پشت پرده غیبت مشکوک توئیت نویس ولیعهد سعودی/ چرا دست راست بن سلمان بازداشت شده است؟
تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۲۸۰۶۹۱
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، العساکر که رسانههای عربی او را دست راست محمد بن سلمان توصیف می کنند، یکی از نزدیک ترین افراد حاضر در پستهای مدیریتی محمد بن سلمان بود که مدیریت شبکه توئیتری ویژه ولیعهد عربستان را عهدهدار بوده است. نام وی علاوه بر پستی که در اختیار داشت، در موضوع جاسوسی ضد فعالان سیاسی عربستان و جمعآوری اطلاعات جاسوسی آنها از طریق پستهای توئیترشان بر سر زبانها افتاده بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تردیدها در مورد غیبت مشکوک العساکر بعد از آن ایجاد شد که عمر بن عبدالعزیز از مخالفان خاندان پادشاهی عربستان و از فعالان سیاسی موضوع غیبت او را مطرح کرد. العساکر علاوه بر پستهای خود مسئولیت مدیریت در موسسه «مسک» متخصص در زمینه سایت های اجتماعی که زیر نظر ولیعهد عربستان فعالیت میکند را عهدهدار بوده است.
آخرین پست العساکر در توئیتر مربوط به روز ۶ میگذشته است که از آن روز بیش از یک ماه میگذرد. بعد از طرح این ابهام، این صفحه توئیتری به صورت ناگهانی یک مطلب را درج کرد تا اینگونه وانمود کند که العساکر ناپدید نشده است. این در حالی است که فعالان حقوقی معتقدند که دربار ولیعهد عربستان برای سرپوش گذاشتن بر بازداشت بدر العساکر این توئیت را منتشر کرده است.پایگاه العربی الجدید به نقل از یک منبع آگاه نوشت: شکی نیست که العساکر بازداشت شده و توییت منتشر شده هم به عنوان پاسخی به مخالفان سعودی منتشر شده است. این مسأله پیشتر نیز در خصوص دکتر سلمان العوده اتفاق افتاده بود؛ بطوری که مقامات سعودی پیامهایی را از تلفن همراه او بدون اطلاع وی ارسال میکردند؛ در حالی که او در بازداشت به سر میبرد.
نشریه میدل ایستآی نیز به نقل از منابع سعودی گزارش داده که العساکر در بازداشت به سر میبرد. بازداشت وی همزمان با تعیین «طراد باهبری» فرزند سبأ باهبری سرتیپ ستاد و روزنامه نگار سعودی به عنوان رئیس امور ویژه محمد بن سلمان انجام شده است. فعالان سیاسی معتقدند که با وجود تغییر در ماهیت این سمت، اما احتمالا باهبری جایگزین العساکر شده است. پشت پرده برکناری بدر العساکر
در خصوص سناریوهای پشت پرده برکناری مدیر دفتر ولیعهد عربستان سعودی، سناریوهای متعددی مطرح شده است. برخی فعالان مخالف دولت عربستان معتقدند که رسوایی دست داشتن عربستان در جاسوسی در توئیتر ضد کاربران آن یکی از عوامل برکناری بدر العساکر بوده است.
طرفداران این سناریو معتقدند بعد از اینکه ترکی آل الشیخ و سعود القحطانی به اتهام دست داشتن در ترور جمال خاشقجی از کار خود برکنار شده و به دادگاه رفتند، به نظر می رسد، العساکر دیگر قربانی سیاستهای مجرمانه و غیرقانونی محمد بن سلمان شده است. العساکر همواره سعی میکرد از حضور در کنار محمد بن سلمان اجتناب کند و در مراسم رسمی بسیار نادری در کنار او حضور داشت. علاوه بر این که همواره از انتشار عکسهای خود خودداری میکرد و تلاش داشت حاشیه امنی را برای خود دست کند.
به گزارش رسانه های عربی او برخلاف دو همکار سابق خود که زودتر از او راهی زندان شدهاند، گفتمانی دیپلماتیک داشت و با منتقدان خود با صبر و آرامش تعامل می کند. البته پیشتر نیز نام وی در تحقیقات پرونده قتل خاشقچی مطرح و اعلام شد که مجرم اصلی این عملیات به نام ماهر مطرب بعد از انجام عملیات با وی تماس گرفته است، اما او در نهایت موفق شد از اتهامات مطرح شده فرار کند.
روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال در خصوص اتهامات «بدر العساکر» به جاسوسی در توئیتر نوشته است که «احمد ابو عمو» آمریکایی لبنانی الاصل و «علی آل الزبارة» کارمند موسسه توئیتر و واسطه آنها با دولت سعودی یعنی «احمد جبرین المطیری» که در قضیه جاسوسی توئیتر از شهروندان سعودی متهم هستند، همگی توسط بدر العساکر به کار گرفته شدهاند و به کارگیری آنها به عنوان مزدوران دولت عربستان در داخل توئیتر همزمان با تعیین بدر العساکر به عنوان مدیر دفتر محمد بن سلمان در نیمه سال ۲۰۱۷ انجام شده است.
این دیدگاه البته منتقدانی دارد. مخالفان این نظریه معتقدند که در این صورت عربستان میبایست مانند مشاوران پیشین محمد بن سلمان که در قتل جمال خاشقجی بازداشت شدند، با شفافیت بیشتری این موضوع را دنبال میکرد.
برخی دیگر اعتقاد دارند که شکست سیاستگذاری های تبلیغاتی و رسانهای موسسه مسک و دیگر موسسههای رسانه ای سعودی باعث حذف العساکر شده است. این سناریو نیز در سایه انزوای بینالمللی عربستان بویژه در نتیجه جنگ یمن و ترور وحشیانه جمال خاشقجی و رسوایی جاسوسیهای عربستان از شهروندان خود و در نهایت حمایت این کشور از برخی گروههای تروریستی منطقه بعید به نظر نمیرسد.
سومین سناریوی مطرح شده در خصوص غیبت العساکر، این است که حذف وی نیز یکی دیگر از حلقههای بدبینی محمد بن سلمان به افراد نزدیک به خود در روند انتقال قدرت در عربستان به شمار میرود.
بن سلمان بعد از برکناری متعب بن عبدالعزیز و محمد بن نایف، تعداد دیگری از پستهای میانی مدیریت در عربستان را نیز تعدیل کرده است تا شرایط را کاملا برای انتقال قدرت و جانشینی پدرش فراهم کند. برخی فعالان سیاسی معتقدند که وی در این راستا دچار سو ظن مفرط شده و برخی نزدیکان خود را بدون اینکه اتهام خاصی متوجه آنها باشد عزل کرده و به زندان انداخته است. منابع آگاه می گویند که بازداشت العساکر در کنار بازداشتهای دیگری در عربستان صورت گرفته و تعداد دیگری از شاهزادگان نیز بدون تفهیم اتهام به زندان فرستاده شده اند.
پیشینه روابط العساکر با محمد بن سلمانالعساکر که متعلق به یکی از خانوادههای ثروتمند عربستان سعودی است، برای اولین بار در سال ۲۰۰۶ با محمد بن سلمان برخورد داشت. این دو نفر از آن زمان تاکنون با یکدیگر سابقه همکاری و دوستی نزدیکی داشته اند. گزارشهای مطبوعاتی حاکی از آن است که العساکر مدیر سرمایه گذاری های محمد بن سلمان بوده و معامله های انجام شده وی با طرفهای غربی را از طریق موسسه مسک یا شرکت های خصوصی دیگر دنبال کرده است.
در همین راستا روزنامه ایرلندی آیریش تایمز در دسامبر ۲۰۱۷ گزارش داد که شرکت آیت اینفزتمنت که یک کشتی تفریحی و یک کاخ و نقاشی لئوناردو داوینچی را به ارزش صدها میلیون دلار خریداری کرده، به نام ۳ نفر ثبت شده که یکی از آنها بدر العساکر است. العساکر به نمایندگی از محمد بن سلمان توافقنامههای استراتژیک متعددی را با کشورها و موسسههای غربی و به ویژه آمریکایی امضا کرده است.گرچه تعیین دقیق عوامل پشت پرده بازداشت یکی از نزدیکترین افراد محمد بن سلمان توسط وی دست کم در شرایط کنونی مشکل است، اما به نظر میرسد حاکمیت سعودی شرایط بغرنجی را برای کنترل افکار عمومی ضد خود در داخل و خارج از محدوده جغرافیایی شبه جزیره عربستان پشت سرمی گذارد و دلارهای نفتی این کشور و حمایت مطلق ساکن تاجر کاخ سفید از محمد بن سلمان نیز نتوانسته خاطر وی را در رویارویی با تحولات آینده آسوده کند.
منبع: مشرق
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: محمد بن سلمان شاهزاده سعودی جمال خاشقجی ولیعهد عربستان محمد بن سلمان بدر العساکر پشت پرده
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۲۸۰۶۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گزینههای آمریکا در برابر بلندپروازیهای اتمی عربستان
عربستان سعودی هنوز زیرساخت هستهای قابل توجهی ندارد، اما در حال ساخت یک رآکتور تحقیقاتی هستهای کوچک در حومه ریاض و ساخت موشکهای بالستیک با کمک چین است. - اخبار بین الملل -
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از میدل ایست نیوز، سال گذشته میلادی(2023)، کمتر از یک ماه پیش از عملیات طوفان الاقصی در 7 اکتبر همه چیز تغییر کرد، اسرائیل و عربستان سعودی در حال مذاکره برای عادی سازی روابط بودند. پس از دههها روابط سرد، هزینهای که اسرائیل باید برای صلح با عربستان پرداخت میکرد مسلماً بالا بود: علاوه بر تضمینهای امنیتی ایالات متحده آمریکا و حداقل امتیازات نمادین اسرائیل در مورد حاکمیت فلسطین، مذاکرهکنندگان سعودی خواستار دستیابی به فناوری هستهای غیرنظامی بودند.
با ادامه جنگ اسرائیل و مقاومت فلسطین، در حالی که افکار عمومی عرب، از جمله خود سعودیها، از کشتار مردم فلسطین به دست رژیم صهیونیستی خشمگین هستند، حتی اگر مقامات سعودی علاقهمند به گفتوگو با بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل باشند، به احتمال زیاد مذاکره برای صلح پایدار غیرممکن خواهد بود.
از آنجایی که ایالات متحده به چگونگی ارتقای ثبات در خاورمیانه، چه در طول جنگ غزه و چه پس از آن، میاندیشد، موضوع برنامه هستهای عربستان سعودی مسئله مهمی است. اگر واشنگتن امیدوار است که روابط عربستان سعودی را با اسرائیل عادی کند، باید به خواستههای ریاض برای همکاری هستهای غیرنظامی تن بدهد – تحولی که میتواند به طور چشمگیری تصویر امنیت منطقه را تغییر دهد.
اگرچه عربستان سعودی هنوز زیرساخت هستهای قابل توجهی ندارد، اما در حال ساخت یک رآکتور تحقیقاتی هستهای کوچک در حومه ریاض و ساخت موشکهای بالستیک با کمک چین است.
اگر چه عربستان سعودی ممکن است در شرایط کنونی به توسعه هستهای غیرنظامی پایبند باشد، اما با توجه به تهدیدهایی که در منطقه حس میکند، ممکن است وسوسه شود که در آینده به سمت برنامههای هستهای نظامی حرکت کند. ایالات متحده باید برای کاهش این خطر تلاش کند که خطمشی دشواری برای واشنگتن است: چرا که اگر واشنگتن همکاری زیادی با سعودیها نداشته باشد ممکن است حمایت عربستان برای عادیسازی روابط با اسرائیل را از دست بدهد و آمریکا نفوذ خود را به رقبایی مانند چین واگذار کند.
اما اگر آمریکا از برنامه غنیسازی هستهای عربستان سعودی، بدون قید شرط ،حمایت کند آن وقت ریاض میتواند از این فرصت برای توسعه یک برنامه تسلیحات هستهای استفاده کند؛ لذا به نظر می رسد، واشنگتن باید جاهطلبیهای هستهای مسالمت آمیز عربستان سعودی را بپذیرد، اما بر اقدامات قوی و مقررات سختگیرانه برای جلوگیری از اشاعه تسلیحات هستهای از سوی سعودیها و جلوگیری از یک مسابقه تسلیحاتی منطقهای پافشاری کند.
نمونههای گذشته مانند کره شمالی، و لیبی نشان داد که برنامه هستهای غیرنظامی کشورها میتواند راهی برای توسعه سلاحهای هستهای باشد و این موضوع در مورد عربستان سعودی هم صدق می کند. برخورداری از فناوریهای با کاربرد دوگانه در یک برنامه غیرنظامی، مانند قابلیتهای غنیسازی، میتواند عربستان سعودی را قادر کند تا از طریق انحراف و پنهانکاری، قابلیتهای هستهای خود را به سمت کاربردهای نظامی ارتقا دهد. این قابلیت هستهای نهفته میتواند بهعنوان ابزاری برای چانهزنی یا رفتار خصمانه مورداستفاده قرار گیرد.
تعدادی از عوامل؛ از جمله تمایل به تقویت امنیت ملی، بازدارندگی از دشمنان احتمالی، و افزایش نفوذ ژئوپلیتیکی میتواند عربستان سعودی را به دستیابی به تسلیحات هستهای سوق دهد، اما انگیزه اصلی احتمالاً میتواند رقابتهای منطقه با همسایگان از جمله ایران باشد؛ اما در حال حاضر، به نظر میرسد ایران تصمیم گرفته است که گام بعدی را برندارد و برنامه هستهای خود را به نظامی شدن سوق ندهد.
واشنگتن میتواند نقش تعیینکنندهای در اینکه آیا عربستان سعودی به سلاح هستهای دست یابد یا خیر، ایفا کند، اما یک سؤال اساسی باقی میماند: ایالات متحده آمریکا تا کجا حاضر است از عربستان سعودی محافظت کند؟ آیا ایالات متحده به ریاض ضمانتهای امنیتی قاطعانهای مانند تعهد به قرار دادن عربستان سعودی زیر چتر هستهای خود میدهد؟ آیا آمریکا حاضر است یک اتحاد امنیتی رسمی مشابه آنچه که در اروپا یا شرق آسیا دارد با عربستان امضا کند؟ اگرچه گفتوگوهای مداوم در مورد یک رابطه دفاعی رسمی وجود دارد، اما توافق امنیتی بین ایالات متحده آمریکا و عربستان سعودی هنوز قطعی نیست و با نقطه نهایی فاصله زیادی دارد. بهویژه اینکه احتمال پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری وجود دارد.
فراتر از یک اتحاد امنیتی، آمریکا میتواند ریاض را به امضای «توافقنامه 123» برای همکاری هستهای وادار کند. این قراردادها نام خود را از بخشی از قانون انرژی اتمی آمریکا گرفته است که بر اساس آن امکان دسترسی به فناوری هستهای غیرنظامی آمریکا در ازای تعهد صریح طرف مقابل به خودداری از تولید تسلیحات فراهم میکند. ایالات متحده در خصوص این توافقات به صورت موردی با 47 کشور از جمله برزیل، ژاپن و ترکیه مذاکره کرده است. این توافق نامهها معمولاً یک کشور را ملزم میکند که به پادمان های آژانس بین المللی انرژی اتمی پایبند باشد، سطح غنیسازی را محدود کند و سوخت هستهای مصرف شده را به ایالات متحده بازگرداند تا از بازفرآوری مواد تسلیحاتی جلوگیری کند. شاه بیت طلایی توافقنامه 123 ممنوعیت کامل غنیسازی است.
با اینحال، یکی از موانع چنین توافقی، تمایل ریاض به غنیسازی اورانیوم در داخل برای تولید برق هستهای، بهجای تکیه بر اورانیوم غنی شده در خارج است. اگر ایالات متحده قادر به مذاکره در مورد ممنوعیت کامل غنیسازی نباشد و تمایلی به دادن امتیازات دیگر نداشته باشد، ممکن است عربستان سعودی برای کمک به فناوری هستهای به کشورهای دیگر مانند چین متوسل شود که منجر به ازبینرفتن شفافیت در مورد فعالیتها و تأسیسات هستهای این کشور و ازدسترفتن نفوذ ایالات متحده خواهد شد.
بنابراین، برای جلوگیری از چرخش عربستان به چین، ایالات متحده آمریکا ممکن است نیاز به مصالحه داشته باشد. واشنگتن میتواند پیشنهاد ساخت تأسیسات غنیسازی اورانیوم در عربستان سعودی را بدهد که به ریاض اجازه میدهد تا کنترل بیشتری بر زنجیره تأمین سوخت هستهای خود و کاهش وابستگی آن به تأمینکنندگان خارجی داشته باشد. ایالات متحده همچنان میتواند بر تدابیر محکم برای جلوگیری از توسعه برنامه نظامی عربستان سعودی پافشاری کند. برای مثال، میتواند تقاضا کند که هر تأسیسات غنیسازی، توسط متخصصین آمریکایی اداره شود یا سازوکار خاموشکردن از راه دور را نصب کند. اما واشنگتن باید در مورد چنین مفادی چشمانداز روشنی داشته باشد: این اقدامات مطمئناً خطر گسترش سلاحهای هستهای عربستان را کاهش میدهد، اما آنها را از بین نمیبرد.
ضرورت دارد که آمریکا از همان ابتدا برای محدودکردن توانایی عربستان سعودی برای توسعه برنامه تسلیحات هستهای، تلاش کند. واشنگتن نمیتواند تأخیر را تحمل کند.
بهعنوان جایگزینی برای غنیسازی عربستان، واشنگتن میتواند عرضه مطمئن اورانیوم غنیشده را برای رآکتورهای عربستان تضمین کند و نیاز این کشور به تأسیسات غنیسازی داخلی را از بین ببرد. احتمالات؛ از تعلیق طولانیمدت غنیسازی داخلی عربستان تا فعالیت تأسیسات غنیسازی زیر نظر متخصصین ایالات متحده بهجای پرسنل سعودی، همچنین تا مکانیسمهای خاموشکردن از راه دور در صورت تصاحب احتمالی، متغیر است.
واشنگتن میتواند ممنوعیت غنیسازی را بهعنوان بخشی از همکاری دفاعی دوجانبه شرط کند. این میتواند به شکل یک ممنوعیت رسمی امضا شده توسط ریاض، یا یک سند تکمیلی غیرالزامآور همراه با یک توافق رسمی باشد که حاوی یک ماده اضافی است که در آن عربستان سعودی موافقت میکند زیرساخت چرخه سوخت را ایجاد نکند.
این رویکرد به ریاض اجازه میدهد تا حق فنی غنیسازی را حفظ کند، اما از قبل موافقت میکند که از آن استفاده نکند. با توجه به تهدیدها در منطقه، تقویت توافق امنیتی ایالات متحده و عربستان سعودی همچنان اولویت اصلی عربستان و عاملی برای محدودکردن جاهطلبیهای هستهای آن خواهد بود.
سیاستگذاران آمریکایی باید به همتایان سعودی خود بر مزیتهای فناوری رآکتورهای آمریکایی نسبت به فناوری چین و روسیه تأکید کنند و بر مزایای فنی و پایبندی به استانداردهای ایالات متحده آمریکا برای برنامههای هستهای و تقویت شفافیت، تأکید کنند. آنها همچنین باید از عربستان بخواهند تا به حفظ نظم بینالمللی مبتنی بر قوانین ،که مشخصه آن هنجارها و همکاری است، متعهد باشد. اگر واشنگتن نتواند به ریاض پیشنهادی قانعکننده بدهد، خطر ازدستدادن هرگونه نفوذ بر تواناییهای هستهای عربستان سعودی وجود خواهد داشت.
انتهای پیام/