شلیک خونین دزدان تهران در فرار از دست پلیس / مرد بی گناه تیر خورد
تاریخ انتشار: ۱۸ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۲۱۰۵۴۶
بهگزارش رکنا، ساعت 9:20 شامگاه 10 خرداد مأموران کلانتری 139 مرزداران هنگام گشت در خیابان ناهید با صحنه عجیبی مواجه شدند. در چند متری آنها مرد جوانی از بالکن طبقه اول یک آپارتمان به خیابان پرید و شروع به دویدن کرد. همزمان با این پرش، دو مرد جوان نیز از در خروجی همان ساختمان خارج شده و بهدنبال آن پسر شروع به فرار کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مأموران با دیدن این صحنه، بلافاصله به تعقیب سارقان پرداختند. مردان فراری وقتی مأموران پلیس را در یک قدمی خود دیدند بهدنبال راهی برای فرار بودند که در همین لحظه متوجه یک خودرو شدند که در کنار خیابان پارک شده و مرد جوانی پشت فرمان نشسته بود.
آنها با دیدن خودرو به سمت راننده رفته و با تهدید اسلحه از وی خواستند پیاده شود اما وقتی راننده مقاومت کرد یکی از دزدان اسلحه را به سمتش گرفته و تیری به شکم او شلیک کرد. سپس مرد زخمی را از خودرو بیرون کشیدند و کنار خیابان رها کردند و هر سه نفر سوار بر خودرو به فرار ادامه دادند. مأموران پلیس نیز به تعقیب آنها پرداختند اما مردان مسلح شروع به تیراندازی به سمت مأموران کردند و پس از دقایقی ناپدید شدند.
سرقت ناموفقمأموران پلیس که خودرو سارقان را گم کرده بودند به محل حادثه برگشتند و بلافاصله با اورژانس تماس گرفتند و راننده مجروح به بیمارستان منتقل شد. از سویی مأموران کلانتری به سراغ صاحب خانهای رفتند که مردان خلافکار از آن بیرون آمده بودند.
مرد صاحب خانه در تحقیقات گفت: برای انجام کاری از خانه خارج شده بودم. ساعت حدود 9 و نیم شب بود که به خانه برگشتم. با کلید در را باز کردم، یکدفعه متوجه سر و صدا و حضور فردی در خانه شدم دستم را به سمت کلید برق بردم و به محض روشن کردن لامپ با چهره سه مرد ناشناس مواجه شدم.
او ادامه داد: مردان ناشناس با دیدن من شوکه شده و یکی از آنها که نزدیک بالکن بود، خودش را به کوچه انداخت و اقدام به فرار کرد. دو مرد دیگر که به در خروجی نزدیکتر بودند، مرا به سمتی هل داده و آنها هم فرار کردند. آنقدر شوکه شده بودم که برای چند لحظه نمیتوانستم هیچ کاری انجام دهم. به خودم که آمدم شروع به داد و فریاد کردم و از همسایهها کمک خواستم.
باتوجه به فرار مردان مسلح و زخمی شدن راننده خودرو بازپرس علیرضا بهشتی از شعبه دوم دادسرای ویژه سرقت، دستور بازداشت مردان فراری را صادر کرد و پرونده برای رسیدگی در اختیار کارآگاهان اداره یکم پلیس آگاهی پایتخت قرار داده شد.
منبع: رکنا
کلیدواژه: سهام عدالت قیمت خودرو یارانه دلار بورس کرونا کرونا در جهان رومینا اشرفی پلیس حادثه فرار اخبار حوادث ایران خودرو پلیس دزد مسلح فیلم عکس اخبار تهران حوادث تهران ویدیو زن حوادث مشهد اخبار خراسان رضوی تهران ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۲۱۰۵۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فرار زن جوان از دست مرد شیطانصفت | مرا به بیابانهای اطراف شهر کشاند و...
به گزارش همشهری آنلاین، زن ۳۹ ساله که مدعی بود فریب مردی شیطانصفت را خورده است، به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شهید نواب صفوی مشهد گفت: پاییز سال ۸۷ بود که به همراه مادرم سوار خودروی شخصی مسافربر شدیم. بین راه راننده که مدام از آینه جلو به من نگاه میکرد ناگهان روی ترمز کوبید و مرا از مادرم خواستگاری کرد. من هم که آن زمان جوانی خام و بیتجربه بودم با این رفتار راننده بلافاصله عاشق شدم و به طور پنهانی با او ارتباط برقرارکردم.
من و حامد در نهایت با هم ازدواج کردیم ولی خیلی زود متوجه شدم او دست بزن دارد و با هر بهانه کوچکی مرا کتک میزد. با وجود این چارهای جز سوختن و ساختن نداشتم چراکه وضعیت اقتصادی خانوادهام بسیار ضعیف بود و نمیتوانستم دوباره به خانه پدرم بازگردم.
بیوه شدن دختر ۲۳ ساله در شب عروسیش | ۲۰ بار مچ شوهرم را با زنهای غریبه گرفتم پیدا شدن دختر فراری در کلانتری | عکسهای زننده دختر جوان در فضای مجازی | دخترم آبرویم را برده استحامد شبها دیر به خانه میآمد و درگیر مواد افیونی هم شده بود. حالا دیگر نهتنها هیچگونه عشق و محبتی بین ما وجود نداشت، بلکه او نمیتوانست مخارج زندگی را هم تامین کند. در این شرایط پسرم نیز به دنیا آمد و من برای هزینههای پزشکی و مخارج روزانه دچار مشکل شده بودم. به همین دلیل دیگر چارهای جز طلاق برایم باقی نماند و مجبور شدم پسرم را به پدرش بسپارم و از او جدا شوم.
وقتی به خانه پدرم برگشتم، هیچگونه حمایت مالی نداشتم. این بود که به یکی از شرکتهای خدماتی و نظافتی مراجعه کردم و آنها مرا برای نگهداری از یک زن کهنسال معرفی کردند. در همین روزها مادرم به دلیل ابتلا به بیماری کرونا جان سپرد و یک سال بعد هم پدرم را به دلیل کهولت سن از دست دادم.
در شرایط اسفباری قرار گرفته بودم که پسر بزرگ پیرزن پیشنهاد کرد در خانه آنها سکونت داشته باشم و به طور شبانهروزی از مادرش پرستاری کنم. من هم خیلی زود پیشنهادش را پذیرفتم، ولی او چند روز بعد از من خواست برای آن که در منزل آنها راحت باشم، به عقد موقت او دربیایم. با آنکه یعقوب همسر و فرزند داشت، به ناچار پذیرفتم تا سرپناهی برای خودم داشته باشم. اما ۳ ماه بعد از این ماجرا پیرزن فوت کرد و فرزندانش نیز منزل ارثیهای را فروختند.
در این وضعیت من دست به دامان یعقوب شدم و از او خواستم خانهای برای من اجاره کند تا با هم زندگی کنیم. اما او مرا به همراه لوازم شخصیم از خانه بیرون انداخت و مدعی شد مدت زمان عقد موقت به پایان رسیده است و دیگر هیچ تعهدی به من ندارد.
دیگر تنهاتر از همیشه بودم و جا و مکانی هم برای زندگی نداشتم. این بود که به یکی از پارکهای مشهد رفتم تا شب را در آن جا سپری کنم. در همین حال مردی به من نزدیک شد و ادعا کرد مکانی برای اقامت شبانه من دارد. من هم به خاطر نادانی و غفلت پیشنهادش را پذیرفتم و سوار خودرویش شدم تا به خانه او بروم ولی آن مرد مرا از یک جاده خاکی به بیابانهای حاشیه شهر برد و قصد تعرض به مرا داشت که تصمیم گرفتم فرار کنم ولی او خودرو را خاموش کرد و با گرفتن کیف و لوازم شخصیم مرا در تاریکی شب در بیابانها رها کرد و گریخت.
من هم نتوانستم به خاطر تاریکی هوا شماره پلاک خودرو را یادداشت کنم. مدتی در کنار جاده سرگردان بودم تا اینکه خودرویی از راه رسید و خانوادهای مرا سوار کردند و به شهر آوردند. اکنون نیز به کلانتری آمدهام تا از آن مرد شیطانصفت شکایت کنم.
با صدور دستوری از سوی سرهنگ علی ابراهیمیان (رئیس کلانتری شهید نواب صفوی مشهد) تحقیقات پلیس درباره ادعاهای این زن جوان آغاز شد.
کد خبر 849567 برچسبها خبر مهم سارق - سرقت ازدواج - طلاق حوادث ایران