اوپک در چند قدمی توافق برای ادامه کاهش تولید تاریخی
تاریخ انتشار: ۱۴ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۱۷۰۲۵۲
به گزارش افکارنیوز،
منابع آگاه به بلومبرگ اظهار کردند که روسیه و چندین کشور دیگر اوپک پلاس با تمدید کاهش تولید ۹.۷ میلیون بشکه در روز به مدت یک ماه دیگر موافق هستند اما معلوم نیست این پیشنهاد برای عربستان سعودی که خواهان ادامه کاهش تولید فعلی به مدت طولانیتر است، کافی است یا خیر.
اخبار اقتصادی- قیمتهای نفت از زمانی که اوپک و متحدانش شامل روسیه با کاهش تولید تاریخی موافقت کردند، از رکورد پایینی که بر اثر افت شدید تقاضا و جنگ قیمت میان عربستان سعودی و روسیه به آن سقوط کرده بودند، فاصله گرفته و صعود کردهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نگرانی از موج دوم ابتلا به کووید ۱۹ باعث شده است پیشبینیها درباره بهبود تقاضا برای نفت محتاطانه باشند. از سوی دیگر اگرچه قیمتهای نفت به مرز ۴۰ دلار صعود کردهاند اما همچنان بسیار کمتر از قیمتی هستند که اکثر اعضای اوپک پلاس برای پوشش هزینههای دولتی به آن نیاز دارند.
تغییر مواضع
موضع روسیه تا هفته گذشته این بود که مایل نیست کاهش تولید به میزان ۹.۷ میلیون بشکه در روز پس از ژوئن ادامه پیدا کند و ترجیح میدهد به توافق اولیه پایبند بماند که بر اساس آن، کاهش تولید از ژوییه تا پایان سال ۲۰۲۰ به ۷.۷ میلیون بشکه در روز تسهیل میشود. اما یک مقام آگاه از مواضع روسیه روز سه شنبه اظهار کرد که بهتر است مصالحهای در این زمینه صورت بگیرد. مسکو در نشست مارس اوپک پلاس با پیشنهاد عربستان سعودی برای کاهش بیشتر تولید در بحبوحه شیوع ویروس کرونا مخالفت کرده بود. این مذاکرات بینتیجه خاتمه یافت و عربستان سعودی جنگ قیمتی را به راه انداخت که باعث فلج شدن تولیدکنندگان و کسری بودجه هنگفت آنها شد.
داشتن مواضع متفاوت پیش از مذاکرات رسمی اوپک پلاس، برای عربستان سعودی و روسیه غیرمعمول نیست و در بیشتر موارد این دو تولیدکننده به توافق میرسند.
هلیما کرافت، مدیر استراتژی کالا در شرکت آر بی سی در یادداشتی نوشت: ما بر این باور نیستیم که شکست مذاکرات مارس تکرار خواهد شد و تصور میکنیم که این دو کشور تلاش میکنند اختلافاتشان را با موافقت با تمدید یک تا سه ماهه کاهش فعلی تولید حل کنند.
نفت برنت در واکنش به زمزمهها درباره احتمال ادامه کاهش تولید در سطح فعلی روز چهارشنبه برای نخستین بار از اوایل مارس به بالای مرز ۴۰ دلار در هر بشکه صعود کرد. عربستان سعودی و روسیه با چالش دیگری روبرو هستند. این تولیدکنندگان باید مدیریت روند احیا را بررسی کنند به خصوص که شرکتهای نفت شیل آمریکا ممکن است در واکنش به بهبود قیمتها، فعالیت برخی از چاههای نفتی را ازسربگیرند.
اعضای اوپک هنوز درباره زمان برگزاری نشست بعدی وزیران این گروه به توافق نرسیدهاند. اوایل هفته جاری وزیر انرژی الجزایر که رییس دورهای اوپک است، پیشنهاد کرد زمان نشست به جای نهم و دهم ژوئن به چهارم ژوئن تغییر کند اما هنوز توافقی برای زمان برگزاری این نشست مجازی وجود ندارد.
وعدههای عمل نشده
موضوع دیگر در مذاکرات، مسئله پایبندی و بررسی عملکرد اعضا در اجرای سهمیه کاهش تولیدشان است. به گفته نمایندگان اوپک، عربستان سعودی که بزرگترین عضو اوپک است، اصرار دارد که کشورها آمار تولید ماه مه را که نخستین ماه اجرای توافق کاهش تولید نفت است، گزارش دهند.
روسیه که سابق بر این در پایبندی به تعهداتش، عملکرد قوی نداشت این بار خواستار آن است که هر گونه تمدید کاهش تولید فعلی به شرط پایبندی اعضا به آن باشد. طبق نظرسنجی بلومبرگ، عراق و نیجریه که در سه سال گذشته مکرر از عمل به تعداتشان بازماندهاند، ماه گذشته کمتر از نیمی از کاهش تولید مقرر را انجام دادند.
علی علاوی، وزیر دارایی و وزیر نفت موقت عراق در توییتر واکنش نشان داد و نوشت: این کشور به تعهداتش پایبند است. با وجود محدودیتهای مالی شدید عراق، ما به مسائل فنی که به ما اجازه میدهد تولید نفت را بیشتر کاهش دهیم، پرداختهایم.
تیمپره سیلوا، وزیر نفت نیجریه هم پیام مشابهی در اینستاگرام منتشر و اعلام کرد این کشور آفریقایی ماه گذشته به نیمی از کاهش تولیدی که تعهد داده بود عمل کرد اما قول داد که تا پایان ژوئن به سهمیهاش عمل کند.
بر اساس گزارش بلومبرگ، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و کویت متعهد شدهاند که مجموعا ۱.۲ میلیون بشکه در روز دیگر در ژوئن به کاهش تولیدشان اضافه کنند تا روند احیای بازار نفت تسریع شود که به معنای محدودیت عرضه اوپک پلاس به میزان ۱۱ میلیون بشکه در روز در ماه میلادی جاری است.
منبع: افکارنيوز
کلیدواژه: روسیه اوپک نفت اوپک کاهش تولید نفت نفت عربستان صعودی میلیون بشکه در روز عربستان سعودی کاهش تولید اوپک پلاس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۱۷۰۲۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای یک مناسبت جدید و مهم در تقویم عربستان
سلطان العمر پژوهشگر مرکز مطالعات خاورمیانه در دانشگاه هاروارد در نشریه «نیو لاینز» نوشت: ۲۲ فوریه مصادف بود با پنجمین سالگرد یک مناسبت جدید در عربستان سعودی تحت عنوان روز تاسیس که طی سالهای اخیر در تقویم این کشور گنجانده شده است. این مناسبت که بر اساس حکم پادشاه عربستان در سال ۲۰۱۹ ایجاد شد، گرامیداشت «آغاز سلطنت امام محمد بن سعود و تاسیس اولین دولت سعودی» در سال ۱۷۲۷ است.
به گزارش انتخاب، بر خلاف روز ملی عربستان، که در آن ایده سیاسی اتحاد و تشکیل دولت معاصر عربستان در سال ۱۹۳۲ جشن گرفته میشود، روز تاسیس ۲ کارکرد اصلی دارد: گرامیداشت یک افسانه سیاسی و پاک کردن یک افسانه دیگر. این روز بزرگداشت این روایت تاریخی است که دولت معاصر سعودی سومین دولت در طی ۳ قرن متوالی در شبه جزیره عربستان است. این مناسبت همچنین این روایت سیاسی را که اولین دولت سعودی پس از انعقاد پیمانی بین محمدبن عبدالوهاب، موسس جنبش وهابی و محمد بن سعود در ۱۷۴۴ تشکیل شد رد میکند. با انتخاب سال ۱۷۲۷ به عنوان سال آغازین اولین دولت سعودی به جای سال ۱۷۴۴، روز تاسیس به دنبال جایگزین ساختن وهابیت در روایت سیاسی سعودی است.
برای بسیاری از متخصصان و تحلیلگران عربستان، زدودن روایت وهابی یک اقدام عمیق و رادیکال تلقی میشود. نگاه پذیرفته شده قبلی این بود که از ۱۷۴۴، دولت سعودی همواره به عنوان تنها محافظ و گسترش دهنده وهابیت برای خود مشروعیت قائل بوده و اینکه اقتدار سیاسی در عربستان سعودی بین خانواده سلطنتی آل سعودی و نخبگان مذهبی وهابی تقسیم شده است. بر اساس این نگاه، با کنار گذاشتن وهابیت، دولت سعودی یک منبع اصلی مشروعیت را از دست میدهد و به شرکت تاریخی خود با نظام مذهبی پایان میدهد.
اما نگاهی دقیقتر به نحوه تاسیس دولت معاصر سعودی نشان میدهد که این داستان که دولت سعودی با اتکا به وهابیت به خود مشروعیت بخشیده، گزارهای نادرست است. پادشاهی سعودی نه از طریق وهابیت بلکه با تکیه بر یک سنت هنجاری ترکیبی که شامل دو عنصر عربیت و سلفی گری بود مشروعیت یافته است.
اولین گام در فهم نحوه مشروعیت یافتن دولت معاصر سعودی در طی دوره تشکیل این است که به این نکته واقف باشیم که نخبگان حاکم آن دولت در آن دوران مردانی از آخرین نسل عربهای عثمانی بوده اند. این نسل به گفته ویلیام کلیولند، بین سالهای ۱۸۷۰ تا ۱۸۹۰ متولد شده بود و اعضای آن در دوران اواخر امپراطوری عثمانی آموزش دیده و صاحب مشاغل گوناگون شده و برای آینده برنامه ریزی کرده بودند.
با پایان جنگ جهانی اول، امپراطوری عثمانی از هم پاشید و بسیاری از اعضای این نسل نقشی محوری در تاسیس خاورمیانه پساعثمانی ایفا کردند. در مورد عربستان، این نسل نه تنها شامل بسیاری از مشاوران، بروکراتها و روشنفکران مصری، سوری و سایر ملل عرب بود که در تاسیس دولت سعودی ایفای نقش کردند، بلکه خود موسس رژیم یعنی عبدالعزیز آل سعود نیز از این نسل بود. عبدالعزیز در اولین مصاحبه خود با روزنامه الدستور چاپ بصره در سال ۱۹۱۳، خود را یک "عرب عثمانی" توصیف میکند که خود را متعهد به انجام هر کاری برای «صیانت از وطن عثمانی در شبه جزیره عربستان» میداند. وی این مصاحبه را برای توجیه بیرون راندن پادگانهای عثمانی از دو واحه استراتژیک در شرق عربستان یعنی الاحصی و القطیف و متقاعد کردن نخبگان حاکم عثمانی در بغداد و استانبول به اینکه اقدامات وی نباید به عنوان اقداماتی جدایی طلبانه قلمداد شود، انجام داد.
این تلقی از عبدالعزیز به عنوان عضوی از آخرین نسل عربهای عثمانی به نحو قابل توجهی با نگاههای آلترناتیو دیگر که در سالهای اخیر مورد استناد قرار گرفته و وی را رهبری وهابی یا یک عنصر امپراطوری بریتانیا توصیف میکند متفاوت است. آلترناتیو اول (رهبر وهابی) وی را از نسل و زمان خود جدا میسازد و عبدالعزیز را به یک گذشته افسانهای وهابی پیوند میزند که اغلب بدون در نظر گرفتن بستر زمانی خود مورد تفسیر و استناد قرار گرفته است. آلترناتیو دوم (عامل بریتانیا) عاملیت شخص عبدالعزیز را رد میکند و سه دهه پویایی سیاسی و رویدادهای تاریخی در شبه جزیره عربستان را که با ایجاد حکومت معاصر سعودی به اوج خود رسید، به یک طرح انگلیسی صرف تقلیل میدهد.
در اوایل قرن بیستم میلادی، واژه "سلفی گری" همچون امروز معادل واژه وهابی گری نبود. در آن دوران، این کلمه به یک جنبش اصلاحگری اسلامی اشاره داشت که به گفته هنری لائوزیر، «به دنبال آشتی دادن اسلام با ایده آلهای اجتماعی، سیاسی و روشنفکری عصر روشنگری بود.» این جنبش در اواخر قرن نوزدهم ظهور و بروز یافت و روشنفکران اصلی آن افرادی، چون جمال الدین افغانی، محمد عبدو و رشید رضا بودند. این جنبش انتقاداتی را بر آن دسته از رفتارها و اعتقادات مسلمانان که تناسبی با جهان مدرن نداشتند، مطرح میکرد.
بعد از جنگ جهانی اول، بسیاری از اعضای جنبش سلفی گری شروع به حمایت از پروژه سعودی کردند، زیرا آن را تنها امید باقی مانده برای یک ایجاد یک دولت مستقل عربی پس از تحمیل نظام قیمومیت بر بسیاری از سرزمینهای عرب پسا عثمانی میدانستند. به عنوان مثال، رشید رضا، اصلاحگرای شناخته شده اسلامی، مجله خود المنار را که در جهان اسلام به شدت صاحب نفوذ بود، به جبههای برای ترویج و مشروعیت بخشی به دولت جدید سعودی بر اساس اصول سلفی گری تبدیل کرد.
سایر سلفیها نیز تصمیم به مهاجرت برای ساخت دولت جدید سعودی گرفتند. یکی از آنها محمد بهجت البیتر، اصلاح طلب سوری بود که نقش برجستهای در امر آموزش در عربستان سعودی ایفا کرد. آنگونه که دیوید کومینز، مورخ غربی مینویسد، سلفیها همچنین نقش مهمی در تفسیر ایدئولوژی وهابی به عنوان بخشی از سلفی گری و جنبش ناسیونالیستی متعهد به پیشرفت در شبه جزیره عربستان ایفا کردند.
آنچه از همه این روایتهای تاریخی برداشت میشود این است که دولت سعودی به عنوان دولتی وهابی که ادامه و دنباله قرارداد خیالی بین خاندان آل سعود و یک خانواده مذهبی باشد، تاسیس نشد. این رژیم به عنوان یک پادشاهی عرب با تاکید جدی بر سلفیت مدرن تاسیس شد. فهم این مسئله از اهمیت روز تاسیس و گسست آن با روایت سیاسی وهابی نمیکاهد، اما توجه ما را به دو نکته جلب میکند: اول اینکه روایت وهابی از از ساخت قدرت توسط موسس عربستان سعودی معاصر مورد استناد قرار نگرفته است. دوم اینکه استفاده از روایت وهابی به عنوان ابزار مشروعیت بخشی یک پدیده جدید است که با به قدرت رسیدن ملک فیصل رواج یافت. تاسیس دولت سعودی نتیجه مستقیم تلاقی نیروهای تاریخی بود که رویکرد سعودی به سیاست و دولت سازی را تغییر داد.