Web Analytics Made Easy - Statcounter

رویداد۲۴   گدت بهگت در میدل ایست آی نوشت: نفتالی بنت وزیر دفاع اسرائیل که دوران وزارتش رو به پایان است ماه پیش گفت که ایران شروع به خروج نیرو‌های خود از سوریه کرده است و عقیده داشت که بنی گانتز وزیر دفاع بعدی باید به فشار بر تهران ادامه دهد. با این حال، یک مسئول ایرانی این ادعای اسرائیل را رد و تصریح کرد که "هیچ تغییری در تعداد و کیفیت حضور مستشاری ایران در سوریه ایجاد نشده است".

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



در سال‌های اخیر سوریه به میدان نبرد اصلی ایران و اسرائیل تبدیل شده است. این دو قدرت منافع متناقضی در جنگ سوریه دارند و بیانات متضاد مسئولان باعث شده که سوالاتی درمورد اهداف استراتژیک آن‌ها پدید آید-و اینکه رویارویی این دو در کوتاه مدت و بلند مدت چه مسیری را در پیش خواهد گرفت.

میدان نامتقارن جنگی

اهداف و سیاست‌های اسرائیل از زمان شروع جنگ داخلی سوریه در سال ۲۰۱۱ با توجه به نقش چشمگیر ایران، حزب الله و دیگر گروه‌های شیعه پشتیبان بشار اسد متحول شده اند.

پیروزی اسد و هم پیمانان ایرانی اش از نگاه رهبران اسرائیلی یک تهدید حیاتی محسوب می‌شود. شاید یکی از اهداف مطلوب برای آنها، جنگی طولانی باشد که اسد را ضعیف کرده، اما در عین حال اجازه بازیابی قدرت بدون تهدید اسرائیل را به آن‌ها بدهد.

در سال‌های اخیر اسد بسیاری از مناطق از دست رفته را بازپس گرفته در حالی که اسرائیل-با دستی نسبتا باز-بر بر بمباران محموله‌های اسلحه ایران برای حزب الله و گروه‌های شیعه سوریه تمرکز داشته است. اسرائیل از پشتیبانی کامل ترامپ و برخی رقبای منطقه‌ای ایران بهره می‌برد، اما این حملات کاملا با قوانین بین المللی و یکپارچگی سوریه در تناقض است و باعث ناپایداری سیاسی و اقتصادی در منطقه خواهند شد.

ایران خود را در مقابل امریکا و هم پیمانانش از جمله اسرائیل و دولت‌های عربی یافته است که منابع نظامی و اقتصادی عظیمی را در اختیار دارند. ایرانیان که توان مقابله با این منابع را ندارند یک استراتژی جنگی نامتقارن را در پیش گرفته اند.

یکی از نقاط قوت تهران، توانایی همکاری با دولت‌ها و فعالان غیر دولتی همسایه است. هم پیمانی ایران با حکومت اسد در راستای پیشبرد اهداف متعددی است؛ سوریه نقش مهمی در تضمین زنجیره‌ی ارسال سلاح به حزب الله ایفا می‌کند و حکومت اسد بخشی جدا نشدنی از "محور مقاومت" محسوب می‌شود.

مسئله بقاء

رهبران ایران باور دارند که اگر در دمشق با تندرو‌های سنی مبارزه نکنند باید در تهران با آن‌ها بجنگند (دفاع تهاجمی). درنتیجه بقای حکومت اسد پازل مهمی در استراتژی امنیت ملی ایران محسوب می‌شود.

اما اسرائیل در این رویارویی از برتری استراتژیک از جمله اطلاعات بهتر، پشتیبانی امریکا و اجازه روسیه برخوردار است. روسیه و اسرائیل از مکانیسم تنش زدایی استفاده کرده اند و درنتیجه جت‌های اسرائیل می‌توانند تا زمانی که نیرو‌های روسی را تهدید نمی‌کنند به اهداف ایرانی حمله کنند.

مسئولان روسیه درخواست خروج تمامی طرفین از سوریه را دارند، اما از آنجایی که جبهه‌ای محکم در مقابل حمله هوایی اسرائیل نمی‌گیرند، می‌توان نتیجه گرفت که علاقه‌مند به رویارویی با اسرائیل نیستند و مایلند توان ایران در سوریه تا حدی کاهش پیدا کند.

یکی از انگیزه‌های اصلی مداخله روسیه در سوریه، حفظ پایگاه هوایی در منطقه غربی لاذقیه و پایگاه دریایی این کشور در بند طرطوس است. با بررسی تاریخچه روابط مسکو و تهران می‌توان فهمید که اتحاد فعلی این دو کشور تاکتیکی است و از دشمنی مشترک آن‌ها نسبت به دولت ترامپ و تحریم‌های امریکا منشا می‌گیرد.

نقاط ضعف کلیدی

اسرائیل با وجود برتری‌های استراتژیک و نظامی نقاط ضعف مهمی دارد. صلح در سوریه به زور امکان پذیر نیست؛ کشور‌های همسایه باید این صلح را بپذیرند و یک سری سیاست‌های اسرائیل با این موضوع در تناقض است. برنامه اسرائیل برای الحاق ۳۰ درصد از کرانه غربی باعث شده تا مسئولان فلسطینی همکاری امنیتی خود با اسرائیل را فعلا به تعویق بیندازند و این موضوع ممکن است آخرین ضربه به پیمان صلح اسرائیل-اردن باشد.

همچنین سرمایه گذاری عظیم ایران بر روی حکومت اسد براساس منافع ملی است و منشائی ایدئولوژیک ندارد. ایران به جای تشکیل یک "هلال شیعه" از تهران تا بیروت، به دنبال ایجاد موازنه قدرت در مقابل اسرائیل و دولت‌های عربی است.

در حال حاضر جنگ تمام عیار بین ایران و اسرائیل دور از واقعیت است. امریکا و روسیه هردو قصد دارند که پس از تثبیت منافع استراتژیک خود، نیرو هایشان را به کشور بازگردانند. قدرت‌های منطقه‌ای هم موافقند که درگیری گسترده نظامی باعث بی ثباتی بیشتر در منطقه خواهد شد.

به همین دلیل محور اسرائیل-امریکا-کشور‌های خلیج [فارس]به دنبال آن هستند که با افزایش فشار نظامی و اقتصادی برروی ایران در سوریه و دیگر جاها، باعث تغییر حکومت در تهران شوند. اما در حال حاضر نشانه‌ای از فروپاشی نیست و درگیری ایران و اسرائیل در زمینه‌های مختلف از جمله حملات سایبری ادامه خواهد داشت. لینک کوتاه: کپی در کلیپ بورد کپی لینک خبر های مرتبط

منبع: رویداد24

کلیدواژه: رویداد24 رابطه ایران و اسرائیل جنگ ایران و اسرائیل ایران و اسرائیل حکومت اسد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۲۶۷۰۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آیا بلینکن می‌تواند اثر انگشت خود را بر تاریخ بگذارد؟

فرارو- غسان شربل؛ مدیر مسئول روزنامه "الشرق الاوسط"، آنتونی بلینکن به هاروارد رفت. او در راهرو‌ها با سایه مردی روبرو شد که چندین دهه پیش از او سکاندار سیاست خارجی امریکا بود. نام آن مرد "هنری کیسینجر" بود. او هنگام عبور از ساختمان شورای امنیت ملی و همچنین شورای روابط خارجی با همان شبح ملاقات خواهد کرد. صاحب سایه سنگین آن شبح هم چنین عاشق نگارش مقاله و تفکر طولانی در مورد آینده امریکا و موقعیت و جایگاه ان کشور در جهان بود. بلینکن اکنون در دفتر وزیر امور خارجه نشسته است.

به گزارش فرارو به نقل از عرب نیوز، کیسینجر چندین دهه پیش آن دفتر را ترک کرد، اما سایه او باقی ماند. چقدر زندگی با وجود یک سایه از گذشته دشوار است. گویی او همواره تو را مورد قضاوت و آزمون قرار می‌دهد. مردم نیز وسوسه می‌شوند تا رهبران امروز را با رهبران گذشته مقایسه کنند. امانوئل مکرون رئیس جمهور فعلی فرانسه درک می‌کند که تکیه زدن بر صندلی مردی که شبح اش بر سرش سنگینی می‌کند به چه معناست. او دشواری زندگی در سایه "شارل دوگل" را می‌داند.

زمان داوری می‌کند و صاحبان موقعیت و مقام را به سوی سرنوشت خود سوق می‌دهد و نتایج را زیرنظر دارد. در این میان جایی برای کارکنان عادی که مانند آب رودخانه‌ای که به دریا می‌ریزند به سمت فراموشی می‌شتابند وجود ندارد.

تاریخ صرفا اسامی افرادی که تاثیرگذار بوده و به اصطلاح اثرانگشتی از خود برجای گذاشته اند را حفظ و یادآوری می‌کند حتی اگر گاهی آن تاثیرگذاری با ارتکاب جنایت آلوده شده باشد. به همین خاطر است که تاریخ افرادی که در نقاط عطف اثری از خود بر جای گذاشتند فراموش نکرده است.

تاریخ "ژول مازارن" سیاستمدار برجسته ایتالیایی و امضاکننده معاهده وستفالی، معاهده پیرنه و معاهده الیوا ابزار‌های حقوقی لازم برای تبدیل فرانسه به قدرت اصلی در قاره اروپا را فراموش نمی‌کند. تاریخ هم چنین "شارل موریس دو تالیران پریگور" که با نام تالیران شناخت می‌شود دیپلمات برجسته فرانسوی که در سال‌هایی که پیروزی‌های نظامی فرانسه یکی پس از دیگری کشور‌های اروپایی را تحت سلطه فرانسه قرار داد و دیپلمات ارشد ناپلئون بود و برای صلح تلاش می‌کرد را فراموش نمی‌کند.

تاریخ "مترنیخ" سیاستمدار اتریشی مبتکر نظام توازن قوا را فراموش نمی‌کند. تاریخ "اتو فون بیسمارک" زما‌مدار معروف دولت پروس، دوک لاونبورگ و نخستین صدراعظم آلمان ملقب به "صدراعظم آهنین" که توانست آلمان را متحد کرده و امپراتوری آلمان را تاسیس کند را فراموش نخواهد کرد.

تاریخ "ژو انلای" از مهم‌ترین رهبران سیاسی معاصر چین و اولین نخست وزیر جمهوری خلق چین که به اتخاذ سیاست‌های میانه روانه و به خصوص ایفای نقش در معتدل کردن اوضاع پس از انقلاب فرهنگی شهرت داشت را فراموش نخواهد کرد. تاریخ "ویاچسلاو میخائلوویچ مولوتف" و "آندرِی آندریویچ گرومیکو" وزرای خارجه اسبق اتحاد جماهیر شوروی را فراموش نخواهد کرد. تاریخ هم چنین "یوگنی ماکسیموویچ پریماکوف" وزیر خارجه و نخست وزیر اسبق شوروی را فراموش نخواهد کرد. تاریخ "سرگئی لاوروف" وزیر خارجه فعلی روسیه را نیز فراموش نخواهد کرد علیرغم آن که او در تله اوکراین افتاد.

بلینکن در هواپیمایی که او را به پکن رساند به ساعت خود نگاه کرد. زمان رو به اتمام است. تهدید باخت "جو بایدن" در انتخابات پیش رو بر سرش سنگینی می‌کند. دادگاه‌های امریکا  با مردی پر سر و صدا به نام گدونالد ترامپ" سروکار دارند، اما محاکمه او باعث کاهش محبوبیت نزد هواداران اش نشده است. اگر بایدن از کاخ سفید برود بلینکن نیز با او خواهد رفت. پس از آن احختمالا کتاب خاطرات اش را مکنتشر می‌کند و سخنرانی خواهد کرد، اما بازنشستگی برای او وسوسه انگیز نیست. موضوع آن است که برجای گذاشتن اثر انگشت خود بر تاریخ مهم‌تر از ذکر جزئیات دوران تصدی مقام وزارت خارج در یک کتاب خاطرات است. برجای گذاشتن اثر انگشت در تاریخ حکم یک تمبر دائمی را دارد.

چقدر سخت است ملاقات با امپراتور چین مردی که کلید‌های کارخانه جهانی را در دست دارد و می‌خواهد در رتبه بندی قدرت‌های بزرگ در جایگاه دوم قرار گیرد. ولادیمیر پوتین به ذهنش خطور کرد. او در جنگ اوکراین شکست نخواهد خورد، اما نبرد طولانی و پرهزینه شد.

جنگ در اوکراین نیاز روسیه به کشور "مائوتسه تونگ" را افزایش داد. به ذهن ارباب کرملین خطور نکرده بود که رقیب واقعی روسیه دریای انسانی ساکن در مرز‌های آن است. پوتین از سرنوشت آمریکا فرار کرد و به سرنوشت چین گرفتار شده است. قرار ملاقات واقعا دشوار است. مردی (شی) که بلینکن با او دست خواهد داد نه با تهدید ناشی از انتخابات مواجه است و نه وسایل ارتباط جمعی و نه حتی کسی جرات مخالفت با او را دارد، زیرا حزب اش یعنی حزب کمونیست چین نیز او را همتای مائو و حتی قدری فراتر از او معرفی کرده است.

سایه کیسینجر بلینکن را تسخیر کرده است. کیسینجر قرار بود در تاریخ ۹ جولای ۱۹۷۱ میلادی در شمال پاکستان استراحت کند، اما راحتی چیزی است که دیگران را وسوسه می‌کند نه شخصی مانند کیسینجر. او مخفیانه عازم چین شد. این دیدار باعث شد او دانش خود را از کشوری که از آن بازدید کرده بود به امریکایی‌ها انتقال دهد. گفتگو‌های ماراتن گونه بین افراد باهوش انجام شد. طی ان کیسینجر با "ژو انلای" نخست وزیر وقت چین صحبت کرد و از او خواست تا از "ریچارد نیکسون"  رئیس جمهور وقت امریکا برای بازدید از چین که آشکارا موضعی خصمانه در قبال امپریالیسم داشت و ایالات متحده را "ببر کاغذی" خوانده بود دعوت بعمل آورد. نتیجه سفر نیکسون به چین در فوریه ۱۹۷۲ شبیه وقوع یک کودتا در موازنه قوای بین المللی بود. اتحاد جماهیر شوروی چاره‌ای جز در پیش گرفتن راه تنش زدایی با غرب نداشت امری که کیسینجر معتقد بود به زوال امپراتوری شوروی خواهد انجامید.

بلینکن اشاره کرده که متوجه شده "شی جین پینگ" عجله‌ای برای رویارویی با آمریکا ندارد، اما او نمی‌خواهد شاهد شکست پوتین باشد، زیرا شکست او بیگانگی تایوان از سرزمین اصلی چین را عمیق‌تر می‌سازد.

در هواپیمایی که بلینکن را به خاورمیانه برد او دوباره به ساعت خود نگاه کرد. شرایط فعلی سخت و خطرناک است. پژواک قتل عام غزه به قلب دانشگاه‌های آمریکا رسیده است. دولت بایدن در پی عملیات طوفان الاقصی به سرعت از اسرائیل حمایت کرد، اما کشتار هفته ماهه ارتکابی توسط اسرائیل فراتر از حد تحمل است. در این میان نیز ایران و اسرائیل شلیک موشک‌هایی را رد و بدل کرده اند. اگر خاورمیانه با یک فروپاشی کامل مواجه شود چه خواهد شد؟ آمریکا چیزی از بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل دریغ نمی‌کند، اما آن مرد همانند یک جنگجوی زخمی رفتار می‌کند. اگر او تهدید خود را مبنی بر حمله به رفح عملی کند آتش تنش احتمالا گسترش خواهد یافت.

بار دیگر سایه کیسینجر بلینکن را تسخیر می‌کند. کیسینجر در جریان جنگ ۱۹۷۳ میلادی یعنی جنگ رمضان یا به زعم اسرائیل یوم کیپور از اسرائیل حمایت کرد،  اما عملا گزینه مذاکره را به عنوان تنها راه برون رفت تحمیل کرد. او دیپلماسی شاتل خود را راه اندازی کرد و با انور سادات و حافظ اسد منطبق با ایده‌های واقع گرایانه خود در حوزه روابط بین الملل رایزنی کرد. نتیجه این رایزنی‌ها دو توافق برای حل مناقشه بود. توافق طرف مصری صحنه درگیری اعراب و اسرائیل را تغییر داد و بعدا در را به روی کمپ دیوید و خروج مصر از بعد نظامی جنگ گشود.

موقعیت‌های تراژیک نیازمند تصمیم گیری‌های استثنایی هستند و نیاز به مردانی دارند که در استفاده از نقاط عطف برای ساختن سرنوشت مهارت داشته باشند. آیا بلینکن می‌تواند دریچه‌ای را که به یک کشور مستقل فلسطینی منتهی می‌شود باز کند؟ چنین اقدامی تحولی اساسی در صحنه خاورمیانه ایجاد خواهد کرد.

آمریکا اشتباهاتی تاریخی را مرتکب شده است برای مثال، زمانی که به دولت‌های پیاپی اسرائیل اجازه نقض مفاد توافق نامه اسلو را داد. امریکا زمانی دچار اشتباه تاریخی شد که طرح صلح عربی را نادیده گرفت.

اکنون نیم قرن پس از سفر کیسینجر به خاورمیانه هواپیمای بلینکن در حال حرکت است. رفع ظلمی که در حق مردم فلسطین اعمال شده این بار کودتای بزرگی خواهد بود که مرز نقش‌های کشورهایی، چون  ایران، ترکیه، روسیه و چین را دوباره ترسیم خواهد کرد. صلح فراگیر به خاورمیانه فرصتی برای تمرکز بر توسعه، مبارزه با فقر و تروریسم و ​​رفع بدبختی زندگی در چادر‌ها را می‌دهد. آیا بلینکن می‌تواند اثر انگشت خود را بر روی تاریخ برجای بگذارد همان طور که کیسینجر در بیش از یک نقطه در جهان از جمله در مذاکرات برای خروج امریکا از ویتنام آن کار را انجام داد؟ باز هم می‌گویم که موقعیت‌های تراژیک نیازمند تصمیم گیری‌های استثنایی و مردانی هستند که در استفاده از نقاط عطف برای ساختن سرنوشت مهارت دارند.

دیگر خبرها

  • آخرین وضعیت دیپلمات مجروح حمله اسرائیل به سفارت ایران + عکس
  • عیادت وزیر خارجه ایران از دیپلمات سوری آسیب دیده در حمله تروریستی اسرائیل به سفارت ایران در دمشق
  • شهید مطهری برای نخبگان فکری جبهه انقلاب یک اسوه تمام عیار است
  • قیمت طلا و سکه کاهشی شد؛ سکه چقدر پایین آمد؟ | جدول قیمت انواع سکه و طلای ۱۸ عیار را ببینید
  • قیمت سکه و طلا در بازار آزاد ۱۲ اردیبهشت ماه
  • آیا بلینکن می‌تواند اثر انگشت خود را بر تاریخ بگذارد؟
  • نسل کنونی جامعه در جنگ تمام عیار رسانه ای قرار دارند
  • افزایش قیمت طلا و انواع سکه در بازار ؛ ربع سکه چند شد؟ | جدول قیمت ها را ببینید
  • قیمت سکه و طلا در بازار آزاد ۱۱ اردیبهشت ماه
  • سقوط بالگرد ارتش کلمبیا در منطقه جنگی/ تمام ۹ سرنشین کشته شدند