شبکه نمایش خانگی|ویدئو چکی به نام یک سریال/ بازی خستهکننده منوچهر هادی با سریالهای یکنواخت
تاریخ انتشار: ۶ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۰۷۶۷۰۳
سریالهای شبکه نمایش خانگی فرصت خوبی برای سازندگان سریالهای آبکی است تا پول هنگفتی به جیب بزنند. ۰۶ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۵:۰۲ فرهنگی سینما و تئاتر نظرات - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، نقدها به شبکه نمایش خانگی در ادامه پخش قسمتهای جدید سریالهای این گونه جدید رسانهای نقدها به درام و داستانهای آن موج تازهای پیدا کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از آنجایی که این سریالها ماهیتاً با فصلبندی همراهاند و شاید تا چند فصل ساخته و نمایش داده شوند، در ایران نیز سازندگان آن قصد دارند تا سریال خود را تا بعضاً تا سه یا چهار فصل بسازند. اما نکته مهم برای ساخت سریال تا چند فصل داشتن پیرنگ، تم و جذابیت کافی در درام برای فراز و فرود داستانی طولانی است.
اما سریالهای نمایش خانگی ما نه تنها عموماً از این نکته مهم تهیاند بلکه خلاف آن در خستهکننده بودن و نداشتن طرح کافی دارای تمشک طلاییاند. بسیاری از این سریالها در بخش کامنتهای خود در بسترهای اینتنرتی خود دارای نقدهای تند و نظرات صریحی درباره بیارزش بودن آن بودند اما یکباره با مطرح شدن نقدهای جدی و تند از سوی منتقدین سینمایی، کامنتهای یکپارچه با تعابیر یکنواختی مانند عالی و بینظیر در ذیل سریالهای مذکور مطرح شده است که به نظر میرسد از سوی هواداران بازیگران سریال است تا بتواند کمی فضا را به نفع سریال تغییر دهد.
اما این تمام ماجرا به عنوان نادیده گرفتن حقوق مخاطب برای گرفتن وقت و هزینه لازم مخاطب نیست، بلکه کارگردانانی مانند منوچهر هادی بعد از ساختن یک فصل سریال «عاشقانه» سراغ ساختن سریال دیگری با نام «دل» میرود و بعد از ساختن یک فصلی که نمایش آن تمام نشده است به سراغ ساخت فصل دوم سریال قبلی با نام دیگری میرود و احتمالاً بعد از ساختن فصل دوم سریال قبلی به سراغ ساختن فصل دوم سریال فعلی –دل- میرود. این بازی با فکر و وقت مخاطب چه توجیهی دارد؟
*زندگی تماشاگر کالایی بیارزش برای سریالسازان آبکی
این شیوه ساخت و نمایش سریال در شبکه نمایش خانگی نشان دهنده عدم توجه به حقوق مخاطبین در این رسانه جدید تصویری است که در آن مخاطب و وقت آن را کالایی بیارزش تلقی میکنند. در این زمینه دو نفر از منتقدان و فعالان رسانهای به تازگی در صفحات مجازی مطالبی را نوشتهاند که مورد توجه قرار گرفت.
یکی از آنان –آرامه اعتمادی- بعد از خبر ساختن فصل دوم سریال عاشقانه با این مضمون که شبکه نمایش خانگی بیشتر شبیه خانه سازندگان این سریالها شده است خطاب به منوچهر هادی از وی خواست که دست از سر شبکه نمایش خانگی بردارد.
وی در حساب توئیتری خود نوشت: «قسمت 23 سریال دل، با 52 دقیقه در بازار پخش و ارایه شده. از سر کنجکاوی دقایق مفیدش را محاسبه کردم؛ با حذف صحنههای «موسیقی(کلیپطور)»، «آنچه دیدهاید» و «آنچه خواهید دید» و «فلش بک»ها، با اغماض، حدودا 29 دقیقه روند داستانگویی این قسمت بوده.»
یکی دیگر از نویسندگان سینمایی نیز در این زمینه اینگونه نوشت که برای نگارش یادداشتی درباره سریال «دل» 15 قسمت را در مدت زمان کوتاهی تماشا کرده است بدون اینکه چیزی از دست برود. او سریال دل را یک زباله عنوان کرده است. وی در بخش نظرات اشاره کرده است که طرفداران بازیگران سریال مذکور برای ابراز خشم خود به صفحه توئیتر او حمله کردهاند و هرچه از دهانشان درآمده است به او گفتهاند. اما این نقطه پایان ماجرا نیست زیرا آنقدر این سریال مخالف و منتقد دارد که بعد از کامنتهای متملقین سلبریتیهای این سریال، آنان به مواجهه با هواداران پرداختند.
*فرصت خوب برای چسباندن سروته سریالهای قبلی و بعدی
به نظر میرسد که این شیفت کردن سازندگان سریالها فرصت خوبی است برای آنان تا زمانی که مخاطبین داستان و فضای سریال قبلی را که بیسروته بوده است فراموش کنند وارد ساخت و نمایش سریال جدید شوند. اتفاقی که دقیقاً برای سریال عاشقانه افتاده است مخاطبین جدیدی که شاید بدون تماشای سریال قبلی نیز بتوانند سریال جدید را که عنوانی جدید نیز پیدا کرده است تماشا کنند.
*برای خرید از بقالی هم کت شلوار و کروات میزنند
این رویه جدای از شیادی و کلاهبردای از وقت و هزینه مردم منجر به تنزل ذائقه و سطح مخاطبین شده است. مخاطبین این سریالها مدام در حال تماشای خیانت و عشقهای چند ضلعی هستند. کاراکترهای این سریالها یا در اوج فقر و بدختیاند یا در اوج رفاه و ثروت. آدمهای سریال دل برای رفتن به یک سوپر مارکت کت و شلوار و کروات میزنند و آخرین ماشینهای گران قیمت را زیر پای خود دارند از آن طرف بخش دیگری از کاراکترها آنقدر بدبخت و بیکس اند که باید از وسط خیابان جمعشان کرد.
این میل شدید برای تبرج و تجمل واقعاً جای تعجب و سؤال دارد؟!
به راستی این جامعه امروز مردم ما است؟ کجای این شهر و کشور این چنین زندگی میکنند که آدمهای سریال دل؟ لاقال کاراکترها را قدری خاکستری کنیم که باورپذیرتر باشند. ما که در نسبت میان اخلاق، فرهنگ و تمدن ایران و مردم زحمت کشیده آن در تاریخ بینسبتیم و رسماً در جزیره تنهایی خود زندگی میکنیم، لااقل داستانی برای آنان تعریف کنیم که وقتشان را حرام نکنیم و به دین و فرهنگ آنان خیانت نکنیم.
باور کنیم که فیلمهای دوران قبل از انقلاب هرچه بود و باهر محتوایی لااقل مردم را از دیدن و وقت گذاشتن برای آن پشیمان نمیکرد و با حس و حال و هوای زندگی مردم در طبقه متوسط و عمومی جامعه یک ربط و منطقی داشت.
اینجا است که باید از مدیران و مسئولان فرهنگی کشور خصوصاً سازمان سینمایی سؤال کرد که متولی این حوزه چه کسانیند؟ آیا جداکردن بخش شبکه نمایش خانگی با توجیه یک کاسه کردن پروانههای ساخت و نمایش آثار شبکه نمایش با فیلمهای سینمایی به منظور صرفهجویی در وقت و هزینه زمینه را برای جولان دادن محتوای غیر متعارف و ساخت آثار بیارزش فراهم نکرده است؟
انتهای پیام/
R1544/P/S4,34/CT7 واژه های کاربردی مرتبط شبکه نمایش خانگی سینمامنبع: تسنیم
کلیدواژه: شبکه نمایش خانگی سینما شبکه نمایش خانگی سینما شبکه نمایش خانگی فصل دوم سریال سریال ها سریال قبلی سریال دل بی ارزش
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۰۷۶۷۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پدر مددکاری اجتماعی ایران: تعطیل کردن نمایش خانگی دردی از بحرانهای اجتماعی دوا نمیکند
معضلات اجتماعی که دسته بزرگی از مسائل مختلف را در برمیگیرند، مدتهاست که به بخش گریزناپذیری از پرداخت به واقعیتها تبدیل شده و انعکاس آنها در فیلم و سریالها از ملزومات شکل دادن به داستانی بر مبنای حقیقت محسوب میشود. اتفاقی که البته اغلب مورد نقد قرار گرفته و بخشی از شیوع همان معضلات به گردن آن انداخته میشود. اما مصطفی اقلیما پدر مددکاری اجتماعی ایران، جامعهشناس و استاد دانشگاه نظری خلاف این موضوع دارد و معتقد است که نباید بار همه مسائل را بر گردن فضایی مثل نمایش خانگی انداخت، فضایی که بیپردهتر، از آنچه در جامعه شاهدش هستیم میگوید. اقلیما در گفتگو با جوان آنلاین، در خصوص دخیل بودن رسانههای مختلف از جمله شبکه نمایش خانگی در اشاعه معضلی مثل اعتیاد یا مصرف دخانیات که در برخی از آمار به آن اشاره میشود، بیان کرد: زمانی که از یک مسئله اجتماعی حرف میزنیم، باید حواسمان باشد که آن معضل یک روزه به وجود نیامده و اشاعه آن به دست کم چند سال زمان نیاز دارد. در واقع نمیتوان گفت که، چون در فلان سریال بازیگری سیگار میکشد، پس او باعث افزایش مصرف دخانیات شده است، بلکه تمام این آثار معلولی از علت اصلی هستند. او با تأکید به لزوم رفع علت هر معضلی از پایه و اساس آن افزود: در این چرخه اگر به عنوان مثال دزدی را گرفتند، نمیتوان گفت، چون پلیس حواسش نبود، او دزد شده چرا که تبدیل یک انسان به فردی که دزدی میکند در یک لحظه اتفاق نمیافتد، بیکاری، گرانی و موارد دیگری هستند که به هم متصلاند و در نهایت باعث میشوند تا یک نفر دست به دزدی بزند. در سوی دیگر اگر به من بگویند فردی دو سال است که درگیر اعتیاد شده، من آن را نمیپذیرم و مثلا اگر آن فرد ۲۲ ساله باشد، میگویم او ۲۲ سال است که اعتیاد دارد چرا که از بدو تولد او تا این سن موارد گوناگونی مثل شرایط اجتماعی، مدرسه، محیط، جامعه و ... در رشد او و سوق دادنش به این سمت دخیل بودهاند، تا جایی که او دیگر طاقت نیاورده و درگیر این جریان شده است. به همین دلیل است که قبل از ارائه هر آماری باید ریشه آن را پیدا و حل کرد. عدم وجود آمار متقن هم یکی دیگر از مواردی بود که اقلیما با اشاره به آن گفت: هر کسی که درباره موضوعی آماری را ارائه داد، قابل قبول نیست و باید دلیل و مدرک داشته باشد چرا که در واقعیت ما به معنی واقعی کلمه آمار دقیقی از اشاعه معضلات مختلف نداریم. در این میان هر فردی به خودش اجازه میدهد تا حرف بزند و آمار بدهد، جریانی که در کلِ مملکت ما اغلب به چشم میخورد و باعث شده تا هر کسی در هر فضایی پیرامون جریانی که تخصصش را ندارد، نظر بدهد. مصطفی اقلیما پدر مددکاری اجتماعی ایران، جامعهشناس و استاد دانشگاه این جامعهشناس افزود: گاهی میگویند اگر جوانان گرایش بیشتری به سیگار و دخانیات پیدا کردهاند، به دلیل نمایش آن در سریالها است، در صورتی که همانطور که اشاره کردم، این انعکاس معلول علت اصلی آن است. یک جوان سیگار میکشد، چون بیکار است، حوصلهاش سررفته یا درگیر فشارهای روانی شده که همین جامعه به آن وارد کرده است. این قیاس هم مثل چسباندن عنوان افسردگی به هر بیماری است که حال خوبی ندارد. جالب است بدانید هیچ روانشناس و روانپزشکی در زمینه افسردگی به معنای واقعی در ایران کار و تحقیق منسجم نکرده است و از طرفی به هرکسی که میگوید حالم خوش نیست، عنوان افسرده را میدهند! این در حالی است که اتفاقا ما چندان افسرده واقعی نداریم، کسی که افسرده است نمیتواند بارها با خانوادهاش بحث کند یا حتی فعالیت خاصی داشته باشد، اما مثل خیلی از موارد، این عنوان یعنی افسردگی را به هرکسی که به دلایل مختلفی خوب نیست، اختصاص میدهند. اقلیما با بیان اینکه نمیشود با پاک کردن صورت مسئله، جلوی مردم را گرفت، عنوان کرد: در ادامه همین جریان است که در خصوص فضایی مثل نمایش خانگی چنین آماری مطرح میشود تا بهانهای باشد برای تعطیل کردن آن، اما نمیشود جلوی مردم و اشاعه معضلات اجتماعی را به این صورت گرفت و این اقدامات تنها دخالت در کار دیگری محسوب میشود. ما در این موارد به علتها فکر نمیکنیم و تنها معلول را میبینیم. میگوییم نمایش خانگی به بعضی بحرانها دامن میزند، پس باید آن را جمع کرد! غافل ازینکه با این اقدام مشکل را ده برابر کردهایم، زیرا بعد این سوال به وجود میآید که اگر مردم این سریالها را نبینند، پس چه چیزی را تماشا کنند؟ تلویزیونی را که هیچ برنامهای ندارد و تنها معطوف به خبر و چند برنامه گفتوگو محور است یا ماهواره و رسانههای دیگر را؟ مردم نمایش خانگی و سریالها را دنبال میکنند، چون قصه دارد و در جایی مثل تلویزیون این اتفاق وجود ندارد. پدر مددکاری اجتماعی ایران در پایان خاطر نشان کرد: در تمام جوامع با مطرح کردن مشکلات به دنبال حل آن میروند، این اتفاقی است که باید به آن پرداخته شود نه آماری که در واقع وجود ندارد و یا دقیق و درست نیست. آمار باید برگرفته از تحقیقی مدون باشد نه اینکه بر مبنای نظر یک یا چند نفر شکل بگیرد و ارائه شود. ما این شکل از آمار را نداریم، چون هزینه زیادی میطلبد و امروز استاد دانشگاه و محقق ما، راننده اسنپ شده، اما این بودجه در اختیارش قرار نمیگیرد، چون اگر بخواهد روی یک موضوع کار کند، باید هزینه زیادی صرف آن شود و وقتی این اتفاق نمیافتد، یک نفر صحبتی را مطرح میکند و دیگری با اعلام اینکه مثلاً شیوع اعتیاد را بررسی کردهایم آن را مطرح میکند. علاوه بر این ما با آسیبهای زیادی دست و پنجه نرم میکنیم که همه و همه عامل شکلگیری معضلاتی مثل اعتیاد، بزهکاری و... میشوند. در این میان هم اغلب کسی پاسخگو نیست. کانال عصر ایران در تلگرام