Web Analytics Made Easy - Statcounter

ساعت 24- مجله نیویورک تایمز در گزارشی تاریخ سری فشار برای حمله نظامی به ایران را منتشر کرده است که بخشی از خاطره دیک چنی از تصمیم حمله نظامی به کشورمان و همکاری اطلاعاتی اسرائیل و امریکا و پروژه استاکس نت را می خوانید:

نخستین باری که برنامه مخفیانه غنی سازی اورانیوم در ایران علنی شد، مربوط به تابستان سال 2002 یعنی زمانی بود که آمریکا در حال آماده شدن برای حمله نظامی به عراق به سر می برد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سرویس های اطلاعاتی غرب دریافته بودند که دانشمندان ایران، در تاسیسات نطنز واقع در شمال مرکزی ایران مشغول کار بر روی سنگ معدن اورانیوم برای غنی سازی هستند. جزییات پرونده اطلاعاتی مزبوربه دست گروهی منسوب به مجاهدین خلق (منافقین) افتاد و آنها نیز در یک کنفرانس خبری، اطلاعات مزبور را افشا کردند. دولت بوش که در آن زمان مشغول طرح حمله به عراق بود، تصمیم گرفت تا در کنار اعمال تحریمها، در پی مذاکره با ایران باشد. تصور مقامات اسراییلی این بود که افشای فعالیت های هسته ای ایران در آن زمان، مقامات آمریکا را به این نتیجه خواهد رساند که طرح حمله به عراق اشتباه است و باید در عوض به ایران حمله کرد.

نگرانی مقامات اسراییل در سال 2005، با انتخاب محمود احمدی نژاد به عنوان رییس جمهور ایران بیشتر گردید. احمدی نژاد بلافاصله پس از انتخاب شدن به عنوان رییس جمهور، نظرش در رابطه با اسراییل را مطرح کرد و از پایان اسراییل و افسانه بودن کشتار یهودیان توسط نازی ها، سخن به میان آورد. وی بر حمایت از گروه های نظامی ای همچون حزب الله و حماس  نیزافزود. تحلیلگران آمریکایی و اسراییلی بر سر یک چیز اتفاق نظر داشتند و آن هم این بود که احمدی نژاد، سرعت بخشیدن به فعالیت های هسته ای ایران را آغاز کرده است. اقدامات احمدی نژاد در جایی چون اسراییل که ساکنان اش از بازماندگان هولوکاست هستند، به خیلی ها ثابت کرده بود که ایران، یک تهدید جدی برای اسراییل محسوب می شود. از طرفی دیگر، هیات حاکمه اسراییل در آن زمان با چالش دیگری هم مواجه گردید. «آریل شارون» نخست وزیر اسراییل، در ژانویه 2006 دچار سکته مغزی شد و پس از آن حیات نباتی داشت. معاون وی یعنی «ایهود اولمرت» جانشین شارون شد و دست موساد را برای عملیات سری ای که برای توقف یا وقفه انداختن در برنامه هسته ای ایران آغاز کرده بود، بازگذاشت و از هر نظر امکانات لازم برای عملیات را در اختیار موساد قرار داد. «ایهود باراک» نخست وزیر اسبق اسراییل، در سال 2007 وزیر جنگ کابینه اولمرت شد، و با صدور فرمانی به رییس ستاد مشترک ارتش اسراییل، از او خواست که طرح حمله وسیع به ( تاسیسات هسته ای) ایران را تدوین کند. البته تصور خود اولمرت در آن زمان این بود که خیلی ها در اسراییل، نسبت به خطر ایران مبالغه می کنند. نظر اولمرت این بود که «حتی اگر بدانیم که ایران در مسیر دستیابی به بمب ممکن است موفق شود، این وظیفه اسراییل نیست که اقدام به عملیات نظامی بر ضد تاسیسات هسته ای ایران کند. همانطوری که پاکستان به بمب اتمی دست یافت و اتفاقی هم نیفتاد، اسراییل میتواند هسته ای شدن ایران را بپذیرد و به حیات خود نیز ادامه دهد».

نتانیاهو که در آن زمان رهبری حزب لیکود را به عهده داشت، در رابطه با این موضوع، موضع کاملا تند و کاملا متفاوت از موضع اولمرت داشت. نتانیاهو دوره دبیرستان و دانشگاه را در آمریکا گذرانده، و مدرک تحصیلی اش را در رشته بازرگانی از دانشگاه ام آی تی دریافت کرده بود. او پس از فراغت از تحصیل، مشغول کار در یک شرکت مشاور در بوستون شد و در آنجا بود که با افراد زیادی از جمله «میت رامنی» نامزد آتی ریاست جمهوری آمریکا، رفیق شد. نتانیاهو در نخستین دوره نخست وزیری اش که از سال 1996 تا 1999 به طول انجامید، با حضور در جلسه مشترک سنا و مجلس نمایندگان آمریکا هشدار داد که تنها ایالات متحده است که می تواند مانع از «عواقب فاجعه بار هسته ای شدن ایران» گردد.

اکنون رهبر حزب لیکود، یک بار دیگر، نزدیکترین متحد اسراییل یعنی آمریکا را وارد بازی ای کرده بود که به قول «اوزی آراد» از مشاوران ارشد و سابق نتانیاهو، جنگ صلیبی شخصی نتانیاهو با ایران محسوب می شد. نتانیاهو در سال 2007، با سخنرانی در نشست «کمیته همکاری اسراییل و آمریکا» موسوم به «ایپک» در واشنگتن، اعمال تحریم های بیشتر علیه ایران را خواستار شد. وی در آن زمان با «دیک چنی» معاون وقت رییس جمهور آمریکا دیدار کرد، و بنا به گفته «اوزی آراد» به چنی هشدار داد که در صورتی که غرب اقدام به تهدید نظامی علیه ایران نکند، این کشور به قطع و یقین به بمب اتمی دست خواهد یافت.

«دیک چنی» شنونده خوبی برای حرفهای نتانیاهو بود و نتانیاهو در متوسل شدن به او اشتباه نکرده بود. مقامات نظامی و غیر نظامی پنتاگون، در آن زمان علاقه چندانی برای ورود به یک جنگ پیشدستانه دیگر نداشتند. رییس جمهور وقت آمریکا هم علاقه ای به این کار نداشت. البته «چنی» هم همان نگاه «بولتون» به ایران را داشت و در دور دوم دولت بوش، همواره تلاش داشت تا دولت را برای اقدام نظامی علیه ایران متقاعد کند.

«دیک چنی» در جلسه ملاقاتی که «رابرت گیتس» وزیر دفاع وقت آمریکا در مه 2008، با بوش داشت، با گیتس بر سر منطق حمله نظامی به ایران گلاویز شد. استدلال گیتس این بود که اقدام نظامی علیه ایران توسط آمریکا یا اسراییل، موجب تقویت جناح های رادیکال در داخل ایران، و قرار گرفتن مردم ایران پشت سر رژیم خواهد شد. گیتس می گفت باید به اولمرت خیلی صریح تذکر داده شود که اسراییل، نباید اقدام به حمله نظامی یک جانبه به ایران کند. چنی با تمام نظرات گیتس مخالفت کرد و گفت حمله به ایران لازم است، و حداقل کاری که کاخ سفید باید انجام دهد، این است که از حمله نظامی اسراییل به ایران حمایت کند. گیتس در مصاحبه ای که با ما داشت، جمله ای را از «کتاب خاطرات چنی» نقل کرد تا نشان دهد تفکر او چه بوده است. چنی در خاطراتش می نویسد «اگر ایران هسته ای شود، 20 سال دیگر مردم خواهند گفت دولت بوش می توانست مانع دستیابی ایران به سلاح هسته ای گردد، اما کاری نکرد».

جرج بوش در ماه مه سال 2008، برای آخرین بار به عنوان رییس جمهور آمریکا، به اورشلیم ( بیت المقدس) سفر کرد تا با مقامات اسراییل دیدار کند. اولمرت امیدوار بود که بتواند آمریکا را برای همکاری اطلاعاتی با اسراییل در حوزه فعالیت های هسته ای ایران مجاب کند. بنابراین ملاقات خصوصی ای را در اقامتگاه شخصی اش با بوش ترتیب داد تا او را در این زمینه توجیه کند. یکی از مقاماتی که از جزییات صحبت اولمرت با بوش مطلع است می گوید «زمانی که دستیاران بوش اتاق را ترک کردند، اولمرت وارد اتاق بوش شد تا برای معامله توجیه اش کند».

در اینجا اولمرت روبه بوش کرد و گفت «پاشو بیا تا داستان را برایت شرح دهم. باید با همدیگر رک و صریح باشیم». بوش بر سر همکاری وسیع تر اطلاعاتی بین سرویس های جاسوسی آمریکا و اسراییل موافقت کرد، آن هم همکاری اطلاعاتی متقابلی که به قول یکی از دستیاران سابق اولمرت «بسیار تنگاتنگ و بی پرده (total mutual striptease)» بود. نتیجه این همکاری «عملیات بازی های المپیک (Olympic Games operation)» و تولید بدافزارهای پیچیده رایانه ای، از جمله ویروس استاکس نت، به منطور خرابکاری در تاسیسات هسته ای ایران بود. این اولین اقدامی بود که برای مهار ایران صورت گرفت.

البته بوش نسبت به سایر اقدامات علیه ایران، موضع اش را صریحا به مقامات اسراییلی گوشزدکرد. زمانی که بوش هنوز در اسراییل بود، اولمرات او را برای صرف شام به اقامتگاهش دعوت کرد. سایر وزرای کابینه اولمرت از جمله «ایهود باراک» وزیر جنگ کابینه، که او هم مانند چنی، مواضع تندی نسبت به ایران داشت، نیز در این مهمانی حضور داشتند. اولمرت می گوید پس از صرف شام، با بوش در کنار سالن و به تنهایی مشغول قدم زدن شدیم. پس از آن، در حالی که هر دو روی صندلی چرمی داخل سالن لم داده بودند، اولمرت سیگارش را روشن کرد و روبه بوش گفت «اهود باراک بیرون سالن منتظر است و می خواهد چیزی را به شما بگوید».

بنا به گفته اولمرت، بوش تمایلی به شنیدن حرفهای باراک نداشت. اولمرت می گوید بوش، به من رو کرد و گفت: «می دانم که حرفی که او می خواهد به من بزند، از نظر سیاسی برای شما مهم است. اما شما، از موضع من در مورد ایران اطلاع دارید. من به شدت با حمله به ایران مخالف هستم».

در اینجا اولمرت اصرار کرد که بوش اجازه دهد تا باراک حرف اش را بگوید. بالاخره بوش نرم شد و باراک، در حالی که سیگار بر لب و گیلاس ویسکی در دست داشت، وارد سالن شد. او در رابطه با خطر ایران، به طور مفصل با بوش صحبت کرد و در نهایت، بوش حرفهایش را قطع کرد. اولمرت می گوید بوش در این لحظه با مشت روی میز کوبید و گفت: «ژنرال باراک، وقتی می گویم نه، می فهمید یعنی چه؟ نه یعنی نه».

البته «ایهود باراک» داستان گفتگوی آن شب با بوش، و واکنش او به صحبتهایش را به شکل دیگری نقل می کند. باراک می گوید وقتی صحبت ام با بوش تمام شد، بوش رو به اولمرت کرد و در حالی که با انگشتش به من اشاره می کرد گفت «این آقا، درباره خطر ایران طوری حرف می زند که الان است که شلوارم را از ترس خیس کنم» (البته سخنگوی بوش می گوید که من به یاد نمی آورم که بوش چنین حرف هایی را گفته باشد).

«ایهود باراک» با یادآوری ماجرای آن شب می گوید «موضعگیری بوش، به نوعی نامربوط بود. واقعیت این است که هشدار بوش برای ما اهمیتی نداشت چرا که تا پایان سال 2008، ما هیچ طرح واقعی و احتمالی برای حمله به ایران نداشتیم».

باراک در آن زمان به آینده فکر می کرد. او می گوید «می دانستیم که هر اتفاقی که بیفتد، به هر تقدیر در دوره رییس جمهور بعدی آمریکا خواهد بود».

منبع: خبرآنلاین

منبع: ساعت24

کلیدواژه: مقامات اسراییل حمله نظامی هسته ای ایران ایهود باراک علیه ایران رییس جمهور احمدی نژاد آن زمان دیک چنی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۰۷۰۴۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آمریکا هیچ مدرکی دال بر دخالت مسکو در مرگ ناوالنی پیدا نکرد

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از تاس، روزنامه وال‌استریت‌ژورنال در گزارشی به نقل از منابع آگاه در نهادهای اطلاعاتی آمریکا نوشت که این سازمان‌ها هیچ مدرکی دال بر مداخله دولت یا ولادیمیر پوتین، رییس جمهور روسیه در مرگ آلکسی ناوالنی، رهبر اپوزیسیون این کشور یافت نکرده‌اند.

به نوشته وال‌استریت‌ژورنال، سازمان اطلاعات مرکزی (سی‌آی‌ای)، دفتر مدیریت اطلاعات ملی و همچنین معاونت اطلاعاتی وزارت خارجه آمریکا به این نتیجه رسیده‌اند که پوتین «به احتمال زیاد دستور قتل ناوالنی را صادر نکرده است.»

در بخش دیگری از این گزارش آمده است: نظر آمریکا دراین‌باره به برخی نهادهای اطلاعاتی اروپایی منتقل شده است.

پوتین اندکی پس از مرگ ناوالنی در زندان گفت که غربی‌ها به او پیشنهاد داده بودند تا چند نفر از زندانیان روس محسوب در زندان‌های غرب را با ناوالنی معاوضه کند. به گفته رییس جمهور روسیه، او بدون شنیدن کامل صحبت‌های طرف مذاکره‌کننده، با این پیشنهاد موافقت و تاکید کرده که تنها شرط این معاوضه این است که ناوالنی هرگز به روسیه برنگردد.

معاونت ندامتگاه ناحیه یامالو-نِنتس زیر نظر سازمان زندان‌های فدرال روسیه ۱۶ فوریه اعلام کرد که ناوالنی در این زندان مرده است. براساس اعلام مقامات، او پس از پیاده‌روی روزانه دچار ضعف شد و غش کرد و به‌رغم تلاش کادر پزشکی و بیش از ۳۰ دقیقه عملیات احیا، چهره مشهور اپوزیسیون روسیه، جان خود را از دست داد.

کد خبر 6089813

دیگر خبرها

  • تحلیل عباس عبدی از اعتراضات دانشجویی در آمریکا: از این تنور نانی برای اصولگرایان محترم پخته نمی‌شود، بهتر است فکر دیگری کنند
  • علیرضا عسگری؛ سوژه‌ای سوخته برای فرار از شکست
  • آغاز دومین اجلاس اتاق‌های بازرگانی عضو مجمع گفت‌وگوی همکاری آسیا
  • آمریکا: پوتین دستور مرگ الکسی ناوالنی را صادر نکرده
  • اعتراف آمریکا به دست نداشتن پوتین در مرگ ناوالنی
  • وال استریت ژورنال: سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا پوتین را در مرگ ناوالنی دخیل ندانستند
  • آغاز همکاری حمل ونقل بین المللی ایران و تاجیکستان از بندر چابهار کلید خورد
  • آمریکا هیچ مدرکی دال بر دخالت مسکو در مرگ ناوالنی پیدا نکرد
  • آغاز همکاری‌ های حمل‌ ونقل بین‌ المللی و ترانزیتی ایران و تاجیکستان از بندر چابهار
  • واکنش تند ایران به اقدام ۳کشور آمریکا، انگلیس و کانادا در اعمال تحریم های جدید | انتقاد شدید از پارلمان اروپا | باید زمانی پاسخگو باشید!