آغاز بازیگری کشورهای تحریمی در بازار انرژی جهان/ طعنه نفتکشهای ایرانی به هیمنه ایالات متحده
تاریخ انتشار: ۷ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۰۸۳۶۰۷
به گزارش ایلنا، پنج کشتی به نامهای «فورچون»، «فارست»، «فاکسون»، «پتونیا» و «کلاول» حامل سوخت ایران، ماه مارس در بندرعباس بارگیری کرده و راهی ونزوئلا شدند. حجم محموله پنج نفتکش ۱.۵۳ میلیون بشکه فراورده نفتی یعنی معادل ۱۸۲ میلیون لیتر است که ارزش محموله حدود ۵۰ میلیون دلار بدون احتساب هزینه حمل برآورد میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در پی این اقدام ایران جان بولتون، مشاور امنیت ملی سابق آمریکا در پیامی توییتری ارسال محموله نفتی ایران به ونزوئلا را خطری برای واشنگتن و تمام کشورهای منطقه آمریکایی جنوبی توصیف کرد و بدنبال آن چهار ناو جنگی نیروی دریایی آمریکا به همراه هواپیمای «پی ۸ پوسایدون» از اسکادران VP-26 را به منطقه کارائیب اعزام شد، تهدید و واکنشهای مقامات امریکایی به تجارت قانونی ایران با عکسالعملهایی نیز از سوی مقامات ایران مواجه بود از جمله اینکه محمد جواد ظریف، در نامهای به دبیرکل سازمان ملل متحد نسبت به اقدام آمریکا در "ایجاد مزاحمت در انتقال سوخت ایران به ونزوئلا" هشدار داد، وزیر خارجه کشورمان در این نامه تهدیدهای آمریکا را "خطرناک، تحریک آمیز و دزدی دریایی" توصیف کرده و آن را خطری بزرگ برای صلح و امنیت بین المللی دانسته است.
سعید ساویز در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی ایلنا، با اشاره به اهمیت استراتژیک ارسال محموله به کشورهای تحت تحریم امریکا اظهار داشت: ارسال محمولههای بنزین به ونزوئلا و همچنین ارسال نفت خام به چین اگر چه از نظر سیاسی اقدام مهمی به حساب میآید اما تاثیر چندانی در قیمت و شرایط بازار ندارد.
چالش سیاسی مقام عالی واشنگتن با نفتکشهای تجاری
وی افزود: با توجه به تحریمهای یکسویه آمریکا و همچنین قوانین تجارت آزاد بینالمللی باید گفت که اقدام ایران بجا بود، اگر چه در شرایط بحران اقتصادی حاضر، چندان گرهگشای وضعیت کشور نیست، اما دولت امریکا را در چالش دشواری از نظر سیاسی قرار داد. زیرا اگر اقدام به توقیف نفتکشهای ایران میکرد، اجازه برای اقدام متقابل برای ایران و ونزوئلا را فراهم کرده و مرتکب یک تخلف بینالمللی میشد و حالا که به نظر میرسد کشتیها بدون مزاحم به ونزوئلا نزدیک میشوند، در واقع چندان با فشار رسانهای و توئیتری ترامپ همخوانی ندارد. با نزدیک شدن به انتخابات ریاستجمهوری در آمریکا این قبیل رجزخوانیها و اقدامات توخالی تنها او را بیاعتبار میکند و کارکرد دیگری ندارد.
این کارشناس حوزه انرژی در ادامه گفت: ایران و ونزوئلا از اصلیترین موسسان اوپک هستند و به نظر من حذف آنها و بیتفاوتی سایر اعضاء اوپک تنها به بیاعتباری خود اوپک انجامید چراکه انتظار میرفت طبق اساسنامه اوپک از حقوق همه تولیدکنندگان نفت در بازار حمایت شود.
اقدامات نظامی یکسویه در دنیای اینترنت؟
وی تاکید کرد: در واقع دنیای امروز دیگر جایی برای اقدامات اینگونه و گردنکشیهای قدرتهای بزرگ وجود ندارد، دنیایی که پایههای آن اینترنت و فضای مجازی است، اقدامات سیاسی- نظامی یک سویه با این سبک و سیاق چندان وجهه مقبولی در جهان ندارد.
صادرات بنزین نشانههای خوب برای ایران-ونزوئلا
ساویز تاکید کرد: صادرات بنزین از سوی ایران در درجه اول نشاندهنده بهبود وضعیت زیرساختهای صنعت نفت ایران خصوصا در صنعت پالایشگاهی در سالهای اخیر است زیرا همگان به خاطر دارند که در دور پیشین تحریمها استفاده از بنزین پتروشیمیها چه آثار مخربی روی محیط زیست ایران گذاشت از سوی دیگر اینکه زیر فشار شدید تحریمهای آمریکا، ایران و ونزوئلا راهی برای بر طرف کردن نیازهای خود یافتند، نشانه خوبی برای این دو کشور است.
طعنه نفتکشها به هیمنه ایالات متحده
وی گفت: انتظار نمیرود صادرات با این سبک و سیاق تاثیر اقتصادی خاصی بر بازار بگذارد، اما قطعا تاثیر روانی خواهد داشت و البته باعث میشود دولت ترامپ تصمیمات بعدی را با احتیاط بیشتری اتخاذ کند، زیرا اقدام ایران با این شکل در واقع طعنهای به هیمنه آمریکا در جهان است و اگر چه تغییر بزرگی ایجاد نکرد اما خود این ایستادگی در مقابل خواستههای دولت ترامپ خود میتواند بدعتی برای تولیدکنندگان نفت باشد.
جولان نفتکشهای ایران در کارائیب فتح باب جدید در تجارت کشورهای تحریمی
این کارشناس حوزه نفت خاطرنشان کرد: ممکن است این اقدام یک فتح باب نه تنها برای ایران بلکه برای تمام کشورهای تولیدکننده نفت باشد، البته ممکن است به همینجا ختم شود و ادامهدار نشود، این چیزی است که باید آینده آن را مشخص کند. فراموش نکنیم اوپک که سالها قانونگذاری بر نفت را بر عهده دارد از یک فکر شجاعانه شکل گرفت.
فقط یک بازی سیاسی برای تصاحب سهم بازار ایران
وی ادامه داد: اگر به جایگزینهای نفت ایران و ونزوئلا در بازار توجه کنیم این تئوری در اذهان تداعی میشود که تمام داستان تحریمهای مربوط به اختلافات سیاسی ایالات متحده با این دو کشور در واقع یک بازی سیاسی برای خارج کردن آنها از بازار و تصاحب سهم این دو تولید کننده اوپک در بازار بوده است، حداقل برای ایران به روشنی عمده سهم بازار ایران، بین سه کشور عربستان، آمریکا و روسیه تقسیم شده است.
ساویز در ادامه درباره اینکه به لحاظ قوانین بینالملل آیا امریکا حق توقیف و یا ایجاد مانع برای یک کشتی تجاری را دارد یا خیر؟ گفت: به لحاظ قوانین تجارت جهانی، پس از برجام هیچ کشوری حق ممانعت از محموله قانونی ایران به ونزوئلا و یا دیگر کشورهای تحت تحریم را که با پرچم ایران حمل میشود، ندارد.
منبع: ایلنا
کلیدواژه: انتخابات ریاست جمهوری اوپک ایران و ونزوئلا بنزین جهان نفت صادرات نفتکش امریکا بحران اقتصادی ترامپ ایران و ونزوئلا برای ایران نفتکش ها تحریم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۰۸۳۶۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گزینههای آمریکا در برابر بلندپروازیهای اتمی عربستان
عربستان سعودی هنوز زیرساخت هستهای قابل توجهی ندارد، اما در حال ساخت یک رآکتور تحقیقاتی هستهای کوچک در حومه ریاض و ساخت موشکهای بالستیک با کمک چین است. - اخبار بین الملل -
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از میدل ایست نیوز، سال گذشته میلادی(2023)، کمتر از یک ماه پیش از عملیات طوفان الاقصی در 7 اکتبر همه چیز تغییر کرد، اسرائیل و عربستان سعودی در حال مذاکره برای عادی سازی روابط بودند. پس از دههها روابط سرد، هزینهای که اسرائیل باید برای صلح با عربستان پرداخت میکرد مسلماً بالا بود: علاوه بر تضمینهای امنیتی ایالات متحده آمریکا و حداقل امتیازات نمادین اسرائیل در مورد حاکمیت فلسطین، مذاکرهکنندگان سعودی خواستار دستیابی به فناوری هستهای غیرنظامی بودند.
با ادامه جنگ اسرائیل و مقاومت فلسطین، در حالی که افکار عمومی عرب، از جمله خود سعودیها، از کشتار مردم فلسطین به دست رژیم صهیونیستی خشمگین هستند، حتی اگر مقامات سعودی علاقهمند به گفتوگو با بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل باشند، به احتمال زیاد مذاکره برای صلح پایدار غیرممکن خواهد بود.
از آنجایی که ایالات متحده به چگونگی ارتقای ثبات در خاورمیانه، چه در طول جنگ غزه و چه پس از آن، میاندیشد، موضوع برنامه هستهای عربستان سعودی مسئله مهمی است. اگر واشنگتن امیدوار است که روابط عربستان سعودی را با اسرائیل عادی کند، باید به خواستههای ریاض برای همکاری هستهای غیرنظامی تن بدهد – تحولی که میتواند به طور چشمگیری تصویر امنیت منطقه را تغییر دهد.
اگرچه عربستان سعودی هنوز زیرساخت هستهای قابل توجهی ندارد، اما در حال ساخت یک رآکتور تحقیقاتی هستهای کوچک در حومه ریاض و ساخت موشکهای بالستیک با کمک چین است.
اگر چه عربستان سعودی ممکن است در شرایط کنونی به توسعه هستهای غیرنظامی پایبند باشد، اما با توجه به تهدیدهایی که در منطقه حس میکند، ممکن است وسوسه شود که در آینده به سمت برنامههای هستهای نظامی حرکت کند. ایالات متحده باید برای کاهش این خطر تلاش کند که خطمشی دشواری برای واشنگتن است: چرا که اگر واشنگتن همکاری زیادی با سعودیها نداشته باشد ممکن است حمایت عربستان برای عادیسازی روابط با اسرائیل را از دست بدهد و آمریکا نفوذ خود را به رقبایی مانند چین واگذار کند.
اما اگر آمریکا از برنامه غنیسازی هستهای عربستان سعودی، بدون قید شرط ،حمایت کند آن وقت ریاض میتواند از این فرصت برای توسعه یک برنامه تسلیحات هستهای استفاده کند؛ لذا به نظر می رسد، واشنگتن باید جاهطلبیهای هستهای مسالمت آمیز عربستان سعودی را بپذیرد، اما بر اقدامات قوی و مقررات سختگیرانه برای جلوگیری از اشاعه تسلیحات هستهای از سوی سعودیها و جلوگیری از یک مسابقه تسلیحاتی منطقهای پافشاری کند.
نمونههای گذشته مانند کره شمالی، و لیبی نشان داد که برنامه هستهای غیرنظامی کشورها میتواند راهی برای توسعه سلاحهای هستهای باشد و این موضوع در مورد عربستان سعودی هم صدق می کند. برخورداری از فناوریهای با کاربرد دوگانه در یک برنامه غیرنظامی، مانند قابلیتهای غنیسازی، میتواند عربستان سعودی را قادر کند تا از طریق انحراف و پنهانکاری، قابلیتهای هستهای خود را به سمت کاربردهای نظامی ارتقا دهد. این قابلیت هستهای نهفته میتواند بهعنوان ابزاری برای چانهزنی یا رفتار خصمانه مورداستفاده قرار گیرد.
تعدادی از عوامل؛ از جمله تمایل به تقویت امنیت ملی، بازدارندگی از دشمنان احتمالی، و افزایش نفوذ ژئوپلیتیکی میتواند عربستان سعودی را به دستیابی به تسلیحات هستهای سوق دهد، اما انگیزه اصلی احتمالاً میتواند رقابتهای منطقه با همسایگان از جمله ایران باشد؛ اما در حال حاضر، به نظر میرسد ایران تصمیم گرفته است که گام بعدی را برندارد و برنامه هستهای خود را به نظامی شدن سوق ندهد.
واشنگتن میتواند نقش تعیینکنندهای در اینکه آیا عربستان سعودی به سلاح هستهای دست یابد یا خیر، ایفا کند، اما یک سؤال اساسی باقی میماند: ایالات متحده آمریکا تا کجا حاضر است از عربستان سعودی محافظت کند؟ آیا ایالات متحده به ریاض ضمانتهای امنیتی قاطعانهای مانند تعهد به قرار دادن عربستان سعودی زیر چتر هستهای خود میدهد؟ آیا آمریکا حاضر است یک اتحاد امنیتی رسمی مشابه آنچه که در اروپا یا شرق آسیا دارد با عربستان امضا کند؟ اگرچه گفتوگوهای مداوم در مورد یک رابطه دفاعی رسمی وجود دارد، اما توافق امنیتی بین ایالات متحده آمریکا و عربستان سعودی هنوز قطعی نیست و با نقطه نهایی فاصله زیادی دارد. بهویژه اینکه احتمال پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری وجود دارد.
فراتر از یک اتحاد امنیتی، آمریکا میتواند ریاض را به امضای «توافقنامه 123» برای همکاری هستهای وادار کند. این قراردادها نام خود را از بخشی از قانون انرژی اتمی آمریکا گرفته است که بر اساس آن امکان دسترسی به فناوری هستهای غیرنظامی آمریکا در ازای تعهد صریح طرف مقابل به خودداری از تولید تسلیحات فراهم میکند. ایالات متحده در خصوص این توافقات به صورت موردی با 47 کشور از جمله برزیل، ژاپن و ترکیه مذاکره کرده است. این توافق نامهها معمولاً یک کشور را ملزم میکند که به پادمان های آژانس بین المللی انرژی اتمی پایبند باشد، سطح غنیسازی را محدود کند و سوخت هستهای مصرف شده را به ایالات متحده بازگرداند تا از بازفرآوری مواد تسلیحاتی جلوگیری کند. شاه بیت طلایی توافقنامه 123 ممنوعیت کامل غنیسازی است.
با اینحال، یکی از موانع چنین توافقی، تمایل ریاض به غنیسازی اورانیوم در داخل برای تولید برق هستهای، بهجای تکیه بر اورانیوم غنی شده در خارج است. اگر ایالات متحده قادر به مذاکره در مورد ممنوعیت کامل غنیسازی نباشد و تمایلی به دادن امتیازات دیگر نداشته باشد، ممکن است عربستان سعودی برای کمک به فناوری هستهای به کشورهای دیگر مانند چین متوسل شود که منجر به ازبینرفتن شفافیت در مورد فعالیتها و تأسیسات هستهای این کشور و ازدسترفتن نفوذ ایالات متحده خواهد شد.
بنابراین، برای جلوگیری از چرخش عربستان به چین، ایالات متحده آمریکا ممکن است نیاز به مصالحه داشته باشد. واشنگتن میتواند پیشنهاد ساخت تأسیسات غنیسازی اورانیوم در عربستان سعودی را بدهد که به ریاض اجازه میدهد تا کنترل بیشتری بر زنجیره تأمین سوخت هستهای خود و کاهش وابستگی آن به تأمینکنندگان خارجی داشته باشد. ایالات متحده همچنان میتواند بر تدابیر محکم برای جلوگیری از توسعه برنامه نظامی عربستان سعودی پافشاری کند. برای مثال، میتواند تقاضا کند که هر تأسیسات غنیسازی، توسط متخصصین آمریکایی اداره شود یا سازوکار خاموشکردن از راه دور را نصب کند. اما واشنگتن باید در مورد چنین مفادی چشمانداز روشنی داشته باشد: این اقدامات مطمئناً خطر گسترش سلاحهای هستهای عربستان را کاهش میدهد، اما آنها را از بین نمیبرد.
ضرورت دارد که آمریکا از همان ابتدا برای محدودکردن توانایی عربستان سعودی برای توسعه برنامه تسلیحات هستهای، تلاش کند. واشنگتن نمیتواند تأخیر را تحمل کند.
بهعنوان جایگزینی برای غنیسازی عربستان، واشنگتن میتواند عرضه مطمئن اورانیوم غنیشده را برای رآکتورهای عربستان تضمین کند و نیاز این کشور به تأسیسات غنیسازی داخلی را از بین ببرد. احتمالات؛ از تعلیق طولانیمدت غنیسازی داخلی عربستان تا فعالیت تأسیسات غنیسازی زیر نظر متخصصین ایالات متحده بهجای پرسنل سعودی، همچنین تا مکانیسمهای خاموشکردن از راه دور در صورت تصاحب احتمالی، متغیر است.
واشنگتن میتواند ممنوعیت غنیسازی را بهعنوان بخشی از همکاری دفاعی دوجانبه شرط کند. این میتواند به شکل یک ممنوعیت رسمی امضا شده توسط ریاض، یا یک سند تکمیلی غیرالزامآور همراه با یک توافق رسمی باشد که حاوی یک ماده اضافی است که در آن عربستان سعودی موافقت میکند زیرساخت چرخه سوخت را ایجاد نکند.
این رویکرد به ریاض اجازه میدهد تا حق فنی غنیسازی را حفظ کند، اما از قبل موافقت میکند که از آن استفاده نکند. با توجه به تهدیدها در منطقه، تقویت توافق امنیتی ایالات متحده و عربستان سعودی همچنان اولویت اصلی عربستان و عاملی برای محدودکردن جاهطلبیهای هستهای آن خواهد بود.
سیاستگذاران آمریکایی باید به همتایان سعودی خود بر مزیتهای فناوری رآکتورهای آمریکایی نسبت به فناوری چین و روسیه تأکید کنند و بر مزایای فنی و پایبندی به استانداردهای ایالات متحده آمریکا برای برنامههای هستهای و تقویت شفافیت، تأکید کنند. آنها همچنین باید از عربستان بخواهند تا به حفظ نظم بینالمللی مبتنی بر قوانین ،که مشخصه آن هنجارها و همکاری است، متعهد باشد. اگر واشنگتن نتواند به ریاض پیشنهادی قانعکننده بدهد، خطر ازدستدادن هرگونه نفوذ بر تواناییهای هستهای عربستان سعودی وجود خواهد داشت.
انتهای پیام/