روایت پوران درخشنده از ساخت فیلم درباره موضوعی حساس و ملتهب
تاریخ انتشار: ۷ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۰۸۴۲۶۹
ساعت24-گلایههای پوران درخشنده تمامی ندارد. کارگردان درامهای اجتماعی و انسانی چون زیر سقف دودی، هیس! دخترها فریاد نمیزنند، خوابهای دنبالهدار، بچههای ابدی، رؤیای خیس، شمعی در باد، عشق بدون مرز، زمان از دست رفته، عبور از غبار، پرنده کوچک خوشبختی و رابطه؛ که بیش از ۳۰ سال است لجوجانه بر راهی که میرود، پای فشرده و نگاهش را درباره سینما در این سه دهه فریاد کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پوران درخشنده میگوید که از ابتدا ساخت فیلم «هیس پسرها فریاد نمیزنند» با چالشها و دشواریهایی گاه غیرقابل پیشبینی مواجه بود: «از آن روزی که گفتم میخواهم این فیلم را بسازم، موانع پرشماری پیش پایمان سبز شدند. مهمترینش صدور پروانه ساخت بود که دوسال زمان برد و در نهایت مدیران سینمایی ناچار شدند با توجه به جو عمومی جامعه پروانه فیلم را صادر کنند؛ با این حال بعد از آن هم اتفاقی رخ نداده و فیلم هنوز هم ساخته نشده است. یکی از مشکلات مهم دیگر هم سرمایهگذار بود که آن نیز حل شد، تا رسیدیم به مانعی به نام کرونا.»
به گفته پوران درخشنده «یافتن سرمایهگذار برای چنین فیلمهایی بسیار دشوار است، چون این فیلمها کمدی نیستند که زود ساخته و اکران شوند و سرمایهگذار هم زود به پولش برسد و برود. برای چنین فیلمهایی سرمایهگذار باید خودش هم فرهنگی باشد و دغدغه فرهنگ داشته باشد و این کار را دشوارتر از حد تصور میکند.»
پوران درخشنده میگوید که یکی از دلایل تأخیر صدور پروانه ساخت «هیس پسرها فریاد نمیزنند» این بوده که «متولیان سینما فکر میکردند موضوع این فیلم تابو است و در سینمای ما نمیتوان به آن پرداخت.» او میگوید که «این قبیل ملاحظات باعث میشود فیلمساز میلی برای گفتن از جامعه نداشته باشد و به سمت یک نوع سینمای خنثی و بیخاصیت برود. رویکردی که این روزها اثراتش را در سینمای ایران به خوبی داریم میبینیم.»
از زبان پوران درخشنده سینمای ایران برای عبور از سهلانگاری و سادهنگری سالهای اخیر و ورود دوباره به وادی تفکر و انتقاد نیازمند اندکی سعهصدر و آزادی عمل است: «سینمای ما کمبودهای زیادی دارد، از امکانات و سرمایه بگیر تا خیلی چیزهای دیگر. اما مهمترین نیاز این سینما پول و امکانات نیست. در نبود آزادی، من فیلمساز نمیتوانم به موضوعات روز بپردازم و درواقع با هر توانایی و استعداد و خلاقیتی که باشم، از همان آغاز بازی نسبت به جامعهام عقب هستم. برای هر سینماگری هم این عقب ماندن یعنی مرگ»...
به باور پوران درخشنده «تماشاگر اگر خودش و جامعهاش را در سینما نبیند، از آن سینما دست خواهد شست. این اتفاقی است که این سالها رخ داده و برای همین هم سینمای ایران دیگر توانایی تأثیرگذاری بر مخاطبانش را ندارد»...
از زمانی که اعلام شد پوران درخشنده بعد از هیس دخترها فریاد نمیزنند، سراغ پسرها رفته و فیلم هیس پسرها فریاد نمیزنند را خواهد ساخت، تاکنون بحثها و سخنان بیشماری درباره لزوم ساختهشدن یا نشدن چنین مضامینی در رسانههای رسمی کشور منتشر شده است و منتقدان و کارشناسان از زوایای نگرشی متفاوتی به سینمای اجتماعی ملتهب نگاه کردهاند. در این میان برخلاف بسیاری از منتقدان که ساختهشدن چنین فیلمهایی را باعث آسیب رساندن به بنیانهای اخلاقی و فرهنگی جامعه عنوان کردهاند؛ کارشناسانی مانند دکتر مینا ایوبی، روانشناس و مشاور خانواده نیز هستند که از تولید چنین فیلمهایی حمایت کردهاند و سینمای اجتماعی را برای داشتن یک جامعه سالم و شاداب الزامی میدانند.
این روانشناس با اشاره به اینکه «آزارها و سوءاستفاده جنسی در دوران کودکی باعث آسیبهای روانی جدی پرشماری در بزرگسالی خواهد شد»، میگوید که «جامعه باید آگاهی کافی درباره این مسائل و تبعات آنها داشته باشد که در پسران و مردان به شکل پرخاشگری و اختلالات شخصیتی آسیبزننده بروز میکند و در دختران و زنان به شکل غم و افسردگی.» به عقیده این روانشناس اگر خانوادهها با آگاهی جلوی عواقب روانی سوءاستفاده در دوران کودکی را نگیرند، این امر در بزرگسالی ممکن است در قالب نوعی خشم نهفته که در سوءاستفاده انتقامجویانه از دیگران متجلی میشود، بروز کند که نه برای فرد خوب و نویدبخش است و نه برای جامعهاش.
پوران درخشنده در این زمینه وظیفه سینمای اجتماعی را بسیار سنگین میداند: «ما باید درباره آسیبهای اجتماعی کار کنیم. موضوعی که اگرچه ممکن است درون خود سیاهیهای بسیاری داشته باشد، اما بیان درست و هنرمندانه این سیاهیها میتواند باعث آگاهی افراد و خانوادهها شود و آیندهای سفید برایمان به ارمغان آورد.» به باور این سینماگر امروز بهترین زمان برای ساخت فیلمی چون هیس پسرها فریاد نمیزنند است: «از نخستین فیلمم تاکنون درباره خانواده و مشکلاتش کار کردهام. یک زمانی درباره کودکان معلول، یک زمان درباره کودکان طلاق، یک زمان درباره جوانان معتاد و حالا هم میخواهم درباره سوءاستفاده از کودکان و تأثیراتی که در شخصیت فرد به جای میگذارد، کار کنم. باور کنید این معضل بسیار بیش از آنکه به نظر میرسد، نگرانکننده است.»
منبع: شهروندمنبع: ساعت24
کلیدواژه: هیس پسرها فریاد نمی زنند چنین فیلم هایی پوران درخشنده سرمایه گذار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۰۸۴۲۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا دیگر از دیدن سریالهای «نون. خ» و «زیرخاکی» نمیخندیم
آفتابنیوز :
حتما برایتان پیش آمده که در محفل و مجلسی جدی ـــ و حتی بگذارید بگوییم عبوس ـــ حاضر باشید که به هر دلیلی نباید بخندید؛ یعنی در آنجا خندیدن از نظر اخلاقی، عملی نادرست تلقی میشده است، اما ناگهان خنده به زیر پوستتان خزیده و عضلات صورتتان را چنان به هر سو کشیده که چارهای جز خندیدن نداشتهاید. به احتمال زیاد در این وضعیت سعی کردهاید با پرتکردن فکرتان از موضوعی که شما را به خنده میاندازد یا با فشار زبان به سقف دهانتان یا مَکِش قشر درونی چپ و راست لپتان یا با منقبض کردن عضلات صورتتان جلوی خندهتان را بگیرید. بماند که در چنین موقعیتی چهره آدم چقدر خندهدار و مسخره میشود و حتی ممکن است به سوءتفاهم بیشتری دامن بزند. خندیدن خصلتی انسانی است و نمیتوان کسی را به دلیل خندیدن سرزنش کرد. خنده را میتوان مثل سلاحی شخصی یا رویکردی فردی در مقابله با مشکلات بهکار گرفت، اما پرواضح است که هر موضوعی مسبب خنده نمیشود. این نکتهای است که فیلمنامهنویسان سریالها و فیلمهای ایرانی از آن غافلاند.
آنری برگسون (متولد ۱۸ اکتبر ۱۸۵۹ ـ درگذشته ۴ ژانویه سال ۱۹۴۱)، فیلسوف نامدار فرانسوی، رسالهای موجز و مختصر در باب خنده دارد که به فارسی هم ترجمه شده است. برگسون در این اثر کمحجم، اما بدیع و عمیق، سه خصلت اصلی برای خنده برمیشمرد. اول اینکه خنده خصلتی انسانی است. اگر شیء یا حیوانی و بهطور کلی هر پدیدهای انسان را به خندیدن وادارد، به اعتقاد برگسون، به دلیل رفتار یا حالت انسانی آن است. از این منظر، انسان صرفا جانداری نیست که میخندد بلکه جانداری است که میخنداند و اگر ما به چیزی (اعم از جاندار یا غیرجاندار) میخندیم، حتما به سبب شباهتش به انسان یا تأثیر انسان بر آن است. ویژگی دومی که برگسون، آن را با خنده ملازم میداند، بیاحساسی است. منظور برگسون از بیاحساسی، متاثر نشدن است؛ نوعی برخورد عاری از احساس و از سر شعور و منطق برای خندیدن به موضوعی لازم است. اگر ما از زمینخوردن چاپلین یا سقوط باستر کیتون متاثر شویم، توانایی خندیدن به موقعیت آنها را از دست میدهیم؛ پس برخورد سرد و منطقی با پدیدهای احساسی و غیرمنطقی است که ما را به خنده میاندازد. نکته سوم، مسریبودن خنده است. برگسون برای خنده، نقشی اجتماعی قائل است و معتقد است که خنده به نوعی تفاهم و اشتراک نیاز دارد. در واقع خنده به درک متقابلی نیاز دارد تا گروهی از افراد را درگیر کند. از دید برگسون، خنده حاصل غفلت است و نوعی مجازات اجتماعی برای شخصِ غافل محسوب میشود. کسی که به هر دلیلی در اجتماع، موجبات خنده دیگران را فراهم میسازد، غفلتی کرده که او را از وضعی طبیعی که مورد پذیرش اجتماع است خارج کرده و به موضوع خنده سایرین بدل کرده است.
جدا از آشنایی با تکنیکهای فیلمنامهنویسی و نگارش سریالهای تلویزیونی، توجه به این ۳ خصلت خنده در نگارش یک فیلمنامه موفق برای سینما یا تلویزیون بسیار مهم است. نویسندهای که هیچ تلقیای از این خصلتها ندارد مدام دست به دامن کلیشهها برای خنداندن مخاطب میشود و در آخر هم ناکام میماند. بخشی از علت شکست دو سریال کمدی نوروز و ماه رمضان امسال را باید در این ناآشنایی جستوجو کرد.
منبع: همشهری آنلاین