان را غرق در لذت و بیخبری میکند تا سران استکباری به اهداف خود دست پیدا کنند.
شمس ادامه داد: اما در چارچوب نظام جمهوری اسلامی، آزادی بیان، آزادی است که خدا به انسان عطا کرده تا رشد و تعالی یابد و بتواند با پرسشگری و آزادانه عقاید خودش را مطرح و این راه درست را در مسیر الهی طی کند.
وی خاطرنشان کرد: رهبر معظم انقلاب نیز با همان نگاه به اندیشههای بلند امام راحل به آزادی بیان و اینکه هر کس در بیان نظر و اعتقاد خود آزاد است، اعتقاد دارند و همان مشی و راه امام خمینی (ره) را طی میکنند.
شمس با بیان اینکه نمیتوان ادعا کرد که آزادی بیان بطور کامل اجرا میشود، گفت: برخی جریانها، اندیشههای امام راحل را خوب درک نکرده و آن را به نفع اهداف سیاسی خود مصادره کردند و با مخالفان خود که مفاسد و انحرافات را افشا کردند برخوردهایی صورت گرفت که منطبق با اندیشههای امام راحل و رهبر معظم انقلاب نیست.
این استاد دانشگاه افزود: یکی از مباحثی که درباره آزادی بیان در کشورمان وجود دارد، کرسیهای آزاد اندیشی است که در آن افراد با افکار و عقاید مختلف شرکت میکنند و میتوانند آزادانه دیدگاهها و پرسشهای خود را مطرح کنند.
وی با بیان اینکه تفکر ناب و خلاق رهبر معظم انقلاب زمینه را برای ترویج هرچه بیشتر این فضا در حوزههای علمیه و دانشگاه ها فراهم کرد، تصریح کرد: این همان نگاه آزادی بیان است که مد نظر امام راحل بود تا زمینه آزاد اندیشی و احترام به عقاید و همه افکار در حوزههای مختلف فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی برای مردم فراهم شود.
کرسیهای آزاد اندیشی، جامعه را از حالت یک طرفهگویی خارج میکند
شمس با اشاره به اینکه با ترویج کرسیهای آزاد اندیشی مردم میتوانند در ساختار جامعه اسلامی مبتنی بر مردمسالاری دینی، آزادانه افکار و عقاید خود را بیان کنند و جامعه از حالت یک طرفه گویی خارج میشود، خاطرنشان کرد: این موضوع در دانشگاه ها اجرایی شده اما هنوز به صورت صد در صد محقق نشده است که نیاز به همکاری جامعه دانشگاهی دارد.
یکی دیگر از استادان دانشگاه در اصفهان با بیان اینکه در فضای آزادی بیان، اندیشههای منطقی و برهانهای قوی فرصت عرضه پیدا میکنند، گفت: امام راحل بهعنوان رهبر سیاسی مذهبی و پایبند به مبانی اسلام به این موضوع اعتقاد داشتند و حتی انقلاب اسلامی بر اساس شعار استقلال آزادی شکل گرفت.
فرهاد مصرینژاد در گفت و گو با خبرنگار ایرنا با بیان اینکه یکی از شعارهای اصلی انقلاب اسلامی، آزادی بود، افزود: بر اساس نظر امام راحل و رهبر معظم انقلاب، تصمیم گیری، عمل کردن و اندیشیدن برای همه افراد جامعه آزاد است.
وی با بیان اینکه اسلام، آزادی را حق همه مردم و موجب رشد و تکامل میداند، تصریح کرد: آزادی بدون قانون و مرز در هیچ کجای دنیا قابل قبول نیست و حد این آزادی را مرزهای الهی میدانند و قرآن و ائمه این باید و نبایدها را تعیین میکنند.
معاون بررسی و تحلیل سازمان بسیج استادان اصفهان با تاکید بر اینکه اگر برای آزادی چارچوب و حدود الهی تعریف نشود، حدود انسانی دچار چالش خواهد شد، اضافه کرد: آزادی باید در چارچوب قانون باشد و امام راحل تاکید داشتند که اگر قانون بر جامعه حاکم نباشد افراد دستخوش هوا و هوس دیگران میشوند که در نهایت به سلب آزادی از بقیه منجر میشود.
مصری نژاد با اشاره به اینکه اگر تاریخ انقلاب اسلامی بررسی شود، امام بزرگترین اشتباه شاه را سلب آزادی اجتماعی می دانند، اظهارداشت: بر اساس اندیشه های امام خمینی(ره) آزادی نباید در تقابل با حقوق افراد باشد.
وی با بیان اینکه بر اساس نظر امام راحل، آزادی تفضل حکومت بر مردم نیست بلکه وظیفه حکومت ها، تامین آزادی برای مردم است، خاطرنشان کرد: امام خمینی (ره) آزادی غربی را طرد کردند و تاکید داشتند که آزادی نباید مخالف با شرع و عفت عمومی باشد و وظیفه آحاد مردم این است که در برابر آزادی های غیر شرعی و غیر قانونی بایستند.
مصری نژاد با بیان اینکه امروز ادیان مختلف در کشورمان داریم که نمایندگان آنها در مجلس شورای اسلامی حضور دارند، افزود: همچنین روزنامهها، شبکههای اجتماعی و سلبریتیها نیز آزادانه فعالیت و بسیاری از مسائل را مطرح میکنند هرچند اگر دروغ بگویند وظیفه مراکز قانونی است که با آنها برخورد کند.
نهادینه شدن آزادی بیان وظیفه دانشگاهها و حوزههای علمیه است
این استاد دانشگاه همچنین با بیان بر اینکه پس از چهار دهه از انقلاب اسلامی هنوز همه منویات و اندیشههای امام راحل درباره آزادی بیان در کشورمان اجرا نشده است، نهادینه شدن آزادی بیان در جامعه را وظیفه دانشگاهها و حوزههای علمیه دانست تا کرسیهای آزاد اندیشی و نظریهپردازی را که مورد تاکید رهبر معظم انقلاب نیز است، ترویج دهند.
وی با اشاره به اینکه تعدادی از استادان و دانشجویان بدلیل محدودیتهایی که شاید برخی مواقع پیش بیاید کمتر در این جلسهها شرکت میکنند، تاکید کرد: اما نکته مهم دیگر برای ترویج این کرسیها، نهادینه شدن ظرفیت نقد پذیری در کشور است.
مصری نژاد با بیان اینکه دانشگاه ها و حوزههای علمیه برای ایجاد فضای نقدپذیری ضعیف وارد شدند، تصریح کرد: درحالیکه این موضوع مورد نظر امام راحل بود و لازم است این بحث در بین همه اقشار از دانشگاهیان گرفته تا صنوف و مسوولان ایجاد شود.
وی، لازمه این کار را فرهنگسازی و آموزش خواند و گفت: آزادی بیان به معنای توهین و برخورد نامناسب نیست و اگر فضای نقد پذیری وجود داشته باشد کمتر کسی به سمت راههای دیگر مانند اغتشاش میرود زیرا فضای بیشتری برای بیان نظرات خود دارد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: جامعه با نقد میتواند رشد کند و نظر امام راحل نیز همین است که در چارچوب آزادی بیان پیشرفت ایجاد میشود.
ترویج کرسیهای آزاداندیشی به تقویت فرهنگ گفت و گو نیاز دارد
رییس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه اصفهان با تاکید بر اینکه در هیچ دینی به اندازه اسلام بر آزاد اندیشی تاکید نشده است زیرا در آن تصریح شده که اول فکر کن سپس اصل دینداری را بپذیر، گفت: امام خمینی (ره) نیز همین اصل را در جریان انقلاب اسلامی در پیش گرفتند و حتی زمانیکه مخالفان سرسختی مانند منافقین داشتند، حرف آنها را در جلسههای مباحثه که در نجف برگزار شد، شنیدند.
حجت الاسلام میثم شریف اصفهانی در گفت و گو با ایرنا افزود: انقلاب اسلامی به معنای واقعی کلمه، خاصیت آزاد اندیشی را در جامعه احیا کرد که نشانههای آن را میتوان در مطبوعات و تلویزیون بویژه در اوائل انقلاب دید که بین طرفداران حکومت و سایر گروهها جلسههای مناظره در تلویزیون یا محلهها برگزار میشد.
وی با تاکید بر اینکه انقلاب اسلامی و رهنمودهای امام راحل باعث شد تا مردم بتوانند به راحتی حرفها و اندیشههای خود را بیان کنند، گفت: اما این موضوع در برخی مواقع به انحراف رفت و به آزاد اندیشی خیانت شد.
وی با بیان اینکه یکی از دلایل انحراف این بود که همه مردم آمادگی مناظره کردن با همدیگر را نداشتند، تصریح کرد: اگر مردم در این زمینه آموزش ندیده باشند به جای پذیرفتن حرف حق به سمت پرخاشگری و روشهای خشونتآمیز میروند که در برههای از تاریخ انقلاب و در دهه ۶۰ آن را در برخی افراد که اسلحه به دست گرفتند و ترورهای خیابانی دیدیم.
حجت الاسلام شریف با اشاره به اینکه این انحراف در سالهای بعد، شکل دیگری به خود گرفت، خاطرنشان کرد: در دهه ۷۰ نیز مباحث داغی بین جناحهای مختلف مطرح شد اما این اندیشهها بیشتر در قالب حرفهای مبهم و شیک بیان شد.
وی با بیان اینکه آزاد اندیشی به معنی برگزاری میتینگ (گردهمایی) که بیشتر آن سوت و کفزدن باشد، نیست، اضافه کرد: در دهه ۸۰ نیز در آزاد اندیشی شاهد افراط و تفریطهایی بودیم و با وجودیکه رهبر انقلاب بر کرسیهای آزاد اندیشی تاکید کردند اما در این دهه، نقطه عطفی برای آزاد اندیشی اتفاق نیفتاد.
رییس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه اصفهان با بیان اینکه در دهه ۸۰ حرکتهایی در جهت رونق کرسیهای آزاد اندیشی در دانشگاهها شکل گرفت، تصریح کرد: اما در دهه ۹۰ با رُکود آزاد اندیشی مواجه شدیم.
حجت الاسلام شریف با تاکید بر اینکه لازم است تحول اساسی در حوزه اندیشه در دانشگاهها ایجاد شود، افزود: برای اینکه جلسههای کرسی آزاد اندیشی در سطح کیفی خوب و قابل قبول برگزار شود باید دانشجویان مطالعه زیادی داشته باشند و فرهنگ گفت و گو و مناظره نیز تقویت شود.
رییس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه اصفهان تاکید کرد: همچنین باید توجه کرد که حفظ آزادی پس از بیان نیز بسیار مهم است اما اگر این آمادگی در جامعه وجود نداشته باشد افراد به سمت روشهای دیگر از جمله استفاده از فضای مجازی بیشتر گرایش پیدا میکنند.
وی افزود: در سالهای اخیر شاهد بودیم که بدلیل ضعیف بودن فرهنگ گفت و گو، فضای مجازی نیز تخریب شده و به جای ارائه نظرها و اندیشهها در قالب اخلاق، عدهای به فحاشی و تهمت زنی پرداختهاند.
حجت الاسلام شریف، ایجاد فرهنگ نقد پذیری را نیز در این زمینه با اهمیت خواند و ادامه داد: آزادی بیان به این معنی است که اگر حرف نادرستی هم زده میشود باید زمینه پذیرش آن وجود داشته باشد تا گفته و نقد شود.
برچسبها اصفهان اندیشه امام خمینی(ره)منبع: ایرنا
کلیدواژه: اصفهان اندیشه امام خمینی ره اصفهان اندیشه امام خمینی ره کرسی های آزاد اندیشی استاد دانشگاه رهبر معظم انقلاب اندیشه های امام حوزه های علمیه جمهوری اسلامی انقلاب اسلامی امام خمینی ره امام راحل نظر امام راحل حجت الاسلام دانشگاه ها مصالح کشور عفت عمومی اندیشه ها مصری نژاد گفت و گو بر اساس جلسه ها کرسی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۰۶۹۵۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا انسان واقعا «اختیار» دارد؟ اسپینوزا پاسخ میدهد
باروخ اسپینوزای فیلسوف، مفهومی قابلتامل از آزادی و اختیار را ارائه کرده که فهم شهودی ما از این موضوع را به چالش میکشد. به عقیده او، در حالی که فقط خداوند دارای آزادی و اختیار مطلق است، انسانها تنها به طور نسبی مختار هستند.
به گزارش فرادید، اسپینوزا میگوید آزادی واقعی با تصدیقِ ضروری بودن رویدادها و موقعیت ما در زنجیرۀ علّی طبیعت به دست میآید. او ادعا میکند با پذیرش این دیدگاه ما میتوانیم بر احساسات خود کنترل داشته باشیم. به عبارت خیلی سادهتر اسپینوزا میگوید اختیار انسان به این معناست که بپذیرد مجبور است.
اسپینوزا: کمک به دیگران برای دیدنپرتره باروخ اسپینوزا، ۱۶۶۵
باروخ اسپینوزا روز ۲۴ نوامبر ۱۶۳۲ در آمستردام به دنیا آمد. او در یک جامعه یهودی بزرگ شد اما در جوانی تحت تأثیر طیف وسیعی از سنتهای فلسفی از جمله آثار دکارت قرار گرفت. سرانجام، رشد ایدههای خود او، منبعی برای بحث و جدل در جامعۀ یهودی و نهایتا منجر به تکفیر او توسط کنیسه آمستردام در سال ۱۶۵۶ شد.
حتی در مقطعی، یک یهودی متعصب سعی کرد او را ترور کند. ژیل دلوز میگوید: «گاهی اوقات اتفاق میافتد که یک فیلسوف محاکمه شود، اما به ندرت با تکفیر و سوءقصد به جانش در ابتدای کار مواجه میشود» (۱۹۸۸، ص ۶).
اسپینوزا برای ساخت ابزار نوری لنز میتراشید و این کار منبع اصلی درآمد او شد. او با وسایل کمی زندگی میکرد و تنها تجملِ زندگی او کتاب بود. او حتی کمکهای مالی دوستان ثروتمند خود را رد میکرد.
اسپینوزا از تراشیدن لنزها از نظر عملی و استعاری راضی بود. او علاقه داشت واقعیت را با دقت بیشتری ببیند و به دیگران کمک کند بهتر ببینند. او خواستار آزادانه اندیشیدن بود. او در مقطعی نپذیرفت در هایدلبرگ سخنرانی کند، چون میترسید آزادی فکرش را محدود کند. همانطور که دلوز اشاره میکند، او نمیخواست به کسی فرمان دهد یا حتی او را متقاعد کند، بلکه فقط میخواست شیشه را شکل دهد یا عدسی را برای این دید آزاد الهامگرفته جلا دهد (۱۹۸۸، ص ۱۴). حالا میتوانیم با یک ایده ساده اما جذاب شروع کنیم: مفهوم او از آزادی به «واضح دیدن» مربوط میشود.
مبانی متافیزیکی اسپینوزاپرتره رنه دکارت اثر فرانس هالس، ۱۶۴۹-۱۷۰۰
پیش از پرداختن به مفهوم آزادی یا اختیار، لازم است خیلی خلاصه تفسیر متافیزیکی اسپینوزا از جهان را که در کتاب «اخلاق» او بیان شده، ترسیم کنیم. سه مفهوم مورد نیاز است: جوهر، صفات و حالات.
جوهر به یک موجود قائم به ذات و مستقل اشاره دارد که جز خود مستلزم چیز دیگری برای وجودش نیست. جوهر ذات زیربنایی هر چیزیست و بنابراین نامتناهی و ابدی است. اسپینوزا از این امر به عنوان خدا یا طبیعت یاد خواهد کرد و آن را به اصطلاح لاتین causa sui مینامد.
صفات، کیفیات جوهر هستند. صفات در واقع حالات گوناگون جوهر هستند که تعدادشان هم نامتناهی است. اما از نظر اسپینوزا انسانها تنها دو مورد از این صفات را میشناسند: فکر و امتداد. علاقهمندان به دکارت ممکن است Res cogitans (اندیشه) و Res extensa (امتداد) او را به یاد بیاورند.
اما برخلاف آنچه در فلسفۀ دکارت گفته میشد، برای اسپینوزا این دو صت از هم منفک نیستند بلکه در حقیقت حالات گوناگون یک جوهر (یعنی خدا) هستند؛ بنابراین، اسپینوزا نیازی به این نداشت که خودش را برای تعیین شیوۀ ارتباط نفس و بدن به زحمت بیاندازد. زیرا از نظر او نفس و بدن در واقع دو صفت یک جوهر یا دو روی یک سکه هستند.
در نهایت، حالات روشهای خاص و متناهی هستند که در آنها، جوهر خودش را بیان میکند. حالات مانند امواج بیشمار یک اقیانوس هستند. یک درخت، یک انسان، یک ساختمان و یک صندلی، همگی حالات جوهر هستند.
به دنبال این ایدهها، حالات همیشه با حالات دیگر در ارتباط هستند، آنها به هم وابسته هستند، به این دلیل که، طبق تعریف، جوهر به یک موجود قائم به ذات اشاره دارد. اما من و شما وجود را انتخاب نکردیم. ما پیامد علل خارج از خودمان هستیم. ما برای زیستن به دیگر چیزها وابسته هستیم. اسپینوزا استدلال میکند که بنابراین «آزادی اراده» یا همان اختیار در حقیقت یک توهم است.
گاهی اوقات، ما تصور میکنیم میل مثلاً خوردن کیک شکلاتی، محصول اراده ماست. اما در واقع، این به سادگی به این معناست که ما عللی را نادیده میگیریم (که ما را به حالات دیگر مرتبط میکند) که منجر به آن میل میشود؛ عللی مانند انگیزههای بیولوژیکی یا تبلیغاتی؛ به گفته اسپینوزا «نوزاد بر این باور است که با اراده آزاد خودش شیر میخورد». توهم اراده آزاد به ناتوانی در این درک مربوط است که ما حالات جوهر خدایی هستیم.
برخی تصور اسپینوزا از خدا را مرتبط با پانتئیسم (همه خدایی) تفسیر کردهاند. در فلسفۀ اسپینوزا خداوند فراتر از واقعیت (یک موجود متعالی) نیست بلکه همۀ واقعیت است؛ خدا جهان هستی است.
آزادی مطلق خداوندتعریف آزادی در بخش اول کتاب «اخلاق» بسیار جالب است. اسپینوزا مینویسد: «آن چیز آزاد نامیده میشود که صرفاً به اقتضای ماهیت خودش وجود داشته باشد، و کنشهایش به خودی خود تعیین شود» این تعریف در حال حاضر با توصیف مشترک و شهودی ما از آزادی در تضاد است.
برای نمونه، فرد میتواند آزادی را قدرت انجام کاری بدون متوقف شدن یا زندانی و برده نبودن تعریف کند. در مقابل، آزادی برای اسپینوزا مربوط به «متکی بودن به خود» است. این تنها معنای آزادی از نظر اوست.
اگر این درست باشد، پس خدا تنها موجودی است که میتواند آزاد باشد زیرا او تنها موجودی است که برای وجود داشتن به هیچ چیز جز خودش متکی نیست. متیو کیسنِر فیلسوف این را «آزادی مطلق» مینامد. اگرچه انسانها هرگز نمیتوانند به آزادی مطلق دست یابند، اما میتوانند آزادی نسبی یا «درجاتی از آزادی» را مدنظر قرار دهند.
اما در اینجا نیز این ایده باز به خوداتکایی مرتبط است. کیسنر توضیح میدهد: «اگر به خاطر حرفهای یک فروشنده انتخاب کنم که یک خودروی جدید را بخرم، میتوان گفت نسبت به زمانی که این انتخاب نتیجه ترجیحات و استدلالهای خودم باشد، از خوداتکایی و بنابراین آزادی و اختیار کمتری برخوردارم».
استدلال به سوی آزادی نسبیاستدلال میتواند به افزایش آزادی نسبی فرد کمک کند. درک خطوط علیت، (نحوه ارتباط و اثرگذاری حالات بر یکدیگر) میتواند به درک آنچه بر ما اثر میگذارد و نیروهای خارجی که پیوسته به ما شکل میدهند کمک کند. وضوح داشتن در مورد آن ارتباطات علّی به معنای داشتن ایدههای کافی در مورد واقعیت است.
بنابراین، اگرچه انسانها از نظر متافیزیکی آزاد نیستند، اما میتوانند با درک چرایی چیزها به آن شکل که هستند، به آزادی نسبی دست یابند. در این مفهوم دوم، ما میتوانیم به گونهای آزاد باشیم که قدرت ما را برای فعال بودن افزایش دهد. به گفته گیتنز: «هرقدر خدا را بیشتر درک کنیم (…) بیشتر درک میکنیم که بخشی از او هستیم و چنین درکی به ما کمک میکند از آسیب دوری کنیم و آنچه را دنبال کنیم که برای ما خوب است».
از این دید، اسپینوزا شبیه رواقیون است. او متقاعد شده که پذیرش ضرورت راه آزادی و فضیلت است.
آزادی به عنوان تسلط بر احساساتخودنگاره (مرد ناامید)، گوستاو کوربه، ۱۸۴۳–۱۸۴۵
اسپینوزا تعریف دیگری از آزادی و اختیار هم دارد: تسلط بر احساسات.
ما از طریق آگاهی و عقل میتوانیم علایقمان را درک کنیم. وقتی احساساتمان را درک کنیم، دیگر اسیر آنها نمیشویم. برای نمونه، افراد مبتلا به اعتیاد آزاد نیستند چون اعتیاد آنها سبب ایجاد احساسات و اعمالی میشود که مخالف عقل است.
اسپینوزا به عنوان یک خردگرا به تسلط بر احساسات از طریق درک عقلانی معتقد بود. با به دست آوردن بینش در مورد علل و مکانیسمهای احساسات خود، میتوانیم دلیل پدیدار شدن احساسات و اثرگذاریشان را بر اعمالمان را درک کنیم. در مورد این مفهوم آزادی به خودآگاهی مربوط میشود. در مورد اعتیاد، میتواند به شناسایی منابع اعتیاد کمک کند، مثلاً فقدان معنا، احساس تنهایی و یک بُعد فیزیولوژیکی مرتبط با پرهیز.
در مجموع، فرد از راه عقل، میتواند ایدههای مناسبی در مورد نیروهای علّی بیرونی شکل دهد که او را به کاهش انگیزه، قدرت و در نهایت یک زندگی غمانگیز سوق میدهد. در مقابل، آزادی راه برخورداری از یک زندگی شاد را محکم میکند. نبود آزادی اسارت است. اسپینوزا مینویسد: «وقتی انسان طعمه عواطف خود شود، ارباب خودش نیست، بلکه تحت سلطه بخت قرار میگیرد.»
نکته ظریفی را باید افزود: تسلط بر احساسات شامل سرکوب یا حذف احساسات نمیشود، بلکه منظور هدایت آنها از طریق عقل است. شاید به دلیل همین واقعیت است که این مفهوم آزادی درمانگر است و همانطور که کیسنر خاطرنشان میکند، به این معنا نیز هست که اسارت «فی نفسه اسارت عواطف نیست، بلکه اسارت هدایت شدن توسط احساسات غیرمنطقی است».
نتیجهگیری نهاییهنگام صحبت درباره زندگی اسپینوزا، بر اشتغال او به تراشیدن عدسیها بهعنوان روشی استعاری برای خلاصه کردن هدفش از دیدن واضحتر تأکید کردیم. اکنون، میتوانیم این نکته را بیفزاییم که توانایی استدلال (بدست آوردن ایدههای کافی در مورد پیوندهای علّی خود) میتواند نمایانگر لنزها باشد.
تنها در این صورت است که میتوانیم ببینیم که آزادی انجام آنچه که میخواهیم (توهم آزادی اراده) نیست، بلکه درک جایگاه خود در خطوط و سطوح هستی است. فهمیدن یعنی آزاد بودن.
البته، این ادعا که ما مفهوم اسپینوزا از اختیار و آزادی را در اینجا روشن کردهایم، گستاخانه خواهد بود. غنا و پیچیدگی کار او همچنان افراد کنجکاو را مجذوب خود میکند. این مقاله بیش از این که یک مرور کلی باشد، تشویقی برای آشنایی با اسپینوزا است. شاید به همین دلیل، هگل در «سخنرانیهای خود درباره تاریخ فلسفه» نوشت: «شما یا اسپینوزایی هستید یا اصلاً فیلسوف نیستید».
کانال عصر ایران در تلگرام