روایت ۶۰ شهید در «کوچه باران»
تاریخ انتشار: ۲۰ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۲۳۱۹۲۶
کتاب «کوچهباران» روایت ۶۰ شهید به قلم امیر اسماعیلی است که نشر پرنده آن را منتشر کرده است.
به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از روابط عمومی نشر پرنده، کوچهباران روایتهای ۶۰۰ کلمهای از ۶۰ شهید و بازماندگان آنهاست. روایتهایی شنیدنی که با خواندن هر کدام از روایتها باید لحظاتی، کتاب و چشمها را با هم بست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این کتاب با زبان ساده بیانگر روایتهای جذابی است از پدران، مادران، همسران، فرزندان و دوستان شهدایی که بسیاری از آنها گمنام رفتند. نویسنده در مقدمه کتاب آورده است: «پسرم! علیرضایم! محمدم! عباسم! رشیدم! حسینم! همهشان با تأکیدی خاص «م» مالکیت را ادا میکردند و چه حظی میبردند. هنوز خیلیهاشان باور نکردند که فرزندشان رفته است. شهید رفته است. هنوز منتظرند که بیاید و زنگ خانه را بزند. مادر شهید محمدحسن امینی میگفت: «چند بار به حاجی اصرار کردم که این خانه را بفروشیم و برویم جایی دیگر. از بس در و دیوار این خانه و خاطرات محمدحسن در آن به روحم فشار میآورد. حاجی هر بار به بهانهای طفره میرفت تا یک روز به خون محمدحسن قسمش دادم که چرا دلش به رفتن رضا نمیشود… شانههایش لرزید و گفت: «حاج خانم! اگر برویم و روزی محمدحسن برگردد و ما اینجا نباشیم، بچهام سردرگم میشود. باشیم اینجا که آمد خانه، پشت در نماند.» پیکر محمد حسن سر نداشت و حاجی هنوز امید داشت که برگردد.»
قسمتی از روایت اول کتاب کوچه باران به نام بابا امیر:
«روز اول مهر که باید میرفتم کلاس اول، مامان لوازمم را آماده کرد. لباسهایم را پوشیدم. مقنعهام را مرتب کردم، دفتر و مداد و پاکنم را که تا صبح صد بار نگاهشان کرده بودم را برداشتم. از خانه که میخواستیم بیاییم بیرون، نگاهمان افتاد به عکس بابا که انگاری داشت رفتن ما را نگاه میکرد. بابا امیر! همان موقع دلتنگیام چند برابر شد. زدم زیر قولم. زدم زیر گریه. اوضاع مامان هم بهتر نبود اما خودش را کنترل میکرد. تازه وقتی رفتم در حیاط مدرسه و باباهای بچهها را دیدم دلم داشت از دلتنگیات میترکید بابا امیر! ای کاش آن روز در بازیمان میگفتم: «نه پسرم! تو نباید بری. باید بمونی و همهاش با دخترت بازی کنی، اون رو پارک ببری، برایش هدیه بخری، موهاشو را شونه کنی، قربون صدقهاش بروی، لوسش کنی، خواستگار که اومد شوهرش ندهی و بگی این دختر منه، به خواستگارش نمیدم…» ولی چه کنم که خودم گفتم برو بابایی! ولی گفتم که زود برگرد. رفتی، ولی برنگشتی… خیلی وقت است که برنگشتی.»
علاقهمندان میتوانند این کتاب ۲۱۸ صفحهای را با قیمت ۳۵ هزار تومان از نشر پرنده تهیه و مطالعه کنند.
پایان پیام/31منبع: شبستان
کلیدواژه: نشر پرنده کوچه باران امیر اسماعیلی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۲۳۱۹۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۳ نمایشنامه جدید در نمایشگاه کتاب
«رازی بین من و تو»، «در تنم زمستان شد» و «روایت نه چندان پیچیده از یک عشق به طعم شمشیر» عنوان سه کتاب جدید سوره مهر در حوزه نمایشنامه است. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرگزاری تسنیم، سه کتاب نمایشنامه با عنوان «رازی بین من و تو»، «در تنم زمستان شد» و «روایت نه چندان پیچیده از یک عشق به طعم شمشیر» در انتشارات سورهمهر به چاپ رسید.
«رازی بین من و تو»، به قلم محمدرضا امیرخانی تصویری از زندگی «علی»، جانباز اعصاب و روان است. علی هنرمند پتینهکاری است که در جبهههای جنگ دچار موج انفجار شدیدی شده و همچنان با این توهم که همرزمش را کشته است، دچار عذاب وجدان است. در ادامه دکتر بخشی برای رهایی او از این توهم دست به کار میشود. ...
«در تنم زمستان شد» اثری از مصطفی سیفی برشی از زندگی رونیا یک دختر کرد ایزدی است که چند سال اسیر داعش بوده و اکنون پس از فرار از دست داعش به آلمان گریخته، اما یک روز مرد داعشی که سالها رونیا را اسیر کرده، وارد خانه او میشود. ...
خاطرات شنیدنی یک نفوذی«روایت نه چندان پیچیده از یک عشق به طعم شمشیر» نمایشنامه دیگری است که به قلم محمدرضا آریانفر به چاپ رسیده است. آریانفر در این کتاب، چهار نمایشنامه شامل «روایت نه چندان پیچیده از یک عشق به طعم شمشیر»، «آنگاه که خدا از دهان سنگ ترانه میخواند»، «کسی در خوابهایم قدم میزند» و «سراغ خوابهایم را از باد بگیر» را به نگارش درآورده است.
«رازی بین من و تو» با شمارگان 300 نسخه، «در تنم زمستان شد» با شمارگان 500 نسخه و «روایت نه چندان پیچیده از یک عشق به طعم شمشیر» با شمارگان 500 نسخه در بازار کتاب موجود است.
انتهای پیام/