Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-04-30@03:03:27 GMT

دست مهربان ارفک بر سر کودکان کار

تاریخ انتشار: ۲۲ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۲۵۶۹۶۰

دست مهربان ارفک بر سر کودکان کار

خبرگزاری مهر؛ مجله مهر _ مرضیه کیان: وقتی زنگ سوم داشت قانون جذب گرما را درس می‌داد اتفاقی چشمش افتاد به پنجه مجتبی که از کفش بیرون زده بود. سریع نگاهش را دزدید. مجتبی دستش را بالا برد.

_آقا اجازه؟ ما میدونیم که جذب گرما تو رنگ‌های مشکی و سیاه بیشتر از رنگ‌های سفیده

_از کجا می دونی؟

_آخه سنگ قبرهای مشکی تو بهشت زهرا خیلی داغ‌تر از سنگ قبرهای سفید هستند، همیشه اینطوریه!

_تو بهشت زهرا چکار می‌کنی؟ (با تعجب)

_میرم سر خاک داداشم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آخه داداشم مرده آقا...

همین جمله کافی بود تا معین کامرانی که داغ برادر دیده از این رو به رو شود. معینی که تا شب قبل از روز آموزش در مؤسسه به بچه‌های کار، عزمش را جزم کرده بود بعد از اصرارهای مداوم خواهرش دنبال بهانه باشد تا به واسطه آن بعد از قرنطینه بودن در خانه برای کنکور واستراحت مطلق به خاطر پارگی ربات صلیبی پایش، فرصتی پیدا کند تا عقده این چند ماه خانه نشینی را دربیاورد.

اما از فردای همان روز تا همین الان که با لباس خاکی مشغول بازسازی و تعمیرات اَرفَک (انجمن روشنگران فردای کودک) هست، فقط روز اول عید همین امسال یک روز در خانه مانده!

آموزش و فرهنگ به جای کیک و رانی!

نگاه معین و خواهرش آصفه کامرانی به کودکان کار، مثل نگاه خیلی‌ها در حد کیک و رانی دادن به بچه‌ها یا کیف و کفش خریدن برای آنها نبود و نیست؛ تازه آسیب این رفتارهای عاطفی بیجا را اصلاً کم نمی‌بینند.
نگاهشان، نگاهی زیر ساختی است! همان نگاهی که شاید اگر ما هم از آن زاویه دیده بودیم، تا الان دغدغه همه ما هم می‌شد، اگر نگاه ما هم آن‌طوری بود ما هم کمر همت می‌بستیم و حداقل کاری را در این مسیر هموار می‌کردیم.

اگر طبقه مرفه جامعه که وقتی کودک کار را می‌بینند، دست بچه دردانه شأن را محکم‌تر می‌گیرند و سریع از کودک مظلوم کار دور می‌شوند و می‌گویند: " دخترم / پسرم اینا دزد و بی ادبن مواظب باش نزدیکشون نشی" بدانند که این طفل‌های معصوم، قربانی داستانی از این زندگی بی انصاف شده‌اند و هیچ چیزی دست خودشان نبوده، پدر و مادر مصرف کننده دارند، یا پدری مریض در خانه دارند و پول عملش را باید جمع کنند و یا ناخواسته به دنیا آمده‌اند و…، و بدانند که این رفتار توهین آمیز و روی برگرداندن از آنها چه عقده و شکافی را پشت چشمان ملتمسانه شأن بنا می‌کند، شاید طور دیگری برخورد می‌کردند. همین کودک کاری که رفتار "ما" ی نوعی ۱۰ سال یا ۲۰ سال بعد که قرار است نیروی کار کارخانه و شرکت ما شود، چنان معضلی برای کار و جامعه و دختر ما درست می‌کند که اگر دنبال مقصر بگردیم، رفتار امروز ما باعث آن شده است. به قول کامرانی که می‌گوید: «اگر این بمب ساعتی را امروز خنثی کردیم که هنر ما بوده، ولی اگر آن را خنثی نکردیم و روزی این بمب ساعتی بترکد، آسیب آن فقط گریبان آن کودک را نمی‌گیرد، بلکه حجم وسیعی از جامعه را درگیر می‌کند که خود ما هم شامل آن می‌شویم.»

پس نمی‌شود راحت گفت "دیگی که برای من نجوشد سر سگ توش بجوشد" نمی‌شود راحت از این ماجرا گذشت، ماجرایی که پشت چشم نازک کردن و روی برگرداندن و شیشه ماشین شاسی بلند را بالا دادن و گذاشتن سِرلاک آماده در دهان فرزند دلبند روی صندلی کودک پشت چراغ قرمز، جلوی چشم کودک کاری که هنوز پشت شیشه ایستاده و دارد نگاه می‌کند، چند سال دیگر چون دُمل چرکینی که سر باز می‌کند همه جا را متعفن می‌کند.

کامرانی به جای اشک ریختن و بغض قورت دادن، راه حل این مشکل را در فرهنگ سازی می بیند، اما فرهنگ سازی که معین از آن دم می‌زند، تنها بازی با کلمات و شعار نیست. فرهنگ سازی به گفته او: «ورود به فرهنگ این بچه‌ها از طریق آموزش است، آن هم آموزش اصولی و در همه زمینه‌ها.»


 


ارفک در دل کوچه‌های سیاه فساد!
تیم پر تلاش ارفک ۷ سال است که تمام هدف و دغدغه شأن را معطوف به آموزش کودکان کار کردند. اَرفَک (انجمن روشنگران فردای کودک) همان مجموعه‌ای است که معین با دوستان دوران دبیرستان که سخت‌ترین کار زندگی شأن تا سال ۹۵ جابجا کردن کوله پشتی مدرسه شأن بود، بیل و کلنگ دست گرفتند و آجر روی آجر گذاشتند تا ساختمان اَرفَک را بنا کنند. ساختمانی که در دل کوچه پس کوچه‌های میدان شوش است. همان کوچه‌ای که وقتی می‌خواهی نزدیک ساختمان بشوی برای مصاحبه با کامرانی، صالحی نژاد که یکی از مربیان ارفک است، باید به عنوان بادیگارد کنارت باشد و گوشی را داخل کیف زیر چادر پنهان کنی و در گذر از در هر خانه، بوی جدیدی از مواد مخدر را تجربه کنی.
وقتی کامرانی از ایجاد انجمن در این محل حرف می‌زند می‌گوید: «نمی توان کودکان کار را که عمدتاً محل زندگی شأن همین کوچه و خیابان است را به محله‌های لاکچری بالا شهر آورد. فرهنگ سازی باید از دل همین آشفته بازار انجام شود. اگر توانستیم در دل مرکز فساد فرهنگ صحیح را ایجاد کنیم هنر کردیم!»

ارفک، فراتر از آموزش الفبا…!

آموزش اَرفَک، تنها متمرکز بر آموزش آکادمیک آموزش و پرورش نیست؛ چرا که این بچه‌ها علاوه بر آموزش آکادمیک، نیاز به آموزش فرهنگ هم دارند. فرهنگی که فقر طبقاتی و مالی، چشم امید و پیشرفت را بر آنها بسته است!
اَرفَک کودکان کار را توانمند می‌کند، توانمندی در حیطه هنر و مهارت. ارفک سلامت و بهداشت را آموزش می‌دهد. ارفک تغذیه و پوشاک کودکان را تأمین می‌کند. ارفک از استعداد یابی بچه‌ها غافل نیست! این ادعا را می‌توان در صحبت‌های آرزوی ۱۴ ساله و زهرای ۱۶ ساله شنید. دو خواهر افغان که در کنار ۶ خواهر و برادر دیگر روزانه جوراب بسته بندی می‌کنند و خانواده ۱۰ نفره آنان ماهیانه ۸۰۰ هزار تومان درآمد دارند! همگی دغدغه عمل پدر را دارند اما جنس صحبت‌های آرزو وقتی از شغل آینده اش که "دفاع از حقوق زنان" است حرف می‌زند، جنس اقتدار دارد!

صحبت از شغل آینده زهرا و آرزو مثل سوال کلیشه‌ای که "آرزو داری در آینده چه کاره شوید؟ " ما نیست که همه دم از دکتر و مهندس شدن می‌زدیم، آن هم در شرایط رو به رفاه زندگی و نتیجه اش هم…!

آرزو و زهرا در این ۴ سالی که آموزش خود را در ارفک شروع کرده‌اند ثابت کردند که چقدر مرد عمل هستند و حرفشان حرف است. این را زمانی متوجه شدیم که فهمیدیم بعد از ۱۷ ساعت کار از ۷ صبح تا ۱۲ شب، تازه مرور درس‌ها و نوشتن مشق و آموزش دادن الفبا به پدر و مادرشان تا ساعت ۳ بامداد را شروع می‌کنند.


 

پژواک خنده‌های کودکان کار در چار دیواری ارفک

معین کامرانی، جوان دغدغه مند ۲۶ ساله همراه با تیمی از بچه‌های دلسوز و پای کار که تمام وقت و فکرشان را شبانه روز صرف بچه‌های کار کرده‌اند، از برخورد نابجای برخی ارگان‌ها گله می‌کنند. ارگان‌هایی که اگر از حق نگذریم وظیفه خودشان است که در مسیر کودکان کار گام بردارند یا حداقل مسیر را برای ارفک که نهادی مردمی و خودجوش است هموار کنند.


اما با تمام گله مندی ها، ارفک از سال ۹۵ از ساختمانی قدیمی و مخروبه در پس کوچه‌های منطقه ۱۲ فراموش شده که در حال نابودی بود، اکنون به بنایی استوار و وسیع و پر از رنگ‌های شاد روح بخش و امیدوار کننده به زندگی تبدیل شده که از هر گوشه‌اش صدای خنده امید بچه‌ها به گوش می‌رسد، ولی همچنان برای ادامه فعالیت انسان دوستانه خود نیازمند کمک‌های حمایتی هستند تا محکم‌تر و پایدارتر گام بردارند و در این راه بمانند.

کد خبر 4947247 مرضیه کیان

منبع: مهر

کلیدواژه: کودکان کار کودکان کار و خیابان کودک کار و خیابانی فرهنگ سازی کارگاه آموزشی استعدادیابی صفحه اول روزنامه ها دکه روزنامه ویروس کرونا مطبوعات ایران توییتر پیام توییتری ایالات متحده آمریکا فوتبال برنامه اینستاگرام ایران آتش سوزی جنگل ها عراق شیوع کرونا اینستاگرام فرهنگ سازی کودکان کار آموزش ا بچه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۲۵۶۹۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نگاهی به کتاب «خداشناسی قرآنی کودکان»/ شما خدا را می‌شناسید؟

کتاب «خداشناسی قرآنی کودکان؛ پاسخ به ۴۰ پرسش کودکان و نوجوانان درباره خدا» یکی از آن راه‌های آسانی است که می‌توان به کمک آن کودکان را قانع کرد. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، طرح پرسش‌‏ها و دغدغه‏‌های فکری نوجوانان و پاسخ مناسب به آنها از ملزومات  تبلیغی است. در کتاب "خداشناسی قرآنی کودکان" به قلم غلامرضا حیدری ابهری ضمن ارائه مباحثی در نحوه پاسخگویی به سؤالات مذهبی کودکان، 40 پرسش درمورد حقیقت، صفات و کارهای خداوند و شناخت جایگاه مقام و مرتبه خدا در ذهن کودکان ذکر شده و به اختصار با استفاده از آیات و روایات به آنها پاسخ داده شده است. مطالب به صورت روان و متناسب با درک و دریافت و زبان کودکان ارائه شده است. فرزانه زینلی نویسنده و فعال فرهنگی یادداشتی بر این کتاب نوشته و برای انتشار در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده است که در ادامه می‌خوانید:

خدا چه شکلیه؟ خدا بچه داره؟ مامانش خدارو دعوا نمی‌کنه که همیشه بیداره؟! اصلاً خدا کیه؟!

این جور سؤالات را همه ما یا شنیده‌ایم یا مدتی در کودکی، ذهنمان را مشغول کرده‌اند. فکرکردن به خدا و بودنش در همه لحظات، برای ذهن کودک ما سخت است؛ کودکی که هنوز دنیا را درست نشناخته، تازه دارد مقدمات زیستن در آن را یاد می‌گیرد و قواعدش را می‌شناسد، با تناقض‌هایی روبرو می‌شود. همه پرسش‌های عجیب و غریب و فلسفی بچه‌ها از همین اختلاف‌های به ظاهر ساده برایشان شروع می‌شود و پاسخ این سؤالات برای ما سخت است؛ چون ذهنمان خیلی وقت است که به پذیرفتن عادت کرده و انگار هیچ چیز عجیبی نمی‌تواند هوشیارش کند.

دفترچه «خاطرات شیطان» دست بچه‌ها افتاد

در بین همه مسائلی که برای بچه‌ها سؤال ایجاد می‌کند، ماهیت خداوند از همه پیچیده‌تر است. این موضوع حتی برای بزرگترها هم گاهی جای ابهام دارد چه برسد به کودکی که تازه می‌خواهد معنای «لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ» را درک کند و بفهمد چطور در دنیایی که خودش می‌خوابد، مادرش می‌خوابد، حتی پرنده‌ها و گنجشک‌ها هم می‌خوابند، موجودی وجود دارد که نمی‌خواد و به خواب احتیاجی هم ندارد؟ یا کودکی که از لحظات غفلت مادرش برای خرابکاری‌ها استفاده می‌کند و باور دارد کسی او را نمی‌بیند، چطوری باید درک کند خدا در همه لحظات او حضور دارد و در عین حال، در تمام لحظات مادرش هم حضور دارد؟ بخشی از این پرسش‌ها به سبب شکل نگرفتن تفکر انتزاعی کودک ایجاد می‌شود و ممکن است با گذر از این دوره و ورود به دوره دوم نوجوانی، حل بشود، اما پاسخ همین سؤالات می‌تواند جهان‌بینی کودک را در موضوع خداشناسی شکل بدهد.

پاسخ به بنیادی‌ترین پرسش‌ها درباره خدا

این دست پرسش‌ها برای والدین نگران کننده است؛ از طرفی اینکه نمی‌توانند کودکانشان را قانع کنند و در چشم فرزندشان از مقام «همه چیزدانی» تنزل پیدا می‌کنند، و از طرف دیگر اینکه بالاخره چه پاسخی باید به بچه داد، اضطراب شدید به آنها وارد می‌کند. یک راه‌حل این است که از سرخط شروع کنید؛ یعنی ابتدا خودتان مسئله را حل کنید و بعد، متناسب با فهم و درک کودک، آن را برایش شرح بدهید. اما همیشه راه‌حل آسان‌تری هم هست!

کتاب «خداشناسی قرآنی کودکان؛ پاسخ به 40 پرسش کودکان و نوجوانان درباره خدا» یکی از آن راه‌های آسانی است که می‌توان به کمک آن کودکان را قانع کرد. نویسنده در این کتاب، به بنیادی‌ترین پرسش‌هایی که بین کودکان و نوجوانان مشترک است، پرداخته و به زبان ساده و با تمثیل‌هایی از زندگی روزمره، آن را برای کودکان قابل درک کرده است. در ابتدای کتاب هم بخشی را برای والدین نوشته و در آن، به لزوم «شنیدن» و چگونگی همدلی با کودکان در پرسش‌هایشان پرداخته است. غلامرضا حیدری ابهری، نویسنده کتاب، در مقدمه می‌گوید: «مطالب این کتاب با مطالب کتاب‌های اعتقادی مرسوم، کاملاً متفاوت است؛ زیرا خداشناسی کودک و نوجوان و پرسش‌های او، با خداشناسی بزرگسال و نیازهای فکری این گروه بسیار تفاوت دارد.» نویسنده در بخش‌های مختلف این کتاب سعی کرده است با نهایت آرامش، پاسخی قانع کننده برای کودکان آماده کند و حتی می‌گوید که این پاسخ‌ها را ابتدا در اختیار فرزند خودش قرار داده و نظر او را به عنوان یک مخاطب هم سن و سال، پرسیده تا در نهایت، کتاب مناسب حال و هوای کودک و نوجوان باشد.

این کتاب را انتشارات بین‌المللی جمال در 140 صفحه منتشر کرده و در کتابنامه رشد آموزش و پرورش نیز معرفی شده است.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • حسین قناعت:«والدین امانتی» به کودکان حفاظت از محیط زیست را آموزش می‌دهد/ فیلم کودک با اکران آنلاین بهتر دیده می‌شود
  • شروع مسیری هیجان‌انگیز با مهدکودک
  • جراحی تومور ۱۴ سانتی از کلیه کودک ۲ ساله بندرعباسی
  • تاثیر اسباب بازی در نبوغ و رشد کودکان
  • ۴۲ هزار کودک سرطانی در «محک» در حال درمان هستند
  • همیاران مهربان ترافیک به مثابه مشارکت مردم در جهش تولیدات فرهنگی هستند/روش‌های قهری در ارتباطات فرهنگی جوابگو نیست
  • روش‌های قهری در ارتباطات فرهنگی جوابگو نیست
  • کمی مهربان باشیم (بررسی زندگی و آثار دکتر هروی)
  • سندروم استکهلم در مدارس ابتدایی/ کودک آزاری مدرن: تلقین حس ناکافی بودن!
  • نگاهی به کتاب «خداشناسی قرآنی کودکان»/ شما خدا را می‌شناسید؟