Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری دانشجو»
2024-05-03@16:49:51 GMT

کرونا، درد شخصی یا جمعی؟

تاریخ انتشار: ۲۴ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۲۷۶۸۳۱

کرونا، درد شخصی یا جمعی؟

از زمان شیوع بیماری کرونا، میزان تبعیت افراد از دستورالعمل‌های بهداشتی متفاوت بوده است. عد‌ه‌ای دستورالعمل‌ها را جدی گرفته و به آن‌ها عمل کردند و عد‌ه‌ای هم به پروتکل‌های بهداشتی تجه کردند.

گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، محمدحسن شریفیان؛* شیوع ویروس کرونا در جهان، حکومت‌ها را با چالشی جدی در زمینۀ سیاست‌گذاری عمومی مواجه کرده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

صرف‌نظر از تفاوت رویکردها، در همه جا تلاش شده است تا با اعمال قرنطینه و رعایت فاصله‌گذاری اجتماعی، تماس فیزیکی افراد با یکدیگر به حداقل رسانده شود. با وجود این، رعایت این نکات در همه جا یکسان نبوده است. افزایش سفرها در پی اعلام قرنطینه در اسفند ماه، هجوم به فروشگاه‌ها در برخی کشورها و حتی برگزاری تظاهرات در اعتراض به قرنطینه حکایت از این دارد که عمل به سیاست‌های حاکمان و توصیه‌های بهداشتی وجوه دیگری نیز دارد. این امر ضرورت مشورت با متخصصان علوم رفتاری را برجسته‌تر کرده است. متخصصان علوم رفتاری از جمله روان‌شناسان اجتماعی می‌کوشند تا با توجه به مسائل زیربنایی رفتار انسان، توصیه‌هایی را مطرح کنند که سیاست‌گذاران با عمل به آن‌ها، میزان تبعیت افراد از دستورات بهداشتی را بالا ببرند.

 

یکی از مسائل مهم در متقاعدسازی، نحوۀ قالب‌بندی (یا فریم کردن) پیام است. یک نوع قالب‌بندی، ارائۀ پیام به صورت سود یا ضرر است. برای مثال اگر بخواهیم یک فرد سیگاری را ترغیب کنیم که سیگار کمتری مصرف کند، در یک حالت می‌توانیم به مضرات سیگار اشاره کنیم (مثل ضرر برای سلامتی، بوی ناخوشایند، هزینۀ اقتصادی) و در حالت دیگر می‌توانیم مزایای ترک سیگار را برجسته کنیم (مثل سلامتی بهتر، بوی بهتر، پس‌انداز بیشتر). مطالعات نشان داده است که این تغییر در قالب‌بندی، نتایج متفاوتی را در ترک سیگار به همراه دارد.

 

نوع دیگری از قالب‌بندی، اشاره به پیامدهای شخصی یا جمعی رفتار است. ما می‌توانیم یک پیام را طوری ارائه کنیم که سود یا ضرری که برای خود شخص دارد برجسته شود یا اینکه نحوۀ ارائۀ پیام طوری باشد که سود و ضرری که برای جمع دارد برجسته شود.  از قدیم باور عامیانه و مفروضۀ بسیاری از اندیشمندان این بوده است که انسان موجودی خودخواه است و انگیزۀ اصلی رفتارهای او به حداکثر رساندن سود شخصی است. بنابر این دیدگاه، اگر شخصی در موقعیتی قرار بگیرد که سود او در گروی ضرر دیگران باشد، او حاضر است که دیگران را قربانی سود خود کند.

 

اما مطالعات متعدد روان‌شناسان نشان می‌دهد که این مفروضه -که مبنای بسیاری از نظریات اقتصادی است- مفروضه‌ای اشتباه است و افراد در همۀ مواقع سود خود را به سایر چیزها ترجیح نمی‌دهند! برای مثال، در یک تحقیق پژوهشگران از دو نفر می‌خواستند تا پولی را میان خودشان تقسیم کنند (برای مثال 100 هزار تومان). روال به این شکل بود که یکی از شرکت‌کنندگان پیشنهادی را برای تقسیم پول می‌داد و شرکت‌کنندۀ دیگر می‌توانست بپذیرد یا نپذیرد. اگر پیشنهاد طرف مقابل را می‌پذیرفت مبلغ را دریافت می‌کرد و اگر نمی‌پذیرفت هیچ مبلغی دریافت نمی‌کرد. نتایج نشان داد که در زمان‌هایی که پیشنهادِ داده‌شده منصفانه نبود (مثلاً پیشنهاددهنده 80 هزار تومان را برای خودش در نظر می‌گرفت و 20 هزار تومان را برای طرف مقابل)، افراد پیشنهاد را رد می‌کردند و ترجیح می‌دادند به جای دریافت همان مبلغ پیشنهادی، هیچ مبلغی دریافت نکنند! به عبارت دیگر، افراد بر خلاف سود شخصی‌شان عمل می‌کردند.

 

بر اساس مطالعاتی نظیر این، روان‌شناسان اجتماعی معتقدند قالب‌بندی پیام‌ها به صورت سود یا ضرر فردی، لزوماً منجر به تبعیت افراد نمی‌شود. برای مثال بسیاری از افراد، علیرغم آگاهی از مضرات سیگار برای سلامتی‌شان، به استفاده از آن ادامه می‌دهند. با وجود این، هنوز هم راهبرد اصلی در متقاعدسازی و تبلیغات، اشاره به سود و ضرر شخصی است. در مقابل قالب‌بندی فردی، می‌توان قالب‌بندی جمعی را مطرح کرد. در قالب‌بندی جمعی، پیام طوری ارائه می‌شود که پیامدهایی که انجام دادن یا ندادن کاری برای دیگران دارد برجسته شود. برای مثال به جای ذکر اثرات مخرب سیگار بر سلامت خود فرد، به تأثیری که مصرف آن بر اطرافیان فرد (مثلاً فرزندان او) می‌گذارد اشاره می‌شود. روان‌شناسان اجتماعی معتقدند که افراد به همان اندازه که به هویت فردی خودشان اهمیت دهند و چه بسا بیشتر از آن، به هویت اجتماعی‌شان اهمیت می‌دهند. برای مثال اکثر افراد بیش از آنکه نگران خود باشند، نگران خانواده یا سایر گروه‌های اجتماعی‌ای که در آن عضویت دارند هستند.

 

تأثیر قالب‌بندی اجتماعی خصوصاً در بحران‌ها نمود بیشتری پیدا می‌کند. در تحقیقاتی که بر روی بازماندگان حوادثی مثل زلزله، سونامی و ازدحام جمعیت انجام شده است نشان داده شده است که بحران، احساسِ داشتن سرنوشت مشترک را در افراد ایجاد می‌کند که آن نیز منجر به ایجاد یک هویت اجتماعی جدید یعنی «بازماندگان حادثه» می‌شود. به گواه تحقیقات، افرادی که با این هویت جدید احساس نزدیکی بیشتری پیدا می‌کنند، بیش از سایرین می‌کوشند تا نقش مؤثری در کمک کردن به دیگران و رعایت دستورالعمل‌ها داشته باشند. بنابراین در چنین حالتی، پیام‌هایی که به صورت اجتماعی قالب‌بندی شده‌اند و بر سود و ضرر بحران برای جمع تأکید می‌کنند بیش از پیام‌هایی که منافع فردی را مورد توجه قرار می‌دهند قادرند تا تبعیت افراد را افزایش دهند.

 

از زمان شیوع بیماری کرونا، میزان تبعیت افراد از دستورالعمل‌های بهداشتی متفاوت بوده است. عده‌ای دستورالعمل‌ها را جدی گرفته و به آن‌ها عمل کرده‌اند و عده‌ای علیرغم اطلاع‌رسانی وسیع در مورد خطر سرایت، کمتر آن را جدی تلقی کرده‌اند. با توجه به مطالب گفته‌شده، به نظر می‌رسد که یکی از راه‌ها برای افزایش رعایت دستورالعمل‌ها، تغییر قالب‌بندی پیام‌های سیاستی و بهداشتی باشد. به عبارت دیگر برجسته کردن پیامدهای جمعی تبعیت یا عدم‌تبعیت از قوانین و توصیه‌های اعلام‌شده می‌تواند بیش از پیامدهای شخصی، رفتار افراد را تحت تأثیر قرار دهد. برای مثال با توجه به اینکه بیماری کرونا بیشتر جان افراد مسن و آسیب‌پذیر را تهدید می‌کند تا افراد جوان و سالم، پیام‌هایی که قالب‌بندی شخصی دارند و به ضررهای بیماری برای خود شخص تأکید می‌کنند،تأثیر کمتری در ترغیب افراد جوان و سالم به رعایت موارد بهداشتی دارند؛ یعنی شخص جوان یا سالمی که مکرراً پیامی با مضمون سود یا ضرر شخصی را دریافت می‌کند دلیلی نمی‌بیند که آزادی خود را محدود کند، چون باور دارد خطر زیادی او را تهدید نمی‌کند. اما در صورتی که پیام به صورت اجتماعی قالب‌بندی شود، همین فرد ممکن است به خاطر پیامدهایی که رعایت نکردن او برای دیگران دارد، تبعیت بیشتری از سیاست‌های بهداشتی نشان دهد. برای مثال اگر گفته شود خطر بیماری تنها جان او را به خطر نمی‌اندازد، بلکه می‌تواند برای بستگانش نیز تهدیدکننده باشد، اثرات مخرب اقتصادی بر جامعه داشته باشد و انسان‌های دیگری که جوان و سالم نیستند را دچار مشکل کند، این جملات با برجسته کردن هویت اجتماعی او امکان تبعیت او از دستورالعمل‌ها را بالا می‌برد.

 

در آخر اما باید به این نکته توجه داشت که انسان‌ها هویت‌های اجتماعی چندلایه و متعددی دارند. برای مثال خانواده، محله، منطقه، شهر، لایه‌های مختلف هویت یک نفر هستند که در طول یکدیگر قرار می‌گیرند. یا برای مثال دانشجو بودن، مسلمان بودن یا طرفدار پرسپولیس بودن هویت‌های اجتماعی مختلفی هستند که در عرض یکدیگر قرار می‌گیرند. اینکه حین ارائۀ پیام باید کدامیک از انواع هویت اجتماعی را برجسته کرد نیازمند ظرافت بیشتر و ریزه‌کاری‌هایی است که متخصصان باید با توجه به شرایط مختلف در نظر بگیرند.

 

محمدحسن شریفیان- کارشناسی ارشد روان‌شناسی عمومی دانشگاه تهران

انتشار یادداشت‌های دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروه‌ها و فعالین دانشجویی است.  

منبع: خبرگزاری دانشجو

کلیدواژه: دستورالعمل ها هویت اجتماعی تبعیت افراد روان شناسان سود یا ضرر قالب بندی برای مثال پیام ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۲۷۶۸۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بازار هیپنوتیزم در شبکه‌های اجتماعی/ هیپنوتیزم چیست و اصلا فایده‌ای هم دارد؟

هیپنوتیزم در واقع نوعی تلقین‌پذیری است و در وهله اول اگر فردی نخواهد نمی‌توان او را هیپنوتیزم کرد و در ثانی اگر فرد تمایل به هیپنوتیزم شدن را داشته باشد همه افراد امکان این موضوع را ندارند. افرادی که توانایی تلقین‌پذیری بالایی دارند معمولا به هیپنوتیزم بهتر پاسخ می‌دهند و  تحقیقات نشان داده که تلقین‌پذیری یا هیپنوتیزم‌پذیری یک ویژگی ژنتیکی است.

به گزارش ایسنا، به نقل از خبرآنلاین، هیپنوتیزم در طول تاریخ بشر با اسم‌های متفاوت همواره وجود داشته و برای تسکین درد و درمان بیماری از آن استفاده می‌شده است. تقریبا در صد سال گذشته و با گسترش پژوهش‌های علمی تاثیر و نحوه کارکرد هیپنوتیزم مشخص‌تر شده است و در بسیاری از موارد از جمله اضطراب کاربردهای فراوانی دارد. اما با توجه به ماهیت رازآلوده و سحرانگیز آن بسیاری از اوقات توسط افراد سودجو از هیپنوتیزم به عنوان ابزاری برای صرفا کسب درآمد و شیادی استفاده می‌شود و عدم آگاهی مردم از این موضوع نیز راه را برای آنها هموار می‌سازد.

امروزه افرادی در فضای مجازی که البته برخی از آنها ظاهرا مدارک معتبری نیز دارند به دنبال درآمدزایی از هیپنوتیزم به هر طریقی هستند و ویدیوهایی از خود حین هیپنوتیزم فردی دیگر منتشر می‌کنند به گونه‌ای که انگار وی را مسخ کرده و از خود بی خود می‌کنند. حتی اگر این ویدیوهای واقعی باشند استفاده نمایشی از هیپنوتیزم خارج از چارچوب اخلاق حرفه‌ای این کار است و نباید انجام بگیرد.

تصورات جامعه از هیپنوتیزم همواره با آن چیزی که واقعا هیپنوتیزم است و انجام می‌دهد تفاوت داشته است. تاریخچه هیپنوتیزم بسیار طولانی و نحوه عملکرد آن بسیار پیچیده و علمی و است در اینجا سعی می‌کنیم به شکل مختصر مواردی که نیاز است هر کسی در مورد هیپنوتیزم بداند تا فریب این افراد را نخورد شرح دهیم.

هیپنوتیزم چیست؟

هیپنوتیزم را می‌توان به عنوان وضعیت آگاهی یا هوشیاری در بیداری در نظر گرفت که در آن توجه فرد از محیط نزدیک او جدا می‌شود و توسط تجربیات درونی مانند احساسات، شناخت و تجسم جذب می‌شود. القای هیپنوتیزمی شامل متمرکز کردن توجه و درگیری تخیلی تا آن جایی است که آنچه تخیل شده است واقعی به نظر برسد.

فرد متخصص و مراجع با استفاده و پذیرش تلقین‌ها یک واقعیت هیپنوتیزمی را می‌سازند. حالت‌های مسحورشدن روزمره بخشی از تجربه مشترک ما انسان‌ها هستند، مانند غرق شدن در یک کتاب خوب، رانندگی در یک مسیر آشنا بدون یادآوری آگاهانه، هنگام دعا یا مراقبه یا هنگام انجام یک فعالیت یکنواخت یا خلاقانه. آگاهی و هوشیاری ما از محیط پیرامون خود در مقابل آگاهی درونی، در یک پیوستار قرار دارد به طوری که در این حالت‌ها تمرکز فرد عمدتا درونی است اما لزوما تمام آگاهی بیرونی را از دست نمی‌دهد.

هیپنوتیزم چه فوایدی می‌تواند داشته باشد؟

هیپنوتیزم را می‌توان به عنوان یک حالت ذهن‌آگاهی تلقی کرد که فرد می‌تواند یاد بگیرد تا آگاهانه و عمدا برای یک هدف درمانی به آن دسترسی پیدا کند. سپس تلقین‌ها به صورت شفاهی یا با استفاده از تصویرسازی برای نتیجه دلخواه ارائه می‌شوند. این کار ممکن است برای کاهش اضطراب، دسترسی به آرامش و آسودگی، کمک به مدیریت عوارض جانبی داروها، کمک به کاهش درد یا علائم دیگر باشد. هیپنوتیزم برای افراد مضطرب می‌تواند تجربه مفیدی باشد.

با این حال، سودمندی اصلی حالت هیپنوتیزم افزایش تلقین‌پذیری و دسترسی به پیوندهای ذهن و بدن و پردازش‌های ناخودآگاه است. هیپنوتیزم به خودی خود یک درمان نیست اما می‌تواند ابزاری در نظر گرفته شود که فرایند بهبود روانی را تسهیل می‌کند. هیپنوتیزم غیرممکن‌ها را ممکن نمی‌کند اما می‌تواند به افراد کمک کند آنچه را که ممکن است برایشان امکان‌پذیر است باور کرده و تجربه کنند.

حالت‌های هیپنوتیزمی در طول تاریخ بشر با اسامی مختلف برای درمان استفاده می‌شده است. اما با توجه به ماهیت عجیب آن توسط عده‌ای به عنوان چیزی مرموز و جادویی به تصویر کشیده شده است. مطالعه هیپنوتیزم پیچیده است و عوامل زیادی مانند زمینه، انتظارات و شخصیت بر پاسخ هیپنوتیزم تاثیر می‌گذارند.

ما نیاز داریم که از کلمات برای فراخوانی تخیلات استفاده کنیم. برای ورود به حالت هیپنوتیزمی باید توجه را متمرکز کرد وراه‌های زیادی برای رسیدن به این هدف وجود دارد. شعله یک شمع یا صفحه کامپیوتر می‌تواند یک تمرکز بصری باشد. تمرکز شنوایی می‌تواند موسیقی یا آواز خواندن باشد و القا می‌تواند شامل آرام‌سازی عضلانی باشد.

آیا همه افراد هیپنوتیزم می‌شوند؟

خیلی اوقات در فیلم و سریال‌ها هیپنوتیزم این گونه به تصویر کشیده می‌شود که فردی که تخصص بالایی در این کار دارد فقط با زل زدن به چشم دیگری او را هیپنوتیزم کرده و تحت کنترل خود در می‌آورد. در اینجا باید بار دیگر اشاره کنیم که هیپنوتیزم در واقع نوعی تلقین‌پذیری است و در وهله اول اگر فردی نخواهد نمی‌توان او را هیپنوتیزم کرد و در ثانی اگر فرد تمایل به هیپنوتیزم شدن را داشته باشد همه افراد امکان این موضوع را ندارند. افرادی که توانایی تلقین‌پذیری بالایی دارند معمولا به هیپنوتیزم بهتر پاسخ می‌دهند و تحقیقات نشان داده که تلقین‌پذیری یا هیپنوتیزم‌پذیری یک ویژگی ژنتیکی است.

آیا تغییرات حاصل از هیپنوتیزم پایدار است؟

شواهد پژوهشی نشان می‌دهد که وقتی از هیپنوتیزم برای کاهش استرس یا درد استفاده می‌شود، تغییرات ایجاد شده بسیار کوتاه مدت و گاهی صرفا در حد چند ساعت است. و برای اینکه اثربخشی هیپنوتیزم در زندگی روزمره حس شود نیاز به تکرار و زمان زیادی دارد. نکته دیگر این که هیپنوتیزم به تنهایی درمان مشکلات روانی نیست و معمولا از آن در کنار انواع روان‌درمانی‌ها استفاده می‌شود.

در مجموع، امروزه هیپنوتیزم یک روش علمی برای کاهش درد و استرس و مشکلات روانی است که می‌تواند تا حدی موثر باشد اما هیپنوتیزم توانایی معجزه کردن ندارد. وقتی در رسانه‌های مختلف با تبلیغات هیپنوتیزم مانند « خود هیپنوتیزمی جذب عشق»، « فراموش کردن خاطرات گذشته با هیپنوتیزم» و امثال اینها مواجه می‌شوید در نظر داشته باشید که باید انتظارات و توقعات واقع‌بینانه از این رویکرد علمی داشته باشید چرا که باور کردن این تبلیغات سودجویانه صرفا منجر به ناامیدی و سرخوردگی بیشتر شما خواهد شد.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • کلاهبرداران در کمین سرقت اطلاعات شخصی و بانکی افراد
  • شبکه اجتماعی «ایکس» عملکرد دکمه «بلاک» را تغییر می‌دهد
  • مردم تقسیم‌بندی‌های سیاسی مجلس را مشخص می‌کنند
  • اعتراف جدید سازندگان آسترازنکا/ باید نگران واکسن کرونا بود؟
  • بازار هیپنوتیزم در شبکه‌های اجتماعی/ هیپنوتیزم چیست و اصلا فایده‌ای هم دارد؟
  • زمان برگزاری آزمون استخدامی مربی پرورشی، مراقب سلامت و مشاور مدارس
  • باید بعد از انتخابات «لیست‌بندی‌ها» را کنار گذاشت
  • نام‌نویسی افراد تحت تکفل بیمه‌شدگان تامین اجتماعی «غیرحضوری» شد
  • کاهش آسیب‌های اجتماعی با بهره گیری از تولیدات علمی و پژوهشی جامعه دانشگاهی گیلان
  • اعتراف یک شرکت تولیدکننده مهم واکسن کرونا به عوارض نادر و لخته خون