آشنایی با مساجد جهان-4|«مسجد استقلال اندونزی»
تاریخ انتشار: ۱۲ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۱۴۱۸۳۶
به گزارش خبرنگار حوزه فرهنگ و هنر خبرگزاری تقریب،مساجد از صدر اسلام به عنوان عبادتگاه مسلمانان وجود داشتهاند.
آنچه جالب توجه است این است که تا امروز، زیبایی و تاریخچهی غنی این اماکن مقدس الهام بخش بازدیدکنندگان بیشماری در سراسر جهان بوده است.
بر همین اساس خبرگزاری تقریب قصد دارد در قالب یک بسته خبری و به صورت هفتگی به معرفی مساجد زیبای جهان و کشورمان بپردازد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در چهارمین شماره از این بسته خبری به معرفی مسجد استقلال پرداخته ایم، که مشروح آن در ادامه میآید:
اندونزی با جمعیت نود میلیون نفری، پرجمعیتترین کشور مسلمان جهان به شمار می آید. مسجد استقلال بزرگترین مسجد در کشور اندونزی است که در زمینی به مساحت ۵/۹ هکتار بنا شده است؛ طرح ساخت مسجد ده سال پس از استقلال اندونزی از استعمار آلمان و در سال ۱۹۵۴ میلادی برای اولین بار مطرح شد.
در سال ۱۹۵۵ این اشتیاق در سوکارنو رئیس جمهور اسبق اندونزی هم بوجود آمد تا بزرگترین مسجد اندونزی را بسازد بنابراین طرح ساخت آن را به مسابقه گذاشت؛ یکی از شرایط مسابقه این بود که گنجایش مسجد باید بیست هزار نفر باشد ظرفیتی که در سال ۱۹۸۴ میلادی و در زمان کامل شدن مسجد به صد هزار نفر (شامل نمازگزارانی که در حیاط مسجد نماز میخواندند) هم رسید.
از شرایط دیگر مسابقه انتخاب مصالحی با عمر و دوام بالا و در صورت امکان قابل ساخت در محل بود. اکثر معماران اندونزیایی که در این مسابقه شرکت کردند، از ایدههایی ملیگرایانه استفاده کردند که در نهایت طرح سیلابان (فوت شده به سال۱۹۸۶ میلادی) در این مسابقه رتبه اول را به دست آورد.
دولت اندونزی پارک «ویجاجا کاسیما» را به عنوان محل احداث بنا انتخاب کرد. پارکی که توسط یک کانال به رودخانه سیلیواگ در مرکز جاکارتا متصل میشد. برگزیدن این مکان برای بنایی مربوط به استقلال اندونزی از دو نظر جنبه ای نمادگرایانه داشت؛ یکی آنکه این مکان، مرکز استقرار استعمار آلمان بود، و دیگر آنکه بنا در محل زندگی یادمان ملی کشور که با عنوان موناس شناخته میشود قرار می گرفت.
در تاریخ ۲۴ اوت سال ۱۹۶۱ (۱۲ ربیع الاول سال ۱۳۸۱ هجری قمری، مقارن با تاریخ ولادت پیامبر اکرم(ص) از دید اهل تسنن) ساخت مسجد آغاز و کلنگ آن به وسیله رئیسجمهور سوکارنو بر زمین زده شد؛ مسجد استقلال در ۲۲ ماه فوریه سال ۱۹۷۸ به طور رسمی مورد بهره برداری قرار گرفت، ولی قبل از این تاریخ نیز از این مکان برای اولین بار در سال ۱۹۶۷ برای بر پایی نماز جمعه استفاده شد.
در طی گذر سال ها سرمایه مورد احتیاج برای ساخت مسجد از طریق کمکهای مردمی (فعالیتها و نمایشگاه های مؤسسه خیریه یایسان دانابانتوان) تامین میشد. در سال ۱۹۶۶ میلادی معلوم شد که این کمکها برای ساخت مسجد اکتفا نمی کند؛ بنابراین در سال ۱۹۶۹ میلادی پروژه به دستور سوکارنو توسط سرمایهگذاری دولتی به وسیله بانک اندونزی و وزارت بازرگانی و از طریق دبیرخانه ایالتی ادامه یافت. بدین ترتیب تا زمان اتمام مسجد در سال ۱۹۸۴ میلادی ساخت آن بوسیله برنامههای توسعه پنج ساله دولت انجام پذیرفت.
مسجد استقلال از دو بخش تشکیل یافته است، یکی بنای اصلی که در حدود ۱۰۰ متر طول و ۱۰۰ متر عرض دارد و دارای پنج طبقه است، مساحت اعیانی این قسمت از مسجد حدود ۳۶ هزار و ۹۸۰ متر مربع است که گنجایش حدود ۶۱ هزار نمازگزار را دارد.
گنبد اصلی مسجد با قطر ۴۵ متر و ارتفاع ۱۷ متر در این بخش جای گرفته است. بنای اصلی مسجد دارای ۱۲ ستون است که نشاندهنده ۱۲ ربیعالاول (تاریخ ولادت پیامبر اکرم(ص) از دید اهل تسنن) می باشد؛ بخش دوم مسجد از تراس های پشت قسمت اصلی تشکیل یافته است که هزار و ۸۰۰ ستون را شامل می شود.
تراسی بسیار بزرگ با مساحتی معادل ۱۹ هزار و ۸۰۰ متر مربع در کنار این بخش به چشم می خورد که برای فعالیت هایی همچون برگزاری مسابقات قرآن کریم و یا مراسم عید فطر و عید قربان استفاده می شود؛ مسجد استقلال دارای منارهای به ارتفاع ۷۰ و قطر ۵ متر است، مناره در سمت راست ورودی بنا قراردارد؛ کتیبه های مسی بر روی دیواره های آن به چشم می خورند.
در فضای داخلی مناره هیچ قوسی دیده نمی شود و تزئینات بسیار کمی هم در آن استفاده شده است؛ به کمک نورهای طبیعی و مصنوعی به خوبی روشنایی نمازخانه تامین می شود، روکارهای فولادی و کاشیهای سرامیکی و مرمری داخل به خوبی صیقل یافته تا سطوحی براق و زیبا خلق شوند.
استفاده از عناصر سنتی معماری عثمانی در مساجد دولتی مالزی از جمله مسجد استقلال به چشم می خورد، تاثیرپذیری که که علاوه بر مساجد دولتی مالزی در کشور پاکستان هم دیده میشود.
تاثیر معماری سوسیالیستی واقعگرایانه اتحاد جماهیر شوروی هم در بسیاری از بناها و یادمانهای اندونزی از زمان جنگ این کشور برای آزادی تا زمان ریاستجمهوری سوکارنو( از جمله مسجد استقلال) به روشنی حس می شود.
تاثیر مستقیم و غیر مستقیم مشاوران شوروی سابق در شکلگیری معماری مسجد استقلال غیر قابل انکار است، چنانکه سوکارنو در زندگینامه اش می نویسد: «کشورهای کمونیستی به اندونزی یادبودی برای زنده نگه داشتن تلاش هایش هدیه داده اند. کاری که دنیای به اصطلاح آزاد در انجامش ناتوان بود. چرا که ما مردمی هستیم که با سمبل هایمان پیشرفت میکنیم.»
گنجایش مسجد استقلال در فضای داخلی حدود ۱۰۰ هزار نفر و همین گنجایش را هم در فضای باز دارد. این مسجد همچنین فضایی در حدود ۳۵/۳ هکتار برای پارک حدود ۸۰۰ اتومبیل دارد.
مسجد استقلال همچنین دارای دفاتر مرکزی برخی از سازمانهای مذهبی و دینی اندونزی است؛مانند: دفتر مرکزی مجلس علماء اندونزی، شورای مساجد اندونزی، مرکز توسعه علوم قرآنی و تلاوت قرآن، دفتر مرکزی کتابخانه اسلامی اندونزی، اتحادیه هنرمندان و فرهنگ دانان اسلامی اندونزی، سیستم ۴۰ ساعته تفسیر قرآن و فدراسیون زنان مسلمان اندونزی و ...
مسجد استقلال دارای فعالیت های برنامهریزی شده مذهبی در طی روز، ماه و حتی سال نیز می باشد. این مسجد در جنوب شرقی آسیا بزرگترین مسجد از نظر ظرفیت نمازگزار است.
به لحاظ مساحت، مسجد استقلال بزرگترین مسجد جنوب شرقی آسیا و چهارمین مسجد بزرگ جهان است، اندونزیایی ها این مسجد را به پاس شکر نعمت خداوند و به مناسبت گرامیداشت روز استقلال کشورشان بنا کردند، به همین دلیل آن را «استقلال» نامیدند.
انتهای پیام/
منبع: تقریب
کلیدواژه: مسجد استقلال ساخت مسجد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.taghribnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تقریب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۱۴۱۸۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا کشوری مثل مصر سریال "حشاشین" را ساخت؟
به گزارش تابناک به نقل از تسنیم، نشست نقد و بررسی سریال حشاسین با حضور حجتالاسلام مهدی فرمانیان استاد تمام دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی، حجتالاسلام سید علی بطحایی مدیر کل پژوهش دانشگاه ادیان و مذاهب، فرقهشناس و پژوهشگر جریانهای اسلامی و مهدی علمی دانشور استادیار ادیان شرق دانشکده ادیان و مذاهب برگزار شد.
بطحایی بحث خود را با موضوع جریان های فکری مصر آغاز کرد و گفت: سریال حشاشین نسل جدید را درگیر کرده است. نسل جدید بر خلاف ممانعتها این سریال را دیدند. نظر کلی بنده از سریال همان ضرب المثل معروف است که گفت «بعضیها کج گفتند، اما رج گفتند.» کج گفتنش با آقای دکتر فرمانیان و دانشور است و رج گفتنش با من. رج گفته یعنی برنامه و هدف دارد و کار او روی حساب است. روی جریانهای فکری، این سریال را ارائه داده است. این سریال را در قد و قواره سریال تاریخی نبینیم بلکه این فیلم، یک نبرد جریانی است که صحنۀ آیندۀ جهان اسلام را تشکیل میدهد. نبرد جریان های فکری در این اتفاق رخ میدهد. به چه معنا؟ جریان شناسی جهان اسلام حوزه مغفولی است. آینده پژوهیِ آن، مغفول تر است و از همه مغفول تر، نبرد بین جریانهاست که صحنه آینده جهان اسلام را شکل میدهد. در مصر و تونس و مغرب و ترکیه همین گونه است. تلاقی جریان ها صحنه آینده جهان اسلام را می سنجد.
وی افزود: اسلام سنتی خیلی در تلاقی با جریانات وارد نمیشود و حاشیه امنی برای خود دارد. روشنفکری هم بدنهی مردمی ندارد و حضور اجتماعی هم نمیتواند داشته باشد؛ منتها سه جریانِ اسلام سلفی با قرائت جامعی که دارد و نیز اسلام سیاسی و اسلام سکولار صحنهی آینده جهان اسلام را میسازند که باید در حوزه آیندهپژوهی به آن توجه کنیم تا به مشکلی برنخوریم.
سریال حشاشین به نزاریان شام ارتباط دارد
بطحایی گفت: باید به نکته ای توجه شود؛ اگر توجه نکنیم، بقیه تحلیلها فایده نخواهد داشت. چون بعضی می گفتند این سریال آمده تا ولایت فقیه یا مهدویت را بزند، اما سرحلقه این سریال این است که چرا مصر این دغدغه را داشت؟ چون نزاریان ارتباطی به مصر ندارد. نزار پس از اینکه از خلیفه نهم عزل می شود، مدت کوتاهی به اسکندریه مصر میرود و مدتی در آنجا میماند. برای اینکه نشان دهد من حکومت دارم، سکهای ضرب میکند که ظاهراً در موزه آقاخان تورنتو نگهداری میشود. مدت کوتاهی حکومت میکند و بعد لشکری میآید و او را میکشند. بنابراین این سریال به مصر مربوط نیست به لوئانته یا نزاریان شام ارتباط دارد و عمدۀ آن به ایران مرتبط است. مصر به خاطر مصرف داخلی و مخالفت با اسلام سیاسی و آمادگی جهان اسلام به این سریال پرداخت. بعید هم نیست در آینده به دیگر جریانها و فرقهها بپردازند و ما با اسلام سیاسیهراسی مواجه شویم. پنج قسمت اولش است که به اسلام سیاسی بر خورده است.
مصر لیدر جریان فکری جهان اسلام است
وی با طرح این سؤال که در مصر چه اتفاقاتی افتاد، گفت: باید موجهای تاریخی مصر را یک مرور کنیم و بعد ببینیم اسلام سنتی و سایر جریانهای فکری چه واکنشی نسبت به این موجها داشتند. از 226 سال قبل در 1213 قمری یا 1798 میلادی که ناپلئون حمله میکند و میگویند توپهای ناپلئون مسلمانان را بیدار کرد، تقریباً 6 موج مصر را فرا گرفت. مصر با بقیه کشورهای عربی تفاوت دارد. کشورهای عربی پول دارند، اما مصر پول ندارد.
بحطایی ادامه داد: کتابی با نام «مصر از زاویهای دیگر» از خانم جمیله کدیور منتشر شده است. سفرنامه 300 صفحهای جریانات فکری را در آن بازه زمانی خوب ریشهکاوی کرده است. مصر مهم است. شناخت مصر مهم است. این سرزمین، لیدر جریان فکری جهان اسلام است. از 226 سال قبل تا الان جریان اول که تاکنون ادامه دارد، محمدعلی پاشا و طهطاوی بود. کتابی با عنوان «تخلیص الابریز فی تلخیص باریز» نوشته شد. یعنی پاکسازیِ آب را بیاور تا چهره مشعشع پاریس را نشان دهیم. در این کتاب اولین واکنشهایی که اسلام نسبت به مدرنیته و حمله ناپلئون دارد و علت عقب ماندگی اسلام را خوب تحلیل کرده است. اینها نسل اول هستند که با سختافزارهای غرب مواجه می شوند که چرا غرب از جهتهای مختلف جلوتر از ما است. این جریان شکست می خورد.
این پژوهشگر فرقهها گفت: نسل دوم امثال سید جمال است که بیداری اسلامی را مشخص میکند و عبدُه که اسلام انقلابی و بیداری را مطرح میکنند. نسل سوم، با جنگ جهانی اول مواجه می شود که سعد زغلول است. در این دوران بریتانیا جدا میشود.
روح فرهنگیِ حاکم بر مصر را تفکرات سکولار شکل میدهد
وی با اشاره به اینکه از کنار نسل چهارم و پنجم سه جریان شکل میگیرد،افزود: یکی پان عربیسم است به سردمداری جمال عبدالناصر. او ناسیولانیست دیکتهای و دیکتاتوری است. دوم، حسن البناء است که در همین دوران، شکلگیری اسرائیل را شاهدیم. پانعربیسم در مصر خودش را خوب نشان میدهد. در کنارش طه حسین است که نباید آن را متعلق به گذشته بدانیم. دقیقترین بستهای که درباره سکولاریزم و لیبرالیسم در مصر ارائه میشود، متعلق به اوست. در کتابهای «فی الأدب الجاهلی»، «فی التاریخ الجاهلی» و «مستقبل الثقافة فی مصر» اندیشه خود را میگوید. تکلیف خودش را مدرنیته مشخص می کند. به جهان اسلام نسخه میدهد که چه قسمتهایی از فرهنگ غرب را بگیریم. وزیر امروزین مصر میگوید روح فرهنگیِ حاکم بر مصر، طه حسین است.
بطحایی گفت: الان در مصر دوئلی بین اسلام سیاسی و اسلام سکولار است. تقریباً اسلام سنتی جمع شده است. تنها یکی از مشاوران احمد الطیب گفته بود سریال حشاشین به فرقهگرایی منتج میشود. اسلام سنتی در مصر اسلام کاملاً کنترل شده است. در هر صورت الأزهر واکنش مطلوبی ندارد. اما میداندار در تمام این صحنهها، خالد منتصر و عکاشه است. اینها افراد تأثیرگذاری هستند. پزشک خالد در خیلی از حوزهها وارد شده و سکولاریزم است. او دو سفر به آلمان و هلند میرود. میگوید واکنشها را نسبت به حشاشین میدانم. با مسلمانان هلند که صحبت کردم، از لحاظ لهجه انتقاد کردند، اما از نظر جریانی میگویند، به نظر ما بهترین فیلمی است که توانسته اسلام سیاسی و تکفیریها را منکوب کند.
وی با تصریح بر اینکه خوراک این فیلم کاملاً جریانشناسانه است و تاریخی نبینیم، در بیان راهکار گفت: اما چکار کنیم؟ به ذهنم میآید اسلام سنتی و مراجع تقلید باید سکوت کنند، همچنان که خود اسماعیلیها سکوت کردند. صحبت درباره نزاریان باید متولی داشته باشد. ایران جزو تاریخش است، اما درباره حشاشین که مقداری مسئله دارد، نمیتواند صحبت کند. باید امثال آقاخان صحبت کنند. ما انتظار داریم وارد صحنه شود. البته آقای داریوش محمدپور از مؤسسه اسماعیلیه واکنشی داشت.