مجازات کودک آزاری
تاریخ انتشار: ۱۸ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۲۱۰۵۷۳
مدتی است که کودکان صدرنشین اخبار حوادث در ایران شده اند قشر بی دفاعی که قربانی جنایات بزرگ میشوند و این زنگ خطری است برای مسئولانی که خود را حامی حقوق کودکان میدانند.
ماجرای ستایش، آتنا، بنیتا، اهورا، کودکان ماهشهری که توسط نامادری و پدر شکنجه میشدند، نگار دختر ۱۷ ساله معلولی که توسط پدر مورد شدیدترین شکنجهها قرار میگرفت، ندا دختر افغان که مورد تجاوز قرار گرفت و متاسفانه جان باخت، تجاوز به بهاره و دانش آموزانی در یکی از مدارس غیر انتفاعی تهران، تجاوز و شکنجه دو نوجوان شوشتری، تجاوز به کوکان کار در پاتوق ها، کلیپ آزار دو کودک گل فروش در کرمان و قتل رومینای ۱۳ ساله توسط پدر حاکی از آن است که وضعیت حقوق کودکان بسیار بغرنج است البته اینها از معدود مواردی هستند که رسانهای شدند در بسیاری از موارد کودک آزاریها حتی پیگیری هم نمیشوند، چون در خیلی از موارد کودک آزاری توسط والدین صورت میگیرد و عملا کسی نیست که بخواهد گزارش دهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما یک نمونه عجیب کودک آزاری در چند روز گذشته اتفاق افتاد که بسیار عجیب و در نوع خود جدید بود آزار و شکنجه بنیامین کودک خردسال مشهدی توسط مادرش که از مردم میخواست پول به حساب او واریز کنند تا بنیامین را کتک نزند نوع جدیدی از کودک آزاری که توام با اخاذی بود. انتشار فیلمهای کودک آزاری این مادر سنگدل، شوکی دوباره بود به جامعهای که هنوز از التهاب قتل رومینا بیرون نیامده است.
فیلم این کودک آزاری که در اینستاگرام به اشتراک گذاشته شده بود، با واکنش پلیس فتا مواجه شد. گزارشهای پی در پی مردم سبب شد، مادر کودک آزار در استان خراسان رضوی شناسایی و دستگیر شود. در این مطلب میخواهیم به بررسی این موضوع بپردازیم که آیا کودک آزاری توسط والدین قابل پیگیری است؟ قبل از بررسی این موضوع لازم است تعریفی از کودک و انواع کودک آزاری ارائه دهیم.
تعریف کودک در قوانین
از نظر ماده ۱ کنوانسیون حقوق کودک، کودک به کلیه افراد زیر ۱۸ سال اطلاق میشود به موجب ماده ۱ قانون حمایت از کودکان و نوجوانان کلیه اشخاصی که به سن ۱۸ سال تمام هجری شمسی نرسیدهاند از حمایتهای قانونی مذکور در این قانون بهرهمند میشوند بنابراین در این قانون هم فارغ از اختلاف نظرهایی که در خصوص تعریف کودک در فقه و سایر قوانین وجود داشته افراد زیر ۱۸ سال را کودک محسوب کرده است.
تعریف کودک آزاری
کودک آزاری عبارت است از هر گونه فعل یا ترک فعلی که باعث آزار روحی و جسمی و ایجاد آثار ماندگار در وجود یک کودک شود؛ بنابراین کود ک. آزاری عبارت است از تهد ید یا آسیب سلامت جسم و روان، رفاه و سلامت کود ک. به د. ست والد ین یا افرادی که نسبت به او مسئول هستند.
انواع کودک آزاری در قانون
۱ ـ. کودک آزاری جسمی
مواردی، چون کتک زدن، ضربه زدن، داغ کردن، سوزاندن با قاشق داغ، شکستن استخوان، زخمی کردن، کشیدن گوش و موی سر، سیلی زدن، نیشگون گرفتن، پرتاب کردن، شلاق زدن، استفاده از آتش سیگار، گاز گرفتن، گذاشتن فلفل در دهان کودک، کوبیدن سر به دیوار، ایجاد سیاهی و کبودی در بدن کودک و هر شیوه دیگر از ایجاد آسیب جسمانی، از مصادیق بارز کودک آزاری جسمی میباشد.
۲ـ کودک آزاری روانی و عاطفی
مواردی، چون تحقیر کردن، مسخره کردن، سرزنش، طرد نمودن، محرومیت عاطفی، برخورد خشونت آمیز، آزارهای کلامی، کنترل شدید و نامعقول، دست انداختن، ترساندن، انتظارات نامناسب، اعمال خشونت علیه همسر در برابر چشمان کودک، ناسزا گفتن و کلیه اقداماتی که کارکردهای روانشناختی رفتار و رشد کودک را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد از مصادیق کودک آزاری روانی و عاطفی به حساب میآید.
۳ـ کودک آزاری جنسی
تماس جنسی با کودک و یا هر گونه تعامل جنسی بین کودک و بزرگسال را کودک آزاری جنسی میگویند. تعامل ممکن است دامنه وسیعی از رابطه جنسی تا نمایش آلت تناسلی فرد بزرگسال به کودک، اجبار کودک به نشان دادن آلت تناسلی خود به فرد بزرگسال، وادار ساختن کودک به روسپیگری، استفاده از کودک در حوزه هرزه نگاری اینترنتی (پورنوگرافی) و … را شامل بشود.
۴ـ کودک آزاری آموزشی
آسیبها و آزارهایی که از طریق نظام آموزشی و عموماً توسط معلمان، شیوههای تدریس، محتوای کتابها و … در دانش آموز ایجاد میشود در این حوزه قرار میگیرد. البته عموماً آزار آموزشی با آزار جسمی (مثل تنبیه بدنی) یا آزار روانی (مثلاً تحقیر دانش آموز) همراه است، اما در مجموع نادیده گرفتن تفاوتهای فردی دانش آموزان، ایجاد رقابتهای ناسالم و شدید بین آن ها، ایجاد فشارهای روانی و … از مصادیق بد رفتاری آموزشی تلقی میشود.
۵ـ کودک آزاری اقتصادی
عموماً آزار اقتصادی در معنای سوء استفاده و بهره برداری از کودک در جهت کسب درآمد و عدم تخصیص آن درآمد به خود کودک استعمال میگردد. واداشتن کودک به کارهای خارج از خانه، کار اجباری، تکدی گری، الزام به انجام کار درآمد زا در محیط خانه و … از مصادیق این نوع بد رفتاری محسوب میشود.
۶ـ کودک آزاری ناشی از غفلت
بر خلاف ۵ مورد قبل این نوع کودک آزاری به صورت غیر عمدی و در اثر غفلت و مسامحه اتفاق میافتد، به این معنا که عدم توجه کافی و لازم والدین نسبت به تامین نیازهای اولیه جسمی و روانی کودک و در حقیقت رابطه کم و جزئی والدین و سرپرستان با کودک، کودک آزاری ناشی از غفلت نامیده میشود. غفلت از تامین نیازهای اولیه جسمی و روانی کودک همچون تغذیه، پوشاک، نظافت، ابراز عشق و علاقه، عدم تربیت مناسب و… تحت عنوان کودک آزاری ناشی از غفلت قابل بحث است.
مجازات والدین کودک آزار
تا پیش از سال ۱۳۸۱ کودک آزاری از جرایم خصوصی شناخته میشد و فقط پدر که، ولی کودک است، حق داشت در صورت رخ دادن کودک آزاری شکایت کند و از آن جایی که درصد بالایی از کودک آزاریها توسط والدین صورت میگرفت، چون خلاء قانونی وجود داشت والدین کودک آزار کاملا در امنیت قرار داشتند و عملا کسی نمیتوانست موارد کودک آزاری توسط والدین را پیگیری کند. اما در سال ۸۱ طرحی ۱۲ مادهای به پیشنهاد انجمن حمایت از حقوق کودکان به مجلس ارائه شد و با پیگیری کمیسیون بهداشت مجلس تصویب شد که بر اساس آن کودک آزاری از مصادیق جرایم عمومی قرار گرفت و اعلام جرم علیه مرتکبین کودک آزاری ممکن شد و این تولد رسمی کودک در قوانین ما بود.
براساس این قانون کودک آزاری از جرایم عمومی محسوب میشود و نیاز به شاکی خصوصی ندارد، یعنی هرکس میتواند به محض دیدن مورد کودک آزاری آن را گزارش دهد و دادستان هم به عنوان مدعیالعموم باید موضوع را پیگیری کند و دقیقا به همین دلیل مادر کودک آزار مشهدی با گزارش مردمی دستگیر شد. به موجب ماده ۲ قانون حمایت از کودکان و نوجوانان هر نوع اذیت و آزار کودکان و نوجوانان که موجب شود به آنان صدمه جسمانی یا روانی و اخلاقی وارد شود و سلامت جسم یا روان آنان را به مخاطره اندازد، ممنوع است.
همچنین هرگونه صدمه و اذیت و آزار و شکنجه جسمی و روحی کودکان و نادیده گرفتن عمدی سلامت و بهداشت روانی و جسمی و ممانعت از تحصیل آنان ممنوع و مرتکب به ۳ ماه و ۱ روز تا ۶ ماه حبس و یا تا ۱۰ میلیون ریال جزای نقدی محکوم میگردد. همان طور که ملاحظه نمودید این مجازاتها در قبال تاثیری که این رفتارها در سلامت و روح و روان کودک باقی میگذارد بسیار ناچیز است و نیاز است که قانون گذار در این خصوص به بازنگری جدی بپردازد.
کودک آزاری والدین و سلب حضانت از آنها
به موجب ماده ۱۱۶۸ قانون مدنی، نگهداری اطفال، حق و تکلیف ابوین یعنی پدر و مادر است، اما قانون گذار در مواردی با پیشبینی شرایطی، حق حضانت را از والدین سلب میکند، زیرا اساسا مصلحت طفل و حفظ امنیت روحی و روانی او، بر حق حضانت والدین مقدم است.
به موجب ماده ۱۱۷۳ قانون مدنی هرگاه در اثر عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی پدر یا مادری که طفل تحت حضانت وی است صحت جسمانی یا تربیت اخلاقی طفل در معرض خطر باشد محکمه میتواند به تقاضای خویشاوندان طفل یا به تقاضای قیم او یا به تقاضای دادستان هر تصمیمی را که برای حضانت طفل مقتضی بداند اتخاذ نماید.
موارد ذیل از مصادیق عدم مواظبت و یا انحطاط اخلاقی هر یک از والدین است:
۱- اعتیاد زیانآور به الکل، مواد مخدر و قمار توسط هر یک از والدین (لازم به ذکر است که منظور از اعتیاد «اعتیاد زیانآور» است نه هر اعتیادی)، البته تشخیص زیانآور بودن یا نبودن اعتیاد تنها با مقام قضایی رسیدگی کننده به دعوای سلب حضانت است.
۲- اشتهار هر یک از والدین به فساد اخلاقی و فحشا
۳- ابتلای هر یک از والدین به بیماریهای روانی با تشخیص پزشکی قانونی
۴- سوء استفاده هر یک از والدین از طفل یا اجبار او به ورود در مشاغل ضد اخلاقی مانند فساد و فحشا، تکدیگری و قاچاق (به موجب ماده ۳ قانون حمایت از کودکان و نوجوانان هرگونه خرید، فروش، بهرهکشی و به کارگیری کودکان به منظور ارتکاب اعمال خلاف از قبیل: قاچاق، ممنوع و مرتکب، حسب مورد علاوه بر جبران خسارات وارده به ۶ ماه تا ۱ سال زندان و یا به جزای نقدی از ۱۰ میلیون ریال تا ۲۰ میلیون ریال محکوم خواهد شد.)
۵- تکرار ضرب و جرح خارج از حد متعارف توسط هر یک از والدین
منبع: پارسینه
کلیدواژه: کودک آزاری مجازات کودک آزاری قانون پارسی خبر کودکان و نوجوانان یک از والدین موجب ماده توسط والدین کودک آزاری حقوق کودک کودک آزار ماده ۱
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۲۱۰۵۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سندروم استکهلم در مدارس ابتدایی/ فرزندتان را به ربات آزمون دهنده تبدیل نکنید!
عصر ایران؛ امید خزانی*- سندروم استکهلم پدیدهای روانی است که قربانی با آزارگر خود و یا گروگان با گروگانگیر حس همدلی و حتی وفاداری دارد! اما ارتباط این موضوع با مدارس ابتدایی و کودکان معصوم چیست؟
ما - والدین که فرزندانمان را مال خود و نه از خود میدانیم - با این فرشتگان معصوم کاری میکنیم که بیشباهت نیست به پدیده سندروم استکهلم و همدلی با گروگانگیران که برخی از مدارس ابتداییاند.
این تمثیل از آن روست که والدین با دستان خود فرزندان خود را به مدارسی میسپارند که با جان و جسم کودکانشان چون یک گروگان رفتار کنند و حتی در این روند نهایت همکاری را نشان میدهند و حتی خواستار فشاری بیشتر(شما بخوانید آزاری بیشتر) از جانب مدرسه متبوع میشوند.
قبلاً مطلبی با عنوان " آموزش فرزند یا فرزند کشی " در اینجا ( لینک) منتشر شد و مقایسه ای تطبیقی با کشورهای دنیا در روند آموزش ابتدایی آورذه شد که نشان می داد ساعات آموزش ابتدایی در ایران از متوسط آموزش دنیا ۳۰۰ الی ۴۰۰ ساعت بیشتر است و این با همکاری والدین صورت می پذیرد که به نظر نویسنده فاجعه بار است و در گذر زمان باعث فرسودگی کودکان در بستر آموزش میشود. اخیرا کودکی ۹ ساله از نزدیکان را دیدم که در اثر فشار بیش از حد درسی والدین تحصیلکرده اش و الزام آنها برای آمادگی آزمون دچار اسپاسم عضلانی شده بود و کودکی اش به تاراج رفته بود! چند نکته به اختصار در باب این پدیده عرض می کنم:
۱. اگر پدران سنت زده ما خطاب به معلمان می گفتند " گوشت فرزندم مال تو استخوان اش مال من " ؛ این روز ها خیلی از والدین مجوز شدیدتر از این برخوردها را به مدارس فرزندانشان می دهند اما نه در قالب تنبیه بدنی بلکه بسی فراتر؛ تلقین دایمی حس ناکافی بودن! دقت بفرمایید برای یک کودک ۷ تا ۱۰ ساله!
۲. بارها شاهد بوده ام که والدین از مدارس متبوع شان خواسته اند که فرزند ۹ ساله آنها را برای آزمون آماده کنند . آزمونهای بی پایانی چون مدارس تیزهوشان ؛ آزمون مدارس خاص( شما بخوانید مراکز گروگانگیری ویژه) و غیره.
اهداف دوره ی آموزشی ابتدایی کم و بیش در اکثر کشورهای پیشرفته و حتی با تعریف یونسکو بر ۳ مبنای زیر استوار است : یادگیری مبانی سواد و اعداد؛ یادگیری مهارت های اجتماعی و ایجاد شوق و علاقه برای یادگیری !! در کجای این هدف گذاری جهانی آماده سازی برای آزمون های خاص گنجانده شده است که شمای والدین روان کودک ۹ ساله تان را آزار می دهید و حتی بابت آن هزینه می پردازید؟ این اتحاد والدین و مدارس علیه یه کودک ۸-۹ ساله چه منطق و مبنایی جز کودک آزاری می تواند داشته باشد. البته همه کودکان در اثر فشارهای اینچنینی دچار اسپاسم عضلانی نمی شوند اما آثار ماندگار مخرب روحی بر وجودشان می نشیند! از دوره ابتدایی همان را انتظار باید داشت که عقلای جهان بر آن اجماع کرده اند!
۳. هر نوع آموزش با عنصر انضباط ( دیسیپلین) گره خورده است. گزاره های آموزش در فضای شاد و غیره لزوما در مقام عمل جوابگو نیستند. آموزش برای کودک دوره ابتدایی با محدودیت انضباط پذیری و زمان حداقلی سرو کار دارد. ظرفیت انضباط پذیری یک کودک دوره ابتدایی بسیار محدود و شکننده است. این محدودیت ها قابلیت توسعه دارند اما قطعا در افق ۱۲ ساله باعث فرسایش آموزشی خواهند شد!
۴. بقول فرنگی ها " شیطان در جزییات است " بسیاری از آزمون های متداول آموزشی از جمله achievement test , proficiency test و competency test و Aptitude test که نسخه بومی شده آنها در مدارس ما نیز استفاده می شود با ده ها متغیر و پارامترهای اجرایی و نیروهای مجرب آموزش دیده قابلیت اجرا و نتیجه درست دارند! با زیرساخت های موجود سخت افزاری و نیروی انسانی اشغال در اکثر مدارس ابتدایی نتایج درستی برای این آزمون ها متصور نیست!
۵. آموزش و در کل علوم انسانی بسیار ظریف و شکننده است و از قوانین پوزیتیویستی تبعیت نمی کنند. به این معنا که از درستی گزاره الف و گزاره ب لزوما درستی گزاره ج حاصل نمی شود. اگر موفقیت فرمول واحدی داشته باشد که ندارد آن فرمول در مورد فرزند شما با متغیرهای زیادی سروکار خواهد داشت و لزوما نتیجه نخواهد داد. آنچه که برای موفقیت در اکثر مدارس پایه و ابتدای ما ریل گذاری شده با نوعی آزار و خشونت پنهان گره خورده است و ره به ترکستان می برد ! جاده با کیفیت ؛ خودرو استاندارد ؛ راننده مجرب و ساعت رانندگی استاندارد سفر ایمن را به دنبال دارد !
۶. بارها شنیده ایم که برای ساختن یک کشور از مدارس ابتدایی شروع کنید و نیک می دانیم که کشورهای توسعه یافته ۱۰ درصد تولید ناخاص داخلی را صرف آموزش بویژه آموزش پایه می کنند و آموزش پایه درست از وظایف ذاتی دولت هاست ! بله همه اینها درست است اما عجالتا در فقدان این درایت ها از تبدیل فرزندتان به ربات آزمون دهنده بپرهیزید!
۷. به پشتوانه دو دهه تجربه در آموزش عرض می کنم اکثر برنامه هایی که در قالب فوق برنامه در مدارس غیردولتی ارایه می شود فاقد عمق لازم است و غالبا سطحی است. برای مثال ۳ سال زبان فوق برنامه مدارس تقریبا معادل ۸ ماه آموزش در موسسات معتبر زبان است!
پی نوشت: هر نوع آموزش در هر سطحی که در دوره کودکی ( زیر ۱۲ سال) متصور است قابلیت جبران در دوره نوجوانی را داراست اما و هزار اما که کودکی از دست رفته هرگز جبران پذیر نیست چه برسد به آزار و آسیب های روحی که عمری ممکن است گریبانگیر کودک شما باشد.
---------------------
*دکتریِ آموزش