Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «پارسینه»
2024-05-07@06:24:04 GMT

اَنگی که «رومینا» را کشت

تاریخ انتشار: ۱۱ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۱۲۶۵۳۳

اَنگی که «رومینا» را کشت

امین رفیعی‌پور  به تحلیل ابعاد روانی و اجتماعی قتل "رومینا" دختر ۱۴ ساله گیلانی پرداخت و ضمن طرح این پرسش که چرا باید دختر ۱۴ ساله‌ای با پسری حدود ۱۶ سال بزرگتر از خود قصد ازدواج داشته باشد؟، گفت: شاید اگر به بررسی عوامل این موضوع بازگردیم متوجه شویم که عواملی در این زمینه نقش داشته‌اند که موجب وابستگی کودک به آن پسر شده‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به نظر این موضوع ناشی از مشکلاتی است که در خانواده وجود داشته است. به طور قطع خانواده این کودک حمایت‌گر نبوده‌اند؛ ممکن است پدر او فردی مستبد باشد؛ پدری که فشارهای اقتصادی و همچنین آسیب‌های روانی و اجتماعی داشته است و این‌ها زمینه‌ای بوده تا کودک شبکه حمایت اجتماعی خوبی را از خانواده دریافت نکند.

وی افزود: این مسائل باعث می‌شود که این کودک به سمت فردی متمایل شود که از خودش بزرگتر است، زیرا قصد داشته فردی را جایگزین پدرش کند، اگر غیر از این بود او می‌توانست با پسری که هم‌سن خود یا چندسال بزرگتر از اوست ازدواج کند. موضوع دیگری که باید در نظر گرفت این است که این کودک در سن بلوغ قرار داشته و هنوز به بلوغ فکری کامل نرسیده بود که یکی از موارد دخیل در بروز این اتفاق، عدم آگاهی از مهارتهای زندگی در خانواده است.

رفیعی‌پور در ادامه با اشاره به قتل رومینا توسط پدرش بیان کرد: به طور قطع این پدر مشکلات روانی داشته است، اما اینکه چرا این کودک به آن پسر (بهمن) وابسته شده است؟ باید گفت که او مهارت‌های حل مسئله و تصمیم‌گیری صحیح را نداشته است.

مشاور رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور نقش آموزش مهارت‌های زندگی برای کودکان را از بدو تولد ضروری دانست و با اشاره به پسری که رومینا به همراه او فرار کرده است، گفت: پسری که همراه این کودک (بهمن) بوده است نیز باید مورد بررسی قرار گیرد؛ پسری که به دختری که هنوز به بلوغ کامل نرسیده و ۱۶ سال از خودش کوچکتر است، وابسته می‌شود لازم است که از نظر روانی مورد بررسی قرار گیرد.

رفیعی‌پور در پاسخ به این سوال که آیا ازدواج‌های دوران قدیم با تفاوت سنی بالا میان دختر و پسر نیز ناشی از اختلالات روانی بوده است؟ اظهار کرد: در آن دوران نیز اگر بین دختر و پسر تفاوت سنی بالا وجود داشته است ناشی از فقر فرهنگی، آموزشی، اقتصادی و روانی بوده است، در آن زمان نیز این مشکلات وجود داشته است اما به این شکل بروز نیافته است.

وی در بخش دیگری از این گفت‌وگو با تاکید بر اینکه قتل‌های ناموسی علاوه بر اختلالات روانی و رفتاری به دلیل خشم‌هایی رخ می‌دهند که افراد نمی‌توانند آن را کنترل کنند، افزود: پدر این کودک عصبانیت‌های کنترل نشده‌ای داشته است و مدیریت خشم را آموزش ندیده بود و دچار مشکلات روحی و روانی خاصی بوده است؛ البته نباید یک جانبه قضاوت کرد. بلکه باید بررسی کرد که این فرد در چه شرایطی قرار داشته است؟ به طور قطع فامیل، خانواده، بافت فرهنگی منطقه در وقوع این قتل فجیع موثر بوده است، زیرا پس از فرار کودک ممکن است گفته شود او، پدر بی‌غیرتی بوده و دخترش فرار کرده است و شاید حتی به دلیل اینکه در برخی مناطق فقر فرهنگی و آموزشی وجود دارد برخی افراد از این پدر قهرمان بسازند، چراکه این موضوع را قدرتی مردانه در نظر می‌گیرند.

این روانشناس سلامت افزود: در این حالت جایگاه مرد به نحوی در نظر گرفته می‌شود که گویی پدر مالک فرزندش است و اگر این پدر بی‌غیرتی را با از دست دادن منبع قدرتی خود هماهنگ کند با فرار کردن دخترش احساس می‌کند که منبع قدرتی خود را از دست داده است.

رفیعی‌پور ادامه داد: به نظر پدر این کودک توان کنترل و مدیریت هیجانات خود را نداشته و این موضوع منجر به رفتار پرخاشگرانه شده و رفتار پرخاشگرانه او نیز غیرطبیعی‌تر از آن است که وجود دارد.

مشاور رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور به زمانی که کودک به همراه پسر دستگیر می‌شوند نیز گریزی زد و گفت: نیاز به قانون حمایت از کودکان و زنان وجود دارد. زمانی که کودک در دادگاه اظهار می‌کند که اگر به خانه بروم پدرم مرا می‌کشد، باید در همان زمان خانواده تحت درمان‌های روانشناختی و مشاوره‌ای قرار می‌گرفتند و تا زمانی که خانواده به آرامش نسبی می‌رسیدند کودک باید در جایی نگهداری می‌شد.

وی در ادامه درباره پشیمانی قاتل بعد از وقوع قتل نیز توضیحاتی ارائه داد و گفت: پشیمانی بعد از وقوع جرم، بستگی به اختلال شخصیتی که فرد با آن دست و پنجه نرم می‌کند دارد. برخی افراد دچار اختلال شخصیتی هستند که احساس همدلی و گناه نمی‌کنند، لذا لازم است که پدر و آن پسر (بهمن) و همچنین اطرافیان مورد بررسی قرار گیرند. باید بررسی شود که انگیزه چه بوده و افراد دچار اختلال شخصیتی هستند یا خیر؟.

رفیعی‌پور در ادامه درباره وضعیت روحی و روانی برادر رومینا نیز گفت: شکل‌گیری شخصیت افراد از بدو تولد شروع و تا حدود ۱۰ سالگی ادامه می یابد. اکنون او دچار PTSD (آسیب پس از سانحه) است و به طور قطع این اتفاق در سلامت روانی آینده برادر این کودک نقش مهمی دارد. به نظر باید خانواده به ویژه برادرِ این کودک تحت درمان‌های روانشناختی قرار گیرند تا از آسیب بیشتر جلوگیری شود.

این روانشناس سلامت در ادامه به نقش آموزش و پرورش در پیشگیری از این نوع اتفاقات اشاره کرد و یادآور شد: آموزش و پرورش به جای این مقدار محفوظات باید مهارت‌های تصمیم‌گیری، حل مسئله و زندگی را در مدرسه به دانش‌آموزان آموزش دهد؛ این کودک نمی‌توانسته مسائل خود را حل کند و آموزش‌های لازم را برای حل این موضوع دریافته نکرده است. همچنین خانواده‌ها نیز باید به کودک آموزش‌هایی دهند. کمک گرفتن از روانشناس و مشاور نیز می‌تواند در جلوگیری از این وقایع بسیار کمک‌کننده باشد.

وی در ادامه از رسانه‌ها خواست که به جنبه‌های روانی، خانوادگی، جامعه‌شناسی و حقوقی این مسائل ورود کنند و افزود: قانون حمایت از کودکان باید جدی‌تر گرفته شود.

منبع: پارسینه

کلیدواژه: رومینا قتل آسیب های روانی پارسی خبر طور قطع رفیعی پور

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۱۲۶۵۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مجازات دختر‌ی که باعث مرگ مادر معتادش شد

فروردین سال ۹۸ دختر جوانی به نام نرگس در تماس با مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ مدعی شد که پس از درگیری با مادرش، او به طور ناخواسته فوت کرده است.

پس از آن مأموران به محل حادثه که خانه‌ای در جنوب تهران بود، رفتند و با جسد زن ۶۵ ساله‌ای به نام مریم که آثار خونریزی روی سرش پیدا بود، مواجه شدند.

نرگس در توضیح ماجرا به مأموران گفت: مادرم به لحاظ روانی مشکلات زیادی داشت و مجبور بود هر روز تعداد زیادی قرص مصرف کند به همین خاطر تعادل روانی نداشت و مدام با هم دعوا می‌کردیم. چند ساعت قبل دوباره با هم بحث‌مان شد و کارمان به درگیری کشید و مادرم با سرعت به آشپزخانه رفت و چاقویی برداشت و به سمتم حمله کرد و من هم برای دفاع از خودم او را هل دادم که سرش به دیوار خورد و از حال رفت. بعد برای اینکه خودم را آرام کنم، قلیان درست کردم و به تراس رفتم تا بکشم، اما مادرم دوباره به تراس آمد و لگدی به قلیان زد و با چاقو چند ضربه سطحی به پا و شکمم زد.

با اینکه مجروح شده بودم، اما وقتی دیدم از سرش خون می‌آید دست‌هایش را گرفتم تا آرام بگیرد، اما او عصبانی‌تر شد و گفت باید از خانه بروم. من هم با ناراحتی از خانه بیرون رفتم. می‌خواستم قرص‌هایش را بخرم، اما بعد از دو ساعت که برگشتم در را باز نکرد. نگران شدم و با آتش‌نشانی تماس گرفتم. وقتی در را باز کردند با جسد مادرم رو به رو شدیم. پس از آن جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد.در تحقیقات بعدی مشخص شد که مادر و دختر هر دو به مواد مخدر شیشه اعتیاد داشته‌اند.

در این میان پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کرد: «علت فوت ضربه مغزی و خونریزی بوده است.» با اعلام این گزارش، پدر و مادر مریم و پسرش (دایی متهم) علیه نرگس شکایتی را ثبت کردند و خواستار قصاص او شدند.
با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۲ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
 
در دادگاه چه گذشت

در ابتدای جلسه، اولیای دم درخواست قصاص کردند. سپس متهم به جایگاه رفت و ضمن رد اتهام قتل عمد گفت: ۷ سال قبل پدرم، من و مادرم را تنها گذاشت و رفت و من و مادرم با هم زندگی می‌کردیم تا اینکه چندی قبل با پسر همسایه‌مان دوست شدم و او با فریب، من را مورد آزار و اذیت قرار داد که شکایت کردم و او را به تبعید و شلاق محکوم کردند.

 یکی از روز‌هایی که با مادرم برای پیگیری پرونده رفته بودیم، مادرم زمین خورد و سرش با جدول کنار خیابان برخورد کرد و بعد از مدتی فراموشی گرفت و مشکل روانی پیدا کرد تا جایی که دست به خودکشی زد و یک بار هم نزدیک بود خانه را به آتش بکشد. او سر هر موضوعی با من درگیر می‌شد. آنقدر به من فشار روانی وارد شد که به خانه دایی‌ام در شهرستان رفتم. نمی‌خواستم به خانه برگردم، اما مادرم بار‌ها با من تماس گرفت و التماسم کرد تا برگردم و من هم دلم سوخت و دوباره به خانه برگشتم، با این حال دوباره درگیری‌های ما شروع شد.

من در این سال‌ها خیلی سختی کشیدم، اما من قاتل مادرم نیستم.در پایان جلسه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و با توجه به مدرک‌های موجود در پرونده، متهم را به قصاص محکوم کردند. وقتی حکم در شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور مهر تأیید خورد و قطعی شد، دختر جوان در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت.
 
رضایت اولیای دم و محاکمه از جنبه عمومی جرم

در حالی که زمان زیادی تا اجرای حکم نمانده بود او توانست پیش از اجرای حکم رضایت اولیای دم مقتول را جلب کند.بدین ترتیب وی از جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه رفت. در جلسه رسیدگی که در شعبه ۱۲ دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد، متهم به با تکرار اظهاراتش گفت: در مدت ۵ سالی که در زندان بودم یک شب آرام نخوابیدم و عذاب وجدان نابودم کرد. حالا از قضات درخواست می‌کنم در حد امکان در مجازاتم تخفیف قائل شوند تا بتوانم دوباره آزاد شوم.

در پایان جلسه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و طبق ماده ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی، وی را به ۱۰ سال حبس با احتساب روز‌های بازداشتی محکوم کردند.

منبع: روزنامه ایران

tags # اخبار حوادث سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غول‌پیکر چینی از پورشه هم گران‌تر است! قارچ‌های زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی می‌شوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست می‌دهند، چه حسی است؟

دیگر خبرها

  • غرق شدن چادرهای آوارگان فلسطینی در آب باران
  • پسر روانی مادر پیرش را کشت و در خانه آتش زد
  • بیمار روانی مادرش را در خانه آتش زد
  • آنروا: کودکان غزه‌ سطوح مخرب آسیب روانی را تجربه می‌کنند
  • آونروا: کودکان غزه‌ سطوح مخرب آسیب روانی را تجربه می‌کنند
  • ترومای اجتماعی، طوفان خاموش
  • مجازات دختر‌ی که باعث مرگ مادر معتادش شد
  • اعلام حکم دختری که باعث مرگ مادرش شد
  • ادای احترام آرسنال به کودک هواداری که در مسیر مدرسه‌اش به قتل رسید
  • دانلود آهنگ مست عشق علیرضا قربانی + متن