ظریف، نامزد انتخابات 1400 میشود؟
تاریخ انتشار: ۶ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۰۷۰۷۴۲
ساعت 24-انتخابات مجلس شورای اسلامی و بازماندن اصلاحطلبان از ورود به مجلس باعث شد که در چند حوزه پرسشهایی مطرح شود؛ ازجمله آنکه آیا اصلاحطلبان باتوجه به محدودیتهایی که ازسوی شورای نگهبان پیشروی خود میبینند، میتوانند با نیروهایی که در اختیار دارند باز هم به قدرت سیاسی بازگردند؟ یا اینکه آیا مشارکت پایین مردم در انتخابات سال گذشته نشاندهنده فروریختن کامل سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان است و باتوجه به مشکلاتی که در کشور وجود دارد و فشارهای فزاینده اقتصادی که به مردم وارد میشود، آیا اصلاحطلبان قادر خواهند بود که سرمایه اجتماعی خود را ترمیم کنند؟
آیا در بازه کوتاهی که تا انتخابات ریاستجمهوری 1400 باقی مانده است، نیروهای این جریان میتوانند دو مورد مذکور را رفع و با یک روش منسجم انتخاباتی، در انتخابات سال آینده پیروز شوند؟
با درنظرداشتن چنین پرسشهایی چند وقتی است که گمانههایی درباره سیاست انتخاباتی اصلاحطلبان در انتخابات ریاستجمهوری مطرح میشود و در میان این گمانهزنیها نام محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان، به عنوان نامزد نهایی اصلاحطلبان شنیده میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
موافقان حضور او باور دارند که بهدلیل محبوبیت این شخصیت سیاسی در میان نخبگان سیاسی و عموم مردم او شخصا دارای سرمایه اجتماعی است. در واقع این حدس و گمان مبتنی بر آن است که او در عین حال که رسما در جریان اصلاحات تعریف نمیشود، اما وجوه مشترک زیادی با این جریان دارد و ممکن است که اصلاحطلبان بتوانند با او به یک توافق نهایی دست یابند. از سوی دیگر، اصلاحطلبان هم افزون بر ازدستدادن سرمایه اجتماعی خود، همچنان خطر ردصلاحیت نیروهای شاخص خود را احساس میکنند؛ بنابراین شاید برایشان مناسب باشد از فردی حمایت کنند که علاوه بر آنکه خودش دارای سبد رأی بالایی است، احتمال تأیید صلاحیتش بهمراتب بیشتر از اصلاحطلبانی است که حتی در انتخابات مجلس هم تأیید صلاحیت نشدند. از سوی دیگر، اصلاحطلبان میتوانند با حمایت از چنین شخصیتی دیگر تن به ائتلاف با یک نیروی کاملا اصولگرا ندهند تا دیگر متهم به استفاده از «نامزد اجارهای» نشوند و از این حیث هم در میان افکار عمومی مسئولیت کمتری متوجهشان شود.
موافقان احتمال حضور ظریف در انتخابات 1400
چند وقت پیش علی صوفی احتمال حضور ظریف در عرصه ریاستجمهوری را رد نکرده بود و گفته بود: «هرچند دیپلماتها از ورود به جناحبندیهای سیاسی منع هستند اما گرایشات سیاسی آقای ظریف اصلاحطلبانه محسوب میشود. آقای ظریف با آقای روحانی کاملا فرق دارد چون آقای روحانی پیشینه اصولگرایی دارد اما این ویژگی در کارنامه آقای ظریف دیده نمیشود. البته نکاتی جدی است که باید آنها را در نظر گرفت. الان جریان تندرو آقای ظریف را متهم به خیانت میکند با این وجود آیا آقای ظریف از اتهامات غربگرایی مبری است؟ آیا آقای ظریف توسط شورای نگهبان تأیید صلاحیت میشود؟ در مجموع باید همه جوانب را دید و تصمیم گرفت. همانطور که گفتم شاید کسان دیگری هم ظرفیت و پتانسیل کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری را داشته باشند، اما باید دید زمینه تأیید صلاحیت برای آنها وجود دارد یا خیر؟ البته نکته مهم و اساسی آن است که حتی اگر اصلاحطلبان یک نامزد قوی هم به صحنه بیاورند که مورد تأیید شورای نگهبان باشد، ازآنجاکه آسیب وارده به جریان اصلاحات براثر حمایت از روحانی هنوز بازسازی نشده، معلوم نیست نامزد اصلاحطلبان مورد اقبال مردم قرار گیرد. اگر اصلاحطلبان امروز بر هویت مستقل خود تکیه میکنند برای این است که میدانند دیگر با حمایت آنها مردم به یک نامزد اقبال نشان نمیدهند بنابراین نامزدی باید مورد حمایت قرار گیرد که گرایشات اصلاحطلبانه دارد و به خود اجازه ندهد که خلاف این مشی عمل کند».
یا محمدرضا خباز که پا را فراتر گذاشته و گفته است که اگر ظریف بیاید رأی میآورد: «ما باید چهرههای جدیدی را به مردم معرفی کنیم و نگرانیای از رأیآوری نداشته باشیم، زیرا اگر برنامه وجود داشته باشد و نامزد معرفیشده خود را متعهد به برنامههای ارائهشده بداند، مردم رأی میدهند؛ خواه آن نامزد آقای ظریف یا یکی از دیگر عزیزان باشد. در عین حال این احتمال کاملا وجود دارد که آقای ظریف نامزد ریاستجمهوری بشود؛ هرچند او در زمان برجام به دلیل فشارهایی که نیروهای تندرو میآوردند قسم خورد که در ریاستجمهوری نامزد نشود اما در عالم سیاست هیچچیزی غیرمنتظره نیست و ممکن است بیاید».
یا حتی از جناح اصولگرا هم عباس سلیمینمین باور دارد که ظریف مناسبترین گزینه اصلاحطلبان است. او اخیرا در گفتوگویی با «نامهنیوز» گفته است: «در بین آقایان محسن هاشمی، اسحاق جهانگیری، علی لاریجانی و محمدجواد ظریف، به نظرم آقای ظریف بیشترین شانس را دارد که از طرف اصلاحطلبان در انتخابات1400 حمایت شود چون حوزه کاریاش سیاست خارجی بود و عملکرد دولت در حوزه داخلی زیاد تأثیر منفی بر دیدگاه عمومی از او برجای نگذاشت».
مخالفان احتمال حضور ظریف در انتخابات 1400
در کنار چنین نظراتی شخصیتهایی هم ورود ظریف به انتخابات را محتمل نمیدانند؛ چنانکه مصطفی هاشمیطبا درباره این موضوع گفته است: «آقای ظریف یکبار گفت که بعد از پایان کارش در وزارت خارجه به دانشگاه میرود و از آنجایی که او سعی میکند زیر حرفهایش نزدند، شاید نپذیرد که در انتخابات حاضر شود اما اگر هم وارد عرصه انتخابات ریاستجمهوری شود و حتی اگر رئیسجمهور هم بشود بازهم در حوزه اجرائی کاری از پیش نمیبرد زیرا برنامهای منسجم برای اداره کشور وجود ندارد؛ از سوی دیگر پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری برای او چندان آسان هم نخواهد بود زیرا فقط نخبگان و روشنفکران به او اقبال نشان میدهند و معمولا مردم عادی به شعارهای بیبرنامه و پوپولیستی رأی میدهند».
صادق زیباکلام هم قویا ورود ظریف به انتخابات را رد میکند و میگوید: «مطلقا ظریف بهمیدان نمیآید و اصلاحطلبان هم نمیتوانند بگویند ظریف نامزد ماست زیرا او هیچوقت اصلاحطلب نبوده است. به فرض که او در میدان انتخابات هم حاضر شود و همه اصلاحطلبان و اصولگرایان میانهرو هم از او حمایت کنند و به صورت علنی در یک کنگره بزرگ و عمومی بگویند که اولین و آخرین انتخاب ما ظریف است، بازهم او رأی نمیآورد زیرا مردم از نیروهای سیاسی دلزده شدهاند و ظریف هم از این قاعده مستثنی نیست و بههیچوجه جریان اجتماعی از او حمایت نمیکند و حتی پای صندوق رأی هم نمیآید. در نهایت همانطور که گفتم در انتخابات سال آینده اصولگرایان مانند انتخابات مجلس در یک انتخابات حداقلی پیروز میشوند و فردی از جنس نمایندگان مجلس یازدهم بر کرسی ریاستجمهوری تکیه خواهد زد».
شهاب طباطبایی، یکی از اعضای شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان هم درباره حضور ظریف به عنوان نامزد اصلاحطلبان در انتخابات ریاستجمهوری سال آینده گفته است: «احتمال آنکه آقای ظریف به نامزدی در انتخابات1400 فکر کند کم است. نکته مهمتر این است که آقای ظریف در حوزه سیاست خارجی نقشآفرینی میکند. کسانی که در حوزه سیاست خارجی توانمندند و بیشتر روی آن حوزه متمرکز هستند کمتر بر حوزه سیاست داخلی تسلط دارند. البته ممکن است استثنائی هم وجود داشته باشد. آقای دکتر ظریف هم جزء گزینههایی باشد که اصلاحطلبان به آنها فکر میکنند. آقای ظریف در نظرسنجیها همیشه جزء ردههای اول تا سوم است. این میزان محبوبیت مردمی را نشان میدهد اما دلیل نمیشود اگر میزان محبوبیت یک نفر بالا بود حتما برای ریاستجمهوری هم کاندیدای اصلی مردم باشد».
نظر ظریف درباره حضور در انتخابات1400
البته همه اینها در حالی است که محمدجواد ظریف چندوقت پیش در گفتوگویی با شبکه «الفرات» با قطعیت گفته بود: «بنده حتما در چنین انتخاباتی شرکت نخواهم کرد. من عضو هیچ دستهبندی سیاسی در ایران نیستم و هیچوقت نبودهام؛ اینکه چه کسی من را در کدام دستهبندی حساب میکند تصمیم مردم است، ولی حتما افرادی هستند که بتوانند این کار را برای جناحهای مختلف سیاسی انجام دهند، اما من در آنها نیستم».
منبع: ساعت24
کلیدواژه: احمدی نژاد انتخابات ریاست جمهوری اصلاح طلبان حضور ظریف آقای ظریف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۰۷۰۷۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ترامپ سر به سر ایران خواهد گذاشت؟ /هشدار رسانه اصلاح طلب به دولت رئیسی درباره ۲ خطر در کمین ایران
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روزنامه اصلاح طلب هم میهن در گزارشی نوشت؛
مجلۀ آمریکایی تایم در گفتوگویی اختصاصی با دونالد ترامپ، رئیسجمهوری پیشین و شاید آیندۀ آمریکا از او دربارۀ برنامههای دورۀ دوم در صورت پیروزی پرسیده است. از این مصاحبه چنین برمیآید که از آنچه در دورۀ اول انجام نداده نهتنها پشیمان نیست که قصد دارد با قاطعیت ادامه دهد و این بار بیملاحظات قبلی و حتی سخن از تلافی هم به میان آورده است.
بازگشت ترامپ بهعنوان یکی از جدیترین خطرات برای اروپا هم مطرح شده و از این رو تنها ایران در معرض تهدید او قرار ندارد و اگرچه هنوز با قاطعیت نمیتوان گفت بازگشت او قطعی است اما باید برای بازگشت او سناریوهایی تدارک دید و باور به اینکه همهشان مثل هم هستند در دوران بلوغ جمهوری اسلامی پذیرفتنی نیست.
مهمترین خطر بازگشت ترامپ برای ایران برخلاف تصور این نیست که امکان احیای برجام را منتفی میسازد چون همین حالا هم بخت احیای برجام بالا نیست. اگر ترامپ بازگردد دو خطر اصلی متوجه ایران خواهد بود و جا دارد به این دو بیاندیشند:
نخست اینکه به احتمال زیاد تکلیف اوکراین را یکسره میکند و بعید است بگذارد جنگ اوکراین بیش از این ادامه یابد. حال با تسلیح و تجهیز بیشتر یا توافق با روسیه اما این وضع بعید است ادامه یابد. در این حالت ایران نمیتواند مانند حالا نفت صادر کند. اگر صادرات نفت خام ایران از ۲۰۰ هزار بشکه در اواخر دولت روحانی به یک میلیون بشکه در روز رسیده (و آمار رشد اقتصادیای که دولت به آن میبالد نیز ناشی از همین است) به خاطر این نیست که جو بایدن چشم خود را به روی فروش نفت به چین بسته بلکه ناشی از جنگ اوکراین است که نمیتوانند همزمان خریداران و مشتریان را از چند نقطه در تنگنا بگذارند و محدودیتهای بندر درگیر جنگ را جای دیگر باید جبران کنند. پس مهمترین آسیب ایران میتواند کاهش فروش نفت باشد آن هم نه به خاطر منتفی شدن برجام که به سبب تعیین تکلیف جنگ اوکراین.
نکته دوم اینکه ایران از سه تحول بازگشت طالبان در افغانستان، جنگ اوکراین و غزه سود برده و در اصطلاح فوتبالی سه بر صفر جلوست و ترامپ اگر بخواهد سر به سر ایران بگذارد این برتری سه بر صفر را باید از بین ببرد. چگونه؟ اول: ناامن کردن مرزهای شرقی و تضعیف بازار هرات. دوم: تغییر وضعیت غزه بهگونهای که ایران از آن سود نبرد و سوم: همان که در بالا اشاره شد: اوکراین.
به یاد آوریم که در سال ۱۳۵۹ و در همان مجلس اول دو نماینده با دو دیدگاه کاملاً مخالف در غالب امور داخلی در مورد مشترکی هشدار دادند و آن هم این بود که بعد از مرگ شاه ادامه گروگانگیری آمریکاییهای شاغل در سفارت سالبه به انتفاء موضوع است و موجب روی کار آمدن رقیب جیمی کارتر خواهد شد.
دکتر ابراهیم یزدی و شیخ محمد منتظری نمایندگان تهران و نجفآباد تأکید داشتند استمرار ریاستجمهوری جیمی کارتر به سود ماست نه روی کار آمدن رونالد ریگان ولی تفکری که باور داشت تفاوتی با هم ندارند رفتاری وارونه داشت و کاری کردند که نهتنها ازاین برگ به سود ایران و کارتر استفاده و او وامدار جمهوری اسلامی در دوره دوم نشود بلکه به عکس درست روزی گروگانها در فرانکفورت تحویل فرستادگان واشنگتن شدند که پیروزی ریگان مسجل شده بود و در پی آن سه دورۀ پیاپی کاخ سفید در اختیار جمهوریخواهان بود (دو دوره ریگان و یک دوره بوش پدر).
در حال حاضر ایران نمیتواند برای ماندن بایدن کار خاصی انجام دهد مگر آنکه نقش ویژهای در غزه یا اوکراین ایفا کند اما باید برای فردای احتمالی ترامپ سناریو داشت؛ فردایی که ترامپ درصدد جبران آن برتری در سه حوزه برخواهد آمد و اگر نه برتری که انتفاع. از تحول افغانستان نفع امنیتی و اقتصادی (بازار هرات و اضافه شدن به بازار سلیمانیه)، از تحول اوکراین نفع سیاسی و اطمینان از وتوی قطعنامهها در شورای امنیت سازمان ملل و از غزه نفع سیاسی چراکه اکنون به جای پیمان ابراهیم و نزدیک شدن اسرائیل به مرزهای ایران دانشگاههای آمریکا و حتی کانادا شاهد اعتراضات سراسری است و تکاپوی تشبیه حماس به داعش به شکست انجامیده و موج حمایت از فلسطینیها همه جا برخاسته است.
مهمترین مراقبت و هوشیاری وزارت خارجه باید حفظ همین سه موقعیت باشد تا ترامپ آنها را منتفی نکند و به هدر ندهد. در اصطلاح فوتبالی مراقب سه گل خودمان باشیم! در غزه البته با فاجعه انسانی روبهروییم و در اوکراین در اندازهای کمتر. مراد از سه گل در اینجا برتری در سیاست خارجی و تغییر موازنه قدرت است.
۲۷۲۱۸
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902918