Web Analytics Made Easy - Statcounter

«این نوشتار را کسی می نویسد که خود، فرزند تالش است. در آن فرهنگ زیسته است و آن را خوب می شناسد. فرزند آن خطه است و دوران کودکی، نوجوانی و جوانی اش را در آن خطه گذرانده و با زیر و بم آن فرهنگ زیسته و دردهای آنها را چشیده است».

فرار دختران در فرهنگ تالشی‌ها یک سنت دیرین است. فرار یک پدیده فرانسلی است که طی چند دهه اخیر در نسل‌های مختلف تداوم داشته است؛ نه فقط در بین دختران نسل گذشته یعنی نسل مادربزرگان، مادران و خواهران ما، بلکه حتی در بین دختران دهه هفتادی و امروز در بین رومیناهای دهه هشتادی نیز فرار از خانه به قصد ازدواج دیده می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

چرا این سنت دیرین همچنان تداوم دارد، جای سوال است! بنظر می‌رسد تداوم آن برمی‌گردد به کارکردهای آن در یک جامعه و فرهنگ سنتی.

می‌توان گفت فرار دختران برای خودشان و خانواده‌هایشان یک بازی برد و باخت است. دختران با عمل فرار می‌توانند از اقتدار پدر و خانواده پدری بکاهند و با ایجاد فشار به تصمیم فردی خود نائل شوند اما نباید فراموش کرد که با این تصمیم، قدرت چانه‌­زنی آن‌ها از همان اوایل شروع زندگی متأهلی کاهش می‌یابد.

دختران و پسرانی که فرار می‌کنند درواقع از ناموسپرستی به نفع خود بهره می‌برند چرا که سعی دارند با جریحه­‌دار کردن آبرو و غیرت پدر و دیگر مردان خانواده به هدف خود برسند. در اقدام فرار، پدر اقتدار خود را از دست رفته می‌بیند و درنهایت به خاطر حفظ آبروی خانوادگی است که مجوز ازدواج می‌دهد.

فرار دختران برای خانواده‌ها نیز دارای کارکرد است؛ باورش سخت است اما هستند خانواده‌هایی که در این بحران­‌های اقتصادی و تورم‌ها و ابرتورم‌ها از فرار دختران خود خوشحال می‌شوند! چرا که این سبک از ازدواج یکی از کم‌هزینه‌ترین و سهل‌گیرانه­‌ترین نوع ازدواج است. در خانواده­‌هایی که در کشاکش این تلاطم‌های اقتصادی، توان خرید جهیزیه، توانایی تأمین مسکن، قدرت برگزاری مراسم عروسی، خرید طلا و دیگر انتظارات مرتبط با ازدواج را ندارند، این سبک از ازدواج‌ها همچنان طرفداران زیادی دارد.

جامعه­‌ای که اقتصاد بخش زیادی از خانواده‌های آن بر کارگری روزمرد متکی است، هر روز در شغلی بدون هر گونه امنیت شغلی و تضمین سال­‌های پیری یعنی بیمه بازنشستگی. اگر در گذشته به دامداری و کشاورزی می­‌پرداختند، امروز کم‌­آبی به آنجا هم رسیده و کارگری غلبه یافته است.

برخی دام­‌های خود را فروخته‌اند، از جنگل‌ها و ییلاق‌ها به روستاهای اطراف شهر آمده‌اند و در باغ‌های کیوی که روزی شالیزارهای برنج بود، کار می‌کنند. در انبارها و سردخانه‌هایی که به تازگی تاسیس شده است مشغول شده‌اند و به صورت روزمرد کسب معاش می‌کنند. در چنین جامعه‌ای، این سبک از ازدواج‌ها دارای کارکرد است.

کارکردها و مزایای فرار به قصد ازدواج است که تداوم این سنت را موجب می‌شود. فرار هم برای پسر و خانواده پسر و هم برای دختر و خانواده پسر دارای کارکرد است اما در این میان بنظر می‌رسد که در یک جامعه سنتی و توأم با ایدئولوژی‌های جنسیتی و فرهنگ مردسالاری، باخت‌های آن برای دختران و خانواده‌هایشان بیشتر است چرا که دختران با عمل فرار، غیرت و آبروی خانوادگی خود را نشانه می‌روند که پیامدهای آن می‌تواند تا سالیان سال در مسیر زندگی‌شان حضور داشته باشد.

در فاجعه قتل رومینا، رابطه‌ای شکل گرفته و فراری به قصد ازدواج رخ داده درحالی که پدر خانواده، مخالف این ازدواج است. پدر از سویی، قدرت و اقتدار خود را از دست رفته می‌بیند اما از سوی دیگر از جانب اقوام نزدیک و دور و حتی همسایگان، برچسب بی­‌آبرویی و بی‌غیرتی می‌خورد. او از این برچسب‌ها می‌هراسد و تلاش می‌کند تا از آبروی خانوادگی خود پاسداری کند. او با سر بریدن دختر می‌خواهد داغ ننگ آبروریزی و بی‌غیرتی را ا­ز خود و خانواده‌اش بزداید چرا که در این جامعه غیرت، ناموس و آبرو ستایش می‌شود و همین ناموس­‌پرستی جوامع سنتی موجب می‌شود هر گونه هنجارشکنی از سوی فرد، مستوجب گناه و مجازات باشد.

و اما ریشه این قتل کجاست؟

می‌دانیم که قتل رومینا محصول عوامل چندگانه‌­ای است. باید توجه داشت که این قتل در چه بستری اتفاق افتاده است؛ فهم علل زمینه‌ای بسترساز بسیار مهم است. ابتدا باید این جامعه را شناخت. در نوشتارهای قبلی سعی کردم در این باره صحبت کنم و اطلاعات میدانی از فرهنگ فرار و کودک­همسری روایت کنم.

تحقیقات میدانی حکایت‌گر آن است که در این جامعه، فرار دختران به قصد ازدواج و کودک­‌همسری، پدیده‌ای رایج و مساله‌ای تقریباً حل­‌شده‌است؛ اما در این میان، چیزی که قتل رومینا را آفریده، جریحه‌دار شدن غیرت مردانگی پدر زیر ساطور فشارهای فرهنگی و اجتماعی است؛ یعنی ورود عکس‌ها و فیلم‌های رومینا در شبکه­‌های اجتماعی مجازی و واکنش جامعه محلی و فشارهای خانوادگی و اجتماعی تحمیلی بر پدر خانواده؛ اقدامی که گفته می‌شود از سوی بهمن صورت گرفته است. پدر توان تصور حضور عکس‌ها و فیلم‌های ناموس خود در معرض تماشای عمومی را ندارد.

بهمن با این اقدام می‌خواهد پدر را مجدداً تحت فشار قرار دهد تا مجوز ازدواج‌شان صادر شود؛ باز بهمن به تکنیک ناموس‌پرستی توسل می‌کند بلکه موفق شود اما پدر تصمیم می‌گیرد ناموسش را حذف کند چون احساس می‌کند توان مراقبت از ناموسش را ندارد و تنها با حذف او می‌تواند از ناموس خود پاسداری کند.

چه می‌دانیم هنوز روشن نشده است شاید بهمن نیز به نام آبرو و ناموس، رومینای کودک را دچار ترس هولناکی کرده است. در این دیار، آبرو و ناموس، تکنیک برجسته‌ای برای ایجاد فشار است که گاه پسران عاشق به مثابه حربه فشار از آن بهره می­‌برند.

اما آیا برای پدر راه دیگری وجود نداشت؟ آیا به شکل­‌های دیگری نمی‌توانست غیرت خود را نشان دهد؟ قبلاً در این باره گفته‌ام که او محصول همین فرهنگ و جامعه‌ای است که در آن زیسته است. او در این فرهنگ جز این راه، چیز دیگری نیاموخته است. او غیرت مردانگی را این­گونه آموخته است! یادمان باشد این­گونه قتل‌ها (قتل‌های ناموسی) یک پدیده فردی نیست، بلکه یک پدیده اجتماعی و فرهنگی است که شناسایی ریشه‌های اجتماعی و فرهنگی این پدیده نیازمند تحلیل‌های چند بعدی است.

برچسب‌ها خشونت خانگی پروندهٔ خبری پرونده قتل «رومینا اشرفی»

منبع: ایرنا

کلیدواژه: خشونت خانگی خشونت خانگی قصد ازدواج فرار دختران خانواده ها قتل رومینا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۱۷۵۳۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پیری جمعیت نشاط اقتصادی و اجتماعی را کاهش می‌دهد

محمد کریم خورشیدوند اظهار کرد: کنترل جمعیت از گزاره‌های جوامع بشری است و مکاتب مختلفی در این حوزه نظریه داده‌اند، به‌عنوان مثال در قوانین حمورابی داریم که افزایش جمعیت را نشان‌دهنده ترقی فرد و جامعه دانسته است و از طرفی در یونان باستان اندیشمندانی مانند ارسطو و افلاطون موازنه و توازن جمعیت را نشان‌دهنده ترقی جامعه می‌دانستند.

وی ادامه داد: در سال ۱۷۹۸ میلادی یک کشیش و اقتصاددان انگلیسی به اسم رابرت مالتوس، کتابی با عنوان اصل جمعیت داشت که در آن یک نظریه داد و شعارش این بود که افزایش جمعیت راه حلی برای پیشرفت نیست، استدلالش این بود که رشد جمعیت بالقوه به‌صورت تصاعدی است و رشد مواد غذایی و منابع به‌صورت خطی است و پیش‌بینی این بود در ۲۰۰ سال آینده، رشد جمعیت جهان حدود ۲۵۶ برابر خواهد شد و تولید غذا فقط ۹ برابر و سال‌های قحطی در پیش رو است و خیلی از انسان‌ها براثر گرسنگی و قحطی می‌میرند. طبیعی است خیلی‌ها ترجیح می‌دادند فرزندان‌شان از گرسنگی نمیرند، به همین دلیل، کاهش جمعیت و جلوگیری از رشد جمعیت را به‌عنوان یک سیاست لحاظ کردند.

او گفت: این نظریه هیچ‌گاه شکل نگرفت، نه‌تن‌ها در هیچ نقطه‌ای از جهان این اتفاق رخ نداد، بلکه این نظریه برای حیوانات نیز صدق پیدا نکرد و نه‌تن‌ها پیش‌بینی انجام‌شده درباره سال‌های قحطی اتفاق نیفتاد، بلکه تولید به‌قدری زیاد شد که حتی در سال‌هایی، مردم گندم‌های اضافه را می‌سوزاندند.

خورشیدوند بیان کرد: امروزه می‌بینیم یکی از مشکلات و چالش‌های جدی جوامع توسعه‌یافته، کاهش جمعیت جوان و پیری جمعیت است که در نتیجه موجب شده است، نشاط اقتصادی و اجتماعی آنها کاهش یابد. رونق اقتصادی به نیروی جوان وابسته است و زمانی که جوامع پیر شوند دولت‌ها و صاحبان سرمایه احساس خطر می‌کنند.

او اظهار کرد: جوان، مایه پویایی و سرزندگی جامعه می‌شود و بیشتر جهش‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی از دل نیرو‌های جوان جوشش پیدا می‌کند. اصولاً فلسفه ازدواج و تشکیل خانواده برای ازدیاد و بقای نسل بشری است و مطابق فلسفه آفرینش بر ازدواج تأکید شده است.

وی ادامه داد: ازدواج موجب پیوند بین نسل‌ها و تداوم نسل بشر می‌شود؛ ولی اگر سیاست‌های یک دولت بر این اصل باشد که موالید کم شود در بلندمدت جامعه با انقطاع نسل بشر مواجه می‌شود، معضلی که امروزه ما در کشور‌های غربی شاهدیم و بحران پیری جمعیت دارند.

مدیرکل امور اجتماعی استانداری لرستان افزود: اجرای سیاست‌های کنترل جمعیت در کشور ما نیز پیامد‌های ناگواری داشته و آسیب‌های جدی از جنبه‌های گوناگون جسمی، روحی و روانی و اخلاقی و اجتماعی بر جامعه گذاشته است.

وی بیان کرد: اگر بخواهیم به نظام مسائل در حوزه اجتماعی اشاره کنیم، شاید ابربحران ما در این حوزه، موضوع سالخوردگی جمعیت باشد. اگر در ۲۰ سال آینده همین سیاست ادامه یابد، باعث می‌شود کمبود نیروی کار، بحران امنیت، کاهش تولید علم، خلاقیت و پیشرفت را داشته باشیم و همه اینها تبعاتی است که از کاهش جمعیت، ازدواج و بحث فرزندآوری نشأت می‌گیرد.

خورشیدوند گفت: منحنی رو به سقوط ازدواج و فرزندآوری، چالش‌های زیادی دارد. باید روی ذهنیت نسل جوان درباره پایین آمدن سن ازدواج و فرزندآوری به‌صورت جدی کار شود.

وی ادامه داد: برای اینکه سن ازدواج پایین بیاید و فرزندآوری بیشتر شود، باید کار فرهنگی انجام شود و سیاست‌های غلطی که در ذهن برخی جوانان نقش بسته است، از بین برود.

مدیرکل امور اجتماعی استانداری لرستان معتقد است: بخشی مشکلات در موضوع ازدواج و جمعیت، اثر فضای مجازی، رسانه‌ها و ماهواره‌هاست و بخشی نیز اقتصادی است. جوانی که مشکل اشتغال دارد و حداقل‌ها را نمی‌تواند به‌دست آورد، شاید اعتماد به نفس لازم را ندارد که بخواهد یک زندگی مشترک را آغاز کند و موضوع فرزندآوری را حتی در ذهن خود بیاورد.

او افزود: سیاست‌های دولت باید بر مدار مشوق‌های فرزندآوری و تسهیل ازدواج باشد. اشتغال و مسکن نسبت به این دو مقدم است و اینها زنجیروار به یکدیگر پیوسته‌اند.

باشگاه خبرنگاران جوان لرستان خرم آباد

دیگر خبرها

  • نشانه‌های آمادگی برای ازدواج در دختران
  • پیری جمعیت نشاط اقتصادی و اجتماعی را کاهش می‌دهد
  • اهمیت خانواده و ازدواج برای نسل جوان تببین شود
  • تجلیل از ۲۹ زوج دهه شصتی در قزوین
  • بررسی اهمیت «شغل» در برنامه «بیا وسط»
  • عباس عبدی : درمورد زنان چند بار دست در حفره حجاب کردند و گزیده شدند، اما باز هم تکرار می‌کنند!
  • عاقبت فرار از خانه به‌عشق خواستگار شیشه‌ای
  • تکرار قصه ناتمام زن‌کشی/ زیبا؛ زن ارومیه‌ای که تاوان طلاقش را با مرگ داد
  • درمورد زنان چند بار دست در حفره حجاب کردند و گزیده شدند، اما باز هم تکرار می‌کنند!
  • سه ویژگی نخست تواصی در مسیر «اخوت»