باغشـازده قطعهقطعه شد
تاریخ انتشار: ۹ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۱۰۷۱۵۵
همشهری آنلاین_ پریسا نوری: محله مجیدیه یکی از بخشهای معروف و محبوب شمال شرق تهران است، که به دلیل همجواری با شریان بزرگراهی از همه جای شهر دسترسی مناسبی دارد، اما در اواخر دوره قاجار این محدوده محبوبیت چندانی نداشت، چون بیابانی خارج از شهر بودکه کشاورزی در آن رونقی نداشت. از اینرو مورد توجه اعیان و شاهزادگان قرار نگرفت و در آن آثار و بنای تاریخی قابل توجهی ساخته نشده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در دوره قاجاریه مجیدیه فعلی یک ده خارج از محدوده شهر و بیابان بود و فقط باغ سرسبز و بزرگی با درختان چنار 400 ساله داشت که جزو اموال شاهزادگان قاجار بود و برای همین به باغ شازده معروف بود. این باغ از بزرگراه رسالت کنونی آغاز میشد و تا میدان سرباز میرسید. قناتی هم در وسط باغ وجود داشت که با آب آن درختان را آبیاری میکردند. چون دور و اطراف بیابانی و تقریباً بیدار و درخت بود این باغ برای اهالیآبادی حکم تفرجگاه را هم داشت و بیشتر اهالی تهران، روز سیزدهبهدر به اینجا میآمدند.
صاحب باغ که یکی از شاهزادههای قاجار بود به قدری ملک و املاک داشت که در قید وبند این باغ نبود و نگهبان آنکه «اصغر» نام داشت و همشهری ما بود و همه به اسم «اصغر لره» صدایش میزدند هوای اهالی را داشت و در باغ را باز میگذاشت تا مردم به داخل بروند و تفریحکنند. در دوره پهلوی عمارت اعیانی باغ کمکم از بین رفت و عدهای هم آمدند و درختها را خشک و زمین باغ را به قطعات 300 متری تقسیم کردند و به مردم فروختند. ما آن زمان رفتیم جلو استانداری و انجمن شهر اعتراض کردیم که باغ و سرسبزی میخواهیم، آنها هم آمدند بازدید، و وقتی دیدند درختهای باغ از بین رفته، قسمت بالای باغ که یک زمین مسطح بود راآباد کردند و پارک مجیدیه فعلی را ساختند.
به جز عمارت و باغ سرسبز شازده یکی از جاهایی که در دوره قاجار مجیدیه را سر زبانها انداخته بود کارخانه آبجوسازی بود. این کارخانه درست کنار باغ شازده قرار داشت. حالا چرا کارخانه آبجوسازی را در این بیابان درست کرده بودند، دلیلش این بود که اینجا خارج از تهران بود و زمین ارزان و حداکثر متری 10 تومان بود. کارگرهای کارخانه هم از قشرهای مختلف بودند.
آنها چند نفری در خانههای کاهگلی اطراف باغ شازده که برای سکونت کارگرهای شهرستانی ساخته شده بودند زندگی میکردند. آن زمان این خانه به«خانه کارگری» معروف بود. سال 57 همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی مردم ریختند و کارخانه آبجوسازی را تخریب کردند و شیشههای مشروب را داخل رودخانه خالی کردند و کارخانه برای همیشه تعطیل شد. الان زمین این کارخانه در اختیار یکی از سازمانهای نظامی است.
تا یادم نرفته بگویم که ماسه مجیدیه هم معروف بود. چون سیلاب باران بهاری از محلههای بالادست در این مسیل جاری بود تا به جنوب شهر میرسید و وقتی سیلاب تمام میشد، ماسهها تهنشین میشد و کارگرها آنها را سرند کرده و به آنها که در کار ساختمانسازی بودند میفروختند.
کدخداها و نخستین مساجد محله ساکنان قدیمی ده مجیدیه دو دسته بودند، لرها و ترکها و هر دسته هم برای خودشان یک کدخدا انتخاب کرده بودند.
کدخداها آدمهای شریفی بودند که امورات دهکده و مشکلات اهالی را رتق و فتق میکردند و هرکسی هر مشکلی داشت به آنها مراجعهمیکرد.
آن زمان بسیاری از مشکلات و دعواهایی که گاهی بین اهالی پیش میآمد یا حتی دعوای زن و شوهرها با کدخدامنشی حلوفصل میشد. کدخدای لرها «قلیج ایرانیان» و کدخدای ترکها «علی آذری» نام داشت. کدخداها هر دو آدمهای مذهبی و باخدایی بودند و با کمک اهالی نخستین مساجد را در محله ساختند.
«علی آذری» در مجیدیه پایین مسجدی ساخت به نام مسجد «محمدیه» که به مسجد ترکها معروف شد و «قلیچ ایرانیان» هم روبهروی این مسجد، در آن طرف خیابان مسجدی برای لرها ساخت به اسم «عزیزحجت».
این مساجد محل دورهمی قومیتی بود و همه تصمیمات مهم در آن گرفته میشد. هر دو مسجد در مجیدیه جنوبی ساخته شد که البته هنوز هم برقرارند. ولی مجیدیه شمالی که بالای 45 متری رسالت حساب میشد، مسجدنداشت.
کلا مجیدیه جنوبی چون به شهر نزدیکتر بود، آبادتر بود و امکانات بهتری داشت.
من هم آن زمان در ارتش بودم و بعدها کار آزاد داشتم و خدا را شکر دستم به دهانم میرسید، پس سعادتی نصیبم شد که مسجد «قمر بنیهاشم(ع) » را در بخش شمالی مجیدیهبسازم.
روزی که مسجد را افتتاح میکردم گفتم اینجا نه برای لرها و نه ترکهاست بلکه برای همه است. بعد از مسجد قمر بنیهاشم(ع)، مسجد حضرت حجت و مسجد سرباز و... هم ساخته شد چون بافت محلی مذهبی بود و مردم خیلی از ساخت مسجد استقبال میکردند.
نام «مجیدیه» منصوب به سلطان «عبدالمجید میرزا»است که یکی از شاهزادههای قاجاری، فرزند سلطان احمد میرزا عضدالدوله و نوه فتحعلی شاه قاجار بوده و اینجا باغی داشته که به باغ شازده معروف بوده است.
داریوش شهبازی / تهرانشناس و تاریخ پژوهاو که بعدها از مظفرالدین شاه لقب «عینالدوله» میگیرد، صدراعظم 3 پادشاه قاجاریه است. (مظفرالدین شاه، محمدعلی شاه و در آخر احمدشاه) عینالدوله را در نوجوانی برای تحصیل به دارالفنون فرستادند، اما درسخوان نبود و به دلیل بازیگوشی از مدرسه اخراج شد و دیگر ادامه تحصیل نداد. با این حال در همان دوران جوانی از طرف «مظفرالدینشاه» به صدارت منصوب شد. به گواه تاریخ او در دوره طولانی صدارتش بسیار تندخو بود و به مردم آزار میرساند و یکی از عوامل شورش مردم که به صدور فرمان مشروطیت منتهی شد، همین تندخویی و ظلم و ستم عینالدوله بود. او در سالهای پایانی عمرش ورشکسته شد و املاکش را طلبکارها به جای طلبشان مصادره کردند.
باغ شازده هم به «ظلالسلطان» پسر ناصرالدین شاه رسید که در آن عمارت و قنات ساخت، سپس به پسرش «یمینالسلطنه» رسید، «یمینالسلطنه» خیلی به این باغ علاقه نشان نمیداد و رسیدگی نمیکرد. از اینرو عمارت در دوره پهلوی مخروبه شده و باغ هم قطعهبندی شده و فروخته میشود. پس از آن درختان کهنسال باغ توسط مالکان جدید قطع شده و در همه آن زمینها ساختمانسازی میشود.
کد خبر 513662 برچسبها محله منطقه ۴ همشهری محله تاریخ - بافت تاریخیمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: محله منطقه ۴ همشهری محله تاریخ بافت تاریخی باغ شازده آن زمان ترک ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۱۰۷۱۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مرگ تدریجی آببندانهای مازندران
بی تفاوتی به نقش چند وجهی آب بندانها در اقتصاد و معیشت مردمان شمال کشور، این بار دامن منابع آبی بکر مازندران به ویژه شهرستان بابل را گرفته و برای تداوم رونق بخش کشاورزی به ویژه شالیکاری در منطقه ۱۱۰ قطعه از این آب بندان ها نیازمند لایروبی فوری هستند.
با وجود اخذ ردیف اعتباری اختصاصی برای ساماندهی و لایروبی آب بندانهای شمال کشور اما این طرح حداقل در مازندران و در شهرستان بابل در حد طرح باقی مانده و در گام اجرایی قرار نگرفته است.
آب بندان؛ استخر یا تالاب دست ساز خاکی و بسیار بزرگ است که از گود کردن و خاکبرداری یک محدوده و ریختن و کوبیدن و ایجاد دیواره خاکی دور این محدوده به وجود می آید تا روان آب ها در آن برای بهره برداری کشاورزی ذخیره شود.
این سازه ذخیره ساز آب کشاورزی، مختص استان های شمالی کشور است که در مازندران به آن ' اندون '، در گیلان ' سل ' و در استان گلستان ' بندسار ' می گویند.
بر اساس آمار رسمی، مساحت کل آب بندانهای استان های گلستان، مازندران و گیلان حدود ۳۳ هزار هکتار است که آب آبیاری حدود ۱۵۰ هزار هکتار اراضی شالیزاری را تأمین می کند.
رواج سدسازی در کشور به همراه استفاده بی در و پیکر از سفره های زیرزمینی و دلخوشی به شیوه های نوین آبیاری در چند دهه گذشته سبب شد تا تعداد زیادی از آببندان های این استان ها رها شده و خشک شوند در حالی که تا اواخر دهه ۴۰ و ۵۰ این سازه ها تنها تامین کننده آب کشاورزی در شمال کشور بود.
آب رودخانه ها و هرز آب ناشی از بارندگی در فصل های غیرکاشت از طریق کانال ها و پمپاژ به آب بندانها هدایت شده و در فصل بهار و تابستان برای آبیاری مورد استفاده قرار می گیرد.
در این پیوند فرماندار بابل با بیان این که ۱۱۰ قطعه آب بندان در این شهرستان نیاز فوری و اضطراری به لایروبی دارند، گفت: اگر با رویه فعلی لایروبی آب بندان های این شهرستان انجام شود ۲۵ سال این مهم زمان می برد.
علی پیر فلک افزود: از مجموع ۲۱۰ قطعه آب بندان شهرستان بابل ۱۱۰ قطعه آن کارایی زیادی برای آبیاری شالیزارها ندارد و به صورت فوری باید لایروبی آنها آغاز شود.
وی اظهار داشت: در یک سال اخیر هشت آب بندان در این شهرستان لایروبی شد که اگر با همین رویه فعلی لایروبی ها انجام شود ۲۵ سال زمان می برد تا همه آب بندانهای این شهرستان لایروبی شوند.
پیرفلک افزود: دیگر آب بندان های این شهرستان که در حال حاضر نیاز به لایروبی ندارد، برای چند سال دیگر به لیست آب بندان های نیازمند به لایروبی اضافه خواهد شد، که با محاسبه همه آنها لایروبی آب بندانهای شهرستان بابل ۲۵ سال طول خواهد کشید.
فرماندار بابل با بیان این مطلب که کمبود اعتبار یکی از علت های اصلی تاخیر در لایروبی آب بندانهای این شهرستان است، خاطرنشان کرد: برای تحقق این مهم که برای شالیکاران ما بسیار حائز اهمیت است نیازمند اعتبار ملی هستیم.
نماینده عالی دولت در شهرستان بابل با اشاره به این مطلب که با توجه به تداوم خشکسالی و کمبود آب برای زمین های شالیزاری نقش آب بندانها برای تامین این نیاز بسیار مهم است، ادامه داد: نیاکان ما با احداث آب بندانها، نیازهای اصلی تامین آب زمین های شالیزاری خود را تامین می کردند و این مهم باید در شرایط فعلی مورد توجه ویژه قرار گیرد.
فرماندار بابل خاطرنشان کرد: برخی از آب بندان های این شهرستان به خاطر عدم لایروبی تا پایان اردیبهشت ماه بیبشتر آبدهی ندارند و این امر به چالشی برای شالیکاران تبدیل شد.
این مقام مسوول تصریح کرد: به عنوان نمونه آب بندان۲۰ هکتاری خراسان محله بابل در سال گذشته تا اواخر اردیبهشت بیشتر آبدهی نداشت که در سال جاری با لایروبی که انجام شد مشکل شالیکاران برطرف شد.
استان مازندران بیش از ۸۰۰ آببندان بزرگ و کوچک را در خود جای داده و در کنوانسیون رامسر ثبت جهانی شده است. و شهرستان بابل با ۲۱۰ قطعه آبندان دارای بیشترین آبندانها در بین شهرهای مازندران است.
در طول ۴۰۰ سال گذشته تا کنون این ظرفیت سبب شده است که کشاورزان و شالی کاران این استان بدون استفاده از فناوری های امروزی که با برق فعالیت دارند به کشت برنج بپردازند.
مردم استان همواره از این آببندانها برای امرار معاش زندگی خود استفاده می کردند و می کنند و با کشاورزی و صید ماهی در چارچوب قانون از این ظرفیت ممتاز برای کسب روزی حلال بهره می گیرند.
از طرف دیگر این آببندانها در شهرها که به عنوان یک سیستم خنک کننده و تعدیل درجه حرارت دما در تابستان محسوب می شدند در زمستان یا زمان سیلاب برای کنترل سیل در طول تاریخ برای مازندران اثربخش بودند.
مازندران دارای ۲ تالاب بینالمللی میانکاله و فریدونکنار و چندین تالاب و آبگیر محلی چون ساهون، لپو و پلنگان، ولشت، استخرپشت، گلپل، خضر نبی، شورمست، دریوک، سراندون و بالندون، گز و کندوچال است.
مازندران همچنین افزون بر ۸۰۰ قطعه آببندان به مساحت ۱۷ هزار هکتار دارد. همه ساله در فصل زمستان۱۰۰ گونه پرنده مهاجر زمستان گذران با جمعیتی حدود ۳۰۰ هزار بال به مازندران مهاجرت میکنند.
بر اساس آمارهای رسمی، تاکنون بیش از ۴۹۰ گونه جانوری از ردههای مختلف مهرهداران اعم از پرندگان، پستانداران، خزندگان، دوزیستان و ماهیها در زیستبوم مازندران شناسایی شدهاند.
پرندگان با ۳۱۷ گونه از ۵۸ خانواده، پستانداران با ۶۳ گونه و ۱۹ خانواده، دوزیستان با ۹ گونه از ۶ جنس و ۶ خانواده، خزندگان با ۲۶ گونه از ۲۱ جنس و ۱۱ خانواده و ماهیها با ۷۵ گونه بخشی از تنوع زیستی حیات وحش مازندران را تشکیل میدهند.
باشگاه خبرنگاران جوان مازندران ساری